مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
تمایزیافتگی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان روان پویشی کوتاه مدت بر ابرازگری هیجان و تمایزیافتگی زنان خیانت دیده انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر تهران در نیمه دوم سال 1399 بودند که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری آزمایش و در انتظار درمان جایگزین شدند. گروه آزمایش 9 جلسه 75 دقیقه ای تحت درمان روان پویشی کوتاه مدت قرار گرفتند و گروه در انتظار درمان در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه های ابرازگری هیجانی (EEQ) (کینگ و امونز، 1990) و تمایزیافتگی (DSI) (اسکورن و فریدلندر، 2003) بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS22 و با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) انجام گرفت. یافته ها نشان داد درمان روان پویشی کوتاه مدت موجب افزایش ابرازگری هیجان (و مولفه های آن) (01/0p<) و تمایز یافتگی (و مولفه های آن) (01/0p<) در زنان خیانت دیده شد. این نتایج می تواند تلویحات آموزشی و درمانی مناسبی برای درمانگران و نیز زنان خیانت دیده به منظور کاهش مشکلات ناشی از این معضل فراهم نماید.
پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس صمیمیت زناشویی، مولفه های تمایزیافتگی و اضطراب
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۴۷
135 - 120
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف انجام پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس صمیمیت زناشویی، مولفه های تمایزیافتگی و اضطراب بود. انجام پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی کارکنان متاهل درمانگاه های دولتی ناحیه پنج منطقه دوازده شهر تهران در سال 1399 که 400نفر بودند و 230 نفر از دو درمانگاه خاتم و ولی اله با روش نمونه برداری در دسترس-داوطلب به صورت برخط-آنلاین انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل چهار پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1998)، مقیاس صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001) و اضطراب بک (1990) بود. نتایج نشان داد که بین اضطراب و تعهد زناشویی رابطه منفی معنادار وجود دارد. به این معنی که هرچقدر سطح اضطراب پایین تر باشد، تعهد زناشویی کارکنان کادر درمان در سطح بالاتری قرار داردو بین مؤلفه های تمایزیافتگی و تعهد زناشویی و بین صمیمیت زناشویی و تعهد زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. به این معنی که هرچقدر سطح مؤلفه های تمایزیافتگی بالاتر باشد، تعهد زناشویی کارکنان کادر درمان متأهل در سطح بالاتری قرار دارد. :صمیمیت زناشویی، هم آمیختگی با دیگران از مؤلفه های تمایزیافتگی با و اضطراب سهم بیشتری در پیش بینی تعهد زناشویی کارکنان متأهل دارند.
اثربخشی آموزش واقعیت درمانی بر انعطاف پذیری شناختی و تمایزیافتگی خود در مادران دارای کودکان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مادران کودکان با اختلال یادگیری خاص به دلیل مشکل فرزند خود، با عوامل تنش آور مواجه می شوند. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش واقعیت درمانی بر انعطاف پذیری شناختی و تمایزیافتگی خود در مادران دارای کودکان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودکان با اختلال یادگیری خاص شهر تهران در سال تحصیلی 1400-99 بود. تعداد 30 مادر کودک با اختلال یادگیری خاص که به مراکز مشکلات ویژه یادگیری مراجعه کرده بودند با نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. گروه آزمایش مداخلات درمانی 7 جلسه ای مربوط به واقعیت درمانی را دریافت کردند. ابزارها شامل پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندرول، 2010) و پرسشنامه تمایزیافتگی خود (اسکورون و فریدلندر، 1998) بود. داده های پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: آموزش واقعیت درمانی بر مؤلفه های انعطاف پذیری شناختی (ادراک مهار پذیری، ادراک گزینه های مختلف، و ادراک توجیه رفتار) (0/01>P) و مؤلفه های تمایزیافتگی خود (واکنش عاطفی، گسلش عاطفی، جایگاه من، و آمیختگی با دیگران) مؤثر بود (0/01>P) و این نتایج به دست آمده در دوره پیگیری نیز تداوم داشت (0/01>P). نتیجه گیری: در نظریه واقعیت درمانی با تأکید بر دنیای کیفی افراد به اعضا کمک می شود با تغییر تصاویر ذهنی موجود در دنیای مطلوب خود، خودمهارگری بیشتری را تجربه کنند، افراد تصور مثبتی از خودشان داشته باشند، و تصویر مثبتی از خودشان پیدا کنند، و در نتیجه انعطاف پذیری و تمایزیافتگی آنها بالا می رود.
اثربخشی خانواده درمانی سیستمی بوئن بر اضطراب مزمن و تمایزیافتگی در مبتلایان به اختلالات روان تنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز(مهر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
۱۳۹۰-۱۳۷۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: شواهد نشان می دهد تمایزیافتگی کم در خانواده منجر به اضطراب در کل خانواده شده و بر عملکرد اجتماعی و علائم روان تنی فرزندان تأثیر دارد. علی رغم وجود پژوهش های زیادی که تأثیر خانواده درمانی سیستمی بر پیامدهای آسیب شناختی مختلف از جمله افزایش تمایزیافتگی و افزایش سلامت روانشناختی پرداخته است، اما مطالعات اندکی تأثیر آن را در مبتلایان به اختلالات روان تنی بررسی کرده اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف کارآمدی خانواده درمانی سیستمی بوئن بر اضطراب مزمن و تمایزیافتگی در مبتلایان به اختلالات روان تنی (میگرن، اختلالات گوارشی و اختلالات قلبی عروقی) انجام شد. روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با یک گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به سه نوع اختلال روان تنی شامل میگرن، اختلال گوارشی و اختلالات قلبی عروقی مراجعه کننده به مراکز درمانی بیمارستان شریعتی تهران و مرکز قلب تهران، در سال 1399 تشکیل دادند. 30 نفر از افراد واجد ملاک های ورود و خروج از پژوهش، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه گمارده شدند. همه آن ها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه های اضطراب بک و فرم کوتاه تمایز خود اسکورون و فریدلندر را تکمیل کردند. گروه آزمایش در معرض مداخله خانواده درمانی سیستمی بوئن قرار گرفت. در نهایت پس از جمع آوری اطلاعات برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری به کمک نسخه ی 19 نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در هر دو متغیر اضطراب و تمایزیافتگی و همه مؤلفه های آن ها بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد (0/01 >P). به این معنی که مداخله خانواده درمانی سیستمی بوئن باعث کاهش اضطراب و افزایش تمایزیافتگی گروه آزمایشی شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد روش خانواده درمانی سیستمی بوئن در درمان اضطراب مزمن و تمایزیافتگی بیماران روان تنی کمک کننده مؤثر است. از این رو آگاهی روانشناسان، مشاوران، خانواده درمانگران و سایر متخصصان از این درمان در جهت بهبود اضطراب و تمایزیافتگی بیماران روان تنی مفید است.
نقش واسطه ای بخشودگی بین فردی در رابطه بین تمایز یافتگی و شایستگی اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای بخشودگی بین فردی در رابطه بین تمایزیافتگی و شایستگی اجتماعی دانشجویان بود. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش، شامل دانشجویان دختر دانشگاه تهران در همه مقاطع در سال 1399 بودند. به منظور جمع آوری داده ها 378 نفر از آن ها به روش در دسترس انتخاب شده و به صورت آنلاین مورد سنجش قرار گرفتند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه شایستگی اجتماعی (SCQ) (پرندین، 1385)، پرسشنامه تمایزیافتگی خود (DSI) (اِسکورن و اِسمیت، 2003) و مقیاس بخشودگی بین فردی (IFS) (احتشام زاده و همکاران، 1389) انجام شد. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 تحلیل شدند. ضرایب مسیر تمایزیافتگی بر بخشودگی بین فردی (001/0=P، 635/0=β) و بخشودگی بین فردی بر شایستگی اجتماعی (001/0=p، 649/0=β) معنادار بود (05/0>P)؛ اما مسیر مستقیم تمایزیافتگی بر شایستگی اجتماعی معنادار نبود (122/0=p، 149/0=β). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که مسیر غیرمستقیم تمایزیافتگی بر شایستگی اجتماعی با نقش میانجی بخشودگی بین فردی (001/0=P، 412/0=β) معنادار بود (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که بخشودگی بین فردی بین تمایزیافتگی و شایستگی اجتماعی دانشجویان دختر نقش میانجی کامل دارد.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر تمایزیافتگی و تنظیم هیجان زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر تمایزیافتگی و تنظیم هیجان زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهر گرگان در 9 ماهه ی اول سال 1399 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش، زوج درمانی هیجان مدار را در 12 جلسه ی 90 دقیقه ای دوبار در هفته دریافت کرد و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش پرسش نامه های تمایزیافتگی خود (DSI) اسکورون و فرید لندر (1998) و تنظیم شناختی هیجان (CERQ) گارنفسکی و همکاران (2002) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) و آزمون تعقیبی بنفرونی با استفاده از نرم افزار 16-SPSS در سطح معناداری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار بر تمایزیافتگی (48/28=F ، 001/0>P) و تنظیم هیجان (39/21=F، 001/0>P) تأثیر معناداری دارد. با توجه به نتایج می توان بیان نمود که زوج درمانی هیجان مدار می تواند به عنوان یک مداخله ی مؤثر به منظور بهبود تمایزیافتگی و تنظیم هیجان در زنان آسیب دیده از بی وفایی زناشویی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی خانواده درمانی ساختاری مینوچین بر اضطراب مزمن و تمایزیافتگی در مبتلایان به اختلالات روان تنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۷۴)
۲۳۰-۲۲۱
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی خانواده درمانی ساختاری مینوچین بر اضطراب مزمن و تمایزیافتگی در مبتلایان به اختلالات روان تنی بود. پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به سه نوع اختلال روان تنی شامل میگرن، اختلال گوارشی و اختلالات قلبی عروقی مراجعه کننده به مراکز درمانی بیمارستان شریعتی تهران و مرکز قلب تهران، در سال 1399 تشکیل داد که از بین آن ها تعداد 30 نفر از افراد واجد ملاک های ورود و خروج از پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه گمارده شدند. همه آن ها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه های اضطراب (BAI) بک (1990) و فرم کوتاه تمایز خود (DSI-FH) اسکورون و فریدلندر (1998) را تکمیل کردند. گروه آزمایش تحت مداخله خانواده درمانی ساختاری مینوچین قرار گرفت. در نهایت پس از جمع آوری اطلاعات برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSSV19 استفاده شد. نتایج نشان داد در هر دو متغیر اضطراب و تمایزیافتگی و همه مؤلفه های آن ها بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0>P). به این معنی که مداخله خانواده درمانی ساختاری مینوچین باعث کاهش اضطراب و افزایش تمایزیافتگی گروه آزمایش شد. در نهایت می توان گفت روش خانواده درمانی ساختاری مینوچین یک روش مناسب برای درمان اضطراب مزمن و تمایزیافتگی بیماران روان تنی بوده است.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تمایزیافتگی زوجین متقاضی طلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
27 - 39
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تمایزیافتگی زوجین متقاضی طلاق انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سه ماهه پاییز سال 1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 زوج متقاضی طلاق با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 زوج). گروه آزمایش درمان فراتشخیصی یکپارچه (بارلو و همکاران، 2011) را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پس از شروع مداخله 2 زوج در گروه آزمایش و 2 زوج در گروه گواه از ادامه حضور در پژوهش انصراف دادند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی (براتی و ثنایی، 1375) و پرسشنامه تمایزیافتگی (دریک، 2011) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تمایزیافتگی زوجین متقاضی طلاق تأثیر معنادار داشته (p < 0/001) و این درمان توانسته منجر به افزایش تمایزیافتگی این زوجین شود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که درمان فراتشخیصی یکپارچه با بهره گیری از فنونی همانند بازشناسی هیجان ها و ردیابی تجارب هیجانی، یادگیری مشاهده تجارب هیجانی و استفاده از تکنیک های ذهن آگاهی، می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت افزایش تمایزیافتگی زوجین متقاضی طلاق مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی آموزش هوش زناشویی بر کیفیت زندگی زناشویی و تمایزیافتگی زوجین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش هوش زناشویی بر کیفیت زندگی زناشویی و تمایزیافتگی زوجین انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زوجین دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره اصفهان در سه ماهه زمستان سال 1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 زوج 20 تا 45 سال دارای تعارضات زناشویی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش مداخله آموزش هوش زناشویی را طی سه ماه دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی؛ کیفیت زندگی زناشویی و تمایزیافتگی بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش هوش زناشویی بر کیفیت زندگی زناشویی و تمایزیافتگی زوجین تأثیر معنادار دارد (p<0/001). نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که آموزش هوش زناشویی با بهره گیری از فنونی همانند آموزش همدلی، صمیمیت، خودآگاهی، اصلاح مداوم الگوهای احساسی، جنسی، رفتاری و شناختی مشترک واقدامات اثربخش می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود کیفیت زندگی زناشویی و تمایزیافتگی زوجین مورد استفاده قرار گیرد.
