مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
نابینایان
حوزههای تخصصی:
انتقال مفهوم فیلم به نابینایان ، یک پدیده چند بعدی است. این پدیده زیستی با کمک معانی مرتبط به آن ، تعیین می کند چگونه یک مخاطب نابینای سینما ، واقعیت چنین رویدادی را درک و تفسیر کند. انتقال مفهوم فیلم به افراد نابینا ، بستگی به روش ها و دانشی دارد که برای تحقق بهتر این امر به کار گرفته می شود.توصیف شفاهی یکی از این روش هاست. این مطالعه پدیدارشناسی تلاشی است برای اینکه انتقال مفهوم در تجربه زیسته افراد نابینای مادرزاد علاقمند به فیلم و سینما را تبیین کند. در این مطالعه روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شده است. این پژوهش در سال 1400 بر روی 25 فرد نابینای مادرزاد در تهران، شیراز ، رشت و یزد که به سینمای نابینایان و دیدن فیلم های دارای توصیف شفاهی علاقمند بودند، انجام شد. از مصاحبه های نیمه ساختارمند برای گردآوری داده ها استفاده شد. مصاحبه ها پس از پیاده سازی با رویکرد پدیدارشناسی ون منن مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. شش مضمون اصلی حس برتر ،ارتباط عاطفی ، وایتگری صوتی ، روایت مطلوب، اخلال و نقصان کلام استخراج شد. نتایج حاصل نشان داد تجربه زیسته نابینایان از انتقال مفهوم در فیلم شنوی منحصر به فرد است. لذا درک پیچیدگی های تجربیات نابینایان، در نظر گرفتن نیاز مخاطب نابینا در نمایش و توصیف صوتی دار کردن فیلم ، آموزش توصیف کنندگان یا روایتگران و توجه به توانمندیها، محدودیتها، باورها و نگرش های نابینایان برای بهره مندی مطلوب تر از این محصول فرهنگی فرهنگ ساز ضروری است.
نقش مصالح کف سازی در خوانایی فضای شهری برای نابینایان
حوزههای تخصصی:
فضای عمومی فضایی است که عموم شهروندان از هر قشر، سن، نژاد و صنفی حق ورود و حضور در آن را بدون هیچ گونه محدودیتی دارا می باشند. فضای شهری اساس شکل گیری جامعه مدنی است. در واقع متناسب سازی فضای شهری برای همه مردم جامعه علاوه بر توجه به مسائل عملکردی مستلزم توجه به مسائل روحی، معنوی وفیزیکی کلیه اقشار جامعه باروحیات و توانایی های گوناگون است. لذا لازم است فضاهای شهری به گونه ای طراحی گردند تا تمامی شهروندان معلول و یا غیرمعلول از فضا بهره گیرند. گروه مورد مطالعه ما در این تحقیق قشر نابینایان جامعه هستند. قدم زدن برای افراد نابینا برای کشف محیط اطراف بسیار موثر می باشد. آنها نیاز ندارند تا محیط را از بالا ببینند بلکه بایستی داخل محیط باشند و تجربه کنند. وقتی فردی نابینا وارد محیط جدیدی می شود که قبلا در مورد آن تنها چیزهایی شنیده به کمک حس لامسه و دیگر حواس سعی می کند محیط را کشف کند درحالی که فرد بینایی که از قبل عکسهای زیادی از آن محیط دیده است به عکسبرداری از محیط اکتفا می کند. آن چه بیش از همه می تواند نقش چشم را برای نابینایان در فضا داشته باشد؛ مصالح اند. تنوع مصالح می تواند خالق تجربه های متنوع از حس لامسه برای فرد نابینا باشد؛ بنابراین در این مقاله با بررسی منابع موجود و مطالعات کتابخانه ای و بررسی راهکارهای موفق تجربه شده در سایر کشورها با تاکید بر روش کفسازی CFA ویژه نابینایان به جست و جوی مصالح مناسب به ویژه کفسازی اصولی و نحوه به کارگیری آن برای سهولت حضور نابینایان در فضاهای شهری هستیم.
