مطالعات جغرافیایی مناطق خشک

مطالعات جغرافیایی مناطق خشک

مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره 9 تابستان 1398 شماره 36 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

شهر-منطقه به مثابه بسط بافته ی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بافته ی شهری شهر-منطقه نومنطقه گرایی آنری لوفور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۲
شهر-منطقه در مقام دستگاهی نظری، واجد اهمیتی مفهومی است که خود سبب توجه بیشتر به این دستگاه به مثابه ابزاری برای فهم ساختارهای تولید فضا در مقیاس های مختلف (جهانی، بین المللی، ملی، منطقه ای و شهری) می شود. این مقاله سعی دارد تا با اتکا بر مفهوم بافته ی شهری آنری لوفور، به خوانش مفهوم شهر-منطقه بپردازد. مقصود این است که نه تنها این مفهوم را در پرتو مفهوم بافته ی شهری لوفور، بلکه کل دستگاه مفهوم شهر-منطقه (منطقه، نومنطقه گرایی و شهر-منطقه) را به همین نحو روایت کند. در یک سوی این خوانش، سوژه ها و تجربه ی زیسته ی ایشان و در سویه ی دیگر آن، نهادها و ساختارهای اجرایی و دولتی هستند. این نوع خوانش بر اهمیت سوژه در تولید مقیاس، اهمیت مفهوم مقیاس و اهمیت مفهوم حکمرانی در شرایط تولید نئولیبرالی فضا تأکید می کند. پرسش پژوهش حاضر این است که در عصر جهانی شدن و تولید سرمایه داریِ شهر تحت شرایط تولید نئولیبرالی فضا، چگونه محتوای زیستی و نهادی خواهد داشت؟ این دو عنصر در مفهوم بافته ی شهری مندرج اند و هم زمان در این مفهوم استعلا یافته اند. این مفهوم واسطه یا میانجی دو حد نهایی شهر-منطقه؛ یعنی منتهی الیه روستایی (پس کرانه) و هسته ی شهری آن است. این مفهوم همچنین در مقام نوعی چشم انداز یا نظرگاه عمل می کند که در مقام آیینه ی نسبت جامعه ی شهری با زمین، شیوه ی تولید زمین شهری درون ساختار نهادی شهر را از طریق استحاله شدن در خود (بافته ی شهری) نشان می دهد. در دوران اخیر تولید نئولیبرالی فضا، شکل هایی از شهر-منطقه ناشی از انفجار به درون و بیرون شهر های مرکزی ایجادشده و تا پس کرانه های شهر، بافته ی شهری به این سو و آن سو پرتاب شده است. این نوع خوانش از شهر-منطقه به دنبال دادن توضیحی درباره ی گسستگی و تکه تکه شدن شهر و کشیده شدن شهر به اطراف در دوران اخیر سرمایه داری است و آن را در ابعاد نهادی، ساختاری و سوژگیِ آن می بررسد.
۲.

ارزیابی، مدل سازی و پیش بینی توسعه ی شهری نیشابور با تأکید بر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل سازی پیش بینی توسعه ی شهری زنجیره ی مارکوف زلزله نیشابور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
در روند توسعه ی شهری بسیاری از زمین های کشاورزی اطراف و حاشیه شهرها تغییر کاربری یافتند و از طرفی مکان گزینی و توسعه ی بی برنامه شهرها در بسیاری از موارد منجر به نادیده گرفتن مخاطرات طبیعی گردید و مخاطرات طبیعی از عوامل تهدیدکننده ی امنیت شهرها هستند که یکی از مهم ترین این مخاطرات طبیعی، زلزله است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با تأکید بر زلزله در شهر نیشابور انجام گرفته است که از نظر هدف، کاربردی بوده و از تصاویر سنجنده ی ETM مربوط به سال های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۹ و سنجنده ی OLI مربوط به سال 2018 از ماهواره ی لندست بهره گیری شده است و برای تجزیه وتحلیل داده ها در محیط نرم افزاری Arc GIS استفاده گردید. همچنین از مدل IDW جهت پهنه بندی، از مدل AHP < /span>برای وزن دهی نظرات کارشناسان و برای پیش بینی توسعه ی شهر تا سال 2030 از مدل زنجیره ی مارکوف و CA مارکوف استفاده شد. نتایج تحقیق نشانگر آن است که سمت توسعه ی آینده ی شهر نیشابور بیش تر تمایل به سمت شمال و شمال شرق دارد؛ درحالی که محدوده ی مذکور در پهنه ی خطر متوسط زلزله قرار دارد و جنوب و جنوب غربی شهر در پهنه ی خطر کم بوده، درحالی که سمت توسعه ی آینده نخواهد بود و تا سال 1409 (2030 میلادی) بهترین جهت برای توسعه ی شهر به سمت جنوب و جنوب غربی است. به طورکلی قسمت شمالی شهر که عمده محدوده ی شهر و سمت توسعه ی شهر است، دارای خطر بیش تری است؛ چراکه در پهنه زلزله های با عمق کم قرار بوده و در پهنه ی زلزله های بیش از 7/4 ریشتر بوده و فاصله ی کم تری را با گسل های فعال دارد و سمت جنوب که سمت توسعه ی شهر هم نیست دارای خطرات احتمالی کم تری است
۳.

تحلیل و پهنه بندی مناطق در معرض خطر سیلاب در مناطق خشک با استفاده از تحلیل های مکانی (مطالعه ی موردی: حوضه ی آبریز فرخی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیلاب مناطق خشک سیستم اطلاعات جغرافیایی فازی فرخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۲
در طول تاریخ، مخاطرات طبیعی به ویژه سیل و سیلاب یک از بزرگ ترین و مهم ترین بحران های محیطی بوده اند که همه ساله جان هزاران نفر را گرفته و خسارات فراوانی به جامعه ی انسانی و محیط زیست وارد می سازند. این پدیده گاهی در مناطق خشک و نیمه خشک اثرات بیش تری داشته و میزان خسارت را نیز افزایش داده است. تعیین پهنه بندی سیلاب، اولین و اساسی ترین اقدام در امر مدیریت سیلاب و تخمین خسارت وارده است. در همین راستا این پژوهش که از نوع کاربردی است، با هدف شناسایی و پهنه بندی سکونتگاه های در معرض خطر وقوع سیلاب در مناطق خشک به ویژه در حوضه ی آبریز فرخی گردآوری شده است. روش مورداستفاده بهره گیری از روش های هم زمان توصیفی-تحلیلی است با استفاده از سامانه ی اطلاعات جغرافیایی (Gis) به شناسایی پهنه های سیل خیز و مخاطره آمیز پرداخته شده و معیارهای ارتفاع، بارش، پوشش گیاهی، فاصله از رودخانه ی اصلی، زمین شناسی، شیب، شبکه ی زهکشی و کاربری اراضی مدنظر قرارگرفته و نقشه های آن ها استخراج شده اند. نتایج مطالعه و تجزیه وتحلیل ها نشان داد که قسمت های مرکزی حوضه ی فرخی و نیز برخی از مناطق مرتفع و شیب دار غرب حوضه، بیش ترین خطر وقوع سیلاب را دارند. مراکز مسکونی ورزق، ورزگ، عباس آباد، گرگنج و برج محد در معرض خطر شدید بوده و نیاز به توجه کافی در زمینه ی جلوگیری از خطرات جانی و مالی را دارند. همچنین مراکز مسکونی فرخی، مهدی آباد و روستای خشک در پهنه های با خطر وقوع سیلاب کم و خیلی کم قرار گرفته است که پیشنهاد می شود ارزیابی های مدیریت بحران در مناطق موردنظر با توجه به شرایط ویژگی های محلی و نیز میزان بحران صورت پذیرد.
۴.

ارزیابی تأثیر تغییر کاربری اراضی بستر رودخانه ها بر میزان و شدت سیل (مطالعه ی موردی: رودخانه ی ارداک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بستر رودخانه تغییر کاربری رواناب HEC-HMS GIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۲
در سال های اخیر تصرف روزافزون بستر و حریم رودخانه ها و تغییر کاربری آن ها نه تنها تهدیدی برای دسترسی به آب سالم محسوب می شود، بلکه باعث شده است که با وجود تداوم دوره های خشک سالی، مخاطرات سیل افزایش یابد. مدیریت منابع آب و بهره گیری از سیل و تبدیل آن به یک موهبت الهی بدون شناخت و تحلیل واکنش مؤلفه های هیدرولوژی به تغییر اقلیم و دخالت های انسانی ازجمله تغییر کاربری اراضی بستر و حریم رودخانهها میسر نیست. این پژوهش در سال 1396 در مشهد مقدس و در حوضه ی رودخانه ارداک انجام گرفت. برای ترسیم حوضه ی آبخیز و استخراج پارامترهای فیزیکی آن از تصاویر ماهوارهای ASTER و نرم افزار HEC-GeoHMS استفاده شد. نقشه ی بستر موجود رودخانه و حاشیه ی آن تهیه و به عنوان یک لایه ی جدید به نقشه ی کاربری اراضی حوضه اضافه شد. با هم پوشانی نقشه های کاربری اراضی و گروه هیدرولوژیکی خاک حوضه در محیط GIS، نقشه ی CN حوضه ی آبخیز و متوسطCN  هر زیرحوضه محاسبه گردید. پس از ورود اطلاعات به مدلHEC-HMS ، مدل اجرا و سیلاب با دوره ی بازگشت های مختلف شبیه سازی شد. نقشه های کاربری اراضی و گروه هیدرولوژیکی خاک برای شرایط تغییر کاربری بستر رودخانه اصلاح و نقشه ی جدید CN و سپس متوسطCN  هر زیرحوضه تعیین و به مدل معرفی شد. مدلHEC-HMS مجدد برای شرایطی که CN متوسط زیرحوضه ها تغییر و سایر مشخصات آن ها ثابت می مانند، اجرا گردید. نتایج نشان داد که با تغییر بستر رودخانه به کاربری باغی و زراعی، دبی حداکثر سیلاب و حجم رواناب کاهش می یابد که نرخ این کاهش با افزایش دوره ی بازگشت سیلاب کم تر می شود؛ به طوری که برای سیلاب با دوره ی بازگشت 25 ساله در اثر تغییر کاربری اراضی بستر رودخانه، دبی حداکثر سیلاب و حجم رواناب به ترتیب 3/3 و 6/2 درصد کاهش را نشان می دهد.
۵.

ارزیابی میزان فرونشست دشت همدان-بهار با استفاده از روش سری زمانی SBAS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرونشست دشت همدان-بهار SBAS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۲
دشت همدان-بهار در طی سال های اخیر با افت شدید سطح آب زیرزمینی مواجه بوده است که این عامل سبب شده تا این منطقه در معرض وقوع مخاطره فرونشست قرار گیرد. بر این اساس در این تحقیق ابتدا با استفاده از اطلاعات مربوط به ۱۳ چاه پیزومتری در محدوده مطالعاتی، وضعیت افت سطح آب زیرزمینی در منطقه ارزیابی شده است و سپس با استفاده از ۱۶ تصویر ماهواره سنتینل ۱ (از تاریخ ۱۱/۰۱/۲۰۱۶ تا ۱۹/۱۲/۲۰۱۷) و روش سری زمانی SBAS به ارزیابی میزان جابجایی عمودی منطقه پرداخته شده است. نتایج ارزیابی وضعیت آب زیرزمینی منطقه بیانگر این است که محدوده مطالعاتی در طی سال های اخیر با روند افزایشی افت سطح آب زیرزمینی مواجه بوده است به طوری که میزان افت سطح آب در بعضی از چاه ها به ۲ متر در سال رسیده است که این میزان سبب افت شدید سطح آب در آن منطقه شده است. همچنین نتایج حاصله از ارزیابی میزان جابجایی منطقه بیانگر این است که این محدوده در طی دوره زمانی ۲ ساله ۲/۱۳۳ میلی متر فرونشست داشته است. به علاوه نتایج حاصله از همبستگی بین میزان افت سالانه سطح آب چاه ها با میزان فرونشست منطقه بیانگر این است که بین افت سطح آب چاه ها و میزان فرونشست منطقه رابطه مستقیم برقرار است و ضریب همبستگی آن ها ۹۴/. می باشد.
۶.

ارزیابی شاخص های آلودگی فلزات سنگین در کاربری های مختلف از آب تالاب میقان اراک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پهنه بندی فلزات سنگین منابع آلاینده سنجش آلایندگی تالاب میقان اراک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۲
تالاب میقان اراک، حوضه ی بسته در مرکز آبخیز اراک بوده که کلیه ی رواناب ها و آب های زیرزمینی به آن هدایت می شوند. شهرهایی چون اراک و آشتیان، شهرک های صنعتی چون اراک، خیرآباد، ایبک آباد و نیز فعالیت های بزرگ کشاورزی در بالادست تالاب میقان واقع شده و فاضلاب و پساب حاوی فلزات سنگین آن ها وارد تالاب می شوند. به علاوه، تالاب میقان دارای جاذبه های اکوتوریستی؛ یعنی پرندگان مهاجر و نیز ژئوتوریستی از نظر معدن سولفات سدیم است. جهت مشخص شدن شدت آلودگی آب تالاب میقان اراک به فلزات سنگین و تعیین منابع آلاینده ی در آن، 29 نمونه آب از کاربری های آب شور شامل حوضچه ها، دریاچه ی میقان و پساب شرکت املاح ایران و آب شیرین ورودی به تالاب نظیر فاضلاب شهری، آب کشاورزی، پساب صنایع برداشت و غلظت عناصر سنگین نظیر Hg، As،Pb،Co،Cu، Pb و Zn با دستگاه جذب اتمی تعیین گردید. مقایسه ی این عناصر با استاندارد شرب بین المللی حاکی از مطلوب بودن آب تالاب بود؛ اما ارزیابی شاخص فلزی و آستانه ی آلودگی نشان داد که تالاب آلوده به عناصری چون Hg، As و Pb بوده که مهم ترین منابع آلاینده ی آن به ترتیب فاضلاب شهری و پساب کشاورزی است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