مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
رفتار رأی دهی
حوزه های تخصصی:
در زمینه علل و دلایل مشارکت رأی دهی ایرانیان، چگونگی و چرایی تغییرات در میزان رأی دهی و نیز بررسی تأثیر متغیرهای فردی و اجتماعی بر رفتار رای دهی مطالعات تجربی محدودی صورت گرفته است. انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و پیروزی غیرمنتظره آقای روحانی سبب شد تا نگارندگان برای افزودن به این دسته مطالعات و کمک به فهم بهتر دلایل و انگیزه های رای دهندگان به این حوزه ورود پیدا کنند. هدف اصلی از پژوهش فهم انگیزه های رأی دهی در این انتخابات و چگونگی شکل گیری معیارها و دلایلی بود که بر پایه ی آن واجدان شرایط رأی دادن تصمیم به رای دادن به نامزد خاصی گرفته بودند. جهت دستیابی به این هدف، از روش مصاحبه نیمه ساختند بهره گرفته شد و محدوده مطالعه مردم شهر خوی انتخاب گردید. با تحلیل داده ها به این نتیچه رسیدیم که می توان با توسعه مدل انتخاب عاقلانه به کمک نظریه «چارچوب سازی» به تبیین مناسبی دست یافت. بر اساس یافته های این پژوهش، مردم شهر خوی مردمی غیرسیاسی، محافظه کار و با گرایش های مذهبی و سنتی اند که در کل برمبنای رویکرد انتخاب عاقلانه در انتخابات رأی می دهند، اما انتخاب عاقلانه آنان در چارچوب وضعیت خاص و گفتمان های اقناعی خاص دوره انتخابات صورت می پذیرد.
پیامدهای سیاسی نظام انتخاباتی فرانسه
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نظام انتخاباتی فرانسه در لایه های مختلف قدرت و تأثیر آن بر زندگی سیاسی و رفتار رأی دهندگان بررسی شده است. فرانسوی ها در انتخابات مجلس ملی، نظام اکثریتی دومرحله ای را برگزیدند. این شیوه انتخاباتی، موجب شده نظام چندحزبی و دوقطبی در سرزمین گل ها نهادینه شود. اگرچه این نظام انتخاباتی به زیان احزاب کوچک، به ویژه حزب دست راستی افراطی است، به سنتی فرانسوی تبدیل شده که بیشتر احزاب و گروه های سیاسی خواستار آن اند. نظام انتخاباتی فرانسه، اگرچه به اندازه نظام تناسبی عادلانه نیست، موجب کارآیی و پایداری نظام سیاسی در جمهوری پنجم شده است. این نظام علاوه بر اینکه بر آرایش نیروهای سیاسی اثرگذار است، بر رفتار رأی دهندگان و احزاب سیاسی نیز تأثیر داشته است. در این نوشتار پس از بررسی چگونگی تبدیل رأی به کرسی های نمایندگی در لایه های مختلف قدرت، پیامدهای این نظام انتخاباتی نیز بررسی شده است.
فیس بوک و رفتار انتخاباتی (مطالعه انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش چگونگی تأثیر عضویت افراد در فیس بوک را بر رفتار رأی دهی آن ها در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 مطالعه می کند. روش تحقیق، کیفی است، برای جمع آوری داده ها از اتنوگرافی مجازی و تکنیک های مشاهده و مصاحبه عمیق و همچنین برای تحلیل داده ها از تحلیل تماتیک استفاده شده است. بنابر یافته های این پژوهش تابوبودن مشارکت در انتخابات 92 به عنوان اولین انتخابات ریاست جمهوری بعد از انتخابات و حوادث سال 88، نبود فضای تبادل نظر به جز فیس بوک و همچنین قرارداشتن فیس بوک در جایگاه فضایی در برابر رسانه های رسمی از دلایل چرایی تأثیرگذاری آن بر تغییر نظر انتخاباتی کاربران از عدم مشارکت به مشارکت است. دلایلی که به وضعیت سیاسی ایران، وضعیت انتخابات ریاست جمهوری 92 و نیز فیلتر بودن فیس بوک برمی گردد. همچنین براساس این یافته ها اطلاع از نظرات گوناگون کاربران و شخصیت های سیاسی، تکرار و بازتکرار محتواهای بسیج کننده و انتشار موضع افراد غیرسیاسی مشهور، از مکانیسم های چگونگی تأثیرگذاری فیس بوک بر تغییر نظر انتخاباتی و سپس رفتار رأی دهی است. یافته ها نشان می دهد که نخست، مطالعه تأثیر «سایت های شبکه اجتماعی» مانند فیس بوک بر مشارکت سیاسی بدون توجه به وضعیت خاص سیاسی و موقعیت این شبکه ها در ایران امکان پذیر نیست. دوم، بحث های سیاسی شاید منجر به افزایش اطلاعات و انگیزه سیاسی شوند، اما به ناچار منجر به تغییر رفتار انتخاباتی نمی شوند. سوم، نمی توان از مشارکت سیاسی به طورکلی سخن گفت، چراکه مشارکت سیاسی مفهوم گسترده ای است که مشارکت انتخاباتی یکی از انوع آن است. چه بسا، عدم مشارکت انتخاباتی را نیز باید گونه ای مشارکت سیاسی سلبی در ایران به حساب آورد.
