نسیم شاه سیاه

نسیم شاه سیاه

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

نقش واسطه ای پذیرش کودک کم توان ذهنی در رابطه میان حمایت خانواده و مسئولیت پذیری اجتماعی کودک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پذیرش کم توانی ذهنی حمایت از خانواده مسئولیت پذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
زمینه و هدف: کم توانی ذهنی، می تواند بر ساختار خانواده اثر سوء داشته باشد و به دلیل ایجاد تنش های روانی، اجتماعی و اقتصادی بر والدین، منجر به فروپاشی نظام خانواده گردد. این پژوهش باهدف بررسی نقش واسطه ای پذیرش کودک کم توان ذهنی در رابطه میان حمایت خانواده و مسئولیت پذیری اجتماعی کودک انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود که در بین مادران دارای کودک کم توان ذهنی ساکن شهر اصفهان انجام شد. از میان جامعه مورد پژوهش با توجه به محدودیت های دسترسی به نمونه ، 200 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه مقیاس حمایت از خانواده (دانست و همکاران، 1984)، پذیرش کودک کم توان ذهنی (ران.هو و جین، 2014)، مقیاس مسئولیت پذیری اجتماعی دوکو و همکاران (2013) بود. داده ها با تحلیل همبستگی و معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که حمایت از خانواده در ارتباط مستقیم و مثبت با پذیرش کودک کم توان ذهنی است و پذیرش کودک از طرف والدین ارتباط مثبت با مسئولیت پذیری در کودک دارد. با این وجود، بررسی روابط غیرمستقیم نشان داد که حمایت از خانواده از طریق پذیرش کودک با مسئولیت پذیری در کودک در ارتباط است (01/0>p). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که هر چقدر از خانواده دارای فرزند کم توان ذهنی در حوزه های مختلف به صورت واقعی حمایت شود، روحیه ی آن ها افزایش خواهد یافت و کودک مبتلا به کم توانی ذهنی، مورد پذیرش قرار خواهد گرفت و در نتیجه باعث بهبودی مسئولیت پذیری در کودک نیز می شود.
۲.

بررسی نقش میانجی خودکنترلی در ارتباط بین شیوه های مقابله و خودپنداره دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودپنداره خودکنترلی سبک های مقابله با استرس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۲ تعداد دانلود : ۳۹۳
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خودکنترلی در ارتباط بین شیوه های مقابله و خودپنداره دانش آموزان دوره ابتدایی شهر اردکان بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی و به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را تمام دانش آموزان پسر دوره اول ابتدایی شهر اردکان تشکیل می دادند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 330 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های پرسشنامه پاسخ به استرس کانر اسمیت (RSQ) (1997)، خودپنداره دانش آموزان هارتر (SPPC) (1985) و خودکنترلی ﮔﺮاﺳ ﻤیک و همکاران (SCS) (1993) جمع آوری و با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که سبک مقابله رویارویی عامدانه به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق خودکنترلی با خودپنداره رابطه مثبت و معنادار داشت(01/0>p). سبک مقابله اجتنابی غیرعامدانه به طور مستقیم رابطه منفی با خودپنداره داشت اما به طور غیرمستقیم ار طریق افزایش خودکنترلی رابطه مثبتی با خودپنداره داشت (01/0>p). سبک مقابله رویارویی غیرعامدانه به طور غیرمستقیم از طریق خودکنترلی بر خودپنداره رابطه منفی و معنادار و سبک مقابله اجتنابی عامدانه به طور مستقیم با خودپنداره رابطه منفی و معناداری داشت (01/0>p). در مجموع یافته ها نشان داد که خودکنترلی می تواند نقش میانجی معنی داری در ارتباط بین سبک های مقابله و خودپنداره در دانش آموزان دوره ابتدایی داشته باشد.
۳.

الگوی روابط ساختاری روابط ذهن آگاهی، خودتعیین گری، شفقت به خود و ناگویی هیجانی در دانش آموزان دختر دارای سابقه خودزنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خود زنی خود تعیین گری ذهن آگاهی ناگویی هیجانی شفقت به خود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۸ تعداد دانلود : ۶۰۶
این پژوهش با هدف بررسی الگوی ساختاری روابط ذهن آگاهی، خودتعیین گری، شفقت به خود و ناگویی هیجانی در دانش آموزان دارای سابقه خودزنی انجام شد. پژوهش حاضر، از نوع همبستگی بود که به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه فولادشهر در سال 99-1398 بود. از بین جامعه، نمونه ای به اندازه 91 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به پرسشنامه های ذهن آگاهی فرایبورگ، شفقت به خود ریس و همکاران، خودتعیین گری ایلاردی، لئون، کسر و رایان و ناگویی هیجانی بگبی، پارکر و تیلور پاسخ دادند. داده ها با  معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که ذهن آگاهی بر شفقت به خود و خودتعیین گری تأثیر مستقیم مثبت و بر ناگویی هیجانی تأثیرمستقیم منفی داشت (01/0>p ). خودتعیین گری نیز بر شفقت به خود تأثیر مستقیم مثبت و بر ناگویی هیجانی تأثیر مستقیم منفی داشت (01/0>p ). با این وجود، بررسی روابط غیرمستقیم نشان داد که ذهن آگاهی بطور غیرمستقیم ازطریق افزایش خودتعیین گری منجر به کاهش ناگویی هیجانی و افزایش شفقت به خود در نوجوانان دختر دارای سابقه خودزنی می شود (01/0>p ). بنابراین می توان نتیجه گرفت که خودتعیین گری در رابطه بین ذهن آگاهی و شفقت خود و همچنین در رابطه بین ذهن آگاهی و  ناگویی هیجانی در دانش آموزان دارای سابقه خودزنی نقش میانجی معنی دار دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان