مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
زلزله
حوزه های تخصصی:
اقامت موقّت تمام یا بخشی از شهروندان درخارج از محیط سکونت دائمی شان به دلیل بروز بحران، یکی از موارد مهم در برنامه ریزی و مدیریت بحران است که تحت عنوان اسکان موقت از آن یاد می شود. انتخاب محل مناسب جهت اسکان با توجه به دسترسی ها، مدیریت زمان و هزینه برای خدمات رسانی مطلوب و بهینه، از ضروریات مدیریت بحران در این مقطع است. در این پژوهش، شهر جیرفت و عنبرآباد با توجه به استعداد لرزه خیزی بالا، به عنوان الگویی به منظور مکان یابی محل های استقرار موقّت جمعیت های آسیب دیده ناشی از زلزله احتمالی، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته است. براین اساس، در چارچوب روش تحقیق توصیفی - تحلیلی، از۲۵ فاکتور مؤثّر در امر مکان یابی، که برگرفته از شرایط طبیعی، زیرساختی، اقتصادی و اجتماعی شهر بوده، استفاده شده و در رابطه با تلفیق داده ها، از سیستم های اطلاعات مکانی و منطق فازی و برای انجام عملیات تلفیق فازی و عملیات مکان یابی اسکان موقت، با توجه به قابلیت های نرم افزار Arc GIS در مسائل آنالیز تصمیم گیری چند معیاره، استفاده شد. سپس با استفاده از روش ترکیب خطی وزن دار، نقشه های فازی به دست آمده، تلفیق و مکانهای مناسب شناسایی گردیدند. نتایج این تحقیق نشان می دهد در محدوده شهر جیرفت و عنبرآباد، ۲۹ قطعه واجد شرایط هستند که پس از تطبیق با کاربری ها و مساحت مورد نیاز، تعداد ۱۲ قطعه (۷ مکان در شهر جیرفت و ۵ مکان در شهر عنبر آباد) به عنوان مکان مناسب جهت استقرار جمعیت در زمان بحران پیشنهاد گردید.
ارزیابی تأثیر ریزش آوار بر کارایی شبکه معابر در زلزله های احتمالی (مطالعه موردی: منطقه ثامن مشهد)
حوزه های تخصصی:
شهر مشهد، به واسطه قرار گرفتن چندین گسل فعال در اطراف و درون آن، از ریسک بالایی در برابر خطر زلزله برخوردار است. در این میان، آسیب به زیرساخت های آن به ویژه، شبکه معابر و بزرگراه ها، تأثیر نامطلوبی بر دسترسی به مناطق حادثه دیده می گذارد. این مقاله، میزان آسیب پذیری شبکه های ارتباطی منطقه ثامن مشهد و احتمال انسداد معابر این منطقه در اثر فروریزش ساختمان ها پس از زلزله را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد. این مطالعه به روش مدل سازی با بیان ریاضیاتی انجام پذیرفت و مناطق بحرانی و دارای ریسک پذیری ناشی از محاسبه درجه محصوریت معابر منطقه، با استفاده از امکانات و توانایی های نرم افزار ArcGIS مشخص گردیدند. مدل سازی ریاضیاتی و درجه سازگاری معابر منطقه نشان داد که ۵۸/۲ درصد از معابر در صورت تخریب ساختمان های بدنه آنها، دارای سازگاری کاملاً نامناسب می گردند و با توجه به عدم رعایت تناسب ارتفاع ساختمان به عرض معبر، ۴۶/۳ درصد از آنها در موقعیت خطرناکی قرار خواهند گرفت؛ در نهایت، نتایج به دست آمده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نشان می دهد که با محاسبه شاخص درجه محصوریت و معیار قرار دادن آن به طور صرف، اکثر مسیرهای موجود در زمان بروز حادثه بسته خواهند شد و کار دسترسی و امدادرسانی را با مشکل مواجه خواهند ساخت؛ بنابراین، معابر این منطقه تا زمان پایان اصلاح و بازسازی، در صورت بروز فاجعه هایی چون زلزله و دیگر حوادثی که نیاز به امدادرسانی فوری داشته باشند، نمی تواند نقش چندان مؤثری در کاهش آسیب پذیری و امدادرسانی فوری ایفا نماید.
امکان سنجی آسیب پذیری شهر سنندج در برابر زلزله با استفاده از مدل متوسط وزنی مرتب شده (OWA)
حوزه های تخصصی:
ایران در مرکز کمربند زلزله خیز دنیا واقع شده است. وقوع زلزله های مخرّب چند دهه اخیر نشان داده که هیچ نقطه ای از این کشور از خطر زلزله در امان نیست. این مخاطره برای توسعه جوامع شهری تهدید محسوب می شود. با شناخت متغیّرها و پهنه بندی مناطق می توان میزان آسیب های زلزله را کاهش داد. این پژوهش با هدف پهنه بندی میزان آسیب پذیری ناشی از این مخاطره در شهر سنندج بر اساس متغیّرهای تأثیرگذار، تدوین شده است. در این راستا، لایه های متغیّرهای طبیعی، کالبدی و انسانی- اجتماعی تهیه و به صورت رستری آماده شدند. مدل خطی وزنی مرتب شده با دو روش ریسک گریز و ریسک پذیر به کار گرفته شدند تا میزان آسیب پذیری شهر با دقت و جزئیات بیشتری آشکار و طبقه بندی شود. نتایج نشان داد که قسمت های شمال و شمال غربی از آسیب پذیری بالایی با منشأ کالبدی و انسانی برخوردارند درحالی که قسمت های جنوبی که در درجه بعدی از آسیب پذیری قرار دارد، منشأ طبیعی دارند. بر این مبنا چنین استنباط شده که می توان با محدود کردن توسعه به سمت جنوب و تغییر کالبدی و ویژگی های اجتماعی در قسمت های شمال و شمال غربی شهر؛ میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله را کاهش داد.
