مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
توانمندسازی
حوزه های تخصصی:
اهداف: آموزش توانمندسازی، ارایه دانش و مهارت بهبود مستمر کیفیت فراگیر به کارکنان است. ایده سنتی آموزش قادر به رساندن پیام نیاز به انواع دانش ها و مهارت ها برای توانمندی افراد نیست. با توجه به اهمیت آموزش نیروی انسانی و ارزیابی آثار آن بر افزایش عملکرد کارکنان و همچنین توانمندسازی کارکنان، هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه اجرای دوره های آموزش ضمن خدمت و توانمندسازی کارکنان بود.
روش ها: این مطالعه همبستگی و پیمایشی در 361 کارمند رسمی شعب بانک مسکن استان کرمان در سال 1388 انجام شد و 186 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از 2 پرسش نامه چگونگی اجرای دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان (34 سئوال) براساس ابعاد زمینه، درون داد، فرآیند و برون داد و توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (20 سئوال) براساس ابعاد احساس شایستگی، احساس موثربودن، احساس معنی داربودن، احساس خودمختاری و احساس اعتماد استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس یک طرفه، رگرسیون چندمتغیره و لگ خطی با نرم افزار SPSS 16 استفاده شد.
یافته ها: میانگین نمره اجرا و ارزیابی دوره های آموزش ضمن خدمت 5/17±8/120 و میانگین نمره توانمندسازی 4/11±2/77 بود. بین چگونگی اجرای دوره های آموزش ضمن خدمت و توانمندسازی (521/0=r؛ 0001/0=p) و همچنین مولفه های آن رابطه معنی دار مستقیم وجود داشت. متغیرهای درون داد (241/3=t؛ 001/0=p) و فرآیند (321/2=t؛ 021/0=p) بیشترین تاثیر را بر متغیر توانمندسازی داشتند.
نتیجه گیری: بین چگونگی اجرای دوره های آموزش ضمن خدمت و توانمندسازی کارکنان در شعب بانک مسکن کرمان رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد.
بررسی ویژگی های روانسنجی فرم کوتاه مقیاس توانمندسازی در دیابت (DES-SF)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: دیدگاه های اخیر دیابت بر نقش بیماران به اندازه نقش پزشک در کنترل و مدیریت دیابت تاکید دارند، بسته های مختلف آموزشی در زمینه توانمندسازی وجود دارد، اما قبل از اجرای آنها ارزیابی کفایت برنامه های آموزشی توانمندسازی ضروری است. مقیاس توانمندسازی دیابت، خصوصاً فرم کوتاه آن یکی از مناسب-ترین این ابزارها است. هدف از این پژوهش بررسی ویژگی های روانسنجی فرم کوتاه مقیاس توانمندسازی دیابت در ایران بود.
روش: پس از تهیه و ترجمه پرسشنامه اصلی توسط سه مترجم دو زبانه و تأیید پرسشنامه توسط سه فرد مبتلا به دیابت، سه روانشناس و سه پزشکی که با این بیماران کار می کردند، پرسشنامه در اختیار 200 بیمار مبتلا به دیابت در شهرستان شهریار قرار گرفت. برای محاسبه روایی از شاخص های روایی همگرا و روایی سازه (تحلیل عاملی) و برای محاسبه اعتبار از بازآزمایی، تنصیف و آلفای کرونباخ استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل عاملی با استفاده از روش های مولفه های اصلی چرخش واریماکس نشان داد که پرسشنامه از 2 عامل تشکیل شده است. این عوامل بیش از 91/69 درصد از واریانس کل را تبیین می کنند. روایی همگرای این پرسشنامه با محاسبة ضریب همبستگی زیرمقیاس های این پرسشنامه با یکدیگر و با کل پرسشنامه تأیید شد که این ضرایب بین 62/0 تا 91/0 متغیر و معنادار بودند (01/0
عوامل مؤثر بر توانمندی زنان سرپرست خانوار (مورد مطالعه: زنان شاغل در مراکز کوثر شهرداری تهران در سال 1391)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان سرپرست خانوار فقیر یکی از گروه های آسیب پذیر جامعه هستند. این زنان علاوه بر نقش های متداول زنان در خانواده، متولی نقش های مربوط به ""سرپرستی خانوار"" شامل دو رکن کلیدی ""تأمین معیشت"" و ""اداره و مدیریت"" خانوار نیز هستند. تحقیق حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر توانمندسازی زنان سرپرست خانوار با در نظر داشتن دو رکن مذکور پیش برده شده است. در این راستا پژوهشی پیمایشی در جامعه هدفی متشکل از 824 زن شاغل در مراکز کارآفرینی و مهارت آموزی کوثر وابسته به شهرداری تهران صورت پذیرفته است. داده های حاصل با روش های آماری چند متغیره همچون تحلیل همبستگی، تحلیل عاملی، تحلیل خوشه و رگرسیون ترتیبی تجزیه و تحلیل شده اند. یافته های تحقیق بیانگر تأثیرگذاری قوی توانمندی اقتصادی بر متغیر وابسته تحقیق بوده است. در بین متغیرهای زمینه ای نیز سن، اثر منفی و مدت سرپرستی اثر مثبت بر متغیر وابسته داشته است. همچنین در مجموع زنان مطلقه نسبت به سایر زنان از سطح توانمندی بالاتری برخوردار بوده اند.