تعامل کاربران نابینا و کم بینا با کتابخانه های عمومی کشور ایران (اهداف، انگیزه ها و میزان رضایتمندی)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف این پژوهش کشف تعامل کاربران نابینا و کم بینا با کتابخانه های عمومی کشور و مطالعه اهداف و انگیزه های آنان از مراجعه به کتابخانه عمومی و تعیین میزان رضایتمندی آنان از خدمات دریافتی است. روش: پژوهش حاضر به روش پیمایشی و با رویکرد توصیفی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 365 نفر از اعضای فعال کتابخانه های عمومی است که از این میان، 233 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داد ها پرسش نامه ای بود که با پیگیری های تلفنی و حضوری در میان اعضای جامعه نمونه توزیع و توسط آنان تکمیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که اغلب بخش های مخصوص نابینایان (29 بخش) در کتابخانه مرکزی و یا کتابخانه های شهری مرکز استان واقع شده است و بقیه شهرستان ها فاقد این بخش هستند. از لحاظِ جنسیت، 1/54 درصد از کاربران بخش نابینایان زن هستند و از لحاظِ مدارک تحصیلی اکثر کاربران (6/44 درصد) مدرک کارشناسی دارند. 5/51 درصد از کاربران نابینای مطلق و 5/48 درصد کم بینا هستند. در مجموع، میزان رضایت کاربران از وضعیت فعلی بالاتر از حد متوسط (95/3 از 5 در مقیاس لیکرت) بوده، و بیشترین میزان رضایت از برخورد، راهنمایی، دانش و تخصص کتابداران کتابخانه بوده است و میزان رضایت از کیفیت، کمیت و روزآمد بودن منابع کتابخانه در سطح متوسطی قرار داشت. کمترین میزان رضایت کاربران از علامت ها و نشانه های راهنمایی برای هدایت آن ها و طراحی و معماری بخش نابینایان بوده است. با توجه به نقایص و کاستی های موردمطالعه، ضروری است کتابخانه های عمومی کشور به منظور بهبود خدمات دهی در سطوح مختلف اقدام کنند تا کاربران کم بینا و نابینا با سهولت و رضایت بیشتری از امکانات و منابع کتابخانه ها بهره مند شوند. اصالت/ارزش: در زمینه بخش نابینایان کتابخانه های عمومی، پژوهش های متعددی صورت گرفته است که هریک بخش نابینایان کتابخانه خاصی را بررسی کرده اند، اما این پژوهش کل بخش های نابینایان کتابخانه های عمومی کشور را به صورت یکپارچه مورد مطالعه قرار داده است.
بررسی جامعه شناختی ارتباطِ انزوای اجتماعی و سلامت معنویِ نابینایان (جامعه نابینای شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
اهداف: پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان انزوای اجتماعی و سلامت معنوی و همچنین ارتباط این دو متغیر در افراد با آسیب بینایی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق نابینایان شهر شیراز تحت پوشش بهزیستی بودند. روش نمونه گیری اتخاذشده، نمونه گیری تصادفی بود. برای تحلیل آماری این پژوهش از نرم افزار SPSS استفاده شد. دو دسته پردازش اصلی روی داده ها انجام شد و برای این کار از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. یافته ها نشان داد که انزوای اجتماعی پاسخگویان در حد متوسط به بالا است. همچنین یافته ها نشان داد که در سطح تحلیل استنباطی، آزمون های بین متغیرهای سن، جنسیت، شدت معلولیت، علت معلولیت و مدت معلولیت با انزوای اجتماعی معنادار نیست. ولی آزمون های بین متغیرهای درآمد، وضعیت اشتغال، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، حمایت اجتماعی و سلامت معنوی با انزوای اجتماعی معنادار است. همچنین در تحلیل چند متغیره مشخص شد که تنها سه متغیر سلامت معنوی، درآمد و اشتغال، تغییرات انزوای اجتماعی نابینایان را تبیین می کند. در مجموع، نتایج این پژوهش نشان می دهد که در تبیین انزوای اجتماعی افراد دارای آسیب بینایی در شیراز، سطح تبیین کنندگی عوامل اجتماعی اکتسابی بسیار بیشتر از سایر عوامل است و از این رو، سیاست گذاری ها بایستی به سمت بهبود شرایط اجتماعی زندگی این قشر پیش رود.