مدل سازی آسیب پذیری ساختمانی شهرها در برابر زلزله با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی نمونه موردی : بافت تاریخی شهر کاشان
حوزه های تخصصی:
با توجّه به رشد جمعیّت و افزایش شهرنشینی، وقوع حوادث طبیعی مثل زلزله می تواند خسارات و تلفات سنگینی را ایجاد نموده و توسعة شهر ها و کشورها را دچار وقفه نماید. ضرورت کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر این پدیده، به عنوان یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی کالبدی، برنامه ریزی شهری و طراحی شهری محسوب می گردد. در این راستا اوّلین گام شناسایی میزان آسیب پذیری اجزا و عناصر شهری و تحلیل ارزیابی آن با استفاده از مدل های موجود در این زمینه می باشد که بتوان مناطق و بافت های آسیب پذیر شهری را با استفاده از مدل ها مورد شناسایی قرار داده و با ریز پهنه بندی این مناطق به ارائة راهکارهای علمی و عملی در ارتباط با کاهش اثرات زلزله پرداخت.با توجّه به اهمیّت موضوع پهنه بندی خطر لرزه خیزی و ارزیابی آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله در مباحث مربوط به جغرافیا و برنامه ریزی شهری، در این تحقیق سعی شده تا با بکارگیری روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) برآورد مناسبی از آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله با استفاده از داده های مکانی و توصیفی اجزا و عناصر اصلی و رفتاری ساختمانی و تعیین تأثیر هرکدام از معیارهای به کار رفته در میزان آسیب پذیری ارائه شود. هم چنین با استفاده از امکانات تحلیلی و نمایشی سیستم اطّلاعات جغرافیایی ( GIS ) به مدل سازی و ریزپهنه بندی آسیب وارده به ساختمان ها در هنگام وقوع زلزله در شهر کاشان پرداخته شده است.نتایج حاصله از این مقاله نشان می دهد که بافت تاریخی شهر کاشان به دلیل فرسودگی و استفاده از مصالح کم دوام در ساخت و ساز و نیز عمر بالای ساختمانها از آسیب پذیری بسیار بالایی برخوردار می باشد.
ارزیابی ریسک های بالقوه ناشی از زلزله در بافت های فرسوده مطالعه موردی: محله سنگلج شرقی واقع در منطقه 12 تهران
حوزه های تخصصی:
محاصره تهران در میان گسل های شمالی و جنوبی، این احتمال وجود دارد که در صورت فعالیت گسل شمالی زلزله ای به قدرت 7 ریشتر و در صورت فعالیت گسل جنوبی زلزله ای با توانائی 6 ریشتر تهران را تکان خواهد داد. همچنین در تحقیقات آژانس بین المللی ژاپن (جایکا) به این نکته اشاره شده است که در صورت فعال شدن گسل ری، بزرگترین آسیب ناشی از زلزله در تهران روی خواهد داد. از این رو قرار داشتن اکثر بافت های فرسوده شهر تهران در پهنه های با خطر بالا ی زلزله وفقدان خدمات عمومی مورد نیاز که از مشکلا ت و معضلا ت عمده بافت های فرسوده شهری می باشد، توجه به این مسائل را در این بافت ها دو چندان می کند. هدف از این مقاله بررسی ویژگی های کالبدی بافت فرسوده و بکارگیری شیوه ها و راهبردهای موجود در جهت ارزیابی ریسک های بالقوه ناشی از رخداد زلزله با استفاده از یک مدل مفهومی ارائه شده به منظور تعیین ریسک های بالقوه به روش کیفی در محله سنگلج شرقی، واقع در منطقه 12 تهران، می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که گرفتگی عرض معبر و انهدام ساختمان ها به ترتیب طیف شدت ریسک های بالقوه برای محدوده مورد مطالعه را تشکیل می دهند.
ارزیابی آسیب پذیری شهرها از گسل های پیرامونی با استفاده از روش TOPSIS در محیط GISمطالعه ی موردی: (شهر اردبیل)
حوزه های تخصصی:
وقوع زلزله های شدید بشر را بر آن داشته است که در فکر تدوین یک برنامه ی زیر بنایی برای کاهش خطرات و آسیب های ناشی از آن باشد. ویژگی های زمین ساخت کشور، زلزله را به عنوان یکی از مخرب ترین عوامل انهدام حیات انسانی مطرح نموده است. وجود سازندهای زمین شناسی، با مقاومت ناهمگن، استقرار شهر روی یک دشت آبرفتی با مقاومت کمتر نسبت به سنگ بستر ضخیم لایه، احاطه شدن توسط گسل های متعدد و وقوع زلزله های تاریخی و باستانی مخرب فراوان، شرایط آسیب زایی در برابر نیروهای ارتعاشی حاصل از زلزله برای محدوده مورد مطالعه به وجود آورده است. در این تحقیق کاربرد مدل TOPSIS به عنوان یکی از فنون برجسته تصمیم چند معیاری(MCDM) در ارزیابی آسیب پذیری مد نظر بوده است. در این تحقیق آسیب پذیری شهر اردبیل، در برابر خطر زلزله، از ناحیه پنج گسل مهم پیرامون شهر، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتبر اساس نتایج به دست آمده به طور میانگین 69 هکتار از محدوده شهر در اثر زلزله ایجاد شده از ناحیه گسل های مورد بررسی دارای رتبه آسیب پذیری بسیار زیاد، 408 هکتار از مساحت شهر به طور میانگین در محدوده ی آسیب پذیری زیاد قرار خواهد داشت. در کل براساس بررسی های انجام گرفته، سناریوی گسل دویل بیشترین آسیب را برای منطقه به دنبال خواهد داشت و سناریوی گسل سرعین کمترین میزان آسیب را وارد خواهد کرد.
