مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
توبه
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۷)
141 - 166
حوزههای تخصصی:
بنابر آموزه های اسلامی، رستگاری و رسیدن به سعادت انسان بدون غفران الهی ممکن نیست. طلب مغفرت، موهبتی است که نصیب هر شخصی نمیشود؛ زیرا آمرزش الهی اینگونه محقق میگردد که بنده بتواند با رضایت حق و اصلاح اعمالش به آن دست یابد که این کار نیز با توبه امکانپذیر است. گناهکار درصورتیکه متوجه عصیان خود شود و بداند که به حدود و قوانین الهی تجاوز کرده، وسیله مغفرت خود را فراهم میآورد. پرسشی که اینجا مطرح است اینکه آیا طلب مغفرت برای کافران، مشرکان و منافقان از دیدگاه قرآن کریم جایز است. این نوشتار که با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با روش کتابخانهای، این موضوع را بررسی کرده است، به این نتیجه میرسد که طبق آیات قرآن، کفار، مشرکان و منافقان، مشمول مغفرت الهی نمیشوند و دیگران از طلب استغفار برای آنان نهی شدهاند و این منع در برخی آیات با نفی مؤکد بیان شده است که از نهی مستقیم بالاتر است. این منع با توجه به نهی از استغفار بعد از مرگ، به طریق اولی و فحوای کلام، در زندهبودنشان هم جاری است.
توبه از دیدگاه عطار
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۳ بهار ۱۳۹۰ شماره ۷
147 - 158
حوزههای تخصصی:
عطار، عارف نام آور و شاعر بزرگ عرصه ادب فارسی است . او علاوه بر آنکه آثار گران سنگی به فرهنگ و ادب ایران عرضه کرده، دیدگاه های خاصی نیز در برخی مسائل عرفانی ارائه نموده است. او وعظ و تحقیق را با درد و سوز آمیخته و جذبات روحانی را با الفاظ لطیف بیان کرده است. در سیر تصوف و عرفان اسلامی، قرن ششم به دلیل ورود شعر به عرصه عرفان قابل توجه است و در شکل گیری این سنت ادبی، عطار مقدم شعرایی است که در این زمینه از سنایی پیروی کرده اند. بنابراین بررسی دیدگاه های خاص عطار در زمینه های مختلف عرفانی در شناختن عرفان اسلامی و ایرانی بسیار موثر است.
توبه از جمله مقام های عرفانی است که سالک در تزکیه نفس به عنوان اولین مقام باید آنرا تجربه کند. از نظر عطار، توبه دهنده حقیقی خداست و توبه مراتبی دارد . او در مثنوی های خود به توبه عام و در غزل به توبه خاص نظر دارد. نقش پیر در توبه، قابل انکار نیست، او یاور و دستگیر سالک در سلوک است، بنابراین عطار چهره دقیقی نیز از پیر در آثار خود ارائه و لزوم تبعیت مرید را از او گوشزد کرده است.
به هرحال، عطار به طور نسبتاً کامل از توبه و مراتب آن در آثار خود سخن گفته است. هر چند برخی از نظرات او منطبق با نظرات عرفای پیشین و معاصر اوست، اما در مواردی نیز تعاریفی دوباره ارائه کرده و نظراتی خاص خود دارد.
نگاه تحلیلی به نقش توبه در حدود (سرقت) و تعزیرات براساس فقه و قانون مجازات اسلامی 1392(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توبه از موضوعات مهم و مشترک میان علوم قرآنی و حقوق اسلامی است و در هر کدام نگاه اصلاحی و سعادتمندانه برای بشر، براساس آن بنا نهاده شده است. در فقه جزایی اسلام توبه، یکی از عوامل سقوط، عفو و تخفیف مجازات های حدی به جزء حد قذف می باشد. انسان براساس اصل آزادی اراده، مسوول کارهایی است که انجام می دهد. نگارنده با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، به تحلیل این موضوع پرداخته است. یافته ها حاکی از رویکرد نوین قانون گذار در قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392 در اقدام بدیعی این مفهوم ارزشمند را به صورتی قاعده مند وارد نظام کیفری ایران نموده و نظرگاه شریعت، نقش عملی توبه را در اصلاح، بازپروری و رشد معنوی انسان مجرم، بیشتر نمایان می سازد و نظام کیفری اسلام با پیش بینی نهاد توبه به عنوان یکی از عوامل سقوط مجازات، کمک شایانی در شناساندن هدف نظام کیفری خود کرده است.
نقد تقنینی- اجرائی، فلسفه کیفر مجرمین تائب در جرائم تعزیری حاکمیتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توبه ی حقیقی، زایشی مجدد است. تحول عظیم در جان شخص تائب، سبب می شود تا عالمانه و نادمانه مسئولیت خطای خویش را پذیرفته و درصدد اصلاحِ گذشته و تدارک آینده برآید. اقدام قانون گذار کیفری مبنی بر محدود نمودن تأثر نهاد توبه در سقوط قِسمی از مجازات های تعزیری حاکمیتی و عدم توانایی صدور قرار موقوفی تعقیب توسط مقامات قضایی دادسرا، مغایر با عقلانیت و معنویت مستور در سیاست جنایی اسلام و قاضی بودن مقامات قضایی دادسرا است. ابتنای تشکیلات چرخه قضایی جمهوری اسلامی ایران بر سیاست جنایی کیفر گریز اسلام، اقتضای عدم اتکای گرانیگاه واکنش کیفری بر کُنش سزا گرایی را می طلبد. لذا شایسته آن است که نهاد الهی توبه در قوانین جزائی، مسقطِ کیفر تمامی جرائم تعزیری حاکمیتی، توسط تمامی مقامات قضایی باشد. گریز از کیفر گرایی و توجه به ارزش های اخلاقی و مصالح اجتماعی در مرحله تقنین و جلوگیری از اطاله دادرسی و افزایش تراکم حجم پرونده ها در بُعد اجرایی، ازجمله اهداف اتخاذ این موضع، توسط نگارنده است.
تحلیل قضایی از تشریفات شکلی توبه در مراحل دادرسی کیفری (باتکیه بر قانون مجازات اسلامی 1392 و قانون آیین دادرسی کیفری 1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق بشر اسلامی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
29 - 54
حوزههای تخصصی:
توبه به عنوان یکی از سازوکارهای بسیار مهمی که اثر بسیار قابل توجهی بر عدم تعقیب جرم و عدم شمول حکم یا اجرای حکم کیفری، در قوانین آیین دادرسی کیفری 1392 و مجازات اسلامی1392 به رسمیت شناخته شده است.پیش بینی این نهاد بسیار مهم، در راستای تأمین اهداف اصلاح بزهکاران و همچنین کیفرزدایی از متهمانی که ندامت شان به اثبات رسیده است کارکردهای قابل توجهی می تواند داشته باشد.با این وجود، تشریفات شکلی این نهاد در مراحل مختلف قضایی، از تعقیب گرفته تادادرسی و اجرای احکام اختلاف نظرهای عملی قابل توجهی را رقم زده است.بنابر یافته های این پژوهش ،قانونگذار باتفکیک نقش توبه در جرایم مختلف در مواد 114 و 115 قانون مذکور تاثیر توبه در سقوط مجازات های حدی و تعزیری را مورد پذیرش قرار داده اما نحوه و کیفیت احراز ندامت و پشیمانی در توبه و اینکه کدامیک از مراجع قضایی اعم از دادسرا یا دادگاه صلاحیت رسیدگی به توبه را دارند به صورت دقیق و شفاف مشخص نشده است در عین حال نمی توان نوع نگرش حاکم بر هر یک از مراحل، ولو با پذیرش اختلاف در تشریفات، از همدیگر متفاوت دانست. زیرا به نظر می رسد که از اقتضائات این نهاد دور باشد و رویکرد قانونگذار ولو به نحو کلی، اما پذیرش این تشتت عملی نباشداز این رو مقاله حاضر در مقام ترسیم ابعاد توسل به این نهاد در مراحل مختلف قضایی در مقام یکسان سازی و حل اختلاف نظری های قابل طرح و همسو نمودن رویکرد قضایی با خواست های مبنایی فقهی قانونگذار برمی آید.
تاثیر «توبه» در سقوط مجازات شرعی
منبع:
تأمل سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۹
17 - 36
حوزههای تخصصی:
توبه یکی ازمسائل مهم معارف اسلامی وازتاسیس های حقوق جزای اسلام است که برای اصلاح مجرم وخطاکار درنظرگرفته شده است و یکی از زیر بناهای اصلاح جامعه و پشتوانه ای عظیم تربیتی است،و بر این اساس یکی از زیر ساخت های مهم فقه اجتماعی و جزائی را تشکیل می دهد بنابراین در مقاله حاضر تلاش شده به توبه و نقش آن در رفع محکومیت کیفری باذکر دلائل قرآنی، روایی و نظرات فقهای عظام درباره حدود و تعزیرات پرداخته شود بنابراین در نوشته حاضر بعد از تبیین کلیات و مفهوم شناسی، ابتدا به آثار توبه در سقوط مجازات شرعی قبل از اثبات جرم پرداخته شده است و در مرحله بعدی به آثار توبه در سقوط مجازات شرعی بعد از اثبات جرم توسط اقرار یا بینه پرداخته شده و در نهایت به بررسی محدوده اختیارات امام(ع) در عفو و اجرای حدود و تعذیرات اشاره شده است.درپایان چنین نتیجه می گیریم که باید به توبه متهم توجه خاص شود، تا مجرمان مشمول این امتیاز الهی شوند و هم در اجتماع شاهد کاهش تعداد خطا کاران باشیم از سویی( اثر توبه) در مورد مجرمان اصلاح بیشتر آنان را در پی خواهد داشت.
چرایی منع از استغفار برای مشرکان، کفار و منافقان در قرآن کریم
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸)
141 - 166
حوزههای تخصصی:
بنابر آموزه های اسلامی، رستگاری و رسیدن به سعادت انسان بدون غفران الهی ممکن نیست. طلب مغفرت، موهبتی است که نصیب هر شخصی نمی شود؛ زیرا آمرزش الهی این گونه محقق می گردد که بنده بتواند با رضایت حق و اصلاح اعمالش به آن دست یابد که این کار نیز با توبه امکان پذیر است. گناهکار درصورتی که متوجه عصیان خود شود و بداند که به حدود و قوانین الهی تجاوز کرده، وسیله مغفرت خود را فراهم می آورد. پرسشی که اینجا مطرح است اینکه آیا طلب مغفرت برای کافران، مشرکان و منافقان از دیدگاه قرآن کریم جایز است. این نوشتار که با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با روش کتابخانه ای، این موضوع را بررسی کرده است، به این نتیجه می رسد که طبق آیات قرآن، کفار، مشرکان و منافقان، مشمول مغفرت الهی نمی شوند و دیگران از طلب استغفار برای آنان نهی شده اند و این منع در برخی آیات با نفی مؤکد بیان شده است که از نهی مستقیم بالاتر است. این منع با توجه به نهی از استغفار بعد از مرگ، به طریق اولی و فحوای کلام، در زنده بودنشان هم جاری است.
مطالعه تطبیقی سرگذشت آدم (ع) در قرآن و عهدین
دیدگاه قرآن کریم و کتاب مقدس عهدین در رابطه با سرگذشت آدم (ع) و حوا به رغم داشتن نقاط و مباحث مشترک، دارای اختلافات اساسی است. کتاب عهدین خلقت آدم را دو مرحله آفرینش از خاک و دمیده شدن روح در بینی او می داند. عهدین به سرگذشت آدم یک نگاه مادی گرایانه دارد. در سرگذشت آدم حتی خدای معرفی شده در داستان، انسان وار، محدود و دروغگو و زودرنج است. در ارتباط با خلقت حوا در این کتاب آمده که از دنده چپ آدم خلق شده است هم چنین عامل فریب آدم، حوا بوده که او خود توسط موجودی به نام مار فریب خوده است. قرآن کریم نیز برای آدم دوساحت جسم و روح قائل است. آدم در آیات قرآن دارای امتیازاتی هم چون برتری علمی و مسجود ملائک است. به مبحث توبه و طلب استغفار آدم و حوا نیز اشاره شده که در عهدین مطلبی در این رابطه بیان نشده است.
امکان سنجی صیرورت عدالت بر مبنای تسجیل احراز توبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توبه در ضمیر خود، مشتمل بر پیامدهایی است که ماحصل آن در نگرش فقهی حقوقی، تأثیر بسزایی دارد. تأثیرگذاری این مفهوم در صیرورت احکام، وابسته به طرق احراز آن می باشد؛ زیرا نمی توان اذعان داشت که به صِرف ادّعای توبه، نتایج این مطلوب حاصل گردد. چالشی که در دست تحلیل است، پردازش به این موضوع است که پس از احراز توبه مرتکب، صلاحیّت بازگشت عدالت در او نمایان می گردد؟ این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است نشان می دهد از آنجا که توبه واقعی، صیرورت در ذات شخص را اقتضا دارد پس می توان بازگشت عدالت شخص را به عنوان اثری مطلوب در هر آن چه عدالت، شرط ضروری آن است، نتیجه گرفت. این صیرورت صفت فسق به عدل، با تبعیّت احکام از مصالح و مفاسد واقعی، تبعیّت حکم از موضوع، قاعده دفع ضرر محتمل، قاعده حسن و قبح عقلی و تبدیل سیّئات به حسنات، به اثبات می رسد. البته بازگشت عدالت و پذیرش ادلّه صیرورت، مشروط به احراز توبه حقیقی از جانب مدّعی توبه می باشد؛ بدین معنا که هر ادّعای توبه ای را نمی توان مشمول آثاری همچون بازگشت عدالت دانست بلکه توبه شخص باید نزد مقامات ذیصلاح، احراز گردد؛ لذا ارائه راهکارهای احراز توبه برای هریک از جرم های ارتکابی، خلأیی قانونی است که واکاوی این مهم، امری الزامی است.
مفهوم شناسی توبه
منبع:
مناهل سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ شماره ۱
3-24
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات اخلاقی پر بسامد در منظومه معارف اسلامی، توبه است. هدف پژوهش حاضر آن است که این موضوع اخلاقی را مفهوم شناسایی کند؛ تا از این رهگذر بتوان تفسیر دقیق تری از آیات و روایات، و نیز سبک زندگی مورد نظر اسلام برای مسلمانان ارائه نمود. یافته های پژوهش حاضر آن است که توبه گام بعد از استغفار است و ترکیبی است از پشیمانی از انجام گناه، به همراه بازگشت از انجام فعل قبیح و تدارک آنچه از بین رفته است در حالی که تائب قصد کرده به هیچ وجه آن عمل را تکرار نکند. این مفهوم گرچه در پژوهش های بسیار مورد تدقیق نظر دانشیان علوم قرار گرفته، اما پژوهشی که به مفهوم شناسی توبه، آن هم به صورت کارا و دارای متد علمی که از آن به مفهوم شناسی مفاهیم دینی یاد می شود پرداخته باشد، طبق فحص نگارنده تا کنون یافت نشده است. روش گردآوری اطلاعات در نوشته حاضر، کتابخانه ای و روش نگارش آن، توصیفی تحلیلی می باشد.
تحلیل تفسیر روایی آیه 37 سوره مبارکه بقره از دیدگاه فریقین
خداوند نام اهل بیت پیامبر صلی الله وعلیه و آله و سلم را به طور صریح در قرآن نیاورده است، و با بیان مفاهیم کلی، تبیین آیات درباره مناقب و حقوق اهل بیت را به عهده پیامبرش نهاد تا یکی از راه های آزمون این امت هموار شود و جوهره ایمان آنان در فرمانبرداری یا نافرمانی از پیامبر خدا آشکار گردد. پیامبر خدا بدون هیچ مدارا و کوتاهی این وظیفه مهم را درباره تفسیر آیات قرآن، از جمله، آیه37 بقره به انجام رسانید. سخن پیامبر در تفسیر این آیه، از تفاسیر روایی الدرالمنثور، القرآن العظیم ابن ابی حاتم از اهل سنت و البرهان و نورالثقلین از شیعه مورد بررسی قرار گرفت. در این تفاسیر، برخی از روایات معصومین علیهم السلام در توسل آدم به رسول خدا اشتراک دارند؛ و بعضی دیگر از توسل به پنج تن آل کساء سخن گفته اند؛ و روایاتی دیگر از اهل بیت، توسل به چهارده معصوم را مطرح می کنند. یافته های این تحقیق نشان می دهد، با توجه به این که استقبال با کلمات، سبب توبه حضرت آدم و همسرش علیهما السلام شد، در نتیجه این کلمات واسطه میان آدم علیه السلام و خدا قرار گرفته اند و آدم با توسل به این ها، به درگاه الهی عذر آورد. پس باید شأن این واسطه ها از آدم علیه السلام برتر باشد تا صلاحیت شفاعت آدم را داشته باشند. در نتیجه باید اینان از مقربان انسانی برتر از آدم علیه السلام باشند. این مسأله حتی در کتب تفسیری اهل سنت هم بیان شده چرا که روایاتی را مطرح می کنند که آیه درباره فضائل معصومین است و از این جهت می توان دیدگاه شیعه و اهل سنت را به هم نزدیک کرد.
بازپژوهی فقهی پذیرش توبه در زنای به عنف؛ با تکیه بر مفهوم و معیارهای تمییز حق الله یا حق الناسی بودن جرائم
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
توبه یکی از نهادهایی است که درجرایم حق الهی بسیار تأثیرگذار است. این نهاد در برخی جرایم اگرچه ممکن است بار گناه و عذاب اخروی را زایل کند، اما مسقط حد نیست. یکی از این جرایم، زنای به عنف است که از جرایم علیه شخصیت معنوی و تمامیت جسمانی است. این جرم آسیب های جدی به زنان جامعه وارد می نماید به نحوی که شخص بزه دیده، مستقیماً از این جرم صدمه دیده و به طور غیرمستقیم جامعه آسیب می بیند. به همین علت است که این جرم را برخلاف نظر غالب (و نظر قانونگذار در ماده 114ق.م.ا) می بایست از جرایم حق الناس تلقی کرده و لذا توبه را در آن قابل پذیرش ندانست؛ دلایل این موضوع را نیز اولاً با قیاس (قیاس اولویت) از جرم قذف می توان دریافت داشت که در آن اجرا یا عدم اجرای حد دردست بزه دیده بوده، چراکه او مستقیماً در این تجاوز دچار آسیب شدید روحی و جسمی شده است. بنابراین قربانی باید درباره مجازات یاعدم مجازات متجاوز تصمیم گیری کند، یعنی می تواند تقاضای اجرای حد کند یا او را عفو نماید. پس گذشت بزه دیده، شرط لازم سقوط حدزنای به عنف (قتل) می باشد. دلیل دوم حق الناسی بودن جرم زنای به عنف را از توجه به اطلاق روایات می توان به اثبات رساند که در آنها توبه متجاوز متصور نشده و نظر برخی فقهای معاصر نیز مؤید آن است.
مطالعه تطبیقی اصل فردی کردن مجازات ها در فقه جزایی اسلام و حقوق ایران با نگاهی به تحولات قانون مجازات اسلامی
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
67 - 82
حوزههای تخصصی:
اصل فردی کردن مجازات ها که به عنوان تأسیسی نوین در حقوق کیفری غرب شناخته می شود، در فقه جزایی اسلام دارای سابقه ای طولانی است. این اصل در حقوق عرفی، محصول توجه قانون گذاران به شخصیت مجرم و از دستاوردهای اواخر قرن نوزدهم می باشد. به موجب این اصل، مجازات باید بر شخصیت مجرم و شرایط ارتکابیِ جرم وی منطبق باشد. اسلام از ابتدای تشریع مبانی کیفری خویش، اجرای اصل فردی کردن مجازات ها را در نهاد ها و مراحل گوناگون، پیش بینی نموده و تدابیر لازم را در راستای توجه به شخصیت بزه کار به کار بسته است. این اصل که در قوانین کیفری ایران از بدو قانون گذاری تا به حال مورد توجه بوده، در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 نیز به طرز گسترده تری، مورد پیش بینی قانون گذار قرار گرفته است. لذا، در این مطالعه تطبیقی، ضمن تبیین جایگاه و مبانی فقهی- حقوقیِ این نهاد مترقی، اقدامات صورت پذیرفته در قانون مجازات اسلامی 1392، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته تا ضمن برشمردنِ موارد مثبت و نوآوری ها در قالب نهادهای جدیدی چون تعویق صدور حکم و ... و با ارایه پیشنهاداتی نظیر به کارگیریِ تأسیساتی چون نهاد شفاعت و توبه، ایرادات و نواقص قانون مزبور نیز به منظور اصلاحات بعدی قانون گذار، مشخص گردد.
کیفرزدایی از جرائم جنسی در حقوق کیفری ایران تجلی حقوق بشر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق بشر اسلامی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۲
139-154
حوزههای تخصصی:
حقوق بشرحقوقی است که از تولد انسان محقق می شود و مستقل از حکومت هاست در نظام کیفری اسلام علاوه بر اینکه بر جنبه بازدارندگی مجازات ها تاکید شده، به ویژه در جرایم جنسی که به حدود الهی معروف هستند سخت گیری های زیادی شده است، اما جلوه های فراوانی از کیفرزدایی نیز مشهود است که می توان آنها را به عنوان جلوه های حقوق بشری در این کیفرها برشمرد. مواردی چون تعدد شهود یا کیفیت خاص شهادت و اقرار و نیز امکان توبه در شرایط خاص، حاکی از توجه قانون گذار به شخصیت انسانی مجرم و حقوق انسانی وی می-باشد و از طرفی حفظ حقوق مادی و معنوی بشر در کیفر زدایی جرایم جنسی مشهود است چون حفظ کرامت انسانی و آبروی انسان در آن لحاظ و از طرفی رعایت حریم خصوصی برای امنیت بخشی اجتماع مورد مداقه واقع شده است. در این نوشتار پس از بررسی و تتبع در متون فقه جزایی و آرای فقها به این نکته دست یافتیم که اگر چه در نحوه مجازات ها شدت عمل وجود دارد ولی با توجه به دشواری اثبات اینگونه جرایم و شرایط خاص آن و نیز مواردی چون پذیرش توبه در شرایط خاص، هدف، بازدارندگی و توبه ی شخص مجرم و تربیت پذیری مجرم و جامعه بوده است. کلید واژه ها: حقوق بشر، جرائم جنسی، توبه، کیفرزدایی.
جایگاه نهاد توبه درسقوط مجازات حد از منظر فقه و قانون
منبع:
فقه و حقوق نوین سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
28 - 47
حوزههای تخصصی:
مسئله توبه، یکی از آموزه های تربیتی واخلاقی ومهم قران کریم و روایات اسلامی است ودر شرع مقدس اسلام از جایگاه ومنزلت ویژه ای برخوردار است . حقیقت توبه ،بازگشت انسان به سوی خداست، وواکنشی است از سوی انسان به رفتارناشایست خویش که عمر خود را در معصیت الهی صرف نموده است.انجام این عمل ،اختیاری وارادی است واز نظر شرع وعقل ،واجب وضروری است وتاخیرش جائز نیست . اخیراً در حقوق کیفری ایران، نیز به تاسی از منابع فقهی نهاد توبه برای جلوگیری از تکرارجرم واصلاح مجرمین قانون گذاری شده ودر فصل یازدهم بخش دوم قانون مجازات اسلامی مصوب 92 به آن پرداخته شده است . در این مقاله به مفهوم واهمیت وآثارونقش توبه درسقوط مجازات حد از منظر فقه وقانون ونیزبه نظرات ودیدگاه های فقهای مشهور پرداخته شده است. امید است که مورد توجه ومطالعه دانشجویان محترم وسایر علاقمندان قرار گیرد .
استصحاب و آثار آن در حقوق مدنی و قانون مجازات اسلامی با رویکردی به دیدگاه های امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مباحث مهم اصول فقه، اصول عملیه است و اصل استصحاب در میان این اصول از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در این مقاله تلاش شده به بررسی استصحاب و آثار آن در حقوق مدنی و قانون مجازات اسلامی با رویکردی به دیدگاه های امام خمینی پرداخته شود. مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و از روش کتابخانه ای استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: اصل استصحاب به عنوان یکی از اصول عملیه پذیرفته شده در منابع فقهی و اصولی معتبر می باشد. استصحاب از ماده صحب به معنای مصاحبت و به همراهی طلبیدن کسی یا به همراه داشتن چیزی است. و در اصطلاح فقه عبارت است از حکم به بقا چیزی که در زمان سابق یقینی و محقق بوده و در زمان حاضر مورد تردید قرار گرفته است. از دیدگاه امام خمینی (ره)، استصحاب یک اصل شرعی است که به منظور حفظ واقع که یقین سابق طریق وکاشف از آن است، وضع شده است. مطابق با اصول قانون اساسی می توان در صورت فقدان حکم مسئله می توان به این اصل استناد نمود. نتیجه گیری: در مباحث مربوط به حقوق مدنی ازجمله مباحث بیع، خیار و نکاح از اصل استصحاب استفاده شده است. در قانون مجازات ایران نیز استصحاب مبنای بسیاری از احکام قانونی قرار گرفته است که از آن جمله می توان به احکام مقرر در مورد استصحاب عدم مسلوب الاختیار بودن و عدم بلوغ و افاقه و عدم کفر و توبه اشاره کرد.
تبیین عقلانی آموزه «توبه» در اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
111 - 134
حوزههای تخصصی:
تبیین عقلانی آموزه های دینی سهم به سزایی در دفاع از دین و تثبیت و تعمیق باورهای دینی دارد. آموزه توبه از جمله باورهای دینی است که نیازمند تبیین عقلی می باشد. توبه از آموزه های مهم ادیان و بسیار مورد توجه دین مبین اسلام است. عمده مباحث در باب توبه ناظر به بُعد اخلاقی و اجتماعی توبه است، اما کمتر به این آموزه از منظر عقلی و با رویکرد کلامی نگریسته شده است. از جمله مباحث کلامی در باب توبه، چیستی و چگونگی توبه در نسبت آن به خداوند است. توبه انسان به معنای بازگشت از گناه و بازگشت به خدا می باشد، اما توبه خداوند که در آیات و روایات فراوان به چشم می خورد می تواند چه معنایی داشته باشد؟ آیا این اسناد حقیقی است؟ آیا توبه خداوند را هم می توان به معنای بازگشت دانست؟ در صورتی که این گونه باشد، معنای بازگشت خداوند چیست؟ آیا نسبت بازگشت به خدا مستلزم تغییر در اراده الهی نخواهد بود؟ در این نوشتار، پاسخ پرسش های مذکور با روش توصیفی، تحلیلی و با بررسی چیستی توبه و کاربرد آن در مورد خداوند با محوریت دیدگاه علامه طباطبایی پیگیری شده است و بر این اساس، تبیینی عقلی از این آموزه اسلامی ارائه شده است.
رفتارشناسی واژه در زبان عرفانی (مسیری در تحلیل فرآیند شکل گیری زبان عرفانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل فرایند شکل گیری زبان عرفانی با توجه به سرچشمه اصلی آن یعنی قرآن، ساحت پژوهشی مهم و تازه ای است که به دلیل تنوع و وسعت متون عرفانی، پژوهش های بنیادین و خلاقانه ای را می طلبد که بتوانند در کشف ابعاد پنهان این زبان راهگشا باشند. بنابراین هدف این پژوهش ارائه یک الگوی پیشنهادی تازه برای تحلیل فرایند شکل گیری زبان عرفانی است که با عنوان رفتارشناسی واژه معرفی می گردد. رفتارشناسی واژه که به تحلیل تغییرات معنایی واژه های قرآنی در متون تعلیمی عرفانی می پردازد، گامی در جهت تحلیل خلاقانه فرایند شکل گیری زبان عرفانی است. الگوی رفتارشناسی واژه، با بهره گیری از مزیت های نظریه میدانی 1 کرت لوین 2 در روان شناسی و نظریه ایزوتسو، شکل تازه ای از تحلیل زبان عرفانی را پدید می آورد. نظریه میدانی لوین به سبب توجه به تأثیرات محیطی بر رفتار 3 و نظریه ایزوتسو به دلیل توجه به تأثیر مستقیم قرآن بر عرفان و تصوف اسلامی و مبحث معنی اساسی و معنی نسبی در این پژوهش کارآمد ند. دستاورد پژوهش آن است که رفتارشناسی واژه را به عنوان راهی تازه در جهت تحلیل زبان عرفانی ارائه می کند.
قلمرو زمانی توبه در تعزیرات؛ با تأکید بر رأی وحدت رویه شماره 813 هیئت عمومی دیوان عالی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ضرورت اهتمام به سیاست های قضازدایی و حبس زدایی در نظام حقوقی، نهاد توبه می تواند ابزاری کارآمد جهت کاهش جمعیت کیفری زندانیان باشد. قانون گذار در سال 1392 برای نخستین بار اقدام به قاعده گذاری عام درخصوص اثربخشی توبه در سقوط یا تخفیف مجازات ها نمود و به تبع آن تأثیرگذاری توبه در جرایم مستوجب تعزیر را مورد حکم قرار داد. با در نظر گرفتن تغییرات قانونی و تصویب ماده 115 قانون مجازات اسلامی، پرداختن به قلمرو زمانی توبه و مقاطعی که می توان از این نهاد استفاده کرد، حائز اهمیت است. در این مقاله با روشی توصیفی تحلیلی و با رویکردی انتقادی به رأی وحدت رویه شماره 813 هیئت عمومی دیوان عالی کشور درخصوص زمان پذیرش توبه، این ادعا به اثبات می رسد که بر اساس مبانی فقهی و قانونی، نه تنها پیش از اثبات جرم، در همه جرایم تعزیری توبه متهم مسقط مجازات می باشد، بلکه پس از اثبات جرم و حتی در زمان تحمل کیفر نیز، می توان از این نهاد استفاده کرد و پذیرش نهاد توبه در تعزیرات مقید به محدودیت های موجود در جرایم مستوجب حد نمی باشد.
تفاوت معنی شناختی واژگان "توبه" و "إنابه" در صحیفه سجادیه بر پایه روابط همنشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو واژه "توبه" و "إنابه" از واژگان کلیدی در نظام دینی و به تبع آن گفتمان معصومان' می باشد که با توجه به نقش برجسته ی آن در ندامت از گناه و رجوع به مسیر الهی از ارزش والایی جهت تعمق در مفهوم شناسی و کاربست صحیح آن در نظام هستی برخوردار است. بررسی معنی شناختی این دو واژه به ظاهر هم معنی بنابر روابط همنشینی، به کاربست هر واژه در موقعیت خاص و ظرافت های معنایی نهفته در هر یک اشاره دارد که نقش جایگزینی واژگانی این جفت واژه را از بین خواهد برد. پژوهش حاضر بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی پس از مفهوم شناسی لغوی این دو واژه به ارتباط معنایی واژگان "توبه" و "إنابه" با واژگان هم نشین در متن صحیفه سجادیه اشاره داشته و در این میان با تحلیل موردی برخی روابط همنشینی، به میدان معنایی هر واژه و ظرافت های ممیِّزانه آن بپردازد؛ رهیافتهای حاصل آنکه واژه توبه در متن مذکور، در پی روابط همنشینی با واژگانی مانند "نَدَم"، "دعاء"، "معصیه"، "عفو" و "ضمایر عائد إلی الله"، مفاهیمی ویژه مانند "ندامت"، "فراخوانی خداوند و عبادت"، "ترک معصیت"، "حبط گناهان و فرجام خوش" و در نتیجه "سیر إلی الله" را مطرح می سازد و واژه "إنابه" نیز در پی همنشینی با "واژگانی همچون "معصیه"، "طاعه" و ضمایر ارجاعی به "الله"، ظرافت های معنایی خاصی همچون "تداوم ترک ارادی معصیت"، "بندگی خالصانه" و در نتیجه "سیر إلی الله" را تجلی داده است. با توجه به این خوانش، لوازم اولیه در این دو واژه از تفاوت برخوردار بوده چنانچه ندامت لازمه توبه و ترک معصیت لازمه انابه بوده و همین امر افزون بر معانی مشترک، ظرافت های معنایی ممیزانه ای را فراهم می آورد؛ مهم آنکه برآورد معنا بر اساس این سازوکار زبانی، مدلی روشمند به شمار آمده که از جایگزینی غیرنظام مند واژگان می کاهد و از عدم ترادف کامل واژگان سخن می گوید و فهم صحیح از واژگان و مراد اصلی خالق اثر را فراهم می آورد.