مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
پاندمی کرونا
حوزه های تخصصی:
افراد و مکاتب مختلف همواره درباره مرگ به منزله راز دیرپای بشر تأمل و جامعه شناسان از منظرهای مختلفی درباره مرگ و حواشی آن کنکاش کرده اند. حوزه جامعه شناسی مرگ، سرشار از قلمروهای نامفتوح نظری است که بصیرت های جالب توجهی از جامعه را نصیب پژوهشگران می کند. این مقاله در پی پاسخ به این سؤال است که افراد در تجربه زیسته شان چه مکانیزم هایی را برای یادآوری و غفلت از مرگ به کار می گیرند. به این منظور با رویکردی کیفی، مصاحبه های پدیدارشناسانه ای با 23 نفر از افرادی که در رویارویی با مرگ، تجربه زیسته مهم و جالب توجهی داشتند (نمونه های حدی) صورت پذیرفت و با تحلیل تماتیک متن مصاحبه ها، مکانیزم های یادآوری مرگ در هشت مضمون اصلی رویارویی با مرگ دیگران، پرسش های ذهنی یادآور مرگ، تجربیات نزدیک به مرگ، ساختارهای اجتماعی یادآور مرگ، یاد مرگ در روابط بین فردی، مصرف فرهنگی یادآور مرگ، مناسک دینی یادآور مرگ و یادآوری مرگ با هدف فرار از وضع موجود و مکانیزم های غفلت از مرگ در پنج مضمون اصلی غفلت از مرگ، غفلت های حاصل از زندگی روزمره، نگرش های کژکارکردی به مرگ، پرهیز از مراسم مرگ و پرهیز از مکالمات یادآور مرگ استخراج شد. در انتها با کاربست یافته ها بر وضعیت پاندمی کرونا ملاحظاتی برای رشد مرگ آگاهی در جامعه ایرانی مطرح شده است.
مدل علّی انگیزه تحصیلی بر اساس خودشکوفایی و خودتنظیمی با میانجیگری معنای تحصیلی در شرایط پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
354 - 372
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف، ارائه مدل علّی انگیزه تحصیلی براساس خودشکوفایی تحصیلی، خودتنظیمی با میانجیگری معنای تحصیلی در دانش آموزان مدارس مقطع متوسطه در شرایط پاندمی کرونا انجام شد. روش پژوهش: روش این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران در سال 1398 تشکیل می دادند که از میان آن ها، تعداد 485 نفر (در مدل یابی معادلات ساختاری تعیین حجم نمونه می تواند بین ۵ تا ۱۵ مشاهده به ازای هر متغیر اندازه گیری شده تعیین شود) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه انگیزه تحصیلی هارتر (1981)، خودشکوفایی تحصیلی جونز و کراندال (1968)، پرسشنامه خودتنظیمی پینتریچ و همکاران (1991) و پرسشنامه معنای تحصیلی هندرسون-کینگ و اسمیت (2006). به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که خودشکوفایی تحصیلی بر انگیزه تحصیلی دانش آموزان تاثیر مثبت و معناداری دارد (58/0=β، 001/0>P) و بین معنای تحصیلی و انگیزش تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (86/0=β، 001/0>P). همچنین بین هیجان های پیشرفت با انگیزش تحصیلی در دانش آموزان رابطه وجود دارد (54/0=r، 001/0>P) و خودشکوفایی تحصیلی، خودتنظیمی بر انگیزه تحصیلی با میانجیگری معنای تحصیلی در دانش آموزان مقطع متوسطه تاثیر دارد (001/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که خودشکوفایی تحصیلی، خودتنظیمی بر انگیزه تحصیلی با میانجیگری هیجان های پیشرفت در دانش آموزان مقطع متوسطه تاثیر دارد.
تأثیر پاندمی کرونا بر روند سودآوری شرکت های صنایع دارویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
حوزه های تخصصی:
ویروس کوید ۱۹ با تبدیل شدن به یک ویروس همه گیر جهانی، پیامدهای اقتصادی بسیاری را در پی داشته اشت و اکنون علاوه بر معضلات سلامتی و اجتماعی، به یک معضل بزرگ اقتصادی برای تمامی کشورها تبدیل شده است. شیوع کرونا منجر به واکنشهای منفی شدیدی از سوی بازارهای بورس سهام در کشورهای مختلف و همچنین نوسانات قیمت بسیاری از متغیرهای کلان اقتصادی شده است. ایران نیز مانند سایر کشورهای جهان درگیر این پاندمی جهانی شده است که از پیامدهای وسیع آن رنج می برد. این ضرورت باعث شده است تا به پیامدهای اقتصادی ناشی از این همه گیری پرداخته شود و تمامی فرصت های ایجاد شده شناسایی شود. در این مطالعه به بررسی صورت های مالی ۵ شرکت صنایع دارویی برکت ، اکسیر ، سبحان ، آرا شیشه زرین و آریان کیمیا تک برای دو سال مالی ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ برای پی بردن به اثر بحران کووید ۱۹ بر سودآوری شرکت های دارویی پرداخته شده است. نتایج به دست آمده از این مطالعه گویای این مطلب بودند که و بحران همه گیری کرونا، بر روند سودآوری شرکت های دارویی تاثیر مثبت داشته است .
