مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بازاریابی سیاسی
حوزه های تخصصی:
بازاریابی سیاسی از بسیاری جهات مشابه بازاریابی در دنیای کسب و کار است. در بازاریابی کسب و کار، فروشندگان، کالاها، خدمات و ارتباطات را روانه بازار میکنند و در عوض پول، اطلاعات و وفاداری مشتریان را دریافت میکنند. در مبارزات سیاسی نیز کاندیداها، وعده ها، حمایت ها، خط مشیها و ویژگیهای شخصی شان را به رأیدهندگان عرضه میکنند و در مقابل، آرا و کمکهای داوطلبانه آنان را دریافت میکنند. به علت این همسویی در حوزه های مختلف بازاریابی، برخی مفاهیم و ابزارهای بازاریابی بین بازاریابی کالا و خدمات و بازاریابی سیاسی مشترک است و برخی از اصول بازاریابی کسب و کار برای اعمال در سیاست نیازمند تعدیل هستند. مقاله حاضر در پی تبیین مفهوم بازاریابی سیاسی با توجه به مفهوم STP در بازاریابی کسب و کار است و در این راه، تعاریف، مفاهیم، تفاوت ها و شباهت های این دو نوع از بازاریابی و نیز ابزارهای مورد استفاده در بازاریابی سیاسی بیان میشود.
جامعه پذیری سیاسی بستری برای بازاریابی سیاسی رابطه مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور نظریه بازاریابی سیاسی را می توان نتیجه ترکیب دو دانش بازاریابی و سیاست دانست. بر این اساس، هرگونه تغییر یا بهبود در مفاهیم بنیادین علوم بازاریابی و سیاست باید در دانش بازاریابی سیاسی نیز نمود یابد. یکی از چالش های اصلی بازاریابی در سال های اخیر، برقراری ارتباط بلندمدت با مشتریان و وفادارکردن آنها است. در ادبیات بازاریابی در این زمینه مطالعات زیاد صورت گرفته، اما تاکنون کمتر پژوهشی به این موضوع پرداخته است که چگونه یک حزب یا جریان سیاسی می تواند با برقراری ارتباط بلندمدت با شهروندان و وفادارکردن آنها زمینه حضور پررنگ و مستمر خود در عرصه سیاست را تضمین کند؟ از این رو، هدف این پژوهش ارائه مدل بازاریابی سیاسی رابطه مند برای برقراری ارتباط بلندمدت مبتنی بر اعتماد و تعهد متقابل با شهروندان (رأی دهندگان) است. روش پژوهش تحلیل محتوای مستندات علمی دو حوزه علمی بازاریابی و سیاست است و دیدگاه ما به بازاریابی سیاسی در این پژوهش، فرایندی است. در ابتدا مدل های بازاریابی سیاسی کنونی مورد بررسی و نقد قرار گرفت تا در مدل ارائه شده نقاط ضعف پوشش یابد. سپس بر اساس تعریف جدید بازاریابی فرایند خلق ارزش وارد مدل شد و درنهایت، فرایند جامعه پذیری سیاسی با هدف ایجاد یک فرهنگ سیاسی مشترک و مبنایی برای تعریف ارزش زیربنای مدل قرار گرفت. مدل بازاریابی سیاسی رابطه مند با ایجاد تعهد و اعتماد متقابل بین سازمان سیاسی و رأی دهندگان باعث کاهش خطر رأی دادن، تسهیل فرایند تصمیم گیری رأی دهندگان و وفاداری آنان می شود.
شناسایی و طبقه بندی عوامل موثر بر انتخاب نشان سیاسی با تاکید بر انتخابات ریاست جمهوری 1392#,(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی/ پیمایشی و با هدفی کاربردی به بررسی عواملی که می تواند بر انتخاب نشان های سیاسی از جانب رای دهندگان موثر باشد، پرداخته است. 560 پرسشنامه در میان کسانی که تصمیم داشته اند در انتخابات ریاست جمهوری 1392 شرکت کنند در سه شهر تهران، شیراز و رشت توزیع گردید. در سنجش روایی پرسشنامه از روش روایی ظاهری/ محتوایی و برای تعیین پایایی آن از روش آلفای کرونباخ (79%) استفاده شد. یافته ها نشان داد که مهم ترین عوامل موثر در انتخاب برند سیاسی رییس جمهور، شامل ویژگی هایی همچون قانون مداری، مشورت پذیری، نقدپذیری، سخنرانی در میان اقشار مختلف جامعه و برگزاری جلسه رودررو با مردم می گردد. همچنین نتایج نشان داد که از نظر بزرگ ترین خوشه رای دهندگان عواملی مانند درک نیاز مردم، تخصص کاری و قدرت بیان و توانایی در سخنرانی دارای بیشترین اهمیت و ویژگی هایی همچون ظاهر نامزد (پوشش، چهره و فیزیک بدنی)، حزب یا گروهی که نامزد به آن تعلق دارد و دارا بودن شعار یا نماد متمایز از سایر نامزدها کم ترین اهمیت را در انتخاب رییس جمهور داشته است.
