مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
دستور
حوزههای تخصصی:
واژه های شناور یا مفردات، آن دسته از واژه هایی هستند که عنوان صرفی ثابتی ندارند. به عبارتی، این واژه ها ما بین دو حوزه ساختواژه و نحو قرار می گیرند. از یک سو، واژه اند و از دیگرسو، تعیین معنای دقیق آنها مستلزم دقت در روابط نحوی و جایگاه آنهاست. بنابراین، مقولاتی واژگانی-نحوی به شمار می روند. از این رو، باید در ارتباط با دیگر واژه های جمله سنجیده شوند تا بتوان آن ها را به یکی از مقولات نحوی زبان فارسی نسبت داد. مقاله حاضر با شیوه توصیفی- تحلیلی سعی دارد که این واژه ها را در متن کتاب «ارشاد المریدین» کمال الدین حسین خوارزمی بررسی کند. برایند پژوهش حاکی از آن است که واژه های بس/ بسی، تا، چند/ چندین، چنین/ چنان، چون/ چو، همچو/ همچون، چه، دگر/ دیگر، که، مگر، هم، همه، هیچ، یک/ از واژه های شناوری هستند که در این متن به کار رفته اند. بیشتر این واژه ها در نقش های دستوری قید (پرسش، منظور، زمان، شرط، استثنا، تردید، افزایش، نفی و ترتیب)، صفت (مقدار، پرسشی، مبهم و تعجبی)، حرف اضافه، مسندالیه، همپایگی، ضمیر (مبهم، پرسشی، غیرپرسشی و شمارشی) به کار رفته اند. در این میان «که» پرکاربردترین واژه شناور این متن است که جمله بعد از آن در نقش ضمیر غیرپرسشی، پیوند، مسندالیه، صفت، مفعول، قید زمان و قید شرط ظاهر شده است.
نگاهی نو به آموزش دستور زبان: معرفی آموزش «فکربردی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره دهم آذر و دی ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۵۳)
101-127
حوزههای تخصصی:
آموزش دستور یکی از فرایندهای مهم آموزش زبان است که با فراز و نشیب های بسیاری روبه رو بوده است. در روش های سنتی تأکید را روی به خاطرسپاری قواعد دستوری می گذارند؛ اما رویکردهای نوین آموزشی به ارتقای توانایی ارتباطی از طریق دستور نیز توجه می کنند. پژوهش حاضر می کوشد پس از بررسی سیر تاریخی آموزش دستور، رویکردهای نوین آموزشی بر اساس حس و تفکر را پیشنهاد دهد. نگارندگان بر اساس سطوح تفکر بالا و پایین و درگیری حواس زیاد (حواس افزوده) و حواس کم (حواس کاسته) ، چهار آموزش «نظری»، «کاربردی»، «فکرورزی» و «فکربردی» را معرفی کرده و بدین نتیجه دست یافته اند که آموختن قواعد دستوری به تنهایی کافی نیست؛ بلکه مدرس باید تلاش کند آموزش دستور را به گونه ای انجام دهد که قواعد دستوری در حافظه بلندمدت زبان آموز ثبت شود. بنابراین، دستور را می توان به شیوه فکربردی انجام داد و انواع تفکرهای انتقادی، خلاقانه و آینده نگر او را نیز پرورش داد. در این روش، با افزایش قدرت تفکر و درگیری حواسِ بیشتر، میزان توجه زبان آموز بیشتر می شود و خلاقیت و توانش ارتباطی او نیز افزایش می یابد و این امر میزان یادگیری نکات دستوری را افزایش می دهد. در این راستا، استفاده از تمرین های دستوری تکلیف محور و تمرین هایی که به تفکرهای انتقادی و خلاقانه می انجامد ، مؤثر به نظر می رسد و مدرس می تواند از طریق آن ها دستور را به شکل کاربردی و فکربردی آموزش دهد.