شهرسازی پساکرونا: به کارگیری رویکرد شهر 15 دقیقه ای در شهرهای ایران (نمونه موردی: مهرشهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
114-97
حوزه های تخصصی:
مسئله: پاندمی کرونا آسیب پذیری شهرها را در شرایط فعلی شان نشان داد و یکی از محرک های قوی برای نیاز به بازاندیشی ریشه ای در برنامه ریزی شهری را آشکار کرد. یکی از رویکردهای نظری که در شرایط همه گیری مورد توجه برخی از کشورهای توسعه یافته قرار گرفت، رویکرد شهر 15-دقیقه ای است که تراکم بهینه، مجاورت عملکردهای مکمل و سازگار از اصول اساسی آن می باشد. اهداف : هدف مقاله بررسی مفهوم شهر 15 دقیقه ای، شناسایی مولفه های دستیابی به آن و نحوه انطباق آن در نمونه موردی مطالعه مهرشهر کرج است. روش ها: از موضع هدف پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ روش تحقیق ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. در تحلیل بررسی دسترسی به کاربری های شاخص که از محورهای کلیدی در شهر 15-دقیقه ای است از تحلیل شبکه معابر پیاده در نرم افزار GIS بهره برده شد و با استفاده از تکنیک SWOT و QSPM به تعیین و اولویت بندی راهبردهایی برای توسعه آتی محدوده مطالعاتی در راستای شهر 15 دقیقه ای پرداخته شد. یافته ها : عدم وجود تنوع عملکردی (خلاء در کاربری های آموزشی، مذهبی و درمانی) و نبود پیوستگی مسیر و کفسازی بسیار نابسامان برای پیاده از جمله مهمترین مسائل پیشروی این محدوده برای انطباق با رویکرد شهر 15 دقیقه ای است. نتیجه گیری : تامین ایمنی و امنیت افراد پیاده و دوچرخه سوار، تامین زیرساخت و خدمات مورد نیاز پیاده روی و دوچرخه سواری، به کارگیری اصول کاربری اراضی مختلط و چندگانه و توزیع متعادل خدمات از مهمترین راهبردهای پیشنهادی پژوهش حاضر برای این محدوده جهت انطباق با رویکرد 15دقیقه ای و تاب آور در برابر پاندمی های احتمالی آتی است.
رابطه قیمت نفت و شاخص بازار سهام ایران (تاکید بر نااطمینانی سیاسی و پاندمی کرونا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله بررسی میزان هم بستگی قیمت های نفت خام و شاخص بازار سهام ایران با استفاده از رویکرد هم دوسی موجک مبتنی بر تبدیل موجک پیوسته طی دوره زمانی 1388:6 - 1399:9 است. بدین منظور، وابستگی بین جفت سری بازده قیمت نفت خام برنت و شاخص کل بورس؛ قیمت نفت خام وست تگزاس اینترمیدیت و شاخص کل بورس؛ قیمت نفت اوپک و شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران بررسی شد. نتایج نشان داد که شدت هم بستگی بین جفت سری های زمانی یادشده با افزایش شرایط نااطمینانی مانند افزایش تحریم ها، خروج آمریکا از برجام و پاندمی کرونا در میان مدت و بلندمدت افزایش می یابد. براساس نتایج، سرمایه گذاران براساس شرایط حاکم بر کشور و اهداف سرمایه گذاری خود می توانند در بلندمدت و میان مدت سبد سرمایه گذاری خود را تنظیم کنند.
شناسایی و اولویت بندی راهکارهای ارتقاء کسب وکارهای گردشگری و مهمان نوازی در پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۶
103 - 127
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت ارتقاء کسب وکارهای گردشگری به عنوان یکی از آسیب دیده ترین بخش های اقتصادی در اثر بحران پاندمی کرونا در سطح جهان، مطالعه حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی راهکارهای ارتقاء کسب وکارهای گردشگری و مهمان نوازی در پساکرونا طراحی و اجرا گردید. پژوهش حاضر از نظر هدف پژوهشی کاربردی است که در دسته پژوهش های آمیخته قرار می گیرد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها با استفاده از روش بررسی نظام مند ادبیات در بخش کیفی نشان می دهد که راهکارهای ارتقاء کسب وکارهای گردشگری و مهمان نوازی در پساکرونا می توانند در 4 راهکار اصلی و 17 راهکار اصلی مورد توجه قرار گیرند. همچنین مراجعه به تحلیل ها در بخش کمی با استفاده از تحلیل آر- سوارا نشان می دهد مهمترین راهکارهای ارتقاء کسب وکارهای گردشگری از دیدگاه خبرگان و فعالین این صنعت عبارت اند از راهکارهای اجرایی، راهکارهای بازاریابی، راهکارهای حمایتی و راهکارهای منابع انسانی.
نیم رخ انگیزه های کششی گردشگری محلی (شهری-روستایی) در دوران همه گیری بیماری کرونا(SARS-CoV-2)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
1 - 12
حوزه های تخصصی:
همه گیری ویروس کرونا (SARS-CoV-2) در سال های 1398 تاکنون (1400)، موجب پدیدار شدن شرایطی بحرانی در عرصه جهانی شده و معادلات اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی بین المللی را دست خوش تحول کرده است. صنعت گردشگری، به عنوان یکی از مهم ترین حوزه های تأثیرپذیر از این بحران، براثر محدودیت ها و قرنطینه های اعمال شده در ابعاد بین المللی، ملی و محلی شرایط جدیدی را تجربه می کند که منجر به فرصت ها، چالش ها و تهدیدهای تازه ای شده است. در حال حاضر بر اثر استمرار شرایط محدودیت های ناشی از همه گیری کرونا در ایران، سفرهای بین استانی محدود و ممنوع اعلام شده و در این شرایط، گردشگری محلی به عنوان گزینه ای ارزان، در دسترس و مطلوب در کانون توجه بسیاری از مردم قرارگرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی انگیزه های گردشگری محلی (شهری-روستایی) در دوران همه گیری کرونا با رویکردی کیفی، به کمک روش نظریه زمینه ای است. جامعه موردمطالعه، گردشگران مشهدی بودند که در سال های 1398 و 1399 دست کم پنج سفر گردشگری محلی (شهری-روستایی) داشتند. حجم نمونه تحقیق با استفاده از دو معیار «تنوع» و «رسیدن به نقطه اشباع نظری» با 44 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته، انجام گرفت. مصاحبه ها کاملاً پیاده سازی و سپس کدهای باز، محوری و گزینشی احصاء شد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که شرایط زمینه ای کشش گردشگران به مقاصد گردشگری محلی در دوران پاندمی کرونا، "دیدار اقوام و رسیدگی به امور فردی" و "اسکان در اقامتگاه های بوم گردی" بوده است. هم چنین شرایط مداخله گر عبارت بودند از تجربه های طبیعت گردی" و "تجربه های روستاگردی"، شرایط علی، "استرس کرونا و مسائل بهداشتی" و "بازدید از جاذبه های فرهنگی-تاریخی"، راهبردها "ساماندهی کالبدی فضاهای گردشگری محلی"، احیای بوم شناختی محیط زیست" و "بازسازی بافت روستایی" و پیامدها، " تنوع بخشی به اقتصاد روستایی"، "حفاظت از محیط زیست روستا"، " هویت بخشی به کالبد روستا" و "آرامش و تسکین روحی، روانی و التیام جسمانی گردشگران" بوده است. بر این اساس مدل پارادایمی پژوهش حاضر ارائه و پیشنهادهایی طرح شد.
به سوی بازنگری و توسعه کاربردپذیری آموزش الکترونیکی دانشگاه در پساکرونا: معرفی یک مدل راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
آموزش و یادگیری دانشگاهی در جهان تحت فشار فراگیری کرونا از حضوری به الکترونیکی تغییر یافت. این تغییر در ایران با وجود تقویت آگاهی و نگرش دانشگاهیان در باب ظرفیت های این شیوه آموزشی با بروز اختلالات و کاستی های متعددی در بکارگیری آن همراه بوده است. در این مطالعه به توضیح زمینه نظری شکل گیری این وضعیت و ارائه یک مدل راهبردی برای بازنگری و توسعه کاربردپذیری آن در دانشگاه ها برای دوره پساپاندمی کرونا پرداخته شده است. این مدل که بر اساس روش نظریه داده بنیاد با تحلیل کیفی دیدگاه ها و زیست آزموده های 18 مشارکت کننده منتخب ایجاد شده، از چهار بعد مرتبط شامل؛ توسعه کمی و کیفی امکان های فنی، آموزش بهینه و چابک عوامل انسانی، عاملیت گرایی فردی و جمعی، پژوهش و مدیریت دانش در دانشگاه ها تشکیل شده که حول هسته مدل یعنی ساختارهای پویا و حمایت گر کلان تحقق و بهبود مستمر می یابد. از این رو، این مدل به هم افزایی مکمل دانشگاه ها و ساختارهای کلان آموزش عالی کشور برای بازنگری و توسعه کاربردپذیری یادگیری الکترونیکی در پساکرونا اصالت می دهد. به علاوه، بینش های سیاستی برای فعلیت یابی آن عرضه می کند. مهم ترین این بینش ها در سطح کلان بر تمرکززدایی در مدیریت و برنامه ریزی یادگیری الکترونیکی، امکان زایی گفتگو با دانشگاه ها برای ارائه فرصت های مبتنی بر زمینه، ترسیم سیاست های حمایتی مبتنی بر شواهد علمی، نظارت نظام مند و مبتنی بر زمینه بر عملکرد دانشگاه ها متمرکز است. از طرفی، در سطح دانشگاه ها بینش هایی از جمله آزادی عمل عاملان علمی در کمیت و کیفیت بکارگیری یادگیری الکترونیکی، مطالبه و مداخله هوشمند در سیاست های ساختارهای نهادی، فرصت های یادگیری بهینه و عادلانه برای توسعه سواد یادگیری الکترونیکی عوامل انسانی، مشارکت یابی فعال و انتقادی عاملان علمی در سیاست ها و برنامه های دانشگاه در مقوله یادگیری الکترونیکی و توسعه سامانه های الکترونیکی با محوریت تعامل پداگوژی و فناوری ارائه می کند. برای استنادات بعدی به این مقاله، قالب زیر به نویسندگان محترم مقالات پیشنهاد می شود: Kamali, H., Ghorban Shiroodi, A. & Rahimi, S. (2022). Toward Reviewing and Developing the Applicability of University E-Learning in the Post-Corona: Introducing a Strategic Model. Journal of Science & Technology Policy , 15(3), 13-28. {In Persian}.