مدل یابی تعارضات زناشویی بر اساس خودشناسی، عشق و هوش هیجانی با میانجی گری تمایزیافتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۰
309 - 332
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف سلامتی خانواده و کاهش تعارضات زناشویی به بررسی عوامل کاهنده مهم آن به بررسی مدل یابی تعارضات زناشویی براساس خودشناسی، عشق و هوش هیجانی با میانجی گری تمایزیافتگی پرداخت. تحقیق حاضر بنیادین و از نوع همبستگی می باشد به طوری که با نمونه گیری خوشه ای 248 نفر نمونه (115 زن و 133 مرد) به صورت تصادفی از مراجعین زوج مراکز مشاوره شهر تهران، انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات پرسش نامه تعارضات زناشویی ثنایی و همکاران (1396)، پرسش نامه خودشناسی قربانی و همکاران (2008)، پرسش نامه عشق استرنبرگ (1986)، پرسش نامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ (منصوری، 1380) و پرسش نامه تمایزیافتگی دریک (2011) بودند. داده های پیمایش پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار SMART.PLS و از طریق مدل سازی معادلات ساختاری به شکل بدون خرده مقیاس تجزیه- تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن است که متغیرهای خودشناسی، عشق و هوش هیجانی، توانستند واریانس تمایزیافتگی را با مقدار 715/0 توجیه کنند و این سه متغیر همراه متغیر میانجی توانستند واریانس تعارضات زناشویی را با مقدار 517/0 پیش بینی کنند، همچنین نقش میانجی گری تمایزیافتگی در هر سه مسیر معنی دار بود. و نتایج نشان داد که مدل پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس خودشناسی، عشق، هوش هیجانی با میانجی گری تمایزیافتگی دارای برازش مطلوب است همچنین پیشنهاد این مطالعه بنیادی، تدوین پروتکل آموزشی- درمانی برای زوجین است تا قدم به قدم در جهت کاهش تعارضات زناشویی و سلامت جامعه به کار گرفته شود.
ارائه مدل پیش بینی صمیمیت زوجین بر روی زنان متأهل مراجعه کننده به خانه های سلامت شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر توصیفی و از نوع طرحهای همبستگی و روش مدلیابی معادلات ساختاری بود؛ جامعه آماری زنان متأهل مراجعه کننده به خانههای سلامت شهر تهران سال ۸۹۳۱ بودند. حجم نمونه موردنظر 044 نفر و روش نمونه گیری پژوهش تصادفی خوشهای چند مرحلهای بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه صمیمیت زوجین ووندن بروک و هانس برتمن؛ پرسشنامه تمایزیافتگی خود، پرسشنامه رضایت جنسی هادسون، پرسشنامه باورهای ارتباطی، پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز وپرسشنامه کیفیت روابط زناشویی بود. یافتههای مدل سازی معادلات ساختاری حاکی از آن بود که اثر تمایزیافتگی بر<4/ 4 است 40 / صمیمیت زوجین برابر با 440 P 4 است که در - / (؛ تأثیر باورهای ارتباطی بر صمیمیت زوجین برابر با ۸00>4/ سطح 4۸ p < معنیدار است؛ همچنین اثر مستقیم باورهای ارتباطی از نظر آماری معنی دار نبود 40 p و اثر مستقیم باورهای> 4 از نظر آماری معنی دار بود 4۸ / ارتباطی بر کیفیت زناشویی با مقدار ۸۹0 p 4 بر / . رضایت جنسی دارای اثر مستقیم ۹۸0>4/ صمیمیت زوجین است که از نظر آماری معنی دار بود 4۸ p 4 بر تعهد / ؛ همچنین رضایت جنسی دارای اثر مستقیم 0۳>4/ زناشویی بود که در سطح 4۸ p 4 است که در سطح / معنی دار است و بر کیفیت زناشویی نیز درای اثر معنی دار 00۸>4/4۸ p 4 بر صمیمیت زوجین است که در / معنی دار بود؛ همچنین مششخص شد که تعهد زناشویی دارای اثر مستقیم ۹0۸>4/ سطح 4۸ p >4/ 4 بر صمیمیت زوجین بود که در سطح 4۸ / معنی دار بود؛ کیفیت زندگی دارای اثر مستقیم ۸۹0 p معنی دار است؛ از یافتههای پژوهش میتوان در برنامههای مشاورهای برای بهبود صمیمیت زوجین بهره جست.
