مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
بافت ناکارآمد
کیفیت زندگی مفهومی است که برای ترسیم توسعه رفاه جامعه بکار می رود و ارتقاء کیفیت زندگی یکی از مهم ترین اهداف حکومت ها و دولت های مختلف در سطح دنیا محسوب می شود. بنابراین هدف اصلی این تحقیق بررسی ابعاد مختلف کیفیت زندگی در قلمرو بافت ناکارآمد شهری ناحیه یک منطقه 15 شهرداری تهران می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی و همبستگی مبتنی بر داده های اولیه می باشد که جمع آوری اطلاعات اولیه، به صورت اسنادی و پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS مورد پردازش قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که کیفیت زندگی بر اساس نتایج آزمون T در ناحیه یک با میانگین 2.39 در طیف لیکرت در سطح پایینی قرار دارد. همچنین بر اساس نتایج حاصل از مدل سازی مسیر PLS و آزمون رگرسیون چند متغیره، عوامل و ابعاد کالبدی، اقتصادی، زیست محیطی، اجتماعی و خدمات و دسترسی به ترتیب دارای تأثیر بیشتر و شاخص بافت ناکارآمد دارای تأثیر کمتری بر میزان رضایتمندی از زندگی در محدوده بافت ناکارآمد ناحیه یک منطقه 15 شهرداری تهران می باشند که با برنامه ریزی در راستای ارتقاء و ساماندهی این مؤلفه ها، می توان سطح رضایتمندی از زندگی در این محدوده را بالا برد.
نقش شاخص های فضای زیستی در بهزیستی و ارتقا کیفیت زندگی شهروندان منطقه 12 کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
303 - 314
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی یکی از بنیادی ترین و مهم ترین موضوعات در حیطه تمام پژوهش های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی است. به طوری که بی توجهی و شناخت ناکافی نسبت به مسئله کیفیت زندگی و ابعاد و جنبه های گوناگون آن اثرات و تبعات آسیب زا بر تمام ابعاد و زوایای یک جامعه خواهند داشت. در این پژوهش، هدف شناسایی و سنجش میزان تأثیرگذاری مهم ترین مؤلفه مؤثر بر کیفیت زندگی در بافت ناکارآمد منطقه 12 شهر تهران در راستای تقویت سطح کیفیت محیط زندگی در این بافت است. با بررسی های انجام شده مسکن به عنوان مهم ترین اولویت در کیفیت زندگی ساکنان محسوب می شود که این امر می تواند علاوه بر تأمین مسکن شهروندان که اغلب گروه های کم درآمد جامعه، به امر بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری و استفاده از ذخایر و پتانسیل های موجود و درنهایت موجب ارتقای سطح کیفیت زندگی در این بافت ها شود. تجزیه و تحلیل داده ها از روش هایی مانند توصیفی، به کار بردن مدل های شامل آزمون تک نمونه ای کولموگروف، رگرسیون چند متغیره، پیرسون بهره گیری شده است. نتایج نهایی مقاله حاضر بیانگر این است که الگوی مناسب برای افزایش کیفیت زندگی در بافت فرسوده منطقه 12 تهران بر مبنای کاهش دخالت دولت و استفاده بیشتر از بخش خصوصی و سازمان های مردم نهاد است.اهداف پژوهش:شناسایی و سنجش میزان تأثیرگذاری مؤلفه های مؤثر بر کیفیت زندگی در منطقه 12 شهر تهران.استفاده از توانایی ها و پتانسیل های موجودر در بافت های ناکارآمد شهر در راستای افزایش کیفیت زندگی.سؤالات پژوهش:خصوصیات کالبدی و کارکردی بافت منطقه 12 و وضعیت اقتصادی- اجتماعی چه نقشی در فرایند افزایش کیفیت زندگی مردم این منطقه دارد؟مؤلفه ها و شاخص های کیفیت زندگی اقشار کم درآمد (از نظرکمیت و کیفیت) در شهر تهران در چه وضعیتی قرار دارد؟
نقش حکمروایی مطلوب شهری در رفع ناپایداری بافت های ناکارآمد میانی شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
89 - 102
حوزههای تخصصی:
بافت های ناکارآمد شهری از یک سو بدلیل مشکلات متفاوت و درصد بالایی از جمعیت شهری از سوی دیگر در مقایسه با بافت های دیگر شهر اهمیت بسزایی دارند هدف از این تحقیق، بررسی نقش دولت و استفاده از فرایندهای حکمروایی در تحقق توسعه و پایداری بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری به طور مؤثر و جامع است. در تحقیق حاضر برای شناخت نقش حکمروایی مطلوب شهری در رفع مشکلات بافت های ناکارآمد میانی شهر سمنان، با شرایط ناپایداری کالبدی - محیطی و اجتماعی، شاخص های مؤثر از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانه ای احصا گردید و در ادامه از طریق روش پیمایشی اطلاعات موردنیاز جمع آوری شد. سپس تجزیه وتحلیل اطلاعات به وسیله نرم افزار آماری SPSS و برای تجزیه وتحلیل شاخص ها از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد، وضعیت شاخص های حکمروایی شهری و شاخص های بهبود پایداری شهری بافت فرسوده در شهر سمنان مناسب بوده و در حکمروایی مطلوب شهری شاخص های مشارکت و مسئولیت پذیری مردم بیشترین تأثیر را در بهبود وضعیت حکمروایی شهری و عوامل محیطی - کالبدی بیشترین تأثیر را در بهبود توسعه پایدار بافت فرسوده میانی شهر سمنان داشته است.
بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری با استفاده از رویکرد پروژه های محرک توسعه (مطالعه موردی محله زرگنده تهران)
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
138 - 152
حوزههای تخصصی:
بافت های ناکارآمد شهری در مقایسه با سایر پهنه ها از جریان توسعه عقب افتاده و نیازمند دستیابی به عدالت فضایی، برابری اجتماعی، سرزندگی اقتصادی و سلامت اکولوژیکی می باشند. همچنین بینشی جامع و عملیاتی است که به حل مشکل های درون بافتی می پردازد. استراتژی های جدید توسعه اغلب شامل ساختمان ها یا مناظر گوناگون که هدایت گر توسعه شهر هستند، می باشند. پروژه های محرک، ابزاری هستند که در درون استراتژی های تغییر شکل شهری همچون بازآفرینی و توسعه مجدد بافت های ناکارآمد، می توانند با استراتژی های قبلی ترکیب و زمینه بسترسازی را آماده نمایند. این پژوهش در قالب رهیافت نوینی از مداخله مکان مبنا در بافت های ناکارآمد شهری توسط پروژه محرک توسعه زرگنده شهر تهران است. نوع پژوهش از نظر هدف، کاربردی و شیوه انجام، توصیفی-تحلیلی است و با بهره گیری از منبع های کتابخانه ای و برداشت میدانی و تکنیک AHP-SWOT از طریق Expert Choice برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتیجه ها نشان می دهد بافت فرسوده و ناکارآمد محله زرگنده در حوزه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و گردشگری به لحاظ محیط درونی با ضعف های زیاد و به لحاظ محیط بیرونی با فرصت های قابل توجهی روبه رو است. در نهایت برای انتخاب مناسب ترین سایت جهت پیاده سازی می توان با توجه به بستر کنونی زرگنده، کاربری هایی با درون مایه تجاری، اقتصادی، فرهنگی و گردشگری جهت الگو سازی در بافت تعریف کرد. با اتخاذ راهبردهای انطباقی و کاستن از ضعف های موجود، می توان از فرصت های موجود در محدوده موردمطالعه حداکثر استفاده را داشت.
معیارهای مؤثر در ارتقای کیفیت محیطی بافت های ناکارآمد شهری بر اساس ترجیحات ساکنین، موردمطالعه: محله بیسیم شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، مسئله بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری به عنوان اصلی ترین دغدغه برنامه ریزان و مدیران شهری مورد توجه محافل علمی و دانشگاهی قرار گرفته است. ازاین رو در پژوهش حاضر سعی گردیده است که ضمن شناسایی معیارهای مؤثر در مداخله بافت های ناکارآمد و راهکارهایی برای ارتقای کیفیت محیطی محله بیسیم شهر زنجان به عنوان مورد مطالعاتی بر پایه ترجیحات ساکنین ارائه گردد. این پژوهش که باهدف ارتقای کیفیت محیطی در بافت های ناکارآمد تهیه شده است، ازنظر ماهیت کاربردی و ازنظر روش انجام تحقیق ترکیبی است. در بخش اول پژوهش (کیفی)؛ داده های پژوهش بامطالعه مبانی نظری و ادبیات پژوهش، معیارها و شاخص های مؤثر بر ارتقای کیفیت محیطی در بافت های ناکارآمد شناسایی شدند. در بخش دوم پژوهش (کمی)؛ 376 پرسشنامه میان ساکنین محله بیسیم توزیع و پس از تکمیل در نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون T تک نمونه ای و مدل تحلیل عاملی تأییدی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد محله بیسیم در وضعیت نامناسبی از کیفیت محیطی قرار دارد که بهبود آن مستلزم توجه هم زمان به همه عوامل دخیل در کیفیت محیط بوده و نیازمند یک برنامه ریزی جامع و رسیدگی اساسی است. در رابطه با اولویت بندی معیارها نیز، معیار «اقتصادی» با میزان بار عاملی 621/0 در رتبه نخست اولویت و معیارهای «عملکردی» و «مدیریتی» با میزان بار عاملی 592/0 در رتبه بعدی قرار دارند. در خصوص زیرمعیارها نیز مؤلفه های «اشتغال ساکنین و درآمد خانوار» و «دسترسی و ارتباط فضایی» و «سازمان فضایی و نفوذپذیری» به ترتیب در رده های نخست تا سوم ترجیحات ساکنین به منظور ارتقای کیفیت محله بیسیم قرارگرفته اند.