مدل کیفی تمایل به جراحی زیبایی بانوان در دوره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
177 - 202
پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی براساس مدل گراندد تئوری به منظور بررسی جامعه شناسانه پدیده جراحی زیبایی در بین زنان انجام شده است. یکی از نوآوری های پژوهش حاضر بررسی تاثیر پاندمی کرونا بر تمایل به جراحی زیبایی بانوان است. در این مطالعه ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساخت یافته بوده است. جامعه مورد بررسی بانوان ساکن شهر ایلام بودند که سابقه جراحی زیبایی در ایام پاندمی کرونا داشته اند که با روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 16 نفر از این افراد انتخاب شدند. نتایج پژوهش مرتبط با عوامل علی در خصوص تاثیرات پاندمی کرونا بر تمایل به جراحی زیبایی دو تاثیر متضاد شناسایی شدند. دورکاری ناشی از پاندمی تاثیر مثبت بر تمایل به جراحی زیبایی زنان داشته و در مقابل اثرات منفی عبارتند از ترس از ابتلا به کرونا و استفاده از پوشش ماسک در محل کار و سایر اماکن عمومی و کاهش مراسمات و بازدیدهای اقوام و آشنایان که در نتیجه تمایل آنها را به جراحی زیبایی کاهش داده است. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد که بیشترین مفاهیم مربوط به ابعاد کیفی گرایش زنان به عمل جراحی زیبایی در ایام پاندمی کرونا، مربوط به بعد اصلی خودانگاره منفی زنان می باشد و از این منظر عامل پنهان نمودن معایب فوقانی صورت به دلیل استفاده از ماسک در ایام پاندمی آنها را تشویق به عمل زیبایی در بخش های فوقانی صورت نموده است. همچنین انزوای اجتماعی ناشی از کرونا که از مقوله های ترس از طرد شدن بوده است آنها را به عمل جراحی زیبایی تشویق نموده است.
سنجش پایداری زیست محیطی فضاهای شهری اصفهان در دوران پاندمی کووید 19 با تأکید بر توسعه پایدار (مطالعه موردی: منطقه نه شهر اصفهان)
حوزه های تخصصی:
دهه های پایانی قرن 20 نشان داد که نمی تواند رشد و توسعه جامعه بشری با شرایط فعلی ادامه پیدا کند. شهرها به عنوان محل زندگی و تمرکز فعالیت ها نقش مهمی در پایداری زیست بوم دارند و با زیست پذیر نمودن شهرها می توان آن ها را پایدارتر کرد. با توجه به شاخص های مختلف می توان زیست پذیری از نظر محیطی را در یک فضای شهری موردبررسی قرارداد. با شیوع بیماری کرونا در جهان زندگی انسان، موجودات زنده و محیط زیست به شکل های مختلف تحت تأثیر قرار گرفت. بروز پیامدهای این همه گیری، اعمال محدودیت ها در بخش های مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بوده است. در این میان فضاهای شهری نقش بسیار مهمی در سرزندگی و پایداری دارند که در این دوران تحت تأثیر شرایط پاندمی قرارگرفته اند. معضل بزرگ شهرهای مختلف ایران ازجمله شهر اصفهان که در شاخص پایداری زیست محیطی تأثیر می گذارد، نداشتن دفع سالم، اصولی و بهداشتی زباله ها است تا به محیط زیست شهری آسیب نرسد. هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر بحران کرونا بر پایداری زیست محیطی فضاهای عمومی شهری با تأکید بر توسعه پایدار است و به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که شیوع ویروس کرونا چه معضلات زیست محیطی شهری در راستای پایداری فضاهای شهری در سطح شهر اصفهان و به ویژه منطقه نه این شهر است. برای این منظور از یک روش تحلیلی –توصیفی جهت ارزیابی و بررسی پایداری زیست محیطی فضای عمومی در شهر اصفهان (منطقه نه اصفهان) استفاده شده است. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه از طریق پرسشنامه و ارزیابی آن با طیف لیکرت بین 30 نفر از متخصصان و شهروندان منطقه نه شهر اصفهان انجام شد و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی AHP مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفتند. شاخص های پایداری زیست محیطی در سه معیار، پایداری اکولوژیک با سه شاخص و 10 سنجه، طراحی زیست محیطی پایدار با 13 سنجه و یکپارچگی نهادی و مدیریتی با 7 سنجه مورد ارزیابی قرار گرفتند. درنهایت با توجه به نتایج مشخص گردید که فضاهای شهری منطقه نه شهر اصفهان در مقایسه با کل شهر اصفهان به لحاظ شاخص های پایداری اکولوژیک و یکپارچگی نهادی و مدیریتی کمترین کیفیت را دارا می باشند که راهکارهای پیشنهادی دراین باره ارائه گردید.
