مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
خودناتوان سازی تحصیلی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری بهزیستی ذهنی دانش آموزان بر اساس سرزندگی تحصیلی و خودناتوان سازی تحصیلی با میانجیگری ادراک نوجوان از شیوه های تربیتی والدین و با روش تحلیل مسیر انجام گرفت. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر در سال تحصیلی 99-1400 ناحیه 1 و 2 شهر اراک بود که در دوره دوم متوسطه مدارس دولتی رشته های ریاضی، تجربی و انسانی تحصیل می کردند و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. تعداد افراد نمونه با در نظر گرفتن احتمال افت و نقص در تکمیل پرسشنامه ها، در نهایت 719 دانش آموز در نظر گرفته شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده، خود ناتوان سازی تحصیلی(ASHS) ﺷﻮﯾﻨﮕﺮ و اﺳﺘﯿﻨﺴﻤﺮ ﭘﻠﺴﺘﺮ ، بهزیستی ذهنی(SWS) کییز و ماگیار و جین ادراک نوجوان از شیوه های تربیتی والدین(pops) رابینز بود. داده های به دست آمده با روش مدل معادلات ساختاری از نوع متغییر مکنون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد سرزندگی و خودناتوان سازی تحصیلی بر بهزیستی ذهنی و ادراک نوجوان از شیوه های تربیتی والدین اثر مستقیم و معناداری دارند. همچنین اثر مستقیم متغیر میانجی بر بهزیستی ذهنی تایید شد. نتایج نشان داد که مدل ساختاری بهزیستی ذهنی دانش آموزان براساس سرزندگی و خودناتوان سازی تحصیلی با میانجیگری ادراک نوجوان از شیوه های تربیتی والدین، بهترین مدل برازش یافته با شاخص های برازش بکار رفته جهت استفاده در مدارس و مراکز به منظور افزایش بهزیستی ذهنی و سلامت روان می باشد.
اثربخشی آموزش مهارت حل مسئله با رویکرد قصه گویی بر خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
168 - 152
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مهارت حل مسئله با رویکرد قصه گویی بر خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماریپژوهش حاضر کلیه دانش آموزان پسر کلاس ششم دبستان شهر عنبرآباد در سال تحصیلی 99-1398 (به تعداد 323نفر) بود که از بین مدارس ابتدایی پسرانه، به روش نمونه گیری در دسترس، یک مدرسه انتخاب شد. سپس از بین دانش آموزان پایه ششم که دارای نمرات بالا در خودناتوان سازی تحصیلی بر اساس مقیاس خودناتوان سازی جونز و رودوالت (1982) بودند، 40 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) جای گرفتند. گروه آزمایش، دریافت کننده آموزش مهارت حل مسئله با رویکرد قصه گویی در 10 جلسه 60 دقیقه ای بودند. در پایان دوره، بار دیگر مقیاس خودناتوان سازی برای هر دو گروه اجرا و نتایج داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد با توجه به پایین تر بودن میانگین نمرات گروه آزمایش در پس آزمون، مقدار F بدست آمده برابر با 14/31 است که در سطح اطمینان 99 درصد معنادار بوده است (01/0>P). همچنین اندازه اثر آموزش مهارت حل مسئله با رویکرد قصه گویی بر خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان 7/45 درصد و در سطح 01/0>P معنادار بوده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که برای کاهش خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان، آموزش مهارت حل مسئله با رویکرد قصه گویی مؤثر بوده است.
رابطه ویژگی های شخصیتی با خودناتوان سازی تحصیلی و مقایسه شیوه های فرزندپروری از لحاظ متغیر اخیر در دانش آموزان سال سوم دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی با خودناتوان سازی تحصیلی و مقایسه شیوه های فرزندپروری از لحاظ متغیر اخیر در دانش آموزان سال سوم دبیرستان های شهرستان بهبهان بود. جامعه ی آماری این پژوهش را تمام دانش آموزن دختر و پسر سال سوم دبیرستان های شهرستان بهبهان، در سال تحصیلی 90-1389، تشکیل داده است. از این جامعه آماری، نمونه ای به تعداد 353 نفر، با روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای شامل 175 دانش آموز پسر و 178 دانش آموز دختر انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه های خودناتوان سازی تحصیلی (A-SH)، اقتدار والدین (PAQ) و شخصیت نئو (FF-I) استفاده شد. در ضمن، برای تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA) و رگرسیون چندگانه به دو روش ورود مکرر و مرحله ای استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که بین شیوه های مختلف فرزندپروری از لحاظ متغیر خودناتوان سازی تحصیلی تفاوت معنی داری وجود دارد. بر اساس نتایج رگرسیون چندگانه، با استفاده از روش ورود مکرر، مشخص شد که حدود 16% از واریانس خودناتوان سازی تحصیلی توسط متغیرهای شخصیتی تبیین می شوند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از روش مرحله ای نشان داد که فقط دو ویژگی شخصیتی روان رنجورخویی و باز بودن نسبت به تجربه توانایی پیش بینی خودناتوان سازی تحصیلی را دارا می باشند.
اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
37 - 21
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر کاهش خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر بوکان انجام گرفت. روش پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر بوکان به تعداد تقریباً 4150 نفر در سال تحصیلی 93-1392 بود که 52 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (26 نفر) و گواه (26 نفر) جایگزین شدند. متغیر مستقل، بسته ی آموزش مصاحبه انگیزشی بر اساس الگوی فیلدز (2006) بود که در مدت 5 جلسه 90 دقیقه ای به گروه آزمایشی آموزش داده شد در حالی که گروه گواه در این مدت، برنامه عادی خود را دنبال می کرد. ابزار مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه خودناتوان سازی تحصیلی میدگلی و همکاران (2000) بود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیره (آنکوا) استفاده گردید. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس اثربخشی مصاحبه انگیزشی را بر کاهش خودناتوان سازی تحصیلی نشان داد (01/0>p). بر اساس نتایج این مطالعه مصاحبه انگیزشی موجب کاهش خودناتوان سازی تحصیلی در دانش آموزان می شود.
تبیین همبستگی آموزش مجازی و یادگیری سیار بر خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان در دوران پاندمی کووید-19
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه آموزش مجازی و یادگیری سیار بر خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان در دوران شیوع کرونا بود. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی است و در زمره پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی قرار می گیرد. جامعه ی آماری شامل کلیه دانش آموزان ابتدایی شهرستان زابل می باشد. با استفاده از فرمول کوکران و جدول مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 277 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه مقیاس خودناتوان سازی جونز و رودوالت (1982)، پرسشنامه اشتیاق به یادگیری سیار و پرسشنامه آموزش مجازی انجام شد و در پایان داده ها با استفاده از SPSS-25 تحلیل شدند. نتایج تحلیل آماری حاکی از بین خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان و آموزش مجازی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد شدت این رابطه در حد بسیار قوی است و آموزش مجازی قدرت پیش بینی خودناتوان سازی تحصیلی را دارد (05/0≥P). همچنین بین خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان و یادگیری سیار رابطه معناداری وجود ندارد، شدت این رابطه بسیار قوی است و یادگیری سیار قدرت پیش بینی خود ناتوان سازی تحصیلی را ندارد (05/0<P)؛ بنابراین نتیجه می گیریم که دانش آموزانی که گرایش بیشتری به خودناتوان سازی تحصیلی دارند درنتیجه تمایل کمتری به شرکت در کلاس درس نشان می دهند بنابراین این دانش آموزان برای سرگرم شدن به محیط خارج از کلاس درس روی می آورند و درنتیجه با افت تحصیلی شدیدی روبه رو می شوند.
