مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
نوآوری
حوزه های تخصصی:
در ادبیات نوآوری، موضوع اتخاذ راهبرد های مختلف نوآوری به اینجا رسیده است که استفاده توأم از نوآوری محصول و فرآیند لازم است. ساز و کار این هماهنگی و انواع هر یک از این نوآوری ها موضوع این مقاله است. هدف این مقاله، ارائه الگوی هماهنگی نوآوری های محصول و فرآیند برای نیل به عملکرد برتر سازمانی است. بدین منظور، پس از ارائه چارچوب نظری پیشنهادی حاصل از مطالعه ادبیات موضوع، الگوی پیشنهادی در یک جامعه آماری متشکل از صنایع با فناوری بالا آزمون شده است. بدین صورت که با تعییین الگوی نوآوری محصول و فرآیند در هر واحد تحلیل، عملکرد واحدهای هماهنگ با الگوی پیشنهادی با واحدهای ناهماهنگ با این الگو مقایسه گردیده و مشاهده شده است که واحدهای هماهنگ، دارای عملکرد بهتری از واحدهای ناهماهنگ می باشند. در نهایت یک مدل رگرسیونی برای عملکرد به صورت تابعی از هماهنگی ارائه شده و در نهایت، نتایج نظری و پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی بیان گردیده است.
فرآیند تجاری سازی محصولات با فناوری پیشرفته (مطالعه موردی در هواپیماهای تجاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی ادبیات نوآوری و فرآیند تجاری سازی محصولات با فناوری پیشرفته پرداخته است. همچنین تعیین عوامل موثر بر این فرآیند و طراحی یک الگوی مفهومی مناسب برای تجاری سازی محصولات با فناوری پیشرفته بررسی شده است. این الگو شامل کلیه مؤسسات درگیر در فرآیند تجاری سازی و با تاکید بر فناوری نرم می باشد. با انجام مطالعات میدانی و مصاحبه با خبرگان، این الگو در صنعت هوایی ایران مورد بررسی و پیاده سازی قرار گرفته است. در نهایت مهمترین چالش ها و پیشنهادات به همراه مناسب ترین فرآیند تجاری سازی محصولات در صنعت هوایی ایران ارایه شده است.
طراحی الگوی ساختاری تفسیری عوامل موثر بر ارتقای نوآوری در شرکت های مستقر در مراکز رشد (مورد: شرکت های مستقر در مراکز رشد وابسته به پارک علم و فناوری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان کنونی با سرعت ىغیر قابل پیش بینى در حال تغییر است. در این شرایط،نوآوری عاملی مهم دررشد و توسعه کشور تلقی می شود و یکی از مراکز مهم به منظور انجام فعالیت های نوآورانه شرکت های مستقر در مراکز رشد وابسته به پارک های علم و فن آوری هستند. بر این اساس، هدف از این پژوهش، طراحی مدل ساختاری تفسیری عوامل مؤثربرارتقای نوآوری در شرکت های مستقر در مراکز رشد و تحلیل مسیر مدل با انجام رگرسیون است. برای رسیدن به این هدف، پرسش نامه ای در طیف پنج تایی لیکرت با سی و هفت شاخص طراحی شد و پس از تایید توسط خبرگان، در اختیار مدیران و کارکنان مراکز رشد وابسته به پارک علم و فناوری یزد قرار گرفت و سپس با دسته بندی شاخص ها در هشت بعدتوسط خبرگان در امر نوآوری و انجام تحلیل عاملی تاییدی توسط نرم افزار لیزرل، بر روی هرکدام از ابعاد و شاخص های مربوط به هر بعد، تمامی مدل ها مورد تأیید قرار گرفت و در نهایت پس از تأیید مدل روابط بین ابعاد مؤثر بر ارتقای نوآوری، ابعاد به عنوان میانگین شاخص ها پذیرفته شدند و در طراحی پرسش نامه مرحله دوم پژوهش، به منظور سطح بندی و تعیین روابط بین ابعاد، با استفاده از مدل سازیساختاریتفسیری، برای طراحی مدل نهایی پژوهش به کار گرفته شدند. پرسشنامه ها در اختیار خبرگان در امر نوآوری در استان یزد، قرار گرفت که تعداد سی و دو نفر خبره در این امر، شناسایی شدند نتایج نشان می دهد که ابعاد حمایت های دولت و نهادهای ذیربط از مراکز نوآور و فراهم بودن امکانات و جو مساعد برای انجام فعالیت های نوآورانه در شرکت، به ترتیب، به عنوان کلیدی ترین ابعاد برای ارتقای نوآوری در مراکز رشد محسوب می شوند و در نهایت توسط رگرسیون، تحلیل مسیر و تعیین ضرایب مسیر بر روی مدل ساختاری تفسیری ترسیم شده، انجام شد و تمام مسیرهای مدل مذکور، مورد تایید قرار گرفت.