کارکردهای معنایی- منظوری جملات معترضه در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
1 - 14
حوزههای تخصصی:
مبحث جمله معترضه از مباحث مشترک بین دستور زبان و علم معانی است. منحصرکردن آن به دعا و نفرین، اطلاق حشو به آن و مواردی ازاین دست موجب شده است تاکنون به گونه ای بایسته به آن پرداخته نشود؛ درحالی که جمله معترضه ضمن افزودن بار عاطفی کلام، حضور راوی و نظرات و جبهه گیری های مشخص او یا به تعبیر دیگر گفتمان او را در متن روایت نمایان و اهداف متعدد دیگری را نیز دنبال می کند. پژوهش حاضر به بررسی کارکردهای معنایی - منظوری جملات معترضه در تاریخ بیهقی می پردازد و می کوشد با تبیین این کارکردها ضمن کمک به تغییر نگرش مخاطبان از این جملات، به درک بهتر رخدادهای تاریخی و درک بهتر گفتمان ابوالفضل بیهقی نیز کمک کند. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است و داده ها به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده و به روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شده اند. نتیجه نشان می دهد این جملات در تاریخ بیهقی، خلاف تصور معمول تنها به جملات دعایی و بدلی محدود نمی شوند، بلکه کارکردهای مهمی چون، توضیح بیشتر، تأکید و برجسته سازی، توصیف و بیان حالت، ستایش و بزرگداشت، بیان علت ، مذمّت، استعطاف، اقناع مخاطب، استوارکردن کلام، اظهار تعجب و شگفتی، اغراق و بزرگ نمایی و موارد متعدد دیگری را دربرمی گیرد که به تفصیل بررسی می شوند.
بررسی و تبیین ویژگی های صرفی و نحوی تاریخ سیستان
حوزههای تخصصی:
اقبال محققان ادبی ما به آثار منثور کمتر از متون منظوم است. حاصل آنکه برخی از آثار منظوم فارسی با چاپ ها و تصحیح های مختلف، با فرهنگ ها و فهرست های مناسب (فرهنگ های واژگانی) در دسترس اهل فن قرار دارد، در حالی که چه کم است تعداد آثار منثوری که این چنین به جامعه علمی و فرهنگی ما عرضه شده باشد، گفتنی است برای بازشناساندن اهمیت و اعتبار راستین متون منثور فارسی، در آن آثار، زمینه و امکان کنکاش از دیدگاه های گوناگون وجود دارد. بدین منظور در این مقاله تلاش شده که درباره کتاب «تاریخ سیستان» (تألیف حدود 445 ه . ق) که یکی از مآخذ عمده نخستین دوره تطور نثر فارسی است تحقیقی انجام شود. «تایخ سیستان» از آثار ناشناخته و فراموش شده زبان فارسی بود تا اینکه اعتمادالسلطنه وزیر انطباعات عصر ناصری، آن را به صورت پاورقی در روزنامه «ایران» از شماره 474 تا 564 به تاریخ (1302- 1299 ه . ش) به چاپ رساند. سپس استاد فرزانه ملک الشعرا بهار این کتاب را با مقدمه عالمانه ، پاورقی ها و حواشی ارزشمند در سال 1314 ه . ش تصحیح و چاپ کرد. و این پژوهش براساس همین نسخه اخیر فراهم گردیده است که به بررسی و تبیین ویژگی های صرفی و نحوی این کتاب می پردازد. ابتدا (مباحث صرفی) در خصوص مقولات صرفی مانند فعل، اسم، صفت و ضمیر ... و کاربرد آنها بررسی سپس (مباحث نحوی) به موضوعاتی مانند مطابقت نهاد و فعل، ساختمان جمله های ساده و مرکب، تقدیم و تأخیر ارکان در جمله ، حذف و عطف در جمله و ... پرداخته شده است.
آسیب شناسی نگارشی و ویرایشی قانون مدنی با تکیه بر دستور زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قانون مدنی از جمله قانون هایی است که نقش زیادی در تعیین و بررسی حقوق انسان ها، احکام و قواعد ویژه آن ها دارد. به دلیل اهمیتی که قانون مدنی در تأمین امنیّت و سلامت جامعه برعهده دارد، رعایت دستور زبان و اصول نگارش فارسی آن ضروری به نظر می رسد؛ زیرا عبارت های نارسا و جمله های نامفهوم، موجب سرگردانی مجریان قانون و بروز اختلاف در استنباط از قانون و ضایع شدن حقوق تابعان آن می شود. شرط اجرای قانون، همه فهمی و فراگیری و شمول آن است؛ بنابراین رعایت دستور زبان و اصول نگارش فارسی از مهم ترین وظایف هر نویسنده ای در نگارش هر نوع نوشته ای است که موجب روشنی، پختگی و دقت معنایی در نوشته ها می شود و علاوه بر حفاظت از زبان و نهادینه کردن الگوی نگارش صحیح، باعث خوانایی بیشتر متن، ماندگاری، کارایی و تأثیرگذاری اثر نیز می شود؛ از این رو در نگارش و تدوین کتاب های قانون، باید کاملاً دقت کرد تا از چارچوب خود خارج نشود و غلط های املایی، دستوری و زبانی در آن راه پیدا نکند. در پژوهش حاضر با روش توصیفی و کیفی و مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای، به آسیب شناسی قانون مدنی از منظر دستور زبان فارسی و اصول نگارشی پرداخته شده است. هدف این پژوهش، کاربردی و توجه به اصلاح و ویرایش منابع حقوقی و قانون از سوی مجریان این حوزه با یاری جستن از صاحب نظران زبان و ادب فارسی است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که قانون مدنی به لحاظ زبانی، نگارشی و ویرایشی نیازمند نظارت ها و بازنگری های دقیق ادبی است.
واکاوی دستوری نوشتار فارسی آموزان چینی سطح فرامیانی؛ تحلیلی بر پایه دستور مقوله و میزان
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
225 - 254
حوزههای تخصصی:
یکی از گام های اساسی و ضروری در آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان (آزفا) جمع آوری و ثبت داده های خام زبانی و تهیه پیکره زبانی فارسی آموزان غیرایرانی و توصیف داده های آن با استفاده از نظریه های زبان شناسی است. پژوهش حاضر با هدف برداشتن گامی کوچک درراستای ایجاد پیکره تولیدی فارسی آموزان غیرایرانی و نیز آشنایی بیشتر با ویژگی های دستوری نوشتار فارسی آموزان انجام شده است. پرسش اصلی درباره ویژگی ساختمان دستوری نوشتار فارسی آموزان چینی سطح فرامیانی است. پرسش فرعی درباره میزان کارآمدی دستور مقوله و میزان در توصیف ساختمان دستوری زبان میانی فارسی آموزان است. پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است و با استفاده از پیکره ای زبانی برگرفته از آزمون نگارش پایان دوره تکمیلی 36 فارسی آموز چینی مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) برپایه نظریه زبانی مقوله و میزان انجام شده است. یافته ها نشان داده ساختار جمله در نوشتار فارسی آموزان چینی سطح فرامیانی غالباً از نوع هسته ای، مرتبه بندی شده و مِهین است ولی بندهای وابسته و واژگون مرتبه هم در نوشته ها دیده می شوند. از یافته های دیگر آن است که به طور میانگین گروه فعلی هر جمله دارای مشخصاتی همچون خودایستای شخصی، معلوم و مثبت است و گروه فعلی خودایستای غیرشخصی و جهت مجهول تقریباً دیده نمی شود. مشخصه بارز گروه اسمی نیز بدون وابسته و تک وابسته بودن آن است؛ ولی گروه قیدی تقریباً به نسبت یکسان از نوع باعلامت و بدون علامت است. پژوهش همچنین کارایی دستور مقوله و میزان در توصیف دقیق نوشتار فارسی آموزان چینی را تایید کرده است.