ارزیابی تطبیقی کیفیت محیط در بافت ناکارآمد شهر تهران (مورد مطالعه: محله های ناحیه 3 از منطقه 17 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۹
21 - 37
حوزههای تخصصی:
سنجش کیفیت محیط زندگی شهری اولین مرحله در اداره کردن و مدیریت آن است. هدف این تحقیق، ارزیابی کیفیت محیط شهری در چهار محله از منطقه 17 شهرداری تهران به عنوان نمونه هایی از بافت های ناکارآمد جنوب شهرتهران است. در این زمینه، 55 شاخص مورد استفاده قرار گرفته که داده های 29 شاخص از اسناد آماری و منابع مکتوب به دست آمده و بقیه با پیمایش کسب شده اند. نمونه آماری بنا به مدل کوکران به تعداد 378 سرپرست خانوار از روی جامعه آماری 28235 خانوار ساکن محلات تعیین شده است. داده های پیمایشی با ابزار پرسشنامه گردآوری شده اند. داده های دسته نخست، با توجه به رقم های استاندارد، با دامنه ارقام 5-1 انطباق یافته و با داده های پیمایشی هم سو و هم مقیاس شده اند. سطح کیفیت محیط برای هر شاخص به صورت درصدی از شرایط مطلوب محاسبه شده و مبنای تحلیل قرار گرفته است. یافته ها دلالت بر وضعیت نامطلوب کیفیت محیط در محلات مورد مطالعه دارند. وضعیت نسبی بهتر از آن 11 شاخص محیط زیستی است که تقریباً نیمی از شرایط مطلوب در آنها مشهود است. کالبد محلات همه از نظر تخصیص کاربری های عمومی و خدماتی، کاستی دارند. محله مقدم پایین ترین و محله بلورسازی بالاترین رقم کیفیت محیط را در تمامی ابعاد دارا هستند. برای ارتقاء کیفیت محیط تسریع در نوسازی بافت با تسهیل مقررات و استفاده از فضای آزاد شده از با به زیربردن خط های آهن برون شهری که در حال حاضر معارضات قضایی دارد و نیز بهزیر بردن بخش باقی مانده از خطوط ریلی که از محلات گذر می کنند، توصیه می گردد.
