مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
باورهای وسواسی
حوزه های تخصصی:
ملاحت امانی-عباس ابوالقاسمی-بتول احدی-محمد نریمانی
مقایسه راهبردهای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در دانش آموزان واجد و فاقد باورهای وسواسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه راهبردهای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی در دانش آموزان واجد و فاقد باورهای وسواسی انجام گرفت. نمونه این پژوهش شامل291 دانش آموز بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. از این تعداد 71 نفر دارای باورهای وسواسی آسیب شناختی بودند. همین تعداد دانش آموز فاقد باورهای وسواسی با همتاسازی از نظر جنس، سن، پایه و رشته تحصیلی انتخاب شدند. سپس پرسشنامه های تنظیم هیجان و ذهن آگاهی پنج وجهی (FFMQ) بر روی آزمودنی ها اجرا شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) تحلیل گردید. یافته ها نشان دادند دو گروه در زیرمؤلفه های سرکوبی و ارزیابی مجدد راهبردهای تنظیم هیجان با یکدیگرتفاوت معنی داری دارند (05 /0 P<). همچنین نتیجه پژوهش نشان داد بین دو گروه در ذهن آگاهی و زیرمؤلفه های عمل از روی آگاهی، عدم واکنش به تجربه درونی و عدم قضاوت به تجربه درونی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0P<).
تأثیر درمان تعدیل سوگیری شناختی بر نشانه های اختلال وسواس- بی اختیاری: مقایسه اثربخشی آن و درمان شناختی رفتاری گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح تعدیل سوگیری شناختی اشاره دارد به تغییر سبک های پردازش شناختی خاصی که به نظر می رسد در ایجاد اختلال ها یا واکنش های هیجانی ناخوشایند نقش دارند. هدف عمده پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان تعدیل سوگیری شناختی بر کاهش شدت نشانه های اختلال وسواس- بی اختیاری بود. بدین منظور نمونه ای در دسترس از 60 دانشجوی دارای نشانه های این اختلال انتخاب شد. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی و یک طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر به سؤال های سه پرسشنامه وسواس- بی اختیاری مادزلی، مقیاس وسواس- بی اختیاری ییل براون و پرسشنامه باورهای وسواسی پاسخ دادند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که 1- درمان تعدیل سوگیری شناختی شدت نشانه های اختلال وسواس بی اختیاری، باورهای وسواسی و رفتارهای وسواسی را کاهش می دهد. 2- درمان تعدیل سوگیری شناختی اثربخشی بیشتری نسبت به درمان شناختی رفتاری گروهی در کاهش شدت نشانه های اختلال وسواس- بی اختیاری، باورهای وسواسی و رفتارهای وسواسی دارد. با توجه به نتایج بدست آمده می توان استفاده از درمان تعدیل سوگیری شناختی تفسیر را که به لحاظ سود-هزینه و اثربخشی از نظر تجربی حمایت شده است به عنوان روشی نو و آسان در درمان نشانه های اختلال وسواس بی اختیاری به همه روان درمان گران توصیه کرد.
مقایسه فراوانی باورهای وسواسی در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید با افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرتریت روماتویید شایع ترین بیماری التهابی مفاصل است که علاوه بر ناتوانی جسمی، پریشانی های روانی مکرراَ در این بیماران دیده می شود؛ بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی میزان شیوع باورهای وسواسی در بیماران آرتریت روماتوئید و مقایسه آن با افراد سالم می باشد. در یک پژوهش علی- مقایسه ای تعداد 100 نفر (50 بیمار آرتریت روماتوئید و 50 نفر از افراد سالم) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه مشخصات فردی و باورهای وسواسی (OBQ-44) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون آماری Independent T-test تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد 92% از بیماران آرتریت روماتوئید واجد باورهای وسواسی بودند و در مورد مولفه های باورهای وسواسی 88% در زمینه «کمال طلبی و قطعیت»، 84% در زمینه «احساس مسئولیت و ارزیابی خطر و تهدید»، 50% در زمینه «اهمیت و کنترل افکار»، 42% در زمینه «عامل عام» و 8% در زمینه «انجام کامل امور» واجد باورهای وسواسی بودند. مقایسه دو گروه نشان داد در زمینه « باورهای وسواسی (کل)» «کمال طلبی و قطعیت»، «احساس مسئولیت و ارزیابی خطر و تهدید» و «عامل عام» تفاوت معنی دار بود ولی در زمینه «اهمیت و کنترل افکار» و «انجام کامل امور» تفاوت معنی دار نبود. باورهای وسواسی با اضطرابی که در افراد برای اجبار عمل به افکار وسواسی ایجاد می کنند، می توانند افراد را آنقدر نسبت به عمل به این افکار حساس کنند که با وجود آگاهی از آثار سوء آن بر سلامت روانی و جسمی همچنان این روال را ادامه دهند، که در نهایت می توانند منجر به دردهای مزمن استخوانی و آرتریت روماتوئید شوند.