ارزیابی سیاست های علم و فن آوری: موردکاوی به کارگیری نخبگان وظیفه در پروژه های تحقیقاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال دهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۳۳)
107 - 129
حوزه های تخصصی:
در طول زمان سیاست های مختلفی به منظور توسعه و به کارگیری علم، فن آوری و نوآوری در سطح کشور اتخاذ شده است. از آن جاکه این سیاست ها اهداف کلان تری را تعقیب می کنند و اجرای آنها عموماً به مصرف منابع مالی، انسانی و غیره می انجامد، ضروری است که اثربخشی آنها در طول زمان مورد ارزیابی قرارگیرد تا انحراف احتمالی آنها مشخص و برطرف شود و ضمن جلوگیری از اتلاف احتمالی منابع، بستری نیز برای یادگیری سیاستی فراهم گردد. در حال حاضر، اکثر بخش های صنعتی کشور به رغم اتخاذ سیاست هایی در زمینه علم، فن آوری و نوآوری، فاقد ساختار، رویه و الگویی نظام مند برای ارزیابی و اصلاح این سیاست ها هستند. در این مقاله، با تمرکز بر سیاست"به کارگیری نخبگان وظیفه برای انجام پروژه های تحقیقاتی در صنایع و سازمان های دفاعی"، اولاً، چارچوبی برای ارزیابی سیاست های علم، فن آوری و نوآوری معرفی می شود؛ ثانیاً، تطابق این چارچوب با شرایط بومی مورد نظر بررسی می شود و ثالثاً، نتایج کاربرد این چارچوب در ارزیابی سیاست مذکور تبیین می شود. نتایج این تحقیق که با روش تحقیق آمیخته، انجام شده است، نشان می دهد که پیاده سازی این سیاست در حوزه های فنی و مهندسی نسبت به علوم انسانی با موفقیت بیشتری همراه بوده است و بر این اساس، پیشنهاداتی برای بهبود سیاست مذکور ارایه می گردد.
ارائه چارچوبی برای سنجش نوآوری باز در صنایع دفاعی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۴۲)
25 - 47
حوزه های تخصصی:
شواهد متعددی از تشدید نیاز صنایع دفاعی برای حرکت به سمت نوآوری باز وجود دارد که افزایش پراکندگی دانش و کاهش بودجه نظامی از مهم ترین آنهاست. صنایع دفاعی کشورمان نیز برای پاسخ به این چالش های نوآوری باید بتوانند به الزامات نوآوری باز پاسخ دهند اما در حال حاضر الگو های نوآوری باز برای بخش دفاعی توسعه نیافته و بنابراین مدلی برای کمک به آنها در طی این مسیر وجود ندارد. هدف این تحقیق ارائه چارچوبی برای سنجش میزان باز بودن نوآوری در صنایع دفاعی است تا جایگاه این صنایع در نوآوری باز را مشخص و به آنها کمک کند که میزان رشد حرکت خود به سمت نوآوری باز را تصویر کنند. نتیجه این تحقیق چارچوبی سه بُعدی شامل "عمق همکاری نوآورانه"، "گستره همکاری نوآورانه" و "عمق دانشی" است که می توان از آن برای اندازه گیری میزان باز بودن نوآوری بخش دفاعی در سطح پروژه استفاده نمود. این چارچوب در وهله اول از طریق مطالعه پیشینه و سپس اصلاح آن با توجه به نظرات خبرگان بخش دفاعی توسعه یافته است و می تواند الگویی را برای اندازه گیری میزان باز بودن پروژه های دفاعی ترسیم نماید. مندرجات و یافته های آن در انتها مورد بحث قرار گرفته اند.
