مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
زلزله
حوزه های تخصصی:
زلزله به عنوان یکی از فاجعه بارترین و مخرب ترین انواع مخاطرات طبیعی دارای اشکال بزرگ و پیش بینی ناپذیر می باشد. لذا، نمی توان از پیامدهای آن جلوگیری کرد. در مقابل این وضعیت، راهبرد های سازمان های بین المللی برای کاهش بلایا، ایجاد جوامع تاب آور در برابر زلزله است که این امر نیازمند ارزیابی میزان تاب آوری شهر در برابر زلزله و برنامه ریزی اصولی در راستای تاب آور نمودن آن می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و سنجش میزان تاب آوری نواحی ده گانه منطقه یک شهرداری تهران در برابر زلزله صورت گرفته شده است. در این مقاله، روش پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع کاربردی است.هم چنین، برای سنجش تاب آوری نواحی منطقه یک تهران از ده معیار اصلی در قالب 42 زیر معیار استفاده شده است که برای تعیین اهمیت نسبی معیار های مورد پژوهش از فرآیند تحلیل شبکه ای تجزیه و تحلیل داده ها و تعیین میزان تاب آوری نواحی در برابر زلزله از مدل پرومته و گایا بهره برده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که نواحی 2، 7 و 8 از تاب آوری زیاد، نواحی 3 و 4 از تاب آوری متوسط، ناحیه 10 از تاب آوری کم و نواحی 1، 5، 6 و 9 از تاب آوری خیلی کم در برابر زلزله برخوردار می باشند. به طورکلی می توان از نتایج پژوهش چنین استنباط نمود که نواحی که در غرب منطقه یک شهر تهران قرار گرفته اند از تاب آوری زیادی و نواحی که در قسمت مرکزی و به ویژه در شرق منطقه یک واقع شدند از تاب آوری کمی در برابر زلزله برخوردار می باشند.
سنجش همسانی وزنی و تحلیل عامل اکتشافی تاب آوری شهری از منظر بحران زلزله (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
37-50
حوزه های تخصصی:
با ظهور مدرنیته و در شرایطی که شهر به عنوان برترین شکل سکونت انسانی در حال گسترش است. هر روز گسست های شهری بیشتری در جوامع بروز می نماید ارتقای تاب آوری دغدغه مهمی برای شهرها محسوب می شود. لذا تاب آوری در مبحث مدیریت بحران می تواند به عنوان تولد فرهنگ جدیدی برای واکنش به بلایا دیده شود. شهر ایلام نیز به عنوان شهری با خطرپذیری با درجه زیاد و قرارگیری آن در منطقه زاگرس سبب اهمیت و ضرورت بررسی تاب آوری گردیده است. لذا روش تحقیق حاضر ترکیبی از روش های تحقیق (توصیفی، تحلیلی، کتابخانه ای و میدانی) از دیدگاه تاب آوری و مدیریت بحران اقدام به بررسی موضوع نموده است. نتایج تحقیق نشان داده است ضرایب همبستگیِ روایی هم زمان حاکی از بیشترین همبستگی مثبت در مجموع متغیرهای تاب آوری شهری ایلام عامل تأسیسات و زیرساخت شهری با میزان (800/0) درصد دارا بوده است. همچنین مقدار آزمون Bartlett's برابر (000/0) بوده و مقدار آزمون KMO برابر (203/0) بوده است که نشان از مناسب بوده داده های مورد نظر جهت تحلیل عاملی در نواحی و موضوع تاب آوری شهری بوده است و تنها 4 عامل توانسته است نقش اساسی در تاب آوری شهر ایلام را ایفا نماید که از این عوامل متغیر جمعیت نواحی شهر ایلام به تنهایی 5/51 درصد نقش را دارا بوده است.
تحلیل آمار فضایی زلزله و تطابق آن با گسل ها و رسوبات سست کواترنری با استفاده از GIS در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
179 - 190
حوزه های تخصصی:
آنچه دارای اهمیت است وضعیت شهرها و کلان شهرهایی است که بر روی گسل ها یا در مجاورت آنها ساخته شده و در معرض خطر زلزله قرار دارند. هدف اصلی این پژوهش تجزیه تحلیل آمار فضایی زلزله های استان خوزستان و تطابق آن با گسل ها و رسوبات سست کواترنری می باشد. جهت بررسی خوشه های زلزله ابتدا به تعیین بهترین روش درونیابی زلزله از شاخص کریجیینگ پرداخته شد که نتایج نشان داد که روش وزن دهی معکوس با ضریب تعییین 75/0 بهترین مدل جهت پهنه بندی زلزله می باشد. برای تحلیل و توزیع فضایی زلزله از شاخص موران ولکه های داغ با استفاده از نرم افزار ArcGIS10 و با ابزار موج ودSpatial Statistics Tools ک ه ب سیار منعط ف اس ت استفاده شد. تحلیل خوشه ای یک روند کلی است و میتواند توسط الگوریتم های مختلفی به دست آید. بیشترین الگوی خوشه ای زلزله مربوط به زلزله های بزرگتر از 6 ریشتر 003665/1 می باشد. نتایج بررسی جهت کلی زلزله در استان خوزستان در دوره آماری 1929- 2014 نشان داد که جهت زلزله های با بزرگی مختلف در این استان از شمال غربی به سمت جنوب شرقی می باشد. زلزله با گسل ها و سازند کواترنر رابطه مستقیم دارد.