پیشنهاد رویکرد مناسب جهت ارزیابی تبعات اقتصادی-اجتماعی بیماری های همه گیر: مطالعه موردی بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مدل سازی اقتصادی بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۷
۲۷-۷
حوزه های تخصصی:
پاندمی کرونا پدیده ای است که با توجه به سرعت انتشار و ویژگی مهارناپذیر خود، جهان را با بحران مواجه نمود. این بحران هر چند به ظاهر ماهیتی صرفاً پزشکی و مرتبط با نظام سلامت داشته و دارد. اما پدیده ای چند بعدی است که آثار و پیامدهای آن در حوزه های مختلف قابل بررسی و ارزیابی است. هدف این مطالعه پیشنهاد رویکرد مناسب در اجرای روش آزمون انتخاب از منظر ناهمگنی ابراز شده در ترجیحات افراد است. در تحقیق حاضر با بهره گیری از روش آزمون انتخاب به شناسایی عوامل تأثیرگذار بر نحوه انتخاب افراد از بین گزینه های مجموعه های انتخاب (شامل بیماری های روحی و روانی، بیکاری، تغییر در فعالیتهای اجتماعی، مشکلات خانوادگی، نگرانی از تبعیض های اجتماعی) پرداخته شد.از آنجا که در آزمون انتخاب، برخی پاسخ دهندگان ممکن است در هنگام بررسی و انتخاب گزینه های مورد نظر خود، همه ویژگی ها یا سطوح ارائه شده را مد نظر قرار ندهند؛ این مساله باعث بروز ناهمگنی در رفتار پاسخ دهندگان می شود. برای بررسی تأثیر این ناهمگنی در فرایند انتخاب افراد مختلف جامعه نمونه (تهران)، در این مطالعه از رویکرد جدید ویژگی های حضوری درونزا در الگوی لاجیت استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز تحقیق نیز از طریق تکمیل 384 پرسشنامه به صورت کاملاً تصادفی توسط افراد مختلف در سال 1400 حاصل شد. نتایج حاصل از تخمین دو الگوی لاجیت با لحاظ ویژگیهای حضوری درونزا (EAA) و لاجیت شرطی حاکی از آن است که برآورد میانگین تمایل به پرداخت برای ویژگی های تعریف شده در الگوی (EAA) بیشتر از الگوی لاجیت شرطی می باشد. از آنجا که الگوی (EAA) احتمالات عدم حضور برخی ویژگی ها را در ترجیحات افراد لحاظ می کند حاوی نتایج متقنی برای برآورد میزان تمایل به پرداخت خواهد بود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار فکری و استرس ادراک شده زنان مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری در شرایط پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۳)
۱۷۲-۱۶۳
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوارفکری و استرس ادراک شده ی زنان مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری در شرایط پاندمی کرونا انجام شد. این پژوهش از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل، بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند از میان مراجعه کنندگان به مراکز درمانی دولتی و خصوصی شهرستان مرند واقع در استان آذربایجان شرقی ضمن سال 1401، تعداد 30 نفر انتخاب شد و سپس بر اساس تخصیص تصادفی افراد در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. پرسشنامه های وسواسی- اجباری مادزلی (MOCI) (1980)، نشخوار فکری نولن- هوکسما و مارو (RRS) (1993)، استرس ادراک شده کوهن (PSQ) (1983) و همچنین هشت جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) ابزار های گرد آوری داده ها در این پژوهش بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون در میانگین نمرات نشخوار فکری و استرس ادراک شده در مرحله پس آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (05/0 > P) وجود دارد. لذا می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر نشخوار فکری و استرس دراک شده زنان مبتلا به اختلال وسواسی اجباری در شرایط پاندمی کرونا تأثیر معنا دار داشته است و موجب کاهش آن ها می شود.
بررسی میزان فرسودگی تحصیلی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان در دوران کرونا و واکاوی عوامل مؤثر بر ایجاد آن (مطالعه ای ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی میزان فرسودگی تحصیلی دانشجو معلمان در دانشگاه فرهنگیان و عوامل مؤثر بر ایجاد آن در دوره کرونا بوده است. این پژوهش با رویکرد ترکیبی و با استفاده از طرح متوالی تبیینی انجام شده است؛ به نحوی که ابتدا با رویکرد کمی و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 290 نفر از دانشجو معلمان سال های سوم و چهارم پردیس هاشمی نژاد مشهد به پرسشنامه استاندارد فرسودگی تحصیلی ماسلاچ با پایایی (a=0/93) پاسخ دادند. این پرسشنامه سه بعد فرسودگی تحصیلی یعنی احساس خستگی عاطفی، بدبینی و مسخ شخصیت و نیز ناکارآمدی یا فقدان مهارت حرفه ای را می سنجد. سپس با روش نمونه گیری موارد مطلوب با 25 نفر به عنوان مشارکت کننده، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. یافته های بخش کمی نشان دهنده آن بود که بیشتر دانشجو معلمان (57/91 درصد) احساس خستگی عاطفی را در دو سال گذشته گزارش کرده اند؛ همچنین بین محل سکونت و وضعیت تأهل دانشجو معلمان با میزان فرسودگی تحصیلی آنها تفاوت معناداری وجود دارد؛ اما بین رشته تحصیلی دانشجو معلمان و فرسودگی آنها رابطه معناداری وجود ندارد. بین معدل دانشجو معلمان و فرسودگی تحصیلی آنها نیز همبستگی منفی هست. در بخش کیفی، داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون (ریان و برنارد، 2000) تجزیه وتحلیل شد. یافته های کیفی نشان دهنده آن بود که مهم ترین عوامل مؤثر بر ایجاد فرسودگی تحصیلی عبارت است از: ساختار و قوانین حاکم بر برنامه درسی، نبودِ تناسب سرفصل موجود برای تدریس و ارزشیابی با اقتضائات آموزش آنلاین در دوره کرونا، کیفیت بازخورد اساتید، فقدان حس حضور در کلاس، برنامه ریزی فشرده دانشجویان و نیز دریافت نکردن حمایت اجتماعی.