تحلیل نقش توانمندسازی ساکنان در بهسازی کالبدی- محیطی سکونتگاه های غیررسمی نمونه موردی: محدوده شرق کال عیدگاه شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونتگاههای غیررسمی یکی از مهمترین چالشهای شهری امروز ایران محسوب میشود؛ به طوری که نه تنها در شهرهای بزرگ بلکه در شهرهای میانی و کوچکنیز چنین پدیدهای وجود دارد. شهر سبزوار از جمله شهرهای میانی است که با مسأله اجتماعات غیررسمی و خودساخته روبروست؛ به طوری که نزدیک به 30 هزار نفر از جمعیت آن (نزدیک به یک هشتم) در سکونتگاههای غیررسمی که دور تا دور شهر را فرا گرفته است زندگی میکنند. در این میان محدوده شرق کال عیـدگاه بزرگترین کانون اسکان غیررسـمی این شهر هم از نظر جمعیت و هم وسعت محسوب میشود، که نیازمند برخوردی جامع و چند بعدی است. با درک این موضوع، تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که آیا با توانمندسازی اجتماعات محلی شرق کال عیدگاه ـ به عنوان مهمترین هسته اسکان غیررسمی این شهرـ بهسازی کالبدیـفضایی این محدوده امکانپذیر است یا خیر؟ روش تحقیق مقاله، توصیفی ـ تحلیلی میباشد. شیوه گردآوری دادهها ترکیبی از روش کتابخانهای، اسنادی و میدانی بوده و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه است. روش نمونهگیری، تصادفی ساده و حجم نمونه 150 خانوار است که از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی به تحلیل آن اقدام شده است. در این تحقیق هر کدام از حوضههای توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و نهادی به عنوان متغیرهای مستقل با مولفههای معنیداری، خودتعیینی، شایستگی، تأثیر و اعتماد و متغیر تمایل به مشارکت در بهسازی کالبدی نیز به عنوان متغیر وابسته مورد توجه قرار گرفته است. نتایج یافتهها نشان میدهد که بین سطح توانمندی ساکنان و میزان تمایل آنها برای مشارکت در بهسازی کالبدی ـ محیطی رابطه معناداری وجود دارد. ضریب تعیین برای توانمندیهای اجتماعی 4 درصد، اقتصادی 9/2 درصد و نهادی 4/4 درصد به دست آمد. اما تأثیر هریک از ابعاد توانمندی به یک اندازه نیست بلکه در درجه اول توانمندسازی نهادی، سپس توانمندسازی اجتماعی و در درجه بعدی توانمندسازی اقتصادی میتواند در افزایش مشارکت ساکنان در برنامههای بهسازی کالبدی ـ محیطی موثر باشد.
نقش رهبری معنوی در توانمندسازی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش رهبری معنوی در توانمندسازی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان همدان بوده است. این پژوهش توصیفی از نوع هبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق شامل 150 نفر کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان همدان بود که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و کرجسی 108 نفر محاسبه و انتخاب گردید. در این پژوهش، از روش های آماری شاپیروویلک، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین رهبری معنوی و تمامی ابعاد آن با توانمندسازی کارکنان رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که ابعاد عضویت در سازمان، معناداری در کار، چشم انداز سازمانی، ایمان به کار و بازخورد عملکرد، توان تبیین واریانس مربوط به توانمندسازی را دارند اما ابعاد عشق به نوع دوستی و تعهد سازمانی از این پیش بینی برخوردار نمی باشند. بنابراین می توان گفت که توانمندسازی کارکنان یک هدف استراتژیک برای رسیدن به چشم اندازها و ماموریت های سازمانی می باشد لذا نقش رهبری معنوی در تحقق این مهم از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد.بنابراین به مدیران ورزشی توصیه می شود در کارکنان را درفرآیند های تصمیم سازی سازمان مشارکت دهند تا زمینه های توانمندی و اثربخش بودن در وجود آنها تقویت گردد.
