مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
شفقت به خود
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، تعیین تأثیر آموزش شفقت به خود بر نگرش به یائسگی در زنان یائسه دارای علائم وازوموتور بود. روش مطالعه، نیمه آزمایشی و با گروه کنترل و پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری (1ماه بعد) بود. جامعه آماری، زنان 55-45 سال شهر تنکابن با یائسگی طبیعی و دارای پرونده و شکایت از علائم وازوموتور در مراکز بهداشتی -درمانی در سال 1397 بود. نمونه گیری به روش دردسترس و پس از غربالگری اولیه با پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ انجام شد. 30 مشارکت کننده پس از امضای رضایتنامه، آگاهانه انتخاب و به روش تصادفی و به طور مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر دو گروه، پرسشنامه نگرش به یائسگی نوگارتن را در سه مرحله تکمیل کردند. گروه آزمایش در برنامه 8 هفته ای آموزش شفقت به خود و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. یافته های پس از مداخله، حاکی از تفاوت معنی دار و پایداری در نگرش بین دو گروه تا مرحله پیگیری بود. بدین ترتیب، آموزش شفقت به خود در بهبود نگرش زنان یائسه دارای علائم وازوموتور مؤثر است.
بررسی نقش شفقت به خود و نشخوار ذهنی در پیش بینی افسردگی مزمن
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی، اختلالی شایع است که با حالات هیجانی منفی همراه است. در سال های اخیر، تأکید عمده روی شناسایی عوامل خطر و مکانیسم های درگیر در تفاوت های فردی آسیب پذیری به افسردگی بوده است. هدف: هدف این پژوهش، بررسی نقش شفقت به خود و نشخوار ذهنی در پیش بینی افسردگی مزمن است. روش : این مطالعه از نوع توصیفی –تحلیلی و مقطعی بوده و جامعه پژوهش، افراد بالای ۱۵ سال، با تشخیص افسردگی مزمن بودند که به کلینیک روان پزشکی بیمارستان فارابی کرمانشاه در سال های ۹۷ - ۱۳۹۶، مراجعه کردند. نمونه گیری به صورت در دسترس بود. در مجموع ۳۶۰ نفر مورد ارزیابی قرار گرفتند که از این تعداد، ۳۰۰ نفر وارد پژوهش شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های افسردگی بک (۱۹۶۱)، شفقت بر خود نف (۲۰۰۳) و نشخوار ذهنی نولن- هوکسما و مارو (۱۹۹۳) و آزمون های کولموگروف-اسمیرونوف، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام و نرم افزار ۲۱SPSS، تحلیل و بررسی شدند. یافته ها: بین شفقت به خود (۰/۴۹۰-) و خرده مقیاس های مهربانی با خود (۰/۴۸۲-)، اشتراکات انسانی (۰/۷۹۰-) و ذهن آگاهی (۰/۴۵۷-) با افسردگی مزمن رابطه ی منفی و معناداری، بین خرده مقیاس های قضاوت در مورد خود (۰/۵۱۱)، انزوا (۰/۵۴۲) و همانندسازی (۰/۵۵۰) با افسردگی مزمن رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. بین نشخوار فکری (۰/۲۹۹) و خرده مقیاس های پاسخ های نشخواری (۰/۲۷۷) و پاسخ های منحرف کننده حواس (۰/۳۱۵) با افسردگی مزمن رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: شفقت به خود و نشخوار فکری از جمله پیش بینی کننده های افسردگی مزمن می باشند. در نتیجه با افزایش شفقت به خود و کاهش نشخوار فکری می توان افسردگی مزمن را کاهش داد.
نقش سبک های فرزندپروری ادراک شده و شفقت به خود در پیش بینی آمادگی اعتیاد در جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
89-112
حوزه های تخصصی:
هدف : مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش سبک های فرزندپروری ادراک شده و شفقت به خود در پیش بینی آمادگی اعتیاد در جوانان انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه بجنورد در سال تحصیلی 1398-1397 بود. حجم نمونه شامل 340 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس آمادگی اعتیاد، پرسش نامه اقتدار والدین و مقیاس شفقت به خود پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک فرزندپروری مقتدر و شفقت به خود به شکل منفی و معنادار، و سبک های فرزندپروری مستبد و سهل گیر به شکل مثبت و معنادار آمادگی اعتیاد را پیش بینی کردند. از بین ابعاد شش گانه شفقت به خود، دو بعد مهربانی با خود و قضاوت خود آمادگی اعتیاد را به شکل منفی و معناداری پیش بینی کردند. در میان سبک های فرزندپروری، سبک مقتدر قوی ترین پیش بینی کننده بود. همچنین، شفقت به خود مستقل از سبک های فرزندپروری، آمادگی اعتیاد را پیش بینی کرد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که سبک های فرزندپروری و شفقت به خود پیش بینی کننده های مهم برای آمادگی اعتیاد در جوانان هستند و این دو مولفه باید در برنامه های پیشگیرانه و درمانی مرتبط با اعتیاد مورد توجه قرار گیرند. تبیین ها و تلویحات مرتبط با یافته های پژوهش مورد بحث قرار گرفته اند.
پیش بینی شفقت به خود بر اساس ذهن آگاهی و بهزیستی روانشناختی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی شفقت به خود بر اساس ذهن آگاهی و بهزیستی روانشناختی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر زمان یک پژوهش مقطعی، از لحاظ نوع داده ها کمی و از نظر روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را همه دانشجویان دانشگاه آزاد همدان تشکیل داد. روش نمونه گیری تصادفی از نوع تصادفی نسبی بود. از جامعه آماری مذکور بر اساس فرمول فیدل و تاباچنیک (2007) 106 نفر انتخاب که به لحاظ احتیاط این تعداد به 120 نفر افزایش یافت. ابزار پژوهش شامل سه مقیاس استاندارد شفقت به خود نف (2003)، ذهن آگاهی براون و ریان (2003) و بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود. برای آزمون فرضیه پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. تحلیل نتایج نشان داد متغیر ذهن آگاهی پیش بینی کننده معنادار شفقت می باشد. متغیر بهزیستی روان شناختی نتوانست پیش بینی کننده معنادار شفقت باشد.
مقایسه تأثیر ترکیب درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت با سیستم روان درمانی تحلیل شناختی - رفتاری بر علائم افسردگی،کیفیت زندگی، انعطاف پذیری روانشناختی و شفقت به خود زنان مبتلا به اختلال افسردگی مداوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۹
19 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر ترکیب درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان مبتنی بر شفقت (CFT) با سیستم روان درمانی تحلیل شناختی - رفتاری (CBASP) بر علائم افسردگی، کیفیت زندگی، انعطاف پذیری روان شناختی و شفقت به خود زنان مبتلا به اختلال افسردگی مداوم است. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی است و ارزیابی به صورت پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری دو ماهه انجام شده است. نمونه این مطالعه 24 بیمار مبتلا به افسردگی مداوم بود که به شیوه در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایشی قرار گرفتند. هر کدام از گروه های آزمایشی 14 جلسه درمان را دریافت کردند و در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، پرسش نامه های افسردگی بک، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، انعطاف پذیری روان شناختی و شفقت به خود را تکمیل نمودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد؛ یعنی هر دو گروه به یک اندازه در متغیرهای مورد مطالعه پژوهش بهبود پیدا کرده بودند. تحلیل های دقیق تر نشان داد که هر کدام از درمان ها به تنهایی در طول مراحل زمانی در بهبود چهار متغیر مورد مطالعه مؤثر بوده اند. این یافته ها حاکی از آن است که درمان ترکیبی می تواند به اندازه سیستم روان درمانی تحلیل شناختی - رفتاری به عنوان درمان تأییدشده برای افسردگی مداوم، مؤثر واقع شود و هر دو درمان می توانند به عنوان درمان های مکمل درکنار درمان دارویی برای افراد مبتلا به اختلال افسردگی مداوم به کار گرفته شوند.
