مطالب مرتبط با کلیدواژه

حل مسأله


۴۱.

تحلیل زبان شناختی سازمان متن روایی «لن أعیش فی جلباب أبی» اثر احسان عبدالقدوس بر اساس الگوی حل مسأله مایکل هوئی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی متن حل مسأله احسان عبدالقدوس لن أعیش فی جلباب أبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۱۰۱
زبان شناسی متن، شاخه ای نوپا در حوزه زبان شناسی است که در بررسی زبان از سطح جمله فراتر می رود و بر مطالعه متن به عنوان بزرگترین واحد زبانی تأکید می ورزد. از میان رویکردهای مختلف زبان شناسی متن، الگوی حل مسأله هوئی، یکی از پرکاربردترین رویکردها محسوب می شود. این الگو که از چهار عنصر موقعیت، مسأله، پاسخ و ارزیابی تشکیل شده است، به بررسی چگونگی تولید و درک متن می پردازد. این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی، سازمان متن روایی «لن أعیش فی جلباب أبی» اثر احسان عبدالقدوس را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. شیوه روایتی این رمان به گونه ای است که می توان آن را با رویکرد حل مسأله بررسی نمود. سازمان این متن روایی حول محور سه مسأله اصلی، یعنی سرخوردگی عبدالوهاب، انزوای روزالین و ازدواج نظیره می چرخد. این سه مسأله ارکان اصلی رمان هستند. در این متن، پاسخ های متعددی برای حل مسأله اول ارائه می شود که ناموفق بوده و ارزیابی از آنها منفی است. به همین دلیل، مسأله نخست با وجود ورود به چرخه مجدد، به صورت حل نشده باقی می ماند. مسائل دوم و سوم بدون طی کردن چرخه طولانی با ارزیابی مثبت پاسخ های ارائه شده با موفقیت به اتمام می رسند. نتایج به دست آمده نشان می دهند که سازمان متن روایی «لن أعیش فی جلباب أبی» تا حد زیادی با چهار عنصر الگوی حل مسأله منطبق است و ساختار آن از این الگو تبعیت می کند.
۴۲.

پیش بینی بهزیستی ذهنی بر اساس نظم جویی هیجانی، مهارتهای ارتباطی و توانایی حل مساله در زنان دارای تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی ‏ذهنی نظم جویی هیجانی مهارت ارتباطی حل مسأله تعارض زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۷۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی بهزیستی ذهنی بر اساس نظم جویی هیجانی، مهارت های ارتباطی و توانایی حل مسأله در زنان دارای تعارض زناشویی اجرا گردید. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل تمامی زنان دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان تنکابن در فاصله زمانی اردیبهشت تا آبان 1401 بودند.  به روش نمونه گیری در دسترس 180 نفر از زنانی که دارای تعارض زناشویی بودند و در پرسشنامه تعارض زناشویی نمره بیشتری کسب کردند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه تعارض زناشویی براتی و ثنایی (1375)، فرم کوتاه مقیاس بهزیستی ذهنی ریف (1985)، مقیاس نظم جویی هیجان گروس و جان (2003)،  پرسشنامه مهارت های ارتباطی ماتسون (1983) و پرسشنامه توانایی حل مسأله هپنر (1988). تجزیه و تحلیل داده ها به روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام انجام گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه بین متغیرهای نظم جویی هیجانی، مهارت های ارتباطی و توانایی حل مسأله با بهزیستی ذهنی در سطح 01/0 مثبت و معنادار است. جهت تعیین بهترین پیش بینی کننده بهزیستی ذهنی از بین متغیرهای پیش بینی کننده نظم جویی هیجانی، مهارت های ارتباطی و توانایی حل مسأله از مدل رگرسیون با روش گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیر مهارت های ارتباطی قادر به توجیه 9/53 درصد واریانس بهزیستی ذهنی شده است و با اضافه شدن متغیر نظم جویی هیجانی به متغیر مهارت های ارتباطی در مدل دوم باعث اضافه شدن 2درصد واریانس بهزیستی ذهنی شده است و متغیرهای مهارت های ارتباطی و نظم جویی هیجانی توانسته است حدود 3/55 درصد واریانس متغیر بهزیستی ذهنی را توجیه کنند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت بهزیستی ذهنی بر اساس نظم جویی هیجانی، مهارت های ارتباطی و توانایی حل مسأله در زنان دارای تعارض زناشویی قابل پیش بینی است.
۴۳.