تدوین مدل علّی احساس تنهایی با خودناتوان سازی تحصیلی در دانش آموزان دختر تیزهوش دوره دوم دبیرستان: نقش واسطه ای خودبیگانگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در دوره کرونا تنهایی به عنوان یک مشکل اساسی گریبان گیر بسیاری از خانوده ها و نوجوانان آنها شد که همین عامل، زمینه ای برای بروز مشکلات تحصیلی را پدید آورد. پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای از خودبیگانگی تحصیلی در رابطه بین احساس تنهایی با خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان تیزهوش در زمان آموزش الکترونیکی انجام شد. روش: روش پژوهش، همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دبیرستان فرزانگان مقطع متوسطه دوم (340 نفر) شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1399-1400 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین برابر 170 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انجام گرفت. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش احساس تنهایی (راسل و همکاران، 1978)، پرسشنامه خودناتوان سازی تحصیلی (جونز ورودوالت، 1982) و پرسشنامه خود بیگانگی تحصیلی (دیلون و گراوت، 1976) بود. تحلیل داده ها به روش آماری مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-22 و AMOS-24 انجام شد. یافته ها: بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود (08/0=RMSEA، 97/0=GFI، 98/0=CFI). به طورکلی نتایج نشان داد که تمام مسیرهای مستقیم معنادار شدند (01/0>P)؛ همچنین نتایج غیرمستقیم مدل پژوهش نشان داد که احساس تنهایی از راه میانجی گری خودبیگانگی تحصیلی اثر غیرمستقیم بر خودناتوان سازی تحصیلی دارد (01/0>P). نتیجه گیری: براساس یافته ها با تأکید بر روش های کاهش خودبیگانگی تحصیلی دانش آموزان و افزایش علاقه مندی به تحصیل از راه برگزاری کلاس های آموزشی، کارگاه ها و با انجام مشاوره های فردی و گروهی در سطح مدرسه می توان زمینه های کاهش احساس تنهایی و خودناتوان سازی را فراهم کرد.
اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان بر روحیه علمی و خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
51 - 58
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان بر روحیه علمی و خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان بود. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دوره دوم ابتدایی در سال تحصیلی 1400-1399 شهر تبریز بودند که از جامعه حاضر تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده و در دو گروه مداخله و کنترل (30 نفر برای هر گروه) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه روحیه علمی (ساعتچی و کامیاری، 1395) و مقیاس خودناتوان سازی (برگاس و جونز، 2001) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان بر روحیه علمی و خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان تأثیر دارد. در واقع آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان باعث افزایش روحیه علمی و کاهش خودناتوان سازی تحصیلی در دانش آموزان می شود. بنابراین توجه به راهبردهای یادگیری خودگردان نقش مهمی در روحیه علمی و خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان دارد.
اثربخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان بر پرخاشگری و خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
117 - 126
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان بر پرخاشگری و خود ناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم به تعداد 2195 نفر بود که در سال تحصیلی 1401-1400 در مدارس متوسطه شهرستان بیرجند مشغول به تحصیل بودند. از این بین با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 50 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. گروه آزمایش هر هفته یک جلسه در مجموع 8 جلسه 90دقیقه ای تحت آموزش تنظیم شناختی هیجان قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری زاهدی فر و همکاران (AAI) (1379) و مقیاس خود ناتوان سازی تحصیلی جونز و رودوالت (SHS) (1982) و جهت تحلیل داده ها، از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پرخاشگری و خودناتوان سازی تحصیلی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در پس آزمون وجود دارد . نتایج پژوهش مبین آن است که آموزش تنظیم شناختی هیجان بر پرخاشگری و خود ناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان نوجوان اثربخش است.
مقایسه اثربخشی روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی-رفتاری بر خود ناتوان سازی تحصیلی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
329 - 340
حوزه های تخصصی:
هدف: خود ناتوان سازی تحصیلی نقش مهمی در سایر متغیرهای تحصیلی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری بر خودناتوان سازی تحصیلی در نوجوانان بود.روش شناسی: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آن همه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر قاین در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 45 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. هر یک از گروه های آزمایش به تفکیک 10 جلسه 90 دقیقه ای با روش های روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری آموزش دیدند و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش ماند. ابزار پژوهش پرسشنامه خودناتوان سازی تحصیلی شوینگر و استینسمر-پلستر (2011) بود که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و آزمون تی مستقل در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که هر دو روش روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری باعث کاهش خودناتوان سازی تحصیلی در نوجوانان شدند و اثربخشی روان درمانی انگیزشی در مقایسه با درمان شناختی رفتاری در کاهش خودناتوان سازی تحصیلی در نوجوانان بیشتر بود (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه بهره گیری از هر دو روش مداخله روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری به ویژه روش روان درمانی انگیزشی در کاهش خودناتوان سازی تحصیلی ضروری است. بنابراین، مشاوران و روانشناسان می توانند از روش روان درمانی انگیزشی در کنار سایر روش های موثر جهت کاهش خودناتوان سازی تحصیلی استفاده نمایند.