تبیین رفتار رأی دهی مردم تهران در انتخابات های اخیر (با تأکید بر انتخابات دوره دهم مجلس شورای اسلامی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیستم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۸۰
149 - 176
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت روزافزون انتخابات در جوامع مختلف، تبیین رفتار رأی دهی یکی از وجوه اساسی جامعه شناسی سیاسی است. در این راستا، مقاله حاضر درصدد تبیین رفتار رأی دهی مردم تهران در انتخابات های اخیر، به ویژه انتخابات دهم مجلس شورای اسلامی در دو بعد میزان مشارکت و جهت آن است. در بعد میزان مشارکت سؤال اصلی، چرایی مشارکت 52 درصدی مردم و در بعد جهت، سؤال، چرایی رأی آوری فهرست انتخاباتی اصلاح طلبان است. مقاله می کوشد با بهره گیری از رهیافت جامعه شناسانه، فراتحلیل داده های موجود و مشاهدات میدانیِ نگارنده به سؤالات فوق پاسخ گوید. در بعد میزان مشارکت، بر عامل افزایش احساس اثرگذاری اقشار طبقه متوسط رو به بالا و بالای تهران تأکید شده است. در بعد جهت مشارکت نیز اعتقاد بر این است که اصلاح طلبان توانستند در انتخابات تهران پیروز شوند، تنها به این دلیل که توانستند پایگاه و اقشار اجتماعی متمایل به خود را بسیج کنند و پای صندوق رأی آورند. رأیِ لیستی و هماهنگ این اقشار سبب رقم خوردن نتایج انتخابات تهران گردید. از دید نگارنده، این رفتار (فرایند بسیج و رأیِ لیستی) نه یک رفتار سلبی، اعتراضی و کنشی یک سویه، که کنشی ایجابی و دوسویه است و در صورت مهیا بودن شرایط و بسترها، دوباره تکرارپذیر خواهد بود. تکرار نتایج انتخابات در سال 1396 مؤید این نکته است.
مقایسه نقش ارتباطات میان فردی و رسانه های جمعی در رفتار سیاسی مطالعه تطبیقی انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) پاییز ۱۳۹۵ شماره ۷۴
1 - 36
حوزه های تخصصی:
مقالات حاضر مقایسه نقش «ارتباطات میان فردی» و «رسانه های جمعی» در رفتار سیاسی و سهم هر یک از این دو در اطلاع رسانی و تصمیم سازی سیاسی است. بدین منظور از نظریه جریان دومرحله ای ارتباطات لازارسفلد که توسط رابینسون اصلاح و تکمیل شده و همچنین نظریه راش درباره ارتباطات سیاسی استفاده شده است. بر اساس نظریه رابینسون افراد جامعه حداقل به سه بخش رهبران، پیروان و افراد غیرفعال تقسیم می شوند. اطلاعاتی که رسانه ها منتشر می-کنند، همه بخش های جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد و اطلاعات و نفوذ از رهبران به پیروان جریان می یابد. نمونه آماری 840 نفری این پژوهش با روش پیمایش و تکنیک مصاحبه ساختمند، از مناطق 22گانه شهر تهران داده های خود را جمع آوری کرد. نتایج نشان داد نقش رسانه های جمعی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 قوی تر و مؤثرتر از ارتباطات میان فردی بودهاست. درحالی که در انتخابات مجلس شورای اسلامی سال 1390 نقش ارتباطات میان فردی مؤثرتر از رسانه های جمعی بوده است. ضمناً مشارکت سیاسی، مصرف رسانه ای، منابع کسب خبر و منابع تصمیم گیری سیاسی افراد نیز در هر دو دوره بررسی شده است که نتایج آن به طور مبسوط در بخش نتیجه گیری آمده است
