مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
احمد شاملو
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
217 - 240
حوزه های تخصصی:
احمد شاملو نماینده ی اصلی شعر منثور در ادبیات معاصر ایران است. درباره ی وجوه مختلف شعری او در این قالب، مقاله ها و نقدهای بسیاری نوشته شده است. بیشتر نگاه منتقدان معطوف بر بازنمایی شعر منثور از آینه ی شعر این شاعر بوده است؛ بنابراین برجستگی ها و نقاط قوت او بیشتر بررسی شده است و بر نقاط ضعف شاعری او در مراحل چندگانه ای که برای رسیدن به قله ی شعر منثور پیموده، به جز در نمونه هایی معدود و به صورت گذرا، کمتر نگاه افکنده اند. به نحوی که هیچ مقاله ای تا امروز به صورت مستقل و علمی رد ناشاعرانگی ها را در شعر شاملو پی نگرفته است. در این مقاله کوشیده شده است عواملی چون تبدیل شعر به داستان گونه، نثرنوشته، نمایشنامه ی کم مایه، خطابه، گزارش واره و قطعه ی ادبی و همچنین گرفتارشدن در چنبره ی مفهوم گرایی صرف و فرافکنی که موجب لغزش های شعر شاملو از شعریت به ناشاعرانگی شده، بررسی شود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای است که در آن هشت عامل از عوامل ناشاعرانگی در شعر این شاعر بررسی شده است.
حضور ابرانسان در شعر احمد شاملو و رفعت سلّام با تکیه بر مدایح بی صله و هکذا تکلّم الکرکدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
105 - 124
حوزه های تخصصی:
امروزه انسان گرایی یکی از مهم ترین درون مایه های شعر جهان است. اومانیسم یا مکتب انسان گرایی، نگرش یا فلسفه ای است که اصالت را به رشد و شکوفایی انسان می دهد و انسان را حقیقتِ وجودی همه چیز می داند. طرّاح «ابرانسان»، فردریش نیچه مدّعی گذر از اومانیسم و پشت سرگذاشتن انسان به عنوان غایت هستی و دستیابی به مرحله ای بالاتر است. جستار حاضر، انسان گرایی و ابرانسان مبتنی بر اندیشه های نیچه را در شعر دو شاعر معاصر ایرانی و مصری، احمد شاملو و رفعت سلّام، به شیوه تحلیلی - توصیفی بررسی کرده است تا در حوزه ادبیّات تطبیقی، به نسبت میان اندیشه های این دو شاعر با یکدیگر و با طرّاح نظریه بپردازد. ازمیان مجموعه های شعری این دو شاعر، دو مجموعه مدایح بی صله و هکذا تکلّم الکرکدن دست مایه پژوهش پیش رو قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که انسان شاملو در این مجموعه، از مرحله انسان مبارز فراتر رفته و انسان فرزانه جانشین او شده است، انسانی که دل از آسمان و تقدیر برکنده و اکنون با تکیه بر نیروهای زمینی خود و امید به آینده پیش می رود. در شعر رفعت سلام دو مؤلّفه «طبیعت گرایی» و «محوریت انسان» پس از تعبیر «مرگ خدا» نمایان تر از دیگر مؤلّفه هاست.
بررسی نقش القایی آوا و ساختار در فرایند حسی - ادراکی گفتمان و روند تولید معنا؛ مطالعه موردی: احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از آواها و ساختارهای خاص برای القای انواع عواطف و معانی در شعر فارسی سابقه ای بس طولانی دارد و در میان منتقدان ایرانی نیز کسانی بوده اند که به ارزش القایی آن ها باور داشته، اما هرگز به شیو ه ای علمی به مطالعه تأثیرشان نپرداخته اند. هدف جستار حاضر نه تنها بررسی این تأثیر به شیوه ای علمی با استناد به یافته های زبان شناسان مطرح دنیاست، بلکه فراتر از آن و به طور کلی، بررسی نقش آوا و ساختار شعری در فرایند حسی ادراکی گفتمان و روند تولید معناست تا درنهایت به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که آیا این ارتباط میان آوا و ساختار با حواس و ادراک تن شاعر (گفته پرداز) است که به تولید معنای یک سروده می انجامند. تحلیل موشکافانه زبان شناختی و نشانه معناشناختی عناصر تشکیل دهنده یک سروده کوتاه از احمد شاملو، شاعر سپیدگوی معاصر ایرانی، نشان می دهد که چطور گفته پرداز بی نیاز از بلندسرایی برای انتقال مفاهیم و مکنونات قلبی خود، می تواند تنها در چند مصراع و به کمک چند واژه محدود منظومه ای بیافریند که تک تک عناصرش از آوا گرفته تا ساختار متوازن و جریان حضور بدن حسی ادراکی گفته پرداز، هر یک به تنهایی و در کنار هم، به نوعی در پیدایی معنای آن مؤثر و سهیم اند.
