مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
روش تاپسیس
حوزه های تخصصی:
اهداف: با مشارکت عمومی – خصوصی، بخش عمومی علاوه بر برخورداری بهینه از تخصص، منابع و نوآوری بخش خصوصی، خدمات کارا و اثربخش ارائه خواهد کرد. اگرچه مشارکت های عمومی - خصوصی ازلحاظ نظری جذاب است، برای پیاده سازی آن در عمل، مشکلات بسیاری وجود دارد. هدف پژوهش حاضر، موانع تأمین مالی بخش عمومی برای پروژه های عمرانی استان اصفهان با رویکرد چندمعیاره است.روش: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران، کارشناسان و خبرگانی است که در زمینه تأمین مالی بخش عمومی دارای تخصص، تجربه و آگاهی لازم هستند. با توجه به نامشخص بودن حجم دقیق این جامعه، با در نظر گرفتن اشباع نظری، حجم نمونه40 نفر در نظر گرفته و به روش نمونه گیری سهمیه ای تعداد 40 پرسش نامه بین 20 سازمان از کل سازمان های متصدی پروژه های عمرانی در استان، توزیع شد. ابزار اندازه گیری، پرسش نامه پژوهشگرساخته است که خبرگان، روایی صوری و محتوایی آن را تأیید کردند.نتایج: برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تاپسیس، پاسخ سؤالات این پژوهش بررسی و درنهایت 66 مانع شناسایی و در پنج دسته طبقه بندی شد؛ علاوه بر این یافته های پژوهشی نشان می دهد قراردادهای مشارکت عمومی - خصوصی به ترتیب کمترین موانع شامل قراردادهای خدماتی، اجاره ای، مدیریتی، ساخت و بهره برداری، انتقال، اعطای امتیاز و سرمایه گذاری مشترک می شوند.
ارزیابی الگوهای سازنده کالبدی-فضایی تأثیرگذار در بافت مسکن بومی محله صوفیان شهر بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
25 - 38
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: بی هویتی و عدم تعلق به مکان در کنار عدم توجه به تاریخ، طبیعت و اقلیم، معماری را با مشکلات عدیده ای روبه رو کرده است که باید برای حل این مشکل چاره ای پیدا کرد. یکی از راه های بهبود شرایط معماری شناخت معماری بومی هر منطقه و الگوهای شکل گرفته و به کار رفته در معماری بومی آن منطقه است. معماری بومی هر منطقه، گواه بر پیشینه معماری و ارزش فرهنگی آن منطقه و شهر است و تلاش در جهت شناسایی و معرفی الگوهای معماری آن منطقه به همگان، می تواند زمینه ای برای مرتفع ساختن بسیاری از نیازهای فرهنگی، اجتماعی و توسعه ای معماری باشد. در محدوده جغرافیای ایران، مناطقی وجود دارند که با وجود سابقه غنی در معماری و دارا بودن بناهای ارزشمند، به خوبی شناخته و معرفی نشده اند. شهر بروجرد در استان لرستان یکی از این مناطق است.هدف پژوهش: هدف از انجام این پژوهش شناسایی و دسته بندی کردن عوامل کالبدی- فضایی به کاررفته در بناهای بومی محله صوفیان شهر بروجرد و ارزیابی تأثیرگذاری آنها در بناهای بومی است.روش پژوهش: روش انجام پژوهش به صورت ترکیبی و در دو مرحله است. در مرحله اول برای به دست آوردن الگوهای کالبدی-فضایی از روش تحلیلی-توصیفی استفاده شده است. در مرحله دوم و پس از شناخت و برای ارزیابی الگوها از روش تاپسیس استفاده می شود. همچنین ابزار مورد استفاده در این پژوهش اسناد و منابع کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و پرسش نامه است.نتیجه گیری: این پژوهش ابتدا به دنبال مشخص کردن الگوهای کالبدی فضایی به کاررفته در مسکن بومی محله صوفیان که شامل عناصر سازنده فضایی، تزیینات به کاررفته در بناهای بومی، مواد و مصالح سازنده قسمت های مختلف بنا و تأثیرات اقلیمی است و در نهایت با استفاده از ابزار پرسش نامه و روش تاپسیس مشخص می شود شاخص ترین الگوی کالبدی فضایی مسکن بومی محله صوفیان بروجرد، مواد و مصالح سازنده بناها و تکنیک ساخت است.
