مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
فرهنگ بومی
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۵ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۵۴
۱۰۶-۸۹
حوزه های تخصصی:
توسعه در روستاهای واجد ارزش تاریخی چه با نگرش حفاظت، مرمت و یا احیا، به متغیرهای مختلفی وابسته بوده که ریشه آن در برداشت صحیح از مفهوم روستاست. تعاملی که انسان با محیط برقرار کرده و پاسخ متقابل محیط به نیاز انسان، مفهوم بوم را ساخته که در پس آن، فرهنگی است که حداقل در حوزه کالبد معماری، می تواند « پایه و اساس سنت معماری ایرانی » معرفی گردد. حفظ این ارزش ها در دل توسعه، بر نسل حاضر الزام بوده و ضرورت پژوهش در این زمینه است. گسترش فناوری های نوین، نیازهای روستایی را فراتر از امنیت و شرایط آسایش برده و به مرحله رفاه رسانده است. درک مرحله رفاه، نیازمند توسعه بوده و حفظ کالبد دارای ارزش تاریخی در تعامل با توسعه، نیازمند واکاوی متغیرهایی است که در عین حفاظت از ارزش های تاریخی، توسعه را نیز مدّ نظر قرار دهد. در این راستا یکی از فرض های این تقریر، رجوع به فرهنگ بومی به عنوان یک راهبرد در تعامل با توسعه و حفاظت بافت های ارزشمند روستایی است که می تواند به توسعه پایدار روستا منجر شود ؛ همچنین توجه به هویت مکان به عنوان یک شاخصه مهم در روند احیای کالبد دارای ارزش تاریخی، فرض هدایت کننده دیگری برای رسیدن به هدف پژوهش بوده است. دستاورد این پژوهش تأکید بر رجوع به فرهنگ بومی، جهت توفیق طرح های توسعه ای در بافت های با ارزش روستایی می باشد که برای رسیدن به این اندیشه، از بازخوانی و واکاوی دیدگاه صاحب نظران داخلی و خارجی و شرح تجربیات آن ها وام گرفته شده است. با توجه به ماهیت بنیادی – نظری این تحقیق، همچنین فرایند و هدف پژوهش، روش آن را می توان در چارچوب کیفی، با استفاده از تحلیل، توصیف و استنتاج طبقه بندی نمود.
بررسی کیفی هویت زنان شهر بندر عباس بر مبنای مصرف و فرهنگ بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
19 - 35
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کیفی هویت زنان شهر بندر عباس بر مبنای مصرف و فرهنگ بومی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان بومی شهر بندر عباس می باشد. نمونه پژوهش 18 نفر از زنان بومی بود که از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و با روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به اشباع نظری به دست آمد. روش پژوهش کیفی بوده و داده ها با استفاده از روش تحلیل تماتیک و کدگذاری سه مرحله ای انجام گرفت. یافته ها نشان داد: به لحاظ جامعه شناختی چون شهروندان عضو گروه های اجتماعی گوناگونی هستند، افراد در شهرهای چندفرهنگی، موقعیت پیچیده تری را به لحاظ شکل گیری و فهم خود از هویت شان تجربه می کنند. مصرف، شیوه ی جدیدی از زندگی است که بر هویت اثرگذار است که منجر به تقویت آن می شود. بنابراین برساخت هویت بومی از خلال مصرف عناصر فرهنگ بومی در بین زنان شهر بندرعباس صورت می گیرد. «مصرف فضا»، «مصرف مناسبتی و غیرمناسبتی غذا برای کسب هویت»، «مصرف جمعی و آیینی عناصر بومی»، «مصرف فردی برای کسب هویت جمعی»، و «هویت بخش بودن مصرف زبان» منجر به برساخت مقوله هسته ی «مصرف هویت به مثابه سبک زندگی» شده است که نشان می دهد هویت بومی در شهر بندرعباس بر پایه مصرف در نزد زنان بومی تداوم یافته و مصرف بیشتر منجر به تقویت این هویت شده است. ویژگی فرهنگ بندرعباس این بود که مجموعه ای از عناصر در آن مصرف می شود و مجموعه منسجمی از عناصر فراهم می آید که بر ماهیت خاص کنش های زنان جامعه اثرگذار بوده و خاستگاه مهم هویت بخشی برای زنان و جامعه بومی شده است.