بررسی تاثیر ارتباطات یکپارچه بازاریابی سیاسی و رسانه های اجتماعی بر انتخاب کاندید در دهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از اصول، مفاهیم و ابزارهای بازاریابی در فعالیت ها و رقابت های سیاسی یکی از کارکردهای نوین و جذاب بازاریابی می باشد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی تاثیرگذاری ارتباطات یکپارچه بازاریابی سیاسی در بستر رسانه های اجتماعی بر ترجیح و انتخاب کاندیدها است. جامعه آماری شامل رای دهندگان دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در سه شهر شیراز، سمنان و ایلام است. روش تحقیق، از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی و از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری می باشد. با توجه به نامحدود بودن جامعه آماری تعداد 384 نفر به روش نمونه گیری اتفاقی در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد می باشد که جهت روایی و بومی سازی پرسش نامه ها از دیدگاه خبرگان و متخصصان دانشگاهی، برای پایایی آن ها نیز از پایایی ترکیبی و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از معادلات ساختاریافته با استفاده از نرم افزار آماری لیزرل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که ارتباطات یکپارچه بازاریابی سیاسی و رسانه های اجتماعی بر انتخاب کاندید تاثیر مثبت و معناداری دارند. همچنین ابعاد ارتباطات یکپارچه بازاریابی سیاسی (تبلیغات سیاسی، پیشبرد فروش سیاسی، روابط عمومی سیاسی و بازاریابی مستقیم سیاسی) نیز بر انتخاب کاندید تاثیر مثبت و معناداری دارند.
طراحی الگوی بازاریابی سیاسی در انتخابات محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه انتخابات به عنوان مهم ترین عرصه مشارکت سیاسی، شاخص مردمی بودن هر حاکمیت را به محک می گذارد. در نظام های مردم سالار، کسب بیشترین آرا و پیروزی در انتخابات همواره جزو دغدغه های اصلی جریان های سیاسی بوده است. بازاریابی سیاسی در دهه های اخیر به عنوان ابزار تحقق پیروزی در انتخابات کاربردی دوچندان یافته است؛ به گونه ای که پیروزی جریان های سیاسی در انتخابات تا حد زیادی به استفاده مؤثر این گروه ها از مدل های بازاریابی سیاسی برمی گردد. در این پژوهش کوشیده شد تا الگویی بومی از بازاریابی سیاسی در انتخابات محلی ایران ارائه شود. در این پژوهش از رویکرد ظاهرشونده «نظریه پردازی داده بنیاد» استفاده شد. نتایج مصاحبه عمیق با 13 نفر از خبرگان حوزه انتخابات محلی در تهران نشان داد که 1. ملزومات حضور مؤثر حزب در رقابت سیاسی؛ 2. نیازشناسی بازار رأی؛ 3. طراحی محصول متناسب با مطالبه اصلی بازار رأی؛ 4. بازاریابی و تبلیغات اثربخش محصول سیاسی؛ 5. فروش ایده/کاندیدا و 6. پایش مستمر محیط، ابعاد الگوی بازاریابی سیاسی در انتخابات محلی را رقم می زنند.
بازاریابی سیاسی و انصراف از دریافت یارانه نقدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه چالش دولت ها برای نمایش چهره متمایز از خود و برتری یافتن نسبت به دولت های پیشین از یک سو و تلاش برای جلب مشارکت مردم در انصراف از دریافت یارانه نقدی، از سوی دیگر، اهمیت بازاریابی سیاسی را بیش ازپیش نمایان کرده است. در پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین بازاریابی سیاسی (شامل ابزارهای سنتی و مدرن) و انصراف شهروندان از دریافت یارانه نقدی پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان منطقه ۵ شهر تهران هستند که برای نمونه گیری از روش دردسترس استفاده شد. بررسی و تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار PLS 3 صورت گرفت. فرضیه ها با استفاده از معادلات ساختاری تحلیل شدند و دو فرضیه رد و سه فرضیه تأیید شد. نتایج پژوهش از یک سو، وجود رابطه معنادار و مستقیم بین ابزارهای مدرن بازاریابی سیاسی با انصراف از دریافت یارانه نقدی و ابزارهای مدرن بازاریابی سیاسی با اعتماد سیاسی و همچنین رابطه بین اعتماد سیاسی با انصراف شهروندان از دریافت یارانه نقدی را تأیید می کند؛ از سوی دیگر، وجود رابطه معنادار و معکوس بین ابزارهای سنتی بازاریابی سیاسی با انصراف شهروندان از دریافت یارانه نقدی و اعتماد سیاسی را رد می کند.
تأثیر آمیخته بازاریابی سیاسی بر نیت رأی دهندگان مبتنی بر ویژگی های جمعیت شناختی؛ مطالعه موردی: انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر بسیاری از احزاب و نامزدهای انتخاباتی برای رقابت در این عرصه به استفاده از تکنیک های بازاریابی روی آورده اند و از اصطلاحاتی چون بازاریابی شخصی [1] ، بازاریابی سیاسی [2] و بازاریابی مبارزاتی [3] استفاده می کنند . این آمیخته بازاریابی سیاسی بر نیت رأی دهندگان انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی انجام بررسی می کند. با توجه به نامحدود بودن تعداد جامعه آماری، با استفاده از فرمول جامعه نامحدود نمونه ای مشتمل بر 385 نفر از رای دهندگان انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی شهر تهران به شیوه اتفاقی در 6 منطقه انتخاب و بررسی شدند. مدل مفهومی تحقیق برمبنای متغیرهای محصول سیاسی، تبلیغ سیاسی، مکان سیاسی، قیمت سیاسی و عوامل جمعیت شناختی شامل: جنسیت، شغل، درآمد، تحصیلات و سن طراحی شده است. نتایج تحقیق نشان داد که هر یک از ابعاد تبلیغ، محصول، قیمت و مکان از آمیخته بازاریابی سیاسی بر نیت رأی دهندگان اثر معناداری دارند. همچنین، عوامل جمعیت شناختی که به عنوان یک متغیر تعدیل گر بررسی شد، نشان داد سن و جنسیت تأثیر معناداری ندارند، در حالی که تحصیلات، شغل و درآمد دارای تأثیر معنادار است.
تبیین استراتژی های تبلیغات سیاسی داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
115 - 130
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت نقش بازاریابی سیاسی در موفقیت کاندیداهای انتخاباتی و فرآیند جلب و جذب آراء، بدیهی است ضرورت وجود پژوهشی جامع در این خصوص که ضمن معرفی استراتژی و ابزارهای بازاریابی سیاسی، میزان تأثیر هر یک و رتبه بندی ابزارها را بیان کند، بسیار مهم و ضروری است. در این پژوهش تلاش شده است ضمن تکیه بر اصول بازاریابی، جایگاه استراتژی های سنتی و نوین در بازاریابی سیاسی از منظر نخبگان بررسی شود. در این راستا، پرسشنامه ای طراحی شد و 388 عدد بین نخبگان (اقتصاددانان، سیاسیون و حلقه های نظامی) ایران توزیع شد. سپس داده ها به روش معادلات ساختاری مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که ابزارهای تبلیغات سیاسی بر نگرش ها و انتظارات نخبگان تأثیر مثبت معناداری دارد؛ همچنین نگرش ها و انتظارات بر فرآیند تصمیم گیری نخبگان نیز تأثیر مثبت معناداری دارد؛ ابزارهای تبلیغات سیاسی از طریق نگرش ها و انتظارات به عنوان متغیرهای میانجی بر فرآیند تصمیم گیری نخبگان تأثیر معناداری دارد. به علاوه، عوامل مرتبط و تعیین کننده فرآیند تصمیم گیری نخبگان برحسب اولویت عبارت انداز: ابزارهای تبلیغات سیاسی، ابزارهای تبلیغات سیاسی از مسیر انتظارات، ابزارهای تبلیغات سیاسی از مسیر نگرش ها، انتظارات و نگرش ها.