جسمانیت معشوق در شعر احمد شاملو و نزار قبانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
29 - 46
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی از حوزه های میان رشته ای است که به ارتباط و زمینه های مشترک می پردازد. دو مکتب معروف ادب تطبیقی یعنی مکتب فرانسوی و آمریکایی، هر یک از نظرگاهی به متن می نگرند؛ اگر مکتب فرانسوی به زمینه های تأثیر و تأثر دو نویسنده یا دو متن بر یکدیگر می پردازد و ارتباط های فرهنگی دو متن را مورد بررسی قرار می دهد، مکتب آمریکایی به بررسی مسایل زیبایی شناختی و مشابهت های معطوف به آن نظر دارد. این مقاله با مد نظر قراردان مکتب آمریکایی ضمن بررسی ارتباط بینامتنی (در فرم و محتوا) و بیان شباهت ها و مباحث زیباشناسی آثار دو شاعر معاصر ادب فارسی و عربی، احمد شاملو و نزار قبانی به مقوله «جسمانیت معشوق» می پردازد و بر این نظر است که با توجه به زمینه مشترک تعهد اجتماعی و سیاسی دو شاعر، معشوق نیز دارای جایگاه خاصی است. هر یک از دو شاعر از معشوق خود (آیدا در شعر شاملو و بلقیس در شعر نزار قبانی) ابدیتی می سازد که بسیار با جلوه معشوق در شعر سنتی متفاوت است.
تحلیل ابعاد تاریخی مضمون عشق در اشعار احمد شاملو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مضمون عشق و شعر همواره با یکدیگر مرتبط بوده اند، شاعرانی که عشق را درون مایه آثار خود ساخته اند، حضور فراگیرتری از آدمی را دریافته اند و رابطه پیوسته تری با انسان در شعرشان دیده می شود. در ادبیات پارسی از همان آغاز بهترین شعرها با مضمون عشق سروده شده است اما در گذر دوره های ادبی مفهوم آن تنوع هایی یافته است مانند عشق به طبیعت، عشق زمینی و عشق عرفانی که در ادبیات گذشته رواج داشته است تا اینکه در ادبیات معاصر عشق با مفهوم اجتماعی می آمیزد. همراه با این نگرش، نگاه های تازه ای به مضمون عشق آغاز می شود مانند عشق به وطن یا عشق به آزادی و انسانیت که از دوره مشروطه به بعد در اشعار شاعران معاصر بسیار دیده می شود. احمد شاملو، شاعر برجسته معاصر از شاعرانی است که در اشعار خود توجه خاصی به مضمون عشق دارد. به گونه ای که می توان گفت مضمون عشق با جوهر شعری او در آمیخته است. در اشعار او چند نوع مضمون عشق: عشق ساده و رمانتیک وار، عشق به آزادی و انسانیت، عشق متعالی به معشوق زمینی، دیده می شود که در هر دوره زندگی اش با توجه به تحولات زندگی و اجتماع به یکی از آنها گرائیده است. مقاله حاضر با خوانش و تحلیل اشعار او تلاش نموده سیر تاریخی مضمون عشق را در اشعار او بهتر بشناساند و نگاه شاعرانه و اندیشه اجتماعی شاملو را در مورد مضمون عشق با بیان اتفاقات اجتماعی زندگی او مورد واکاوی قرار دهد.
بررسی تطبیقی مهم ترین مؤلّفه های رمانتیسم در اشعار لویی آراگون و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
155 - 183
حوزه های تخصصی:
واکاوی مؤلفه های یک مکتب ادبی و تطبیق آن با سروده های شاعران برجسته جهانی، از زمره کارآمدترین رویکردهای نقد ادبی در مواجهه با متن است. این گونه از تحلیل متن، در مطالعات تطبیقی، ویژگی های مشترک تفکر- عاطفه شاعرانه را آشکار می سازد و نحوه مواجهه با عناصر و مؤلفه های یک مکتب را در جغرافیای فرهنگ های متفاوت تبیین می کند. رمانتیسم، یکی از مهم ترین مکاتبی است که در گستره ادبیات جهان، الهام بخش بسیاری از نویسندگان و شاعران بوده و در ادبیات ایران نیز برخوردار از ظرفیت انطباق پذیری بسیاری است. احمد شاملو، شاخص-ترین سروده سرای شعر سپید، به لحاظ مضمونی و ساختاری، به گونه ای عمیق و شگفت، تحت تأثیر شاعران فرانسوی هم چون لویی آراگون قرار داشته و بدین گونه، مؤید مقوله برجسته «مبادلات فرهنگی» در جهان معاصر گردیده است. این در حالی است که آراگون خود عمیقاً تحت تأثیر ادبیات کلاسیک فارسی بوده است. نگارندگان در پژوهش پیش روی، برآنند که با اتخاذ رویکردی تطبیقی، ضمن بررسی برجسته ترین مؤلّفه های مکتب رمانتیسم در اشعار لویی آراگون و احمد شاملو، شباهت ها و تفاوت های معنادار این دو شاعر را برجسته سازند؛ جستار حاضر، ضمن پرداختن به نمونه های شعری، نقش پر رنگ مبادلات فکری، ادبی و فرهنگی را در جهان معاصر آشکار خواهد نمود و نشان خواهد داد که مؤلفه های فکری- ادبی در روزگار ما اموری فراوطنی- جهانی اند.
