مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
کانون ارزیابی
حوزه های تخصصی:
بسیاری از افراد در سازمان ها، باورهای مثبتی در مورد نقش رایانه در سیستم منابع انسانی مانند رعایت انصاف در گزینش و مصاحبه ها، دارند. چنین باورهایی به زمینه هایی مانند ارزیابی در کانون ارزیابی نیز گسترش یافته است. با این وجود ارزیابی در کانون ارزیابی از رویه ای چندمرحله ای ایجاد می شود که با محو شدن این رویه در ارزیابی با رایانه، ممکن است ضعیف تر گردد. هدف پژوهش حاضر مقایسه ارزیابی رایانه ای با الگوی سنتی شامل شش مرحله ارزیابی گروهی است. دو مطالعه مجزا از دو نمونه از مدیران (200 N1= و 147 N2=) سازمان های(خصوصی و دولتی) اصفهان گزارش شده است که به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شده بودند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامة ارزیابی عملکرد 360 درجه، ابزار رایانه ای و ابزار انتخاب اجباری و ارزیابان به دو دسته خبره و تازه کار تقسیم شده بودند. نتایج نشان داد که الگوی کامل ارزیاب انسانی، بر الگوی رایانه ای برتری دارد و شاخص های پایایی و اعتبار آن نیز بهتر است. با توجه به نتایج و نیز اهمیت و کاربرد بالای کانون های ارزیابی، استفاده از ارزیاب های انسانی به جای ارزیابی رایانه ای توصیه می شود. ممکن است بهتر باشد نقش رایانه را، به جای ارزیابی، به استفاده در تمرین ها عوض کنیم. واژگان کلیدی: کانون ارزیابی ، الگوی کامل، الگوی رایانه ای.
شایستگی و ارتباط آن با عملکرد کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان ها برای نیل به اهداف خود به دنبال استقرار سیستم هایی هستند تا فضای مساعد برای افزایش بهره وری را تضمین کنند. یکی از راه های افزایش بهره وری انتخاب کارکنان شایسته است. کانون ارزیابی و توسعه ازجمله روش هایی است که با هدف انتخاب، ارتقا و آموزش افراد، مورد استفاده قرار می گیرد. ارزیابی عملکرد کارکنان نیز جهت بررسی رفتارها و قابلیت های آنان و رشد و شکوفایی آن ها برای رسیدن به اهداف سازمان می باشد. هدف پژوهش حاضر این است که نشان دهد داده های مبتنی بر نتایج کانون ارزیابی (وضعیت شایستگی کارکنان) تا چه حد با نمره های عملکرد کارکنان ارتباط معناداری را نشان می دهد. به این منظور شرکت کنندگان در کانون ارزیابی یک بار بر اساس داده های کانون ارزیابی و یک بار بر اساس ارزیابی عملکرد 360 درجه خوشه بندی شدند و سپس همبستگی میان آن ها مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از نقشه های خودسازمانده برای بخش بندی افراد استفاده شده و داده ها توسط نرم افزار Viscovery Profiler نسخه 5 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج آزمون توافقی کای دو ، بخش های حاصل از خوشه بندی انجام شده با دو روش، ارتباطی را با یکدیگر نشان نمی دهند اما بر اساس آزمون ضریب همبستگی، رابطه میان افراد انتخاب شده در کانون ارزیابی برای توسعه و ارزیابی عملکرد آن ها رابطه معنادار و مثبتی است.
نقش کانون ارزیابی در برنامه های بهبود کارکنان با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای رقابتی امروز، توجه به بهبود و توسعه کارکنان به طور فزاینده ای اهمیت پیدا کرده است. یکی از روش هایی که سازمان ها می توانند از آن برای بهبود وضعیت کارکنان خود استفاده کنند، اجرای کانون های ارزیابی و توسعه است. اما باید توجه داشت که اجرای برنامه های بهبود به ازای هر فرد شرکت کننده در کانون ارزیابی، هم زمان بر و هم هزینه بر است. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی کاهش هزینه های اجرای کانون ارزیابی از طریق بخش بندی شرکت کنندگان در کانون ارزیابی و ارائه برنامه های بهبود برای هر بخش است. روش نمونه گیری، هدفمند و بر اساس معیار و حجم نمونه 75 نفر می باشد. در این پژوهش، از نقشه های خودسازمانده برای بخش بندی کارکنان استفاده شده است و تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزارViscovery Profiler انجام گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، در کانون ارزیابی چهار بخش شناسایی شد که به صورت استعدادهای درخشان، کارکنان قابل بهبود (با محوریت شایستگی)، کارکنان قابل بهبود (با محوریت شخصیت) و کارشناسان غیرمستعد نام گذاری شده اند. نتایج این بخش بندی می تواند در پنج حوزه، از جمله آموزش، ارتقا، حل چالش های سازمانی، سیاست های استخدام و نگهداشت نیرو و پاداش به کار گرفته شود. بر پایه نتایج، برای بخش های شناسایی شده در کانون ارزیابی، پیشنهادهایی در حوزه های ذکر شده ارائه شده است.