معانی و کاربرد حروف اضافه و ربط در نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۷
127 - 168
یکی از مفاهیم اساسی در معنی شناسی، حروف اضافه و ربط است که از دیرباز در متون فارسی کاربرد فراوان داشته اند و در معانی مختلف به کار رفته اند. آشنایی با معانی این حروف و کاربردهای متعدد آن ها، نقش مهمی در رسایی و شیوایی متون کهن فارسی دارد. در نفثه المصدور حروف اضافه و ربط به شکل گسترده ای به کار رفته است که در برخی موارد کارکردهای متفاوتی دارند. دسته ای از آن ها فقط حرف اضافه اند، گروهی دیگر حرف ربط اند، تعدادی نیز در کاربردهای گوناگون به عنوان حروف اضافه و ربط، صفت، قید و پیشوند فعل به کار رفته اند که با توجه به بافت و معنای جمله کاربرد آن ها مشخص می شود. مقاله حاضر با روش توصیفی– تحلیلی به بررسی مفاهیم و معانی گوناگون این حروف می پردازد. نتایج حاصل از این پژوهش مؤید آن است که این حروف، دارای شبکه معنایی چندگانه اند. حروف «از»، «به»، «تا» و... همچنین کاربرد حروف اضافه ساده و حروف ربط ساده بسیار گسترده تر بوده است و حروف اضافه مرکب و ربط به صورت محدود به کار رفته است. فراوانی نسبی حروف اضافه ساده 51 درصد از کل متن را به خود اختصاص داده است. حرف ربط ساده «به» از بیشترین بسامد برخوردار است که 256 بار تکرار شده است. انجام این کار، برخی مشکلات در فهم آن را برطرف خواهد کرد.
بررسی فرانقش های اندیشگانی و متنی ترجمه سوره مُلک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
9 - 34
حوزههای تخصصی:
رویکرد نقش گرا، ابزاری برای انتقال معنی و برقراری ارتباط میان افراد جامعه است. از نظریه پردازان آن، می توان به مایکل هلیدی اشاره کرد که آرای او، متّکی بر عناصر زبانی است تا صورت آن ها. ساختار متن قرآن کریم، به گونه ای است که می توان آن را، از زوایای مختلف از جمله رویکرد نقش گرا مورد تحلیل قرار داد. بنابراین، جستار حاضر سوره مبارکه ملک را، بر اساس نظریه هلیدی مورد بررسی قرار داده است. این تحقیق، با روش توصیفی- تحلیلی، ﻣﺴﺄله انواع فرآیندها، آغازگرها و انسجام متنی را در سوره ملک مورد تحلیل قرار داده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در فرانقش اندیشگانی، فرآیند مادی، بیش ترین فرآیند بکار رفته در متن است که خداوند با توصیف نظام شگفت انگیز خلقت در صدد بوده است تا انسان، به قدرت و علم او پی ببرد. آغازگر ساده، آغازگر غالب بکار رفته در این سوره است و اغلب بندها نیز، دارای آغازگر بی نشان هستند. از میان آغازگرهای مرکب نیز، آغازگر بینامتنی، بیش ترین بسامد را در این سوره داراست.
تشتت آراء، مانع عمده در یادگیری دستور زبان فارسی
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۳
37 - 58
حوزههای تخصصی:
هر زبانی با گذشت زمان به دلایل مختلف به گویش ها، گونه ها و لهجه های مختلف تبدیل می شود و راه جلوگیری از نابودی زبان در برابر این پدیده، رجوع به زبان معیار است. این زبان معیار با تهیه دستور زبان جامع و کامل، به پرسش های طالبان زبان پاسخ می دهد و درست نویسی را قانونمند می کند. بیش از یکصد و سی سال از تألیف کتاب های دستور زبان فارسی به شیوه نوین می گذرد؛ اما در این مدت آن گونه که انتظار می رفت، این تلاش ها به استحکام ساختار دستوری زبان فارسی و تبدیل قوانین زبانی به مرجعی برای حل مشکلات تبدیل نشده است که یکی از دلایل آن، تنوع و بلکه تشتت در آرای دستورنویسان بوده است. این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی بر آن است که با بررسی نمونه هایی از کتاب های دستور زبان فارسی، دیدگاههای هر یک از صاحب نظران عرصه دستور را در مورد بعضی مباحث دستوری نشان دهد. نتایج پژوهش از اختلاف نظرهای گسترده دستورنویسان زبان فارسی در مقوله های مختلف دستوری حکایت می کند و نشانگر آن است که عدم وحدت رویه در حوزه دستور و نبود مرجعی معیار برای ایجاد یکپارچگی در آراء، آموزش دستور زبان را دچار مشکلات عدیده می کند؛ بنابراین نیاز به تدوین دستوری واحد برای ایجاد وحدت رویه در آموزش منسجم ضروری است.