الگوی رفتار رأی دهی مردم در انتخابات جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر رویکرد بازاریابی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین وظایف مدیران بازاریابی کشف نیازها، تجزیه و تحلیل رفتار خرید مشتریان و همچنین اولویت بندی مؤلفه های مؤثر بر آن است که نتیجه آن، شناسایی سلیقه بازار و ارائه کالا یا خدمات متناسب با آن خواهد بود. در بازار سیاست نیز احزاب و جریانات سیاسی برای کسب موفقیت در رقابت های انتخاباتی، باید نیازها و دغدغه های فردی و عمومی مردم را درک کنند تا بتوانند تحلیل درستی از رفتار رأی دهی و علل گرایش آن ها به یک فرد یا جریان داشته باشند. از این رو، بررسی این امر، که پایه اساسی استراتژی های مبارزات سیاسی است، مهم ترین مأموریت بازاریابی سیاسی قلمداد می شود. در این پژوهش (تحلیل بین رشته ای) تلاش شد علل تمایل مردم به یک نامزد، در فرایند مبارزات انتخاباتی با رویکرد بازاریابی سیاسی مورد واکاوی قرار گیرد. براین اساس از روش پژوهش تلفیقی اکتشافی با رویکرد ایجاد طبقه بندی مبتنی بر داده های کیفی برای شناسایی، دسته بندی و رتبه بندی مؤلفه های مؤثر بر رفتار رأی دهی مردم ایران استفاده شد و نتیجه آن، معرفی سه عامل «نامزد»، «رأی دهنده» و «فضای رقابت» به عنوان مولفه های اصلی که هر یک دارای سه زیر مولفه است بود. در نهایت 36 شاخص در شکل گیری رفتار رأی دهی مردم مبتنی بر رویکرد بازاریابی سیاسی تعیین شد.
برندسازی و بازاریابی سیاسی؛ الگویی جدید برای توسعه ارتباطات سیاسی مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۵ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
915 - 936
حوزه های تخصصی:
امروزه تصویر و دلالت های ضمنی متضمن آن، ذهنیت و به طور کلی برچسب خوشایند، یکی از اهداف اساسی هر سازمان، شخص یا حرفه ای است. به طور کلی، تبلیغات سیاسی و مدیریت تصویر سیاسی یکی از اصول اساسی دموکراسی های رایج و مدرن بوده است. طرح ریزی تصویری عمومی، نیاز به کنترل دقیق اطلاعات دارد. مفهوم برندسازی در بازاریابی که به معنای عمومی برچسب خوردن کالا و شناخته شدن محصول تولیدی توسط آن برند است، نیز بر اساس همین معانی وارد چرخه علوم سیاسی و متعاقباً بازاریابی سیاسی- انتخاباتی شده است. تمرکز اصلی این مقاله نیز تشریح تغییر الگوی ارتباطات سیاسی با استفاده از مفهوم سازی برندسازی و بازاریابی سیاسی است. بر همین اساس، این مقاله ضمن توضیح این دو مفهوم، بر این امر تأکید می کند که این دو مفهوم معنایی جدید از سیاست تولید می کند که سبب تغییر الگوهای قدیمی ارتباطات سیاسی سخت افزاری و گسترش مشارکت می شود. در واقع، خروجی اساسی برندسازی و بازاریابی سیاسی، تولید و گسترش معنای مشارکتی سیاست در جوامع مدنی است.
طراحی مدل بازاریابی سیاسی شناختی(عصب پایه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال پانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
417 - 442
حوزه های تخصصی:
بازاریابی سیاسی به عنوان یکی از علوم اجتماعی، ترکیبی از علوم بازاریابی ، علم سیاست وعلوم اجتماعی است . با توجه به این موضوع که بازاریابی سیاسی از رفتارهای موجود در واقعیت امور سیاسی به دانشگاه ها آمده است، و در دانشکده های علوم سیاسی تئوری سازی شده است، بنابراین تئوری های موجود معمولا تنها تبیین کننده واقعیت ها هستند و معمولا لایه های پنهان و عمیق تر این علم در این تئوری ها کمتر مورد توجه قرار گرفته دارد. محقق در این پژوهش ابتدا تئوری های موجود بازاریابی سیاسی را از منظر و دیدگاه خود نقد و سپس اقدام به ارائه یک مدل عصب پایه بازاریابی سیاسی که بر اساس پژوهش بدست آمده است می نماید.نگاه نویسنده در نقد مدلهای بازاریابی بین الملل بر اساس نگاه بازاریابی بوده و بر اساس این نگاه مدلها بررسی شده اند.در نهایت محقق مدل بازاریابی عصب پایه را به عنوان یک مدل کاربردی که بر اساس عملکرد عصب ها و روش کارکرد مغز انسانها شکل گرفته است ارائه می نماید. امدل به دست آمده در این پژوهش در سه سطح ارایه شده است: سطح یک سطح رای دهندگان و رای گیرندگان ،سطح دوم سطح محیط نزدیک داخل کشور که شامل رسانه داخلی و قوانیین داخلی است، می باشد و سطح سوم سطح محیط سیاسی خارج کشورکه شامل رسانه های بین المللی و نهاد های سیاسی بین الملل می باشد.در تدوین مدل از روش دلفی استفاده شده است و البته با توجه به اینکه مدل باید آزمون گردد محقق با استفاده از ابزار pls اقدام به آزمون مدل با 384 نفر پاسخگو و به روش پرسشنامه در بخش رای دهندگان نموده است.سایر قسمتهای مدل این پژوهش از روش دلفی مورد آزمون قرار گرفته است.
تأثیر تبلیغات سیاسی منفی بر رفتار رأی دهی و مشارکت انتخاباتی (مطالعه موردی: دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال پانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
443 - 464
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین کاربردهای تبلیغات سیاسی منفی بسیج کردن مردم برای مشارکت در انتخابات و افزایش میزان رای دهی در زمان انتخابات می باشد. نامزدها و احزاب سیاسی از این نوع تبلیغات برای تضعیف جایگاه رقیب استفاده می کنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر ادراک از تبلیغات سیاسی منفی بر میزان مشارکت رای دهندگان در انتخابات است. جامعه آماری شامل تمامی افراد واجد شرایط رای دادن در سطح شهر تهران در دوره دهم انتخابات مجلس شورای اسلامی است که در نهایت تعداد 455 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شده اند. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از روش های همبستگی و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که تبلیغات سیاسی منفی بر تمایل به رای دهی رای دهندگان تاثیر دارد. هرچند این تاثیر در تمامی ابعاد تبلیغات سیاسی منفی دیده نشده است. همچنین احتمال رای دادن و مشارکت در انتخابات در مردان نسبت به زنان بیشتر است. * * * * * * * * * * * * * ** * * * * * ** * * * * * ** * * * * * ** * * * * * ** * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ** * * * * * ** * * * * * ** * * * * * ** * * * * * ** * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ** * * * * * ** * * * * * ** * * * * * ** * * * * * ** * * * * * *
طراحی الگوی بازاریابی سیاسی شناختی(عصب پایه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
417 - 442
حوزه های تخصصی:
بازاریابی سیاسی به عنوان یکی از علوم اجتماعی، ترکیبی از علوم بازاریابی ، علم سیاست وعلوم اجتماعی است . با توجه به این موضوع که بازاریابی سیاسی از رفتارهای موجود در واقعیت امور سیاسی به دانشگاه ها آمده است، و در دانشکده های علوم سیاسی تئوری سازی شده است، بنابراین تئوری های موجود معمولا تنها تبیین کننده واقعیت ها هستند و معمولا لایه های پنهان و عمیق تر این علم در این تئوری ها کمتر مورد توجه قرار گرفته دارد. محقق در این پژوهش ابتدا تئوری های موجود بازاریابی سیاسی را از منظر و دیدگاه خود نقد و سپس اقدام به ارائه یک مدل عصب پایه بازاریابی سیاسی که بر اساس پژوهش بدست آمده است می نماید.نگاه نویسنده در نقد مدلهای بازاریابی بین الملل بر اساس نگاه بازاریابی بوده و بر اساس این نگاه مدلها بررسی شده اند.در نهایت محقق مدل بازاریابی عصب پایه را به عنوان یک مدل کاربردی که بر اساس عملکرد عصب ها و روش کارکرد مغز انسانها شکل گرفته است ارائه می نماید. امدل به دست آمده در این پژوهش در سه سطح ارایه شده است: سطح یک سطح رای دهندگان و رای گیرندگان ،سطح دوم سطح محیط نزدیک داخل کشور که شامل رسانه داخلی و قوانیین داخلی است، می باشد و سطح سوم سطح محیط سیاسی خارج کشورکه شامل رسانه های بین المللی و نهاد های سیاسی بین الملل می باشد.در تدوین مدل از روش دلفی استفاده شده است و البته با توجه به اینکه مدل باید آزمون گردد محقق با استفاده از ابزار pls اقدام به آزمون مدل با 384 نفر پاسخگو و به روش پرسشنامه در بخش رای دهندگان نموده است.سایر قسمتهای مدل این پژوهش از روش دلفی مورد آزمون قرار گرفته است.