تحلیل پراکنش فقرشهری در بافت های ناکارآمد با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: نفت شهر آبادان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله ی فقر و نابرابری، نتیجه ی عدم نگاه عادلانه به فضای سرزمین است که در کشور ایران نیز نمود فضایی پیدا کرده است. دهه هاست مسأله ی فقر شهری با عناوین مختلفی مورد اشاره قرار می گیرد: سکونت گاه های غیررسمی، بافت های ناکارآمد، بافت های فرسوده و...طرح ها برنامه ها و قوانین مختلفی برای مقابله با این مسأله تدوین می شوند، اما آنچه شاهدش هستیم، گسترده تر شدن و ژرف تر شدن ابعاد مسأله است. بافت ناکارآمد شهر آبادان، چشم انداز نامناسبی در منظر و سیمای شهری داشته و تهدیدی جدی نیز برای ساکنان آن محسوب می شود. تحلیل پراکنش فضایی فقر در بافت های ناکارآمد نفت شهر آبادان، به منظور برنامه ریزی بهتر برای ساماندهی، توانمندسازی و ارتقای کیفیت زندگی در این بافت ها است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی است. در این تحقیق، سی شاخص موردنظر در قالب سه عامل اصلی اقتصادی اجتماعی و کالبدی توسط تکنیک AHP طبقه بندی و برای نمایش نتایج تحلیل فضایی پراکنش فقر شهری در بافت های ناکارآمد شهر آبادان از نرم افزارARC GIS 10/3 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد وضعیت پراکنش فقر در بافت های ناکارآمد شهر آبادان از الگوی خوشه ای تبعیت می کند. بر اساس نتایج فقر چندبعدی، بافت های ناکارآمد با ساکنین خیلی فقیر بیشتر در قسمت های غربی و شرقی شهر تمرکز دارند و این پهنه 54/11 درصد از مساحت بافت های ناکارآمد را در برمی گیرند. پهنه های فقیر نیز با 6/22 درصد مساحت، بیشتر در قسمت های شمالی از قبیل (محله های سلیچ غربی، فیه، کوی ملت و شاه آباد)، غربی (محله های احمدآباد و بریم) و شرقی (محله های الوانیه و ذوالفقاری) شهر قرار دارند.
بازآفرینی شهری در پرتوی نوآوری اجتماعی در شهرهای ایران، نمونه موردی شهر نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
189 - 213
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی یک چشم انداز جامع و یکپارچه است که هدف آن حل مشکلات شهری است و به دنبال ایجاد تغییرات پایدار از نظر اقتصادی، فیزیکی، اجتماعی، محیطی است. اما در این روند بیشتر بر ابعاد کالبدی توجه شده و مسائل اجتماعی و فرهنگی کمتر مدنظر بوده است. به نظر می رسد رفع این نقیصه تنها با بهره مندی از نوآوری اجتماعی ممکن باشد. در این معنا، نوآوری اجتماعی به کاربرد شبکه ها، روابط اجتماعی، همکاری، انسجام اجتماعی، ارضای نیازهای انسانی، بهبود کیفیت زندگی، توانمندسازی، پایداری و مقیاس پذیری اشاره دارد. به این منظور، این تحقیق به شیوه توصیفی و تحلیلی و بررسی امکان بهره مندی از نوآوری اجتماعی در بازآفرینی بافت های ناهمگون در شهر نیشابور به انجام رسید. داده های مورد نیاز از نمونه ای به حجم 30 نفر از متخصصان گردآوری شد. این داده ها با استفاده از تکنیک های SWOT و ACCEPT تجزبه و تحلیل و ارزیابی گردید. یافته ها نشان داد که در بافت های ناهمگون نیشابور، 4 راهبرد در حوزه نوآوری اجتماعی امکان استفاده دارند. در این بین، «استفاده از ظرفیت نهادها و هیئات مذهبی در جهت تشویق مردم به مشارکت در طرح های بازآفرینی، بالاترین اولویت را به خود اختصاص می دهد. این یافته نشانگر آن است که مدیران شهری، شرکت ها و سازمان ها، می توانند از رویکردهای کم هزینه تر، اما موثرتری در بازآفرینی بهره برداری نمایند که تاکنون توجه چندانی به آنها نشده است.
تبیین الگوی بازآفرینی پایدار محلات ناکارآمد شهری با تاکید بر حکمروایی و نقش کنشگران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۹
57 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارزیابی و تبیین نقش و جایگاه کنشگران محلی در فرآیند بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد و فرسوده شهر مشهد است. در این تحقیق سعی شده است تا به این سؤالات پاسخ داده شود که نقش و جایگاه کنشگران مختلف با تأکید ویژه بر کنشگران محلی در فرآیند بازآفرینی پایدار شهری چیست؟ و چگونه در این فرآیند نقش آفرینی می کنند؟ این پژوهش با رویکردی کیفی و در راستای تعیین جایگاه و تحقق همکاری میان کنشگران این فرآیند انجام می شود. راهبرد این پژوهش ترکیبی از مورد پژوهی و نظریه پردازی است. برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از تکنیک های مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه (نمونه گیری هدفمند) استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که با توجه به شناسایی 57 کنشگر فعال و تقسیم بندی کنشگران به کنشگران اولیه و ثانویه (16 دسته همگن)، منافع و علایق متفاوت و همچنین قدرت اثرگذاری بر سایر کنشگران، ضروری است تغییر نگرش در نقش آن ها بر اساس تحقق حکمروایی همکارانه صورت پذیرد. در این راستا لازم است ضمن تأکید بر لزوم وجود طرح و برنامه مشترک به منظور مدیریت کنشگران این فرآیند، رهبری قدرتمندی به منظور پشتیبانی از حضور همه کنشگران در این فرآیند وجود داشته باشد. بررسی های انجام شده در این پژوهش نشان می دهد که حکمروایی همکارانه در فرآیند بازآفرینی پایدار شهری در شهر مشهد زمانی اتفاق می افتد که هم در سطح کلان و راهبردی و هم در سطح عملیاتی، تعامل و هماهنگی یکپارچه میان کنشگران بر اساس یک برنامه اقدام مشترک، مورد توجه و عمل قرار گیرد.