ارتباط عوامل توانمندسازی منابع انسانی و انگیزه انجام وظایف کاری در سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران (وزارت ورزش و جوانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی ارتباط عوامل توانمندسازی منابع انسانی (احساس معنی دار بودن، احساس شایستگی، احساس خودتعیینی، احساس تأثیر و احساس اعتماد) و انگیزه انجام وظایف کاری در سازمان تربیت بدنی (وزارت ورزش و جوانان) است. بر این اساس، جامعه آماری این پژوهش کلیه کارشناسان ستادی سازمان تربیت بدنی (وزارت ورزش و جوانان) کشور بود که با توجه به تعداد کم آن ها، همه به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و در نتیجه 152 نفر در پژوهش شرکت کردند. روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش توصیفی - پیمایشی بود و برای جمع آوری اطلاعات لازم در خصوص عوامل توانمندسازی از پرسشنامه سنجش توانمندسازی اسپریتزر و به منظور سنجش انگیزه انجام وظایف کاری آزمودنی ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. همچنین، به منظور بررسی ارتباط عوامل توانمندسازی و انگیزه انجام وظایف کاری از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد بین پنج عامل کلیدی توانمندسازی که شامل: احساس معنی دار بودن، احساس شایستگی، احساس خودتعیینی، احساس تأثیر و احساس اعتماد است و انگیزه انجام وظایف کاری همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد (به ترتیب 51/0=r، 33/0=r، 43/0=r، 52/0=r، 47/0=r) که این رابطه در سطح 01/0=α معنی-دار بوده است؛ بدین معنی که هر چه کارشناسان از نظر عوامل توانمندسازی نمرات بهتری داشته باشند، انگیزه آنان برای انجام وظایف کاری بیشتر است. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد بیشترین نمره کارشناسان زن و مرد مربوط به احساس شایستگی است. سایر عوامل توانمندسازی شامل احساس معنی داری، اعتماد و احساس تأثیر به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارد و احساس خودتعیینی با میانگین 39/12 و 97/11 به ترتیب برای کارشناسان مرد و زن در پایین ترین سطح قرار دارد.
مطالعه و مقایسة رویکرد اجتماع محور مدیریت بحران در کشورهای منتخب
حوزه های تخصصی:
از جمله تهدیدهای بالقوّه ای که همواره سلامتی و دارایی افراد جامعه را مورد هدف قرار داده، وقوع حوادث و بلایای طبیعی است. این امر، لزوم توجه ویژة انواع ساختارهای دولتی و حکومتی را به نحوة طراحی و پیاده سازی نظامهای مدیریت بحران نمایان می کند. فراگرد مدیریت بحران در ایران دارای نوسانات فراوانی بوده است و دستیابی به یک نظام مدیریت بحران اثربخش و اجرای موفق آن، همواره یکی از چالشهای موجود در این زمینه بوده است. از سوی دیگر، بررسی نحوة مواجهه با بلایای طبیعی در ایران، حاکی از آن است که دولتهای متفاوت، بیشتر به التیام بخشی پیامدهای ناشی از وقوع بلایا اکتفا و همت خود را بر مراحل مقابله و بازسازی در چرخة مدیریت بحران متمرکز کرده اند. رویکرد اجتماع محور مدیریت بلایا از جمله رویکردهایی است که می تواند با تمرکز بر ریشه یابی علل آسیب پذیری، در مقایسه با توجه صرف به وقوع بلایا، نقاط ضعف پیش گفته را تعدیل کند. از این رو، در این پژوهش تجارب پیاده سازی رویکرد اجتماع محور در کشورهای ترکیه، فیلیپین و ژاپن که از نظر گستردگی و نوع بلایای طبیعی، مشابه کشورمان هستند، به روش تحلیل محتوای کلان، بررسی شده و در پایان، با جمع بندی پیشنهادهای حاصل از مصاحبه با خبرگان به منظور تطبیق و به گزینی اقدامات صورت گرفته در این کشورها، راهکارهایی با هدف بهبود اجرای این طرح در شهر تهران و تبدیل شدن به الگویی برای پیاده سازی در سایر شهرهای کشور ارائه شده است.
بررسی تاثیر دوره های آموزش ضمن خدمت بر توانمندسازی دبیران تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی کارکنان یکی از تکنیکهای مؤثر برای استفاده بهینه از ظرفیتها و توانایی های آنان جهت دستیابی به اهداف سازمانی است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر دورههای آموزش ضمنخدمت بر توانمندسازی دبیران تربیت بدنی شهر اهواز بود. تحقیق حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بوده و به شکل میدانی انجام شده است. جامعه آماری کلیه دبیران تربیت بدنی زن و مرد در سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان شهر اهواز در سال تحصیلی 1390 بودند (n=398). نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان و به روش تصادفی خوشهای تعیین شد(n=200). ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ویژگی های فردی و پرسشنامه تعدیل یافته توانمندسازی نادری(1386) بود. روایی سازه از طریق تحلیل عاملی (0/88) و پایایی از طریق آلفا کرونباخ (0/98 ) محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی (ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون یومن ویتنی، تحلیل رگرسیون چندگانه) انجام شد (0/05=α). نتایج تحقیق نشان داد به طورکلی بین دوره های آموزشضمنخدمت با توانمندسازی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین بین دیدگاه زنان و مردان در مورد میزان افزایش توانمندسازی بر اثر دوره های آموزش ضمن خدمت تفاوت معناداری مشاهده شد که این میزان در میان دبیران زن بیشتر از دبیران مرد بود. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد از میان دورههای مختلف آموزش ضمن خدمت، دوره های تخصصی پیشبینی کننده قویتر برای توانمندسازی دبیران تربیت بدنی می باشد.
بررسی نقش کامیابی شغلی در توانمندسازی کارکنان (مطالعهشرکت های تولیدی استان سیستان و بلوچستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه از کارکنان توانمند به عنوان مهمترین سرمایه سازمانی نام برده می شود. بنابراین به منظور داشتن کارکنانی توانمند، فراهم آوردن زیرساخت ها و تسهیل کننده های این عرصه ضروری به نظر می رسد. یکی از عوامل موثر بر این فرآیند، کامیابی شغلی است که طی آن فرد دو بعد سرزندگی و یادگیری را به صورت توام تجربه می کند.بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین رابطهکامیابی شغلی و توانمندسازی کارکنان در محیط های تولیدی می باشد. تحقیقحاضربا رویکرد توصیفی پیمایشی و بااستفادهازانتخابنمونه600 نفری از کارکنان شاغل در شرکت های صنعتی استان سیستان و بلوچستان انجام شده است. داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه با استفاده از آزمون همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند؛ که نتایج این تجزیه و تحلیل ها نشان دهنده آن است که بین کامیابی شغلی و توانمندسازی کارکنان و همچنین بین سرزندگی و طراوت، و یادگیری و توانمندی کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
رابطه توانمندسازی شهروندان منطقه 18 تهران با مشارکت در مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توانمندسازی شهروندان به عنوان عامل مؤثری در مشارکت مدیریت شهری بیان می شود. بنابراین هدف اصلی از انجام این پژوهش، بررسی رابطه توانمندسازی شهروندان با مشارکت در مدیریت شهر و ارایه سازوکارهایی جهت توانمندسازی شهروندان به منظور ترغیب آنها به همکاری بیشتر و مشارکت فعال در مدیریت شهر است.