تجربه ی زیسته ی مادران از تحصیل فرزندان با آموزش برخط در پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
167-185
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تجارب مادرانی است که فرزندانشان از آموزش مجازی در دوران کرونا بهره برده اند. روش انجام پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش تمامی مادران دارای فرزند مقطع تحصیلی ابتدایی در شهر تهران می باشند که به روش نمونه گیری هدفمند 18 نفر از این مادران در پژوهش شرکت کرده اند. به منظور بررسی تجربه زیسته مادران، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل محتوای موضوعی انجام گرفت. یافته های پژوهش در چهار دسته، چالش های آموزش آنلاین (اقتصادی، زیرساختی، خانوادگی، آموزشی و تعهد حرفه ای)، معایب آموزش برخط (تکنولوژی، تحصیلی و روان شناختی)، مزایای آموزش مجازی (خانوادگی، فردی) و راهکارهای ارائه شده (تعاملی و آموزشی) حاصل شد. نتایج نشان داد، آموزش مجازی زیرساخت های لازم جهت آموزش کامل و مناسب را نداشته و بهتر است راهکارها و بسترهای مناسب را برای این نوع آموزش فراهم سازند و از خانواده ها نیز در ارتقای آموزش بهره لازم را ببرند.
تبیین نقش سرمایه اجتماعی در تحقق تاب آوری اجتماعی در دوران پاندمی کرونا، مطالعه موردی: کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تلاش کرده است تا نقش سرمایه اجتماعی را در تحقق و ارتقای تاب آوری اجتماعی در کلان شهر اهواز در دوران پاندمی کرونا مورد تحلیل قرار دهد. دو سؤال اصلی پژوهش این گونه طرح شد که نخست: کیفیت تحقق شاخص های تبیین کننده سرمایه اجتماعی و تاب آوری اجتماعی به عنوان پیشران های کلان پژوهش در کلان شهر اهواز در دوران پاندمی کرونا چگونه است؟ دوم : نقش سرمایه اجتماعی در تحقق تاب اوری اجتماعی در کلانشهر اهواز در دوران پاندمی کرونا چگونه تبیین می شود؟ در این راستا،پژوهش حاضر با هدف گذاری کاربردی و با روش شناسی «توصیفی-تحلیلی» به انجام رسیده است. برای گردآوری داده های پژوهش از روش میدانی با ابزار پرسشنامه استفاده شده است. برای این منظور به روش آنلاین، از نظرات 667 شهروند ساکن در کلان شهر اهواز در بازه زمانی تیرماه تا آذر ماه 1400 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که نخست: بر اساس مدل شباهت به گزینه ایده آل فازی (FTOPSIS)، کیفیت تحقق معیارهای زیرساخت های اجتماعی و اعتماد اجتماعی از منظر سرمایه اجتماعی و شاخص های و برنامه ریزی توسعه اجتماعی و تسهیلات اجتماعی از منظر تاب آوری اجتماعی در کلان شهر اهواز در دوران پاندمی کرونا در ضعیف ترین حالت نسبت به دیگر معیارهای تبیین کننده می باشد. دوم : بر اساس نتایج مدل سازی معادلات ساختاری در قالب نرم افزار LISREL سرمایه اجتماعی دارای نقشی مثبت و معنادار در تحقق و ارتقای تاب آوری اجتماعی در کلانشهر اهواز در دوران پاندمی کرونا می باشد.