مقایسه کمال گرایی، مقابله پیش گستر و شفقت به خود در دانشجویان با خودهای احتمالی مثبت و منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم خود به عنوان یکی از مفاهیم مهم مورد توجه روان شناسان بوده. مفهوم خود احتمالی یکی از ابعاد دانش خود میباشد که نقش مهمی در مورد تفکر و تصمیم گیری افراد راجع به آینده شان دارد. از این رو به نظر میرسد با متغیرهایی هم چون کمالگرایی، شفقت به خود و مقابله پیش گستر در ارتباط باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه کمالگرایی، شفقت به خود و مقابله پیش گستر در بین دانشجویان با خودهای احتمالی مثبت و منفی اجرا شد. نمونه پژوهش شامل 300 نفر از دانشجویان دانشگاه صنعتی شاهرود بودند که به صورت در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های خودهای احتمالی، شفقت به خود، مقابله پیش گستر و کمالگرایی چند بعدی پاسخ دادند. از این تعداد با توجه به ملاک های ورود و خروج دو گروه 40 نفره دارای خودهای احتمالی مثبت و منفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین این دو گروه به لحاظ کمالگرایی در زیر مولفه کمالگرایی جامعه مدار، و در متغیر شفقت به خود زیرمولفه های مهربانی با خود، قضاوت در مورد خود و فزون خواهی تفاوت معنادار وجود دارد. هم چنین بین دو گروه به لحاظ مقابله پیش گسترنیز تفاوت معنادار وجود داشت. در مجموع نتایج پژوهش حاضر نشان داد که متغیرهای شفقت به خود، کمالگرایی و مقابله پیش گستر نقش مهمی درخودهای احتمالی افراد دارند.
تاثیر آموزش مبتنی بر شفقت به خود بر صمیمیت زناشویی و خرسندی زناشویی در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۰
101 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش مطالعه تأثیر آموزش شفقت به خود بر صمیمیت زناشویی و خرسندی زناشویی در زنان متاهل بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود، جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهل دانشگاه بوعلی سینای همدان بود، نمونه آماری پژوهش40 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت آموزش مبتنی بر شفقت به خود قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله دریافت نکرد. در این پژوهش داده ها با استفاده از پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ (1989)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001) بدست آمد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیره و تک متغیره تحلیل شدند، یافته ها نشان داد که آموزش مبتنی بر شفقت به خود بر افزایش میزان صمیمیت زناشویی، مؤلفه های صمیمیت روانی، صمیمیت عاطفی، صمیمیت جنسی، صمیمیت بدنی و صمیمیت اجتماعی مؤثر بود. همچنین آموزش مبتنی بر شفقت به خود بر افزایش میزان خرسندی زناشویی و مؤلفه های ارتباط زناشویی، ازدواج و فرزندان، اقوام و آشنایان، جهت گیری مذهبی مؤثر بود. بنابراین آموزش مبتنی بر شفقت به خود، موجب افزایش میزان صمیمیت زناشویی و خرسندی زناشویی می شود.
الگوی روابط ساختاری روابط ذهن آگاهی، خودتعیین گری، شفقت به خود و ناگویی هیجانی در دانش آموزان دختر دارای سابقه خودزنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۰
149 - 169
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی الگوی ساختاری روابط ذهن آگاهی، خودتعیین گری، شفقت به خود و ناگویی هیجانی در دانش آموزان دارای سابقه خودزنی انجام شد. پژوهش حاضر، از نوع همبستگی بود که به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه فولادشهر در سال 99-1398 بود. از بین جامعه، نمونه ای به اندازه 91 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به پرسشنامه های ذهن آگاهی فرایبورگ، شفقت به خود ریس و همکاران، خودتعیین گری ایلاردی، لئون، کسر و رایان و ناگویی هیجانی بگبی، پارکر و تیلور پاسخ دادند. داده ها با معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که ذهن آگاهی بر شفقت به خود و خودتعیین گری تأثیر مستقیم مثبت و بر ناگویی هیجانی تأثیرمستقیم منفی داشت (01/0>p ). خودتعیین گری نیز بر شفقت به خود تأثیر مستقیم مثبت و بر ناگویی هیجانی تأثیر مستقیم منفی داشت (01/0>p ). با این وجود، بررسی روابط غیرمستقیم نشان داد که ذهن آگاهی بطور غیرمستقیم ازطریق افزایش خودتعیین گری منجر به کاهش ناگویی هیجانی و افزایش شفقت به خود در نوجوانان دختر دارای سابقه خودزنی می شود (01/0>p ). بنابراین می توان نتیجه گرفت که خودتعیین گری در رابطه بین ذهن آگاهی و شفقت خود و همچنین در رابطه بین ذهن آگاهی و ناگویی هیجانی در دانش آموزان دارای سابقه خودزنی نقش میانجی معنی دار دارد.
بررسی نقش شفقت به خود و سرمایه های روانشناختی (امید، تاب آوری، خودکارآمدی و خوش-بینی) در پیش بینی افسردگی و اضطرابِ مرگ در بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم دی ۱۳۹۹ شماره ۱۰ (پیاپی ۵۵)
103-114
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش شفقت به خود و سرمایه های روانشناختی (امید، تاب آوری، خودکارآمدی و خوش بینی) در پیش بینی افسردگی و اضطراب مرگ در بیماران مبتلا به سرطان بود. جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به انواع سرطان بالای 20 سال بود که در سال 1398 به یکی از بیمارستان های شهرستان شهرکرد مراجعه کرده بودند. از میان آنها، 148 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های شفقت به خود نف (2003)، سرمایه روانشناختی لوتانز (2007)، افسردگی بک (1961) و اضطراب مرگ تمپلر (۱۹۷۰) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، ضریب همبستگی تفکیکی و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که شفقت به خود و سرمایه های روانشناختی (امید، تاب آوری، خودکارآمدی و خوش بینی) با افسردگی همبستگی منفی معنادار دارند. همچنین بین تاب آوری، امید و خوش بینی با اضطراب مرگ همبستگی منفی معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که مهم ترین متغیر پیش بینی کننده افسردگی و اضطراب مرگ، به ترتیب تاب آوری و امید است. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برای بهبود مشکلات روانشناختی بیماران مبتلا به سرطان، توجه به سرمایه های روانشناختی و شفقت به خود توصیه می شود.
مدل تبیینی دلبستگی به خدا و والدین با کیفیت زندگی دختران بی سرپرست و بدسرپرست با واسطه گری شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
248-263
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کیفیت زندگی به عنوان یک مفهوم حیاتی و تأثیرگذار در زندگی افراد از جایگاه ویژه ای برخوردار است و شواهد پژوهشی حاکی از آن است که این سازه تحت تأثیر متغیرهای مختلفی قرار دارد. از آن جا که در مورد تبیین نقش متغیرهای تأثیرگذار بر کیفیت زندگی از جمله دلبستگی به والدین ، دلبستگی به خدا، و شفقت به خود توافق روشنی وجود ندارد؛ این پژوهش با هدف بررسی الگوی روابط بین دلبستگی به خدا، دلبستگی به والدین ، شفقت به خود، و کیفیت زندگی در دختران بی سرپرست و بد سرپرست تهران انجام شد. روش: روش پژوهش همبستگی، از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دختران بی سرپرست و بدسرپرست 19- 9 ساله ای بود که در سال 1398 در مراکز نگهداری شبانه روزی سازمان بهزیستی استان تهران، تحت مراقبت بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 241 نفر از جامعه آماری مذکور بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان سلامت جهانی (1996)، دلبستگی به خدا در اسلام (غباری بناب و حدادی کوهسار،1390)، دلبستگی به والدین و همسالان (آرمسدن و گرینبرگ، 1987)، و مقیاس شفقت به خود (نف، 2003) استفاده شد. برای بررسی روابط ساختاری بین متغیرها از نرم افزار AMOS استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تأثیر مستقیم دلبستگی به والدین و شفقت به خود بر کیفیت زندگی به ترتیب با مقادیر (001/0 p< ، 56/0= β ) و (001/0 p< ، 52/0= β )، مثبت و معنادار است. تأثیر مستقیم دلبستگی به خدا بر کیفیت زندگی معنادار نبود (05/0 p> ، 03/0= β )، اما دلبستگی به خدا و دلبستگی به والدین از طریق متغیر میانجی شفقت به خود بر کیفیت زندگی به ترتیب با مقادیر (001/0 p< ، 29/0= β ) و (001/0 p< ، 34/0= β ) تأثیر مثبت و معناداری دارند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که شفقت به خود می تواند نقش واسطه ای در رابطه بین دلبستگی به خدا و دلبستگی به والدین و کیفیت زندگی ایفا کند. استلزام های نتیجه به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
نقش دلبستگی به والدین در کیفیت زندگی دختران بی سرپرست یا بدسرپرست با میانجی گری شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش دلبستگی به والدین بر کیفیت زندگی ازطریق متغیر میانجی شفقت به خود در دختران بی سرپرست یا بد سرپرست بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. تعداد افراد نمونه، 241 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی از بین 450 دختر بی سرپرست یا بدسرپرست استان تهران انتخاب شدند. ابزارهای به کاررفته، پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، دلبستگی به والدین و همسالان آرمسدن و گرینبرگ و مقیاس شفقت به خود نف بودند. داده های جمع آوری شده با روش تحلیل مسیر ارزیابی شدند. براساس یافته ها اثر مستقیم دلبستگی به والدین بر کیفیت زندگی معنادار بود. اثر غیرمستقیم دلبستگی به والدین نیز ازطریق متغیر میانجی شفقت به خود معنادار بود. دلبستگی به والدین، هم به طور مستقیم و هم با میانجی گری شفقت به خود در کیفیت زندگی دختران بی سرپرست یا بدسرپرست نقش داشت؛ بنابراین، نتایج این پژوهش می تواند برای تدوین مداخلات در دختران بی سرپرست و بدسرپرست مفید باشد.
اثربخشی درمان شفقت به خود بر معنایابی در زندگی و رضایت جنسی زنان دارای همسر معتاد در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۰
77 - 102
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شفقت به خود بر معنایابی در زندگی و رضایت جنسی زنان دارای همسر معتاد در شهر مشهد بود. روش پژوهش: از نوع نیمه آزمایشی، به شیوه پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان دارای همسر معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد بودند که از طریق نمونه گیری در دسترس و هدفمند 30 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایشی شفقت به خود و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. از پرسشنامه معنای زندگی استایگر و فرایزر (2006) و رضایت جنسی یاوری کرمانی (1386) برای گردآوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. گروه آزمایش در 8 جلسه 120 دقیقه ای آموزش درمان شفقت به خود شرکت کردند. یافته ها در تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره در گروه آزمایش و کنترل نشان داد که آموزش شفقت به خود در افزایش معنایابی در زندگی (01/0p < ،42/12F=)، حضور معنا (05/0p < ،25/4F=) و جستجوی معنا در سطح (01/0 p < ،84/17F=) و رضایت جنسی (51/93)F در سطح (001/0>P) در زنان تأثیر معنادار داشت. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که آموزش شفقت به خود، روش مؤثری برای افزایش معنای زندگی و رضایت جنسی در زنان دارای همسر معتاد است.
بررسی نقش تعدیل کننده شفقت به خود در رابطه بین تاب آوری در برابر استرس و وسوسه مصرف مواد در مردان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
253-276
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده شفقت به خود در رابطه ی بین تاب آوری در برابر استرس و وسوسه مصرف مواد در مردان وابسته به مواد بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی با طراحی مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه مردان وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر اندیشه بود. از این جامعه، تعداد 140 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مقیاس وسوسه مصرف مواد پس از تر ک، مقیاس تاب آوری و مقیاس شفقت به خود را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، مدل سازی معادلات ساختاری و روش بوت استرپ با 5000 نمونه گیری مجدد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که اثر مستقیم متغیرهای تاب آوری در برابر استرس و شفقت به خود بر ولع مصرف معنادار بود. همچنین، اثر تعاملی متغیرهای شفقت به خود و تاب آوری بر ولع مصرفبراهیم مواد در مردان وابسته به مواد از لحاظ آماری معنادار بود. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده می توان گفت که هر دو متغیر تاب آوری در برابر استرس و شفقت به خود نقش مهمی در ولع مصرف دارند. همچنین، نتایج به دست آمده نشان داد که تاثیرات تاب آوری در برابر استرس در مدیریت وسوسه ی مصرف مواد به وسیله شفقت به خود تعدیل می شود.