این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و به شیوه توصیفی- پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و جامعه آماری پژوهش تمامی شهروندان بالای 15 سال ساکن در منطقه 18 شهرداری تهران، حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 384 نفر و انتخاب نمونه های آماری به شیوه طبقه ای تصادفی انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش به دو شیوه توصیفی و استنباطی صورت گرفت؛ نتایج کلی نشان داد که میان توانمندسازی شهروندان و مشارکت در مدیریت شهر رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین یافته ها نشان می دهند که میزان توانمندی و مشارکت پایین تر از حد متوسط است. با توجه به نتایج به دست آمده، اقدام در جهت توانمندسازی شهروندان و ارتقای مشارکت شهروندی ضرورت دارد و هر گونه تلاش برای توانمندسازی شهروندان، در ارتقای سطح مشارکت در مدیریت شهر، مؤثر خواهد بود
ارزیابی نقش تعاونی های فرش دستباف روستایی در توانمندسازی زنان قالیباف مطالعه موردی: استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعاونی های فرش دستباف روستایی از مهمترین تشکل های فعال در صنعت فرش کشور هستند که با هدف حمایت از قشر محروم و مولد قالیباف کشور و سازماندهی آنها در قالب نظام تعاون به منظور دستیابی به عدالت اجتماعی و اقتصادی در این هنر و صنعت ملی تشکیل شده اند و تعداد زیادی از زنان قالیباف زیر نظر این تعاونی ها مشغول به فعالیّت هستند. با توجه به اهداف تشکیل تعاونی های فرش دستباف، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش این تعاونی ها در توانمندسازی زنان قالیباف استان همدان انجام شده است. بدین منظور 202 نفر از زنان قالیباف عضو تعاونی های فرش دستباف استان همدان برمبنای فرمول کوکران انتخاب شدند و به منظور بررسی نقش تعاونی ها در توانمند سازی آنها به تعداد برابر (202 نفر) از زنان قالیباف غیر عضو تعاونی نیز انتخاب و توانمندی دو گروه در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و حرفه ای مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان داد که اختلاف معنی داری بین دو گروه به لحاظ توانمندی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و حرفه ای در سطح 1 درصد وجود دارد و میزان توانمندی زنان قالیباف عضو تعاونی در ابعاد چهارگانه بیش از زنان قالیباف غیر عضو است. نتایج حاصل از مقایسه میانگین شاخص های تشکیل دهنده هر یک از ابعاد توانمندی نیز بیانگر وجود تفاوت معنی دار بین دو گروه در سطح 1 درصد است و تنها در شاخص میزان شرکت در دوره های آموزشی تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود ندارد.
اثرات توانمندسازی بر مدیریت دانش در کارکنان فدراسیون های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثرات توانمندسازی بر مدیریت دانش در کارکنان فدراسیون های ورزشی بود. روش تحقیق از نوع زمینه یابی و در آن به صورت میدانی از پرسش نامه ی توانمندسازی کامکاری و کریم نژاد (1390) و مدیریت دانش کامکاری و شُکرزاده (1389) استفاده شد. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را تمامی کارکنان فدراسیون های ورزشی که در 52 فدراسیون ورزشی مشغول به فعالیت هستند، تشکیل می دادند. به منظور تجزیه و تحلیل آماری از آزمون رگرسیون چندمتغیری، با از نرم افزار آماری 19 SPSSاستفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که ارتباط مثبت معنا داری بین توانمندسازی با مدیریت دانش مشاهده می شود. به این ترتیب که با افزایش توانمندسازی، مدیریت دانش نیز افزایش و با کاهش آن، مدیریت دانش نیز کاهش می یابد.
نقش توانمندی شغلی زنان در توسعة اقتصادی نواحی روستایی (مطالعة موردی: بخش کونانی شهرستان کوهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: درحال حاضر، وضعیت زنان در هر جامعه ای نشانگر میزان پیشرفت آن جامعه است و این واقعیتی است که روزبه روز تعداد بیشتری آن را درمی یابند و سازمان ها و نهادهای بین المللی فعال در امر توسعه نیز بر روی آن تأکید دارند. یکی از راهکارهای مهم برای بهبود وضعیت زنان، توانمندسازی آن ها در جنبه های مهم زندگی و به ویژه بعد اقتصادی است. درهمین راستا، در این مقاله به بررسی توانمندی زنان و نقش آنان در توسعة اقتصادی نواحی روستایی به عنوان هدف اصلی پژوهش پرداخته شده است.
روش: نوشتار حاضر جنبة کاربردی دارد و از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی و پیمایشی محسوب می شود که در آن از دو شیوة اسنادی و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) برای گردآوری داده های موردنیاز استفاده شده است. جامعة آماری تحقیق زنان روستایی ساکن در بخش کونانی شهرستان کوهدشت هستند (10895) که از بین آن ها 330 نفر به شیوة نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. سطح پایایی پرسشنامة تحقیق با استفاده از روش آلفای کرونباخ 79/0 به دست آمد که بیانگر ضریب اعتماد بالا است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد بیشترین سطح توانمندی زنان در بین بخش های اقتصادی مربوط به فعالیت های کشاورزی است که با متغیرهای سن و درآمد دارای رابطة معنادار و مستقیم است. همچنین، مشخص شد زنانی که از ویژگی های مربوط به توانمندسازی در سطح بالاتری برخوردار هستند، توانمندی بیشتری در ایجاد درآمد خواهند داشت.
محدودیت ها/ راهبردها: مراجعه به منطقه و تهیه و تکمیل پرسشنامه ها از بین زنان روستایی که با مشکلات و نگرش های سنتی روبه رو هستند، ازجمله محدودیت های این تحقیق بود.