بررسی وضعیت منابع و خدمات کتابخانه های شهر تهران : از دیدگاه کاربران نابینا و کم بینا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال دهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۸
53 - 65
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی وضعیت منابع و خدمات کتابخانه های شهرتهران ازدیدگاه کاربران نابینا وکم بینا است.
روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی – توصیفی است. از بین کتابخانه های شهر تهران، 4 کتابخانه، با توجه به جدول مورگان تعداد 201 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. جامعه پژوهش کاربران نابینا و کم بینای کتابخانه های شهر تهران است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است که ضریب پایایی این پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 82 /0 تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از هر دو آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. داده ها با استفاده از آزمون های فریدمن و T تک متغیری، همچنین فراوانی و درصد، میانگین و انحراف معیار تحلیل شد.
یافته ها : یافته ها نشان داد که میانگین حاصله از میزان رضایت کاربران از خدمات امانت و رزرو (14/7 = X - ) در مقایسه با میانگین فرضی (6 = X - ) در حدود 14/1 واحد بیشتر بوده است. همچنین کاربران از منابع موجود در کتابخانه ها و میزان امکانات و تجهیزات، میزان همکاری نیروی انسانی شاغل در کتابخانه ها و نیز از خدمات امانت و رزرو کتابخانه های شهر تهران بیش از حد متوسط رضایت دارند. کاربران میزان اطلاع رسانی کتابخانه ها را در حد متوسط و اما میزان رعایت اصول استاندارد سازی ساختمان کتابخانه ها را کمتر از حد متوسط دانسته اند. همچنین معتقدند مهم ترین عامل عدم دسترسی شان به اطلاعات کتابخانه، مسافت زیاد تا کتابخانه است.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، رضایت کاربران نابینا و کم بینا از کتابخانه ها به صورت معناداری بیش از حد متوسط بوده است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت، وضعیت منابع و خدمات کتابخانه های شهر تهران از دیدگاه کاربران نابینا و کم بینا بیش از حد متوسط و در حد مطلوب می باشد.
واکاوی موانع سفر نابینایان
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری از حقوق مسلم شهروندی به شمار می رود. بااین حال، گروه هایی در جامعه نمی توانند از این حق مسلم به سادگی بهره ببرند. سالمندان، افراد ناتوان جسمی و حرکتی، افراد با آسیب ها و ضعف های بینایی یا اختلالات ذهنی از جمله این گروه ها هستند که در بهره مندی از خدمات فعلی گردشگری و سفر با مشکلات بی شماری مواجه اند. در پژوهش پیش رو، موانع گردشگری برای نابینایان بررسی شده اند. واکاوی نیاز ها و موانع گردشگری و سفر برای این گروه جمعیتی از راه مصاحبه نیمه ساختار یافته با ایشان یکی از روش های متقن برای نیاز سنجی و برنامه ریزی متناسب با نیاز های ویژه این گروه است. ازاین رو، درباره موانع سفر با نوزده نفر از نابینایان کشور مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفت. داده ها با روش تحلیل تماتیک و به وسیله نرم افزار تحلیل داده های کیفی اطلس تی آی تحلیل شده است. بنابر یافته های پژوهش، موانع گردشگری نابینایان را می شود در قالب موانع فرهنگی، مالی و اقتصادی، فردی و فیزیکی دسته بندی کرد. همچنین، برای برون رفت از این موانع و تحقق گردشگری در دسترس، لازم است حوزه های فردی، اجتماعی، فیزیکی، فرهنگی و زیرساختی در قالب برنامه ای منسجم مورد توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران قرار گیرد.