تحلیل نمودهای روانی اسطوره ها در شعر احمد شاملو و إمل دنقل براساس اصل تضاد یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
185 - 214
حوزه های تخصصی:
اصل تضاد یونگ، از مهم ترین عوامل رشد و شکوفایی شخصیّت در بخش ناخودآگاه جمعی است که علاوه بر تحوّل در ساختار شخصیّت، برانگیزاننده اصلی کل رفتار و تولیدکننده کل انرژی روان است. براساس این اصل روان شناختی، آدمی که در برابر گرایش های مختلف، دچار کشمکش و فشار روانی می شود، سعی می نماید برای از بین بردن آن فشار روانی، با اراده خود، فعالیت نماید و به سوی ترقّی و کمال پیش رود. با بررسی آثار ادبی می توان مقایسه ای علمی میان اصل تضاد یونگ؛ یعنی شدّت کارکرد انرژی روان در شخصیّت با برخی نظریه های فیزیکی از جمله اصل بقای انرژی برقرار نمود که دارای ساختار بنیادی ثابتی است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی تطبیقی و با هدف نشان دادن کارکرد انرژی روانی در شخصیّت های اسطوره ای، سعی دارد میزان تأثیرپذیری و شدّت عملکرد پدیدآورندگانی همچون احمد شاملو و إمل دنقل را در این باب بررسی کند. نتیجه پژوهش آن است که این دو شاعر نوپرداز، با بهره گیری از تکنیک نقاب (پرسونا) و نشان دادن ماهیّت مفهومی و انرژی تولیدشده در شخصیّت های اسطوره ای کهن، شدّت عملکرد روانی خود را به عنوان پدیدآور در برابر ناملایمات و ناکامی های جهان پیرامونشان، با خلق اسطوره های نو و دریافت انرژی قدرتمند اسطوره ای، در لایه های معنادار سروده های خود، به خوبی نشان داده اند.
تحلیل کاربستِ عناصرِ ادبیات عامه در شعر احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
225 - 248
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، عناصری از ادبیات عامه از قبیل زبان محاوره یا شکسته، واژگان و اصطلاحات ادب عامه، اسم صوت ها، باورها و افسانه ها، ضرب المثل ها، ترانه ها و حتی شخصیت های نامور در ادبیات عامه که در شعر شاملو بسامد بیشتری داشته اند، بررسی شده است. دقیقه ها و ظرایف چگونگی کاربست این عناصر بررسی و تحلیل شده است و در پایانِ هر عنوان، دلایل استفاده ی شاعر از آن ها بیان شده است. همچنین افزون بر مقدمه و بیان پیشینه، نسبت و رابطه ی احمد شاملو با ادبیات عامه به عنوان مدخل ضروری برای ورود به بحث اصلی بازنموده شده است. این مقاله ثابت کرده است که رویکرد شاملو به عناصر ادبیات عامه و کاربست آن ها در شعرش پیامد یک تحول اندیشگانی است و زبان گرایی که در شعر شاملو ویژگی بارزی است، سبب شده تا وی بیشتر از داده های لفظی ادب عامه سود ببرد تا عناصر معنوی آن. همچنین تبیین شده است که رویکرد شاملو به ادب عامه، اگرچه به سفارش اجتماع و نیاز جامعه صورت گرفته ولی هرگز سطح شعر او را به اثری بازاری یا عامه پسند تنزل نداده است.