مقایسه اثربخشی آموزش های تاب آوری و شفقت به خود بر سلامت عمومی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان با علائم افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: افسردگی به عنوان اختلال روانی رایج می تواند فرایند تحصیلی و روان شناختی دانش آموزان را با آسیب جدی مواجه کند. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش های تاب آوری و شفقت به خود بر سلامت عمومی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان با علائم افسردگی بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعات شبه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهرستان پارس آباد (استان اردبیل) در سال تحصیلی 97-96 (تعداد: 2028) بود. نمونه پژوهش شامل 60 نفر از دانش آموزان با علائم افسردگی از جامعه مذکور بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و به طور تصادفی در سه گروه (هر گروه 20 دانش آموز) جایدهی شدند. ابزارهای گردآوری داده های این پژوهش شامل مقیاس خودسنجی افسردگی (برلسون، 1981)، پرسش نامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر ( 1979) و فرسودگی تحصیلی برسو، سالانووا و شاوفلی (2007) بود.تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط نرم افزار SPSS-20 ا نجام شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که هر دو وش آموزش های تاب آوری و شفت به خود تأثیر معناداری در بهبود م ؤلفه های سلامت عمومی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان با علائم افسردگی داشتند ( 05/0 P≤ ) . همچنین بر اساس نتایج حاصل از آزمون تعقیبی، آموزش تاب آوری نسبت به آموزش شفقت به خود، اثربخشی بیشتری در کاهش خستگی تحصیلی داشته است ( 05/0 P≤ ) . نتیجه گیری: نتایج نشان داد که هر دو روش به کار گرفته شده در این مطالعه از کارایی لازم برای بهبود سلامت عمومی و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان برخوردارند. همچنین آموزش تاب آوری به دلیل افزایش انعطاف پذیری و خوش بینی، درکاهش خستگی تحصیلی، مؤثرتر بوده است.
مقاله پژوهشی: نقش میانجی شرم بیرونی و شفقت به خود در رابطه بین قربانی شدن توسط هم سالان و نشانه های افسردگی در نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی شرم بیرونی و شفقت به خود در رابطه بین قربانی شدن توسط هم سالان و نشانه های افسردگی در نوجوانان دوره اول مقطع متوسطه (کلاس هفتم تا نهم) انجام شد. مواد و روش ها: در قالب یک طرح همبستگی به شیوه مقطعی، سیصد نفر (150 دختر و 150 پسر) از نوجوانان دوره اولِ مقطع متوسطه شهر شاهین شهر (اصفهان) به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد به مقیاس قربانی چندبعدی، مقیاس شفقت به خود فرم کوتاه، مقیاس شرم بیرونی، پرسش نامه خلق و احساس پاسخ دهند. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و نرم افزارهای SPSS نسخه 19 و AMOS نسخه 20 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میان قربانی شدن توسط هم سالان، شرم بیرونی، شفقت به خود و نشانه های افسردگی به لحاظ آماری رابطه معناداری وجود دارد (0/669≥P ≤ 0/01،-0/328 ≤ r). ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی پژوهش برازش دارد (RMSEA=0/037،CFI=0/999). نتایج نشان داد که قربانی شدن توسط هم سالان به صورت غیرمستقیم از طریق شرم بیرونی و شفقت به خود بر نشانه های افسردگی تأثیر غیرمستقیم می گذارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که شرم بیرونی و شفقت به خود در رابطه بین قربانی شدن توسط هم سالان و نشانه های افسردگی نقش میانجی دارد. توجه به این مکانیسم ها می تواند در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانیِ کارآمد برای نوجوان در مقابله با قربانی شدن توسط هم سالان و ابتلا به نشانه های افسردگی مفید باشد.
