امروزه مسئله مصرف و بویژه مصرف کالاهای فرهنگی از چنان اهمیتی برخوردار است که به عنوان یکی از مسایل کلیدی و مهم در دستور کار برنامه ریزان و مسئولان فرهنگی جوامع قرار دارد. بر این اساس، هدف این مطالعه بررسی تأثیر سواد رسانه ای بر مقدار مصرف کالاهای فرهنگی در بین زنان (13-15) سال شهر شهرکرد بود. روش مطالعه از نوع پیمایش می باشد. جامعه آماری برابر با ( 39596) نفر بوده است که از این تعداد 380 نفر با توجه به فرمول کوکران و از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای (سیستماتیک) به عنوان نمونه انتخاب شد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS (مدل تجربی) و آماره های رگرسیون چند متغیره و ضریب همبستگی تحلیل شد. یافته ها نشان می دهند رابطه آماری معناد اری بین دو متغیر پایگاه اقتصادی – اجتماعی زنان و مقدار مصرف کالاهای فرهنگی وجود نداشت و درعوض در بین پردازش و تحلیل پیام ها و مقدار مصرف کالاهای فرهنگی رابطه ای معنادار وجود داشت. مصرف کالاهای فرهنگی بر مبنای بعد (مقدار، نوع و گرایش به مصرف) و با توجه به سطح مصرف و انگیزه، عادت و رفتار بررسی شد که نشان داد انگیزه مصرف در زنان منجر به رفتار مصرف و گرایش و تنوع در مصرف کالاهای فرهنگی و تکرار در اعمال مصرف، منجر به ایجاد عادت در مصرف کالاهای فرهنگی آن ها می شود.