بررسی عوامل مؤثر برآسیب پذیری ناشی از زلزله در مناطق شهری دارای سکونت گاه های غیررسمی با استفاده از GIS (مطالعة موردی مناطق 1 و 5 شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیب پذیری ناشی از زلزله یکی از مهم ترین چالش های پیش روی شهرهای بزرگ در ایران است. وقتی شهرها علاوه بر فرسودگی، مناطق حاشیه نشین و اسکان غیررسمی دارند، حساسیت این موضوع دو چندان می گردد. در این میان، شهر تبریز یکی از شهرهای پرجمعیت ایران می باشد که به لحاظ خطر زلزله در وضعیت آسیب پذیری بالا می باشد.این شهر مانند سایر شهرهای بزرگ ایران دارای سکونت گاه های غیررسمی می باشد که در کنار گسل فعال استقرار یافته اند؛ این مناطق به لحاظ ساخت و ساز و برنامه ریزی شهری (برنامه ریزی کاربری اراضی) در وضعیت نامناسبی قرار دارند و در صورت وقوع زلزله می تواند فاجعة انسانی با توجه به تراکم بالای جمعیتی و سایر پارامترهای مؤثر در افزایش آسیب پذیری ناشی از زلزله در این محدوده اتفاق بیفتد. این مقاله به بررسی مناطق یک و پنج شهر تبریز که در بین مناطق دارای سکونت گاه های غیررسمی شهر تبریز می باشند، از لحاظ آسیب پذیری ناشی از زلزله با در نظر گرفتن ماهیت زلزله و بررسی آن در ارتباط با چهار عامل تراکم جمعیت، تراکم ساختمانی، کیفیت ابنیه و نوع مصالح می پردازد و جهت ارزیابی رابطة بین میزان آسیب پذیری زلزله و عوامل مؤثر بر آسیب پذیری، از سیستم اطلاعات جغرافیایی GISو مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP)و برای برآورد تراکم از برآورد تراکم کرنل (KDE) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مناطق یک و پنج شهر تبریز با توجه به تمرکز بالای جمعیت، کیفیت ابنیة پایین، عمر ساختمان ها و استفاده از مصالح غیرمقاوم در برابر زلزله از یک طرف و نزدیکی به گسل و بافت حاشیه نشین از طرف دیگر، در صورت وقوع زلزله می تواند خسارات جبران ناپذیری را متحمل گردد.
ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای شهر بَردَسْکن در برابر زلزله با استفاده از مدل سلسله مراتبی وارون (IHPW)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع ناپای امروزه آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله به عنوان یکی از مسائلِ اساسی جهان، پیشِ روی متخصصان رشته های گوناگون قرار دارد. مطالعات تکنیکی و تاریخی زلزله در ایران نشان می دهد که زلزله های ویرانگر در راستای گسل درونه، در موارد بسیاری سبب خرابی و کشته شدن صدها و گاهی هزاران نفر شده است. شهر بَردَسْکن به دلیل وجود چندین گسل فعّال در اطراف و درون آن، ریسک بالایی در برابر خطر زلزله دارد. هدف از این پژوهش شناسایی میزان آسیب پذیری اجزاء و عناصر شهری با استفاده از مدل ها و روش های موجود در کاهش آسیب پذیری در برابر زلزله می باشد. برای رسیدن به این هدف 16 شاخص کالبدی- فضایی مؤثر بر آسیب پذیری شهرها در سطحِ جهانی شناسایی شد؛ سپس در قالب مدل های برنامه ریزی و تلفیقی فازی و تحلیل سلسله مراتبی وارون، برآورد مناسبی از آسیب پذیری شهر در برابر زلزله با استفاده از داده های مکانی و توصیفی اجزاء، عناصر اصلی و رفتاری ساختمانی و تعیینِ تأثیرِ هر کدام از معیارهای به کار رفته در میزان آسیب پذیری ارائه گردید. همچنین با ارائة سناریوهای زلزله در شدت های مختلف به مدل سازی و ریزپهنه بندی آسیب وارده به ساختمان ها در برابر زلزله پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که با حرکت از سمت جنوب به طرف شمالِ شهر بردسکن بر میزان آسیب پذیری قطعات ساختمانی افزوده می شود. همچنین مدل سازی سناریوهای زلزله در شدت 6 و 8 مرکالی نشان می دهد که میزان آسیب پذیری بر اساس تعداد ساختمان ها به ترتیب در محلات 3، 1، 6، 5، 4 و 2 می باشد. مهم ترین دلایل این وضعیت نزدیکی به گسل، بالا بودن شتاب افقی زمین (PGA)، بالا بودن تراکم ساختمانی بنا و پایین بودن کیفیت و مصالح ساختمانی است. داری های دامنه ای در محورها و راه های ارتباطی به خصوص در مناطق کوهستانی، از جمله مواردی است که هر ساله خسارت های زیادی را به راه های مواصلاتی کشور وارد می سازد. در برخی موارد، وقوع این نوع از مخاطرات طبیعی در گردنه ها و تنگه هایی با شیبِ تندتر و جاده هایی با انحنای بیشتر، نظیر تنگة دره دیز و گردنة ننم وار استان آذربایجان شرقی، منجر به مرگ مسافران می گردد؛ بنابراین شناسایی ویژگی های طبیعی مناطقی که جهت اجرای پروژه های عمرانی اعم از احداث جاده و سایر راه های ارتباطی نظیر خطوطِ راه آهن، سدهای آبی و... گزینش می گردند و تعیین میزان استعداد آنها جهت وقوع ناپایداری های دامنه ای بسیار با اهمیت می باشد. در این مقاله با استفاده از روش رگرسیون لجستیک به پهنه بندی و شناسایی مناطق مستعدِ وقوعِ این نوع از حرکات دامنه ای در محدودة مورد مطالعه اقدام شد. برای این مطالعه از تصویر ماهوارة لندست 8 سنجنده oLI-TIRS استفاده شد و فاکتورهای مؤثر در وقوع ناپایداری های دامنه ای (شیب، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری زمین، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، طبقات ارتفاعی) در محیط GISبررسی و از میان آنها مهم ترین فاکتور مشخص گردید. سپس بر لایة پراکنش ناپایداری های دامنه ای انطباق داده شد، به این ترتیب نقشة پهنه بندی خطر وقوع ناپایداری های دامنه ای در نرم افزار ادریسی تولید گردید؛ پس از آن نقشة پیش بینی احتمال وقوع ناپایداری های محدوده به پنج گروه با درجه حساسیت بسیار پایین، پایین، متوسط، بالا، بسیار بالا تقسیم شد.