تأثیر تبلیغات سیاسی منفی بر رفتار رأی دهی و مشارکت انتخاباتی (مطالعه موردی: دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
443 - 464
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین کاربردهای تبلیغات سیاسی منفی بسیج کردن مردم برای مشارکت در انتخابات و افزایش میزان رای دهی در زمان انتخابات می باشد. نامزدها و احزاب سیاسی از این نوع تبلیغات برای تضعیف جایگاه رقیب استفاده می کنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر ادراک از تبلیغات سیاسی منفی بر میزان مشارکت رای دهندگان در انتخابات است. جامعه آماری شامل تمامی افراد واجد شرایط رای دادن در سطح شهر تهران در دوره دهم انتخابات مجلس شورای اسلامی است که در نهایت تعداد 455 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شده اند. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از روش های همبستگی و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که تبلیغات سیاسی منفی بر تمایل به رای دهی رای دهندگان تاثیر دارد. هرچند این تاثیر در تمامی ابعاد تبلیغات سیاسی منفی دیده نشده است. همچنین احتمال رای دادن و مشارکت در انتخابات در مردان نسبت به زنان بیشتر است.* * * * * * * * * * * * * ** * * * * * ** * * * * * ** * * * * * ** * * * * * ** * * * * * ** * * * * * * * * * * * * ** * * * * * ** * * * * * ** * * * * * ** * * * * * ** * * * * * ** * * * * * * * * * * * * ** * * * * * ** * * * * * ** * * * * * ** * * * * * ** * * * * * *
نگاهی به تصمیم گیری سیاسی افراد از منظر پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۱
49 - 65
زمانی که جرج لیکاف مقاله علوم اجتماعی عصب شناسی را چاپ کرد و در آن با دلایل چهارده گانه ای اثبات نمود که استدلال یک امر عصب شناسی است، نگاهی نوین و جدید به دیگر شقوق جامعه شناسی از جمله علوم سیاسی به وجود آمده است. مطالعات علوم عصب شناسی در حوزه سیاست باعث شد که ابعاد پنهان علم سیاست در مغز بر کنش های سیاسی تا حدودی آشکار شود.این مطالعات اگرچه میزان شناخت ما را به فرایند عملکرد مغز در کنش های سیاسی بهبود می بخشید، امّا به صورت جزیره ای مفاهیم سیاسی را در مغزها بررسی کرده و نتوانسته است قدرت پیش بینی به سیاسیون در پیش بینی رفتار مردم بدهد. بنابراین، لزوم مطالعات جدید براساس رویکرد شناختی حس می شود تا بتوان روش های تصمیم گیری های سیاسی افراد را شناخته و کنشگران سیاسی توان پیش بینی افراد را پیدا کنند.در این پژوهش پژوهشگران به دنبال ارائه الگوی تصمیم گیری افراد با رویکرد شناختی، در کنش های سیاسی بوده و با انجام مطالعات میدانی و به روش دلفی ابتدا مؤلفه های الگوی بازاریابی سیاسی شناختی را شناسایی و سپس مورد ارزیابی قرار داده اند و معتقدند به آن دست پیدا کرده اند.