مطالعه کیفی الگوهای والدینی بر اساس شجره نگار در زنان متأهل با حس خوشبختی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
85 - 121
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه کیفی الگوهای والدینی بر اساس شجره نگار زنان متأهل بااحساس خوشبختی شهر اصفهان بود. پژوهش حاضر کیفی بوده و از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش زنان متأهل دارای احساس خوشبختی هستند و نمونه آماری به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه احساس خوشبختی بانوان (تقی زاده و شادمهری، 1395) و همچنین مصاحبه صورت گرفته است. داده های موجود در 9 مصاحبه ، تمامی 405 دقیقه مصاحبه را در مدت زمان 20 ساعت و جمعاً 100 برگه استاندارد A4 و به صورت دستی به رشته تحریر درآمده است که مفهوم بندی و سپس زیر مفهوم سازی شد. برای پایایی و روایی پژوهش از سه سوسازی پژوهشگر، استاد راهنما و محققان دیگر استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها شامل 19 مقوله اصلی است که این مقوله ها عبارتند از: عشق، سازگاری، احترام، گذشت، همکاری، خودسازی، مدیریت، قناعت، کنترل هیجانات و احساسات، سکوت، تحصیلات، رازداری، صبر، واقع بینی، حل مسئله، انعطاف پذیری، حمایت اجتماعی، نگرش مثبت و ریسک پذیری که مهم ترین آن ها عشق، سازگاری و احترام است و در تمایزیافتگی زنان دارای احساس خوشبختی بسیار مؤثر بوده است. یافته ها نشان داد که خوشبختی در ازدواج داشتن معنایی ازاحساس عشق، سازگاری و احترام است که زوجین با دیدگاه معنوی و اخلاقی و با انجام رفتارهای مولد خوشبختی در حضور دیگران با ازدواج سازنده خود، آن را تشکیل می دهند.
اثربخشی زوج درمانی شخصیتی- سیستمی بر آشفتگی زوجی و تمایزیافتگی زنان دارای اختلال افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
87 - 95
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی زوج درمانی شخصیتی- سیستمی کتل بر آشفتگی رابطه زوجی و تمایزیافتگی زنان دارای اختلال افسرده بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر زنان افسرده در تابستان 1399 در شهر ارومیه بودند که به یکی از سه مرکز مشاوره و خدمات روان-شناختی پندار، روان بنیان و بهراز مراجعه کرده بودند که از میان آن ها تعداد 30 نفر با توجه به مصاحبه ساختار یافته بر مبنای راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی و نمره های برش 20 تا 28 در آزمون افسردگی بک به صورت نمونه گیری هدفند انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس افسردگی بک (2001)، پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورن (2003) و آشفتگی رابطه زوجی براتی و ثنایی (1394) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که زوج درمانی شخصیتی- سیستمی بر آشفتگی رابطه زوجی و تمایزیافتگی در زنان دارای اختلال افسرده تأثیر دارد و آشفتگی رابطه زوجی را به طور معناداری کاهش داده و میزان تمایزیافتگی را افزایش می دهد. بنابراین توجه به زوج درمانی شخصیتی- سیستمی نقش مهمی در کاهش آشفتگی رابطه زوجی و بهبود تمایزیافتگی زنان دارای اختلال افسرده دارد.
پیش بینی تعهد زناشویی براساس تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی با نقش واسطه ای هوش هیجانی زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
631 - 657
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین الگوی ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی در زنان با نقش واسطه ای هوش هیجانی بود. روش : روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره تهران در سال 1397 بود. به این صورت که در انتخاب مراکز مشاوره از نمونه گیری تصادفی به قید قرعه استفاده شد. بدین منظور ابتدا شهر تهران به پنج منطقه شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تقسیم شد؛ سپس از هر منطقه سه مرکز مشاوره به شکل تصادفی و به قید قرعه انتخاب و بر اساس نرم افزار سمپل پاور 300 زن انتخاب شدند. سپس پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورون و فریدلندر (1998)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سولاوای (1984) و پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن (2002) تکمیل و داده ها با استفاده از معادلات ساختاری اسمارت پلاس تحلیل شد. یافته ها : نتایج در سطح 99 درصد اطمینان نشان داد که الگوی ساختاری می تواند تعهد زناشویی را بر اساس تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی با میانجی گری هوش هیجانی پیش بینی کند (120/0= β ) و از برازش مطلوبی برخوردار است. مسیر مستقیم تمایزیافتگی (39/0= β ) و الگوهای ارتباطی (57/0= β )، و هوش هیجانی (28/0= β ) بر تعهد زناشویی معنادار و مسیر غیرمستقیم نشان داد که تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی با میانجیگری هوش هیجانی بر تعهد زناشویی شدت اثر مطلوبی داشته است. نتیجه گیری: برای انسجام و خَلق رابطه زناشویی مطلوب، می توان با تقویت هوش هیجانی هریک از زوج ها، تمایزیافتگی و نوع الگوهای ارتباطی و تقابل عناصر درون روانی آن ها، روابط زوج ها را بهبود بخشید.
ارائه مدل پیش بینی دلزدگی زناشویی براساس تمایزیافتگی، هوش هیجانی و سلامت روان با میانجی گری تاب آوری در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۳)
347 - 365
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین برازش مدل پیش بینی دلزدگی زناشویی براساس تمایزیافتگی، هوش هیجانی و سلامت روان با میانجی گری تاب آوری در زوجین انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده منطقه 1 شهر تهران در بازه زمانی نیمه دوم تیر تا پایان شهریور ماه سال 1400 بود، که 248 زوج ( 124 مرد و 124 زن) با روش نمونه گیری غیرتصادفی بصورت در دسترس انتخاب و با روش اجرای اینترنتی با استفاده از مقیاس های دلزدگی زناشوئی (پاینز، 1996)، هوش هیجانی شات، و همکاران (1998)، تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و پرسشنامه های تمایزیافتگی خود اسکورن و دندی، (2003) و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر(1972) مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده از ارزیابی مدل پیشنهادی به روش معادلات ساختاری نشان داد شاخص های برازش مدل از سطح مطلوبی برخوردار است. بین تمایزیافتگی (05/0>P) و سلامت روانی (0۱/0>P) با دلزدگی زناشویی رابطه معناداری وجود دارد، اما بین هوش هیجانی با دلزدگی زناشویی رابطه معناداری وجود ندارد (05/0<P). همچنین تاب آوری در رابطه بین تمایزیافتگی، هوش هیجانی و سلامت روان با دلزدگی زناشویی زوجین نقش میانجی ندارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که تمایزیافتگی و سلامت روانی نقش مهمی در دلزدگی زناشویی و به طور کلی روابط زناشویی زوجین دارد، لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران حوزه زوج و خانواده یاری می رساند.