بررسی شأنیت اجتماعی در تفکیک مکاتب توسعه و سیاست های کلی برنامه های شش گانه توسعه ج.ا.ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
67 - 112
حوزه های تخصصی:
برنامه های توسعه محور ریل گذاری مسیر حرکت کشورها است. این برنامه ها در حکم پیش نیاز شکل گیری پارادایم دولت و جامعه قوی دانسته می شود. توجه به مبانی برنامه های توسعه، ضرورتی برای نهاد علم و سیاست است. نظریات مختلف توسعه از رویکردهای مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به تحلیل ریشه ای سیاست های توسعه پرداخته اند. هدف مقاله حاضر دستیابی به الگویی نظری است که از طریق آن بتوان توجه بیشتری به شأن اجتماعی بودگی توسعه داشت. روش مقاله تحلیل محتوای کیفی و نقد و بررسی انواع دسته بندی مکاتب توسعه است. یافته ها حاکی از غفلت از ابعاد اجتماعی به عنوان معیار تفکیک مکاتب توسعه از یکدیگر و همچنین سیاست های برنامه های توسعه ایران است. الگوی تبیین شده، با محوریت تأکید بر بعد اجتماعی و الزام های همبستگی جامعه برای شرایط امروز ایران طراحی شده و ضمن توجه به ابعاد گوناگون مفهوم توسعه، نسبت دو بعد دولت جامعه با ساختار-عاملیت را سنجیده و نظریه های مشهور توسعه را در این میانه جایابی نموده است. در انتها مبانی و سیاست های برنامه های توسعه جمهوری اسلامی با مدل پیشنهادی مقاله، تطبیق داده شده و از حیث اجتماعی و پارادایم مشارکت محور بررسی می شود.
تحلیل حق شرط جمهوری اسلامی ایران در پیوستن به اسناد حقوق بشر با توجه به فرهنگ بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۵ ویژه نامه فقه و حقوق نو ۱۴۰۲
903 - 920
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تحت تأثیر جهانی شدن، دو روند جهان شمولی و درعین حال نسبی گرایی حقوق بشر مطرح است. هدف مقاله حاضر تحلیل حق شرط جمهوری اسلامی ایران در پیوستن به اسناد حقوق بشر با توجه به فرهنگ بومی است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: پذیرش و احترام به فرهنگ بومی و تنوع فرهنگی به طور عام به معنی احترام به حقوق بشر و به طور خاص توجه به برخی از مصادیق حقوق بشر از جمله حقوق اقلیت ها و حقوق فرهنگی است. حتی می توان برخورداری از حق داشتن فرهنگ بومی و تنوع فرهنگی را یکی از حقوق بنیادین بشر دانست. حق شرط ایران بر معاهدات حقوق بشری بر همین مبنا قابل تبیین است. البته حق شرط های ایران به دلیل مبهم بودن و نامعین بودن و نیز مغایرت با موضوع و هدف معاهدات و نقض اصول کلی حقوق معاهدات از جمله اصل نبود امکان استناد به حقوق و مقررات داخلی برای عدم اجرای مفاد معاهدات و نیز ناسازگاری با تصویب بدون شرط معاهدات حقوق بشری، مورد اعتراض است.
نتیجه: رویکرد درست این است که حق شرط به صورت جزئی و مشخص باشد. بدین معنی که اعلام شود کدام قسمت از مقررات معاهدات حقوق بشری با کدام قوانین ایران تعارض و مغایرت دارد.