مقایسه اثر درمان پذیرش و تعهد و رفتاردرمانی جدلی بر شکایات روان تنی زنان در دوره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (تیر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۴
۷۹۰-۷۷۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: به رغم گسترش بکارگیری روش های درمانی همچون رفتاردرمانی جدلی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در موقعیت های بالینی و پژوهشی، مطالعاتی که اثربخشی دقیق این روش ها و هم تأثیری آن ها بر متغیرهای روانشناختی به ویژه در مورد شکایات روان تنی مورد بررسی قرار دهد، اندک است. هدف: هدف اصلی این مطالعه هم سنجی اثر درمان پذیرش و تعهد با رفتاردرمانی جدلی بر شکایات روان تنی زنان در دوره کرونا است. روش: مطالعه حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان 20 -60 ساله بودند که در سال 1399 در دو مرکز ادیبان و خانه بهی اراک پرونده داشتند. در مجموع 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند از طریق غربالگری انتخاب و در سه گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، رفتاردرمانی و کنترل گمارده شدند. گروه های آزمایش، مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و مداخله رفتاردرمانی جدلی را در 8 جلسه 90 دقیقه ای هفتگی به صورت آنلاین دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. شرکت کنندگان قبل، بعد و یک ماه پس از اجرای مداخله درمانی، پرسشنامه شکایات روان تنی تاکاتا و ساکاتا (2004) را تکمیل کردند. همچنین تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط انجام گرفت. یافته ها: یافته ها بیانگر کاهش میانگین نمرات شکایات روان تنی زنان در مرحله پس آزمون و پیگیری در هر دو گروه آزمایش بود و این کاهش نیز معنادار برآورد شد (0/05 P<). بررسی وضعیت شرکت کنندگان در دو گروه آزمایش اختلاف معناداری را نشان نداد (0/05 <P). نتیجه گیری: مطابق با یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رفتار درمانی جدلی با استفاده از تکنیک های مختلف بر کاهش شکایات روان تنی زنان اثرگذار است. بنابراین، آگاهی و بکارگیری از این راهبردها می تواند در کاهش شکایات روان تنی زنان در دوران کرونا مؤثر واقع گردد.
شناسایی و واکاوی چالش های آموزش مجازی در دوران پاندمی کوید 19 در دوره متوسطه اول
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: آموزش مجازی، محل تلاقی آموزش از راه دور، آموزش مبتنی بر رایانه و فناوری های اینترنتی است. هدف اصلی این مقاله شناسایی و واکاوی چالش های آموزش مجازی در دوران پاندمی کوید 19 در دوره متوسطه اول بود. روش پژوهش: روش انجام پژوهش آمیخته(کیفی-کمی) است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی، از تکنیک تحلیل مضمون با نرم افزار MAXQDA12 استفاده شده است. جامعه آماری تمام خبرگان در حوزه مدیریت آموزشی و آموزش ابتدایی و معلمان با تجربه و سابقه کار بالا در آموزش و پرورش بودند که بعد از انجام 15 مصاحبه اشباع نظری صورت گرفت و در بخش کمی جامعه آماری تمامی خبرگان دانشگاهی و معلمان شامل 21 نفر بودند. برای تعیین میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری فرهت ها و تهدیدهای آموزش مجازی از تکنیک دیمتل استفاده شده است. یافته ها: یافته های کیفی نشان داد که برای تهدیدها 7 مولفه و برای فرصت ها و 6 مولفه استخراج گردید؛ یافته های کمی نشان داد معیارهای مولفه های اقتصاد، مشارکت والدین، تربیتی- عاطفی و فرهنگی، کاهش زمان و مسافت، ارزیابی و بازخورد، زیرساخت ها و فرصت های آموزشی به ترتیب مولفه های اثرگذار می باشند. نتیجه گیری: مولفه های اقتصاد، مشارکت والدین، تربیتی- عاطفی و فرهنگی، کاهش زمان و مسافت، ارزیابی و بازخورد، زیرساخت ها و فرصت های آموزشی به ترتیب تاثیرگذارترین مولفه های حفظ منابع اجتماعی و ملی، فرصت ارزیابی و بازخورد، عدالت آموزشی، جذب دانش آموز، کاهش هزینه و کیفیت یادگیری نیز به ترتیب از تاثیر پذیرترین مولفه ها محسوب می شوند.
چرا دانشگاه های ایران در تحقق نظام های یادگیری الکترونیکی موفق نبوده اند؟ (تحلیلی تطبیقی از وضعیت دانشگاه های ایران و ترکیه در مواجهه با پاندمی کرونا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۹۱
13 - 30
در دهه اخیر فنّاوری اطلاعات به عنوان عامل کلیدی توسعه همه جانبه کشورهای جهان و از جمله کشورهای منطقه چشم انداز 1404 معرفی شده و به ویژه در بازساختاردهی و بازطراحی نظام آموزش عالی این کشورها به کارگرفته شده است. با توجه به ضرورت پیاده سازی دوره های آموزش الکترونیکی در مواجهه با پاندمی کرونا، این مقاله درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که چرا دانشگاه های ایران در عرصه آموزش های الکترونیکی (به عنوان مهم ترین نمود آموزش غیرحضوری در عصر اطلاعات) ناموفق بوده اند؟ بدین منظور با تبیین مدلی برای ارزیابی توانایی دانشگاه ها برای بهره مندی از یادگیری الکترونیکی، تلاش می شود در مطالعه ای تطبیقی چهار دانشگاه مهم ایران با چهار دانشگاه مهم ترکیه در مواجهه با پاندمی کرونا مورد مطالعه قرارگیرد. بدین منظور با اعزام گروهی متخصص به دانشگاه های مذکور وگردآوری داده های واقعی و میدانی، میزان توانمندی آنها برای ایجاد محیط یادگیری الکترونیکی مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج این پیمایش نشان می دهد میزان توانمندی دانشگاه های منتخب ترکیه در سطح «متوسط و بالاتر از متوسط» قرار دارد اما توانمندی دانشگاه های منتخب ایران در سطح «نسبتاً ضعیف» برآورد می شود. در پایان بر اساس تحلیل دلایل عدم موفقیت دانشگاه های منتخب کشور در تحقق یادگیری الکترونیکی، به ویژه در مقایسه با دانشگاه های هم تراز کشور رقیب، رهنمودهایی برای برنامه ریزی و سیاستگذاری منسجم تر ارائه شد.