پیکانی، از گویش های مرکزی ایران در جرقویه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیکانی یکی از گونه های گویش جرقویه ای است که در جنوب شرقی اصفهان در روستای پیکان صحبت می شود. این گویش در کنار گویش هایی مانند گزی، سدهی ورزنه ای و یهودیان اصفهان در زیرشاخه جنوبی از گویش های مرکزی قرار می گیرد. این مقاله با رویکردی توصیفی به توصیف واجشناسی همزمانی و تاریخی و دستور این گویش پرداخته است، بر پایه پیکره زبانی که نگارندگان مقاله از این گویش در زمستان 1397 فراهم کرده اند. بررسی واجشناسی این گویش آنچنان که در این مقاله انجام گرفته است، نشان می دهد که پیکانی ویژگیهای آوایی شمال غربی را به خوبی نشان می دهد و در دگرگونی های آوایی متأخر نیز با دیگر گویش های مرکزی هماهنگ است، هرچند ویژگی های آوایی ای یافته است که آن را نه تنها از گویش های مرکزی بلکه از دیگر گویش های جرقویه ای متمایز ساخته است. دستور پیکانی با گویش های شاخه جنوبی هماهنگ است و از جهت نداشتن ماده مجهول، جنس دستوری و ساخت ویژه برای زمان آینده به روشنی از گویش های شاخه شمال شرقی مانند جوشقانی و میمه ای متمایز می شود، با این همه ویژگی هایی را نشان می دهد که در دیگر گویش های مرکزی دیده نمی شود، مانند ساخت جدید معرفه ساز، پسوند نشانه نمود ناکامل که به پایان فعل افزوده می شود و صورت های خاصی که برای ضمیر اشاره به کار می رود.
شیوه های تأکید در قصاید ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
200 - 221
حوزههای تخصصی:
هر شاعری بر موضوعات و مفاهیم خاصی تأکید می کند . ناصرخسرو قبادیانی از نخستین شاعران زبان فارسی است که شعر را محمل تبلیغ و تبیین عقاید مذهبی و سیاسی خود کرده است. تأکید، موضوعی است که دو سویه دستوری و بلاغی دارد و در دو بخش تأکید عام و خاص مطرح می شود. در این مقاله با روش استقرا، هر دو بخش شیوه های تأکید در شعر ناصرخسرو استخراج، دسته بندی، توصیف و تحلیل شده است. تأکید عام در قصاید او شاملِ تکرارِ عین لفظ، ترادف، وصف عطف، وصل، مبالغه، تضاد و قصر است. همچنین تأکید خاص شامل شیوه های تأکید اسم، ضمیر، صفت، قید، فعل و جمله است. هدف عمده تأکیدهای او تبیین و برجسته کردن موضوع ها و مفهوم هایی است که در نظر او حقیقت شمرده می شود و با استفاده از آن شیوه ها می خواهد زمینه اقناع و پذیرش مخاطب را فراهم کند. به لحاظ بسامد تأکید از طریق تکرار، جناس و تصدیر در میان آرایه های بدیعی بیشتر دیده می شود. در تأکید خاص، تأکید فعل و جمله در شعر او جایگاه خاصی دارد. این بررسی گویای آن است که ناصرخسرو در بیشتر موارد چند شیوه تأکید را همزمان به کار می گیرد و این موضوع تسلط بی نظیر او را بر فنون شاعری، شیوه-های مناظره، وعظ و تبلیغ نشان می دهد. همنشینی شیوه ها بر شدت و حدت تأکیدهای او افزوده و باعث انسجام در سخن او شده است. ضمن آن که فکر او نیز منسجم و مشخص است و چند موضوع محوری را که در نظر او بیشتر اهمیت دارد، با شیوه های متنوع تکرار و تأکید می کند.