باورهای وسواسی و نقص بازداری شناختی در مبتلایان وسواس فکری و عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفاوت اصلی بین افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی و نمونه های غیر بالینی، وجود عقاید ناکارآمد مرتبط با وسواس است. تکرار اجبارگونه وسواسی با هدف خنثی سازی این افکار پریشان کننده صورت می گیرد. با توجه به علایم اصلی اختلال وسواس فکری و عملی نقص کنش بازداری شناختی در انجام اعمال وسواسی مطرح است. اما نتایج در این زمینه ناهمسو است. در پژوهش حاضر سعی در بررسی نقص احتمالی بازدرای شناختی در چارچوب پارادایم بازداری بازگشت ( IOR)در نمونه ای بالینی از مبتلایان به وسواس شستشو است. این مطالعه به روش علی مقایسه ای صورت گرفته است. سه مقیاس پرسشنامه افسردگی بک ویرایش دوم ( BDI- II)، پرسشنامه باورهای وسواسی ( OBQ-44) و آزمون IORهیجانی بر روی نمونه پژوهش شامل 47 فرد مبتلا به اختلال وسواس شستشو اجرا شدند. تحلیل داده ها با آزمون تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین دو گروه تفاوتی در میزان بازداری شناختی وجود ندارد( 045/0= 2η Partial ؛ 955/0= Wilk’s Lambda؛735/0= Pو 578/0= (42و4) F). از طرفی بدون در نظر گرفتن عامل گروه بین زمان واکنش افراد در کوشش های معتبر و نامعتبر در فاصله زمانی 500 هزارم ثانیه تفاوت معنادار وجود دارد (01/0> P؛ 209/4= t) که نشان دهنده پدیده IORعمومی در آزمودنی ها است. نتایج پژوهش نقصی در بازداری شناختی در نمونه بالینی با توجه به باورهای وسواسی نشان نداد. به نظر می رسد مؤلفه های توجه برونزاد نمی توانند نشان دهنده وجود این نقص باشند.
رابطه سبک های دلبستگی، مکانیزم های دفاعی و نشخوار فکری با باورهای وسواسی در زنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی، نشخوار فکری و مکانیزم های دفاعی با باورهای وسواسی در زنان بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 300 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند و هر یک از افراد پرسشنامه های سبک دلبستگی، نشخوار فکری، مکانیزم های دفاعی و باورهای وسواسی را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که سبک دلبستگی ایمن همبستگی منفی معناداری با باورهای وسواسی دارد همچنین بین سبک دلبستگی ناایمن اضطرابی، نشخوار فکری ومکانیزم های دفاعی رشدنایافته و روان آزرده با باورهای وسواسی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد و اینکه سبک دلبستگی ایمن و سبک دلبستگی ناایمن اضطرابی، نشخوار فکری و مکانیزم های دفاعی رشدنایافته و روان آزرده توان پیش بینی باورهای وسواسی را دارند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که مدل های درونکاری ایمن و ناایمن، که در چارچوب روابط دلبستگی نوزاد- مادر تشکیل می شوند از طریق استقرار مدل های درونکاری ناایمن می توانند زمینه ظهور و استمرار آسیب پذیری ها را فراهم سازد. بنابراین کاهش بکارگیری نشخوارفکری و سبک های رشدنایافته و روان آزرده می تواند گامی مهم در جهت ارتقای سلامت روانی افراد باشد.
مقایسه کارکردهای شناختی نواحی پره فرونتال در افراد دارای باورهای وسواسی، بیماران وسواسی و افراد بهنجار
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعات تصویربرداری مغزی نشان داده اند که کاهش فعالیت لوب فرونتال در بیماران وسواسی -جبری وجود دارد . هدف از این مطالعه، بررسی این فرضیه است که بین کارکردهای نواحی پشتی جانبی پره فرونتال و اوربیتوفرونتال در بیماران دارای اختلال وسواسی-جبری، افراد دارای باورهای وسواسی، و افراد سالم تفاوت وجود دارد. روش: 22 دانشجوی وسواسی با آزمون وسواسی-اجباری مادزلی و 21 نفر دانشجو با باورهای وسواسی با پرسشنامه باورهای وسواسی و 22 دانشجوی بهنجار نیز بعنوان گروه گواه انتخاب شدند. در هر سه گروه، آزمون های عملکرد پیوسته و دسته بندی کارتهای ویسکانسین بر روی آزمودنی ها اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها به روش MANOVA در آزمون عملکرد پیوسته نشان داد که در متغیر خطای حذف، بیماران وسواسی تفاوت معنی داری با گروه های افراد با افکار وسواسی و افراد سالم دارند. همچنین در خطای ارتکاب نیز بیماران وسواسی تفاوت معنی داری با دو گروه دیگر دارند. همچنین بین هیچ یک از گروه ها در شاخص درجاماندگی آزمون ویسکانسین، تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتیجه گیری: بیماران وسواسی-جبری نقایصی را در کارکردهای ناحیه اوربیتوفرنتال نشان می دهند که این نقایص در افراد با باورهای وسواسی و افراد سالم دیده نمی شود.
نقش باورهای وسواسی و کمال گرایی در تصویر بدنی دانش آموزان دختر پایه سوم دبیرستان های شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
167 - 186
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه باورهای وسواسی و کمال گرایی با تصویر بدنی دانش آموزان پایه سوم دبیرستان شهر زاهدان انجام شد. در این پژوهش نمونه ای به حجم 147 دانش آموز به شیوه چند مرحله ای از میان دانش آموزان پایه سوم دبیرستانهای شهر زاهدان انتخاب و با پرسشنامه های باورهای وسواسی(OBQ-44)، کمال گرایی(فراست و همکاران،1990)، و نگرانی از تصویر بدنی(BICI)، ارزیابی شدند. داده ها با استفاه از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تصویر بدنی با باورهای وسواسی و همه زیر مقیاسهای آن و با کمال گرایی و تمام زیر مقیاس های آن رابطه مثبت و معنا داری داشت. از بین متغیرهای پژوهش، احساس مسئولیت وارزیابی از خطر و تهدید توانست دوازده درصد، انتقاد والدین شانزده درصد، و نگرانی در مورد اشتباهات بیست و سه درصد، از واریانس تصویر بدنی را پیش بینی کند. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که تصویر بدنی با باورهای وسواسی و کمال گرایی و کلیه زیر مقیاس های آنها رابطه مثبت و معنا داری دارد.
طراحی و آزمودن الگویی از پیشایندها و پیامدهای سردردهای میگرنی در جمعیت غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سردرد میگرنی، یکی از شایع ترین دردهاست و به دلیل فراوانی، از مهم ترین انواع سردردها به حساب می آید. هدف از پژوهش حاضر، آزمون شناسایی پیشایندها و پیامدهای سردردهای میگرنی در جمعیت غیربالینی دانشجویان بود . نمونه ی پژوهش را، 310 نفر از دانشجویان تشکیل می دادند که به صورت تصادفی طبقه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه های تشخیص میگرن، اضطراب-افسردگی-استرس، حالت-صفت بیان خشم، مقیاس باورهای وسواسی، فهرست 90 نشانه ی مرضی، مقیاس سنجش شدت خستگی و پرسش نامه ی کیفیت زندگی استفاده شد. نتایج نشان داد که تمام ضرایب مسیرهای مستقیم بین متغیرهای پژوهش ازلحاظ آماری معنی دار است . طبق نتایج پژوهش، رابطه ی غیرمستقیم خشم، اختلال وسواسی اجباری و اضطراب با کیفیت زندگی، افسردگی و خستگی از طریق میانجی گری میگرن معنی دار به دست آمد؛ همچنین رابطه ی باورهای وسواسی با میگرن از طریق میانجی گری اختلال وسواسی اجباری معنی دار بود. یافته های پژوهش حاضر، چارچوب مفیدی را برای شناسایی عوامل تأثیرگذار در شروع سردردهای میگرنی و پیامدهای حاصل از آن فراهم می کند.
نقش نگرانی، طرحواره های هیجانی و سیستم های مغزی-رفتاری (BIS- BAS) در پیش بینی باورهای وسواسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
7 - 24
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش نگرانی، طرحواره های هیجانی و سیستم های مغزی-رفتاری (BIS- BAS) در پیش بینی باورهای وسواسی بود. در قالب یک طرح همبستگی، 152 دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه خوارزمی (81 دانشجوی دختر و 71 دانشجوی پسر) با دامنه سنی 18 تا 22 سال از طریق روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های نگرانی پنسیلوانیا، سیستم های مغزی-رفتاری، طرحواره های هیجانی و باورهای وسواسی را تکمیل نمودند. برای تحلیل نتایج پژوهش حاضر از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد بین متغیرهای نگرانی و سیستم های مغزی -رفتاری با باورهای وسواسی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد بین اغلب مؤلفه های طرحواره های هیجانی با باورهای وسواسی رابطه معنی دار وجود داشت. در ادامه نتایج رگرسیون نشان داد متغیرهای پیش بین پژوهش حاضر توانستند 4/41 درصد از تغییرات متغیر باورهای وسواسی را تبیین کنند. طبق نتایج پژوهش حاضر می توان گفت وجود نگرانی زیاد و همچنین استفاده از طرحواره های هیجانی ناسازگار در افرادی که سطوح بالایی از فعالیت سیستم های مغزی-رفتاری را نشان می دهند، می تواند پیش بینی کننده ی گرایش آنها به سمت باورهای وسواسی باشد.
نقش باورهای وسواسیِ مسئولیت پذیری، کمال زدگی و اهمیت دادن به افکار در کیفیت خواب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های مربوط به خواب در افراد با نشانه های وسواس- اجبار اندک و پراکنده است، اما ادبیات پژوهشی در حال رشدی وجود دارد که نشان می دهد نشانه های وسواس- اجبار اغلب با اختلالات خواب مرتبط است. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش باورهای وسواسیِ مسئولیت پذیری، کمال زدگی و اهمیت دادن به افکار در کیفیت خواب بود. بدین منظور نمونه ای 200 نفره از دانشجویان دانشگاه های شهر تهران به صورت در دسترس انتخاب گردید. جهت گردآوری داده ها از دو پرسشنامه باورهای وسواسی (2005) و پرسشنامه کیفیت خواب پیتسبورگ (1989) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین باورهای وسواسیِ مسئولیت پذیری، کمال زدگی و اهمیت دادن به افکار و کیفیت خواب رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، باورهای وسواسی، کیفیت خواب را پیش بینی می کنند (05/0 p< ) . بعلاوه، در بین باورهای وسواسی، اهمیت دادن به افکار قوی ترین پیش بین کیفیت خواب است. با توجه به این یافته ها و نقش بهداشت خواب در بروز و درمان نشانه های وسواس- اجبار توجه همزمان به باورهای وسواسی و کیفیت خواب در افراد با نشانه های اختلال وسواس- اجبار به درمانگران توصیه می شود.