«رأی فرهنگی» و گذر از شکاف های طبقاتی و سنتی: مطالعه موردی انتخابات 2017 فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پارادایم های رفتار رأی دهی تا دهه های اخیر در پی نشان دادن نسبت بین متغیرهای اجتماعی و اقتصادی و رأی بودند. نظریه های اقتصادی و پاردایم های عقلانی اگرچه رأی را نتیجه محاسبه و کنش عقلانی می دانند ولی همچنان بر اهمیت رأی طبقاتی پافشاری می کردند. زیرا آریش نیروهای سیاسی در بیشتر جوامع بر محورِ شکاف اجتماعی و اقتصادی چپ وراست قابل فهم بود. اما در دهه های اخیر با اهمیت یافتن روزافزون «سرمایه فرهنگی» در مناسبات اجتماعی، رأی طبقاتی و اقتصادی در برابر رأی جدیدی به نامِ «رأی فرهنگی» در حال عقب نشینی است. این رأی خود ریشه درجابجا شدن شکاف های سنتی چپ و راست داشته و این شکاف دیرین و سنتی را متاثر از خود کرده است. خاستگاه رأی فرهنگی نیازهای معنوی و تلاش برای دسترسی بیششتر به کالاهای فرهنگی است. رأی فرهنگی به جای اینکه بازتاب وضعیت موجود اقتصادی باشد نماد رویاهای بشر برای رسیدن به هویت انسانیِ انسان است. رأی فرهنگی به معنای فاصله گرفتن از جنبه های مادی (حیوانی) زندگی و توجه بیشتر به ابعاد انسانی و فرامادی زندگی بشری است. آزادی های فردی، بهره مندی از تولیدات فرهنگی و تلاش برای افزایش سرمایه ها و داشته های فرهنگی و نمادین محرک اصلی رأی دهنده فرهنگی در جهان پسامادی است. در این مقاله چگونگی و چرایی پیدایش رأی فرهنگی و تحولات ساختاری شکافهای سنتی چپ و راست بررسی می شود. ویژگی های «رأی فرهنگی» و نقش سرمایه های فرهنگی و نمادین در آرایش نیروهای سیاسی در این مقاله موضوع اصلی سخن است. برای نشان دادن گذرِ از رأی طبقاتی به رأی فرهنگی، انتخابات 2017 فرانسه و به ویژه رأی طبقه کارگر در این انتخابات تحلیل خواهد شد.داده های مربوط به نتایج انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در سال 2017 و نظرسنجی های انجام شده به وسیله موسسات معتبر در این کشور مبنای تحلیل در این نوشتار است. این یافته ها در چارچوب نظریه «تمایز و سرمایه نمادین پیربوردیو» برای نشان دادن اهمیت «رأی فرهنگی» تحلیل و ارزیابی خواهند شد.
الگوی رفتار رأی دهی مردم در انتخابات جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر رویکرد بازاریابی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین وظایف مدیران بازاریابی کشف نیازها، تجزیه و تحلیل رفتار خرید مشتریان و همچنین اولویت بندی مؤلفه های مؤثر بر آن است که نتیجه آن، شناسایی سلیقه بازار و ارائه کالا یا خدمات متناسب با آن خواهد بود. در بازار سیاست نیز احزاب و جریانات سیاسی برای کسب موفقیت در رقابت های انتخاباتی، باید نیازها و دغدغه های فردی و عمومی مردم را درک کنند تا بتوانند تحلیل درستی از رفتار رأی دهی و علل گرایش آن ها به یک فرد یا جریان داشته باشند. از این رو، بررسی این امر، که پایه اساسی استراتژی های مبارزات سیاسی است، مهم ترین مأموریت بازاریابی سیاسی قلمداد می شود. در این پژوهش (تحلیل بین رشته ای) تلاش شد علل تمایل مردم به یک نامزد، در فرایند مبارزات انتخاباتی با رویکرد بازاریابی سیاسی مورد واکاوی قرار گیرد. براین اساس از روش پژوهش تلفیقی اکتشافی با رویکرد ایجاد طبقه بندی مبتنی بر داده های کیفی برای شناسایی، دسته بندی و رتبه بندی مؤلفه های مؤثر بر رفتار رأی دهی مردم ایران استفاده شد و نتیجه آن، معرفی سه عامل «نامزد»، «رأی دهنده» و «فضای رقابت» به عنوان مولفه های اصلی که هر یک دارای سه زیر مولفه است بود. در نهایت 36 شاخص در شکل گیری رفتار رأی دهی مردم مبتنی بر رویکرد بازاریابی سیاسی تعیین شد.