راهکارهای عملی: با شناخت دقیق توانمندی های زنان در زمینه های مختلف شغلی و همچنین، تعیین قابلیت ها و استعدادهای آن ها درزمینةتوانمندسازی همچون علاقه، اعتمادبه نفس، سواد و تخصص، تجربة محلی و علمی، مسؤولیت پذیری، انگیزة پیشرفت و ... نیاز ضروری برای دست یابی به توانمندی زنان است.
اصالت و ارزش: ازیک سو، توانمندسازی زنان می تواند منجر به کاهش بیکاری زنان و افزایش توانمندی آن ها در انجام فعالیت های مختلف شود و ازسوی دیگر، به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای آنان و درنهایت، توسعة روستایی در ابعاد گوناگون منجر شود.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر انتقال کارکنان در پتروشیمی بسپاران بندرامام (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر انتقال کارکنان در پتروشیمی بسپاران بندرامام (ره) می باشد. شناسایی و رتبه بندی این عوامل در واحدهای تولیدی مانند پتروشیمی بسپاران بندرامام (ره) می تواند گامی مؤثر درکاهش جابه جایی وانتقال نیروهای کارآمد و نخبه به شمار آید. روش انجام پژوهش در تحقیق حاضر از نوع کاربردی وجامعه آماری کل کارکنان پتروشیمی بسپاران بندرامام (ره) می باشد. برای تهیه شاخص ها و معیارها در این پژوهش از دو پرسشنامه در دو مرحله استفاده شده است، در مرحله اول جهت شناسایی عوامل مؤثر بر انتقال کارکنان با بررسی و مطالعات کتابخانه ای و جستجو در سایت های اینترنتی و مصاحبه با کارشناسان، عوامل مؤثر بر انتقال و جابه جایی شناسائی و مشخص گردیده اند و در مرحله دوم از پرسشنامه شماره دو برای انجام مقایسات زوجی و نهایتاً اولویت بندی عوامل کلیدی مؤثر بر انتقال کارکنان استفاده گردیده است. پس از مقایسه های زوجی بین معیارها میزان اهمیت عوامل مشخص گردید و نتایج پژوهش نشان می دهد از بین عوامل تعیین شده رضایت شغلی از نظر میزان اهمیت در رده اول اهمیت قرار دارد و رهبری سازمان، توانمندسازی، ساختار سازمانی، تعهد سازمانی و غیبت و عدم حضور به موقع در محل کار در رده های بعدی قرار دارند.
مدل معادلات ساختاری عوامل مؤثر بر سرمایه اجتماعی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، تعیین عوامل مؤثر بر سرمایه اجتماعی کارکنان در سازمان های ورزشی بود. روش تحقیق توصیفی همب ستگی بود. به همین منظور کارکنان ادارهکل ورزش و جوانان استان خراسان رضوی به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند، با توجه به جدول نمونه گیری مورگان کرجسای تعداد 86 نفر به عنوان نمونه آماری تعیین گردید. اطلاعات مورد نظر از طریق پرسش نامه سرمایه اجتماعی اکبری (1392) که شامل 26 سؤال در 7 عامل بود، جمع آوری گردید. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه توسط گروهی از استادان صاحب نظر دانشگاهی بررسی و تأیید شد و در یک مطالعه راهنما و با استفاده از ضریب همبستگی آلفای کرونباخ مقدار پایایی برابر با 87/0 محاسبه گردید. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل مدل معادلات ساختاری، عوامل توانمندسازی و آموزش، هویت، مشارکت و کار تیمی، تعهد، اعتماد، اطلاعات و آگاهی و کمک و هم یاری به ترتیب بیش ترین نقش و تأثیررا در شکل گیری سرمایه اجتماعی در سازمان داشتند (χ2[14]=36.741,P<.05;CFI=.94; GFI=.93; RMSEA=0.01). از این رو سازمان های ورزشی می توانند به منظور حفظ و ارتقای جایگاه خود در جامعه، با اتخاذ راه کارهایی، زمینه بروز سرمایه اجتماعی را از طریق سرمایه گذاری در عوامل مؤثر به دست آمده در این مطالعه فراهم نمایند.