واکاوی هنرسازه فاوامیزی در اشعار احمد شاملو و آدونیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
169 - 195
حوزه های تخصصی:
فاوامیزی به عنوان شگردی ادبی که به شکستن سنتِ ازدواجِ درون خانوادگی واژگان و ایجاد شبکه های جدید همنشینی منجر می شود، نقش بارزی در زیبایی و انسجام ساختاری متون ادبی دارد. از آنجا که واژگان در اثر همنشینی مداوم با یکدیگر اثربخشی خود را از دست می دهند؛ لذا برای اثربخشی می توان با عدول از هنجارهای حاکم بر زبان معیار، واژگان را از یک خانواده انتخاب کرد و در کنار خانواده ای دیگر قرار داد تا به برجسته سازی ادبی و گشودن آفاقی جدید و نیز تأثیر بر مخاطب بینجامد. باری، این هنرْسازه به گونه ای بارز در شعر احمد شاملو (1379-1304) و آدونیس (1930) شاعر نوگرای سوری، آشکار است. این پژوهش، براساس روش توصیفی- تحلیلی، مصادیق مشابه و برجسته فاوامیزی، کارکرد و دلالت های آن را در اشعار این دو شاعر تحلیل و بررسی می کند. از این رهگذر وجود این هنرْسازه در قالب ترکیب هایی که از امتزاج دو خانواده متفاوت طبیعی، فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و ماورائی پدید آمده اند، قابل تأمل است. این دو شاعر در اشعارشان فضاهای بسیاری از فاوامیزی را به نمایش گذاشته اند، ولی غالبا یک سویه این ترکیب ها را از طبیعت بر گزیده اند. به نظر می رسد که این پیوند تنگاتنگ با طبیعت و مظاهر آن که با ظرفیت های هنری طبیعت شکل گرفته، بستری مناسب را برای تصویرسازی تجربه ها و اندیشه های آن ها فراهم آورده است.
تحلیل گفتمان شعر اعتراض در شعر احمد شاملو و سیاوش کسرایی (بر پایه تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مطالعه و تحلیل گفتمان اعتراضی شعر معاصر به ویژه با تکیه بر شعر شاعرانی چون احمد شاملو و سیاوش کسرایی حاکی از وحدت نظام مفهومی و مضمونی اشعار ، تعهد نسبت به مردم ، جامعه و کاربرد مشترک شعر در مسیر برافراشتن ندای مردم. در تحقیق حاضر تلاش بر این است تا بر اساس رویکرد توصیفی-تحلیلی و بر پایه الگوی تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه، ویژگی ها و وجوه اعتراضی این دو شاعر معاصر مورد واکاوی قرار گیرد. شاملو به مثابه یک شاعر نظم مستقر اجتماعی را نمی پذیرد و در تلاش برای فهم یک نظام آرمانی، هدف گذاری های سیاسی و اجتماعی اش کم کم به یک جهان بینی بسیط فلسفی و انقلابی منتهی می شود. کسرایی اما نه همچون شاعرانی چون اخوان ثالث ناامید از تغییر و دگرگونی اجتماعی است و نه همچون شاملو، دل به گزاره های فلسفی و اجتماعی خوش می کند، بلکه او شاعری متعهد و انقلابی به تمام معنا است. هدف اصلی تحقیق حاضر تبیین و شناخت گفتمان های سیاسی و اجتماعی بازتاب یافته در شعر شاملو و کسرایی است. اما مهم ترین عناصر قوام بخش دانشجوی دکتری، گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه شامل مفصل بندی، هویت، تنازع و غیریت سازی، قدرت و اسطوره سازی است. بر این اساس می توان ماحصل تحقیق را بدین گونه طبقه بندی نمود که دال مرکزی در شعر شاملو آزادی و و در شعر کسرایی مقاومت توده وار در برابر استبداد سیاسی بود. این دو شاعر با یک رویکرد تازه به مفهوم هویت، تلاش کردند تا با الگوهای غیرمردمی عصر خویش مبارزه و شکل تازه ای از غیریت سازی اجتماعی عرضه کنند. شاملو و کسرایی به عنوان دو شاعر متعهد، ضمن مخالفت با قدرت رسمی و مسلط جامعه از طریق به چالش کشیدن اسطوره سازی های کاذب حاکمیت، تلاش نمودند تا با ارجاع به آزادی خواهان و وطن دوستان ایران زمین، اسطوره های مردمی تازه ای بر پایه عشق و آزادی خلق کنند.