ارزیابی راهبردهای اسکان مجدد پس از مخاطره زلزله درنواحی روستایی (مطالعه موردی: دهستان آبگرم، شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضعف بنیان های ساختاری نقاط روستایی کشور، از دیر باز جزو موانع توسعه یافتگی این سکونتگاههای انسانی به شمار آمده است. در این میان بروز حوادث غیرمترقبه طبیعی همچون سیل وزلزله بیشترین لطمه را بر این پیکر ناتوان وارد ساخته، به طوری که به دنبال هر حادثه، سازمان اقتصادی و اجتماعی روستاها به همراه ساختار فیزیکی آن دچارصدمات جدی می شود. در چنین زمینه ای بازسازی روستاهای آسیب دیده از حوادث طبیعی، با رویکردی عقلانی به برنامه ریزی راهکاری جز مداخله در نحوه آرایش مکانی- فضایی نمی یابد. تحقیق حاضر به بررسی پیامدهای اجتماعی، اقتصادی وکالبدی راهبردهای اسکان مجدد روستاییان روستاهای دهستان آبگرم شهرستان اردبیل که طی زلزله در سال 1375 تخریب شدند، می پردازد.شاخص های تحقیق شامل انسجام اجتماعی، همبستگی اجتماعی، تغییر شغل، میزان درآمد،تخریب مراتع، تغییر الگوی مسکن، تغییر کاربری اراضی زراعی و میزان دسترسی به خدمات زیربنایی است.جامعه آماری شامل 15 روستای دهستان آبگرم وحجم نمونه شامل 3 روستای جابجا شده و 3 روستای درجاسازی شده می باشد. روش تحقیق توصیفی -تحلیلی است و شیوه های گردآوری اطلاعات شامل اسنادی و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه) است. آزمون فرضیات با استفاده از آزمونهای T مستقل و آزمون مکنمار و به کمک از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهدکه در بین معیارهای منتخب برای بررسی پیامدهای راهبردهای اسکان مجدد میزان انسجام اجتماعی، همبستگی اجتماعی، احساس تعلق مکانی، تغییر الگوی مساکن و دسترسی به خدمات در رویکرد درجاسازی بهتر و مناسب تر از رویکرد جابجایی است، در صورتی که در معیارهای همچون تغییر شغل، میزان درآمد، تخریب مراتع، تغییر کاربری اراضی زراعی رویکرد جابجایی مناسبتر است.
مدیریت بحران زلزله در سکونتگاه های روستایی شهرستان سروآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی پهنه های امن و خطر زلزله سکونتگاههای روستایی شهرستان سروآباد با توجه ویژه به مدیریت بحران است. این پژوهش بر حسب روش تحلیلی و بر حسب ماهیت کاربردی است و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تجزیه و تحلیل داده ها و لایه ها صورت گرفته و نقشه های نهایی تلفیقی پهنه های امن و خطر روستایی و نقشه های هم پوشانی جهت ارزیابی فاکتورها تولید گردید. در نهایت تحلیل فضایی- جمعیتی بر روی نقشه های سنتز انجام شد و پهنه ها و روستاهای امن و خطر شهرستان سروآباد مشخص گردید. نتایج مطالعه نشان داد که حدود 50 درصد مساحت شهرستان با 45 روستا و 5/53 درصد جمعیت منطقه در محدوده پرخطر زلزله قرار دارد. همچنین 38 درصد مساحت شهرستان با 25 روستا و 3/32 درصد در طبقه خطر متوسط و 13 درصد مساحت شهرستان با 7 روستا و 2/14 درصد جمعیت در خطر کم یا پهنه های امن قرار گرفته است. بعلاوه در محدوده امن یا کم خطر شهرستان میانگین جمعیت روستاها به شدت زیاد می شود که نشان می دهد استقرار جمعیت روستایی شهرستان سرواباد با پهنه های مستعد خطر زلزله رابطه معناداری را داراست.
تحلیل تاب آوری کالبدی در برابر زلزله مطالعه موردی؛ بافت فرسوده ی شهر مرزی زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر مرزی زاهدان مرکز استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرق ایران و نزدیک مرز ایران و کشورهای افغانستان و پاکستان قرار دارد. با توجه به اینکه گسلی بنیادی به طول 120 کیلومتر با امتداد شمالی- جنوبی از نزدیکی شهر زاهدان عبور می نماید، این مهم، شهر را در معرض خطر زلزله قرار داده است. اینک در این مقاله، چگونگی و میزان تاب آوری محدوده ی بافت فرسوده ی شهر مرزی زاهدان در برابر زلزله با هشت معیار شامل؛ مصالح ساختمانی، قدمت ساختمان، تعداد طبقات، تراکم ساختمان، تراکم جمعیّت، دسترسی به فضای باز، کیفیت ابنیه و مساحت قطعات، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و به دو صورت اسنادی و پیمایشی انجام شده است. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها، بیانگر آن است که میزان تاب آوری بافت فرسوده در برابر زلزله، نامناسب است. بطوری که با توجه به شاخص مصالح ساختمانی و اهمیّت آن در برابر زلزله، بالاترین ضریب امتیاز را این شاخص به خود اختصاص داده و برابر با 286/0 می باشد. اصولاً تجربه زلزله ها حاکی از آن است که نوع مصالح ساختمانی به کار رفته در سازه بیشتر از دیگر معیارها، میزان تاب آوری ساختمان در برابر زلزله را نشان می دهد؛ چنانکه هر چه در سازه از مصالح بادوام تر استفاده شده باشد، میزان تاب آوری آن در برابر زلزله افزایش می یابد. در اولویّت دوم، کیفیت ابنیه قرار دارد که امتیاز این معیار در این پژوهش معادل 228/0 بوده و بالاخره کمترین امتیاز را مساحت قطعات (023/0) به خود اختصاص داده است. در عین حال نتایج پژوهش بیانگر آن است که عدم توانایی مالی ساکنان برای بهسازی و نوسازی ابنیه، روند تخریبی بناهای موجود در بافت فرسوده را در سال های اخیر تشدید کرده، که با توجه به زلزله خیز بودن منطقه، می بایست به ارتقای شرایط کیفی سکونت در این محدوده اقدام گردد. از این رو توجه بیش از پیش به مفهوم تاب آوری کالبدی برای بالا بردن توان شهر در برابر خطر زلزله به ویژه در بخش های شمالی و جنوب شرق ناحیه بافت فرسوده ضروری می باشد.
تحلیل تفاوت کیفیت بازسازی محلات شهر بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: یادگیری درس های حاصل از مداخله ها و بازسازی های پس از بحران به منظور فهم بهتر چگونگی جهت دهی به مداخلات توسعه به ویژه آن هایی که در راستای توسعة پایدار نواحی آسیب پذیرند ضروری است. از این رو، با توجه به اینکه بازسازی پس از بحران، فرصتی برای پایدارسازی و حل مشکلات توسعه می باشد، هدف این پژوهش، تحلیل تفاوت کیفیت بازسازی محلات شهر بم و میزان موفقیت آن در این زمینه می باشد. روش: در این پژوهش، روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است. مفهوم کیفیت بازسازی با استفاده از روش های AHP گروهی و SAW در ۷ شاخص و ۹ زیرشاخص عملیاتی شد. داده های مورد نیاز از طریق پرسش نامه و روش نمونه گیری خوشه ای، و از ۳۱۹ خانوار نمونه (بر حسب روش کوکران) به دست آمد و از طریق روش های واریانس یک طرفه و آزمون توکی تحلیل شد. یافته ها/نتایج: تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد تفاوت معناداری بین محلات از نظر کیفیت بازسازی وجود دارد و از بین ۷ شاخص کیفیت بازسازی، در ۵ شاخص تفاوت معنادار بین محلات وجود دارد. از نظر شاخص کلی کیفیت بازسازی هم نتایج نشان داد که محلات در سطح اطمینان ۹۹% از تفاوت معنادار برخوردار هستند. در نتیجه کیفیت بازسازی در کل متوسط و میزان آن بر حسب محل سکونت خانوارهای مختلف شهر بم متفاوت است. نتیجه گیری: نتایج در مجموع همسوی با این گزاره علمی است که دسترسی به فرصت های بازسازی برابر نیست و با وضعیت اقتصادی اجتماعی خانوارها ارتباط دارد.
ارزیابی آسیب پذیری مساکن روستایی در برابر زلزله با رویکرد مدیریت بحران در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی آسیب پذیری سکونت گاههای روستایی استان فارس (ارزیابی مسکن و جمعیت) در برابر زلزله با رویکرد مدیریت بحران است. روش: پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد کاربردی، با استفاده از منابع کتاب خانه ای و اطّلاعات آماری سال ۱۳۹۰ انجام و داده ها با نرم افزار سیستم اطّلاعات جغرافیایی و اکسل، تجزیه وتحلیل شده است. پهنه بندی خطر با استفاده از سه معیار زلزله، گسل و لیتولوژی در محیط سیستم اطّلاعات جغرافیایی انجام شده و وزن دهی به معیارها نیز با روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی صورت گرفته است. معیارهای مورد استفاده برای ارزیابی مسکن، شامل قدمت بنا، مصالح به کاررفته در ساخت بنا، مساحت قطعات مسکونی، تراکم جمعیتی، تراکم واحد مسکونی و تراکم خانوار در واحد مسکونی می باشند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که بیش از ۸۰ درصد از مساحت استان، ۸۶ درصد از جمعیت و بیش از ۸۵ درصد از مسکن روستایی که عمدتاً غیرمقاوم، فرسوده و کوچک مقیاس در پهنه های پرخطر قرار دارند. هم چنین شهرستان های لارستان، قیروکارزین و بوانات در اولویت بیش تری برای به سازی و نوسازی مسکن قرار دارند. محدودیت ها/ راهبردها: از جمله محدودیت های پژوهش، عدم دسترسی به اطّلاعات دقیق سازه ای مسکن روستایی برای انجام مدل سازی زلزله در منطقه مورد مطالعه و عدم هم کاری متخصصّان مرتبط در تکمیل پرسش نامه های تحقیق است. هم چنین الزامات به سازی و نوسازی مسکن و رعایت استانداردهای لرزه ای باید در رأس برنامه ریزی های روستایی و مدیریت بحران قرار گیرد. راه کارهای عملی: با توجّه به نتایج به دست آمده، باید نوسازی مساکن روستایی غیرمقاوم با نظارت دقیق و با توجّه به آیین نامه لرزه ای و ضوابط آن و هم چنین با توجّه به اولویت بندی شهرستان ها انجام شود. اصالت و ارزش: اهمّیّت پژوهش حاضر در این است که پهنه بندی خطر زمین لرزه و ارزیابی سکونت گاه های روستایی استان فارس، علاوه بر مشخص کردن محدوده های پرخطر، به برنامه ریزان کمک می کند که برنامه ریزی های دقیق تری را در نواحی بحرانی جهت کاهش خسارات ناشی از بحران زلزله تدوین کنند.