تحلیلی بر امنیت ادراکی تصرف و نقش آن در توانمندسازی ساکنان سکونتگاههای غیررسمی ( نمونه موردی قلعه نو دهراز سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: امنیت تصرف ، یکی از مهمترین مسائلی است که سکونتگاههای غیررسمی با آن مواجه هستند. طرفداران بهسازی و توانمندسازی این سکونتگاهها یکی از سیاستهای لازم برای اینگونه مناطق را تامین امنیت تصرف می دانند. توجیه آنان این است که تامین امنیت تصرف(مخصوصا امنیت ادراکی تصرف) و حمایت از ساکنان این سکونتگاهها در مقابل تخریب و تخلیه غیرداوطلبانه مسکن، نقش عمده ای در ارتقاء کیفیت مسکن ، بهسازی سکونتگاه و توانمندسازی افراد دارد. با توجه به اهمیت موضوع در این تحقیق سعی شده است که وضعیت امنیت ادراکی تصرف ساکنان محله قلعه نو دهراز سبزوار مورد سنجش قرار گیرد و تاثیر آن بر متغیرهای کیفیت مسکن و توانمندسازی ساکنان مورد بحث قرار گیرد. رویکرد کلی در تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی است و ترکیبی از روش های کتابخانه ای و میدانی برای گردآوری داده ها مورد استفاده قرار گرفته است. حجم نمونه 93 نفر و واحد تحلیل سرپرست خانوار می باشد. برای تحلیل داده ها نیز از روشهای آماری شامل آزمون t تک نمونه ای و همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مولفه امنیت در مقابل تخلیه اجباری در این محله بالاست ،اما مولفه عدم نگرانی از عملکرد نهادهای مسئول در خدمات رسانی به محله در حد پایینی است. در مجموع امنیت تصرف در محدوده مورد مطالعه بالاتر از حد متوسط است. علاوه بر این نتایج بیانگر تاثیر معنادار امنیت ادراکی تصرف بر کیفیت مسکن و دو مولفه از مولفه های پنج گانه توانمندسازی ( خود تعیینی و اعتماد ) است.
راهبردهای توانمندسازی حاشیه نشینان شهری با استفاده از تکنیکQSPM (مطالعه موردی: شهرک شهدای سنقر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقر اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی مهمترین عامل پیدایش حاشیه نشینی در شهرها است. اگر چه حاشیه نشینان در قلمرو زندگی اقتصادی - اجتماعی شهرها به سر می برند ولی به عنوان شهروندان رسمی در جامعه پذیرفته نمی شوند.هدف اصلی این پژوهش ارائه راهبردهای توانمندسازی حاشیه نشینان شهرک شهدای سنقر (از شهرستان های استان مرزی کرمانشاه) است.شناسایی قابلیت ها و محدودیت های حاشیه نشینان برای دستیابی به راهبردهای توانمندسازی آنان بسیار مؤثر است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی با بهره گیری از روش دلفی است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ایو مصاحبه با کارشناسان و مسئولان شهرداری سنقر می باشد. برای تحلیل داده ها از تکنیک SWOT و QSPM استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که منطقه حاشیه نشین از نظر وضعیت موجود بر اساس ماتریس ارزیابی درونی و بیرونی در وضعیت متوسط قرار دارد و به عبارت دیگر منطقه حاشیه نشین نتوانسته از نقاط قوت بهره برداری لازم را نماید و در استفاده از فرصت های موجود بی بهره بوده است. همچنین نتوانسته از عواملی که موجب ضعف و تهدید آن می شود دوری گزیند. در نهایت پس از تحلیل های انجام شده و ارائه برنامه ریزی راهبردی کمی و اولویت بندی راهبردها، راهبرد بازنگری 5WO یعنی برگزاری کارگاه توجیهی برای مدیران شهری در جهت اجرای طرح توانمندسازیو ساماندهی با امتیاز نهایی 55 / 2 به عنوان مهمترین راهبرد در اولویت قرار گرفته است. راهبرد تهاجمی 5SO یعنی تشکیل کمیته ویژه توانمندسازی و ساماندهی نیز در اولویت دوم قراردارد.
بررسی ارتباط بین توانمند سازی و تعهد سازمانی معلمان تربیت بدنی استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان مدیریت تحول و بهسازی سازمان، توانمندسازی منابع انسانی را به عنوان راهبردی اثرگذار بر عملکرد و بهسازی نیروی انسانی معرفی کرده اند. هدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین توانمند سازی و تعهد سازمانی معلمان تربیت بدنی استان خراسان شمالی بوده است. روش انجام پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل معلمان تربیت بدنی استان خراسان شمالی (607 نفر ) بود که حجم نمونه آن بر اساس جدول مورگان و همکاران 230 نفر تعیین گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین توانمند سازی روانی و تعهد سازمانی معلمان تربیت بدنی استان خراسان شمالی رابطه معنا داری وجود دارد.همچنین بین احساس شایستگی، احساس معناداری، خود تعیینی، مؤثر بودن و اعتماد با تعهد سازمانی، تعهد عاطفی وتعهد هنجاری معلمان تربیت بدنی رابطه معنا داری وجود دارد؛اما بین احساس شایستگی، احساس معناداری، خود تعیینی ، مؤثر بودن و اعتماد با تعهد مستمر رابطه ای وجود ندارد. با توجه به نتایج می توان گفت که توجه به توانمند سازی روانی معلمان تربیت بدنی برای ارتقای تعهد سازمانی آنان امری ضروری به نظر می رسد.