تحلیل پدیدارشناسانه عوامل موفقیت تحصیلی نابینایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موفقیت تحصیلی افراد دارای مشکل بینایی انجام شد. برای این منظور از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش تعداد 15 نفر از افراد دارای مشکل بینایی بودند که بخش اعظم زندگی خود را در نابینایی گذرانده و در سال تحصیلی 97-96، دانشجو یا فارغ التحصیل دوره دکتری بودند. این افراد به روش نمونه گیری هدفمند و با راهبرد گلوله برفی انتخاب شدند و به منظور جمع آوری داده ها، با آن ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام گرفت. داده های جمع آوری شده با روش Colaizzi تحلیل شد و تعداد 248 کد اولیه استخراج شده از مصاحبه ها براساس شباهت معنایی، در 44 مفهوم جای گرفتند و سپس مفاهیم مرتبط با هم تحت عنوان 10 مقوله اصلی دسته بندی شدند که عبارتند از: حمایت های خانوادگی، استفاده از تحصیل برای رفع نیازها، جبران تجارب و احساسات ناخوشایند، نگرش ها و باورهای امیدبخش، دستاوردهای ضمنی تحصیل، بسترسازی محیط های آموزشی، ویژگی های مثبت شخصیتی، استعدادها و توانایی های شناختی، عوامل مثبت اجتماعی و هدف گذاری در جهت ارزش ها و علایق.
ارتقای کاربردپذیری وبگاه های کتابخانه ای برای کاربران با آسیب بینایی با بهره گیری از قابلیت های هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پرداختن به برخی راهکارهای هوش مصنوعی برای کمک به ارتقای کاربردپذیری وبگاه های کتابخانه ای برای کاربران با آسیب بینایی است.پژوهش حاضر کیفی است که با ابزار مصاحبه و پروتکل بلنداندیشی انجام گرفت. در این پژوهش از طریق مصاحبه با کاربران با آسیب بینایی، بهترین و بدترین ویژگی های وبگاه های کتابخانه ای مورد سؤال قرار گرفت. کاربران در حین استفاده از یک وبگاه کتابخانه ای و در حال انجام وظایف در امور روزمره مورد مصاحبه قرار گرفتند و در عین حال افکار، احساسات و نظرات خود را به صورت کلامی در مورد تجربه تعامل خود بیان نمودند. مصاحبه به صورت فردی و به صورت آنلاین یا در مکان مشخصی انجام شد. چهار وبگاه کتابخانه ای بزرگ کشور (سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران؛ سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی؛ کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی؛ و کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران) برای انجام وظایف انتخاب شدند. جامعه پژوهش، کاربران با آسیب بینایی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به تعداد 33 نفر انتخاب شدند. تحلیل صحبت های کاربران بر اساس تحلیل محتوای کیفی انجام شد و از نرم افزار «مکس کیودی ای» استفاده شد و در 90 کد نهایی و 3 مقوله کلی و 8 زیرمقوله جای گذاری شد. این کدها در حین بررسی رونوشت ها به طور مداوم گسترش و بازنگری شدند. یک محقق دیگر در تحلیل محتوا شرکت کرد و رونوشت ها و مقوله های مستخرج را بررسی کرده و داده ها چندین بار مورد ارزیابی قرار گرفتند.بهترین ویژگی های وبگاه ها از دید کاربران عبارت بودند از: استاندارد و دسترس پذیر بودن عناصر موجود در صفحات، محتوای ارزشمند و صداقت در معرفی و ارائه محتوا، بخش بندی و هدینگ بندی منطقی و سازماندهی مناسب عناصر صفحه، اختصاص تگ Alt برای گرافیک ها، سازماندهی مطلوب نتایج جست وجو و ... . بدترین ویژگی های وبگاه ها عبارت بودند از: کُدهای امنیتی (کپچاها) تصویری و نامعلوم؛ عدم تصحیح خودکار غلط های املایی کلیدواژه ها؛ مشکلات گفت وگوهای اینترنتی و نامعلوم بودن ارسال و دریافت پیام، محتوای پویا، و دینامیک؛ تنظیم نبودن عناصر موجود در صفحه با صفحه کلید، برچسب نداشتن گرافیک ها و عناصر ورودی کاربر، و طراحی غیراصولی صفحات و ... .تصحیح خودکار، دستیارهای صوتی هوشمند، خوشه بندی نتایج، فیلتر هوشمند، پرسش و پاسخ هوشمند، پردازش متن و تصویر/ توصیف تصاویر، خلاصه سازی متن، جست وجوی معنایی و به زبان طبیعی و شخصی سازی رابط کاربری از راهکارهای ارتقای کاربردپذیری وبگاه های کتابخانه ای است.