اثر همانندی موقعیت بر امتیازات داوطلبان در کانون های ارزیابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پای بندی به زمینه شغلی یکی از موضوعات محوری در طراحی کانون های ارزیابی است. همواره این سوال وجود داشته است که ابزارهای مورد استفاده در کانون ارزیابی تا چه حد باید به زمینه واقعی شغل هدف شباهت داشته باشد. این نکته از آنجا اهمیت پیدا می کند که افزایش یا کاهش پایبندی می تواند بر عملکرد ارزیابی شوندگان در کانون ارزیابی اثرگذار باشد. این پژوهش برای پاسخگویی به این سوال طراحی شده است. در این مسیر، ابزارهایی با میزان پایبندی مختلف در کانون ارزیابی مورد استفاده قرار گرفت و نتایج و اثرگذاری آنها بر نتیجه نهایی تحلیل شد. این مطالعه نشان می دهد که استفاده از ابزارهای با پای بندی بالا می تواند از سویی «اثر تمرین» را افزایش دهد و از سوی دیگر، قدرت تبیین بیشتری را در مورد شایستگی های مورد ارزیابی ایجاد کند. در نهایت این تحقیق پیشنهاد می دهد که طراحی کانون های ارزیابی با استفاده از ابزارهای دارای سطوح مختلف پایبندی می تواند باعث ارزیابی دقیق تر شایستگی ها در کانون ارزیابی شود.
طراحی مدل شایستگی مدیران عمومی با رویکرد رگرسیون بهترین زیرمجموعه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای نوین حوزه مدیریت منابع انسانی، کاربرد مفهوم شایستگی است. مدل های شایستگی عموما از شایستگی های زیادی تشکیل می گردد که این موضوع سازمان ها را در عملیاتی کردن آن با مشکلاتی روبرو می سازد. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل شایستگی ساده و کاربردی برای مدیران عمومی است. پژوهش حاضر به روش مقطعی و با بهره گیری از نتایج 50 کانون ارزیابی در یک سازمان ایرانی انجام پذیرفت. بدین منظور 531 نفر از مدیران سازمان در یک کانون ارزیابی دو روزه شرکت کردند و توسط یک مدل شایستگی جامع و دارای ۲۴ بعد مورد ارزیابی قرار گرفتند. از بین نمرات مربوط به ۵۳۱ نفر از افراد ۵۲۱ نفر آنها به منظور مدل سازی و ۱۰ نفر باقی مانده به عنوان مجموعه آزمون و جهت اعتبار سنجی روش ارائه شده استفاده شدند. به منظور ساده سازی مدل اولیه از روش رگرسیون بهترین زیرمجموعه ها استفاده شد. یافته ها نشان داد که زمانی که مدل سازی بر اساس پنج متغیر مستقل انجام می گیرد، محدودیت مربوط به ضریب تعیین ارضا می شود. نتایج اعتبار سنجی نیز نشان می دهد مقادیر پیش بینی شده به مقادیر واقعی نزدیک هستند. میانگین مربعات خطا برابر با ۹۷/۱۱ و میانگین قدرمطلق های خطا برابر با ۹۹/۲ محاسبه می شود. لذا بر اساس نتایج می توان مدل شایستگی ساده تری که شامل 5 شایستگی مسئولیت پذیری، برقراری ارتباط موثر، کلان نگری، مذاکره و اقناع و کارآمدی رهبری را به سازمان معرفی نمود تا در فرایندهای مختلف مدیریت منابع انسانی خود مورد استفاده قرار دهند.
مدیران عالی آموزش و پرورش: شناسایی شایستگی ها و توانمندی های مورد نیاز و ارائه مدلی برای سنجش و ارزیابی شایستگی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالشهای مدیریت منابع انسانی سازمانها بهخصوص در آموزشوپرورش، نحوه انتخاب و ارتقاء مدیران است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگیها و توانمندی های مورد نیاز مدیران عالی آموزشوپرورش و ارائه مدل شایستگی مدیران جهت استفاده مراکز ارزیابی برای ارتقاء، انتخاب و انتصاب مدیران طراحی شد. برای انجام پژوهش از رویکرد پژوهش آمیخته استفاده گردید. این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی– کمی) بود. ابتدا در مرحله کیفی مطالعه اکتشافی انجام شد و رویکرد پژوهش قیاسی- استقرایی بوده است. روش پژوهش در قسمت کمی توصیفی (غیر آزمایشی) و طرح پژوهش همبستگی از نوع تحلیل معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، کلیه صاحبنظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزشوپرورش بود که با استفاده از نمونهگیری هدفمند مبتنی بر گلوله برفی با 17 نفر از صاحبنظران مصاحبه شد و در قسمت دلفی 25 نفر از آنها انتخاب شدند. و جامعه آماری در مرحله کمی کلیه مدیران آموزشوپرورش شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای 462 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در مرحله کیفی مصاحبه نیمه ساختار و در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تحلیل اطلاعات در قسمت کیفی از روش کدگذاری باز و محوری و تحلیل دلفی و در قسمت کمی از روشهای تحلیل توصیفی، تحلیل همبستگی و تحلیل معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مؤلفههای الگوی شایستگی مدیران آموزشوپرورش عبارتاند از: شایستگی دانشی، شایستگی حرفهای، شایستگی شخصیتی، شایستگی اجرایی، شایستگی رهبری و هدایت، شایستگی ارتباطی و شایستگی ادراکی.
مدیران مدارس: شایستگی، دانش، توانایی و مهارتها و ارائه مدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی شایستگی، دانش، توانایی و مهارت های مدیران مدارس و طراحی مدل جهت استفاده در کانون ارزیابی بود. در این پژوهش آمیخته با استفاده از یافته های به دست آمده از مطالعه اکتشافی مؤلفه های شایستگی مشخص شده و از طریق معادلات ساختاری آزمون شد. جامعه پژوهش در بخش دلفی، کلیه صاحب نظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزش وپرورش بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند مبتنی بر گلوله برفی با 25 نفر از صاحب نظران مصاحبه شد. جامعه آماری در مرحله کمی کلیه مدیران آموزش و پرورش شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 462 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور تحلیل یافته های به دست آمده از روش دلفی، از روش تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد و مولفه های الگوی شایستگی مدیران آموزش و پرورش جهت استفاده در کانون ارزیابی عبارتند از: شایستگی دانشی (دانش عمومی مدیریت، دانش بروز در زمینه مدیریت آموزشی، دانش در زمینه آموزش و تدریس، دانش محیطی، شناخت قوانین اجرایی مرتبط و دانش فناوری اطلاعات)، حرفه ای (اخلاق حسنه، التزام به ارزش ها، صداقت و راستگویی، انعطاف پذیری، سعه صدر و مهربانی، مشتری مداری و مدیریت تعارض)، ویژگی های شخصیتی (الگو بودن، مسئولیت پذیری، تعهد، مشارکت پذیری، یادگیرندگی، کمالجویی، خود ارتقایی، خود مدیریتی و اعتماد به نفس) اجرایی (مدیریت اطلاعات، ریسک پذیری، مدیریت منابع، بازخورد به موقع، برنامه ریزی عملیاتی و مهارت تصمیم گیری) رهبری (انگیزه بخشی، توسعه افراد و تواناسازی، کار تیمی و تیم سازی، نفوذ گذاری و تاثیر، مدیریت استعداد، جانشین پروری و الهام بخشی) ارتباطات (مهارت های شنیدن، اخلاق و رفتار حسنه، توانایی ارتباط با کارکنان، فهم و درک دیدگاه های دیگران، توانایی برقراری ارتباط روشن و آشکار، توانایی ارتباط با مدیران مدارس و توانایی تعامل با والدین دانش آموزان) ادراکی (خلاقیت، نوآوری، تفکر منطقی و بصیرت).
شناسایی شایستگی مدیران مدارس جهت استفاده در کانون ارزیابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
105 - 125
حوزه های تخصصی:
این پژوهش آمیخته با استفاده از داده های به دست آمده از مطالعه اکتشافی مؤلفه های شایستگی مشخص شده و از طریق تحقیق توصیفی- پیمایشی مورد ارزیابی قرار داده شد. جامعه پژوهش در بخش کیفی، کلیه صاحب نظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزش وپرورش کشور بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند مبتنی بر گلوله برفی با 12 نفر از صاحب نظران مصاحبه شد. جامعه ی آماری در مرحله کمی کلیه مدیران آموزش وپرورش شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در مرحله کیفی مصاحبه بدون ساختار و در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور تحلیل یافته های به دست آمده از مصاحبه کیفی، از روش تحلیل محتوای استقرایی مبتنی بر کدگذاری باز و محوری استفاده شد. برای تحلیل داده های کمی نیز از تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. نتایج نشان داد شایستگی های موردنیاز مدیران مدارس برای استفاده در کانون ارزیابی عبارت اند از: دانش و آگاهی (تخصص، تجربه، دانش بروز، دانش فناوری اطلاعات، آگاهی از قوانین اجرایی، دانش محیطی و شناخت اسناد بالادستی)، هوش و استعداد (هوش منطقی، هوش میان فردی، هوش فرهنگی، هوش هیجانی، خلاقیت، توانایی رهبری، توانایی مدیریتی، قدرت تصمیم گیری)، مسائل اعتقادی و اخلاقی (اخلاق حسنه، التزام به ارزش های جامعه، سعه صدر، مهربانی، مسئولیت پذیری).