تحقق پذیری حکمروایی شایسته در فرایند بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد شهری (نمونه موردی: منطقه 17 شهر تهران)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
54 - 72
حوزههای تخصصی:
وجود بافت های ناکارآمددر نواحی شهری بالاخص در کلانشهر تهران به عنوان یکی از چالش های کاربردی مدیریت شهری شناخته می شود و لازمه مدیریت آن، بهره مندی از اصول مدیریتی کارآمد و مطلوب در مناطق مختلف می باشد، وجود بافت متراکم و فرسوده در منطقه 17 شهر تهران همواره مورد توجه سیاستگذاران شهری قرار گرفته است که در این شناخت اصول مدیریتی به عنوان یک ضرورت کلیدی به حساب می آید، با توجه به اهمیت بازآفرینی شهری بافت های ناکارآمد و بهره مندی از اصول مدیریتی کارآمد، این پژوهش به دنبال چگونگی تحقق پذیری حکمروایی شایسته در فرایند بازآفرینی پایدار منطقه 17 تهران می باشد، روش به صورت تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای و اسنادی مبتنی بر داده ها و نقشه های موضوعی منتشر شده می باشد. با توجه به بررسی های انجام شده، می توان نتیجه گرفت که حکمروایی شایسته در منطقه نیاز به توجه بیشتر به مدیریت شهری، توسعه پایدار، حفظ حقوق شهروندان، حفظ امنیت و آرامش عمومی و مشارکت شهروندی دارد. با اعمال اصول حکمروایی شایسته در این منطقه، می توان بهبود شرایط زندگی شهروندان و بهبود عملکرد نهادهای مسئول مدیریت شهری در این منطقه را تضمین کرد.همچنین بر مبنای تحلیل های صورت گرفته نشان دهنده این است که در کل، حکمروایی شایسته ، می تواند بهبود وضعیت بافت ناکارآمد منطقه 17 تهران را تسهیل کند. همچنین، برای ایجاد یک حکومت شایسته، نیاز به رعایت اصول اخلاقی، شفافیت، عدالت و توجه به نیازهای شهروندان است.
تحلیل تطبیقی راهبردهای بازآفرینی کالبدی در بافت های ناکارآمد شهر نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبود کیفیت و شرایط زیستی بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری، نیازمند ارائه راهبردهای متناسب با وضعیت و ویژگی های هر بافت است. در این پژوهش، وضعیت موجود بافت های ناکارآمد شهر نیشابور از بعد کالبدی، بررسی و مورد مقایسه قرار گرفته است. این بافت ها در دو دسته جداگانه شامل بافت میانی (و تاریخی) و بافت حاشیه ای مطالعه شده است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از تکنیک SWOT به تحلیل و ارزیابی وضعیت موجود پرداخته شده و با اعمال نظرات خبرگان، راهبردهای اولویت دار مداخله در بافت، تعیین گردیده است. برای شناسایی راهبردهای اولویت دار بازآفرینی، از روش ACCEPT و نظرات متخصصان بهره گرفته شده است. براساس مراحل انجام شده، در بافت میانی (و تاریخی) هفت راهبرد و در بافت حاشیه ای چهار راهبرد به عنوان اولویت ها تعیین گردیده اند. با توجه به امتیاز مطلوبیت، در بافت میانی (و تاریخی)، "فعال سازی توان ها و خدمات گردشگری، تاریخی و فرهنگی و مذهبی در بافت و پیرامون عناصر موجود" و در بافت حاشیه ای، "تشویق ساکنان به سنددار کردن املاک و واحدها و ارائه تسهیلاتی در این زمینه" به عنوان مهم ترین اولویت بعد کالبدی، تعیین شده است. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که شرایط بافت های ناکارآمد نیشابور از نظر وضعیت موجود در دو بافت میانی (و تاریخی) و حاشیه ای ، با یکدیگر تفاوت دارند و لذا لازم است راهبردهای بازآفرینی متناسب با شرایط موجود در هر بافت، اتخاذ شود.