نظریه نوآوری هم بافتی سازمانی و فناورانه: تلاقی کنش گران نوآوری جهت تداوم کسب وکار نوآورانه دفاعی (مطالعه موردی: دو سازمان بزرگ صنعت دفاعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
29 - 78
حوزه های تخصصی:
پاسخگویی مستمر به نیازهای متنوع بخش هوایی و فضایی نیروهای مسلح، مستلزم استمرار کسب وکار نوآورانه دفاعی می باشد. این امر باعث گردیده است تا مدیران مربوطه نسبت به تحقق نوآوری سازمانی جهت بهینه سازی ویا تولید محصولات نظامی جدید اهتمام ورزند؛ لذا هدف این پژوهش، ارایه نظریه نوآوری هم بافتی سازمانی و فناورانه مبتنی بر تلاقی کنش گران نوآوری به منظور حل مسئله: ضعف کنش متقابل و پایدار متولیان نوآوری جهت استمرار نظام مند کسب وکار نوآورانه در سازمان های بزرگ صنعتی دفاعی با محصولات هوایی و موشکی بوده است؛ که برای تحقق هدف مذکور، روش کیفی «نظریۀ داده بنیان سیستماتیک» دربازه زمانی 1394 تا 1398 مورداستفاده قرارگرفت. داده ها، حاصل انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 19 نفر از خبرگان و صاحب نظران دارای تجربه زیسته در سازمان های موردمطالعه بوده است. برای جمع آوری داده ها، درابتدا براساس نمونه گیری هدف مند با جانشینان، معاونان پژوهش ونوآوری، معاونان طرح وبرنامه و بعضی از مدیران میانی مرتبط هر دو سازمان مصاحبه به عمل آمد؛ و در ادامه با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، مشارکت کنندگان بعدی انتخاب و داده های بیشتری گردآوری شدند. طی مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی، نتایج تحلیل داده ها در قالب 12 مقوله شامل: گستردگی تغییرات و میزان تحولات، تنوع نیازها و انتظارات ذینفعان دفاعی، یادگیری مستمر سازمانی، ظرفیت های ملی وفراملی، پیچیدگی های عوامل محیطی، قابلیت ها و محدودیت های سازمان های دفاعی، تداوم کسب وکار نوآورانه دفاعی، اعتلای نوآوری های غیرفناورانه، ارتقاء نوآوری های فناورانه دفاعی، بهبود اقتصاد دفاعی و ارتقاء قدرت بازدارندگی انتزاع شدند و با نگارش خط داستان مربوطه، درنهایت «نظریه نوآوری هم بافتی و12 فرضیه مرتبط» برساخت گردیدند؛ به طوری که به کارگیری جامع آنها می تواند زمینه را برای ایجاد هم فهمی بهتر و ارتقاء ادبیات مشترک ذینفعان دفاعی فراهم تر نماید.
الگوی بلوغ پارک های فناوری بر اساس تکامل تاریخی؛ پارک های ایران کجا هستند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
93 - 117
حوزه های تخصصی:
مفهوم پارک های فناوری در مباحث علمی و عملی با معانی و تعابیر مختلف مورداستفاده قرار می گیرد، اما هدف اصلی به کارگیری آن، ایجاد حلقه واسط میان سه گانه دولت، کسب وکار و دانشگاه است، تا بتواند به عنوان یک کاتالیزور هدایت کننده نوآوری عمل کند. در این روند پارک های فناوری با توجه به عوامل داخلی و خارجی تأثیرگذار در دهه های اخیر تغییرات ساختاری متعددی داشته اند، یکی از این تحولات تغییر مدل های نوآوری است که پارک ها برای انجام مأموریت خود نیازمند همراهی با آن هستند و در این جهت ذی نفعان، زیرساخت های نرم افزاری و سخت افزاری، همچنین عوامل انسانی نیز دستخوش تغییر شده اند. هدف از انجام این مطالعه استخراج الگوی بلوغ پارک های فناوری با محوریت سیر تکامل نسل های نوآوری بوده است، همچنین مشخص شدن جایگاه پارک های ایران در الگوی بلوغ پارک های فناوری و میزان تکامل آن ها پس از سال ها فعالیت از دیگر اهداف این تحقیق است. در این مقاله، ابتدا سیر تکامل تاریخی پارک ها بررسی شده است، سپس الگوی بلوغ پارک های فناوری با در نظر گرفتن نسل های هفت گانه نوآوری به عنوان دیدگاه نوآوری پارک ها موردمطالعه قرارگرفته، که منتج به استخراج پنج نسل از پارک های فناوری شده است. بر این اساس طی مصاحبه های صورت گرفته با مدیران و کارشناسان پارک های فناوری جایگاه پارک های ایران در الگوی بلوغ پارک های فناوری مشخص شده که در میان نسل های اول و دوم قابل دسته بندی است.
