مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
آموزش تنظیم هیجان
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۱۸۰-۱۵۳
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و آموزش تنظیم هیجان بر انعطاف پذیری شناختی و احساس تنهایی در افراد وابسته به مواد خودمعرف به سازمان بهزیستی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد وابسته به مواد خودمعرف به سازمان بهزیستی شهرستان شیراز در سال 1400 بود که از بین آن ها 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی و مقیاس احساس تنهایی استفاده شد. یک گروه آزمایش درمان متمرکز بر شفقت و گروه دیگر آزمایش آموزش تنظیم هیجان را به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و هر هفته یک جلسه به طور گروهی دریافت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت بین گروه های آزمایش و گروه کنترل در هر دو رویکرد معنادار و به ترتیب درمان متمرکز بر شفقت در مقایسه با آموزش تنظیم هیجان بر کاهش احساس تنهایی تأثیر بیشتر داشت. از سوی دیگر، آموزش تنظیم هیجان در مقایسه با درمان متمرکز بر شفقت بر افزایش انعطاف پذیری شناختی تأثیر بیشتری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل می توان نتیجه گرفت افراد دارای اعتیاد به مواد با یادگیری فنون مبتنی بر تنظیم هیجان و درمان متمرکز بر شفقت می توانند به انعطاف پذیری شناختی بیشتری دست یابند و احساس تنهایی کمتری را تجربه نمایند. همچنین، درمان متمرکز بر شفقت در افزایش انعطاف پذیری شناختی و آموزش تنظیم هیجان در کاهش احساس تنهایی افراد وابسته به مواد اثریخشی بیشتری دارند.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تحمل ابهام و پریشانی روان شناختی زنان دارای همسر وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۳۲۶-۳۰۳
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تحمل ابهام و پریشانی روان شناختی زنان دارای همسر وابسته به مواد انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان دارای همسر وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز مشاوره دولتی شهر دزفول در سال 1400 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های تحمل ابهام و پریشانی روان شناختی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. آموزش تنظیم هیجانی در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که پس از کنترل اثر پیش آزمون، آموزش تنظیم هیجان به طور معناداری باعث افزایش تحمل ابهام و کاهش پریشانی روان شناختی در گروه آزمایش شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل می توان نتیجه گرفت زنان دارای همسر وابسته به مواد با یادگیری فنون مبتنی بر تنظیم هیجان می توانند به تحمل ابهام بیشتری دست یابند و پریشانی روان شناختی کمتری را تجربه نمایند. نتیجه این پژوهش می تواند در حوزه های آموزشی و درمانی مرتبط با وابستگی به مواد و پیامدهای آن مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تعامل والد-فرزند و نشخوار فکری مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: زندگی با کودک با کم توانی ذهنی برای والدین به خصوص مادران در مقام مراقبان اصلی بسیار چالش برانگیز است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تعامل والد- فرزند و نشخوار فکری مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی مراجعهک ننده به مدارس استثنایی شهر رشت در سال تحصیلی 99 - 1398 بود. از این بین نمونه ای به صورت دردسترس به حجم 30 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شد. سپس به تصادف به دو گروه آزمایشی ) n=15 ( و گواه ) n=15 ( اختصاص یافتند و پرسشنامه های تعامل والد-فرزند پیانتا ) 1994 ( و نشخوار فکری نولن و هوکسما ) 1991 ( را تکمیل کردند. برنامه مداخله ای بر 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش تنظیم هیجان براساس الگوی تنظیم هیجان گراس ) 2002 ( استوار بود که توسط پژوهشگر برای مادران کودکان با کم توانی ذهنی اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس تک و چندمتغیری پردازش شد. یافته ها: آموزش تنظیم هیجان بر افزایش تعامل والد-فرزند و مؤلفه ی نزدیکی و کاهش مؤلفه های تعارض و وابستگی مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی به طورمعنا داری مؤثر بود ) 05 / P>0 (. همچنین این آموزش بر کاهش نشخوار فکری مادران این کودکان مؤثر بود ) 01 / .)P>0 نتیجه گیری: این نتایج، کاربردهای بالینی مستقیم و ضمنی مهمی در زمینه افزایش تعامل والد-فرزند و کاهش نشخوار فکری در مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی از طریق آموزش تنظیم هیجان دارد.
مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و درمان شفقت محور بر نشانگان روانشناختی و رفتار خطرپذیر در کودکان کار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
485 - 500
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و درمان شفقت محور بر نشانگان روانشناختی و رفتار خطرپذیر در کودکان کار می باشد.
مواد و روش ها: روش پژوهش، نیمه آزمایشی بوده و از طرح پیش- آزمون- پس- آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه کودکان کار شهر اهواز در سال ۱۴۰۰ تشکیل داد که برای گردآوری اطلاعات از این جامعه، ۴۵ نفر از این کودکان (در فاصله سنی ۱۲ الی ۱۷) با استفاده از مصاحبه تشخیصی و شفاهی غربال گری و به صورت هدفمند انتخاب شدند و بعد از همسان سازی بر اساس ویژگی های جمعیت شناختی به روش زوج و فرد و به صورت گمارش تصادفی در ۳ گروه ۱۵ نفره، (گروه آزمایش با آموزش تنطیم هیجان (۱۵ نفر)، گروه آزمایش با درمان شفقت محور (۱۵ نفر) و گروه کنترل (۱۵ نفر) گمارده شدند. در ابتدا همه شرکت کنندگان مقیاس افسردگی-اضطراب- تنیدگی (لاویبوند و لاویبوند، ۱۹۹۵) و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (زاده محمدی و همکاران، ۱۳۹۰) را تکمیل نمودند سپس آزمودنی های گروه های آزمایش تحت آموزش تنظیم هیجان و درمان شفقت محور قرار گرفتند، درحالی آزمودنی های گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. پس از اجرای مداخله ها بار دیگر همه آزمودنی ها پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیر و تک متغیری استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان و درمان شفقت محور بر نشانگان روان شناختی و رفتار خطرپذیر مؤثر می باشد (۰۵/۰≥p) و در نتیجه این مداخله ها می تواند باعث کاهش نشانگان روان شناختی و رفتار خطرپذیر در کودکان کار گردند. به علاوه نتایج آزمون های تعقیبی نشان داد که آموزش تنظیم هیجان در مقایسه با درمان شفقت محور بر کاهش رفتار خطرپذیر در کودکان کار اثرگذاری بیشتری داشته است (۰۵/۰≥p).
نتیجه گیری: به نظر می رسد که هردو به یک اندازه بر متغیرهای پژوهش اثرگذار هستند؛ هرچند که در مرحله پیگیری آموزش تنظیم هیجان اثر ماندگارتری داشته است.
مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش ذهن آگاهی بر پرخاشگری دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
109 - 118
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش ذهن آگاهی بر پرخاشگری دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره اول متوسطه شهر تبریز بود. طرح تحقیق از نوع شبه آزمایشی با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری را تمامی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره اول متوسطه شهر تبریز تشکیل می داد و از میان آنها 75 نفر به روش هدفمند به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزارهای گرد آوری داده ها عبارت بودند از: پرسشنامه پرخاشگری باس و پری. بسته آموزش تنظیم هیجان در یک گروه آزمایشی و بسته آموزش ذهن آگاهی در گروه آزمایشی دیگر اجرا شد. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. فرضیه های پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس یکراهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها حاکی از آن بود که روش آموزش تنظیم هیجان در مقایسه با آموزش ذهن آگاهی در کاهش پرخاشگری اثربخشی بیشتری داشت و در گروه کنترل تغییر چندانی مشاهده نشد. نتایج نشان داد استفاده از روش های آموزش تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در کاهش پرخاشگری دانش آموزان دارای عملکرد تحصیلی پایین مؤثر است.
مقایسه اثربخشی درمان هیپوونتیلاسیون و آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
244 - 253
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان هیپوونتیلاسیون و آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک بود. این مطالعه به روش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال پانیک بود که در سال 1398 مرکز جامع سلامت سیدحاتمی شهر اردبیل مراجعه کرده بودند و 45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در سه گروه برابر در گروه های آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین قرار گرفتند. گروه های آزمایشی درمان هیپوونتیلاسیون و آموزش تنظیم هیجان طی 8 هفته تحت مداخله قرار گرفتند و در این مدت بر گروه کنترل مداخله ای انجام نگرفت. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در میانگین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی گروه های مداخله و کنترل وجود دارد (0/001=P). همچنین نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد که تفاوت معنی داری در نمرات حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی بین دو گروه آزمایش مشاهده نشد. مطابق با یافته های پژوهش حاضر می توان از درمان هیپوونتلاسیون و آموزش تنظیم هیجان به عنوان یک روش کاربردی و موثر در جهت بهبود حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک در مراکز روانشناسی و درمانی استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر- نوجوان و آموزش تنظیم هیجان بر سرمایه عاطفی دختران دارای مشکلات رفتاری برون سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
83 - 92
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر-نوجوان و آموزش تنظیم هیجان بر سرمایه عاطفی دختران دارای مشکلات برون سازی رفتاری بود. پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون وگروه کنترل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری دختران دارای مشکلات برون سازی رفتاری اصفهان در پاییز1401 بودند. از بین آنها60 نفر به صورت هدفمند انتخاب و از طریق گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگذاری شدند. گروه آزمایشی تعامل کارآمد مادر-نوجوان بسته آموزشی را به مدت 8 جلسه و گروه آزمایشی تنظیم هیجان بسته آموزشی را در 8 جلسه دریافت کردند. پرسشنامه سرمایه عاطفی (ACS، گل پرور، 1395) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین گروه تعامل کارآمد مادر-نوجوان با گروه تنظیم هیجان و گروه کنترل در متغیر سرمایه عاطفی دختران دارای مشکلات برون سازی رفتاری تفاوت معناداری وجود داشت (01/0> p). اما بین گروه تنظیم هیجان و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر- نوجوان می تواند برای بهبود سرمایه عاطفی دختران دارای مشکلات برون سازی رفتاری موثر باشد.
تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر انعطاف پذیری شناختی و احساس تنهایی در معتادین خود معرف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر انعطاف پذیری شناختی و احساس تنهایی در معتادین انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل تمام معتادین خودمعرف به سازمان بهزیستی شهر شیراز در سال 1401 است که از بین آن ها نمونه ای به حجم 30 نفر بر اساس ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان را به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پرسش نامه های پژوهش شامل پرسش نامه ی انعطاف پذیری شناختی (CFI) و مقیاس احساس تنهایی (SELSA-S) بود. داده های حاصل به شیوه ی تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-22 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجان بر افزایش انعطاف پذیری و کاهش احساس تنهایی معتادان تأثیر معنادار دارد (01/0p<). پیامدهای نامطلوب اعتیاد به مواد و نقش مخرب آن در سلامت روان بر روند زندگی فردی، اجتماعی و شغلی و حتی زندگی شخصی و خانوادگی این قشر را تحت الشعاع قرار می دهد، لذا ضروری است که اقدامات مقتضی برای بهبود مؤلفه های روان شناختی، هیجانی و رفتاری این افراد صورت گیرد. بر این اساس، به کارگیری مداخلات روان شناختی مناسب که موجب بهبود توانمندی های روان شناختی و روابط بین فردی وکاهش نشانگان روان شناختی آن ها شود، الزامی است..
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر شهرکرد
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر شهرکرد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون دوگروهی (آزمایش- گواه) بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر شهرکرد تشکیل دادند. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید و جمعاً 30 نفر به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه (آزمایش و گواه) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری تحصیلی بیکر و سیریک (1984)، پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر (1981) و خود ادراکی هارتر (1989) بود. مداخله آموزش تنظیم هیجان، طی 8جلسه 90دقیقه ای در مورد گروه آزمایش اجرا شد و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان برای متغیرهای سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی معنا دار بوده است(01/0P<). و می توان گفت آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری(530/۰)، ، انگیزش تحصیلی (491/0) و خود ادراکی (376/۰) دانش آموزان اثربخش بوده است. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر ابعاد سازگاری (تحصیلی، اجتماعی، شخصی-هیجانی و دل بستگی به موسسه) معنا دار بوده است(01/0P<) و می توان گفت آموزش تنظیم هیجان بر بعد تحصیلی (458/۰)،بعد اجتماعی (368/0)، بعد شخصی-هیجانی (301/0) و بعد دل بستگی به مدرسه (289/۰) اثربخش بوده است.نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر ابعاد انگیزش درونی معنا دار بوده است(01/0P<) و می توان گفت آموزش تنظیم هیجان بر بعد انگیزش درونی(164/0) و بعد انگیزش درونی (141/۰) اثربخش بوده است. بنابراین از آموزش تنظیم هیجان می توان برای افزایش سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی دانش آموزان مبتلابه اختلالات یادگیری استفاده نمود.