مقایسه عنصر رنگ در اشعار حمید مصدق و احمد شاملو بر اساس نظریه ماکس لوشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
145 - 177
حوزه های تخصصی:
با توجه به پیشرفت روزافزون علوم، در قرن بیستم میلادی، برای اولین بار اعضای شورای پژوهشی در علوم اجتماعی اصطلاح میان-رشته ای را به کار بردند. این رویکرد بین رشته های مختلف که در حال گسستگی بود، تلفیق ایجاد کرد و خودمداری های علمی را به همکاری های علمی بدل نمود. از آنجا که ادبیات از ذهن و روان آدمی نشأت می گیرد و شامل قلمرو وسیعی است، در علوم مختلف از جمله روانشناسی ریشه دارد. این علم به شناخت روان می پردازد و چون امکان مطالعه مستقیم روان وجود ندارد، نمود خارجی آن یعنی رفتار را بررسی می کند. یکی از رفتار - هایی که ما را به شناخت بیشتر ذهن بشر سوق می دهد، نوشتن است که با ادبیات پیوند مستقیم دارد. در روانشناسی رنگها (که شاخه ای از علم روانشناسی است) انتخاب رنگ، تمایل و تنفر نسبت به آن، به شخصیت فرد مرتبط می شود و ما را به درکی از وضعیت روحی فرد رهنمون می سازد. این پژوهش به بررسی اشعار حمید مصدق واحمدشاملو از منظر «روانشناسی رنگ» می پردازد و نه تنها اسامی رنگها، بلکه واژه های القاگر رنگ را بررسی می کند تا از زاویه ی رنگها نیز شناختی دیگر از اشعار و جهان بینی شاعر و ویژگی های شخصیتی آن ها حاصل آید. با توجه به این که عنصر رنگ در شعرهر دو شاعر کارکرد نمادین دارد و با نظر به اشتراک دیدگاه دو شاعر در موارد متعدد، در این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، اشعار دو شاعر از منظر کارکرد رنگ ها مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته های این پژوهش رنگ در شعر حمید مصدق واحمد شاملو،کارکرد خاصی دارد و حکایتگر تناسب اندیشه و احساسات و عواطف خاص شاعران با حیات اجتماعی و سیاسی و مقتضیات روزگار آن دوست و در میان رنگها، رنگ سیاه وسپید بسامد بالایی دارند واین رنگها تناسبی دقیق با احوال زمانه وتأثیر آن برعالم درون هر دو شاعر دارد.
کارکرد مراقبتی- تنبیهی فضای زندان در زندان سروده های احمد شاملو: خوانشی گفتمانی و جامعه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶(پیاپی ۹۱)
۵۶-۳۷
حوزه های تخصصی:
زندان سروده های احمد شاملو ازنظر ساختاری، کارکردی، مضمونی و گفتمانی تفاوت های معناداری با شکل کلاسیک حبسیه دارد. در پژوهش حاضر، با رویکردی تلفیقی و از راه به کارگیری ابزار گفتمانی و نشانه شناختی، زندان سروده های احمد شاملو بررسی شده است. در پژوهش حاضر، به منظور تفسیر کارکرد زندان به مثابه ابزاری تنبیهی، از آرای فوکو درباب مراقبت و تنبیه استفاده شده و در جهت تبیین مناسبات قدرت و پیوندش با فضای انضباطی و مجازات زندان، گریزی به مبحث سلطه و اقتدار زده شده و از آثار جامعه شناسان و فیلسوفانی چون ماکس وبر و توماس هابز بهره گرفته شده است. در تفسیر فضای زندان نیز آرای لوفور در خصوص فضا و منظر به کار گرفته شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که شاملو اتهامش را نمی پذیرد و مجازات را نامشروع می داند و به این وسیله کارکرد تنبیهی و انضباطی زندان را بی اعتبار می کند؛ نیز، فضای زندان در زندان سروده های شاملو فضایی گفتمانی است که شاعر کوشیده است با گریزهای پیاپی به فضای بیرونی، از ظرفیت دیالکتیکی فضا بهره بگیرد و زندان را از هویت کالبدی و متعین خود به مثابه مکانی بسته و محصور تهی کند و آن را همچون تجربه زیستی بایسته ای در جهت نیل به مقصود به تصویر بکشد.