پیش بینی بهزیستی ذهنی بر اساس معنای زندگی و شفقت به خود در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور مهاباد
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی پیش بینی بهزیستی ذهنی بر اساس معنای زندگی و شفقت به خود در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور شهر مهاباد انجام شده است. روش پژوهش این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود آماری پژوهش حاضر 175 نفر (97زن، 78 مرد) دانشجویان در سال 1396-97 به روش نمونه گیری تصادفی ساده بود.. ابزار های گردآوری اطلاعات، پرسشنامه های بهزیستی ذهنی (مولوی، ترکان، سلطانی و پالاهنگ)، مقیاس معنا در زندگی( استگر، فریزر، اویشی و کالر )و پرسشنامه خوددلسوزی (SCS) نف بود. همچنین جهت تجزیه و تحلیل فرضیه ها از آزمون های همبستگی اسپیرمن، تحلیل واریانس چند متغیری، تحلیل رگرسیون چندگانه، با استفاده از نرم افزار spss 20 استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که رابطه مؤلفه ی جستجوی معنا با بهزیستی ذهنی بیشتر از مؤلفه ی معناداری زندگی و بین مؤلفه های شفقت به خود با بهزیستی ذهنی رابطه مثبت و معناداری و مؤلفه های معنای زندگی و شفقت به خود در پیش بینی بهزیستی ذهنی نقش معنادار دارند.
بررسی نقش میانجی شرم و عزت نفس در ارتباط بین شفقت به خود و افسردگی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گر شرم و عزت نفس در رابطه ی بین شفقت به خود و افسردگی در دانشجویان انجام شد. 251 نفر دانشجوی مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد ( 169 نفر دختر و 82 نفر پسر) از دانشگاه های خوارزمی تهران، اصفهان و شهرضا به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت آنلاین به پرسشنامه های مقیاس شفقت به خود ریس و همکاران(2011)، فرم کوتاه مقیاس افسردگی بک (1972)، مقیاس عاطفه ی خودآگاهی-3 تانگنی و همکاران (2000) و مقیاس عزت نفس روزنبرگ(1965) پاسخ دادند. به منظور بررسی روابط ساختاری در مدل مفروض از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل مفروض میانجی گری نسبی شرم و عزت نفس در رابطه ی بین شفقت به خود و افسردگی با داده ها برازش مطلوبی داشت. علاوه بر این نتایج نشان داد که در مدل مفروض تمام وزن های رگرسیونی به لحاظ آماری معنادار بودند ( P<.05 ). در این مدل 81 درصد از واریانس نمرات افسردگی از طریق متغیرهای مکنون عزت نفس، شرم و شفقت به خود تبیین شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در رابطه ی بین شفقت به خود و افسردگی، متغیرهای شرم و عزت نفس، نقش میانجی ایفا می کنند. از یافته های پژوهش حاضر می توان در جهت کاهش ا فسردگی از طریق درمان ها و آموزش های مبتنی بر شفقت به خود استفاده کرد.
واکاوی بسترهای زمینه ساز گرایش به جراحی زیبایی در زنان: یک پژوهش کیفی مبتنی بر تئوری روانکاوی
حوزه های تخصصی:
هدف: درخواست افراد جامعه ایران برای انجام جراحی زیبایی رو به فزونی است. مطالعات زیادی نشان می دهند که جراحی زیبایی ابعاد روانشناختی زیادی دارد. این پژوهش، به هدف واکاوی ریشه های این رفتار در جامعه ایران انجام شده است. روش شناسی: به منظور پژوهش، 21 نفر از زنان جوان کمتر از 40 سال مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 سوال قرار گرفته و داده های حاصل از مصاحبه ها، پس از مکتوب شدن، به روش پدیدارشناسانه ون منن تحلیل و 464 جزء کدگذاری شدند و مجموعاً 678 کد گذاشته شد. یافته ها: حاصل کدگذاری، 26 مقوله و 7 کد محوری و 4 کد گزینشی بود. کدهای گزینشی با توجه به تئوری روانکاوی استخراج شدند. در نهایت، مدلی مبتنی بر کدهای گزینشی در تبیین رفتار درخواست جراحی زیبایی ارائه شده است. بحث و نتیجه گیری: تصویر بدنی منفی در همه مصاحبه شوندگان به چشم می خورد که با بیرونی شدن شفقت به خود به معنای «شفقت به خود مبتنی بر ظاهر» همراه است. حساسیت فرد به قضاوت اجتماع بیشترین فراوانی را در میان مقوله ها داشت و فرافکنی دیدگاه خود به جامعه، مکانیسمی دفاعی است که بیشترین تکرار را در نمونه مورد مطالعه نشان می دهد. مدل ارائه شده در این پژوهش بیان می کند که وقتی تصویر خود منفی در کنار حساسیت به قضاوت اجتماع قرار می گیرد، شفقت به خود مشروط به ظاهر شده، و درخواست برای انجام جراحی زیبایی افزایش می یابد. این مدل به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است.
نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین سبکهای هویت و رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۸ (پیاپی ۶۵)
208-197
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین سبک های هویت و رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه پژوهش را تمامی نوجوانان 16-14 سال که در سال تحصیلی 1400-99 در مدارس دولتی دوره اول متوسطه شهر کرج مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند که از میان آنها 247 نوجوان با استفاده از پرسشنامه سبک های هویت ( ISI ) ( برزونسکی، 1989) ، مقیاس شفقت به خود ( SCS ) ( نف، 2003)، و رفتار خودآسیب رسان ( ISAS ) (کلونسکی و گلن، 2009) به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های مجازی مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش تحلیل این پژوهش، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی همزمان به روش بارون و کنی (1986) بود و از نرم افزار آماری 25- SPSS بعنوان ابزار تحلیل استفاده شد. یافته ها نشان داد بین هویت هنجاری و اطلاعاتی با رفتارهای خودآسیب رسان رابطه منفی معنادار و با شفقت به خود رابطه مثبت معنادار وجود دارد ( 01/0 P < ). بین سبک هویت سردرگم با شفقت به خود و رفتارهای خودآسیب رسان رابطه منفی معنادار ( 01/0 P < )، و بین شفقت به خود و رفتار خودآسیب رسان در نوجوانان رابطه منفی معناداری وجود دارد ( 01/0 P < )، و شفقت به خود در رابطه بین سبکهای هویت (سردرگم ، هنجاری، و هویت اطلاعاتی) با رفتارهای خود-آسیب رسان نقش میانجی دارد. با توجه به یافته های به دست آمده در این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که سبکهای هویت و شفقت به خود به عنوان یکی از عوامل افزایش دهنده سلامت روان سبب کاهش رفتارهای خود-آسیب رسان در نوجوانان می شوند. بنابراین هدف قرار دادن متغیرهای مهمی همچون سبک های هویت و شفقت به خود در پیشگیری و کاهش رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان، می تواند مفید واقع شود.
نقش واسطه ای سازگاری اجتماعی در رابطه سلامت معنوی و شفقت به خود، با رضایت از زندگی در بیماران دیالیزی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
105-123
حوزه های تخصصی:
بیماری های مزمن، تأثیرات زیادی بر فرد بیمار دارد که می تواند بر تمام جنبه های زندگی فرد و سطح کلی رضایت او از زندگی تأثیر داشته باشد. شناسایی عوامل مؤثر بر رضایت از زندگی این بیماران مهم است. ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای سازگاری اجتماعی، در رابطه سلامت معنوی و شفقت به خود، با رضایت از زندگی بود. روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری بیماران زن دیالیزی بیمارستان های طالقانی و لقمان شهر تهران بودند که 242، نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده های با استفاده از مقیاس های رضایت از زندگی داینر (SWLS)، شفقت به خود نف (SCS)، سلامت معنوی پالوتزین و الیسون (SWBS) و سازگاری اجتماعی بل (SAS) گردآوری و با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و آزمون بوت استراپ تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین متغیرهای سازگاری اجتماعی ؛ شفقت به خود ؛ و سلامت معنوی با رضایت از زندگی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0P<). همچنین، نتایج آزمون بوت استراپ نشان داد که شفقت به خود بر رضایت از زندگی و سلامت معنوی بر رضایت از زندگی از طریق سازگاری اجتماعی اثر غیرمستقیم معناداری دارد. این پژوهش بر نقش واسطه ای سازگاری اجتماعی به عنوان یک مکانیسم مهم در رابطه شفقت به خود و سلامت معنوی با رضایت از زندگی تأکید دارد.