مطالب مرتبط با کلیدواژه

تائو


۳.

مقایسه نظام اخلاقی «اسلام» و «تائو»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسلام تائو اخلاق تائوته چینگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۴ تعداد دانلود : ۵۶۳
مقایسه تطبیقی بین مبانی و گزاره های اخلاقی «اسلام» و آیین «تائو» آغازگر نگاهی نو به گفتمان ادیان آسمانی و غیرآسمانی است. در این نوشتار با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای و با مراجعه به اصلی ترین متون در اسلام و تائو، و با نگاه تطبیقی، به تحلیل و بررسی وجوه اشتراک و افتراق بین برخی از مبانی اخلاقی اسلام و تائو پرداخته می شود؛ مبانی ای همچون ملاک خوب و بد؛ ضرورت اخلاقی زیستن؛ عامل پیدایش خوبی ها و بدی ها و نیز نسبی بودن گزاره های اخلاقی. مقایسه تطبیقی بین گزاره های اخلاقی در اسلام و تائو، دریچه ای برای هم اندیشی ادیان در جنبه اخلاقی خواهد گشود. جامعیت نظام اخلاقی اسلام در همه زمینه های زندگی دنیوی و اخروی انسان در مقابل نگاه تک بعدی و دنیوی آیین تائو و نیز جنبه اجتماعی اسلام در مقابل نگاه انفعالی آیین تائو در گزاره های اخلاقی، از مهم ترین وجوه افتراق است. وجود انسان ایده آل اخلاقی که تجسمی از اخلاق نیکوست و پایه ریزی مدینه فاضله، از مهم ترین وجوه اشتراک بین اسلام و تائوست.
۴.

بررسی و تحلیل تصوف پژوهیِ تطبیقیِ توشیهیکو ایزوتسو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ایزوتسو ابن عربی لائو تزو چانگ تزو تائو تصوف و عرفان پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۲۱۱
رویکرد عرفان تطبیقی در تحقیقات ایزوتسو، کشف مجموعه ای از نظام هاست که الگوی عام مشترکی دارند. از نظر ایزوتسو، نظام های متافیزیکی ذاتاً تفاوتی ندارند؛ به گونه ای که همگونی های فراوانی میان آیین بودایی ذِن و عرفان اسلامی وجود دارد. این جستار با روش قیاسی تحلیلی، در پی اثبات این فرضیه است که فهم درست عرفان پژوهی ایزوتسو ، از منظر تصوف پژوهیِ تطبیقی او، قابل درک است. ایزوتسو برای این امر از رویکرد پدیدارشناسی، معناشناختی و به ویژه نظریه فراتاریخی و فرازبانی بهره برده است؛ زیرا به نیکی دریافته است که در پدیدارشناسی، امکان گفت وگو محقق می شود. ایزوتسو در تاریخ و ارضی قدسی، عارفان دو مکتب شهودی را هرچند از دو فرهنگ متفاوت، با «همدلی وجودی»، به گفت وگو می نشاند. رهیافت حاصل از این پژوهش نشان می دهد با وجودی که ایزوتسو با رویکردی معناشناختی، به درستی، «وحدت وجود»، «خلق مدام»، «عدم و فنا»، «نفس و تهذیب آن» و «رؤیا و تخیل خلاق» را مؤلفه های مشترک اندیشه های شرقی می داند، در تطبیق عرفان اسلامی و تائویی، به تمایزها و تفارق ها توجه چندانی ندارد؛ از جمله آنکه ماهیت عرفان ابن عربی، «نظری»، و عرفان تائویی، بر «عمل» استوار است. «تائو» و «وجود» معادل دقیقِ یکدیگر نیستند و ایزوتسو به وجه دومِ تفسیر «تائو»، که ماهیتی مادی گرایانه دارد، وقعی نمی نهد. از دیگر سو، ایزوتسو به نظام مند کردن نظام هستی شناسی ابن عربی التفات چندانی ندارد و بدین سبب، به امتزاج تصوف با سنن فلسفی، که قونوی و کاشانی مروّج آن بوده اند، بیشتر گرایش دارد، تا ابن عربی را در پروژه فکری خود بگنجاند.