اثربخشی واقعیت درمانگری بر تمایزیافتگی و تحمل پریشانی در مادران کودکان با ناتوانی هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ زمستان (دی) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۸
۲۱۲۲-۲۱۰۷
زمینه: تحقیقات به اثرات مثبت واقعیت درمانگری بر اختلالات خلقی و عاطفی اشاره دارد که به افراد آموزش می دهد تا از نیازهای اساسی خودآگاهی یافته و بر مواجهه با واقعیت، مسئولیت پذیری و ارزشیابی رفتارهای درست و نادرست تأکید کرده اند. اما در زمینه کاربرد این روی آورد بر تمرکز و کنترل روابط خود و شناسایی و تغییر تحریف های شناختی و استرس در جامعه تحقیق شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی واقعیت درمانگری بر تمایزیافتگی و تحمل پریشانی مادران کودکان ناتوانی هوشی انجام شد. روش: بر اساس طرح شبه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه، 30 نفر از تمامی مادران کودکان ناتوانی هوشی (آموزش پذیر) در مدارس استثنایی دوره ابتدایی منطقه 4 شهر تهران در سال تحصیلی 99-98، با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی به صورت در دسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج، به عنوان نمونه انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش در جلسات مداخله واقعیت درمانگری شرکت داده شدند، در مقابل گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه های تمایزیافتگی خود اسکورن و اسمیت (2003) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: بین دو گروه در تمایزیافتگی و تحمل پریشانی تفاوت معناداری وجود داشت (0/0001 P<). مقایسه میانگین ها در دو گروه مداخله و گواه نشان داد که واقعیت درمانگری موجب افزایش تمایزیافتگی و کاهش تحمل پریشانی شده است. نتیجه گیری: از یافته های فوق می توان دریافت که واقعیت درمانگری با بهره گیری از فنونی چون آشنایی با مسئولیت های خویش، کمک به پذیرش و افزایش مسئولیت پذیری، همچنین کم اهمیت جلوه دادن گذشته در رفتار کنونی و تأکید بر کنترل درونی موجب می شود به واسطه مسئولیت شخصی هویت موفقی کسب کنند، و درنتیجه تمایزیافتگی و تحمل پریشانی مادران دارای کودک ناتوان افزایش یابد.
نقش میانجی گر تاب آوری در رابطه بین فراشناخت با اضطراب کرونا در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ زمستان (بهمن) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۹
۲۲۳۰-۲۲۱۳
زمینه: مطالعات متعدد نشان داده است که رابطه ی پایداری بین فراشناخت و تاب آوری با اضطراب سلامتی رابطه دارند؛ از سویی زنان به عنوان بیشترین قشر آسیب پذیر در طول حوادث و بلایا هستند و شیوع اضطراب در آن ها بیش از مردان است. بااین وجود پژوهش راجع به نقش میانجی گر تاب آوری در رابطه بین فراشناخت با اضطراب کرونا در زنان مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش میانجی گر تاب آوری در رابطه بین فراشناخت با اضطراب کرونا انجام شد. روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شبکه بهداشت شهرستان شمیرانات در بازه زمانی 15 فروردین تا 15 خرداد سال 1400 بود. 250 نفر از زنان واجد شرایط به صورت در دسترس از طریق فراخوان اینترنتی انتخاب و به صورت آنلاین به پرسشنامه های فراشناخت و فراشناخت مثبت (بئر، 2011) اضطراب کرونا ویروس (علی پور و همکاران، 1399) و مقیاس تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزارهای 25-SPSS و 3Smart PLS- استفاده شد. یافته ها: بین تاب آوری با اضطراب کرونا رابطه منفی معناداری (0/01 P<) و بین فراشناخت با تاب آوری رابطه مثبت معنی داری (0/01 P<) وجود دارد. تاب آوری در رابطه ی بین فراشناخت با اضطراب کرونا نقش میانجی گری دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت تغییر فراشناخت و آموزش کارآمد تاب آوری می تواند در پیشگیری از ایجاد و تداوم و تشدید اضطراب به ویژه اضطراب ناشی از کرونا در زنان مفید باشد. شماره ی مقاله: ۶
مدل یابی معادلات ساختاری نگرش خوردن بر اساس تمایزیافتگی خود با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان در دانشجویان