ارزیابی عوامل موثر بر میزان وابستگی شهروندان به خودروی شخصی، مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر با توجه به رشد فزاینده جمعیت شهرها و به طبع آن افزایش نرخ مالکیت خودرو، وابستگی شهروندان به خودروی شخصی تشدید یافته است که همین امر موجب ازدحام و ترافیک سرسام آور در مراکز شهری و از همه مهم تر، موجب افزایش آلاینده های زیست محیطی در شهرها و درنتیجه تبدیل به یک تهدید برای سلامتی شهروندان شده است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی می باشد. جهت بررسی و ارزیابی تأثیر عوامل مختلف بر وابستگی شهروندان به خودرو، پرسشنامه ای طراحی گردید و اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه ها توسط نرم افزار SPSS مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. سپس با استفاده از آزمون های دوجمله ای، همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی گام به گام به تجزیه وتحلیل یافته ها پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل ساکنین رشت که هر خانواده حداقل صاحب یک خودروی می باشند، است. در این پژوهش مجموعاً 405 پرسشنامه توسط ساکنین رشت، به صورت آنلاین تکمیل گردید. با توجه به نتایج حاصل شده شاخص "پاندمی کرونا" با میانگین 94/3 بالاترین میانگین را در بین شاخص ها به خود اختصاص داده است و پس ازآن شاخص "ارتباط و دسترسی" با کسب میانگین 64/3، در جایگاه دوم قرار دارد اما شاخص "حمل ونقل عمومی" با کسب میانگین 49/2، پایین ترین میانگین را در بین تمامی شاخص ها به خود اختصاص داده است. درنهایت نتایج این پژوهش نشان داد که به ترتیب سه شاخص پاندمی کرونا، نگرش زیست محیطی و سلامتی شهروندان و سبک زندگی و تمایلات بیشترین اثرگذاری را بر وابستگی به خودروی شهروندان دارند.
تحلیل فضایی تغییرات مسافران حمل ونقل عمومی (اتوبوس های درون شهری) در دوران پاندمی کرونا در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
71 - 97
حوزه های تخصصی:
حمل ونقل عمومی از محور های مهم متأثر از پاندمی کرونا است. بر این اساس مطالعه حاضر به دنبال آن است تا تحلیلی جامع از تغییرات مسافران اتوبوس های شهری در دوران کرونا در شهر مشهد ارائه کند و نشان دهد که بالاترین شدت تغییرات در کجاست، چگونه است و چه عواملی در ارتباط با آن قابل شناسایی است. روش مطالعه توصیفی-تحلیلی، متغیر های تحقیق شامل 22 متغیر از ویژگی های اجتماعی (۸متغیر)، اقتصادی (10متغیر) و کالبدی (4متغیر) و مقیاس مطالعه نیز شامل ۳۶۰۰ ایستگاه اتوبوس درون شهری در ۱۲۰۰حوزه آماری شهر مشهد است. بازه زمانی شامل داده های سازمان اتوبوس رانی در قبل از کرونا (زمستان1397 تا زمستان1398) و بعد از کرونا (اسفند1398تا شهریور1400) است. تکنیک های مورد استفاده شامل 1)روش های آمار کلاسیک همچون "تی زوجی"، "همبستگی" و "رگرسیون" و 2)روش های تحلیل فضایی نظیر"درونیابی" و "خودهمبستگی فضایی دو طرفه موران"است. نتایج، حاکی از تفاوتِ معنادار در تغییراتِ تعدادِ مسافران در پهنه فضایی شهر مشهد است. به گونه ای که در16.5% از ایستگاه ها (602ایستگاه)، تعداد مسافران پس از کرونا با افزایش معنادار و در83.5% با کاهش همراه بوده است. ارزیابی متغیر ها حاکی از ارتباط معکوس تغییرات تعداد مسافران ایستگاه ها با متغیر های سطح تحصیلات بالا و تعداد سالمندان (درویژگی های اجتماعی)، مالکیت مسکن، میانگین درآمد، مالکیت خودرو و شاغلین زن (در ویژگی های اقتصادی) و ارتباط مستقیم با متغیر های اقلیت های مذهبی و سطح تحصیلات پایین (در ویژگی های اجتماعی)، جمعیت زیر خط فقر، تعداد کارگران ساده، تعداد شاغلین مرد و مالکیت استیجاری مسکن (در ویژگی های اقتصادی) و فاصله تا محور فعالیت، دسترسی به مراکز درمانی و فاصله به محدوده های پیرامونی شهر (در ویژگی های کالبدی) دارد. از سوی دیگر نتایج نشان داد که از نظر شمولیت، متغیر های اجتماعی و از نظر شدت، متغیر های اقتصادی بیشترین ارتباط را با تغییرات تعداد مسافران پس از کرونا دارند