مطالب مرتبط با کلیدواژه

جامعه شناختی


۴۱.

شناسایی عوامل موثر جامعه شناختی بر اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی در جمهوری اسلامی ایران بین سال های 1400-1392 در راستای برنامه ریزی منطقه ای و توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه شناختی سیاست های اقتصاد مقاومتی جمهوری اسلامی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۶۹
هدف تحقیق بررسی جامعه شناختی اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی در جمهوری اسلامی ایران بین سال های۱۳۹۲- ۱۴۰۰می باشد. پژوهش حاضر به روش کیفی انجام شده است و رویکرد کلی پژوهش توسعه ای و قیاسی-استقرایی و از لحاظ استراتژی نیز پیمایشی است. جامعه آماری مورد نظر را خبرگان اساتید و کارشناسان جامعه شناسی و اقتصاد اسبق ، فعلی و همچنین خبرگان تشکیل می دهند. در مرحله اصلی تحقیق کیفی که از روش گروه کانونی استفاده می شود، ابتدا تعداد 6 نفر صاحبنظر در بحث گروه کانونی مشارکت داده شدند اما چون مفاهیم کافی بر اساس نظرات کارشناسان استخراج نگردید به همین منظور تعداد مصاحبه شوندگان جهت دستیابی به اشباع نظری به تدریج به 10 نفر افزایش یافت. روش نمونه گیری ، انتخاب نمونه ای تحقیق در پژوهش های کیفی از نوع غیر احتمالی و هدفمند و از روش نمونه برداری زنجیره ای یا گلوله برفی در شناسایی و انتخاب کارشناسان کلیدی می باشد . نتایج حاصل از تحلیل تحلیل سوالات مصاحبه با خبرگان با استفاده از نرم افزار MAXQDA نشان می دهد که از میان 235 شاخص (گویه) موجود، 3 مؤلفه اصلی و 11 مولفه فرعی و به شرح فوق چون پیامدهای بازنگری(ایجاد امنیت و ثبات اقتصادی،مقاومت در برابر تحریم ها،امنیت شغلی ،تشویق به سبک زندگی اسلامی)؛ نقش دولت ها(افزایش امنیت شغلی نیروی کار، ایجاد امنیت و ثبات اقتصادی، تقویت روحیه مقاومت در برار تحریم ها، تشویق مردم به سبک زندگی اسلامی)؛ مهمترین عوامل دستیابی به اهداف اجرای ساست های اقتصاد مقاومتی(ایجاد امنیت و ثبات اقتصادی، تقویت روحیه مقاومت.
۴۲.

تبیین جامعه شناختی چالش ها و فرصت های مرتبط با مدارای اجتماعی شهروندان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه شناختی چالش ها فرصت ها مدارا مدارای اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۵۵
مدارای اجتماعی مفهوم بنیادینی در حوزه تعاملات اجتماعی بشمار می آید و چنانکه برخی متفکرین تأکید کرده اند، تعاملات سازنده و مثبت، شالوده فرایندهای اجتماعی است که در صورت نبود آن، جامعه با مشکلات اساسی روبرو خواهد شد و افراد، تنها راه مقابله با تفاوت ها را خشونت خواهند دانست. به همین دلیل مدارای اجتماعی در شهر تهران که اکثر قومیت های کشور با مذاهب و سلیقه های متفاوت در آن سکونت دارند، مورد بررسی قرار می گیرد.  روش تحقیق پیمایش بوده و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را شهروندان 18 تا 70 ساله شهر تهران در بر می گیرد که تعداد 384 نفر از این جمعیت به شیوه نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای و متناسب بر اساس طبقه بندی مناطق شهرداری تهران و با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد مدارای اجتماعی و پرسشنامه های محقق ساخته استفاده شده است که با نرم افزار spss21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.  نتایج حاصل از ضریب همبستگی و سطح معنا داری پیرسون نشان داد که هر چند بین متغیرهای دینداری، اعتماد اجتماعی، ارزش های ابراز وجود و احساس امنیت اجتماعی به عنوان فرصت های مرتبط با مدارای اجتماعی رابطه معنا دار و مستقیمی وجود دارد اما بین فردگرایی و جزم اندیشی شهروندان به عنوان چالش های مرتبط با مدارای اجتماعی، رابطه معناداری ملاحظه نگردید که این می تواند مدارای اجتماعی شهروندان را در معرض تهدید قرار دهد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که متغیرهای دینداری با ضریب بتا (169/0)، اعتماد اجتماعی (105/0)، ارزش های ابراز وجود (152/0) و احساس امنیت (123/0)، قوی ترین پیش بینی کننده های مدارای اجتماعی در بین شهروندان شهر تهران هستند.
۴۳.

آزادی در هندسه معرفتی رهبران انقلاب اسلامی

کلیدواژه‌ها: آزادی جامعه شناختی نوگرایی سکولاریسم اقتدارگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۵۹
بدون تردید یکی از آرمان های انقلاب اسلامی ایران، دستیابی به آزادی و متفرعات آن بود. این آرمان که سهم قابل توجهی در شعارهای این انقلاب داشت، بیشتر به وضعیتی سلبی اشاره می نمود که در آن استبداد و وابستگی به قدرت های بیگانه از میان رفته باشد. اما آنچه به تدریج در سال های پس از پیروزی انقلاب اهمیت یافت، جنبه های ایجابی آزادی بود که تصویر روشنی از آن وجود نداشت. اینکه آزادی در ذیل حکومت اسلامی چه مفهومی می یابد و سرنوشت متفرعات آن، مثل آزادی عقیده و بیان چه می شود؟ محدودیت ها و موانع آن، چه تمایزی با عرف جهانی دارد؟ و بالاخره اینکه الگوی این حکومت در ترسیم »وضعیتی آزاد« چیست؟ مهم ترین پرسش هایی بودند که فراروی انقلابیون قرار می گرفت؛ انقلابیونی که نه تجربۀ زیستن در حکومت دینی داشتند و نه هم علاقه مند به تکرار مدنیت جدید در تجربۀ جدید خود در حکومت دینی بودند. این نوشتار با استفاده از تمایز میان روشناسانه مفهوم« Concept و »برداشت« Conception تلاش می کند به این گونه سوالات از منظر برخی از متفکرین انقلاب اسلامی پاسخ روشنی دهد و برداشت آنان از آزادی را تبیین نماید. بی تردید، تبیین نگرش آنان به آزادی به دلیل ابتنای پاره ای از مبانی حکومت دینی بر بر آراء آنان اهمیت بسیاری دارد و می تواند در ترسیم قوانین و سیاست های مربوط به آزادی های سیاسی و اجتماعی تاثیر بسزایی گذارد.
۴۴.

تحلیل جامعه شناسی مشارکت شهروندان در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری محله جوادیه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازآفرینی شهری بافت فرسوده جامعه شناختی شهر تهران مشارکت شهروندان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۳۵
مقدمه با رشد و گسترش شهرها طی زمان، شکل شهری و جمعیتی آن نیز تغییر می یابد. محدوده های شهری دیگر توان پاسخ گویی به رشد جمعیت را ندارند. از این رو، رفته رفته برخی از محدوده های شهری رشد بیمارگونه ای می یابند و برخی دیگر نیز فرسوده می شوند. فرسودگی یکی از مسائل مربوط به فضای شهری است که نابسامانی، عدم تعادل، عدم تناسب و بی قوارگی را به دنبال دارد. از این رو در راستای سیاست های توسعه ای، مدیران شهری بر پایه حفظ کالبد شهر، ایمن سازی و استحکام بخشی به شهرها باید تدابیری را اتخاذ کنند. از تدابیر توسعه ای در این زمینه می توان به بازآفرینی شهری اشاره کرد. بازآفرینی شهری نوعی دید جامع و یکپارچه است که با مجموعه اقداماتی به حل مسائل مربوط به شهر و از جمله فرسودگی شهری می پردازد. شناخت و بررسی روابط میان ویژگی های کالبدی و واکنش های اجتماعی، بهبود وضعیت اقتصادی و افزایش کیفیت زندگی، استفاده بهینه از زمین های شهری و ممانعت از توسعه بی رویه شهرها، اهمیت نقش گروه های اجتماعی مختلف و نیروهای محلی، توجه به محیط زیست و غیره از جمله مواردی است که در برنامه های بازآفرینی مد نظر قرار می گیرد. در این نوع برنامه ها حضور و نقش مردم حائز اهمیت است. به بیانی، مشارکت شهروندان می تواند نقش تسهیل کننده ای در برنامه های بازآفرینی داشته باشد. بدون مشارکت مردم اجرای برنامه های بازآفرینی برای مدیران شهری دشوار خواهد بود و هزینه های هنگفتی را نیز به همراه خواهد داشت. از این رو، مقاله حاضر با توجه به اهمیتی که مشارکت شهروندان در برنامه های بازآفرینی دارد، قصد دارد فرایند جامعه شناختی مشارکت شهروندان در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری را بررسی کند. با شناسایی مؤلفه های جامعه شناختی مشارکت، علاوه بر کاهش هزینه های مدیریت شهری، می توان با بهره مندی از قدرت مشارکت محلی، برنامه های بازآفرینی را با سرعت و کیفیت بیشتری اجرایی کرد. این امر موجب تسهیل در مدیریت شهری، بهبود و توسعه فضای شهری و در نتیجه، افزایش کیفیت زندگی در بافت های فرسوده خواهد شد. مواد و روش ها بر مبنای هدف و سؤال پژوهش، روش تحقیق کیفی برای این مقاله به کار برده شد. با توجه به اینکه در مقاله حاضر توصیف های استدلالی و کشف معناها و تعبیرهای کنشگران اجتماعی به عنوان مشارکت کنندگان در بازآفرینی بافت های فرسوده اهمیت دارد، روش تحلیل در این پژوهش، کیفی است. برای مطالعه بخش مشارکت (ساکنان بافت های فرسوده) از روش گروه مبتنی بر بحث یا گروه متمرکز (FGD) و در بخش برنامه های بازآفرینی، روش مصاحبه های باز و نیمه باز با متخصصان و کارشناسان استفاده شد. برای نمونه گیری ابتدا نقشه بافت فرسوده تهیه و مشخصات معابر محله جوادیه اعم از بزرگراه ها، خیابان های اصلی، فرعی، کوچه ها و بن بست ها استخراج شد. بر این اساس، از مجموع 6951 پلاک موجود در محله جوادیه 1404 پلاک نوسازی (بازآفرینی) شد و تعداد 5547 پلاک نیاز به نوسازی داشت. سپس با روش نمونه گیری خوشه ای نمونه های مورد نظر از میان پلاک های شناسایی شده نیازمند نوسازی (بازآفرینی) جمعیت نمونه انتخاب شدند. بر حسب نمونه گیری به قید قرعه دو دسته انتخاب، و از میان آن ها دو گروه 12نفری از ساکنان پلاک های بافت فرسوده محله جوادیه برای شرکت در جلسات گروه متمرکز انتخاب شدند. از میان کارشناسان و متخصصان نیز بر حسب آشنایی، تخصص و احاطه بر وضعیت بافت های فرسوده از جمله شهردار، معاون، مدیر، کارشناس و تسهیل گر انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه باز (به صورت پرسش و پاسخ) صورت گرفت. برپایه اهداف، سؤال اصلی و مدل تحقیق، سؤالات گروه متمرکز و مصاحبه ها تنظیم شد. دو جلسه گروه متمرکز با گروه هایی 12نفری طی حدود 45 تا 60 دقیقه برگزار و نتیجه جلسات مکتوب و پیاده سازی شد و مطالب مورد نیاز استخراج و دسته بندی شد. با استفاده از اطلاعات استخراج شده به سؤال اصلی پژوهش پاسخ داده شد. برای کشف بهتر روابط بین داده ها با نرم افزار MAXQDA تحلیل کیفی مصاحبه انجام شد. پاسخ ها به سؤالات تحقیق با نتایج نرم افزار جمع بندی و نتیجه گیری صورت گرفت. با استفاده از نتایج حاصل از جلسات گروه متمرکز و مصاحبه ها، مدل مشارکت و چالش های آن در محله جوادیه مشخص و مدل پیشنهادی برای جلب و افزایش مشارکت ارائه شد. یافته ها یافته های پژوهش نشان داد اقداماتی از جمله شفاف سازی و ایجاد اعتماد، آگاهی بخشی درست به مردم و انجام تبلیغات صحیح ، ارائه تسهیلات مناسب و آسان به شهروندان در نوسازی منازلشان، توجه به ارزش های قومی و محلی و حفظ هویت بافت ، تدریجی بودن برنامه های بازآفرینی و اجرای آن و یکپارچگی در مدیریت از مؤلفه های اصلی جلب مشارکت مردم در بافت های فرسوده شهری هستند. همچنین، اگر بازآفرینی با حفظ حقوق افراد، در نظر گرفتن حق مالکیت آن ها و مدیریت صحیح در ساختمان های بازآفرینی شده، توجه به نیازهای ضروری مردم، توسعه فضاهای گفتمانی، توسعه و ایجاد دسترسی به فضاهای عمومی مانند بوستان ها و فضا های سبز، اصلاح و شکل دهی مناسب به معابر شهری، آگاه سازی و آموزش مالکان، ایجاد تسهیلات و مشوق برای آن ها، توانمندسازی محلات، اثرات فرهنگی و اجتماعی برنامه های بازآفرینی، توجه به محیط زیست، همراه باشد، در مشارکت مردمی تأثیر گذار است. در همین راستا، به کارگیری روش های نوین در بازآفرینی و تأمین امنیت فیزیکی ساختمان های نوساز، تأکید بر مدیریت یکپارچه در برنامه ریزی برای بازآفرینی، توجه به حقوق مالکان، توجه به انجام تکالیف سازمان های مرتبط با برنامه های بازآفرینی، تداوم در برنامه ریزی و اجرای آن، در نظر گرفتن عدالت در برخورداری از امکانات شهری و نیاز به برخی اصلاحات در قوانین مرتبط به بازآفرینی از سایر موارد حائز اهمیت است. نتیجه گیری بررسی مطالعات و پژوهش های گذشته در زمینه مشارکت مردمی در برنامه های بازآفرینی بافت های فرسوده شهری نشان داد اعتمادسازی، چالش اصلی پیش روی مشارکت در این نوع بافت ها است. اما نتایج مقاله حاضر نشان داد پیش از اینکه اعتماد در مردم ایجاد شود، باید اقداماتی صورت پذیرد. به بیانی، اعتمادسازی خود پیش نیازهایی دارد که اگر به آن ها توجه نشود، اعتمادی شکل نخواهد گرفت و همچنین، پس از شکل گیری اعتماد نیز حلقه های واسطی وجود دارند که بدون در نظر گرفتن آن ها مشارکت شکل نخواهد گرفت. مطالعات نظری، مصاحبه ها و بررسی ها در محله جوادیه نشان داد توجه به نیازها، منافع، رضایتمندی مردم، تقویت امنیت، توجه به ارزش های فرهنگی، تقویت انسجام گروهی، تقویت حس تعلق محله ای ( احساس عضویت، حس تأثیرگذاری، توجه به نیازها و تقویت پیوندهای عاطفی)، تفویض اختیار، فراهم سازی امکان گفتمان و شفافیت در اطلاع رسانی از مواردی هستند که زمینه ساز اعتمادسازی هستند. پس از اعتماد سازی نیز شکل گیری فضاهای عمومی، مشارکت ذهنی و سپس، مشارکت عینی نیاز است که مشارکتی دوسویه و صورت کاملی از مشارکت شکل بگیرد. توجه به این موارد به عنوان پیش نیاز اعتماد سازی و شکل گیری حلقه های واسط بین اعتماد سازی تا مشارکت، اهمیت زیادی برای برنامه ریزان و نهادهای مجری خواهد داشت. توجه به پیش نیازها و حلقه های واسط برای جلب مشارکت می تواند راهگشای برنامه ریزان و مجریان برای ورود با محلات دارای بافت فرسوده به منظور اجرای برنامه های بازآفرینی باشد. برنامه ریزان برای برنامه ریزی بازآفرینی در بافت های فرسوده شهری به خصوص در محلاتی مانند محله جوادیه و اخذ نتایج هر چه بهتر، در گام نخست باید شناخت صحیحی از محله، ناحیه، منطقه و ساکنان بافت های فرسوده ای کسب کنند. به شاخص هایی همچون نیازهای مردم، سطح بندی نیازها، رضایتمندی مردم، پیوند های اجتماعی و ارزش های فرهنگی، هویت محله ای، وجود فضاهای گفتمانی و نحوه واگذاری قدرت به مردم توجه ویژه داشته باشند. توجه به این شاخص ها به شکل گیری اعتماد دو جانبه میان مردم و مسئولان منجر خواهد شد و در نهایت، مشارکتی دو جانبه ( از سوی مردم و مسئولان) شکل خواهد گرفت. در این صورت، برنامه های بازآفرینی با کمترین هزینه برای مدیریت شهری و با بالاترین درجه رضایتمندی و مشارکت مردمی اجرایی می شود. با توجه به موارد گفته شده، پس از ایجاد انگیزه و جلب مشارکت مردمی در برنامه های بازآفرینی باید اقداماتی انجام شود که مشارکت جلب شده افزایش یابد و تقویت شود. در همین راستا افزایش شفافیت در ارائه اطلاعات و اعتمادسازی در مردم ، ارائه تسهیلاتی که با نیازهای ساکنان بافت ها متناسب بوده و دریافت آن آسان باشد، مدیریت قوی در برنامه ریزی که به طور کلان همه موضوعات بافت را مد نظر قرار دهد و در زمان اجرا نیز دارای سرعت، دقت و کارایی بالایی باشد و همچنین، در نظر گرفتن حقوق مالکیت افراد و ایجاد اطمینان در حفظ این حقوق، از عوامل مهم برای افزایش و تقویت میزان مشارکت مردم در برنامه های توسعه ای است
۴۵.

بررسی جامعه شناختی گردشگری پایدار در منطقه ارسباران-آذربایجان شرقی با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه شناختی گردشگری پایدار منطقه ارسباران آذربایجان شرقی نظریه داده بنیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۶
این مطالعه با رویکرد نظریه داده بنیاد به بررسی جامعه شناختی گردشگری پایدار در منطقه ارسباران–آذربایجان شرقی می پردازد. پژوهش حاضر کیفی بوده و داده های موردنیاز ازطریق مشاهده، مصاحبه و تحلیل اسناد غیرواکنشی گردآوری شده اند. جامعه موردمطالعه شامل اساتید دانشگاه و متخصصان حوزه گردشگری در منطقه ارسباران است. حجم نمونه براساس فرایند اشباع نظری مشخص شد و در ابتدا ۲۰نفر به عنوان نمونه اولیه انتخاب شدند. نمونه گیری به صورت نظری (روش گلوله برفی)، انجام گرفت. به منظور اعتباربخشی یافته ها، اعتبار نظری ازطریق کار میدانی گسترده و زاویه بندی نظری مورداستفاده قرار گرفت. فرایند تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری (باز، محوری و گزینشی)، و با بهره گیری از نرم افزار مکس کیو دی اِی، صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهند که شرایط توسعه گردشگری پایدار در منطقه ارسباران شامل: «گردشگری مسئؤلانه»، «فرهنگ گردشگرپذیری»، «مشارکت جامعه محلی»، «رعایت اصول پایداری»، «امنیت پایدار» و «تشویق صنایع و حرفه های محلی»، است. زمینه های توسعه گردشگری پایدار نیز شامل: «عرضه محصولات جدید گردشگری»، «گنجاندن زنان در بخش گردشگری»، «هماهنگی میان نظام عرضه و تقاضا» و «تاب آوری برنامه ریزی شده در برابر اثرات توسعه گردشگری»، می شود. راهبردهای توسعه گردشگری پایدار دراین منطقه بر «مسئولیت پذیری زیست محیطی» و «احیای اقتصاد محلی»، استوار است. پیامدهای توسعه گردشگری پایدار در منطقه ارسباران نیز شامل «رشد بلندمدت صنعت گردشگری بدون آسیب به زیست بوم های طبیعی»، «افزایش ثبات درآمدی»، «حفظ توازن اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی»، «پاسخ گویی بلندمدت به نیازهای گردشگران»، «ایجاد فرصت های توسعه پایدار»، «مدیریت بهینه منابع طبیعی برای نسل های کنونی و آتی»، «تبادل خدمات اکوسیستمی طبیعی» و «تقویت هویت اجتماعی و فرهنگی»، است.
۴۶.

بررسی جامعه شناختی فرایند کالاشدگی زمین و سوداگری در بازار مسکن؛ نقش شهرداری ها و تعاونی های مسکن در حل بحران (مورد پژوهی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوداگری بازار املاک قیمت مسکن جامعه شناختی کالاشدگی شهر تبریز شهرداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۸
مطالعات نشان می دهند که سوداگری و شیوه های سرمایه گذاری در بازار املاک نقش مهمی در افزایش قیمت مسکن ایفاء می کنند. این روند به تشدید بحران مسکن، دشواری دسترسی اقشار عادی به مسکن و جابه جایی آنان از محله های مطلوب منجر می شود. هدف این پژوهش، تحلیل جامعه شناختی پدیده کالاشدگی زمین و سوداگری در بازار مسکن شهر تبریز، باتمرکزبر نقش شهرداری ها و تعاونی های مسکن در کاهش این بحران است. روش تحقیق به صورت ترکیبی (کیفی–کمی)، انتخاب شده است. در بخش کیفی، از روش گرندد تئوری برای تحلیل داده ها استفاده شد و در بخش کمی، پیمایش ابزار اصلی گردآوری داده ها بود. دراین مطالعه، عوامل، زمینه ها، پیامدها و راهبردهای سوداگری در زمین و مسکن تحلیل و رابطه اقدامات شهرداری ها و تعاونی های مسکن با این پدیده بررسی شد. جامعه آماری پژوهش، نخبگان حوزه شهری در دو بُعد جامعه شناسی و اقتصاد بودند که با روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته بر اساس کدگذاری باز و محوری بود و در بخش کمی از پرسش نامه محقق ساخته با اعتبارسنجی از طریق آلفای کرونباخ بهره گرفته شد. داده ها بااستفاده از نرم افزار AMOS، تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که ضریب مسیر عملکرد شهرداری-->کالاشدگی و سوداگری برابر 464/0- است و مقدار ضریب تعیین برآورد شده برابر 215/0 است که نشان می دهد بین عملکرد شهرداری-->کالاشدگی و سوداگری رابطه معکوس وجود دارد. همچنین ضریب مسیر عملکرد تعاونی ها-->کالاشدگی و سوداگری برابر 391/0- است و مقدار ضریب تعیین برآورد شده برابر 152/0 است که نشان می دهد بین عملکرد تعاونی ها-->کالاشدگی و سوداگری رابطه معکوس وجود دارد.
۴۷.

جامعه شناختی جنگ و صلح در داستان رستم و اسفندیار بر اساس دیدگاه های لوکاچ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه جامعه شناختی جنگ رستم واسفندیار لوکاچ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۳
داستان جنگ رستم و اسفندیار در شاهنامه فردوسی، یکی از برجسته ترین بخش های این اثر حماسی است که بازتاب دهنده ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زمان خود می باشد. این مقاله، با استفاده از دیدگاه های جامعه شناختی لوکاچ و تمرکز بر مفاهیمی چون تضاد طبقاتی، تضاد نسلی، شیءشدگی، ایدئولوژی و سرنوشت، به شیوه توصیفی-تحلیلی، به بررسی ابعاد اجتماعی این داستان می پردازد. در این داستان، اسفندیار به ابزاری برای تحقق اهداف سیاسی پدرش تبدیل شده و ایدئولوژی حاکم با تحریف واقعیت، نابرابری ها را توجیه کرده و از چالش های جدی علیه قدرت جلوگیری می کند. بررسی و دقت نظر در ابیات داستان نشان می دهد که فردوسی، از طریق شخصیت های حماسی خود، واقعیت های اجتماعی، نهادهای دینی، ساختارهای خانوادگی و سلسله مراتب قدرت در ایران باستان را تبیین می کند. نتایج این پژوهش بیان می کند که داستان جنگ رستم و اسفندیار حاوی مفاهیم عمیق و متنوعی از جمله قدرت، مشروعیت، وفاداری، نقش های اجتماعی، تضادهای طبقاتی و تعاملات دیپلماتیک است که بازتاب دهنده تعارضات و تلاش های اجتماعی برای یافتن تعادل و صلح در جامعه ایران باستان می باشد. این داستان، علاوه بر ارزش های ادبی، به درک بهتر ساختارهای اجتماعی گذشته کمک می کند. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، مبتنی بر منابع کتابخانه ای است.
۴۸.

تحلیل جامعه شناختی رمان «طیور جریحه» اثر احمد السعید مراد با تکیه بر آرای لوسین گلدمن

کلیدواژه‌ها: طیور جریحه جامعه شناختی احمد السعید مراد لوسین گلدمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
لوسین گلدمن نظریه پرداز حوزه ساخت گرایی دوران معاصر است که دیدگاهی جامع نسبت به جامعه شناختی متون دارد و با تکیه بر رویکرد وی امکان ارائه تحلیلی متقن در متن آن برای محقق فراهم می شود. احمد السعید نویسنده مصری برای تصویرسازی مشکلات، و مصیبت های اجتماعی ای که سرزمین مادری اش دچار آن بود، آثار در خور توجّهی را از خود بر جای گذاشته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی ساخت گرایی رمان طیور جریحه مطابق دیدگاه جامعه شناختی لوسین گلدمن پرداخته و نگاه نقادانه در رمان حاضر گویای این امر است که وضعیت اجتماعی جامعه از آنجایی که مردم نقش محوری در آن دارند با نظریه جامعه شناختی گلدمن گره خورده است. نتایج حاصله گویای آن است که احمدالسعید جهت پیوند میان رمان خویش با جامعه به صورت صریح به بررسی ساختار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و دیگر مقوله های مربوط به جامعه می پردازد. بُعد جهان بینی دربردارنده تمامی ابعاد زندگی اجتماعی و سیاسی مردم بوده و نویسنده علاوه بر ترسیم زندگی اقشار مختلف، آن ها را از هم جدا و در پی بیان مصائب پیش آمده از اختلاف طبقاتی در گروه های مختلف جامعه از جمله زنان بوده و با زبانی تند به توبیخ طبقه اشراف پرداخته و بیشتر اوقات با اعتقاد راسخ به آیین اسلام آن را راه نجات بشر معرفی نموده و جهان نگری، قهرمان پروبلماتیک، چیزوارگی، فاعل فرافردی، و...که در اتفاقات اسفبار طبقه پرولتاریا در قبال طبقه اشراف و بورژوا بازتاب یافته در این رمان برجسته است.