تبیین مبانی نمود فرهنگ در معماری بومی ایران و ارتباط آن با ایجاد حس تعلق به مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
۴۶-۳۳
حوزه های تخصصی:
معماری امروز با توجه به تحولات و تغییرات قرن حاضر، ریشه در گذشته خود ندارد. در تعامل با فرهنگ بومی نبوده و دچار فاصله زیادی با آن گشته است؛ لذا از هیجانات تعلق زای ساکنین به فضاها کاسته شده و حس تعلق به عنوان عاملی برای تبدیل فضاها به مکان هایی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای افراد کمرنگ گردیده است. علیرغم معماری گذشته که بخشی از فرهنگ در آن نهفته و فرم معماری به عنوان بستری برای انتقال پیام فرهنگی بود. هدف از این پژوهش دستیابی به چیستی روش های بومی سازی ناشی از فرهنگ در معماری گذشته و چگونگی تاثیر آنها در عامل حس تعلق به مکان در معماری امروز می باشد. تحقیق حاضر از حیث ماهیت کیفی بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد و از منابع کتابخانه ای و اطلاعات میدانی به منظور جمع آوری اطلاعات بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد مولفه های بومی سازی فرهنگ در معماری گذشته ایران عبارتند از: ارتباط چهارگانه با خود، دیگران، طبیعت و خداوند، محرمیت، امنیت، درونگرایی، مرکزیت، انعکاس، هندسه، سلسله مراتب، شفافیت، تداوم و سیر از ظاهر به باطن. پس از تمرکز بر مفهوم حس تعلق به مکان و دسته بندی و تعریف عوامل محیطی، فردی و معنایی تاثیر گذار بر آن پژوهشگر ریشه های مشترک مولفه های بومی سازی فرهنگ را در عوامل فوق می یابد و مدل نظری حاصل از آن تدوین می گردد؛ که با به کارگیری آن ها می توان در ارتقای حس تعلق به مکان فضاهای امروزی موثر واقع شد.
نقش میانجی فرهنگ بومی و کنش ارتباطی در تأثیر رویکرد عدالت ترمیمی بر حل اختلافات منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، تعیین تأثیر عدالت ترمیمی بر حل اختلافات منطقه ای است. دراین میان، به نقش اثرگذار متغیرهای کنش ارتباطی و فرهنگ بومی اشاره شده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کارکنان انتظامی شهرستان لردگان به تعداد 228 نفر است. حجم نمونه با استفاده از فرمول مدل سازی معادلات ساختاری (SEM)، به تعداد 141 نفر محاسبه گردید که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه با روایی مورد قبول (درنظرگرفتن بار عاملی گویه ها) و پایایی معادل 857/0 بهره برده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل 9 انجام شد. یافته ها حاکی از آن است که در سطح اطمینان 95 %، الگوی ساختاری پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است؛ عدالت ترمیمی هم به صورت مستقیم و هم با نقش میانجی فرهنگ بومی و کنش ارتباطی بر حل اختلاف منطقه ای تأثیر مثبت دارد. در همین راستا، پلیس به عنوان یک دستگاه پیشرو در حفظ امنیت در جامعه لازم است تا نسبت به ارتقای آرامش شهروندان حساسیت بیشتری نشان دهد که این امر مستلزم حل اختلافات و دعاوی از رهگذر توسعه رویکرد عدالت ترمیمی، تلاش در راستای ایجاد تفاهم میان طرفین دعوا و حرکت در مسیر نهادینه سازی فرهنگ بومی است.