زمینه و هدف: امروزه اختلالات خوردن یکی از اختلالات شایع روانی به شمار می رود که باعث ایجاد مشکلات فراوان در سلامت جسمی و عملکرد روانی و کیفیت زندگی می شود. این پژوهش با هدف مدل یابی معادلات ساختاری نگرش خوردن براساس تمایزیافتگی خود با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان انجام گرفت. روش پژوهش: روش انجام پژوهش به صورت همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری SEM و جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی به تعداد 4730 نفر بود. تعداد 399 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل تست نگرش خوردن گارنر و گارفینکل (1979) ، فرم کوتاه سیاهه تمایزیافتگی دریک، مورداک، مارسزالک و باربر (2015) و مقیاس دشواری تنظ یم هیجان گراتز و روئمر (2004) بود. برای گردآوری داده ها از رو ش های آمار توصیفی و استنباطی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS 26 و AMOS 24 صورت گرفت. جهت تحلیل روابط واسطه ای نیز از روش بوت استرپ در برنامه MACRO استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که رابطه مدل ساختاری نگرش خوردن براساس تمایزیافتگی خود با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان دانشجویان از برازش خوبی برخوردار است. رابطه تمایزیافتگی با نگرش خوردن منفی و معکوس (33/0-= β ؛ 001/0 > P )، رابطه دشواری تنظیم هیجان با نگرش خوردن مستقیم و مثبت برآورد شده است (23/0= β ؛ 010/0 = P ). نتیجه گیری: یافته های این مطالعه به نقش مؤثر تمایزیافتگی و تنظیم هیجان در نگرش مختل خوردن در دانشجویان تأکید دارد. لذا باید آموزش های لازم برای تنظیم و کنترل هیجانات در این قشر مهم از جامعه انجام گیرد، تا از عوارض و پیامدهای نگرش مختل خوردن که ابتلا به اختلالات خوردن است، پیشگیری نمود.
بررسی تأثیر گروه درمانی تفکیکی بر هم وابستگی و تمایزیافتگی زنان دارای همسر معتاد شهرستان اندیمشک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر گروه درمانی تفکیکی بر هم وابستگی و تمایزیافتگی خود زنان دارای همسر معتاد شهرستان اندیمشک بود. طرح این پژوهش از نوع آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون، با گروه گواه و پیگیری است. نمونه اولیه، شامل 56 نفر زن دارای همسر معتاد بودند که از بین مراجعین مراکز ترک اعتیاد شهرستان اندیمشک به روش نمونه گیری داوطلبانه در دسترس انتخاب شدند. تعداد 30 نفر آزمودنی به شیوه تصادفی از بین افرادی که نمره 40 و بالاتر در شاخص هم وابستگی هالیوک (HCI) کسب کرده بودند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت گروه درمانی تفکیکی قرار گرفتند اما در این مدت گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل شاخص هم وابستگی هالیوک (HCI) و پرسشنامه ی تمایزیافتگی خود (DSI) بوده است، داده های حاصل با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری با کنترل پیش آزمون مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل آشکار ساخت که میان دو گروه آزمایش و گواه از لحاظ تمایزیافتگی و هم وابستگی تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0>p). همچنین در گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه گواه میانگین هم وابستگی کاهش اما میانگین تمایزیافتگی افزایش یافته بود. نتایج حاصل در دوره پیگیری دو ماهه کماکان تداوم داشت.
اثربخشی تحلیل رفتار متقابل بر اسنادهای ارتباطی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تمایزیافتگی زوجین ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۳)
۱۲۸-۱۱۷
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تحلیل رفتار متقابل بر اسنادهای ارتباطی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تمایزیافتگی زوجین ناسازگار بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، زوجین ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان جیرفت در سال 1400 بودند که از این جامعه به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 40 زوج انتخاب شده و در گروه آزمایش و گواه هر گروه 20 زوج به صورت تصادفی جایگرین شدند. برای جمع آوری داده ها پرسشنامه تمایزیافتگی خود (DSI-R، اسکورن و فریدلندر، 2003)، مقیاس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و همکاران، 2002) و پرسشنامه اسنادهای ارتباطی (RAM، برادبوری و فینچام، 1992) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام گرفت. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین اسنادهای ارتباطی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تمایزیافتگی زوجین در پس آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 01/0>P) وجود دارد. توجه به تحلیل رفتار متقابل نقش مهمی در تمایزیافتگی، اسنادهای ارتباطی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان داشته و به مداخله برای زوجین ناسازگار پیشنهاد می شود.