رابطه درک بیماری با باورهای وسواسی با میانجی گری سلامت عمومی در بیماران مراجعه کننده جهت تشخیص کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
215 - 228
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بحران بیماری کرونا به شیوه های متفاوتی اعم از جسمانی، هیجانی، اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی تاثیر گذار بوده است. که یکی از مهم ترین متغیر روان شناختی سلامت عمومی است. بنابراین هدف این پژوهش رابطه درک بیماری با باورهای وسواسی با میانجی گری سلامت عمومی در بیماران جهت تشخیص کرونا بود. روش پژوهش: توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی افراد مراجعه کننده به مراکز درمانی چهار گانه استان تهران در سال 99-98 برای تشخیص بیماری کرونا بودند. که از این تعداد 384 نفر از مراجعه کنندگان به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سپس به کلیه پرسش نامه های درک بیماری، سلامت عمومی و باور وسواسی پاسخ دادند. یافته ها: به منظور ارزیابی از الگویابی معادلات ساختاری SEM استفاده شد. جهت تعیین کفایت برازش الگوی پیشنهادی با داده ها، ترکیبی از شاخص های برازندگی مورد استفاده قرار گرفتند. جهت بررسی روابط واسطه ای از روش بوت استراپ استفاده شد. یافته ها نشان داد که الگوی مد نظر پژوهش دارای برازش است و سلامت عمومی رابطه بین درک بیماری و باورهای وسواسی را میانجی گری می کند.<br /> نتیجه گیری: با توجه به یافته ها با بالا رفتن سطح درک بیماری، سلامت عمومی افزایش یافته و باورهای وسواسی کاهش می یابند. بنابراین تقویت ادراک بیماری به منظور کمک به سلامت عمومی و کاهش باورهای وسواسی می تواند به بهبود بیماران کمک کند. بنابراین بالابردن درک بیماری به عنوان یک راهبرد مهم در مداخله های درمانی و آموزشی ضروری به نظر میرسد.
مدل ساختاری رابطه بین نگرانی از تصویر بدن و باورهای وسواسی با مدیریت بدن در افراد متقاضی جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
121 - 140
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش با هدف تعیین رابطه بین نگرانی از تصویر بدن و باورهای وسواسی با مدیریت بدن انجام شد. روش: روش تحقیق حاضر همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه متقاضیان عمل جراحی زیبایی مراجعه کننده به کلینیک ها و بیمارستان های زیبایی شهر مشهد در سال 1398 می باشند و 212 نفر نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در ادامه، داده ها با استفاده از سه پرسشنامه نگرانی از تصویر بدن، مقیاس اصلاح شده وسواس فکری عملی یل- براون برای اختلال بدشکلی بدن و مدیریت بدن گردآوری و از طریق مدل یابی معادله های ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل و Spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها : نتایج تحلیل رگرسیون لوجستیک نشان داد، متغیرهای نگرانی از تصویر بدن و مدیریت بدن به ترتیب پیش بینی کننده های قوی احتمال اقدام به جراحی زیبایی افراد بود. همچنین تحلیل داده ها نشان دهنده مناسب بودن شاخص ها بوده و در سطح معناداری حاکی از برازش بسیار مطلوب مدل داشت؛ یافته های مدل ساختاری نشان داد که مسیر متغیر وسواس فکری با نگرانی از تصویر بدن به طور مستقیم و با مدیریت بدن با میانجی گری نگرانی از تصویر بدن معنادار می باشد. نتیجه گیری: طبق یافته های بدست آمده، به منظور بهبود مدیریت بدن متقاضیان جراحی زیبایی می بایست به مؤلفه های نگرانی از تصویر بدن و باورهای وسواسی آن ها توجه بیشتری مبذول گردد.
مدل یابی ساختاری تبیین باورهای وسواسی دانش آموزان دبیرستانی براساس نشانه های استرس، اضطراب و افسردگی، باورهای فراشناختی و عزت نفس: نقش میانجیگری آشفتگی استنتاج
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افکار، تکانه ها و یا تصاویر مزاحم هسته اصلی اختلال وسواسی اجباری هستند. از سوی دیگر باورهای وسواسی عامل مهمی در تبدیل افکار مزاحم به افکار وسواسی می باشند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی ساختاری تبیین باورهای وسواسی دانش آموزان دبیرستانی براساس نشانه های استرس، اضطراب و افسردگی، باورهای فراشناختی و عزت نفس با نقش میانجیگرانه آشفتگی استنتاج انجام شد. روش: این پژوهش از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری شامل همه دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان الیگودرز در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند. حجم نمونه ۳۰۰ نفر بود که با شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با پرسشنامه های باورهای وسواسی (OBQ۴۴)، استرس، اضطراب و افسردگی (DASS۲۱)، باورهای فراشناختی (MCQ-۳۰)، آشفتگی استنتاج (ICQ-EV) عزت نفس (RSES) انجام شد. تحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری توسط نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۰ و AMOS نسخه ۲۴ انجام شد. یافته ها: شاخص های برازندگی مدل اندازه گیری (RMSEA=۰/۰۸۴, x۲/df=۳/۱۲) از برازش مدل اندازه گیری حمایت کردند. همچنین شاخص های برازندگی مدل ساختاری (RMSEA=۰/۰۶۴, x۲/df=۲/۲۴) نشانگر برازش مدل ساختاری با داده های گردآوری شده بودند. نتیجه گیری: باورهای فراشناختی، نشانه های استرس، افسردگی، اضطراب و عزت نفس از عوامل موثر بر باورهای وسواسی بودند، که آشفتگی استنتاج در روابط آنها با باورهای وسواسی نقشی میانجی ایفا می نمود. ازاین رو در اصلاح باورهای وسواسی حذف و یا تعدیل عوامل سببی پیشنهاد می شود.
مقایسه ی افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) و اختلال پانیک (PD) با جمعیت غیربالینی در باورهای وسواسی و استرس کرونا دو سال پس از آغاز همه گیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: به دلیل شباهت برخی از علایم اختلال پانیک (PD) و بیماری کرونا، مبتلایان به این اختلال نیز همانند مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) نسبت به پیامدهای منفی همه گیری آسیب پذیر هستند. با وجود این، مطالعات قبلی چندان به اثرات کرونا روی این اختلال نپرداخته اند. با توجه به اهمیت مکانیسم های شناختی در هر دو اختلال، به خصوص بررسی اثرات شناختی کرونا کلیدی است. هدف از مطالعه ی حاضر، مقایسه ی مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) و اختلال پانیک (PD) برحسب باورهای وسواسی و استرس کرونا دو سال پس از آغاز همه گیری است. مواد و روش ها: در یک طرح علّی مقایسه ای، 127 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و بعد از مصاحبه ی بالینی، به گروه های اختلال وسواس فکری عملی (OCD؛ 42 نفر)، اختلال پانیک (PD؛40 نفر) و گروه غیربالینی (45 نفر) تقسیم شدند و به پرسش نامه ی باورهای وسواسی (OBQ-44) مقیاس استرس کرونا و پرسش نامه ی سلامت بیمار (PHQ-9) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA)، تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بین نمرات دو گروه بالینی در هیچ یک از باورهای وسواسی تفاوت معناداری وجود نداشت. در مولفه ی پیامدهای اجتماعی/ اقتصادی و استرس تروماتیک از مولفه های استرس کرونا، بین گروه های بالینی و غیربالینی تفاوتی وجود نداشت. با وجود این، مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) در بیگانه هراسی و مبتلایان به اختلال پانیک (PD) در چک کردن های وسواسی و اطمینان خواهی، نمرات به طور معنادار بیش تری نسبت به دو گروه دیگر دریافت کردند. حتی دو سال پس از آغاز همه گیری، گروه های بالینی بیش تر از جمعیت غیربالینی، نگران خطر و آلودگی مرتبط با کرونا بودند. نتیجه گیری: باورهای وسواسی در مبتلایان به اختلال پانیک (PD) طی دوره ی همه گیری قابل مقایسه با مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) است. همچنین، مبتلایان به اختلال پانیک (PD) بیش تر از مبتلایان به اختلال وسواس فکری عملی (OCD) و گروه غیربالینی درگیر چک کردن های وسواسی و اطمینان خواهی می شوند که می تواند هزینه های زیادی را بر نظام درمانی طی دوره ی همه گیری تحمیل کند.