بررسی به کارگیری سرمایه فکری، نوآوری و خلاقیت به عنوان محرک های اصلی برای توسعه پایدار درازمدت در چارچوب اقتصاد خلاق و جامعه دانش بنیان
هر در چارچوب جامعه دانش بنیان و اقتصاد خلاق، سرمایه فکری، خلاقیت و نوآوری محرک های اصلی توسعه در هر دو سطح خرد وکلان برای اشخاص حقیقی، سازمان ها، مناطق و جوامع با عملکرد مناسب هستند. ما دریک اقتصاد به طور فزاینده نوآورانه و برپایه ی دانش نوظهور زندگی می کنیم که درآن تغییرات به سرعت و به طور مداوم ما را به چالش می کشند. دارایی های نامشهود و به طور ویژه سرمایه فکری و دانش بیشترین ارزش افزوده را تولید می کنند. علاوه براین در چارچوب اقتصاد خلاق، نوآوری یک محرک اصلی در مزایای رقابتی پایدار درازمدت می باشد. این مقاله دو موضوع اصلی را مورد مباحثه قرار می دهد. قبل از همه، ارزش سرمایه انسانی و سرمایه گذاری دریادگیری مادام العمر را مورد تحلیل قرار می دهد. در مرحله دوم، به صورت موردی، سرمایه گذاری در زمینه ی سرمایه انسانی در جامعه را به بحث می گذارد. نکته حائز اهمیت دراینجا این است که سرمایه گذاری در مورد افراد تنها سرمایه گذاری در مورد دانش و مهارت ها نیست بلکه همچنین پشتیبانی از آن ها برای تحریک آنان جهت خلاقیت و نوآوری را نیز شامل می شود. این دیدگاه کلی که از آموزش مادام العمر حمایت می کند، موجب تولید ارزش افزوده پایدار و رفاه، نه تنها از یک روز به روز دیگر، بلکه اغلب به صورت درازمدت خواهد شد. عملکردهای مربوط به این نوع ویژه از سرمایه گذاری، یکی از بهترین روش ها درافزایش بهره وری کار است. تجزیه و تحلیل تحقیق نشان می دهد که درکشور علیرغم تلاش هایی که تاکنون صورت گرفته است، سرمایه گذاری درازمدت در آموزش از نقطه نظر کمی آن چنان مورد توجه قرار نگرفته است و از نقطه نظر کیفی نیز آن چنان موثر نیست. این تحقیق به دنبال توسعه ی یک چارچوب برای درک ارزش سرمایه فکری و اهمیت ارتقا خلاقیت و نوآوری برای سرمایه گذاری طولانی مدت درزمینه آموزش درکشور است. سازمان ها و شرکت ها باید درتلاش باشند تا سرمایه فکری، دارایی های نامشهود، خلاقیت، و نوآوری و سرمایه گذاری درازمدت در آموزش برای هردو جامعه ی آکادمیک و تجاری بسیار مفید و ارزشمند هستند.
پاسخ به چند شبهه بر حدیث غدیر خم و آیه ولایت توسط فقیه مشهور خراسانی ملا محمد حسن هردنگی (1327 – 1263 ه.ق)
مسأله امامت از دیرباز مد نظر متکلّمان و مفسّران نامدار اسلامی بوده است. فرقه های اسلامی در هیچ یک از مسائل دینی به اندازه مسأله امامت اختلاف نظر نداشته اند. اگر چه فریقین در پاره ای از مباحث پیرامون آیات ولایت و حدیث غدیر خم اشتراک نظر دارند ولی در پاره ای از موارد نیز دارای اختلاف نظر می باشند. این مقاله بصورت نقلی در جهت معرفی روش و قلم این فقیه تنظیم شده است، لذا نگارندگان از تفسیر موضوعات بصورت تحقیقی خودداری کرده و مقاله را بر اساس بیان دیدگاههای فقیه و متکلم مشهور خراسانی، ملا محمد حسن هردنگی در اثبات حقانیت امام علی (ع) با بهره برداری از حدیث غدیر خم و آیه ولایت و رفع شبهاتی که تاکنون از دیدگاه متکلمین شیعی بیان نشده و جنبه نوآوری دارد، تنظیم نموده اند.
مدل سازی ساختاری تفسیری چالش های شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک های علم و فن آوری
امروزه کشور ما جهت دستیابی به یک رشد و توسعه پایدار و فراگیر و رقابت در عرصه جهانی، نیازمند یک تحول اقتصادی از سطح اقتصاد منبع محور به سمت اقتصاد دانش محور است. در این میان، شرکت های دانش بنیان موتور توسعه و ایجاد چنین تحولی محسوب می شود و نقش پارک های علم و فناوری و مراکز رشد در معرفی و توسعه ی این شرکت ها به بازارهای ملّی و بین المللی انکارناپذیر است. هدف از این پژوهش مدل سازی ساختاری تفسیری چالش های شرکت های دانش بنیان واقع در پارک علم و فناوری فارس می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش، از نوع آمیخته اکتشافی (استفاده از روش کیفی تحلیل محتوای کیفی جهت دستیابی به مدل اولیه و استفاده از روش کمی پیمایشی و به کارگیری روش های غربالگری فازی و مدل سازی ساختاری تفسیری) می باشد. نتایج این پژوهش نشان از وجود 26 چالش در 8 بُعد دارد که چالش های عدم تخصص مدیران ارشد پارک، عدم ثبات در مدیریت پارک، بروکراسی شدید بخش ستادی پارک، عدم وجود نظام نظارتی در پارک، عدم وجود نظام انتقادات و پیشنهاد ها در پارک، هزینه اجاره بالا، فقدان نظام حمایتی جامع از شرکت های مستقر در پارک و کمبود امکانات زیرساختی بر کل چالش های شناسایی شده، تأثیر می گذارند. این چالش ها جزء مهم ترین چالش های شرکت های دانش بنیان در استان فارس می باشند.
واکاوی جعبه ابزاری فایده گرا (POP-UP Retailing) خرده فروشی پاپ آپ با قابلیت تعمیم بخشی به حوزه های نوظهور تجاری
فروشگاه های پاپ آپ، پدیده جدیدی نیستند، با این حال، نقش آنها در راهبردهای تعیین مکان خرده فروشی مد بین المللی و داخلی هنوز به طور اصولی و هدفمند، تحلیل و بررسی نشده است اگرچه عوامل داخلی و خارجی نشان می دهد که فروشگاه پاپ آپ نقش مهمی در راهبردهای برنامه ریزی شده و نوظهور خرده فروشی بین المللی ایفا می کند. دیدگاه مشترک پژوهش های دانشگاهی و تحقیقات تجاری این است که فروشگاه پاپ آپ می تواند بخشی از راهبرد بازاریابی خرده فروشی کانال همه کاره باشد که در آن، ارتباط برند و خلق تجربه بهتر، موضوعات اصلی هستند. با این حال، فروشگاه پاپ آپ به عنوان یکی از اجزای مهم راهبرد خرده فروشی با قابلیت تعمیم بخشی به حوزه های نوظهور تجاری، بیشتر به عنوان یک فرصت خوب و یک روش کم هزینه برای عرضه محصول به بازار، در نظر گرفته می شود. علاوه بر این، دسترسی داشتن به فضای خرده فروشی موقتی در شرایط اقتصادی متزلزل و نامطمئن، می تواند نقش مهمی نه تنها در مراحل تست، آزمون و تحقیق برای ارزیابی و انتخاب بازار ایفا کند بلکه نقش مهمی در آگاه سازی و انتخاب راهبردهای جایگاه یابی برند در آینده برای بازارهای مصرفی ویژه ای ایفا می کند که در آنها انتخاب مکان بسیار مهم و حیاتی است.
شناسایی و ارزیابی شاخص های کارآفرینی و نوآوری شرکت های بین المللی هوشمند با استفاده از DEMATEL-ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
117 - 154
حوزه های تخصصی:
با توجه به حیاتی بودن کارآفرینی و وابستگی آن به نوآوری، این پژوهش به دنبال ارائه یک روش تلفیقی برای تخمین اولویت بندی شاخص های کارآفرینی و نوآوری با بهره گیری از روش های تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM) شامل ابعاد فردی، سازمانی و فرهنگی است. سپس در چارچوب روش فراترکیب، تلفیقی از یافته ها در قالب دسته بندی شاخص ها معرفی شد. بر مبنای روش فراتحلیل نظر خبرگان حوزه کارآفرینی و نوآوری گردآوری شد؛ همچنین به دو روش فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) و آزمایشگاه ارزیابی و امتحان تصمیم گیری (DEMATEL) فرایند ارزیابی، شناسایی وزن ها و اولویت بندی شاخص ها صورت پذیرفت. این پژوهش به وضوح نشان داد که توانایی های فردی زمینه ساز خلق نوآوری و کارآفرینی در سازمان هستند و قابلیت های سازمان باید فضا و امکانات متناسب را در اختیار فرد قرار دهد تا به این دو مهم فعلیت بخشد. مهم ترین معیارها به ترتیب انگیزه شغلی با وزن 3578/0 و آموزش و یادگیری در قالب سطح مهارت فردی با وزن 1240/0 شناخته شدند. مهم ترین گزینه که می تواند به عنوان هدف و الگو قرار گیرد، شرکت اول از سه شرکت تابعه شرکت بین المللی کیسون است که از منظر اولویت بهترین جایگاه را با وزن بالای 4498/0 به خود اختصاص داده است. شرکت های بعدی به ترتیب با وزن های 2579/0 و 2132/0 در جایگاه های دوم و سوم قرار گرفتند.
مدل منظومه ای ایجاد کسب وکارهای نوپا و نوآور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
95 - 111
حوزه های تخصصی:
کسب وکارهای نوپا و نوآور از مهم ترین کسب وکارها برای اشتغال زایی و خلق ثروت برای کشورها محسوب می شوند. برای توسعه کسب و کارهای نوپا و نوآور نیاز به وجود سیستم منظومه ای و اثربخش متناسب با ماهیت و نیازهای جامعه، برنامه های توسعه ملی و طرح ریزی و ایجاد کسب وکارها است. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی با رویکرد کیفی فرا ترکیب در چارچوب سوالات چندمنظوره تحقیق انجام شده است. باتوجه به استفاده از روش فراترکیب، در این پژوهش به بررسی مقالات و گزارش های مؤسسات مشاوره معتبر پرداخته شده است. نتایج نشان داده که مدل منظومه ای ایجاد کسب وکارهای نوپا و نوآور شامل ده عنصر کلیدی تیم کسب وکارهای نوپا و نوآور، سیاست گذاری و قانون گذاری، منابع مالی، بازار و رقبا، ایده ها، متغیرهای کلان، بسترهای مشهود و نامشهود، استقرار شرکت های بزرگ، فرهنگ کارآفرینانه و مدیریت استعدادها می شود. ابعاد و شاخص های مرتبط با هر یک از عناصر کلیدی در یافته های پژوهش ارائه شده است.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های کلان حکمرانی نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
113 - 138
حوزه های تخصصی:
حکمرانی نوآوری مربوط به نقش آفرینی دولت در نظام نوآوری است که در آن دولت باید از طریق مشارکت عمومی در سیاست گذاری، همکاری و تعامل در میان سطوح مختلف قدرت و همچنین با طراحی، تدوین و پیشنهاد اهداف واضح که امکان تدوین سیاست های لازم در زمینه نوآوری را فراهم می کند، بستر لازم را برای تحقق نوآوری فراهم آورد. اغلب مشکلات و چالش هایی که کشورها خصوصاً کشورهای کمتر توسعه یافته در زمینه نوآوری با آن مواجه هستند مربوط به حکمرانی نوآوری بوده و گام اول در بهبود وضعیت و تقویت حکمرانی نوآوری کشورها شناسایی وضعیت موجود آن ها می باشد بر همین اساس این مقاله به دنبال شناسایی و اولویت بندی شاخص هایی برای سنجش و ارزیابی حکمرانی نوآوری در سطح کلان بود که به منظور دستیابی به این هدف، ابتدا با مرور ادبیات حکمرانی نوآوری و همچنین نظرخواهی از خبرگان، شاخص هایی برای ارزیابی حکمرانی نوآوری در سطح کلان استخراج و سپس این شاخص ها را با استفاده از روش سوارا در محیط فازی وزن دهی و اولویت بندی نمود در نهایت نیز با استفاده از شاخص های اصلی حکمرانی نوآوری در سطح کلان و همچنین تحلیل سیاست های به کار گرفته شده در زمینه علم، فناوری و نوآوری، وضعیت حکمرانی نوآوری کشور ترکیه به عنوان کشوری در حال توسعه که تجربیات آن می تواند در زمینه سیاست گذاری علم و فناوری برای جمهوری اسلامی ایران مفید باشد، بررسی گردید.
تاثیر نوآوری باز بر مزیت رقابتی با نقش میانجیگری مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۹
117 - 150
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان" تاثیر نوآوری باز بر مزیت رقابتی با نقش میانجیگری مدیریت دانش " در محدوده زمانی سال1396 در شرکت داده ورزی سداد در شهر تهران است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر نوآوری باز بر مزیت رقابتی(دارای ابعاد کیفیت، کارایی، پاسخگویی و ن وآوری) با نقش میانجیگری مدیریت دانش میباشد. نوع تحقیق کاربردی،روش آن توصیفی-پیمایشی و برای گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی(پرسشنامه) استفاده شده است.جامعه این تحقیق 200 نفراز کارشناسان شرکت داده ورزی سداد بانک ملی در شهر تهران که تعداد131 نفر به عنوان نمونه جهت انجام تحقیق از طریق فرمول کوکران انتخاب شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام گرفت. در سطح آمار توصیفی از شاخص هایی چون فراوانی و درصد فراوانی؛ در سطح آمار استنباطی از روشهایی مثل همبستگی، تحلیل عاملی تائیدی و مدلسازی معادلات ساختاری انجام شده است؛ که برای این منظور از نرم افزارهای spss وlisrel استفاده شد.در نهایت نتایج نشان داد نوآوری باز نقش کلیدی در مدیریت موثر سازمانها دارد. از طریق نوآوری باز، شرکت ها می توانند مدیریت دانش را به یک دارایی تبدیل کنند که نوآوری های پایدار را که بر پایدار بودن سازمانی تاثیر می گذارد، ترویج دهد.