ارزیابی میزان تحقق شاخص های شهر سالمندمحور در بافت قدیمی و ناکارآمد شهر ساری
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
69 - 83
حوزههای تخصصی:
سالمندان و معلولان از جمله قشرهایی هستند که با مشکلات فراوانی در شهر مواجه اند. آنان با وجود تمایل به شرکت در تعاملات اجتماعی و استفاده از فضاهای عمومی از فضای شهری مناسبی که امکان زندگی مستقل را برای آنان فراهم سازد، برخوردار نیستند. روش تحقیق حاضر از نوع هدف کاربردی و به لحاظ روش انجام توصیفی-پیمایشی می باشد. مؤلفه های شهر دوستدار سالمند بر اساس دستورالعمل سازمان بهداشت جهانی در مورد این گونه شهر استخراج شده است. نتایج کلی تحقیق نشان می دهد فراهم نبودن زیرساخت های لازم برای افراد معلول و سالمند در بافت ناکارآمد و قدیم شهر ساری دسترسی آنان را به امکانات شهری با سختی مواجه کرده است و همچنین نابسامانی فضاهای شهری که نشأت گرفته از رشد ارگانیک شهر در چند دهه گذشته بوده است عمدتاً در این قسمت از شهر نمود یافته است و عدم انطباق با نیازها و خواسته های این افراد سبب منزوی شدن آن ها شده است. در کل نیمی از فرضیات تحقیق پذیرفته و نیمی دیگر رد شدند. وضعیت در بخش فضای باز و زیرساخت های حمل ونقل نامطلوب تر از بخش های دیگر ارزیابی شد، در مقابل بخش های خدمات اجتماعی و تا حدودی مسکن وضعیت تا حدودی بهتر بود. به طورکلی بافت ناکارآمد ساری راه دراز تا تبدیل شدن به یک شهر دوستدار سالمند و یا معادل آن دارد. این امر با توجه به کمبودها و نقاط ضعف کالبدی، فیزیکی و رشد ارگانیک و آشفته این بخش چندان عجیب نیست.
ارتباط تحول در معماری شهری و مفاهیم پایداری اجتماعی (نمونه موردی: بافت همت آباد اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
658 - 680
حوزههای تخصصی:
از زمان آغاز ایجاد سازه های مسکونی توسط انسان تا عصر حاضر، تحولات زیادی در آن ها ایجاد شده است. علی رغم ایجاد تحولات مکرر در طول زمان، در بسیاری از مناطق شهری، بافت های جدید و قدیم در کنار یکدیگر قرار دارند. معماری ای که به مرور زمان نیازمند تغییراتی بوده است و بنابر دلایل مختلف ایجاد تحول در آن به تأخیر افتاده است. بافت های ناکارآمد شهری پهنه هایی از شهر هستند که در مقایسه با سایر پهنه های شهر از جریان توسعه عقب افتاده، از چرخه تکاملی حیات جدا گشته و به کانون مشکلات و نارسایی ها درآمده اند. این بافت ها عمدتاً درصد بالایی از جمعیت شهری را در خود جای داده و در عین حال از ظرفیت ها و قابلیت های نهفته بسیاری، برای توسعه های آتی درون شهری برخوردار هستند. از این رو معضلات اجتماعی بافت های ناکارآمد یکی از مهم ترین موضوعات پیشِ روی ایجاد تحول و مداخله در این بافت ها می باشد. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با بررسی ادبیات موجود پیرامون پایداری اجتماعی، عوامل کلیدی موضوع را استخراج کرده و به تحلیل آن ها در بافت ناکارآمد همت آباد بپردازد. دلیل انتخاب بافت مذکور این است که، بخشی از این بافت نوسازی شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی و تحلیلی و با استفاده از تکنیک SWOT می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که شاخص های الگوی پایدار بافت ناکارآمد شهری همت آباد عبارت اند از: رنگ تعلق، رعایت سلسله مراتب حریم، حفظ هویت و چیدمان فضایی مطلوب می باشد و همچنین مفاهیم و مؤلفه های پایداری اجتماعی همت آباد ازجمله: شناخت مردم، آرامش و خلوت، حفظ هویت و کیفیت رویداد فضاها که، نتیجه تأثیر و تأثر این دو رویکرد بر یکدیگر، ارائه راه کارهای طراحی بر نوسازی بافت ناکارآمد می باشد. با در نظر گرفتن نتایج این دو عوامل در نوسازی بافت می توان شاهد حفظ و تقویت نظام های اجتماعی_فرهنگی محله بود و از ناهنجاری های رفتاری، روانی، شغلی و هویتی پیشگیری کرد.اهداف پژوهشتبیین راهکارهای مؤثر بر تحول و نوسازی معماری با توجه به مشکلات اجتماعی بافت ناکارآمد همت آباد.بررسی عوامل تأثیرگذار در ارتقای پایداری اجتماعی در معماری شهری.سؤالات پژوهش: چه راهکارهایی در ایجاد تحول و نوسازی در بافت ناکارآمد همت آباد نقش دارد؟کدام عوامل در ارتقای پایداری ایجاد در بافت شهری همت آباد مؤثر است؟
تحلیل فضایی و مدل سازی عوامل موثر بر ناکارآمدی بافت شهر زیارتی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
33 - 48
حوزههای تخصصی:
شهر مشهد، کلانشهری مذهبی و کانون گردشگری زیارت در کشور است که طی دوره ای بسیار کوتاه، با هدف توسعه و مدرن سازی و بدون برنامه ریزی های آینده نگرانه، نسبت به تغییر بافت شهری به ویژه در محدوده حرم مطهر امام رضا (ع) اقدام شده است. درحالی که مدل سازی ناکارآمدی بافت های شهری، امکان شناسایی عوامل مؤثر در بهینه سازی بافت های قدیمی را دارا بوده، از این مزیت در برنامه ریزی توسعه ای این شهر زیارتی استفاده نشده است. به این منظور، پژوهشی با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از روش جمع وزنی و روش های آمار فضایی (تکنیک خودهمبستگی فضایی و رگرسیون وزنی جغرافیایی)، با هدف بررسی الگوی فضایی ناکارآمدی در شهر مشهد انجام شد که با تحلیل فضایی و پهنه بندی بافت های ناکارآمد، به شناسایی عوامل مؤثر بر ناکارآمدی این شهر اقدام نمود. نتایج حاصل از تکنیک جمع وزنی، بیانگر ناکارآمدی بیشتر پهنه های حاشیه ای شهر مشهد، نسبت به مناطق میانی بود. همچنین کاربرد تکنیک موران در این پژوهش نشان داد که این ضریب در بافت های ناکارآمد، مثبت (1/0) بود که بیانگر پیروی بافت های ناکارآمد این شهر از توزیع خوشه ای است. از سوی دیگر، محاسبه آماره گیتس-اورد-جی نیز بیانگر تمرکز بالای خوشه های ناکارآمد با غالبیت خوشه های داغ (حدود 30درصد) بود. نتایج حاصل از مدل سازی متغیرهای پژوهش نیز بیانگر تأثیر دو متغیر ریزدانگی، نسبت واحدهای استیجاری و تعداد ساختمان های کم دوام بر ناکارآمدی بافت ها بود. نتیجه برازش مدل های مورد استفاده در این پژوهش نشان داد که میزان ناکارآمدی، توزیع خوشه ای و عوامل مؤثر بر توزیع خوشه ای بر ناکارآمدی بافت های غیررسمی و حاشیه ای، بیش از بافت های مرکزی بود که این نتیجه بر اولویت نیاز به مداخله مؤثر در بافت های حاشیه ای به عنوان چشم انداز ورود گردشگران و زائران پیاده به شهر مشهد تأکید داشته و ضرورت توجه به تغییر راهبردهای مورد نظر متناسب با انواع بافت های ناکارآمد را یادآورمی شود.