اثر بخشی رفتار درمانی شناختی بر شناخت واره های ناکارآمد افراد مبتلا به نشانه های وسواس فکری اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر بخشی درمان رفتاری - شناختی بر شناخت واره های ناکارآمد وسواسی در افراد مبتلا به نشانه های وسواس فکری - اجباری بود. روش کار: برای اجرای طرح پژوهشی، سی نفر مبتلا به نشانه های وسواس فکری – اجباری به شیوه تصادفی انتخاب و در قالب دو گروه (آزمایش و کنترل هر کدام 15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. اثربخشی مداخله در مراحل پیش آزمون و پس آزمون و مرحله پیگیری یک ماهه مورد ارزیابی قرار گرفت. ابزار: جهت ارزیابی نشانه های وسواس فکری - عملی از مصاحبه نیمه ساختار یافته تشخیصی، مصاحبه بالینی ساختار یافته برای تشخیص اختلالات محور(SCID-I) و پرسشنامه باورهای وسواسی 44 سوالی (44-OBQ) استفاده شد. نتایج: تحلیل داده ها به شیوه اندازه گیری مکرر نشان داد که درمان شناختی - رفتاری در کاهش شناخت واره های ناکارآمد در افراد مبتلا به نشانه های وسواسی - اجباری موثر است. هم چنین، نتایج نشان داد که، درمان شناختی – رفتاری قادر است مولفه های مسئوولیت پذیری، کمال گرایی، اهمیت و کنترل افکار را به طور معنادار کاهش دهد. نتایج نشان داد که برای گروه های مورد مطالعه در مولفه ی احساس مسئولیت / ارزیابی از خطر و تهدید (139/0= sigو 52/4=f)، کمال طلبی / نیاز به کسب اطمینان و قطعیت (158/0= sig و 26/5=f) و اهمیت و کنترل افکار (179/0= sigو 12/6=f) معنادار می باشد. همچنین اثر گروه × زمان معنادار است (001/0=sig و 91/66=f).
نقش میانجی گر ترس از خود و باورهای وسواسی در رابطه آشفتگی استنتاج با علائم اختلال وسواسی - جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آذر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
۱۸۸۸-۱۸۶۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحقیقات قبلی نقش بالقوه آشفتگی استنتاج را در ایجاد و حفظ علائم اختلال وسواسی - جبری برجسته کرده است. در برخی از این مطالعات، عوامل پیش بینی کننده علائم اختلال وسواسی - جبری از جمله ترس از خود و باورهای وسواسی شناسایی شده است، اما مکانیسم های میانجی گر این رابطه هنوز شناسایی نشده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گر ترس از خود و باورهای وسواسی در رابطه آشفتگی استنتاج با علائم اختلال وسواسی – جبری بود. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کاربران بیست تا پنجاه ساله شبکه های اجتماعی مشهد در سال 1401 بودند که از این میان 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از مقیاس های وسواسی - جبری (نسخه تجدیدنظرشده) (فوآ و همکاران، 2002)، آشفتگی استنتاج (آردما و همکاران، 2010)، ترس از خود (آردما و همکاران، 2013) و باورهای وسواسی کارگروه شناخت های وسواسی – جبری (1997) استفاده شد. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد تحلیل مسیر و با نرم افزارهای SPSS26 و AMOS22 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که آشفتگی استنتاج (0/19= β)، باورهای وسواسی (0/55= β) و ترس از خود (0/23= β) اثر مستقیم و معناداری بر علائم وسواسی – جبری داشتند (01/0 >P). همچنین، آشفتگی استنتاج بر ترس از خود (60/ 0β=) و باورهای وسواسی (0/58=β) اثر مستقیم و معناداری داشت (0/01 >P). در مورد اثر غیرمستقیم، آشفتگی استنتاج از طریق ترس از خود (0/13= β) و باورهای وسواسی (0/31= β) بر علائم وسواسی – جبری اثر غیرمستقیم داشت (0/05 >P). نتیجه گیری: باتوجه به نقش ترس از خود و باورهای وسواسی بر رابطه آشفتگی استنتاج با علائم اختلال وسواسی – جبری، تمرکز بر کنترل ترس از خود و باورهای وسواسی می تواند اثر آشفتگی استنتاج بر علائم اختلال وسواسی – جبری را در جمعیت عمومی کاهش دهد.