حق تمرّد کارمند از منظر اصل قانون مندی و استناد به اصول بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین حقوق اداری سال ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۰
39 - 64
حوزههای تخصصی:
رابطه "فرمان دَهی" و "فرمان بَری" در علوم و حقوق اداری با اصطلاح «اصل سلسله مراتب»، شناخته شده که از ضروریات تاسیس و برپایی اداره و تامین نظم و انضباط اداری به حساب می آید. با این همه، پنداشتِ تکلیف همیشگی کارمند به اطاعت و انقیاد محض وی در برابر اداره، معایبی را به دنبال داشته و همچنین مانع از رواج فرهنگ گفتمان در اداره، پاسخگویی و تقویت فرصت های مشارکتی می گردد. در این نوشتار تلاش شده تا با هدف پرداخت به مفهومِ "مقاومت" و "نافرمانی" در ساحت حقوق اداری و پذیرش مفهوم موسع از اصل قانونمندی، امکان و حق تمرد کارمند در مصاف با دستوراتی که به هر نحو مغایر با قانون،شرع و اصول بنیادین به نظر می رسد، مورد بررسی قرار گیرد.در عمده منابعی که به نحوی به مقوله «امر غیرقانونیِ آمر» پرداخته اند، غالبا بر مواد 96 قانون مدیریت خدمات کشوری و 158 و 159 قانون مجازات اسلامی، متمرکز و متوقف شده اند. نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن نگاه و پرداختی تازه به مواد مذکور و ارائه تحلیلی مبنایی، موضوع «مقاومت مامور و اَمرِ آمر» را در سایر مواد قانونی به ویژه ماده 91 قانون محاسبات عمومی رصد نموده و انعکاس آن را در حقوق خارجی نیز مد نظر قرار دهد.
شیوۀ هنری مولانا در کاربرد انواع حروف در مثنوی با تکیه بر نشانه هایی از مختصّات سبک خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیشتر تحقیقات انجام شده بر روی مثنوی، ویژگی های سبک زبانی مولوی کمتر مورد نقد و بررسی دستوری قرار گرفته است. در این مقاله به بررسی کاربرد انواع حروف در مثنوی با تکیه بر مختصّات سبک خراسانی از منظر زبانی پرداخته شده است. سؤال اصلی پژوهش این است که مهم ترین ویژگی های سبکی مولانا در خصوص کاربرد انواع حروف در مثنوی چیست؟ روش گردآوری اطلاعات در این مقاله بر اساس مطالعات کتابخانه ای بوده و تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است. یافته ها حاکی از آن است که مثنوی معنوی از لحاظ ویژگی های دستوری، اثری بسیار غنی با تنّوع واژگانی فوق العاده است؛ به طوری که در این پژوهش سعی شده، سبک و ساختار انواع حروف در مثنوی مورد واکاوی قرار گیرد. حاصل پژوهش نشان می دهد که مولوی با کاربردهای نامتعارف حروف در سطوح مختلف صرفی و نحوی، موجبات برجستگی زبان و در نتیجه تأثیرگذاری مضاعف مثنوی بر مخاطب را فراهم آورده است.
بررسی مقوله، کارکرد و معنی حرف ربط «و» در زبان فارسی از دیدگاه فرایند کاهش نشانه ها در معنی شناسی ادراکی با تکیه بر غزلیات سعدی و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسه «و» در نظام خط و نظام نوشتاری زبان فارسی دلالت چندگانه دارد. این نویسه در حوزه حرف ربط نماینده دو کلمه «o» و «va» است. در شاخه نحو زبان که موضوع این پژوهش است، این نویسه به عنوان یک عنصر نحوی با هر دو آوای [o] و [va] حضور دارد و تفاوت محسوسی میان مقوله دستوری، کارکرد و معنی آنها در نظام زبان فارسی وجود ندارد. مقاله حاضر ضمن اشاره به تغییرات واژگانی و مفهومی این دو کلمه از منظر درزمانی، کوشیده است تا از دیدگاه کاهش نشانه ها در معنی شناسی ادراکی به توصیف و تحلیل تک معنایی و تک مقولگیِ حرف ربط «و» در نظام زبان فارسی در محدوده پژوهشی غزلیات سعدی و حافظ بپردازد. بررسی این حرف از منظر معنی شناسی ادراکی نشان داد که انواع معانی منتسب به «و»، در سنت مطالعات زبان و ادب فارسی، یا مربوط به واحدهای همنشین است و یا با کاهش واحدهای همنشین از بافت درون زبانی مرتبط است. با چنین رویکردی، حرف ربط «و» جز مقوله دستوری و معنیِ مقوله ای ربط و کارکرد همپایگی، مقوله، معنی و کارکرد دیگری در زبان فارسی ندارد و رعایت این نکته در کاربردشناسی و منظورشناسی این حرف ربط در زبان فارسی و متون ادبی ضروری است.