فراتحلیل کیفی مطالعات رفتار رأی دهی در ایران: 1360-1397(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رأی دهی به عنوان یک کنش سیاسی، به رفتار رأی دهندگان بستگی دارد. در ایران، به استناد اصل ششم قانون اساسی اداره امور کشور با اتکاء به آراء عمومی تعریف و انتخابات گوناگونی برگزار شده است. ازاین رو، موضوع رفتار رأی دهندگان ایرانی موردتوجه بسیاری از پژوهشگران حوزه مطالعات انتخاباتی قرارگرفته است. تعدد و پراکندگی این مطالعات، پژوهش حاضر را وا داشته تا برای اولین بار به کمک روش فراتحلیل کیفی مطالعات انجام شده را ذیل «مطالعات رفتار رأی دهی»، شناسایی، دسته بندی و ارزیابی کند. جامعه آماری شامل مقالات علمی پژوهشی و ترویجی است که در پایگاه های علمی مجلات تخصصی داخلی در بازه زمانی 1360 تا 1397 نمایه شده است. طی فرایند ارزیابی، تعداد 35 اثر درون گنجی و برای ارزیابی ثانویه یافته ها، مورد ارزیابی قرارگرفت. یافته ها نشان می دهد، دهه 1390، به لحاظ حجم پژوهش ها نقطه عطفی در مطالعات رفتار رأی دهی در ایران بوده است. مردان بیشترین سهم از انتشار مطالعات را داشته اند. انتخابات مجلس دوره دهم بیشترین مورد مطالعه و شهر تهران و رأی دهند گان عادی به ترتیب، بیشترین میدان و مورد مطالعاتی را به خود اختصاص داده اند. همچنین عوامل جامعه شناختی با بیشترین فراوانی، مؤثرترین عامل بر رفتار رأی دهی ایرانیان شناسایی شده اند.
پیش بینی رفتار رأی دهی بر اساس سلامت روان، بهزیستی اجتماعی و خودکارآمدی روانی شهروندان تهرانی در انتخابات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی رفتار رأی دهی بر اساس سلامت روان، بهزیستی اجتماعی و خودکارآمدی روانی شهروندان تهرانی در انتخابات انجام گرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی-همبسستگی بود. نمونه مورد مطالعه پژوهش حاضر شامل 400 نفر از افراد بالای 20 سال شهر تهران بود که حداقل یک بار در انتخابات شرکت کرده بودند. این افراد به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند. اعضای نمونه پرسشنامه های بهزیستی اجتماعی کیز (1998)، سلامت روان 25-SCL، خودکارآمدی شرر و مادوکس (GSE) و رفتارهای رأی دهی شهرام نیا و همکاران (1394) را تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS-20 و آزمون تحلیل رگرسیون گام به گام انجام گرفت. نتایج نشان داد سه مدل رگرسیونی برای پیش بینی رفتارهای رأی دهی معنادار است. بدین صورت که به ترتیب خودکارآمدی روانی، بهزیستی اجتماعی و سلامت روان قوی ترین پیش بینی کننده های رفتارهای رأی دهی می باشند و خودکارآمدی روانی، بهزیستی اجتماعی و سلامت روان، رفتارهای رأی دهی را در جهت مثبت (01/0p <)، پیش بینی می کنند. با توجه به نتایج حاصله می توان گفت که زمانی می توان انتظار رفتارهای مناسب رأی دهی از افراد جامعه را داشت که سلامت روانی و اجتماعی مناسبی بر وضعیت عموم افراد جامعه حاکم باشد و این نکته بسیار مهمی است که باید در تربیت سیاسی- اجتماعی افراد جامعه مدنظر داشت.