ظهور سوژه سیاسی و پدیدارشدن زیبایی شناسی زندان با تأکید بر شعر شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ششم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
143 - 166
حوزه های تخصصی:
حبسیه گونه ای از شعر است که شاعر آن را در زندان می سراید و تجربه خود را از محصوریت و شکنجه تبدیل به تجربه های هنری می کند؛ اما نوع باز نمایی زندان در شعر حبسیه سرایان پیشامدرن و مدرن یکی نیست. شاعر حبسیه سرای پیشامدرن بیشتر تقدیر گرا است و وضعیت موجود را یک وضعیت تقدیرشده می داند. بنابراین عاملیّت خود را در توصیف همین وضعیت ها خلاصه می کند. اگرچه حبسیه از هر نوعی که باشد، جزو ادبیات اعتراضی است، اما تنها در شعر معاصر است که حبسیه با انسان سیاسی همراه می شود. مفهوم زندان در شعر معاصر با دلالت های گفتمانی و گسست های گفتمانی به شکلی دیگرگونه آشکار شده است. چنان که با شکل گیری دولت ملی و تولد زندان در جهان مدرن، مفهوم زندان از امری دینی و فردی تبدیل به امر سیاسی می شود. تاریخ تحول نهاد زندان در دولت مدرن با گفتمان سازی مفهوم زندان در شعر معاصر ارتباط دارد . مهم ترین فرض پژوهشی این مقاله این است که پدیدار شدن تاریخی سوژه سیاسی سبب پدیدار شدن زیبایی شناسی زندان شده است. بنابراین این مقاله با رویکرد تبارشناختی دو مسئله را دنبال کرده است: ارتباط تاریخی تحولات نهاد زندان در ایران عصر مدرن و بازنمایی تصورات و استعاره های زندان در شعر شاملو به عنوان نمونه ای از شاعران مخالف خوان. هرچقدر نهاد زندان در دولت های مدرن گسترده تر و پیچیده تر گشته، استعارات زندان از حبسیه سرایی در ادبیات اعتراضی سرریز شده است. در شعر شاملو ادبیات اعتراضی با سوژگی شاعر ارتباط دارد. او مفاهیم زندان را محدود به حبسیه نمی کند؛ بلکه استعارات زندان را با سمبولیسم اجتماعیییوند می زند. به عبارت دیگر در شعر شاملو مفهوم آزادی به شکل پیچیده ای استعارات زندان را در شعرهای غیر حبسیه هم گسترش داده است.
ساختار طنز در شعر احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاملو از فنون مختلف زبانی و تمهیدات هنری برای تأثیر بر مخاطبان بهره برده و طنز نیز یکی از این ابعاد اشعار وی است. ارزش ادبی طنز، زاده عناصر بلاغی خاص و کاربرد آن ها با شگردهای ویژه است. طنز را به شیوه های گوناگون طبقه بندی کرده اند و از نظر ساختمان، طنز به دو دسته طنزهای موقعیتی و طنزهای عبارتی تقسیم می شود. خاستگاه این طنز، زندگی و جهان بینی شاعر است و با آن مدعیان، ریا، ظلم و نادانی را دست می اندازد. شگردهایی چون: اجتماع نقیضین، اغراق، تضاد، تشبیه به حیوانات، تمثیل و زیرمجموعه های آن ها، در آفرینش طنز موقعیت در شعر شاملو بیشتر مؤثر افتاده اند. در مجموعه طنزهای عبارتی نیز، بازی های زبانی- بیانی، کنایه و دشنام و لعن بیشتر در اشعار وی دیده می شوند. بسیاری از این شگردها در یک شعر با یکدیگر ترکیب و تأثیر ادبی آن را چند برابر کرده اند و در شکل گیری سبک شاملو و برجسته سازی طنز وی نقشی مؤثّر داشته اند. طنز در اشعار شاملو بیشتر در ژرف ساخت آثار وی نمود دارد و پربسامدترین و بن مایه اغلب شگردهای طنز وی، اجتماع نقیضین و تضاد است. این مقاله با روشی توصیفی-تحلیلی نخست شگردهای بلاغی طنز را معرفی می کند و سپس با شواهدی از شعر احمد شاملو، آن را تجزیه و تحلیل می کند.
بررسی ابعاد بینامتنیت واژگانی و تصویری شفیعی کدکنی با اخوان و شاملو
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
126 - 146
حوزه های تخصصی:
محمدرضا شفیعی کدکنی از شاعران معاصر است که در شعر خود رابطه بینامتنی گسترده درزمانی و همزمانی داشته است؛ او هم به شکلی گسترده از میراث غنی ادب فارسی در شعر خود سود جسته و روابط بینامتنی گستردهای با شاعران سنّتی فارسی و بخصوص حافظ داشته و هم آشنا به جریانات شعری معاصر و شاعران برجسته معاصر بوده و روابط بینامتنی در سطوح مختلف با شاعران معاصر داشته است. روابط بینامتنی او با شعر سنّتی، بسیار مورد کاوش قرار گرفته و مظاهر این رابطه بینامتنی توسط پژوهشگران، مورد بررسی و مداقّه قرار گرفته است. با توجه به حجم قابل توجه پژوهشها در زمینه رابطه بینامتنی درزمانی، رابطه بینامتنی شفیعی کدکنی با شاعران معاصر چندان مورد پژوهش قرار نگرفته است و به شکلی بسیار گذرا و خلاصه وار اشاراتی به آن شده است. در پژوهش حاضر، با نظر به خلأ موجود در این بخش، تلاش شد تا رابطه بینامتنی شفیعی در ساحت واژگان و تصاویر شعری با دو تن از شاعران برجسته معاصر؛ مهدی اخوان ثالث و احمد شاملو مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد و ابعاد رابطه بینامتنی او با این شاعران در این دو ساحت با پرداختن به نمودها و مظاهر این رابطه، آشکار گردد. نتیجه پژوهش روشن میسازد که رابطه بینامتنی با شعر معاصر نیز بخش قابل توجّهی از رابطه بینامتنی شفیعی کدکنی را شامل میشود.
خلاقیت ادبی در اشعار احمد شاملو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
چکیده احمد شاملو،شاعر معاصر ایران با درک ظرفیت های موجود در زبان فارسی و اشراف بر ادبیات کلاسیک به ویژه متون نثر و خلاقیت منحصر به فرد خویش،با بهره گیری از انواع شگردهای زبانی و رسیدن به سویه های طبیعی کلام و موسیقی موجود در آن با تغییر در ساختار و محتوای شعر نیمایی توانست گونه ای دیگر از شعر را بنیان نهد که از آن به عنوان شعر سپید نام می بریم. بر همین اساس هدف از این پژوهش،نشان دادن خلاقیت ادبی،با بهره گیری از ترفندها و شگردهای زبانی و مفهوم سازی های نوین با تکیه بر مجموعه اشعار شاملو می باشد.داده های مورد نظر،با بهره گیری از منابع دست اول و دوم در محیط کتابخانه گردآوری گردیده است.سپس با تکیه بر اهداف و ابعاد مورد نظر جستار حاضر،داده های مورد نظر به روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که بخش عمده ای از خلاقیت ادبی شاملو در شگردها و هنجار گریزی های زبانی،موسیقی طبیعی کلمه و نگاه سیاسی و اجتماعی توأم با فخامت و سنگینی کلام است که شعر وی را برجسته و متمایز کرده است.نگارنده در تلاش است که با کند و کاو در مجموعه اشعار شاملو و مطالعه منابع موجود در این زمینه،فرآیند خلاقیت ادبی را نشان دهد و بگوید که چگونه شاعر در ساختار و محتوای شعر معاصر ایران تغییر ایجاد کرده و سبک جدیدی از شعر را بنا نهاده است. کلیدواژه ها :احمد شاملو، خلاقیت ادبی ، ،شعر سپید، موسیقی کلام،شگردهای های زبانی
از گوتیک تا سوررئالیسم در داستان زن پشت در مفرغی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۷
۳۲۶-۲۸۵
«زن پشت در مفرغی» یکی از داستانهای مجموعه داستان «درها و دیوار بزرگ چین» نوشته احمد شاملو است. از خوانش داستان چنین برمی آید که شاملو در نگارش این داستان از شاخصه های دو مکتب گوتیک و سورئال بهره برده است به نوعی که می توان گفت از ویژگیهای مکتب گوتیک با نوعی دگردیسی هنرمندانه به سوی مکتب سوررئالیسم میل کرده است. این پژوهش بنا دارد تا با روش تحلیلی، مهمترین جلوه ها و ابعاد این دو مکتب را در داستان نشان دهد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که شاملو از طرفی با بهره گیری از فضایی سرشار از ابهام و رمز و راز، رخدادهای ماورایی همراه با اضطراب و هراس، مکان مخوف، سیالیت زمان، شخصیت پردازی بیمارگونه و آشفته حال، کابوس، باورهای خرافی و خیال پردازی بی حدومرز داستان گوتیکی تمام عیاری خلق کرده است و از طرف دیگر با خلق امری شگفت و خارق العاده، ضمیر ناخودآگاه، توهم، رؤیا و اشیاء سوررئالیستی، نگارش خودکار و عشقی سوررئال داستانی فراواقعی نوشته است. محتوای داستان آمیزه ای از رؤیا و واقعیت در فضایی پرالتهاب و مالیخولیایی است و درعین حال مرز این دو مشخص و معین نیست. بر این اساس می توان گفت، شاملو از رهگذر گوتیک به سوررئالیسم رسیده است و به اوج پیوند این دو مکتب دست یافته است و نوآوری وی در خلق اثری که ترکیبی از دو مکتب مذکور است در سنت داستان نویسی فارسی تجربه ای قابل تأمل است.
بررسی تطبیقی مهم ترین مضامین اجتماعی در اشعار قاسم حدّاد و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۲
29 - 44
مقایسه ادبای ایران و جهان عرب از جمله موضوعاتی است که مورد توجّه محقّقان عربی و فارسی قرارگرفته است. امروزه، مسائل مشترک اجتماعی، زمینه هایی را جهت مشترکات فکری فراهم کرده است. همچنین مضامین اجتماعی، از مضامین پرتکرار میان ادبای معاصر در سراسر جهان به شمار می رود و به سبب تقارب فرهنگی و اجتماعی که میان ادبیّات و ادبای ایران و جهان عرب وجود دارد، بررسی از این چشم انداز، دستاوردهای جدیدی به پژوهش خواهد داد. قاسم حدّاد و احمد شاملو دو شاعر بحرینی و ایرانی هستند که با توجّه به مسائل جامعه و مشکلات مردم، بخش عظیمی از اشعارشان را به بیان واقعیّت های جامعه اختصاص داده اند. در این پژوهش که به روش کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی تدوین شده است، مضامین اجتماعی در اشعار هر دو شاعر با نگاه تطبیقی بررسی شده است. در این بررسی پی می بریم علی رغم تفاوت های زبانی و مکانی، اشعار حدّاد و شاملو به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جوامع آن ها، دارای مشترکات فراوانی می باشد. مباحثی چون؛ وطن پرستی، آزادی، ظلم ستیزی و عدالت خواهی از موتیف های مشترک این دو شاعر است که با بافت روایتگرانه و داستان گونه، گزیدن واژگان مناسب و استفاده از موسیقی درونی مطرح شده اند.
بررسی تطبیقی اندیشه های مشترک سیاسی، اجتماعی و فردی به عنوان مولفه های مدرنیسم در اشعار احمد شاملو و نازک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
61 - 78
شکل گیری هر یک از مکتب ها در پی جنبشی سیاسی یا اجتماعی و فرهنگی صورت گرفته و هنر و ادبیات هر دوره، محصول جهان زیسته خود است. مدرنیسم به عنوان یک مکتب ادبی در کشورهای آمریکایی و اروپایی از سال های آغازین سده بیستم و همزمان با نفوذ و گسترش شعر سمبولیستی ظهور کرد و به تدریج به کشورهای دیگر نشر یافت. در این پژوهش سعی برآن است تا با نگاهی بر ادبیات تطبیقی، به روش توصیفی – تحلیلی، « اندیشه های مشترک سیاسی، اجتماعی و فردی » به عنوان مولفه های مدرنیسم در سروده های احمد شاملو و نازک الملائکه بررسی شود. نتایج حاکی از آن است که آزادی ، پرداختن به مسائل سیاسی، اجتماعی و عشق فردی به عنوان مولفه های مدرنیسم در دو شاعر مذکور مشهود است . اندیشه های سیاسی به عنوان اصلی ترین مضمون شعری شاملو شناخته شده است، اما او شاعری متاثر است نه موثر! از منظر اجتماعی نیز آزادی و رهایی بشر از استبداد ، در اشعار شاملو نمود گسترده ای دارد. نازک الملائکه نیز به رد موضوع جنگ در اشعارش پرداخته است و در قالب اجتماعی، لب به شکوه و شکایت از اوضاع جامعه می گشاید و برای رهایی از رنج ها و آلام زندگی ، نه تنها مردم عراق بلکه مردم تمامی سرزمین های اسلامی را مورد خطاب قرار می دهد
بررسی هنجارگریزی نوشتاری درشعر یوسف الخال و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
79 - 100
بررسی آثار شعرا و نویسندگان بر اساس نظریه های ادبی راه را برای بررسی جنبه های گوناگون ادبیات باز کرده است و اینگونه است که چگونگی به عمل آوردن نظریه ها در آثار به نمایش گذاشته می شود. مطالعاتی اینگونه و تطبیق آنها در زبان و ادبیات های مختلف عرصه مناسبی برای این است که این نظریه ها ملموس تر و عینی تر شوند. فراهنجاری بر مبنای زبانشناسی از نظریه های نقد ادبی جدید است که در چهارچوب مکتب فرمالیسم روسی بیان شده است. یوسف الخال و احمد شاملو دو شاعر بزرگ و تقریبا معاصر هم دیگر در ادب عربی و فارسی هستند که در اشعارشان از هنجارگریزی و آشنایی زدایی بهره برده اند یکی از این روش-ها، هنجارگریزی نوشتاری است که شاعر در این روش بدون توجه به لفظ و معنی دست به تغییر ظاهر کلمات و مصراع ها می زند و شعر را از نظر ظاهری هنجارگریز می کند که در این جستار نگارندگان بر آنند که به بررسی و تحلیل این نوع از زیبایی های شعر این دو شاعر بر اساس الگوی لیچ بپردازند و ضمن نشان دادن هنجارگریزی های نوشتاری در پایان میزان استفاده هر شاعر از هنجارگریزی را به صورت نمودار به تصویر کشیده است.