مطالب مرتبط با کلیدواژه

هستی گرایی


۱.

کاوشی هستی شناسانه در پدیدة مادرشدن: نقش وجودی مادر در تببین مفاهیم وجودی آفرینش و مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود مرگ مادر شدن هستی گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۴ تعداد دانلود : ۴۱۴
مرگ از مطالب مهم در هستی گرایی است، مسئله ای که نگرش فرد به آن در زندگی، چارچوب وجودی وی را در شاهراه زندگی تا مرگ ترسیم می کند. مرگ پیش از آنکه پدیده ای فیزیکی باشد، نوعی خودآگاهی بر وجود پایانی حتمی امّا تصادفی برای زندگی و مدیریّت زندگی بر مبنای آن است. بنابراین، مهم ترین بحران وجودی انسان چگونگی برخورد با مرگ است. از این دیدگاه، فرآیند مادرشدن از بارداری تا زایمان الگویی بارز از یک دوره بحران وجودی خودآگاه در برابر مرگ و تلاش برای بقا می باشد. این مسئله ترکیبی است از خودآگاهی مادر نسبت به مرگ خود و مرگ فرزند، فرزندی که بخشی از وجود مادر در دورة بارداری است. از این رو، روان مادر در دورة بارداری همواره آبستن نبرد مفاهیم مرگ و زندگی خود و نوزاد، و در هنگام زایمان، درگیر مرگ احتمالی خود یا نوزاد می باشد. مرگ نمادین زن در بدو بارداری، ورود او به برزخ نه ماهة بارداری و آزادی او در بهشت زایمان به تعبیری فلسفی نوعی دگردیسی در احوال آدمی است، تغییری که الگویی روشن از مفهوم فلسفی وجود در قالب شخصیّت مادر به انسان عرضه می دارد. این مقاله با تبیین مبانی وجود از دیدگاه هستی گرایی به نقش مادر در تجلّی این جنبه از آفرینش می پردازد.
۲.

آموزش مفاهیم مرگ و زندگی به کودکانِ روستای آبکنار از طریق ساخت عروسک سنّتی «گِیْشِه» (با تکیه بر دیدگاه روان درمانی اروین یالوم)

کلیدواژه‌ها: کُهن داستان مرگ و زندگی هستی گرایی اروین یالوم روستای آبکنار عروسک گِیْشِه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۷۴
پایه های فکری و نوع شخصیت هر انسان حاصل چگونگی تعلیم و تربیت او در دوران کودکی و نوجوانی است. چنانچه ظرفیت های ذهنی انسان در دوران کودکی با مفاهیم فراگیری، جست وجوگری و اکتشاف در مسیری صحیح همراه باشد، نتایج درخشان آن در دوران بزرگ سالی در قالب تکامل و بلوغ فکری نمایان می شود. داستان گویی از دیرباز به عنوان ابزاری مناسب جهت انتقال مفاهیم فلسفی و بنیادین زندگی به نهاد پاک و بی آلایش کودکان مورد استقبال بوده است. روایت داستان های عامیانه و کُهن داستان های بومی و محلی که عموماً به صورت شفاهی و سینه به سینه از والدین به فرزندان منتقل می شوند؛ بیانگر آگاهی گذشتگان ما بر کارآمدی ابزار داستان گویی است. دراین بین، داستان های عامیانه ای که با نمایش، ساخت عروسک و شعرخوانی همراه بوده اند؛ علاوه بر افزایش جذابیت داستان در انتقال بهتر مفاهیم به کودکان نقش انکارناپذیری دارند. در این پژوهش، کُهن داستان «گِیْشِه» که سال های متمادی توسط ساکنان روستای آبکنار (در استان گیلان) برای کودکان روایت می شود، بازخوانی شده است. نکته ای که نامیرایی این کُهن داستان را از گذشته تا به امروز رقم زده ساخت عروسک سنّتی با نام گِیْشِه است که پس از پایان روایتش به کودکان هدیه داده می شود. هدف این پژوهش علاوه بر حفظ میراث فرهنگی ناملموس، پاسخ به سؤالات پیش رو است: (1) علت اصلی روایت کُهن داستان گیشه برای کودکان در روستای آبکنار چیست؟ (2) رمز ماندگاری این کُهن داستان با قدمتی بیش از 200 سال چه چیز است؟ روش پژوهش مقایسه ای تطبیقی مابین عناصر این داستان بومی با دغدغه های وجودی در مکتب روان درمانی هستی گراست. شیوه روایت داستان نیز از طریق مصاحبه حضوری با ریش سفیدان روستای آبکنار به دست آمده است. نتایج نشان می دهند که چهار دغدغه وجودی انسان «مرگ، تنهایی وجودی، آزادی (یا مسئولیت) و پوچی (یا فقدان معنا) » بر اساس روان درمانی هستی گرا در این کُهن داستان مشاهده می شود. علاوه بر این، کُهن داستان گِیْشِه راهکارهای ارزشمندی را جهت رویارویی انسان با دلواپسی های وجودی در جهان هستی پیشنهاد می کند که با دیدگاه های روان درمانگر مشهور این مکتب با نام اروین یالوم همسویی دارند.