تبیین انزوای اجتماعی نابینایان در پرتو متغیرهای اجتماعی (میدان مطالعه: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1 - 13
حوزههای تخصصی:
انزوای اجتماعی به معنای زندگی بدون همراه، نبود دیگران مهم و ارتباطات مشترک، اعتماد و حرکت به سمت دوره های بحران و گسست در اتصالات عینی و شبکه های روابط اجتماعی اعضای جامعه است و می تواند تأثیر منفی بر عملکرد و بهزیستی افراد و پیوستگی اجتماعی درون جامعه داشته باشد.هدف این مطالعه، بررسی رابطه بین عوامل جامعه شناختی و انزوای اجتماعی نابینایان شهر شیراز است و در آن از نظریه آنومی مرتون به منزله چارچوب نظری استفاده شده است. روش پژوهش، پیمایش و جمعیت آماری شامل نابینایان که شهر شیراز تحت پوشش بهزیستی بودند که بر اساس فرمول کوکران کل نمونه 362 نفر محاسبه شده است. نمونه های آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی به دست آمده اند و ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه بوده است. طبق نتایج بدست آمده، 66 درصد از افراد نمونه مورد مطالعه از انزوای اجتماعی متوسط، 7/20 درصد از انزوای اجتماعی زیاد و تنها 3/13 درصد از انزوای اجتماعی کم برخوردارند. در سطح روابط دو متغیره، یافته ها نشان می دهند بین عوامل جامعه شناختی حمایت اجتماعی ادراک شده و سلامت اجتماعی و بین عوامل زمینه ای درآمد، تحصیلات و وضعیت اشتغال با انزوای اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان می دهد متغیرهای مستقل 51 درصد از تغییرات انزوای اجتماعی افراد نابینا را تبیین می کنند. معلولین و افراد نابینا برای اینکه در روابط خود و در مواجهه با مشکلات، دچار انزوا و افسردگی نشوند نیاز به آگاهی و دانش در برقراری ارتباط با یکدیگر دارند. بنابراین نیاز است که دولت به عنوان مهمترین نهاد صاحب قدرت و ثروت توجه مضاعفی به نیازهای این افراد داشته باشد. با برگزاری کارگاه های مهارت افزایی، حمایت های مالی، دادن امتیازهای خاص برای کسب شغل و حتی فراهم آوردن شبکه های اجتماعی خاص برای نابینایان مانع افزایش انزوای اجتماعی این قشر از جامعه شوند.
استفاده از واقعیت افزوده برای بهبود تجربه گردشگری طبیعت محور نابینایان (با تمرکز بر استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۸
14 - 25
حوزههای تخصصی:
گردشگری در طبیعت، با مناظر و ویژگی های خاص خود، می تواند به ویژه برای افراد نابینا چالش های زیادی داشته باشد. بااین حال، واقعیت افزوده به عنوان فناوری نوین، این امکان را فراهم می آورد که تجربه های بصری و حسی منحصربه فردی را به این گروه از گردشگران ارائه دهد و امکان غوطه وری در طبیعت را از طریق جبران حسی میسر سازد.این مطالعه به طراحی و ارزیابی سیستم واقعیت افزوده ای می پردازد که هدف آن کمک به گردشگران نابینا در تجسم اشیا و فضاهای مرتبط با جاذبه های گردشگری طبیعت محور استان گیلان است. این سیستم از طریق روایت صوتی و ماکت های سه بعدی لمسی، تجربه ای غنی و تعاملی از محیط های طبیعی را برای افراد نابینا فراهم می آورد.این پژوهش براساس هدف کاربردی و براساس روش از نوع کیفی- توصیفی است. برای جمع آوری داده ها به منظور تولید روایت صوتی، از روش مشاهده و یادداشت برداری و برای ارزیابی اثربخشی واقعیت افزوده، از مصاحبه ها و پرسش نامه های بسته استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد، بهترین نوع روایت برای ایجاد حس های بصری در تجربه گردشگری طبیعت برای نابینایان، روایت عمومی- ویژه است. این نوع روایت با استفاده از جملات اطلاعاتی، ارتباطی و دقیق در مورد موقعیت ها، فواصل، جهات، بافت ها و رنگ ها، حس های بصری را به خوبی منتقل می کند. علاوه بر این، مواد مناسب برای ساخت شبیه سازهای لمسی سه بعدی طبیعت، شامل روزنامه هایی است که با مواد واقعی یا نیمه واقعی مانند ماسه های نرم برای شبیه سازی ساحل، سنگریزه های رودخانه ای برای شبیه سازی ارتفاعات و پنبه های مرطوب برای شبیه سازی آب پوشانده شده اند. براساس نظرات جامعه آماری (12 نفر از نابینایان که تحصیلات خود را در دانشگاه گیلان انجام داده بودند)، استفاده از واقعیت افزوده به طور مؤثر در کمک به نابینایان برای تجسم جاذبه های گردشگری طبیعت و بهبود تجربه گردشگری در آن مؤثر شناخته شده است. به طوری که 58 درصد از پاسخ دهندگان به شدت موافق، 33 درصد موافق، 8 درصد بی طرف و 0% مخالف یا به شدت مخالف بودند. این پژوهش به شناسایی فرصت ها و چالش های استفاده از واقعیت افزوده به منظور جبران حسی در گردشگری نابینایان پرداخته و پیشنهادات عملی برای توسعه فناوری های مشابه در سایر زمینه های گردشگری و تفریحی ویژه نابینایان ارائه می دهد.
کاربردپذیری سامانه مدیریت کتابخانه های عمومی کشور (سامان) از دید کاربران با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر آگاهی از میزان کاربردپذیری سامانه مدیریت کتابخانه های عمومی کشور (سامان) از دید کاربران با آسیب بینایی است. روش : پژوهش از نوع کاربردی بود و با آزمون رسمی کاربردپذیری انجام گرفت. از طریق مشاهده اکتشافی کاربران با آسیب بینایی (پروتکل بلنداندیشی) و با تعریف وظایف واقعی (3 وظیفه)، وضعیت کاربردپذیری سامانه با روش کیفی ارزیابی شد. 10 نفر از کاربران با آسیب بینایی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تکمیل وظیفه با نرم افزارهای ضبط صفحه رصد شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار اکسل و Maxqda استفاده شد. اعتبار داده ها با معیارهای گوبا و لینکلن تعیین شد. یافته ها: هر کاربر به طور متوسط زمانی را برای مکان یابی منبع (حدود 30/9 دقیقه)، درخواست الکترونیکی عضویت (بیش از 11 دقیقه) و ارسال پرسش به کتابدار (کمتر از 7 دقیقه) صرف کرد. کاربران معدودی می توانستند در استفاده از سامانه بدون کمک پیمایش کنند و برخی کاربران در انجام وظایف خود ناموفق بودند. 90 درصد کاربران سهولت استفاده از سامان را در حد نامطلوب ارزیابی کرده اند و از زمان صرف شده برای پیشبرد وظایف ناراضی بودند. موانع مهم کاربردپذیری سامان در 177 کد و 5 مقوله شناسایی شد. دسترس پذیری کامبوباکس ها یا منوهای کشویی، طراحی اصولی، دسترس پذیری با صفحه کلید، عنوان بندی منطقی، پیچیدگی جستجو، پیام های سیستمی، انتقال اطلاعات با حواس و ... از پربسامدترین این موانع بودند. نتیجه گیری: کاربردپذیری شرط اساسی برای استمرار عملکرد وبگاه هاست. کتابخانه ها و وبگاه های فراگیر بر تنوع ذینفعان تمرکز دارند. درگیر کردن کاربران نهایی جنبه حیاتی در طراحی کاربرمحور است. این امر نیاز به بررسی مداوم انتظارات آنان را نشان می دهد.