طراحی سیستم استنتاج فازی به منظور برآورد امتیاز کانون های ارزیابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله روش های مورد استفاده برای سنجش و ارزیابی کارکنان، استفاده از کانون ارزیابی است. کانون های ارزیابی معمولاً از روایی مناسبی در سطح ابزار برخوردارند اما در سطح مدلِ جمع بندی دارای ضعف هایی هستند. این پژوهش به طراحی سیستمی فازی برای برآورد امتیاز نهایی کانون های ارزیابی با بهره گیری از مدل سازی ذهنیت خبرگان می پردازد. برای این منظور از داده های کانون ارزیابی با ابعاد، هوش، شخصیت و شایستگی استفاده گردیده و در نهایت، مدلی برای ترکیب این سه دسته از مفاهیم ارائه شده است. سیستم طراحی شده، دارای سه دسته اعداد فازی ذوزنقه ای و 27 قاعده است. به منظور اعتبارسنجی این مدل از داده های 116 نفر از مدیران کشور و شبیه سازی مونت کارلو استفاده و مشخص شد شایستگی، هوش و شخصیت به ترتیب بیشترین اهمیت را در امتیاز نهایی کانون ارزیابی دارند.
شناسایی شایستگی های مدیریتی در فرایند استعدادیابی؛ مورد مطالعه صنعت نفت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت نفت ایران به عنوان بخشی که سهم ویژه ای در تولید ناخالص ملی دارد، برای عملکرد بهینه خود نیازمند افراد با استعداد برای نقش های رهبری و مدیران فردای این صنعت است. هدف اصلی این پژوهش طراحی مدلی مناسب برای استعدادیابی مدیران و شناسایی مؤلفه های تعیین کننده استعداد مدیریت در میان کارکنان صنعت نفت بود. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها از نوع توصیفی- اکتشافی با روش آمیخته به شمار می رود. نمونه آماری این تحقیق، در مرحله کیفی، 30 تن از خبرگان مرکز توسعه مدیریت صنعت نفت را شامل گردید که به روش غیرتصادفیِ گلوله برفی برای تشکیل پنل دلفی انتخاب شدند. نمونه مرحله کمّی شامل 1 26 نفر از مدیران بخش منابع انسانی صنعت نفت بود که به روش تصادفی انتخاب شدند. پس از بررسی مطالعات مرتبط با مفهوم استعداد، 107 معیار از پیشینه و ادبیات تحقیق استخراج شد. این معیارها با استفاده از روش دلفی و تحلیل عاملی اکتشافی غربالگری و در گروه های مختلف دسته بندی شد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که مدل استعدادیابی مدیران صنعت نفت دارای 9 بُعد اصلی و 63 مؤلفه است که در مجموع 79 درصد از واریانس را تبیین می نمایند.
مدل شایستگی ها و توانایی های مدیران میانی آموزش و پرورش: پژوهشی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
163 - 193
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل شایستگی مدیران میانی آموزش و پرورش برای استفاده در کانون ارزیابی بود. این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی– کمی) بود. ابتدا در مرحله کیفی مطالعه اکتشافی انجام گرفت و رویکرد پژوهش قیاسی- استقرایی بوده است. روش پژوهش در بخش کمی توصیفی و طرح پژوهش همبستگی از نوع مدل ساری معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، همه صاحب نظران، استادان و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزش و پرورش بود که با روش نمونه گیری گلوله برفی با 22 نفر از صاحب نظران مصاحبه شد و در قسمت دلفی 25 نفر انتخاب شدند. جامعه آماری در مرحله کمی همه مدیران ارشد و میانی اداره آموزش و پرورش شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای 462 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در مرحله کیفی مصاحبه نیمه ساختار و در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تحلیل اطلاعات در قسمت کیفی از روش کدگذاری باز و محوری و تحلیل دلفی و در قسمت کمی از روش های تحلیل توصیفی، تحلیل همبستگی و تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم استفاده شد. نتایج نشان داد مؤولفه های مدل شایستگی مدیران میانی آموزش و پرورش برای استفاده در کانون ارزیابی عبارت اند از شایستگی دانشی، شایستگی حرفه ای، ویژگی های شخصیتی، شایستگی اجرایی، شایستگی رهبری و هدایت، شایستگی ارتباطات و شایستگی ادراکی. در بخش کمی نیز برای برآورد نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم با رویکرد ماتریس کوواریانس اعتبار مدل را تأیید کرد.
طراحی مدل شایستگی رئیس اداره فناوری اطلاعات و آمار در سازمان تأمین اجتماعی و اولویت بندی شایستگی ها با روش AHP
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
39 - 70
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از تدوین مدل شایستگی رئیس اداره فناوری اطلاعات و آمار در سازمان تأمین اجتماعی ارائه معیارهایی برای ارزیابی گزینه های تصدی سمت مذکور در برگزاری کانون ارزیابی و ایجاد مبنایی برای تعیین نیازهای آموزشی و توسعه کارکنان است. روش: در طراحی مدل برای شناسایی شایستگی های اولیه از تحلیل شغل و شرح وظایف، شرایط کاری، برنامه های راهبردی سازمان، فعالیت های سازمان در حوزه فناوری اطلاعات و سایر مدل های شایستگی و نظرات خبرگان استفاده شد و پس از گروه بندی آنها در 5 دسته اصلی شامل مهارت های تخصصی وسازمانی، مهارت های مدیریتی، مهارت های تفکر وتصمیم گیری، مهارت های رهبری و ویژگی های فردی، اولویت بندی و وزن اثر هریک ازشایستگی ها ازطریق روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی[1] به کمک پرسشنامه مقایسه زوجی و نرم افزار اکسپرت چویس[2] صورت گرفت. این تحقیق از نظر هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی و روش تحقیق آن آمیخته کیفی -کمی است. جامعه این تحقیق شامل رؤسای ادارات فناوری اطلاعات و آمار استان ها و رؤسای ادارات تخصصی مرکز فناوری اطلاعات و آمار ستاد مرکزی سازمان تأمین اجتماعی به تعداد 72 نفر بود که پرسشنامه به عنوان ابزار گردآوری داده ها در بین تمامی اعضای جامعه توزیع و تکمیل شد. یافته ها و نتیجه: در نهایت براساس اوزان شایستگی ها در دسته اصلی و زیرقسمت ها، به ترتیب اولویت: دانش تخصصی، کار تیمی، تفکر سیستمی و راهبردی، مدیریت افراد و توسعه دیگران، تصمیم گیری و حل مسئله، ارتباط مؤثر و انعطاف پذیری، آگاهی سازمانی، برنامه ریزی و مدیریت زمان، مسئولیت پذیری و پیگیری، هماهنگی و سازماندهی، تفکر تحلیلی، نظارت و ارزیابی، خلاقیت و نوآوری و دقت و تمرکز تأثیرگذار شدند. این مدل شایستگی در کانو ن های ارزیابی و توسعه سمت رئیس اداره فناوری اطلاعات و آمار در سازمان تأمین اجتماعی و سایر سازمان ها وشرکت های دولتی وغیردولتی قابل استفاده است.
بررسی اثر متغیرهای کنترل و پیوند عاطفی در تمرین کانون های توسعه ای بر ساخت رابطه و ارتباط مستقیم در شرکت کنندگان کانون ارزیابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرایند کانون ارزیابی، ارزیاب ها در تمرین های شبیه سازی شده، مهارت های رفتاری مرتبط با شغل را در شرکت کننده ارزیابی می کنند. ارتباط بین فردی، نقطه ی اتکای بسیاری از تمرینات در کانون ارزیابی است. با این وجود، در مورد چگونگی شکل گیری این ارتباطات و رفتار شرکت کنندگان در این راستا اطلاعات اندکی وجود دارد. تعاملات بین فردی می تواند در طیفی از کنترل تا پیوند عاطفی متغیر باشد و با توجه به این دو بعد، افراد از رفتار ساخت رابطه یا ارتباط مستقیم استفاده می کنند. به همین دلیل این پژوهش به بررسی اثر متغیرهای کنترل و پیوند عاطفی در تمرین ایفای نقش کانون های توسعه ای بر ساخت رابطه و ارتباط مستقیم در شرکت کنندگان کانون ارزیابی می پردازد. شرکت کنندگان 94 دانشجوی دوره ی کارشناسی مدیریت و روان شناسی بودند که در تمرین ایفای نقش در کانون ارزیابی سنجش می شدند و ارزیابان 12 نفر بودند. مداخله پژوهشی شامل هشت سناریوی طراحی شده برای کنترل پایین و بالا بود که در آن ها دستورالعمل ها در مورد پیوند عاطفی به دو نفر ایفاگر نقش داده شده بود. برای سنجش ساخت رابطه و ارتباط مستقیم از پرسش نامه ی توصیف رفتار رهبر استفاده شد. نتایج حاصل از رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که در تمریناتی که دستورالعمل ها، پیوند عاطفی پایین را موجب می شود، رفتار ساخت ارتباط بیشتر بروز می یابد، چنین نتیجه ای برای دستورالعمل ها با کنترل پایین هم صحیح است و باعث رفتارهای ارتباط مستقیم بیشتری می شود. مطالعه ی حاضر به دنبال بررسی تعامل فرد و موقعیت در تمرینات AC بود و در سطح عملی این مطالعه، راهنمایی مبتنی بر شواهد و ارزشمند برای گسترش شبیه سازی بین فردی مؤثرتر در کانون ارزیابی ارائه داد.
شناسایی عوامل مؤثر بر روایی سازه کانون های ارزیابی با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به روند تغییر نوع شایستگی های موردنیاز سازمان ها و لزوم کنترل هزینه های نیروی انسانی، استخدام مناسب ترین افراد و سپس توسعه و نگه داشت آنان، به یکی از مهم ترین دغدغه های سازمان ها تبدیل شده است. فرایند کانون ارزیابی و توسعه، به عنوان ابزاری با رویکرد چندگانه، بیش از چند دهه است که سازمان های جهان را در محقق ساختن این هدف، یاری می نماید. علی رغم پژوهش های بسیار در این حوزه، هم چنان موضوعات چالش برانگیزی در زمینه کانون ها وجود دارد که یکی از این مباحث، موضوع روایی سازه است. این پژوهش با هدف توسعه دانش در زمینه روایی سازه کانون های ارزیابی انجام شده است. علی رغم اینکه روایی پیش بین کانون ها در بسیاری از مطالعات در سطح مناسبی گزارش شده است؛ اما روایی سازه این ابزار دچار ضعف جدی بوده است، لذا این مطالعه بر این موضوع تمرکز کرده است که چه عواملی می تواند بر روایی سازه کانون ها مؤثر باشد. در این مقاله، با استفاده از رویکرد فراترکیب و روش تحلیل تم، تعداد 78 مقاله از پایگاه های اطلاعاتی مانند گوگل اسکولار، اسکوپوس، اسپرینگر، امرالد، جی استور و برخی منابع فارسی بررسی شده و 5 عامل کلی، شامل ابعاد مدل شایستگی، ارزیابان، شیوه مشاهده و ارزیابی، روش های جمع بندی اطلاعات و ابزارهای ارزیابی، به عنوان عوامل اثرگذار بر روایی سازه کانون های ارزیابی، شناسایی گردید.
روایی سنجی ارزیابی عملکرد سنتی و ارزیابی چندوجهی شایستگی ها از طریق کانون ارزیابی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر سنجش روایی ارزیابی عملکرد سنتی و ارزیابی چندوجهی شایستگی ها از طریق کانون ارزیابی بود. شرکت کنندگان در پژوهش 71 نفر از کاندیدهای سمت سرپرستی شرکت فولاد آلیاژی ایران بودند. جهت تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسه مراتبی استفاده شد. نتایج بررسی روایی ملاکی نشان داد ارزیابی عملکرد سنتی و ارزیابی چند وجهی شایستگی ها به طور مثبت و معنی داری در پیش بینی نمرات کانون ارزیابی مؤثر بودند. روایی افزایشی مبتنی بر شواهد نشان داد ارزیابی چند وجهی شایستگی ها در مقایسه با ارزیابی سنتی عملکرد، 3/26 درصد در پیش بینی نمرات کانون ارزیابی موفق تر بوده است. همچنین، بررسی شایستگی های یکسان در ارزیابی چند وجهی و مرکز ارزیابی، روایی همگرای 4 شایستگی را تأیید و 2 شایستگی را رد کرد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که به منظور ارزیابی عملکرد کارکنان، ارزیابی چندوجهی شایستگی ها در مقایسه با ارزیابی سنتی از روایی بالاتری برخوردار است.
بررسی ترس از ارزیابی به عنوان میانجی در رابطه پهنای نقش و ساختار سازمانی با فرآیند اثربخشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۲ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
34-49
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به تعیی نقش ترس از ارزیابی در نتایج عملکرد مدیران، در بعد فرآیند اثربخشی راهبردی، و همچنین رابطه پهنای نقش و ساختار سازمانی با فرآیند اثربخشی راهبردی با توجه به نقش واسطهای(میانجی) ترس از ارزیابی پرداخته است. جامعه پژوهش را کلیه مدیران در صنایع شهر اصفهان که آمادگی شرکت در تمرینات AC را داشتهاند تشکیل دادهاند. برای جمعآوری دادهها از اطلاعات حاصل از فرم گسترشیافته پرسشنامه تحلیل سمت حرفهای مک کورمیک، پرسشنامه ترس از ارزیابی عریضی، پرسشنامهساختار سازمانی چن و هوانگ و پرسشنامه محقق ساخته فرآیند اثربخشی راهبردی که بر روی 61 نفر از مدیران که بهصورت تصادفی با مراجعه مستقیم به شرکتها انتخابشدهاند، اجرا شد، استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که ساختار سازمانی و پهنای نقشی با ترس از ارزیابی رابطه معناداری و درنهایت اینکه ترس از ارزیابی در رابطه پهنای نقش و ساختار سازمانی با فرآیند اثربخشی راهبردی نقش میانجی دارد. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر پیشنهاد میشود که در طراحی کانون ارزیابی شرایطی جهت کاهش اضطراب و هراس ناشی از ارزیابی ایجاد شود، مخصوصاً برای مشاغلی که دارای ساختار متمرکز بوده و افرادی که پهنای نقشی بیشتری دارند این مسئله اهمیت بیشتری دارد.
شایستگی های کلیدی برای انتخاب و ارتقای مدیران حرفه ای در کانون ارزیابی: مبتنی بر ابزار بازی گونه سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: شناسایی و توسعه شایستگی های کارکنان از مهم ترین اقدامات برای پیشبرد اهداف مدیریت منابع انسانی است. این پژوهش با هدف شناسایی شایستگی های ابزار بازی گونه سازی برای انتخاب و ارتقای مدیران حرفه ای در کانون های ارزیابی به دنبال بررسی روشی نوین به منظور شناسایی شایستگی ها انجام شده است. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نوع تحقیقات کیفی است که در آن به میزان تطبیق پذیری شایستگی های دستورالعمل اجرایی نحوه انتخاب و انتصاب مدیران حرفه ای سازمان امور استخدامی مصوبه 1657363 پرداخته است و جامعه آماری آن شامل ۵ نفر از خبرگان و ارزیابان و ۱۰ نفر از مدیران کانون های ارزیابی است. روش گردآوری داده پیمایش بوده و از مصاحبه و پرسشنامه دلفی استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان دادند که بازی گونه سازی می تواند به عنوان ابزار مناسبی برای شناسایی شایستگی هایی همچون تفکر تحلیلی و حل مسئله در میان کانون های ارزیابی موجود مورد استفاده قرار گیرد.
اعتباریابی فرآیند کانون ارزیابی مالک مدیران بنگاه های صنعتی کوچک و متوسط (SME)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به دنبال توسعه و اعتباریابی ابزار کانون ارزیابی برای ارزیابی و انتخاب مالک مدیران بنگاه های صنعتی کوچک ومتوسط (SME)، با تمرکز بر شناسایی شایستگی هایی است که بر نتایج عملکرد آن ها در تولید و اشتغال تاثیر می گذارند. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر از نظر هدف توسعه ای-کاربردی و از نظر روش پژوهش آمیخته است. در این پژوهش مدلی متشکل از شش ابزار حضوری (مصاحبه فردی، ارائه شفاهی، بحث گروهی، کشف حقیقت، شبیه سازی کارتابل، و ایفای نقش) طراحی و اعتبارسنجی شد که وظایف کلیدی یک مالک مدیر SME را شبیه سازی می نمود. برای ایجاد نتایج عملکرد مطلوب در مالک مدیران SMEها، چهار بُعد و ده شاخص شایستگی انتخاب شد. تجزیه وتحلیل نتایج عملکرد اجرا و اعتباریابی کانون ارزیابی از نمونه ای شامل 60 داوطلب متشکل از کارشناسان، صاحبان صنایع و مالک مدیران به دست آمد. یافته ها: نتایج شواهد مثبتی از روایی صوری و محتوایی، روایی سازه، روایی همزمانی و پایایی را میان ارزیابان نشان می دهد. علاوه بر آن، داده های به دست آمده از نمونه ای فرعی از مالک مدیران SMEها، با سه سال یا بیش تر تجربه در نقش خود، امکان ارتباط نمرات کانون ارزیابی را با نتایج ارزیابی شهرک های صنعتی فراهم می کند. ارزش/ اصالت پژوهش: این پژوهش با توسعه و اعتباریابی ابزار کانون ارزیابی، فرایندی را برای ارزیابی و توسعه مالک مدیران SMEها به منظور انتخاب مناسب ترین فرد برای شغل مورد نظر فراهم می کند.
طراحی و اعتباریابی آزمون قضاوت موقعیتی سرسختی ذهنی مدیران در شرکت فولاد آلیاژی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات نشان می دهند که سرسختی ذهنی در پیش بینی نتایج در انواع زمینه های پر استرس مانند دو و میدانی، ارتش و محل کار تاثیرگذار است. علیرغم وجود تحقیقات گسترده در مورد سرسختی ذهنی، محققان مختلف به انسجام و یکپارچگی لازم در مفهوم سازی و تعریف ابعاد این سازه نرسیده اند. بنابراین، هدف این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی آزمون قضاوت موقعیتی سرسختی ذهنی مدیران است. این پژوهش از نظر هدف، توصیفی- پیمایشی و کاربردی است. جامعه آماری شامل 196 نفر (برای تحلیل عاملی اکتشافی و پایایی) و 210 نفر جداگانه (برای تحلیل عاملی روایی تأییدی و همگرا) از رده های مدیریتی شرکت آلیاژ ایران بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری موقعیت ها و گزینه های پاسخ آزمون، از نظرات خبرگان موضوعی استفاده شد و روایی آزمون با استفاده از روش های همبستگی، مطالعه برازش، تحلیل عاملی و پایایی بررسی شد. به منظور بررسی روایی مقیاس از چند روش استفاده شد. اول تحلیل عامل اکتشافی با روش مؤلفه های اصلی و چرخش واریمکس، مطابق با انتظار پنج خرده مقیاس؛ "کنترل توجه"، "کنترل هیجان"، "استفاده از بازخورد"، "پایبندی به وظیفه" و "دستیابی به هدف" را از داده ها استخراج شد. دوم تحلیل عامل تأییدی نشان داد مفروضه پژوهشگر ساختار مبتنی بر پنج مؤلفه از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. روایی همگرایی آزمون بر اساس همبستگی آن با نمرات سرسختی ذهنی در کانون ارزیابی نشان داده شد. همچنین ارزیابی همسانی درونی مقیاس به روش آلفای کرونباخ و همبستگی هر سؤال با نمره کل، نشان داد که سؤالات مقیاس از همسانی درونی قابل قبولی برخوردارند. در مجموع یافته های پژوهش نشان داد که آزمون قضاوت موقعیتی سرسختی ذهنی از پنج عامل و روایی و پایایی قابل قبولی تشکیل شده است. در نتیجه می توان از آن برای اندازه گیری سرسختی ذهنی کارکنان در موقعیت های پیچیده سازمانی استفاده کرد. این تحقیق زمینه های امیدوارکننده ای را برای مطالعاتی فراهم کرده است که سرسختی ذهنی را در محیط کار اندازه گیری و توسعه می دهد.
نقش تعدیل گر آموزش طرحواره ای و رفتاری در رابطه بین نتایج کانون ارزیابی با ارزیابی عملکرد خود، همکاران و سرپرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش ارزیابان و آموزش آن ها به منظور افزایش دقت و کاهش خطا در نتایج کانون ارزیابی انکارناپذیر است. از این رو هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش تعدیلی دو نوع آموزش چهارچوب مرجع (FOR) طرحواره ای و رفتاری ارزیابان در رابطه بین نتایج کانون ارزیابی با ارزیابی عملکرد خود، همکاران و سرپرستان بوده است. بدین منظور در مرحله نخست پژوهش مهارت ارزیابی به دو گروه از دانشجویان دکتری و ارشد رشته های روان شناسی با گرایش های مختلف به شیوه چهارچوب مرجعِ طرحواره ای و رفتاری آموزش داده شد و به گروه سوم به عنوان گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد و از آن ها خواسته شد در کانون ارزیابی شایستگی های دو گروه 28 نفری از مدیران مجموعه صنایع واقع در شهر اصفهان را رتبه دهند. لازم به توضیح است شایستگی های مورد ارزیابی شامل قضاوت، رهبری، برنامه ریزی، روابط بین فردی و پردازش اطلاعات بوده است. این شایستگی ها در تمرین های شبیه سازی جستجوی حقیقت، بحث گروهی، ایفای نقش و ارائه شفاهی بود. سپس بعد از گذشت 6 ماه در فاز دوم پژوهش از خود مدیران، همکاران و نیز سرپرستان مدیران خواسته شد تا فرم ارزیابی عملکرد (Nouri et al., 2007) را تکمیل کنند که در تحلیل ها به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شود. با استفاده از ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون و تبدیل z فیشر به رابطه میان نتایج کانون ارزیابی و ارزیابی عملکرد (خود، همکاران و سرپرستان) و نیز تفاوت همبستگی پرداخته شد. از مهم ترین نتایج می توان به تأثیر معنی دار آموزش ارزیابان به دو شیوه چهارچوب مرجعِ طرحواره ای و رفتاری اشاره کرد. اگرچه مقادیر همبستگی بین ارزیابی عملکرد و نتایج کانون با ارزیابانی که آموزش طرحواره ای دیده اند کمی بیشتر از ارزیابانی بود که آموزش رفتاری داشته اند، لیکن این تفاوت معنی دار گزارش نشد. علاوه بر این، راجع به شیوه های آموزش ارزیاب و نیز جهت گیری پژوهش های آتی و همچنین پیشنهادهای کاربردی و پژوهشی بحث شده است.