ارزیابی و تحلیل مؤلفه های شهرِ شاد در شهرهای دارای سابقه مصیبت عظیم پژوهش موردی: شهر بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر بم به دلیل پیامدهای زلزله 1382 (با حدود 27 هزار جانباخته و30 هزار مصدوم) به مثابه یک شهر با سابقه مصیبت بزرگ، دارای نشانگان افسردگی، اضطراب، پس آسیبی و خشم است. تبعات این مصیبت عظیم، مشکلات فقدان شادی و سرزندگی شهروندان، را تشدید و سلامتی روحی، انرژی روانی و انگیزه فردی را به مخاطره می اندازد. هدف پژوهش، تحلیل میزان احساس شادی و سرزندگی یا احساس دلمردگی و سرخوردگی شهروندان، همچنین تبیین ریشه ها و عوامل زمینه ساز آن؛ فضای سبز، امکانات اوقات فراغت و ورزش و ... که در حیطه برنامه ریزی شهری می باشد. این پژوهش به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی است. روایی توسط متخصصین و پایائی آن با آلفای کرونباخ تأیید گردید. جامعه هدف، شهروندان 15 ساله و بالاتر شهر بم و حجم نمونه 330 واحد می باشد. مدل های تحلیل، آزمون T تک گروهی، Tنمونه های مستقل، کای دو، تست لوین، جدول متقاطع و آنالیز واریانس هستند. یافته ها نشان می دهد: 67 درصد نمونه ها احساس شادی و سرزندگی شان، کم تا بسیار کم است. مضافاً، که 85 درصد همین افراد از وضعیت مؤلفه های شهرشاد یعنی فضای سبز، امکانات ورزشی، امکانات اوقات فراغت و محیط زندگی ناراضی اند. میانگین رضایت شهروندان از مؤلفه های شهر شاد، برای شاخص های فضای سبز 6/2؛ اوقات فراغت 8/2؛ امکانات ورزشی 5/2 و محیط زندگی، 6/2، پایین تر از متوسط (3) می باشد.
تاب آوری زیرساخت آب رسانی شهری: با رویکرد تحلیل زمانی در راستای بازیابی عملکرد خطوط آب رسانی به شهروندان (مطالعه موردی: منطقه 2 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش روزافزون وابستگی جوامع شهری به زیرساخت ها، به ویژه سیستم آب رسانی، اهمیت تاب آوری این زیرساخت را در هنگام بروز سوانح طبیعی، از جمله زلزله، بیش از پیش نمایان می کند. تاب آوری سیستم آب رسانی با شاخص های بازیابی عملکرد، افزایش روند خدمات رسانی به جمعیت هدف، و افزایش ایستایی تحلیل می شود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی استکه با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، با هدف ارزیابی زمان بازیابی عملکرد زیرساخت های خطوط آب رسانی در برابر زلزله در راستای افزایش تاب آوری آن در منطقه ۲ شهر تهران و ارائه راهکارهای کاهش زمان بازیابی و افزایش نرخ خدمات رسانی انجام شده است. در این پژوهش، نخست با استفاده از روش تحلیل خطر احتمالاتی، شاخص های لرزه ای همانند بیشینه شتاب زمین محاسبه شد. پس از تعیین میزان خسارات در خطوط سیستم به تحلیل زمان بازیابی عملکرد براساس سه سناریو مطابق با شاخص های مطالعاتی اقدام شد. نتایج نشان می دهد که زمان تعمیر و بازیابی خسارات ناشی از زلزله محتمل 56/267روز تیم طول خواهد کشید که زمان تعمیر شکست ها 198/89 روز و زمان موردنیاز برای تعمیر نشت های خطوط 397/178 روز تیم است. نتایج حاکی از آن است که نرخ خدمات رسانی بلافاصله پس از وقوع زلزله 72درصد خواهد بود. براساس نرخ خدمات رسانی و میزان آسیب وارده به سیستم، سه سناریو بررسی شد که با تعیین متغیر منابع عملیاتی، زمان بازیابی به عنوان شاخص تاب آوری تحلیل شد.
شناسایی و ارزیابی محدوده های ایمن شهری در بحران زلزله به روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (نمونه موردی: منطقه 2 شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش های غرب و جنوب غرب ایران به علت قرار گیری روی کمربند لرزه خیز آلپ- هیمالیا همواره تحت تأثیر زلزله های مخربی قرار داشته اند. هدف اصلی این پژوهش تعیین مکان های ایمن شهری پس از زلزله جهت کمک به شهروندان و مدیریت بحران با بهره گیری از شاخص های موثر است. به منظور تعیین معیارهای تحقیق، ابتدا بر اساس مطالعات کتابخانه ای تعداد 48 شاخص استخراج و با توجه به بیشترین تعداد تکرار آنها در مقالات مطالعه شده و همچنین مصاحبه با متخصصین و به کارگیری روش دلفی، ۸ معیار شامل فاصله از گسل ، بافت های فرسوده، مراکز خدماتی، فضا های باز شهری، رودخانه، جاده و خیابان های اصلی، میزان شیب و جنس زمین و همچنین ۲۷ زیرمعیار انتخاب شد. برای وزن دهی به معیارها و زیرمعیارها و تعیین نرخ ناسازگاری آنها بر اساس فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، نرم افزار Expert Choice و جهت پیاده سازی، فازی سازی و تلفیق لایه های اطلاعاتی، نرم افزار ArcGIS به کار گرفته شد. نتایج تحلیل سلسله مراتبی نشان داد که فاصله از گسل بیشترین (203/0) و فاصله از فضای باز شهری (078/0) کمترین وزن معیار موثر را دارند. در ادامه لایه نهایی پهنه بندی محدوده های ایمن بر اساس 5 متغیر زبانی شامل ناایمن، نسبتاَ ناایمن، متوسط، نسبتاَ ایمن و ایمن در نرم افزار ArcGIS تهیه گردید. انطباق لایه های فازی شده معیارهای مختلف با نقشه پهنه بندی نشان داد که بخش اعظم منطقه ۲ شهر خرم آباد در محدوده متوسط تا نسبتاَ ایمن قرار داشته و بیشترین میزان آسیب پذیری مربوط به جنوب غربی آن است.
سنجش و ارزیابی ابعاد کالبدی تاب آوری شهری در برابر زلزله (مطالعه موردی: منطقه 7 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع ایمنی شهرها در برابر مخاطرات طبیعی یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی شهری است، لذا پژوهش در خصوص تاب آوری شهری و شناخت میزان تاب آوری آنها در مقابل مخاطرات طبیعی بسیار ضروری است. مطالعه حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی - تحلیلی است.. برای تجزیه تحلیل داده ها از مدل های FANP و تاپسیس و نرم افزارهای SPSS ,Excel, DECISION SUPER ,وGIS ARC استفاده شد. بدین منظور پس از مرور بر متون نظری و تجربی مرتبط شاخص های تبیین کننده تاب آوری کالبدی شناسایی و انتخاب شدند. ابتدا تحلیل عاملی با شاخص های منتخب انجام شد تا ابعاد نشانگر موضوع مورد بررسی، شناسایی و استخراج شوند. در مرحله بعد از روش تحلیل شبکه ای استفاده شد تا ضریب اهمیت نسبی شاخص های تبیین کننده تاب آوری کالبدی محاسبه شود. درنهایت از مدل تاپسیس جهت تحلیل داده ها و محاسبه میزان تابآوری منطقه 7 شهر تهران استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که می توان 14 شاخص را در 5 عامل خلاصه کرد در این میان عامل اول و دوم بیشترین تاثیر را در تاب آوری کالبدی منطقه 7 شهر تهران داشتند. با جای گذاری و بارهای عاملی بدست آمده از تحلیل عاملی در فرآیند شبکه ضریب اهمیت شاخص ها بدست آمد به طوری که شاخص های دسترسی به معابر دارای عرض مناسب و دسترسی به فضای سبز با ضریب110/0 بیشترین تاثیر را بر تاب آوری کالبدی منطقه 7 شهر تهران داشتند.
انواع روش های آموزش به نوجوانان در زمینه فرهنگ امداد و تعیین میزان اثربخشی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۴۷
67 - 81
حوزه های تخصصی:
عدم آگاهی عمومی مردم نسبت به چگونگی برخورد با سوانح طبیعی سبب می شود بر میزان خسارات و تلفات سوانح افزوده شود. گستردگی جامعه نوجوانان، آسیب پذیری این قشر، تأثیرگذاری آن بر اطرافیان و آموزش پذیری وسیع نوجوانان سبب شده است که در اجرای طرح های آموزشی، نوجوانان اولویتی ویژه داشته باشند. در تحقیق حاضر، با استفاده از نمونه گیری خوشه ای، 240 دانش آموز دوره راهنمایی، در دو مدرسه دخترانه و پسرانه، به طور تصادفی انتخاب شدند و در چهار گروه مجزا، به چهار روش تحت آموزش قرار گرفتند. 1. آموزش از طریق کتابچه آموزشی، 2. برگزاری یک کارگاه همراه با ارائه کتابچه آموزشی به آنان، 3. برگزاری مانور آموزشی 4. برگزاری مانور آموزشی همراه با توزیع کتابچه آموزشی. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. هر 4 روش آموزشی، به طور معنا داری سبب افزایش میزان آگاهی دانش آموزان شدند. در این میان بیشترین افزایش میزان آگاهی ناشی از روش دوم و پس از آن روش چهارم بود. در مجموع، آموزش بر روی پسران تأثیر بیشتری داشت اما تفاوت معنا داری بین آن ها مشاهده نشد. در نهایت، برگزاری کارگاه آموزشی به همراه ارائه کتابچه آموزشی، به عنوان روش بهینه برای آموزش و بهبود فرهنگ نوجوانان در عرصه سوانح طبیعی و فرهنگ امداد توصیه می شود.
شناسایی شاخص های مدرسه کارآمد پس از زلزله: یک پژوهش کیفی از زلزله سرپل ذهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۴
166-181
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به زلزله خیز بودن ایران و همچنین با توجه به اهمیت و ضرورت نقش مدارس در زندگی دانش آموزان بخصوص در شرایط بحران، پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های مدرسه کارآمد پس از زلزله سرپل ذهاب در سال1396 صورت گرفت. روش: این پژوهش با روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناختی صورت گرفت. به همین منظور، 15نفر از متخصصان آموزش و پرورش (شامل مدیران، معلمان و مشاوران و...) به روش نمونه گیری هدفمند از نوع بارز، انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه عمیق جمع آوری گردید و برای تحلیل داده ها از کدگذاری به روش کولایزی استفاده شد. یافته ها: پس از مستندسازی مصاحبه ها تعداد290 کد خالص، 12 زیر شاخص و درنهایت چهار شاخص اصلی شامل «دانش آموزان»، « معلم و کادر مدرسه»، «ساختار و امکانات مدرسه» و «محیط و خانواده» استخراج شدند. شاخص مربوط به دانش آموزان شامل زیرشاخص های انطباقی-کارکردی، روانی، تحصیلی؛ شاخص مربوط به معلم و کادر مدرسه شامل زیرشاخص های آموزشی، شخصی وامدادی؛ شاخص ساختار و امکانات مدرسه شامل زیرشاخص های؛ تجهیزات، برنامه ریزی، وظایف هماهنگی؛ و درنهایت شاخص محیط و خانواده شامل زیرشاخص های؛ مالی، روانی و فیزیکی _ ساختاری است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش می تواند محتوایی کامل از اقدامات پیشگیرانه را در رابطه با بحران زلزله به آموزش و پرورش ارائه دهد تا آن سازمان بتواند پروتکل هایی را برای مواقع بحران تهیه و به مدارس کشور ارائه دهد. مدارس با رعایت توصیه های حاصل از نتایج این پژوهش می توانند با حفظ کارآمدی خود به گذر موفقیت آمیز از بحران زلزله کمک کنند و تبعات آن را کاهش دهند.
استراتژی های خانواده ایرانی در مواجهه با دیالکتیک فردیت و خانواده نشانه شناسی خانواده در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
143 - 172
حوزه های تخصصی:
خانواده ایرانی در عصر حاضر، به موازات تحولات بنیادین سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سطح کلان، دگرگونی های عمده ساختاری را تجربه می کند. امروزه، به دلیل تغییراتی که دائماً و به طور مستمر به وقوع می پیوندند و نوعی بی ثباتی را بر خانواده تحمیل می کنند، نمی توان شکل واحدی را برای خانواده ایرانی متصور شد و همزمان می توان ویژگی های فرهنگ سنتی، مدرن و پسامدرن را می توان در نهاد خانواده مشاهده کرد. چنین مسئله ای سبب بروز تعارض های گوناگون در خانواده می شود و در نتیجه خانواده را به اتخاذ استراتژی های گوناگون برای حل این تضادها و تعارض ها وادار می کند.در این پژوهش، با مرور تجربی مفاهیم خانواده، بازاندیشی و فردیت تلاش شد با رویکرد نشانه شناسانه به مطالعه استراتژی های خانواده ایرانی در سینمای ایران بپردازیم. مطالعه سینما برای درک و دریافت کنش های بازاندیشانه و استراتژی های کنشگران مؤثر است؛ چرا که سینما را می توان یک نظام بازنمایی دانست که سعی در بازتولید واقعیت اجتماعی دارد. در این پژوهش سه فیلم «چهارشنبه سوری»، « زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» و « سعادت آباد» مورد مطالعه قرار گرفتند. در جمع بندی سه فیلم یاد شده ابتدا به توصیف خانواده ایرانی در آنها پرداخته و در نهایت استراتژی هر یک برای حل و عبور از تعارض های خانوادگی بیان گردید. در خصوص استراتژی خانواده ها می توان از استراتژی های «تعلیق»، «برقراری موازنه میان موقعیت های ناسازگار» و «اهمیت دادن به فرم ها و صورت های اجتماعی» نام برد. با توجه به تحلیل فیلم ها می توان گفت خانواده مدرن بدون توجه به فردیت سوژه ها نمی تواند فهم شود؛ زیرا با سوژه های به شدت فردیت یافته مواجه هستیم که دائماً فردیت در بروز تعارض ها و مناقشات خانوادگی نقش دارد و همچنین به مثابه یک استراتژی برای سوژه ها فهم می شود. در پایان می توان نتیجه گرفت امروزه باید تعاریفی از خانواده را مدنظر قرار داد که با فردیت سوژه ها در فضای خانوادگی که یک گروه محسوب می شود، سازگار باشد.
شناسایی مناطق مستعد جهت اسکان موقت بعد از وقوع زلزله (مطالعه موردی: شهر سنندج)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۸
254 - 263
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مخاطرات محیطی که با خسارات زیادی همراه است، زلزله است. با توجه به اینکه بعد از وقوع زلزله، احتمال وقوع پس لرزه زیاد است، بنابراین شناسایی مناطق مناسب جهت اسکان موقت جمعیت بسیار حائز اهمیت است، به همین دلیل در این تحقیق به شناسایی مناطق مستعد جهت اسکان موقت در شهر سنندج پرداخته شده است. این تحقیق بر مبنای روش های توصیفی-تحلیلی می باشد و به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر از ۶ پارامتر (نزدیکی به جاده، نزدیکی به فضای باز، نزدیکی به خطوط ارتباطی، فاصله از خطوط گسل، شیب و ارتفاع) و همچنین مدل تلفیقی منطق فاری و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است. نتایج بدست آمده بیانگر این است که طبقات دارای تناسب خیلی زیاد و زیاد، حدود ۴۱ درصد از محدوده شهری سنندج را شامل می شود، این مناطق به دلیل دسترسی به فضاهای باز، مراکز درمانی و راه ارتباطی و همچنین ارتفاع و شیب کم تر، تناسب لازم جهت اسکان موقت را دارند. همچنین بر اساس نتایج بدست آمده، طبقات با تناسب خیلی کم و کم حدود ۳۱ درصد از محدوده را دربرگرفته است که این مناطق به دلیل داشتن ارتفاع و شیب زیاد، دور بودن از فضاهای باز، مراکز درمانی و راه ارتباطی، تناسب لازم جهت اسکان موقت را ندارند.
سنجش وارزیابی تاب آوری کالبدی روستاهای در معرض خطر وقوع زلزله(نمونه موردی: روستاهای دهستان انجیرلو شهرستان بیله سوار)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۸
308 - 326
حوزه های تخصصی:
پهنه ایران به دلیل قرار گیری روی کمربند زلزله همواره در معرض خطر وقوع زلزله بوده است. شکل گیری گسل های بزرگ و وجود میدان های تنش فعال ایران را مستعد وقوع زلزله ها کرده است. هدف از پژوهش حاضر سنجش و ارزیابی تاب آوری کالبدی روستاهای در معرض خطر وقوع زلزله(نمونه موردی: روستاهای دهستان انجیرلو) است. در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی و اطلاعات پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل روستاییان روستاهای اَنجیرلو، اکبرداود قشلاقی و قیزقالاسی (1642N=) ، با توجه به مشخص بودن جامعه آماری مورد مطالعه از فرمول کوکران برای استخراج حجم نمونه آماری (311 n=) که مقدار درصد خطا 5% درصد است. برای دقت بیشتر حجم نمونه 320 انتخاب و برای تعیین پایایی کمی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آلفای ذکر شده در پرسش نامه 78/0 تا 83/0 محاسبه شد. برای به دست آوردن سنجش دیدگاه ساکنان در خصوص مؤلفه های ذکر شده از آزمون های آماری T تک نمونه ای استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد تاب آوری کالبدی روستاهای که مولفه میزان دسترسی ها با میانگین 92/2 دارای بیشترین امتیاز و مولفه کیفیت معابر و گذرگاه ها با 16/2 دارای کمترین امتیاز از طرف پاسخ گویان بود
کیفیت زندگی و آسیب پذیری : تحلیل آسیب پذیری سکونتگاه های شهری برای افزایش کیفیت زندگی در برابر زلزله(مطالعه موردی : محلات اسلام آباد و کارمندان شهر زنجان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۹
228 - 251
حوزه های تخصصی:
در قرن 21 پیشرفت های علمی- تکنولوژیکی جوامع، نه تنها موجب کاهش خطرات موجود نشده بلکه باعث گسترش و تولید خطرات محلی و در سطح جهانی است که هرگز در دوران قبل شناخته شده نیستند. در نتیجه، رفاه اجتماعی و کیفیت زندگی در یک جامعه پرمخاطره در معرض خطر است. هدف اصلی این پژوهش ارتباط متقابل کیفیت زندگی و آسیب پذیری در محلات کم و خیلی مسئله دار شهر زنجان است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلیْ و پیمایشی است. برای بدست آوردن آزمون های توصیفی نظیر میانگین شاخص ها از نرم افزار SPss و تهیه نقشه های موضوعی از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که میانگین شاخص های کیفیت زندگی در محله کارمندان نسبت به محله اسلام آباد در وضعیت مطلوبی بوده است. همچنین شاخص های آسیب پذیری کالبدی در هر دو محله براساس سناریوهای مرکالی زلزله 5 و 8 ریشتری متفاوت بوده است. شدت تخریب براساس سناریو مرکالی 5 ریشتری در محلات مورد مطالعه کمتر بوده در حالی که این میزان براساس سناریو مرکالی 8 افزایش چشمگیری خواهد داشت. بنابراین افزایش شدت تخریب ها حاکی از این است که محلات مورد مطالعه، آسیب پذیر بوده و کیفیت زندگی ساکنان آنها تحت تاثیر آسیب ها قرار خواهند گرفت.
سنجش تاب آوری اجتماعی و اقتصادی روستاهای در معرض خطر وقوع زلزله (مطالعه موردی: روستاهای دهستان انجیرلو شهرستان بیله سوار)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۹
416 - 421
حوزه های تخصصی:
سوانح طبیعی مثل زلزله به عنوان پدیده های اجتناب ناپذیری به حساب می آیند که مدیریت آن بسیار با اهمیت است یکی از این راهکارها برای مدیریت تاب آوری می باشد. بنابراین هدف این تحقیق، سنجش تاب آوری اجتماعی و اقتصادی دهستان انجیرلو در برابر زلزله است. در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی و اطلاعات پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل روستاییان روستاهای اَنجیرلو، اکبرداود قشلاقی و قیزقالاسی)1642(N= با توجه به مشخص بودن جامعه آماری مورد مطالعه از فرمول کوکران برای استخراج حجم نمونه آماری) 311= (nکه مقدار درصد خطا 5% درصد است. برای دقت بیشتر حجم نمونه 312 انتخاب و برای تعیین پایایی کمی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آلفای ذکر شده در پرسشنامه 74/0 تا 81/0 محاسبه شد. برای به دست آوردن سنجش دیدگاه ساکنان در خصوص مؤلفه های ذکر شده از آزمون های آماری Tتک نمونه ای استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در تاب آوری اجتماعی روستاهای مورد مطالعه مولفه میزان حس تعلق با 13/1- درصد بیشترین میانگین و سلامت و رفاه با 09/1- درصد کمترین میانگین و نیز برای تاب آوری اقتصادی مولفه بهره مندی از تسهیلات بانکی با 14/1- بیشترین و میانگین و مولفه های خسارت و مولفه درآمد با 12/1- درصد از طرف روستاییان پاسخ داده شده است.
مطالعه تجربه زیسته زنان سرپل ذهاب در زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۸
217 - 251
حوزه های تخصصی:
زلزله به لحاظ گستره تأثیراتی که بر زندگی افراد دارد، متغیرمهمی در تحول حیات اجتماعی جوامع محسوب می شود. پیامدهای اجتماعی فاجعه بر اساس سن، جنسیت، طبقه اقتصادی و اجتماعی متفاوت است. کودکان، زنان و افراد کم درآمد، بیشترین آسیب در زمان فاجعه را تجربه می کنند. مطالعه حاضر پژوهش کیفی است که باهدف درک تجربه زیسته زنان سرپل ذهاب از زلزله انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از رویکرد پدیدارشناختی، مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته با 30 نفر از زنان زلزله زده انجام و 90 متن مصاحبه و 10 متن نوشتاری تجربه خود زیسته و تفسیر آن ها به 120 واحد معنایی ثبت شده است. یافته های این پژوهش که 18 درون مایه فرعی و در نهایت 5 درونمایه اصلی است، نشان می دهد که در سرپل ذهاب زنان شرایط بسیار سختی را سپری می کنند. بی هویتی و عدم انطباق آنان با وضعیت پس از زلزله، سوءاستفاده های جنسی، اقدام به خودکشی ، پایین آمدن سن اقدام به خودکشی، فوبیای زلزله و پسازلزله، تغییر ناگهانی سبک زندگی، فقدان آرامش، فقدان امکانات و توان مالی، وضعیت دشوار و نابسامانی کمی و کیفی مدارس، افزایش نزاع در خانواده، افزایش طلاق، افزایش خشونت سبب بروز نابسمانی اجتماعی، روانی و فرهنگی در این شهر شده است.
ارزیابی آسیب پذیری بافت های مسکونی در برابر زلزله و راهکارهای کاهش آسیب پذیری مطالعه موردی: منطقه شش شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
93 - 112
حوزه های تخصصی:
موقعیت جغرافیایی و سابقه لرزه خیزی بسیاری از شهرهای ایران، از جمله تهران، توجه به موضوع آسیب پذیری از زلزله را در رشته ها و تخصص های گوناگون ملزم نموده است. برنامه ریزی شهری به دلیل ماهیت خود، این مسئله را در بافت های شهری مورد بررسی قرار می دهد. در همین راستا، پژوهش حاضر با بررسی و مطالعه متون و اسناد مرتبط با زلزله و نقش برنامه ریزی شهری در کاهش اثرات آن و همچنین برنامه ریزی بافت مسکونی و ابعاد و ویژگی های آن، به یک مدل عملیاتی برای سنجش میزان آسیب پذیری بافت های مسکونی منطقه شش تهران از زلزله دست یافته است. بر مبنای این مدل، معیارهای لازم به منظور بررسی میزان آسیب پذیری تعیین گردید. براساس معیارهای یادشده، منطقه شش تهران به تفکیک محله های مسکونی مورد بررسی قرار گرفت. سنجش میزان آسیب پذیری محلات مسکونی مورد بررسی، بر مبنای مقدار استخراج شده برای معیارهای ارزیابی و با استفاده از روش AHP صورت گرفت. در نهایت، اهداف، راهبردها و سیاست های لازم برای کاهش میزان آسیب پذیری با توجه به ضریب اهمیت های به دست آمده با استفاده از همین روش، به تفکیک محلات 17 گانه مورد بررسی تدوین گردید. براساس نتایج به دست آمده از بررسی ها و محاسبات انجام شده در پژوهش حاضر، اتخاذ راهکارهایی در پنج دسته شکل کلی بافت مسکونی (قطعه بندی، توزیع کاربری ها، همجواری ها و...)، فضاهای سبز و باز عمومی، شبکه دسترسی، تراکم جمعیت و کنترل و نظارت بر ساخت وساز می تواند در ارتقای ایمنی محله های منطقه شش در برابر زلزله مؤثر واقع شود.
تحلیل ساختار تاب آوری نهادی برای گذار از مدیریت بحران به مدیریت شهری تاب آور در برابر زلزله مطالعه موردی: شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
69 - 84
حوزه های تخصصی:
با جدی تر شدن موضوع تاب آوری شهری از سال 2005 میلادی (اجلاس هیوگو)، پژوهش در زمینه توانمندسازی مدیریت شهرها برای عملکرد مطلوب تر در زمان بروز حادثه، به طور ویژه مورد توجه قرار گرفت. این مسئله در شهرهایی که در آنها خطر زمین لرزه وجود دارد (مانند شهر قزوین) اهمیت دو چندانی پیدا کرده است. از آنجا که ساختار ستاد مدیریت بحران در شهر قزوین مشابه شهرهایی است که در سال های اخیر عملکرد ناموفقی در برخورد با زلزله داشته اند (مانند ورزقان، قصر شیرین و غیره)، مسئله اصلی (با توجه به خطر بالقوه زلزله در شهر قزوین) این است که ساختار این ستاد باید به چه صورت باشد تا بتواند عملکرد مطلوب تری نسبت به زمین لرزه داشته باشد. مقاله حاضر از نظر نوع روش توصیفی_تحلیلی است که ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین را مورد ارزیابی قرار می دهد. لازم به توضیح است که شهر قزوین به دلیل نزدیکی به گسل های فشاری، همواره در معرض خطر زمین لرزه با شدت بسیار بالا قرار دارد. در بخش مبانی نظری با مطالعه اسناد مختلف، متغیرها و شاخص های مطرح در تاب آوری نهادی شناسایی گردیدند. سپس به تشریح ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین و الگوهای پیشنهادی در اسناد سازمان ملل متحد و سایر کشورهای موفق در برخورد با حوادث (همچون ژاپن و ایالات متحده امریکا) پرداخته شد. در بخش تحلیل یافته ها، ابتدا با ارزیابی متغیرها و شاخص ها به روش CVR (نسبت روایی محتوایی) موارد ضروری با توجه به شرایط شهر قزوین شناسایی گردیدند. در این بخش از 30 کارشناس شهرسازی نظرسنجی به عمل آمد که در مجموع نُه متغیر و نُه شاخص با توجه به شرایط قزوین برای دستیابی به تاب آوری نهادی برگزیده شدند. سپس پرسشنامه ای در قالب طیف لیکرت تنظیم گردید که سئوالات این پرسشنامه براساس وظایفی است که قانون برای کارگروه های مختلف این ستاد مشخص کرده است. سئوالات به تفکیک کارگروه های مختلف دسته بندی شده و در هر سئوال متغیر و شاخص مورد هدف تعیین گردیده است. پس از نظرسنجی از 110 کارشناس حوزه شهرسازی، داده ها با کمک نرم افزار spss تحلیل شدند. با استفاده از آزمون T.Student وضعیت موجود متغیرها در شاخص های مختلف برای این ستاد در شهر قزوین مورد سنجش قرار گرفت. برآیند نتایج نشان دهنده عدم توجه به متغیرهای نُه گانه اثرگذار بود. همچنین مقایسه ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین با الگوهای مطرح در دنیا، نشان دهنده آن بود که بر خلاف الگوهای موفق که از چهار بخش اصلی تشکیل شده بودند، ساختار این ستاد در شهر قزوین تنها از دو بخش نیروهای عملیاتی و اداری تشکیل شده است، که البته این دو بخش نیز نیازمند اصلاح سازمانی می باشند. در نتیجه ستاد مورد نظر برای تحقق تاب آوری نهادی لازم است حول سه محور اقدام نماید. نخست، اصلاح ساختار ستاد برای رفع نواقص موجود، دوم، تغییر نگرش در نحوه مدیریت امور از حکومت به حکمروایی و سوم، مجهز شدن به فناوری های نوین سخت افزاری و نرم افزاری در راستای آمادگی و پیشگیری. اقدامات لازم حول سه محور فوق باید به صورت همزمان پیگیری شود تا اثربخشی لازم را نشان دهد.
هسته امن محله، روش استراتژیک برای خروج از رکود نوسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
74 - 81
حوزه های تخصصی:
وقوع هر زلزله کوچک و بزرگ در کشور، به صورت مقطعی توجه مسئولان کشور را به بزرگی آسیب پذیری تهران جلب می کند. بیش از سه میلیون نفر از جمعیت تهران در خانه های ناپایدار زندگی می کنند. از طرفی تهران در میان سه گسل فعال قرار دارد که با شرایط موجود در صورت وقوع زلزله با درجه مرکالی بالا، سرپناه و حیات بسیاری از شهروندان تهرانی با تهدید جدی مواجه خواهد شد. بحرانی که به جهت تراکم بالای جمعیت و ضعف مدیریت بحران، می تواند به یک فاجعه جهانی تبدیل شود. ازسوی دیگر با تعریف شورای عالی معماری و شهرسازی از بافت های فرسوده ذیل سه شاخص ریزدانگی، ناپایداری و نفوذناپذیری، در حدود ۸۰ درصد مناطق ناپایدار از قلم افتاده و تهدید جانی ذیل مطلوبیت های کیفی قرار گرفته و موجب انحراف برنامه های نجات بخشی شده است. این در حالی است که بنا به تقدم ذاتی مسئله «حیات»، نباید اقدام نجات بخشی در عرض سایر اقدامات قرار گیرد. بنابراین شهرداری و دولت مرکزی باید به دنبال راه حل واقع نگر برای نجات بخشی ساکنان بافت های فرسوده تهران باشند. پژوهش پیش رو ضمن طرح ایده «هسته امن محله» به عنوان برنامه ای جهت فعالسازی برنامه نوسازی بافت فرسوده، بر رفع موانع اولیه نوسازی (لزوم تأمین پارکینگ) و لزوم مدیریت عوامل مشوق (اعطای تراکم، افزایش سطح اشغال و پذیرش کوچک سازی) به عنوان محرک های اصلی این برنامه تأکید می کند و معتقد است هرگونه مداخله به قصد نوسازی در بافت فرسوده، باید ضمن توجه به لزوم صرفه اقتصادی برای مالکان، با ترسیم راهکارهایی برای مدیریت شهری زمینه ارتقای کیفیت زندگی اجتماعی، توسعه مشارکت و رونق اقتصادی شهر را نیز فراهم آورد.
پیامدهای اجتماعی بلایای طبیعی تبریز (1210-907 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و شکوفایی شهر تبریز به علت مرکزیت سیاسی و استقرار در مسیر تجاری چندان نپایید و وقوع حوادث و بلایای طبیعی به ویژه زمین لرزه، در کنار تهاجمات همسایه غربی زمینه افول شهر را فراهم آورد. در دوره ای سیصدساله هشت زلزله بزرگ و شیوع بیماری های مسری بر عرصه های مختلف حیات شهری اثر نهاد. حوادث مختلف به ویژه زمین لرزه علاوه بر تخریب چندین باره شهر و مرگ ومیر گسترده با پیامدهای اجتماعی کوتاه و بلندمدت همراه شد. در جستار حاضر تلاش می شود با روش توصیفی تحلیلی و تکیه بر مطالعات کتابخانه ای پیامدهای اجتماعی بلایای طبیعی به ویژه زمین لرزه را به عنوان متغیری مستقل بر حیات اجتماعی ساکنان تبیین و پاسخی به سؤال اصلی داده شود. بروز بلایای طبیعی به ویژه زمین لرزه در دوره زمانی برآمدن صفویه تا قاجار در تبریز با چه پیامدهای اجتماعی همراه بوده است؟ به نظر می رسد تخریب بافت کالبدی، کاهش جمعیت، مشکلات روانی، انحرافات اجتماعی، خرافات، مشکلات اقتصادی، مهاجرت و عدم میل به بهبود وضعیت سکونتگاه ها از پیامدهای کوتاه و بلندمدت حوادث طبیعی بوده است.
تحلیل مقایسه ای اثرات الگوهای اسکان مجدد پس از وقوع مخاطرات طبیعی بر کیفیت زندگی روستاییان (موردمطالعه: زلزله سال 1376 شهرستان زیرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
119 - 144
حوزه های تخصصی:
مخاطرات طبیعی به خصوص زلزله در اغلب موارد، تلفات سنگین جانی و مالی بر سکونتگاه های انسانی وارد می سازد. اسکان مجدد در قالب سه رویکرد بازسازی (درجاسازی)، جابه جایی و تجمیع، یکی از رویکردهای اصلی برای بازسازی سکونتگاه های روستایی پس از وقوع زلزله است. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تأثیرات الگوهای سه گانه اسکان مجدد روستاهای آسیب دیده از زلزله 1376 شهرستان زیرکوه بر میزان کیفیت زندگی ساکنان جوامع روستایی است. جامعه آماری این پژوهش، خانوارهای محلی ساکن در 6 نقطه روستایی محدوده مطالعاتی است که با راهبردهای سه گانه اسکان مجدد (جابجایی، تجمیع یا ادغام و درجاسازی یا بازسازی) همراه بوده اند؛ که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 144 سرپرست خانوار به عنوان حجم نمونه و به روش تصادفی ساده تعیین شدند. پایایی پرسش نامه تهیه شده با استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ و مقدار آلفای 885/0 مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش حاضر در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های T تک نمونه ای و تحلیل واریانس انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد سیاست های اسکان مجدد روستاها توانسته بهبود نسبی در کیفیت زندگی ساکنان روستایی با میانگین 2.57 ایجاد کند که در بعد اجتماعی- فرهنگی با میانگین 2.717 بالاترین و در بعد اقتصادی با میانگین 2.15 کمترین سطح رضایت مندی از شرایط موجود وجود دارد. با توجه به نتایج آزمون آنالیز واریانس نیز، سطح کیفیت زندگی روستاییان در سه الگوی اسکان مجدد تفاوت معناداری نداشته ولی سطح معناداری در 7 شاخص کیفیت اشتغال، کیفیت درآمد، کیفیت آموزش، کیفیت مشارکت، کیفیت انسجام اجتماعی، کیفیت زیرساخت و کیفیت محیط پایین تر از 0.05 است؛ بنابراین سطح رضایت مندی پاسخگویان از کیفیت زندگی در هر سه الگوی اسکان مجدد تا حدودی یکسان است.