برنامه ریزی راهبردی بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد شهر فردیس با رویکرد تحلیل سیستمی SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
28 - 50
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی پایدار شهری رویکردی کامل و یکپارچه در ارزیابی بافت های ناکارامد شهری است. هدف این پژوهش برنامه ریزی راهبردی جهت بررسی و تحلیل بخش های ناکارامد و فرسوده شهر فردیس و اتخاذ کارراهه های عملیاتی با تکنیک های تحلیل سیستمی است که از طریق تحلیل اثرگذاری متقابل عوامل اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، کالبدی، مدیریتی و حقوقی انجام پذیرفته است. روش جمع آوری داده ها با استفاده از مشاهده، مصاحبه و داده های ارگان ها و سازمان های شهر فردیس بوده و همچنین از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی نیز بهره گرفته شده است. پس از گردآوری اطلاعات با استفاده از تکنیک swot اطلاعات طبقه بندی شده و شاخص های ارزیابی وضعیت تهیه گردید. از تلاقی نمره نهایی ماتریس عوامل خارجی با عدد 24/3 و نمره نهایی ماتریس عوامل داخلی با عدد 01/3 می توان گفت که بافت ناکارآمد شهر فردیس در موقعیت تهاجمی (حداکثر-حداکثر) قرار دارد. در این موقعیت جهت برنامه ریزی راهبردی می توان از سه راهبرد مدیریتی بهسازی مشارکتی، ارائه تسهیلات نوسازی و نهادسازی محلی استفاده نمود. با توجه به امتیازات داده شده به شاخص های موثر، شاخص عوامل کالبدی و سپس عوامل اجتماعی دارای بیشترین امتیاز هستند. این سه راهبرد از جنس کالبدی، زیست محیطی، اجتماعی و مدیریتی هستند. نهایتا جهت بازآفرینی شهر فردیس تشکیل سه کارگروه اجرایی پیشنهاد گردید. کارگروه بهسازی محیطی، کارگروه نوسازی و کارگروه اجتماعی محلات با عضویت نهادهای مدیریتی و ساکنین محلی جهت مشارکت پایدار.
معیارهای نحو فضا در نوسازی معماری بافت ناکارآمد به عنوان نمودی از حیات پایدار اجتماعی در بافت همت آباد اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
871 - 891
حوزههای تخصصی:
بافت های ناکارآمد شهری، ناهنجاری اجتماعی را در برابر ساکنین قرار می دهد. نوسازی بافت های ناکارآمد نیز همانند بسیاری دیگر از مسائل شهری امروزه تحت تأثیر مفاهیم پایداری قرار دارد. پایداری اجتماعی در مداخله با رویکرد اجتماعی در بافت های ناکارآمد ضروری است. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با بررسی ادبیات موجود پیرامون پایداری اجتماعی، عوامل کلیدی موضوع را استخراج کرده و به تحلیل آن ها در بافت ناکارآمد همت آباد بپردازد. هدف این پژوهش تبیین معیارهای نحو فضا در نوسازی بافت و همچنین ارائه اهداف کلان و خرد، راهبردها، سیاست ها و دست یابی به اهداف در جهت بهبود کیفیت از لحاظ شاخص های پایداری اجتماعی در فرآیند نوسازی بافت ناکارآمد همت آباد می باشد. در این پژوهش بافت همت آباد از نظر کالبدی و شکل به روش نحو فضا در نرم افزار UCL Depth map مدل سازی شده است و به روش استدلال منطقی رویکرد اسنادی- تاریخی در راستای رسیدن به یک منطق اجتماعی از تکنیک های تحلیلی و نقشه های خطی نحو فضا و روش های تحلیل آن در بافت استفاده شده است. به ارتباط بین الگوهای فضایی آن منطقه و تحلیل مفاهیم پایه نحو فضا (ارتباط، عمق، هم پیوندی) همچنین (فضای محدب، محوری و میدان دید) منطقه پرداخته شد. این الگو علاوه بر شناخت نحوه طراحی اجتماعی بافت همت آباد توسط معماران بومی می تواند به عنوان الگوی عملی در راستای طراحی های جدید مورد استفاده واقع گردد. از نتیجه پژوهش اینطور برمی آید که ارزش فضایی در راستای منطق اجتماعی در محله همت آباد در رابطه با شاخص های نحو فضا نظام می یابد.اهداف پژوهش:تشخیص، دسته بندی و تحلیل معیارهای نوسازی معماری در بافت همت آباد مؤثر بر پایداری اجتماعی.تبیین ارزش و کیفیت روابط فضایی در همت آباد، با بررسی عامل تفاوت فضا و نتایج حاصل از آن.سؤالات پژوهش:چگونه می توان معیارهای نوسازی معماری در بافت همت آباد مؤثر بر پایداری اجتماعی تشخیص، دسته بندی و تحلیل کرد؟چگونه می توان با به کارگیری روابط ریاضی نحو فضا به شیوه کمی و با استفاده از مفاهیم عمق فضا و ارتباط و هم پیوندی به شیوه کیفی روابط فضایی را در راستای منطق اجتماعی ارزشمند و نظامند ساخت؟