هدیه عادلی

هدیه عادلی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

تحلیل نابرابری های مکانی با رویکرد عدالت فضایی درشهرها با استفاده از تکنیک-های تصمیم گیری چند معیاره (مورد مطالعه:27 شهر استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محرومیت فضایی WASPAS نابرابری فضایی استان خوزستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۰۵
مسئله ی مهم در توزیع عادلانه امکانات به عنوان راهبرد عدالت اجتماعی، چگونگی توزیع خدمات و توانایی ها بین نواحی شهری است. هدف پژوهش حاضر تحلیل و سنجش میزان نابرابری فضایی و اولویت بندی سکونت گاه های انسانی برای آمایش در سطح شهرهای استان خوزستان است. مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها اسنادی و کتابخانه ای می-باشد. همچنین از مدل های و تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره WASPAS ، TOPSIS ، آنتروپی شانون، مدل ادغام استفاده شده است. نتایج مدل WASPAS نشان می دهد که شهر اهواز با ضریب توسعه(612/0) در رتبه اول و شهر دزفول با ضریب توسعه(281/0) در رتبه دوم قرار دارد. محرومترین شهرها شامل: شهر قلعه خواجه با ضریب توسعه (016/0) بیست وششم و شهر هفت کل با ضریب توسعه(015/0) در رتبه بیست وهفتم قرار گرفته است. نتایج روش ادغام نشان می دهد که از مجموع 27 شهر منتخب 8 شهر در وضعیت پایدار قرار دارند. شش شهر در سطح نیمه پایدار و13 شهر استان خوزستان در وضعیت محروم قرار گرفته که نگاه ویژه مسئولان و مدیران استان را می طلبد.
۲.

فهم معماران از سلیقه شهروندان در طراحی نمای بناهای مسکونی با تأکید بر «نظریه تمایز بوردیو»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلیقه نما بناهای مسکونی نظریه تمایز بوردیو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۱۸۲
قشربندی های اجتماعی باعث به وجود آمدن تفاوت های پیچیده ای در میان اقشار جامعه می شود که ما به تبعیت از پیر بوردیو «تمایز» می گوییم. درنتیجه ی این تمایزها نماهای مختلفی در بناهای مسکونی طراحی می شود که سیمای شهر را تحت تأثیر خود قرار می دهد. تنوع سلیقه ها در طراحی نماهای مسکونی از سوی شهروندان موجب ایجاد ناهمگونی در سیمای شهری شده و گونه ای از عدم یکپارچگی و پیوستگی در مفاهیم مرتبط با معماری در حوزه نماهای شهری را به وجود آورده است. این پژوهش به تبیین فهم معماران در مواجهه با سلیقه شهروندان در طراحی نمای بناهای مسکونی بر اساس نظریه تمایز بوردیو می پردازد. روش تحقیق این پژوهش از حیث هدف، کاربردی، از نوع کیفی و به لحاظ «قصد » از پژوهش، «تفسیری » است و سعی دارد به این پرسش ها پاسخ دهد که « چه عواملی بر شکل دادن سلیقه کارفرما و مصرف کننده در تولید و مصرف نمادین مسکن شهر تهران در بازه زمانی 1384-1398 تأثیرگذار بوده اند؟ و فهم معماران در مواجهه با سلایق مصرف کننده و کارفرما در طراحی نماهای مسکونی در بازه زمانی 1384-1398 چگونه بوده است؟». در تبیین متغیرهای پژوهش، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی افراد متغیر مستقل و الگوی مصرف معمار را متغیر وابسته تعریف شده است. در این پژوهش با استفاده از مصاحبه با متخصصین، شاخص ها و متغیرهای مؤثر بر تبیین نقش معماران در مواجهه با سلیقه شهروندان تهران در مورد معماری مسکونی از متن مصاحبه های صورت گرفته استخراج گردید، بنابراین «منطق» پژوهش «استقرایی» بوده و روش تحلیل داده ها نیز شامل کدگذاری باز و کدگذاری محوری است. این پژوهش نشان می دهد که دیدگاه اغلب معماران ایرانی در مورد مفهوم «سلیقه شهروندان در مورد بناهای مسکونی» را می توان در چهار صورت «سازه ساختمان»، «سازگاری نما با اقلیم»، «سازگاری نما با عملکرد بنا» و «زیبایی بصری نما» دسته بندی نمود که این الگوی مصرف متأثر از دو دسته ی کلی «سرمایه اقتصادی» و «سرمایه فرهنگی» است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان