مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
آموزش تنظیم هیجان
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
۱۸۰-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و آموزش تنظیم هیجان بر انعطاف پذیری شناختی و احساس تنهایی در افراد وابسته به مواد خودمعرف به سازمان بهزیستی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد وابسته به مواد خودمعرف به سازمان بهزیستی شهرستان شیراز در سال 1400 بود که از بین آن ها 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی و مقیاس احساس تنهایی استفاده شد. یک گروه آزمایش درمان متمرکز بر شفقت و گروه دیگر آزمایش آموزش تنظیم هیجان را به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و هر هفته یک جلسه به طور گروهی دریافت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت بین گروه های آزمایش و گروه کنترل در هر دو رویکرد معنادار و به ترتیب درمان متمرکز بر شفقت در مقایسه با آموزش تنظیم هیجان بر کاهش احساس تنهایی تأثیر بیشتر داشت. از سوی دیگر، آموزش تنظیم هیجان در مقایسه با درمان متمرکز بر شفقت بر افزایش انعطاف پذیری شناختی تأثیر بیشتری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل می توان نتیجه گرفت افراد دارای اعتیاد به مواد با یادگیری فنون مبتنی بر تنظیم هیجان و درمان متمرکز بر شفقت می توانند به انعطاف پذیری شناختی بیشتری دست یابند و احساس تنهایی کمتری را تجربه نمایند. همچنین، درمان متمرکز بر شفقت در افزایش انعطاف پذیری شناختی و آموزش تنظیم هیجان در کاهش احساس تنهایی افراد وابسته به مواد اثریخشی بیشتری دارند.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تحمل ابهام و پریشانی روان شناختی زنان دارای همسر وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۳۲۶-۳۰۳
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تحمل ابهام و پریشانی روان شناختی زنان دارای همسر وابسته به مواد انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان دارای همسر وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز مشاوره دولتی شهر دزفول در سال 1400 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های تحمل ابهام و پریشانی روان شناختی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. آموزش تنظیم هیجانی در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که پس از کنترل اثر پیش آزمون، آموزش تنظیم هیجان به طور معناداری باعث افزایش تحمل ابهام و کاهش پریشانی روان شناختی در گروه آزمایش شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل می توان نتیجه گرفت زنان دارای همسر وابسته به مواد با یادگیری فنون مبتنی بر تنظیم هیجان می توانند به تحمل ابهام بیشتری دست یابند و پریشانی روان شناختی کمتری را تجربه نمایند. نتیجه این پژوهش می تواند در حوزه های آموزشی و درمانی مرتبط با وابستگی به مواد و پیامدهای آن مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تعامل والد-فرزند و نشخوار فکری مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: زندگی با کودک با کم توانی ذهنی برای والدین به خصوص مادران در مقام مراقبان اصلی بسیار چالش برانگیز است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تعامل والد- فرزند و نشخوار فکری مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی مراجعهک ننده به مدارس استثنایی شهر رشت در سال تحصیلی 99 - 1398 بود. از این بین نمونه ای به صورت دردسترس به حجم 30 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شد. سپس به تصادف به دو گروه آزمایشی ) n=15 ( و گواه ) n=15 ( اختصاص یافتند و پرسشنامه های تعامل والد-فرزند پیانتا ) 1994 ( و نشخوار فکری نولن و هوکسما ) 1991 ( را تکمیل کردند. برنامه مداخله ای بر 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش تنظیم هیجان براساس الگوی تنظیم هیجان گراس ) 2002 ( استوار بود که توسط پژوهشگر برای مادران کودکان با کم توانی ذهنی اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس تک و چندمتغیری پردازش شد. یافته ها: آموزش تنظیم هیجان بر افزایش تعامل والد-فرزند و مؤلفه ی نزدیکی و کاهش مؤلفه های تعارض و وابستگی مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی به طورمعنا داری مؤثر بود ) 05 / P>0 (. همچنین این آموزش بر کاهش نشخوار فکری مادران این کودکان مؤثر بود ) 01 / .)P>0 نتیجه گیری: این نتایج، کاربردهای بالینی مستقیم و ضمنی مهمی در زمینه افزایش تعامل والد-فرزند و کاهش نشخوار فکری در مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی از طریق آموزش تنظیم هیجان دارد.
مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و درمان شفقت محور بر نشانگان روانشناختی و رفتار خطرپذیر در کودکان کار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
485 - 500
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و درمان شفقت محور بر نشانگان روانشناختی و رفتار خطرپذیر در کودکان کار می باشد.
مواد و روش ها: روش پژوهش، نیمه آزمایشی بوده و از طرح پیش- آزمون- پس- آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه کودکان کار شهر اهواز در سال ۱۴۰۰ تشکیل داد که برای گردآوری اطلاعات از این جامعه، ۴۵ نفر از این کودکان (در فاصله سنی ۱۲ الی ۱۷) با استفاده از مصاحبه تشخیصی و شفاهی غربال گری و به صورت هدفمند انتخاب شدند و بعد از همسان سازی بر اساس ویژگی های جمعیت شناختی به روش زوج و فرد و به صورت گمارش تصادفی در ۳ گروه ۱۵ نفره، (گروه آزمایش با آموزش تنطیم هیجان (۱۵ نفر)، گروه آزمایش با درمان شفقت محور (۱۵ نفر) و گروه کنترل (۱۵ نفر) گمارده شدند. در ابتدا همه شرکت کنندگان مقیاس افسردگی-اضطراب- تنیدگی (لاویبوند و لاویبوند، ۱۹۹۵) و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (زاده محمدی و همکاران، ۱۳۹۰) را تکمیل نمودند سپس آزمودنی های گروه های آزمایش تحت آموزش تنظیم هیجان و درمان شفقت محور قرار گرفتند، درحالی آزمودنی های گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. پس از اجرای مداخله ها بار دیگر همه آزمودنی ها پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیر و تک متغیری استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان و درمان شفقت محور بر نشانگان روان شناختی و رفتار خطرپذیر مؤثر می باشد (۰۵/۰≥p) و در نتیجه این مداخله ها می تواند باعث کاهش نشانگان روان شناختی و رفتار خطرپذیر در کودکان کار گردند. به علاوه نتایج آزمون های تعقیبی نشان داد که آموزش تنظیم هیجان در مقایسه با درمان شفقت محور بر کاهش رفتار خطرپذیر در کودکان کار اثرگذاری بیشتری داشته است (۰۵/۰≥p).
نتیجه گیری: به نظر می رسد که هردو به یک اندازه بر متغیرهای پژوهش اثرگذار هستند؛ هرچند که در مرحله پیگیری آموزش تنظیم هیجان اثر ماندگارتری داشته است.
مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش ذهن آگاهی بر پرخاشگری دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
109 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش ذهن آگاهی بر پرخاشگری دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره اول متوسطه شهر تبریز بود. طرح تحقیق از نوع شبه آزمایشی با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری را تمامی دانش آموزان دختر دارای عملکرد تحصیلی پایین در دوره اول متوسطه شهر تبریز تشکیل می داد و از میان آنها 75 نفر به روش هدفمند به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزارهای گرد آوری داده ها عبارت بودند از: پرسشنامه پرخاشگری باس و پری. بسته آموزش تنظیم هیجان در یک گروه آزمایشی و بسته آموزش ذهن آگاهی در گروه آزمایشی دیگر اجرا شد. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. فرضیه های پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس یکراهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها حاکی از آن بود که روش آموزش تنظیم هیجان در مقایسه با آموزش ذهن آگاهی در کاهش پرخاشگری اثربخشی بیشتری داشت و در گروه کنترل تغییر چندانی مشاهده نشد. نتایج نشان داد استفاده از روش های آموزش تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در کاهش پرخاشگری دانش آموزان دارای عملکرد تحصیلی پایین مؤثر است.
مقایسه اثربخشی درمان هیپوونتیلاسیون و آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
244 - 253
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان هیپوونتیلاسیون و آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک بود. این مطالعه به روش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال پانیک بود که در سال 1398 مرکز جامع سلامت سیدحاتمی شهر اردبیل مراجعه کرده بودند و 45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در سه گروه برابر در گروه های آزمایش و کنترل به صورت تصادفی جایگزین قرار گرفتند. گروه های آزمایشی درمان هیپوونتیلاسیون و آموزش تنظیم هیجان طی 8 هفته تحت مداخله قرار گرفتند و در این مدت بر گروه کنترل مداخله ای انجام نگرفت. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در میانگین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی گروه های مداخله و کنترل وجود دارد (0/001=P). همچنین نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد که تفاوت معنی داری در نمرات حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی بین دو گروه آزمایش مشاهده نشد. مطابق با یافته های پژوهش حاضر می توان از درمان هیپوونتلاسیون و آموزش تنظیم هیجان به عنوان یک روش کاربردی و موثر در جهت بهبود حساسیت اضطرابی و پردازش هیجانی زنان مبتلا به اختلال پانیک در مراکز روانشناسی و درمانی استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر- نوجوان و آموزش تنظیم هیجان بر سرمایه عاطفی دختران دارای مشکلات رفتاری برون سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
83 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر-نوجوان و آموزش تنظیم هیجان بر سرمایه عاطفی دختران دارای مشکلات برون سازی رفتاری بود. پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون وگروه کنترل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری دختران دارای مشکلات برون سازی رفتاری اصفهان در پاییز1401 بودند. از بین آنها60 نفر به صورت هدفمند انتخاب و از طریق گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگذاری شدند. گروه آزمایشی تعامل کارآمد مادر-نوجوان بسته آموزشی را به مدت 8 جلسه و گروه آزمایشی تنظیم هیجان بسته آموزشی را در 8 جلسه دریافت کردند. پرسشنامه سرمایه عاطفی (ACS، گل پرور، 1395) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین گروه تعامل کارآمد مادر-نوجوان با گروه تنظیم هیجان و گروه کنترل در متغیر سرمایه عاطفی دختران دارای مشکلات برون سازی رفتاری تفاوت معناداری وجود داشت (01/0> p). اما بین گروه تنظیم هیجان و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). از یافته ها می توان نتیجه گرفت که بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر- نوجوان می تواند برای بهبود سرمایه عاطفی دختران دارای مشکلات برون سازی رفتاری موثر باشد.
تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر انعطاف پذیری شناختی و احساس تنهایی در معتادین خود معرف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر انعطاف پذیری شناختی و احساس تنهایی در معتادین انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل تمام معتادین خودمعرف به سازمان بهزیستی شهر شیراز در سال 1401 است که از بین آن ها نمونه ای به حجم 30 نفر بر اساس ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان را به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پرسش نامه های پژوهش شامل پرسش نامه ی انعطاف پذیری شناختی (CFI) و مقیاس احساس تنهایی (SELSA-S) بود. داده های حاصل به شیوه ی تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-22 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش تنظیم هیجان بر افزایش انعطاف پذیری و کاهش احساس تنهایی معتادان تأثیر معنادار دارد (01/0p<). پیامدهای نامطلوب اعتیاد به مواد و نقش مخرب آن در سلامت روان بر روند زندگی فردی، اجتماعی و شغلی و حتی زندگی شخصی و خانوادگی این قشر را تحت الشعاع قرار می دهد، لذا ضروری است که اقدامات مقتضی برای بهبود مؤلفه های روان شناختی، هیجانی و رفتاری این افراد صورت گیرد. بر این اساس، به کارگیری مداخلات روان شناختی مناسب که موجب بهبود توانمندی های روان شناختی و روابط بین فردی وکاهش نشانگان روان شناختی آن ها شود، الزامی است..
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر شهرکرد
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر شهرکرد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون دوگروهی (آزمایش- گواه) بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر شهرکرد تشکیل دادند. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید و جمعاً 30 نفر به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه (آزمایش و گواه) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری تحصیلی بیکر و سیریک (1984)، پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر (1981) و خود ادراکی هارتر (1989) بود. مداخله آموزش تنظیم هیجان، طی 8جلسه 90دقیقه ای در مورد گروه آزمایش اجرا شد و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان برای متغیرهای سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی معنا دار بوده است(01/0P<). و می توان گفت آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری(530/۰)، ، انگیزش تحصیلی (491/0) و خود ادراکی (376/۰) دانش آموزان اثربخش بوده است. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر ابعاد سازگاری (تحصیلی، اجتماعی، شخصی-هیجانی و دل بستگی به موسسه) معنا دار بوده است(01/0P<) و می توان گفت آموزش تنظیم هیجان بر بعد تحصیلی (458/۰)،بعد اجتماعی (368/0)، بعد شخصی-هیجانی (301/0) و بعد دل بستگی به مدرسه (289/۰) اثربخش بوده است.نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر ابعاد انگیزش درونی معنا دار بوده است(01/0P<) و می توان گفت آموزش تنظیم هیجان بر بعد انگیزش درونی(164/0) و بعد انگیزش درونی (141/۰) اثربخش بوده است. بنابراین از آموزش تنظیم هیجان می توان برای افزایش سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی دانش آموزان مبتلابه اختلالات یادگیری استفاده نمود.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و مهارت حل مسئله بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان ناتوان حسی حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
127 - 144
حوزههای تخصصی:
ناتوانی حسی - حرکتی، نقصی است که به طور قابل توجهی بر سازگاری اجتماعی و سلامت روان فرد تأثیر می گذارد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و مهارت حل مسئله بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان ناتوان حسی – حرکتی بود. پژوهش حاضر به شیوه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل صورت گرفت. جامعه آماری شامل دانش آموزان دارای ناتوانی حسی – حرکتی مشغول به تحصیل مقطع متوسطه در سال 1400 در مدارس استثنایی شهر اردبیل بود که تعداد 30 نفر بصورت نمونه گیری در دسترس با شمارش تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. ابزارهای اندازه گیری شامل: پرسشنامه استاندارد شده سازگاری اجتماعی کالیفرنیا (فرم کوتاه 90 سوالی)، برنامه آموزشی تنظیم هیجان گراس و مهارت حل مسئله به روش گلدفرید و دزوریلا بود. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 21 و با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که روش آموزش تنظیم هیجان (میزان تأثیر 93/0) بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان دارای ناتوانی حسی - حرکتی نسبت به مهارت حل مسئله (میزان تأثیر 45/0) اثربخشی بیشتری دارد؛ بنابراین بین گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری وجود داشت (001/0p<). یافته ها نشان که آموزش تنظیم هیجان و مهارت حل مسئله بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان دارای ناتوانی حسی – حرکتی تأثیر دارند؛ بنابراین، پیشنهاد می شود مسئولان آموزشی و پرورشی به نقش مهم عواطف و هیجانات و هدایت مناسب آن ها در برنامه ریزی های مرتبط با دانش آموزان بپردازند.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت بین فردی، تحمل پریشانی هیجانی و همدلی دانش آموزان دختر پرخاشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت بین فردی، تحمل پریشانی هیجانی و همدلی دانش آموزان دختر پرخاشگر بود. روش : روش پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان مشغول به تحصیل در نیمسال اول سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 180 نفر بود. نمونه آماری تعداد 30 نفر از دانش آموزان که به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. افراد گروه نمونه با استفاده از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) غربالگری شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ی حساسیت بین فردی بایس و پارکر(1989)، تحمل پریشانی هیجانی سیمونز و گاهر(2005)، همدلی مهرابیان(1389) جمع آوری شد. سپس با استفاده از روش کواریانس چند متغیره و تک متغیره در نرم افزار SPSS-24 تحلیل شدند. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت بین فردی و تحمل پریشانی هیجانی اثربخش بوده اما بر همدلی تأثیرگذار نبود. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که آموزش تنظیم هیجان می تواند به طور قابل توجهی کیفیت زندگی و سلامت روانی دانش آموزان پرخاشگر را بهبود بخشد و به کاهش مشکلات رفتاری و هیجانی آنها کمک کند.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کاهش نارسایی هیجانی و علایم اختلال نارسایی توجه در دانش آموزان با مشکلات هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آذر ۱۴۰۳ شماره ۹ (پیاپی ۱۰۲)
۱۲۰-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کاهش نارسایی هیجانی و علایم اختلال نارسایی توجه در دانش آموزان با مشکلات هیجانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان (پایه های پنجم و ششم ابتدایی) با مشکلات هیجانی بودند که در سال 1401 به منظور دریافت خدمات روانشناختی به مراکز مشاوره و رواندرمانی شهر اردبیل مراجعه کرده بودند. تعداد نمونه مورد پژوهش 30 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری (آزمایش و کنترل) قرار گرفتند. گروه آزمایش 8 جلسه ی 60 دقیقه ای آموزش تنظیم هیجان دریافت کردند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه ی نارسایی هیجانی کودکان (AQC، ریف و همکاران، 2006) و پرسشنامه توانایی و مشکلات (SDQ، گودمن، 2001) استفاده شد. تجزیه تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون نارسایی هیجانی و علایم اختلال نارسایی توجه تفاوت معناداری وجود دارد(05/0P<). با توجه به نتایج به دست آمده چنین به نظر می رسد که آموزش تنظیم هیجان می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر برای کاهش نارسایی هیجانی و علایم اختلال نارسایی توجه در دانش آموزان با مشکلات هیجانی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خودتنظیمی تحصیلی و تعلل ورزی دانش آموزان پسر با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۲۰۲-۱۹۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خودتنظیمی تحصیلی و تعلل ورزی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه مشغول به تحصیل در مقطع ابتدایی سال 1402 منطقه 16 شهر تهران بود که از بین آن ها با نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و در دو گروه مساوی 15 نفری به صورت تصادفی جایگزین شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی (SRQ-A، بوفارد و همکاران، 1995) و پرسشنامه تعلل ورزی (APQ، سواری، 1390) استفاده شد. برای شرکت کنندگان گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان با توجه به پروتکل گراس (2002) طی 8 جلسه اجرا شد، اما گروه کنترل آموزشی را دریافت نکردند. تحلیل داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری در خودتنظیمی تحصیلی و تعلل ورزی تفاوت معنادار در سطح (001/0p≤ )وجود دارد. ازآنجاکه آموزش تنظیم هیجان سبب ارتقاء مهارت های فردی، بین فردی و مدیریت مناسب تر هیجانات می شود می توان از آن به عنوان روش مداخله ای مؤثر برای بهبود کارکرد دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر- نوجوان و آموزش تنظیم هیجان بر احساس تنهایی وانعطاف پذیری روان شناختی در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
375 - 384
حوزههای تخصصی:
هدف ازپژوهش حاضر مقایسه تأثیر بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر- نوجوان و آموزش تنظیم هیجان براحساس تنهایی و انعطاف پذیری روانشناختی در دختران نوجوان بود.روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری دختران ناحیه 2 اصفهان در پاییز1401 بودند.60 نفر از جامعه مذکور برحسب معیارهای ورود به مطالعه وبه صورت هدفمند انتخاب و از طریق گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و ونادروال (2010) و پرسشنامه احساس تنهایی راسل و همکاران(1980) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. گروه های آزمایش 8 جلسه تحت آموزش تعامل کارآمد مادر- نوجوان و تنظیم هیجان قرار گرفتند و در این مدت گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل گردید. نتایج نشان داد که بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر- نوجوان و تنظیم هیجان در مراحل پس آزمون وپیگیری نسبت به گروه کنترل بر متغیر احساس تنهایی و نمرات انعطاف پذیری روانشناختی تأثیر معنادارداشته اند (05/0>P). همچنین تعامل کارآمد مادر- نوجوان تاثیربیشتری را برانعطاف پذیری روانشناختی داشته است. بر اساس یافته ها،بسته آموزشی تعامل کارآمد مادر- نوجوان و تنظیم هیجان برای کاهش احساس تنهایی وارتقاء انعطاف پذیری روانشناختی قابل استفاده است.