سهم میانجی باورهای وسواسی در ارتباط بین میل جنسی و رضایت زناشویی زنان با اختلال وسواس فکری-جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
21 - 34
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی سهم میانجی باورهای وسواسی در رابطه بین میل جنسی و رضایت زناشویی زنان وسواس فکری-جبری انجام شد. روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متاهل مبتلا به اختلال وسواس فکری-جبری مراجعه کننده به درمانگاه سرپایی بیمارستان حافظ و چند مطب خصوصی در شهر شیراز در سال 1400 بود که 200 نفر از آنها به روش در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان شاخص میل جنسی هالبرت، پرسشنامه رضایت زناشویی، پرسشنامه باورهای وسواسی و پرسشنامه تجدیدنظرشده وسواس فکری-عملی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ماتریس همبستگی، تحلیل رگرسیون و آزمون تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که میل جنسی به طور مستقیم با رضایت زناشویی رابطه ی معنادار دارد. همینطور میل جنسی به طور غیرمستقیم و از طریق سهم میانجی باورهای وسواسی با رضایت زناشویی رابطه ی معنادار دارد. به نظر می رسد که میل جنسی به طور مستقیم و غیرمستقیم با میانجیگری نقش باورهای وسواسی، رضایت زناشویی را پیش بینی می کند. این مطالعه ضرورت افزایش شناخت باورها، دانش جنسی و تسهیل مشاوره جنسی را برای زنان متاهل نشان داد.
رابطه باورهای وسواسی والدین و اضطراب اجتماعی در فرزندان با واسطه تنظیم هیجان در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۰
37 - 68
حوزه های تخصصی:
اضطراب اجتماعی معمولا روندی مزمن و پیوسته دارد و به میزان زیادی با دوران کودکی و خانواده در ارتباط است. هدف این پژوهش تعیین رابطه باورهای وسواسی والدین و اضطراب اجتماعی در فرزندان با میانجی گری تنظیم هیجان بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری 500 نفر دانشجوی دختر عضو شبکه مجازی تلگرام دانشکده روان شناسی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب بود. نمونه آماری 600 نفر شامل 200 دانشجوی دختر و 400 نفر والدین آن ها بودند که با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. مقیاس اضطراب اجتماعی (مایکل لایبویتز، 1987)، توسط دانشجویان و پرسش نامه باورهای وسواسی (گروه کاری دریافت های شناختی در اختلال وسواس فکری عملی،2003) و فرم کوتاه پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی، گرایچ و اسپینهاون، 2002)، توسط والدین دانشجویان تکمیل و برای آزمون فرضیه ها از آزمون های همبستگی گشتاوری پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد باورهای وسواسی والدین با راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجان آن ها، و راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجان والدین با اضطراب اجتماعی فرزند رابطه مثبت با سطح معنا داری05/0≥p داشتند.
اثربخشی درمان رفتاری هیجانی معنوی بر وسواس جبری، باورهای وسواسی و آمیختگی فکر و عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وسواس جبری یک بیماری شایع و طاقت فرسا است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان یکپارچه رفتاری هیجانی معنوی بر وسواس جبری، باورهای وسواسی و آمیختگی فکر و عمل در بیماران مبتلا به اختلال وسواس جبری بود. طرح پژوهش حاضر، کارآزمایی تصادفی کنترل شده با پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری دوماهه بود. در این پژوهش 40 نفر مبتلا به وسواس جبری شرکت کردند که در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی و همتا تقسیم شدند. گروه آزمایش درمان رفتاری هیجانی معنوی را به صورت گروهی در 15 جلسه ۹۰ دقیقه ای دریافت کرد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته براساس DSM5 (SCID-I)، پرسشنامه وسواس جبری، پرسشنامه باورهای وسواسی و پرسشنامه آمیختگی فکر و عمل بود که شرکت کنندگان در ابتدا و انتهای درمان و دوماه پس از اتمام درمان، به پرسشنامه ها پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تجزیه وتحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان دادند درمان رفتاری هیجانی معنوی به صورت معناداری موجب کاهش وسواس جبری، باورهای وسواسی شامل احساس مسئولیت افراطی، کمال گرایی، کنترل افکار و آمیختگی فکر و عمل می شود. با توجه به یافته های پژوهش ، درمان رفتاری هیجانی معنوی در کاهش وسواس جبری، باورهای وسواسی و آمیختگی فکر و عمل مؤثر است.