الگویی برای تبیین رفتار رأی دهی بین نسلی ایرانیان؛ مطالعه موردی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
213 - 254
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارائه الگویی برای تبیین رفتار رأی دهی بین نسلی ایرانیان با تمرکز بر سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران است که با روش پیمایشی و استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کل شهروندان 15 سال به بالای شهر اصفهان است که بر اساس سرشماری سال 1395 برابر با 2243249 نفر بوده است. حجم نمونه با استفاده از جدول لین 384 نفر به دست آمد که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین متغیرهای تفنن گرایی سیاسی، وظیفه گرایی سیاسی، علاقه مندی سیاسی و احساس تعلق اجتماعی با رفتار رأی دهی پاسخگویان در بین نسل اول رابطه معنادار وجود دارد. بین متغیرهای تفنن گرایی سیاسی، وظیفه گرایی سیاسی، علاقه مندی به سیاست، احساس تعلق اجتماعی و جستجوی منافع با رفتار رأی دهی پاسخگویان در بین نسل دوم رابطه معنادار وجود دارد و برای نسل سوم بین همه متغیرهای مستقل با متغیر وابسته رابطه معنادار وجود دارد. نتایج کلی پژوهش نشان می دهد که الگوی رفتار رأی دهی ایرانیان ماهیتی پویا و نه ایستا دارد؛ به عبارت دقیق تر این الگو در طی چهار دهه ای که از عمر نظام جمهوری اسلامی می گذرد همواره دچار سیالیت و دگرگونی بوده و در گذر زمان از مفاهیم سنتی به سمت مفاهیم مدرن پیوسته در حال حرکت بوده به گونه ای که باعث ظهور پدیده جدیدی به نام تفنن گرایی سیاسی به عنوان یکی از مفاهیم غالب در جامعه و سیاست ایران شده است.
پیشران های فرهنگی ناپایداری: واکاوی پدیدارشناسانه رفتار رأی دهی در انتخابات مجلس شورای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۶
125 - 152
حوزه های تخصصی:
ناپایداری رفتار رأی دهی به دلیل تأثیرگذاری بر فرآیند و نتایج انتخابات برای احزاب و گروه های سیاسی و در قالب مشارکت سیاسی در سیاست های کلان کشور یک مسئله مهم شناخته می شود که تحت تأثیر عناصر مختلف قرار می گیرد؛ به دلیل جایگاه فرهنگ در جهت دهی به رفتار پیشران های فرهنگی ناپایداری رفتار رأی دهنده نیازمند مطالعه است. از این رو پژوهش حاضر باهدف واکاوی پدیدارشناسانه پیشران های فرهنگی ناپایداری رفتار رأی دهی در انتخابات مجلس شورای اسلامی انجام گرفت. روش پژوهش پدیدارشناسی توصیفی است؛ ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته در نمونه پژوهش 20 نفر از کاندیداهای ادوار مجلس و ستادهای انتخاباتی بود که به روش کولایزی انجام گرفت. اعتبار داده های پژوهش از طریق ممیزان بیرونی، بازگشت به مصاحبه شوندگان و توصیف عمیق تائید شد. نتایج نشان داد عواملی چون تحریک هیجانات قومی، همرنگی با جماعت، نابرابری شناختی و فرهنگ جوانی در ناپایداری رفتار رأی دهی در انتخابات مجلس شورای اسلامی نقش قابل توجهی دارد.
مروری بر رفتار رأی دهی شهروند ایرانی در انتخابات (با تمرکز بر سال های 1398- 1388)
حوزه های تخصصی:
وقوع انقلاب اسلامی و تحقق مردم سالاری دینی، بستر مشارکت سیاسی و به ویژه مشارکت انتخاباتی را فراهم ساخت. ازاین رو، در یک دهه اخیر، گونه های مختلف رأی دهی در جامعه ایرانی مشاهده شده است. این مقاله در پی پاسخ به این سؤال اصلی است که؛ رفتار رأی دهی شهروندان ایرانی در انتخابات سال های 1398- 1388 چگونه بوده است؟ در این راستا، برای انجام مقاله از روش تحلیل اسنادی و برای گردآوری داده ها از ابزار فیش برداری در منابع مختلف بهره گرفته شده است. از ابتدای انقلاب اسلامی، بخشی از شهروندان به شکل حمایتی و بر اساس تکلیف شرعی در انتخابات شرکت کرده و کماکان این شیوه رأی دهی در بخشی از جامعه پابرجا است. در ادامه، با تشدید روند توسعه اقتصادی، تغییر سبک زندگی و افزایش فشارهای معیشتی به جامعه، رأی دهی منفعت گرا رشد یافت و از سویی دیگر، با ظهور برخی ناکارآمدی ها و ضعف ها، تراکم نارضایتی رأی دهی های اعتراضی برجسته تر شده است. همچنین با فراگیری شبکه های اجتماعی، رأی دهی هیجانی نیز روندی فزاینده را تجربه می کند. در سطح خرد و محلی نیز، رأی دهی طایفه ای و قومی - مذهبی قابل مشاهده است.