بررسی تاثیر نحوه تفکر بر توجه دیداری افراد در انتخاب کاندیداها: مطالعه آزمایشگاهی با استفاده از ردیاب چشم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۹۸
159 - 192
حوزه های تخصصی:
استفاده از ابزارهای بازاریابی مدرن، همچون بازاریابی عصبی در تحقیقات اخیر گسترش یافته است و باتوجه به سرمایه گذاری های متعدد در استفاده از این ابزارها در انتخابات سیاسی کشورهای توسعه یافته، این ابزار می تواند نقش مهمی را در شناخت و بررسی ترجیحات رای دهندگان ایفا کند. همچنین، بررسی نحوه تفکر افراد می تواند به درک و پیش بینی بهتر ترجیحات، تصمیمات و رفتار رای دهندگان منجر شود. پژوهش حاضر با استفاده از ابزار ردیابی چشم، به دنبال بررسی تاثیر نحوه تفکر بر میزان توجه دیداری رای دهندگان به عناصر مختلف تبلیغات سیاسی منتشرشده در شبکه های اجتماعی، بوده است. براساس نتایج تحقیقات گذشته، نحوه تفکر، بر میزان توجه دیداری تاثیرگذار بوده است. نتایج پژوهش حاضر با آماره F مدل تقریبا بیش از 3.5 و در سطح معناداری 1% و 5% ، نشان داد که نحوه تفکر شهودی منجر به توجه دیداری بیشتر به عکس ها در مقایسه با متن ها و عکس های کاندیداها در مقایسه با عکس های مفهومی شده است. درمقابل، نحوه تفکر منطقی منجر به توجه دیداری بیشتر به متن ها در مقایسه با عکس ها و عکس های مفهومی در مقایسه با عکس های کاندیداها شد.
طراحی مدل مدیریت کمپین انتخاباتی با رویکرد بازاریابی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
625 - 658
حوزه های تخصصی:
امروزه انتخابات به یک کارزار کاملاً حرفه ای تبدیل شده است. در این کارزار، پول زیاد یا سرمایه اجتماعی ضرورتاً به موفقیت منجر نمی شود بلکه تمرکز بر بهره گیری از یافته های نوین علمی در مدیریت مبارزات انتخاباتی، ضامن پیروزی است. کم توجهی به این مسئله در ایران سبب شده تا با وجود هزینه های هنگفت در ایام انتخابات، شاهد مبارزات انتخاباتی دقیق و هوشمندانه نباشیم. در این بین، مدیریت صحیح کمپین های انتخاباتی می تواند بیشترین اثرگذاری را داشته باشد. در حقیقت مدیریت کمپین با یک برنامه منسجم و راهبردی تنظیم می شود که در آن اهداف، پیام، شعار، رسانه، برند، جایگاه و بازار هدف تبلیغات ارائه می گردد. در این پژوهش برآنیم تا با مطالعات اسنادی و سپس تشکیل گروه کانونی، گام های اصلی مدیریت کمپین انتخاباتی را شناسایی و سپس بر اساس روش ISM، مدل مطلوب برای مدیریت کمپین انتخاباتی را تبیین کنیم. نتایج نشان داد که مؤثرترین اقدام در فرایند مدیریت کمپین انتخاباتی، شناخت مردم و پس از آن، شناخت رقبا و محیط رقابت است که گفتمان انتخاباتی بر اساس آنها شکل می گیرد و این گفتمان پایه برنامه تبلیغات سیاسی و نحوه مدیریت سازمان رأی و طرح ریزی رسانه ای برای رقابت خواهد بود. تشکیل ستاد انتخاباتی نیز به عنوان گام نهایی، نقش مؤثری در اجرای راهبردها و برنامه های کمپین در ایام رسمی تبلیغات بر عهده دارد.
مطالعه تأثیر ابزارهای بازاریابی سیاسی بر مشارکت عمومی (مورد مطالعه: شهروندان منطقه 5 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
603 - 624
حوزه های تخصصی:
امروزه از یک سو، چالش سیاستمداران برای نشان دادن چهره متمایز از خود و برتری یافتن نسبت به رقبا و از سوی دیگر، تلاش برای جلب مشارکت حداکثری مردم در صحنه انتخابات، اهمیت بازاریابی سیاسی را بیش از پیش نمایان کرده است. در این پژوهش که از نوع توصیفی همبستگی است و به صورت پیمایشی انجام گرفت، تأثیر ابزارهای سنتی و مدرن بازاریابی سیاسی بر مشارکت عمومی رأی دهندگان، به طور کاربردی سنجیده می شود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شهروندان منطقه 5 شهر تهران را شامل می شود که برای نمونه گیری از روش در دسترس (اتفاقی) استفاده شد و داده های آن نیز به کمک ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار لیزرل انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهند استفاده از ابزارهای سنتی بازاریابی سیاسی، تأثیری معکوس و معنادار بر مشارکت عمومی رأی دهندگان دارد، اما به کارگیری ابزارهای مدرن بازاریابی سیاسی بر مشارکت عمومی رأی دهندگان، تأثیری مستقیم و معنادار می گذارد.