ناپایداری رسانه ای؛ نسبت بازنمایی رسانه و پایداری محیط (با تمرکز بر تحول معنایی جزیره هرمز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۱۳۲
31 - 42
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: رسانه به عنوان یکی از قدرتمندترین ابزار معاصر در انتقال و تولید معنا نقش غیرقابل انکاری در جهت دهی به صنعت گردشگری ایفا می کند. در دهه اخیر با بازنمایی گسترده تجربه «سفر هرمز» در رسانه های اجتماعی و هم چنین تبلیغات وسیع رسانه های گردشگری، موجب شده تا روایتی رسانه ای که مبتنی بر خوانش بستر نیست به «روایتی فراگیر» بدل شود. تجربه سال های اخیر بیانگر آن است که این روایت به بازتولید خرده فرهنگ های رسانه ای غیربومی منجر شده و به مرور معنای هرمز را که محصولی تاریخی از تعامل ساکنین با محیطشان بوده متحول کرده و سبب «دو فضایی شدن» روایت فرهنگی هرمز شده است. از سویی پایداری به عنوان دانشی که در پی حفظ ارزش های بستر است با معرفی مفهوم «گردشگری پایدار»، به ارزیابی اثرات صنعت گردشگری می پردازد.هدف پژوهش: این جستار به دنبال آن است که به نسبت بازنمایی رسانه و پایداری محیط به عنوان امری معاصر و اثرگذار بپردازد. فراتر از آن با توجه به آن که وجود دو جریان فرهنگی متعارض به تنازع فرهنگی منجر شده است.روش پژوهش: این پژوهش در پی آن است که با روشی کیفی و با اتکا به داده های کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، اثرات بازنمایی رسانه ای ِ جزیره هرمز را از منظر گردشگری پایدار ارزیابی کند و هم چنین با فرض تداوم شرایط موجود، به پیش بینی آینده نزاع معنایی هرمز بپردازد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بیانگر آن است که رویکرد حاضر رسانه ای -که مبتنی بر امر گردشگری است- را می توان ضد پایداری ارزیابی کرد که موجب می شود در فضایی دو فرهنگی، بومیان و گردشگران هرمز را به دو شکل متفاوت خوانش کنند و هرمز از طریق دو روایت متعارض که از بن موجب شکل گیری «دو مکان» متفاوت می شود، تفسیر شود. هم چنین برمبنای نظریه «ساخت اجتماعی واقعیت» می توان پیش بینی کرد که با گسترش جریان رسانه ای غیربومی، به دلیل ساختار اقناع گرایانه آن، این قرائت می تواند بر روایت متعارض خود تفوق یابد و به برساخت غالب از هرمز بدل شود.
بررسی نقش اقامتگاه های بوم گردی در گردشگری پایدار و حفظ فرهنگ بومی (مورد مطالعه: شهر میبد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
57 - 78
حوزه های تخصصی:
اقامتگاه های بومگردی با ویژگی های محیطی متناسب با فرهنگ و طبیعت محلی،به نگهداری و حفاظت از میراث فرهنگی کمک می کنند و تجربه ارتباط نزدیکتر با محیط را فراهم می سازند .با توجه به اهمیت بوم گردی و همچنین حفظ فرهنگ بومی،پژوهش حاضر قصددارد نقش اقامتگاههای بوم گردی شهر میبد را در توسعه گردشگری از جنبه های مختلف اقتصادی،اجتماعی و کالبدی بررسی نموده و ضمن معرفی فرهنگ این شهر،تأثیرگذاری این اقامتگاه ها را در حفظ ارزش های فرهنگی این خطه از ایران مشخص نماید.رویکرد کلی پژوهش، از نوع پژوهش های کمی، روش تحقیق،توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها، مبتنی بر داده های کتابخانه ای و پیمایشی (از طریق پرسشنامه) می باشد. جامعه آماری شامل مردم محلی و مسئولان مرتبط با اقامتگاه های بوم گردی بوده و روش نمونه گیری بصورت طبقه بندی بوده است. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماریT تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و مدل رگرسیونی مبتنی بر داده کاوی موسوم به CART استفاده شده است.نتایج حاکی از آن است که از نظر همه گروه های جامعه آماری، به نوعی ایجاد اقامتگاه های بوم گردی از جنبه های مختلف در شهر میبد تأثیرگذاری داشته است ولی این تأثیرگذاری بر بعد فرهنگی این شهر بیشتر از سایر ابعاد بوده و از نظر گروه کارشناسان و متولیان،تأثیرات اقتصادی قابل توجه نبوده است.ازسوی دیگر همبستگی مستقیم و معناداری بین ایجاد اقامتگاه های بوم گردی وتوسعه گردشگری در شهر میبد وجود دارد که بدان معناست با افزایش تعداد این اماکن،توسعه قابل توجه گردشگری در شهر میبد با توجه به عوامل زمینه ساز دیگر در سطح بالاتری اتفاق خواهد افتاد.بر این مبنا، راهکارهای اصلاح عناصر مدیریتی گردشگری در میبدو اعطای وام های کم بهره به متولیان اقامتگاه های بوم گردی پیشنهاد می شود.