بررسی میزان استفاده از رسانه های مختلف و ارتباط آن با ملاک های رای دهی در میان شرکت کنندگان انتخابات ریاست جمهوری 1396(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۲ بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۹
51 - 68
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به مقایسه نقش سه رسانه مختلف تلویزیون، روزنامه و شبکه های اجتماعی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 ایران پرداخته است. برای این منظور، ابتدا میزان استفاده از رسانه های مختلف برای کسب اطلاعات درباره نامزدهای انتخاباتی مورد توجه قرار گرفته است و سپس تاثیر هر رسانه بر شکل گیری ملاک های انتخاب رای دهندگان، بررسی شده است. روش تحقیق، ارسال پرسشنامه آنلاین بوده و جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه های صنعتی شریف و تهران بوده اند که در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم شرکت کرده اند. تعدادی از این افراد به صورت تصادفی برای شرکت در این پژوهش انتخاب شده اند و از میان آن ها تعداد 213 دانشجو به سوالات پرسشنامه پاسخ داده اند. تحلیل یافته ها نشان می دهد که مشارکت کنندگان، مطالب و برنامه های انتخاباتی تلویزیون و شبکه های اجتماعی را به میزان زیادی دنبال کرده اند، اما شبکه های اجتماعی در آگاهی سیاسی مشارکت کنندگان تاثیر بیش تری داشته و اصلی ترین منابع کسب اطلاعات مردم درباره نامزدهای انتخاباتی بوده اند. همچنین، با افزایش سطح تحصیلات تمایل افراد به استفاده از رسانه های تعاملی و مبتنی بر تفکر، افزایش می یابد. اما میان نوع رسانه و ملاک های انتخاب رای دهندگان، رابطه معناداری وجود نداشت.
زمینه های سقوط جمهوریت با مطالعه رفتار رأی دهی مردم افغانستان (مطالعه موردی انتخابات ریاست جمهوری سال 2019)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چهارمین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در زمان تقابل حکومت مرکزی با طالبان در مذاکرات صلح دوحه و جنگ در بخش های گسترده کشور برگزار شد. انتخابات پس از چندین ماه به تعویق افتادن، سرانجام در سپتامبر 2019 برگزار شد. خیلی زود آمار شرکت کنندگان سرخط خبرها قرار گرفت. حدود 2 میلیون و 600 هزار نفر یعنی فقط 20 درصد از واجدان رأی دهی پای صندوق های رأی حاضر شده بودند. این عدم استقبال، خبر از تحولی بزرگ در افکار عمومی و اوضاع نابسامان وضعیت سیاسی افغانستان می داد. اینکه زمینه های سقوط نظام جمهوریت در افغانستان در رفتار رأی دهندگان انتخابات ریاست جمهوری سال 2019 چگونه نمود یافته بوده است؟ پرسشی است که در این پژوهش با یاری گرفتن از نظریات رفتار رأی دهی اندیشمندانی همچون پیپا نوریس، رابرت دال و اینگلهارت به روش توصیفی تبیینی و با استفاده از منابع کتابخانه ای در پی پاسخ دادن به آن هستیم. یافته های این پژوهش نشان می دهد رفتار رأی دهی مردم افغانستان زنگ خطر مهمی را برای حکومت مرکزی و به تبع آن حیات دموکراسی به صدا در آورده بود. عدم مشارکت حداکثری در انتخابات که یکی از مهم ترین نمادهای دموکراسی است، نشان دهنده بی اعتمادی مردم به نظام و روشنگر مقبولیت نداشتن آن در جامعه است. رفتار رأی دهندگان افغانستانی در سال 2019 نشان داد که هیچ شخص و گروهی به آن توجه نکرده و کمتر از دو سال بعد نتیجه آن با سقوط جمهوریت و بازگشت طالبان نمایان شد. این رفتار رأی دهندگان زمینه هایی داشته است که در این پژوهش آن ها را بررسی می کنیم.