مطالعه تاثیر رهبری تحول آفرین بر روی توانمندسازی کارکنان با میانجی گری یادگیری گرایی ( مطالعه موردی: دانشگاه سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درعصرحاضر سازمان هابه صورت فزاینده ای بامحیط های پویاودرحال تغییرمواجهندوبنابراین،به منظور بقاوپویایی خود مجبورندکه خود رابا تغییرات محیطی سازگار سازند.و از آنجایی که صاحب نظران و اندیشمندان یکی از مهم ترین عناصر تغییر درسازمان ها رامنابع انسانی آن می دانندرهبری درسازمان یک عنصر کلیدی به شمار می رود.اهمیت رهبری در این است که رهبران هستند که ازطریق نفوذدرپیروان خود به اهداف موردنظر دست می یابند.ازسوی دیگرامروزه بیش ازگذشته،مزیت رقابتی یک سازمان متکی به دانش سازمان،روش کاربرددانش، سرعت تطابق دانش با محیط درحال تغییرو سرعت دستیابی به دانش جدید است.سازمان هایی که به سمت یادگیری جهت گیری می نمایندوبه طورموثر ازآموخته های خوداستفاده می کنندفرصت کسب منافع بیش تررابه دست می آورند.وبا توجه به ضرورت این موضوع محققین دراین پژوهش باارائه چهارچوبی مفهومی به بررسی تاثیررهبری تحول آفرین برتوانمندسازی کارکنان دانشگاه سمنان پرداخته اند.پژوهش حاضرازنظرهدف کاربردی ونحوه ی گردآوری اطلاعات توصیفی وازنوع همبستگی است.وداده های مورد نیازبا استفاده ازابزارپرسشنامه و توزیع آن بین 130 نفر ازکارکنان دانشگاه گردآوری شده است.و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که رهبری تحول آفرین بر بر یادگیری گرایی و توانمندسازی تاثیری مستقیم و مثبت داردو فرضیه تاثیر یادگیری گرایی برروی توانمندسازی رد شده است همچنین نتایج نشان دادندکه متغیرهای رهبری تحول آفرین و یادگیری گرایی روی هم رفته توانسته اند61 درصدازتغییرات توانمندسازی را توضیح دهند.کلمات کلیدی: رهبری تحول آفرین، یادگیری گرایی، توانمندسازی
امکان سنجی راهبرد توسعه شهر( CDS) در توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی منطقه یک کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پدیده اسکان غیررسمی به جزء جدایی ناپذیر شهرهای کشور به ویژه کلان شهرها تبدیل شده است که از یک سو بازتاب فضایی نابرابری ها و بی عدالتی های اجتماعی و اقتصادی و توزیع امکانات و منابع در سطوح ملی، منطقه ای و محلی بوده و از سوی دیگر حاصل کاستی های برنامه ریزی شهری و مسکن، شهروندزدایی و توجه نداشتن به نیازهای اجتماعی و اقتصادی گروه های کم درآمد در طرح های توسعه شهری است. در این پژوهش به منظور تدوین استراتژی های لازم جهت توانمندسازی و ساماندهی اسکان غیررسمی شهر تبریز با پهنه بندی سکونتگاه های منطقه یک کلانشهر تبریز و شناسایی پهنه های فرودست، با استفاده از شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی و بهره گیری از مدل تلفیقی AHP و GIS، سه پهنة به دست آمد. یافته های این پژوهش حاکی از گسست کالبدی بین پهنة فرودست با سایر نواحی شهر، تضاد و شکاف طبقاتی شدید در منطقه و پایین بودن کمیت و کیفیت معیارهای اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی پهنة فرودست نسبت به پهنة مرفه و کل شهر است. راهبرد توسعه شهر در مقایسه با سایر رویکردها به دلیل ماهیت مشارکتی و رویکرد مبتنی بر اجتماعات محلی برای توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی منطقه یک شهر تبریز مورد تایید قرار گرفت.