سیاست به مثابه وفاداری تأملی در اصول برندسازی سیاسی
حوزه های تخصصی:
حوزه ی مطالعاتی موسوم به بازاریابی سیاسی و نیز یکی از مهمترین شعبه های آن یعنی برندسازی سیاسی، علی رغم بسط روزافزونی که در سطوح آکادمیک بین المللی، به ویژه طی دهه ی گذشته پیدا کرده است، در ایران چندان شناخته شده نیست. در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا از برخی جنبه های اساسی، ماهیت این حوزه ی مطالعاتی را با تاکید بر مقوله ی موسوم به برندسازی سیاسی مورد ملاحظه قرار دهیم. مدعای اصلی ما در این مقاله این است که انتقاداتی مطرح شده در مورد دیسیپلین بازاریابی سیاسی، ناشی از عدم درک صحیح نسبت به ماهیت پیوندی است که میان دانش بازاریابی و دانش سیاست رخ نموده است. به نظر می رسد که فهم «امر سیاسی» به عنوان «برند»، و نه به عنوان «محصول» یا «کالا»، می تواند زمینه ی مناسبی برای فهم ماهیت پیوند میان دانش بازاریابی و دانش سیاسی قلمداد گردد. فهم پیوند میان دانش بازاریابی و دانش سیاست با التفات به مقوله ی بنیادین «برند»، مستلزم درکی تاریخی و معرفتی به صورت توامان است. درک تاریخی از تحول در دموکراسی های مدرن و درک معرفتیِ استلزامات منطقیِ شیوه های دموکراتیک حکومت.
تأثیر برند جریان های سیاسی ایران بر انتخاب رأی دهندگان (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تهران در انتخابات ریاست جمهوری سال1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
125 - 150
حوزه های تخصصی:
یکی از راهکارهای مهم برای کاهش میزان آسیب پذیری مشارکت سیاسی در کشورها که در ادبیات بازاریابی سیاسی جهان بدان اشاره های فراوانی شده، برندسازی سیاسی است. مزایای برندسازی سیاسی هر دو سوی طیف انتخاب شوندگان انتخاب کنندگان را دربر می گیرد. در شرایطی که نه تنها میزان درگیری ذهنی مردم با سیاست پایین است بلکه شرایط جامعه به سوی ناامیدی و تشکیک نسبت به سیاستمداران پیش می رود، برندسازی سیاسی می تواند نقطه اتکای جدیدی برای تغییر این شرایط باشد. برند سیاسی می تواند پیچیدگی افسارگسیخته محیط های سیاسی را برای انتخاب کنندگان کاهش دهد به گونه ای که آن ها ریسک کمتری را برای انتخاب گزینه مورد نظر متحمل شوند. به تعبیر بهتر، زمانی که رأی دهندگان در معرض تبلیغات سیاسی چندین نامزد انتخاباتی قرار می گیرند، این برند سیاسی آنها است که می تواند به انتخاب رأی دهندگان کمک کند. پژوهش پیش رو تلاشی است برای بررسی تأثیر اجزای برند جریان های سیاسی بر انتخاب رأی دهندگان در انتخابات ریاست جمهوری سال 1396. در این پژوهش، پرسشنامه ای حاوی 31 سؤال در میان نمونه آماری 377 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران توزیع و برای تحلیل آماری داده های گردآوری شده، از روش multi-nominal logistic regression در نرم افزار SPSS26 استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سه جزء از چهار جزء برند جریان های سیاسی (شامل ایدئولوژی، نامزد انتخاباتی و سیاست های اعلامی جریان های سیاسی) در برهه زمانی مذکور بر انتخاب رأی دهندگان تأثیر مثبت داشته است.