تاثیر برنامه توان بخشی شناختی بر کنترل شناختی و حل مسأله در زنان مبتلا به چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توان بخشی شناختی کنترل شناختی حل مسأله چاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۷۱
مشکلات شناختی و عصب روان شناختی در سیر، پیش آگاهی و درمان بیماری چاقی نقش ویژه ای دارند. پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبار سنجی برنامه توان بخشی شناختی و تأثیر آن بر کنترل شناختی و حل مسأله زنان چاق انجام شد. پژوهش حاضر در قالب یک طرح آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری انجام شد. شرکت کنندگان در این مطالعه شامل 40 بیمار زن مبتلا به چاقی ساکن شهر ارومیه بودند که به طور تصادفی در دو گروه توان بخشی شناختی (20n=) و کنترل (20n=) تخصیص یافتند. گروه آزمایش در 16 جلسه مداخله توان بخشی شناختی را دریافت و مقیاس درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی- فرم بزرگسال BRIEF-A، آزمون انعطاف پذیری شناختی و برج لندن در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری برای دو گروه اجرا و یافته های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. همچنین پس از اتمام دوره گروه کنترل نیز مداخله توان بخشی شناختی را دریافت کردند. نتایج به دست آمده نشان دهنده عملکرد بهتر گروه آزمایش در متغیرهای کنترل شناختی (بازداری، حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی) و زیر مؤلفه های حل مسأله در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل بود. بدین معنا که گروه آزمایش که مداخله توان بخشی شناختی را دریافت کردند، در مرحله پس آزمون و پیگیری در مؤلفه های مطرح شده عملکرد بهتری نشان دادند. درمجموع از یافته های به دست آمده می توان چنین نتیجه گیری کرد که مداخله توان بخشی شناختی به عنوان یک گزینه درمانی کارآمد و مؤثر می تواند تأثیرات مثبت و پیامدهای شناختی- آموزشی قابل توجهی برای بیماران مبتلا به چاقی پی داشته باشد. ازاین رو متخصصین، پژوهشگران و درمان گران این حوزه می توانند از این مداخله به عنوان یک گزینه مؤثر درمانی جهت ارتقاء کارکردهای شناختی و عصب روان شناختی بیماران چاق و دارای اضافه وزن و به تبع آن بهبود شاخص های سلامت روان و کیفیت زندگی این بیماران استفاده کنند.
۴۴.

اثربخشی راهبرد آموزش تفکر طراحی بر توانایی حل مسأله دانش آموزان دوره ابتدایی در درس تفکر و پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبرد آموزشی تفکر طراحی حل مسأله تفکر و پژوهش دوره ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۷۶
امروزه فناوری آموزشی به عنوان یک حوزه بین رشته ای، متأثر از پیشرفت های علوم، فناوری و استفاده از یافته های آن ها برای تسهیل و ارتقای کیفیت یادگیری است. ازاین رو با هدف بهره گیری از تفکر طراحی به عنوان راهبردی نوین برای نوآوری، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی تلفیق راهبرد آموزش تفکر طراحی در درس تفکر و پژوهش بر توانایی حل مسأله دانش آموزان دوره ابتدایی انجام شد. این پژوهش به روش شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه انجام شد. جامعه ی آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم دوره ابتدایی ناحیه 1 شهرستان کرج بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 38 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (19 نفر) و گروه گواه (19 نفر) جایگزین شدند و از طریق پرسشنامه  لانگ و کسیدی (۱۹۹۶) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمون تی همبسته نشان داد هر دو روش یعنی راهبرد تفکر طراحی و روش سنتی در افزایش استفاده از سبک حل مسئله سازنده و کاهش استفاده از سبک حل مسئله غیر سازنده به طور معنی داری مؤثر بوده است (01/0>p). نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تأثیر روش آموزش با کمک راهبرد تفکر طراحی در افزایش استفاده از سبک حل مسئله سازنده و کاهش استفاده از سبک حل مسئله غیر سازنده به طور معنی داری بیشتر از روش سنتی بود (01/0>p). با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود راهبرد آموزش تفکر طراحی در برنامه درسی دوره ابتدایی تلفیق شود و در این زمینه دوره های آموزشی با هدف توانمندسازی معلمان و به کارگیری این راهبرد در دستور کار آموزش وپرورش قرار گیرد. 
۴۵.

مقایسه اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله با آموزش خودگویی بر سلامت روان و حساسیت به طرد در افراد وابسته به سوءمصرف مواد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: حل مسأله خودگویی سلامت روان حساسیت به طرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۲
هدف این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله با آموزش خودگویی بر سلامت روان و حساسیت به طرد در افراد وابسته به سوءمصرف مواد انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از میان تمامی 470 نفر مراجعه کننده دارای اختلال مصرف مواد افیونی به مرکز درمان سرپایی نسیم رهایی در سال 1401، 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در سه گروه 20 نفری به شیوه تصادفی گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد سلامت روان (کیز، 2002) و پرسشنامه حساسیت به طرد (فلدمن، 1996) بود. گروه آزمایش اول تحت 8 جلسه آموزش مهارت حل مسأله، گروه آزمایش دوم تحت 10 جلسه آموزش خودگویی و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل گردید. یافته ها نتایج نشان داد که اثر هر دو روش آموزشی در کاهش حساسیت به طرد و افزایش سلامت روانی در افراد دارای اختلال مصرف مواد افیونی معنادار بود. همچنین، نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که آموزش مهارت حل مسأله در کاهش حساسیت به طرد در مرحله پیگیری اثربخش تر از آموزش خودگویی بود اما بین تأثیر دو روش بر سلامت روانی تفاوتی مشاهده نشد. در نتیجه متخصصان و درمانگران حوزه اعتیاد به منظور ارتقای عملکرد روانی و پیشگیری از عود مصرف در معتادان می توانند در کنار دارو درمانی و دیگر روش های متداول از این شیوه های آموزشی نیز استفاده کنند.