ارائه مدل پویای توسعه محصول جدید در حوزه فناوری های مالی نظارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تغییرات سریع امروزی و محیط بسیار نامطمئن که نیازهای مشتریان، فناوری، نیازمندی های کارکنان وضعیت جوامع، نظام های پولی، موقعیت جغرافیایی و به طورکلی همه چیز در حال تغییر است، شرکت ها نمی توانند همواره به تولید و عرضه محصولات موجود خود تکیه کنند. استراتژی توسعه محصول جدید یک فعالیت مهم است که به شرکت ها کمک می کند تا زنده بمانند و بهبودهای مستمر ایجاد کنند. لیکن اکثر سازمان ها این عوامل را ایستا در نظر گرفته و به پویایی این عوامل توجه ننموده اند. ازآنجایی که نحوه ارتباط بین عوامل مؤثر بر موفقیت توسعه محصول جدید دارای پویایی ها و بازخوردهای فراوانی است، ابزار پویایی شناسی سیستم ها، ابزار مناسبی است که از آن می توان برای تجزیه وتحلیل در این حوزه بهره گرفت. در این تحقیق در جهت شناسایی و تحلیل پویایی های عوامل مؤثر بر موفقیت توسعه محصول جدید، بر اساس پیشینه نظری و نظرات خبرگان صنعت، متغیرهای کلیدی در حوزه توسعه محصول جدید شناسایی و روابط علت و معلولی میان این متغیرها ترسیم شده است. بر این اساس سیستم موردنظر، در بانک تجارت در بازه زمانی سال های 1392 الی 1404 شبیه سازی شده است. نتایج حاصل از شبیه سازی و بررسی نشان می دهد که توجه به سیاست های در نظر گرفته شده، توسعه محصولات جدید مالی نظارتی در سازمان یادشده را بهینه می سازند.
تبیین مفهوم نقش گذاری در حسابداری و تأثیر آن در اجرای نوآوری های سازمانی، تجاری و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش گذاری حسابداری می تواند در اجرای نوآوری های سازمانی، تجاری و اجتماعی مؤثر باشد. نقش گذاری های حسابداری، فرای اعتقادات اثبات گرا در توان های نمایشی و رویکرد سازنده گرای آن، در خلق نهادهای قوی و حاکم در حسابداری، نقش مثبتی ایفا می کنند. بنابراین، با توجه به اهمیت نقش گذاری های حسابداری، این مقاله سعی در تبیین آن از منظر دانش و از منظر حسابداری، دارد. بر مبنای تحلیل علمی و فلسفی و برپایه روش شناخت تاریخی، به بررسی اصطلاح نقش گذاری و ارتباط آن با حسابداری پرداخته شده است. در این راستا، هم مطالعات انتقادی و هم مطالعات عقلایی حسابداری مورد استفاده قرار گرفته و از نظریه کُنشگر– شبکه لاتور (1987) نیز بهره گرفته شده است. پیامد نقش گذاری های حسابداری آن است که نقشی عملکردی را در گفتمان های سازمانی و مفاهیم گردآوری شده آنها ایفا می کند، زیرا حسابداری و گزارشگری با وعده هایی سروکار دارد که تحت آن این گفتمان ها و مفاهیم را برای ذینفعان و جامعه به همراه دارد. اگرچه این وعده ها اغلب مبهم هستند، اما امیدها و باورهایی را برای مقابله با محیط پیچیده و غیرقطعی که در آن این گفتمانهای سازمانی مطرح می شود، ایجاد می کند. این موضوع، در راستای ویژگی نقش گذاری های حسابداری است که منجر به کاهش پیچیدگی های محیط، ایجاد معیارهای استاندارد قابل مدیریت، از میان رفتن آشوب و ایجاد نظم و ثبات در محیط است.
اثر سیاست های دولت بر رشد نوآوری در کشورهای درحال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش نوآوری یکی از مهم ترین متغیرهای مؤثر در قدرت رقابت پذیری، رشد و توسعه اقتصادی به شمار می رود. از این روی بررسی عوامل مؤثر بر آن به منظور تحریک فرآیند توسعه واجد اهمیت درخوری است. ازجمله مهم ترین عوامل مؤثر بر رشد نوآوری می توان به سیاست های دولت اشاره کرد. این مطالعه در تلاش است با بررسی نقش سیاست های سمت تقاضای دولت بر رشد نوآوری در کشورهای درحال توسعه بین دوره 2011 تا 2015 میزان اثرگذاری دولت در این فرآیند را مورد ارزیابی قرار دهد. از این روی اثرات سیاست های پولی، مالی، تجاری و ارزی بر رشد نوآوری مورد مطالعه قرار گرفته اند. نتایج برآوردهای صورت گرفته به روش GMM بیانگر آن است که افزایش نرخ بهره، مخارج دولت و نرخ تعرفه تجاری اثر مثبت و معناداری بر رشد نوآوری طی دوره مورد بررسی داشته است. همچنین اثر انحراف نرخ ارز از مقدار حقیقی آن منفی و معنی دار برآورد شده است. ازاین روی، دولت سیاست های سمت تقاضا را باید هماهنگ با سیاست های سمت عرضه اعمال کند و با ایجاد تغییر در قیمت های نسبی عوامل تولید، تقاضا برای نوآوری داخلی را تشویق کند.
تاثیر کارآفرینی بر رقابت پذیری اقتصادی در کشورهای عضو مجمع جهانی اقتصاد: رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته(GMM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و تجارت نوین سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
107-145
حوزه های تخصصی:
عمده نگرانی های سیاست گذاران در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه رقابت پذیری ملی و چگونگی افزایش آن می باشد. هدف مطالعه حاضر، بررسی رابطه بین کیفیت فعالیت های کارآفرینانه و رقابت پذیری اقتصادی در کشورهای عضو مجمع جهانی اقتصاد (WEF) با استفاده از روش تخمین زننده گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) است. در این مطالعه 75 کشور عضو WEF در دوره 2018-2010 و برحسب مرحله توسعه اقتصادی در سه گروه اقتصادهای منبع محور، کارآیی محور و نوآوری محور گروه بندی شد ه اند. رقابت پذیری یک کشور به عنوان متغیر وابسته توسط شاخص رقابت پذیری جهانی تعریف شده است و متغیرهای مستقل شامل دو شاخص سنجش کیفیت کارآفرینی (نوآوری و کارآفرینی با انتظار رشد بالا) است و متغیرهای کنترل مجموعه ای از شش شاخص محیط کسب و کار و محیط اقتصاد کلان می باشد. نتایج به دست آمده بیانگر تفاوت های مهم و همچنین برخی شباهت ها بین کشورها است. بنابراین، برای کشورهای منبع محور، عواملی مانند نوآوری، رشد اقتصادی، نرخ تورم، نرخ مالیات و هزینه شروع کسب وکار عوامل تعیین کننده ی رقابت پذیری هستند. درخصوص کشورهای کارآیی محور، متغیرهای نوآوری، کارآفرینی با انتظار رشد بالا، رشد اقتصادی، سرمایه گذاری خارجی، نرخ مالیات و باز بودن تجاری، از عوامل تعیین کننده ی رقابت پذیری هستند و نهایتا برای کشورهای نوآوری محور عوامل تعیین کننده ی رقابت پذیری عبارتند از: نوآوری، کارآفرینی با انتظار رشد بالا، رشد اقتصادی، نرخ تورم، نرخ مالیات، بازبودن تجاری و هزینه های شروع کسب وکار. از این رو، اقدامات سیاستی برای بهبود رقابت پذیری در اقتصاد، با توجه به درجه توسعه یافتگی کشورها متفاوت است.
پیش بینی مشتری مداری و کارآفرینی گرایی بر نوآوری و عملکرد با رویکرد کارت امتیازی متوازن: مطالعه موردی در صنعت بیمه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر مشتری مداری و کارآفرینی گرایی بر نوآوری و عملکرد با رویکرد کارت امتیازی متوازن در صنعت بیمه و کشف روابط بین این متغیرها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری(SEM) است. این پژوهش با توجه به هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 300 نفر از کارکنان یک شرکت بیمه در استان تهران بوده که تعداد 100 نفر به عنوان نمونه آماری و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. جهت سنجش روایی پرسشنامه از روایی محتوا و روایی سازه استفاده شده و بر اساس نتایج مدلسازی معادلات ساختاری روابط بین متغیرهای این پژوهش مورد تأیید قرار گرفته است و میزان پایایی کل متغیرهای تحقیق برابر با 91/0 است. با توجه به نتایج به دست آمده، مشتری مداری و کارآفرینی گرایی، نوآوری و عملکرد را تحت تأثیر قرار می دهند. همچنین، نوآوری به طور مثبتی بر سطح عملکرد شرکت های بیمه تأثیر می گذارد. یافته های این پژوهش منجر به درک بهتری از مکانیسم های بازاریابی و کارآفرینی می گردد که مبنای قابل قبولی برای افزایش سطح عملکرد شرکت های بیمه ای است.