مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
مصرف کالاهای فرهنگی
حوزه های تخصصی:
فرهنگ به عنوان مؤلفه ای از ارزش های پذیرفته شده در هر جامعه، شیوه زندگی و عادات و رسوم، و هنجارهایی که افراد از آن پیروی می کنند، همواره موجد هویت و ضامن بقا و دوام جوامع بوده است. فرهنگ گرایی پارادایم های توسعه علاوه بر تضمین مشارکت جوامع و در نتیجه موفقیت آنها، شاید مطمئن ترین راه برای مواجهه، ورود موفقیت آمیز و همراه شدن با جریان جهانی شدن در عصر فراگستری اطلاعات باشد. گستردگی حیطه فرهنگ از سویی و کمبود اطلاعات و آمار مدون و معتبر به ویژه در مورد جوامع روستایی از سویی دیگر، از عمده ترین مشکلات مطالعه در این حوزه ها به شمار می آیند. مقاله حاضر حاصل مطالعه ای با هدف بررسی و تحلیل رفتارهای فرهنگی در مناطق روستایی کشور است. داده های مورد نیاز از مجموعه 29 جلدی گزارش های طرح ملی «رفتارهای فرهنگی ایرانیان در مناطق روستایی کشور» به عنوان تنها منبع اطلاعاتی موجود در این زمینه استخراج گردیده است. با انجام پردازش های مفصل و چندمرحله ای به کمکروش های تجزیه و تحلیل چندمعیاره بر روی داده های اولیه، 20 شاخص ترکیبی ثانویه و از مجموعه این شاخص ها نیز 3 شاخص عمده و اصلی تحقیق مربوط به حوزه های «فعالیت های فرهنگی»، «دسترسی به کالاهای فرهنگی» و «مصرف کالاهای فرهنگی» به دست آمد. پس از توصیف هر کدام از 23 متغیر به دست آمده و نیز تشریح وضعیت استان های کشور در هر کدام از آنها، رتبه بندی و تعیین درجه بهینگی مناطق روستایی کشور در هر کدام از 3 حوزه عمده مورد مطالعه، با استفاده از آنالیز تاکسونومی مشخص گردید. در ادامه با استفاده از تجزیه کلاستر، خوشه بندی فرهنگی مناطق روستایی کشور نیز در 3 طبقه ضعیف، متوسط و نسبتاً خوب به ترتیب شامل 5، 16 و 7 استان انجام شد. نتایج حاکی از وضعیت نامساعد مصرف کالاهای فرهنگی در مقایسه با میزان دسترسی به این کالاهاست و به طور کلی پایین بودن سطح بهره وری فرهنگی در مناطق روستایی کشور را نشان می دهد؛ گرچه دسترسی ها نیز وضعیت چندان مطلوبی ندارد. خوشه بندی و تاکسونومی های انجام شده نیز گرچه رتبه بندی های متفاوتی را در هر کدام از 3 حوزه مورد مطالعه نشان می دهد، لکن نامساعدترین وضعیت ها همواره به مناطق مرزی کردستان و سیستان تعلق داشته است که در جای خود مسئله بسیار در خور تاملی است، در حالی که بوشهر دارای وضعیت کاملاً متفاوتی است
بررسی میزان مصرف کالاهای فرهنگی در بین دانش آموزان شاهد استان لرستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مصرف فرهنگ و کالاهای فرهنگی را می توان فعالیتی غیراقتصادی و سیاسی تعریف کرد. چنان که در درک معمول هم چنین تلقی ای وجود دارد و به طور ضمنی فعالیت اجتماعی آزادانه را هم شامل می شود. با توجه به اینکه میزان گرایش به مصرف کالاهای فرهنگی در جوامع رو به افزایش بوده و از طرفی در طول سالیان اخیر شیوه و روش ارایه این کالاها دچار تغییرات بسیار زیادی گردیده است و در هر جامعه و در هر برهه زمانی خاص دسته بندی های گوناگونی از این کالاها ارایه شده و با توجه به اینکه در این پژوهش به دنبال تعیین میزان مصرف کالاهای فرهنگی در بین دانش آموزان شاهد استان لرستان استان لرستان هستیم لذا در یک تقسیم بندی دقیقتر کالاهای فرهنگی را در نه گروه دسته بندی نمودیم.
در این پژوهش که از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد، از یک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است که روایی محتوایی آن از طریق مراجعه به کارشناسان و متخصصان بررسی گردید. جامعه آماری این پژوهش 580 نفر می باشد که در برگیرنده دانش آموزان شاهد دوره متوسطه استان لرستان در سال تحصیلی 88-1387 به تعداد 290 نفر و به جهت مقایسه همین تعداد (290 نفر) از دانش آموزان عادی همتراز آنها انتخاب گردیدند و با توجه به محدود بودن اعضای جامعه آماری همه آنها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان می دهند که میزان مصرف اغلب کالاهای فرهنگی در بین دانش آموزان شاهد در سطح مناسبی نیست و صرفا در خصوص برخی از کالاها همانند کالاهای مربوط به بازی و سرگرمی عملکرد مطلوبی دارند. در ضمن بین میزان مصرف کالاهای فرهنگی دانش آموزان شاهد و غیرشاهد نیز در بیشتر موارد تفاوت معناداری وجود ندارد.
بررسی تأثیر سرمایة فرهنگی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با تکیه بر نظریه های پیر بوردیو دربارة کنش، میدان و سرمایة فرهنگی، به بررسی تأثیر سرمایة فرهنگی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان پرداخته است. در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شده است و جامعة آماری آن دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه های دولتی و آزاد اسلامی کاشان و پیام نور آران و بیدگل در سال تحصیلی 90-1389 بوده است. حجم نمونة پژوهش، با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 245 نفر بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین مشارکت آموزشی و فرهنگی، مصرف کالاهای فرهنگی، رفتارها و رویه های فرهنگی، ارزش های تحصیلی و شغلی خانواده، تأثیرپذیری دانشجویان از رسانه های ارتباط جمعی و سرمایة فرهنگیِ دانشجویان و پیشرفت تحصیلی آنها رابطة معنادار و مستقیم وجود دارد. به طور کلی، از نظر میزان اهمیت و تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابستة پژوهش، در تحلیل چند متغیره و تحلیل مسیر، مهم ترین متغیرها، به ترتیب، عبارت اند از: 1. سرمایة فرهنگی، 2. مشارکت آموزشی و فرهنگی، 3. تأثیرپذیری از رسانه های ارتباط جمعی.
ارزیابی ارتباط مدیریت دانش با مصرف کالاهای فرهنگی در میان کتابداران دانشگاهی شهر اصفهان (دانشگاه اصفهان، صنعتی و علوم پزشکی اصفهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی رابطه بین مدیریت دانش و مصرف کالاهای فرهنگی در میان کتابداران دانشگاهی شهر اصفهان (دانشگاه اصفهان، دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان) از خانواده تحقیقات کاربردی و به شیوه همبستگی در سال 1392 انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، 155 نفر شامل کتابداران سه دانشگاه بزرگ شهر اصفهان (دانشگاه اصفهان، دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان) است که به کمک جدول حجم نمونه مورگان و بر اساس روش نمونه گیری سهمیه ای و تصادفی تعداد 105 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه است. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از پرسش نامه نیز از نرم افزارهای آماری SPSS 19 و Amos Graphics برای تجزیه و تحلیل های مدل سازی و معادلات ساختاری استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی نظیر ضرایب همبستگی استفاده شده است. نتایج گویای وجود رابطه معنادار بین دو متغیر اصلی پژوهش در دو بعد بررسی رابطه دو متغیره و در بعد مدل سازی معادله ساختاری هستند. به نحوی که هر دو ضریب به دست آمده مثبت و معنادار است. به عبارت بهتر میزان مدیریت دانش افراد تأثیر مثبت و معناداری بر میزان مصرف کالاهای فرهنگی آنان دارد.
تأثیر سوادرسانه ای در بعد پردازش و تحلیل پیام های رسانه ها بر مصرف کالاهای فرهنگی (مورد مطالعه در زنان 15-39شهر شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مسئله مصرف و بویژه مصرف کالاهای فرهنگی از چنان اهمیتی برخوردار است که به عنوان یکی از مسایل کلیدی و مهم در دستور کار برنامه ریزان و مسئولان فرهنگی جوامع قرار دارد. بر این اساس، هدف این مطالعه بررسی تأثیر سواد رسانه ای بر مقدار مصرف کالاهای فرهنگی در بین زنان (13-15) سال شهر شهرکرد بود. روش مطالعه از نوع پیمایش می باشد. جامعه آماری برابر با ( 39596) نفر بوده است که از این تعداد 380 نفر با توجه به فرمول کوکران و از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای (سیستماتیک) به عنوان نمونه انتخاب شد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS (مدل تجربی) و آماره های رگرسیون چند متغیره و ضریب همبستگی تحلیل شد. یافته ها نشان می دهند رابطه آماری معناد اری بین دو متغیر پایگاه اقتصادی – اجتماعی زنان و مقدار مصرف کالاهای فرهنگی وجود نداشت و درعوض در بین پردازش و تحلیل پیام ها و مقدار مصرف کالاهای فرهنگی رابطه ای معنادار وجود داشت. مصرف کالاهای فرهنگی بر مبنای بعد (مقدار، نوع و گرایش به مصرف) و با توجه به سطح مصرف و انگیزه، عادت و رفتار بررسی شد که نشان داد انگیزه مصرف در زنان منجر به رفتار مصرف و گرایش و تنوع در مصرف کالاهای فرهنگی و تکرار در اعمال مصرف، منجر به ایجاد عادت در مصرف کالاهای فرهنگی آن ها می شود.
تأثیر مصرف کالاهای فرهنگی بر تغییر ارزش ازدواج در بین دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف:هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر مصرف کالاهای فرهنگی بر میزان تغییر ارزشها در حوزه ازدواج بود. روش: این پژوهش از نوع کمّی و به روش پیمایش انجام شده است. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه و جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه تبریز به تعداد 15457 نفر است. از این تعداد، 403 نفر بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار اس.پی.اس.اس استفاده شده است. یافته ها: میزان تغییر ارزش ازدواج در بین دانشجویان در سطح متوسط به بالاست و با افزایش مصرف کالاهای فرهنگی مدّ نظر تحقیق، تغییر ارزشهای ازدواج نظیر تجرّدگرایی، آزادی انتخاب، تغییر روابط مبتنی بر عشق، تغییر نوع انتخاب همسر، تغییر مفهوم ازدواج و نحوه روابط تشدید می شود. همچنین، تغییر ارزش ازدواج در بین دانشجویان پسر بیشتر از دانشجویان دختر است. نتیجه گیری: مصرف کالاهای فرهنگی با ویژگی جدید، منجر به تغییرات ارزشی و هنجاری در جامعه، به ویژه در حوزه ازدواج و خانواده شده است. بنابر این، نیاز به توجه دقیق و برنامه ریزی های بنیادی برای کانالیزه کردن مصرف کالاهای فرهنگی در راستای هنجارها و ارزشها حاکم بر جامعه کاملاً احساس می شود.