بررسی آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله با استفاده از مدل MIHWP (مطالعه موردی منطقه 10 تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به تراکم بالای جمعیتی و ساختمانی، سازه های کم دوام، عرض کم معابر و درجه محصوریت بالا در شهرها، انجام مطالعات و برنامه ریزی های دقیق در راستای به حداقل رساندن آسیب های ناشی از این رویداد طبیعی ضروری است. برای این منظور یکی از مهم ترین اقدامات می تواند شناسایی عوامل مؤثر در کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله باشد. شناخت و بررسی آسیب پذیری شهرها به ویژه محدوده هایی که به صورت اسکان غیررسمی و بافت فرسوده می باشد، اهمیت زیادی دارد. می توان با مشخص کردن پهنه های آسیب پذیر در برابر زلزله و با آگاهی از خسارت های ناشی از آن ها، شهرها را به گونه ای طراحی و برنامه ریزی کرد که به هنگام وقوع زلزله کم ترین آسیب به آن ها وارد شود. دراین پژوهش شاخص های کاربری زمین، عرض خیابان، تعداد طبقات، درجه محصوریت، تراکم جمعیتی، دانه بندی قطعات، سطح اشغال، تراکم ساختمانی، کیفیت ابنیه، نوع سازه، قدمت ابنیه، دسترسی به فضاهای باز و دوری و نزدیکی به گسل های اصلی انتخاب و با استفاده از مدل MIHWP و به کارگیری قابلیت های نرم افزار Arc GIS در محاسبه، تجمیع و روی هم گذاری داده ها و لایه نقشه های شاخص های منتخب، آسیب پذیری منطقه 10 شهر تبریز در مقابل زلزله مشخص شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که قطعاتی که دارای خیابان های کم عرض، تعداد طبقات و درجه محصوریت بالا، مساحت کم تر، سطح اشغال، تراکم های ساختمانی و جمعیتی بالا، کیفیت ابنیه پایین، نوع سازه کم دوام، قدمت ابنیه قدیمی، فاصله زیاد تا فضای های باز و فاصله نزدیکی به گسل های اصلی بوده اند، دارای امتیاز آسیب پذیری بالایی بوده و در نتیجه آسیب پذیر نشان داده شده اند. هم چنین در محدوده منطقه، با حرکت از سمت شمال غرب به طرف مرکز و شمال شرق به میزان آسیب پذیری شهر افزوده می شود.
ارزیابی آسیب پذیری کالبدی بافت منطقه یک شهر تهران در برابر زلزله احتمالی با استفاده از روش"" IHWP "" و سیستم "" GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تهراندرمنطقه ای حادثه خیز قراردارد که احتمال وقوع زلزله و بروز خسارت های گسترده در نتیجة آن، بسیار زیاد است. گسل هایتهرانازمناطقپرتراکمویاازنزدیکیآن هاعبورمی کندودرصورت فعال شدن این گسل ها امکانوقوعخسارت های فراوان بسیار زیاد است. یکی از این مناطق مهم، منطقه یک شهر تهران است که به سبب قرارگیریدر دامنه های جنوبی البرز و گسل «مشا-فشم» و گسل«شمال تهران »، ساخت وساز در ارتفاعات، جمعیت، تمرکز سرمایه، برج های بلند مرتبه در ارتفاعات، معابر کم عرض، ترافیک سنگین جاده ها، رعایت نشدن قوانین ساخت و ساز در اکثر موارد؛ نیازمند برنامه ریزی به منظور پیشگیری از بحران می باشد. با توجه به اینکه بیشتر صدمات ناشی از زلزله به سبب عدم مقاومت فیزیکی بافت، عدم امکان امدادرسانی و عدم توان برگشت پذیری بوده و ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم با وضعیت نامطلوب کالبدی دارد، مقاله حاضر می کوشد تا با ارزیابی آسیب پذیری کالبدی و تعیین پهنه های آسیب پذیر، مؤثرترین راهبردهای نیل به ارتقاء کیفیت ایمنی محیط کالبدی دربرابر زلزله احتمالی را ارائه نماید.بدین منظور با استفاده از شاخص های پنج گانه(تراکم جمعیتی،خطر پذیری کاربری اراضی،کیفیت ابنیه،عمرابنیه، دسترسی به مراکزامداد و نجات)لایه های اطلاعاتی هریک از متغیرهای مذکور تولید شد و با بهره گیری از روش تحلیل سلسله مراتبیIHWP درمحیط Arc GIS اینلایه ها تلفیق گردیده و موقعیت منطقه یک شهر تهران در برابر زلزله مورد ارزیابی قرار گرفت.یافته ها نشان داد که بافت کالبدی منطقه یک دربرابرزلزله احتمالی شرایط نسبتاً ایمن دارد. نواحی 9و7 و5 بسیار ایمن،نواحی4 و6و10ایمن ونواحی 2و8 ایمنی متوسط و،نواحی 1و 3 از نواحی با ایمنی پائین و در معرض حادثه ارزیابی شدند. به طور کلی شمال این منطقه، دارای معابر و خیابان های کم عرض و ساختمان های بلند مرتبه، بافت های فرسوده و اماکن مخروبه و... از نقاط نا امن و آسیب پذیر در برابر زلزله است.بنابراین براساس اصول مدیریت شهری درحال حاضر تراکم فروشی غیر اصولی شهرداری تهران در این منطقه و روند رو به رشد جمعیت، اصلی ترین زنگ خطر جدّی برای حیات منطقه تلقی می گردد.
ارزیابی میزان آسیب پذیری بافت های شهری با استفاده از ANP و GIS (مطالعه موردی: شهر سمیرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی با هدف مدیریت بحران و تخمین ریسک زمین لرزه همواره یکی از دغدغه های اصلی برنامه ریزان و مدیران شهری بوده است. شناخت و تعیین میزان آسیب پذیری بافت های شهری در برابر زلزله به منظور برنامه ریزی مدیریت بحران قبل از وقوع زلزله الزامی به نظر رسیده است. این پژوهش با هدف ارائه الگویی مناسب جهت ارزیابی وضعیت آسیب پذیری بافت های شهری در برابر زلزله، بافت های شهر سمیرم در استان اصفهان را مورد مطالعه قرار داده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی بوده و بررسی در آن به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است. به منظور نیل به اهداف پژوهش ابتدا معیار های مؤثر در آسیب پذیری بافت های شهری در برابر زلزله شناسایی گردیده، سپس با بهره گیری از مدل تحلیل شبکه ای (ANP) و نرم افزار آن، ارزش و اهمیت هر یک از معیار ها تعیین شده، در مرحله بعد نتایج حاصل از فرآیند تحلیل شبکه ای با لایه راه های شریانی درجه یک، درجه دو و درجه سه، تراکم جمعیتی، کیفیت ابنیه، شیب زمین، فاصله از گسل، فضای باز و سبز، مراکز درمانی، مراکز فرهنگی، مراکز آموزشی و مسکونی، تلفیق و نقشه میزان آسیب پذیری بافت های شهری در شهر سمیرم تهیه گردیده است. نتایج تحقیق نشان داده که از میان معیارهای تأثیرگذار، معیارهای تراکم جمعیت، راه شریانی درجه 2 و فاصله از گسل دارای بیشترین اهمیت بوده و نیز فاصله از مراکز فرهنگی و مراکز آموزشی کمترین اهمیت در میزان آسیب پذیری بافت های شهری را داشته اند. همچنین نتایج پژوهش نشان داده است که میزان آسیب پذیری در قسمت شمالی و مرکزی شهر سمیرم به علت نزدیکی به خط گسل و فرسوده بودن بناها بیشتر از سایر مناطق این شهر بوده است. با توجه به نتایج به دست آمده از لایه رقومی بافت های شهری سمیرم با انجام برنامه ریزی های صحیح قبل از وقوع و نیز داشتن طرح های مدیریتی پس از بحران می توان به میزان قابل توجهی از تلفات وخسارات ناشی از پیامدهای خسارات ناشی از زلزله کاهش داد. همچنین لازم به ذکر است که یکی از عوامل مورد غفلت قرار گرفته در طول تاریخ، عامل تکتونیک بوده، از این رو توجه به مبحث شیب و سایر عوامل، همواره در شهرسازی سیر تکاملی داشته اند.
ارزیابی آسیب پذیری بافت فرسوده شهر مرودشت در برابر زلزله با استفاده از (AHP) و (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر زیستگاه متراکم انسانی است که به دلیل حضور انسان، نیازمند امنیت و ایمنی در همه ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... است. موقعیت جغرافیایی شهر مرودشت به گونه ای است که هم از نظر توپوگرافی و هم از نظر زمین شناسی درونی زمین، خطر وقوع زلزله این شهر را تهدید می نماید. وجود گسل های درونی زمین در منطقه مرودشت و اطراف آن، سابقه فعالیت این گسل ها، دوره بازگشت زلزله و پهنه بندی خطر لزره ای در کنار بافت فرسوده، وسعت، نوع و میزان فرسودگی، امکان تخریب پذیری بالا و. .. از مهمترین تهدیدات برای این شهر است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی / تحلیلی و بر اساس هدف پژوهش کاربردی است. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه، مشاهده، مصاحبه با ساکنین و استفاده از کتب و مقالات است. در این پژوهش ابتدا با توجه به شرایط ویژه بافت فرسوده شهر مرودشت و همچنین پس از بررسی و مطالعات تحقیقات پیشین تعداد 9 شاخص از قبیل جنس سازه، قدمت بنا، کیفیت ساختمانها، عرض معابر، تراکم جمعیت، فاصله از آتشنشانی، دسترسی به فضای باز و نزدیکی به مراکز درمانی تعریف شد و برای هریک از شاخص ها، زیر شاخص هایی در نظر گرفته شده است و سپس به تدوین و توزیع 30 پرسشنامه بین کارشناسان و متخصصان شهر پرداخته شد و پس از آن به وزن دهی و اولویت بندی شاخص ها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار (Expert choict) پرداخته می شود. و در انتها با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، نقشه های آسیب پذیری بافت فرسوده مرودشت تهیه می شود. نتایج تحقیق نشانگر این است که در بین شاخص های مورد بررسی، شاخص کیفیت ساختمانها با وزن 0.328 دارای بالاترین وزن نهایی و شاخص فاصله از آتش نشانی با وزن 0.017 کمترین وزن نهایی را دارند و با توجه به نقشه نهایی آسیب پذیری مشاهده می گردد که توزیع مناطق با آسیب پذیری بالا حدود 32 درصد از مساحت بافت را در بر گرفته است، 31 درصد از بافت دارای آسیب پذیری متوسط و بقیه مساحت بافت را فضاهای دارای آسیب پذیری کم به خود اختصاص داده است.
سنجش و ارزیابی میزان تاب آوری محله های شهری در برابر زلزله موردپژوهی: ( بخش مرکزی شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاب آوری در برابر زلزله یکی از مفاهیم بسیار مهم نظری و عملی در مدیریت بحران است. طی چند دهه گذشته، رشد شتابان شهری و توسعه مناطق فرودست شهری (به ویژه در کشورهای در حال توسعه) موجب شده که آسیب پذیری آن ها در برابر بحران هایی با منشاء انسانی و طبیعی بیش از پیش گردد. لذا تاب آور نمودن جوامع شهری به ویژه محلات فرودست و نابسامان دارای اهمیت خاصی است. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال سنجش و ارزیابی تاب آوری محله های مرکز شهر زنجان در چهار بعد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی است. جهت سنجش میزان آسیب پذیری بخش مرکزی از لحاظ کالبدی از نظر 14 کارشناسان استفاده شده است. نتایج تحلیل گویای آسیب پذیری بالای کالبد بخش مرکزی شهر زنجان است؛ به طوری که حدود 69 درصد بناها در رده آسیب پذیری زیاد و 10 درصد در رده آسیب پذیری خیلی زیاد قرار گرفته اند. همچنین جهت سنجش سایر ابعاد تاب آوری در بعد مدیریت – نهادی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی از نظر ساکنان این بخش استفاده شده است. ابتدا به صورت نمونه گیری تصادفی سه محله انتخاب و بر اساس فرمول کوکران حجم جامعه نمونه مشخص گردید و میان ساکنان محلات هدف توزیع شد. جهت تحلیل سؤالات پژوهش، آزمون های پیرسون و رگرسیون بکار گرفته شده است. نتایج تحلیل پرسشنامه نشان می دهد که میزان تاب آوری در بخش مرکزی شهر زنجان از نظر این سه بعد مطلوب ناست. همچنین بعد اجتماعی با بیشترین تاثیر می تواند سبب افزایش تاب آوری و کمترین تاثیر در بعد محیطی با کاهش آسیب پذیری در تمامی محلات مورد پژوهش است.
تحلیل مکان گزینی استقرار انسانی در شرایط بحرانی (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع بلایای طبیعی مانند زلزله همواره در قرون متمادی زندگی جوامع انسانی را تهدید کرده است و سبب بی خانمانی و آوارگی ناگهانی بسیاری از انسان ها شده است. سازمان های مسئول در زمینة مدیریت بحران در مراحل اولیة مواجهه با چنین شرایطی، به مکان یابی بهینه به منظور اسکان موقت و ساماندهی آسیب دیدگان و بازماندگان حادثه در کنار رسیدگی به امور آن ها توجه دارند. البته به دلیل وضعیت اضطراری حادثه، بیشتر مکان یابی ها و اسکان آسیب دیدگان پشتوانة علمی لازم را ندارد و به این ترتیب هزینة هنگفتی را به مدیریت شهری تحمیل می کند. با توجه به قرارگیری کشور روی کمربند زلزله، پژوهش حاضر شهر ارومیه را به واسطة ویژگی های طبیعی و خطر لرزه خیزی متوسط توأم با شرایط خاص شهرسازی، به عنوان الگوی تهیة پایگاه داده مکانی با هدف مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله بررسی کرده است. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی است و پژوهش با استفاده از مدل فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) با ماهیت کاربردی صورت گرفته است. بدین منظور، معیارها و عوامل مؤثر در مکان یابی اسکان موقت شامل ویژگی های طبیعی، شبکة ارتباطی، کاربری های سازگار و ناسازگار به چندین زیرمعیار تقسیم شد. با توجه به وابستگی متقابل معیارها براساس یافته های تحقیق، آن ها پس از وزن دهی با استفاده از مدل فرایند تحلیل شبکه ای، در محیط GIS تلفیق شدند و ضمن تطبیق با استانداردهای بین المللی برای یک سوم جمعیت شهری، مکان های اسکان موقت شهر ارومیه با اولویت بندی سه گانه براساس ظرفیت ها و پتانسیل های بالفعل و بالقوة مدیریت شهری انتخاب شد.
نقش و جایگاه برنامه ریزی شهری در کاهش اثرات بلایای طبیعی ( سیل و زلزله) در شهرستان اسدآباد با استفاده از تحلیل swot
با توسعه جوامع و پیچیده شدن روابط درونی جوامع بر تعداد بحرا ن های ناشی از بلایای طبیعی و انسان ساز افزوده شده است، و این بحران ها هر روز رو به افزایش است. در بین بلایای طبیعی بلایای هیدرو اقلیمی از جمله سیل و بلایای ژئولوژیک از جمله زلزله بیشتر از سایر بلایا تلفات انسانی و خسارت های اقتصادی به همراه دارد، از طرفی نحوه پاسخگویی و حل بحران های ناشی از حوادث با سطح توسعه یافتگی و پیشرفت هرکشوری رابطه مستقیمی دارد. اهداف این پژوهش شامل بررسی و شناخت نقش مدیران و برنامه ریزان شهری در کاهش بلایای طبیعی، شناخت نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدها ، شناسایی محاسن و محورهای محورهای توسعه اسدآباد و در نهایت انتخاب امن ترین محور توسعه می باشد.پژوهش حاضر بر این فرضیات استوار است که توانایی مدیران و برنامه ریزان شهری در کاهش بلایای طبیعی شهر اسد آباد نقشی موثر داشته و تاحدودی برنامه ریزان شهری را در طرح های جامع و تفضیلی بر کنترل بلایای طبیعی واقف ساخته است. روش پژوهش در این تحقیق توصیفی - تحلیلی است و با استفاده از استراتژی یا تحلیل swot به بررسی نقش و جایگاه برنامه ریزی شهری در کاهش اثرات بلایای طبیعی ( سیل و زلزله) و بیان نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدها در شهرستان اسد آباد پرداخته شده است. در نتیجه می توان گفت به نظر می رسد ایجاد تشکیلات مناسب و واحد برای ایجاد هماهنگی و انسجام در مدیریت مراحل مختلف بحران ( قبل از وقوع، زمان وقوع و بعد از وقوع) از اولویت برخوردار باشد.