بررسی نقش پایگاه اقتصادی اجتماعی در مصرف کالاهای فرهنگی (شهر زنجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مصرف کالاهای فرهنگی، بعدی از حیات فرهنگی است که در آن روند انتقال فرهنگ، از زمانی که به صورت یک کالا در می آید و عرضه می شود تا مصرف آن مورد بررسی قرار می گیرد. در این مطالعه که در سال 89 انجام گرفت، از روش نمونه گیری تصادفی ساده حجم نمونه ای به تعداد 360 نفر از طریق فرمول تعییین حجم نمونه کوکران انتخاب کردیم و پس از جمع آوری اطلاعات نتایج زیر به دست آمد: بین پایگاه اقتصادی اجتماعی، درآمد، سن، اوقات فراغت و مصرف کالاهای فرهنگی رابطه معنادار و بین تحصیلات، و محل سکونت و میزان مصرف کالاهای فرهنگی تفاوت معناداری وجود دارد. و تفاوت بین جنسیت و میزان مصرف کالاهای فرهنگی تأیید نشد. تأثیر پایگاه اقتصادی اجتماعی در نوع کالای فرهنگی مصرفی فرد نیز تأیید شد
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و مصرف کالاهای فرهنگی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه شهر دامغان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی بستر مناسبی برای بهره وری سرمایه انسانی و فیزیکی و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد می شود که به زندگی فرد معنی و مفهوم می بخشد و زندگی را ساده تر و لذت بخش تر می سازد. مصرف کالاهای فرهنگی به عنوان یکی از ابعاد حیات فرهنگی که در عمل و کنش افراد حضور دارد متأثر از سرمایه اجتماعی می باشد. هدف تحقیق بررسی رابطه سرمایه اجتماعی دانش آموزان با مصرف کالاهای فرهنگی آن ها در شهر دامغان صورت گرفته است. روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بوده است که بعد از برآورد اعتبار و پایایی، در بین پاسخگویان با روش نمونه گیری تصادفی توزیع گردید. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان این شهر در سال 1392 می باشد که شامل 2608 دانش آموز بود که از این تعداد با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، تعداد 380 نفر تعیین شدند. نتیجه به دست آمده نشان داد حاصل مصرف کالاهای فرهنگی بین جنسیت و نوع مدرسه متفاوت است؛ و بین متغیرهای طبقه اجتماعی اقتصادی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، تعامل اجتماعی، عضویت در گروه های اجتماعی و درنهایت سرمایه اجتماعی دانش آموزان با مصرف فرهنگی آن ها رابطه معنادار تأیید شد.
مطالعه عوامل مؤثر بر مصرف کالاهای فرهنگی (مورد مطالعه: بازه زمانی 1386 الی 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
91 - 121
مصرف کالاهای فرهنگی کنشی اجتماعی و فرهنگی است. زمانی که از فرهنگ و سرمایه فرهنگی سخن گفته می شود، مصرف فرهنگی مد نظر است که با توجه به نیازهای فرهنگی به وجود می آید. مفهوم مصرف و به ویژه مصرف فرهنگی، به عنوان یک مفهوم تحلیلی در جامعه شناسی از اهمیت خاصی در دوره معاصر برخوردار است. مصرف پدیده ای مخصوص جوامع پیشرفته صنعتی و غرب ب ود؛ اما امروزه به مدد گسترش رسانه های ارتباط جمعی، که در بیشتر جوامع برای منافع نظام سرمایه داری فعالیت می کنند، پدیده ای جهانی شده است. جامعه ایرانی، تبدیل به جامعه ای نسبتاً مدرن شده که به دلیل تحولات فکری، جهانی شدن، تغییر سبک زندگی، افزایش آگاهی اجتماعی - فرهنگی و تغییر سلیقه و ذائقه اجتماعی، سطح مصرف کالاهای فرهنگی نیز افزایش یافته است. پژوهش حاضر به ارزیابی عوامل مؤثر بر مص رف کالاه ای فرهنگ ی مورد مطالعه در بازه زمانی 1386 الی 1400 پرداخته است و سه محور «فعالیت فرهنگی»، «مصرف فرهنگی» و «تقاضای فرهنگی» بررسی و سنجش شده است. هدف اصلی مطالعه مصرف کالاهای فرهنگی در بین ایرانیان در بازه زمانی سال های ۱۳86 تا 1400 با روش فرا تحلیل است که از جامعه 39 مطالعات به روش نمونه گیری تعمدی (غیراحتمالی)، 24 سند انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد که بین سبک موسیقایی، سبک زندگی، منابع هویتی، سرمایه فرهنگی، منابع رسانه ای، سرمایه اجتماعی و عوامل زمینه ای و گرایش به مصرف کالاهای فرهنگی رابطه معنا داری وجود دارد. در مجموع متغیرهای فوق 40 درصد از تغییرات مصرف کالاهای فرهنگی را تبیین کرده است.