نابرابری های فضاییِ قدرت سیاسی-اقتصادی: نگاهی دیگر به اقتصاد سیاسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات اقتصادی از دیرباز در مورد واژگان مزیت مطلق و نسبی و در دهه های اخیر در زمینه مزیت رقابتی مفهوم پردازی کرده و کوشیده است تا با آن ها تمایزات توسعه مناطق را تفسیر کند. با وجود این، نتایج حاصل از پژوهش های پیشین در زمینه اقتصاد منطقه ای ایران نشان می دهد که توسعه مناطق با این مفاهیم بیگانه بوده و قابل توضیح نیست. به عبارت دیگر، مزیت های سه گانه فوق نمی تواند تفاوت سطوح توسعه مناطق ایران را تبیین کند. به همین دلیل، مقاله حاضر می کوشد تا عدم تعادل های منطقه ای را نه با متغیرهای اقتصادی و مزیت های یاد شده، بلکه با متغیر قدرت اقتصادیِ تبلوریافته در قدرت سیاسی ارزیابی کند. این پژوهش، نحوه توزیع قدرت سیاسی-اقتصادی بین مناطق ایران طی دوره 1391-1398 مورد کنکاش قرار داده و سعی می کند تا عدم توازن های قدرت در بین مناطق ایران را بر اساس بودجه نهادها و مقامات آن ها به تصویر بکشد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که قدرت سیاسی-اقتصادی بین مناطق ایران به طور ناهمگن توزیع شده است. بر این اساس و با توجه به تسلط فراگیر و مرکزگرایِ دولت بر بودجه کشور، توزیع نابرابرِ قدرت سیاسی-اقتصادی را می توان به عنوان عاملی برای توسعه نامتوازن مناطق تلقی کرد.
بررسی تأثیرات بیماری کرونا بر نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با رویکرد گراف R-تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
7 - 36
حوزه های تخصصی:
سازمان های دفاعی نیاز به هوشمندی برای افزایش آمادگی و چابکی خود در مقابل تهدیدها و پیامدهای مختلف دارند، مخصوصاً در مواردی که یک اتفاق منجر به سلسله ای از پیامدهای گوناگون می شود. یکی از این موارد هوشمندی، دانستن میزان تغییرات و متغیرهای مورد علاقه سازمان به دلیل رخداد حوادث گوناگون می باشد. در این موارد، آگاهی از این میزان تغییرات، برنامه ریزی مناسبی را جهت کاهش آن در اختیار مدیران قرار می دهد. روش های مختلفی برای تحلیل سناریو در ادبیات موضوع موجود می باشد که دارای نقاط ضعف و قوت خود می باشند. در این پژوهش، یک چارچوب تحلیل سناریو بر مبنای روش علّی گراف R و روش تاپسیس برای بررسی تأثیرات بیماری کرونا بر نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران (نهاجا) ارائه می گردد. نتایج بدست آمده نشان می دهد به دلیل رخداد کرونا، بیشترین اهمیت در بین متغیرها مرتبط با عامل اختلال در آموزش های مهارت محور می باشد و کمترین اهمیت متعلق به متغیر هزینه ی کل می باشد. بر پایه این نتایج بدست آمده، مدیران راهبردی می توانند سیاست های مناسب را جهت کاهش این پیامدها پایه ریزی کنند.
تحلیل توزیع فضایی اعتبارات عمران روستایی، جهت اجرای طرح هادی روستاها در شهرستان بردسیر
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۴
58 - 81
حوزه های تخصصی:
ایجاد عدالت اجتماعی در روستاها یکی از عواملی است که زندگی در روستاها را پررونق تر کرده و نه تنها می تواند مانع دفع جمعیت باشد، جاذب جمعیت نیز می تواند باشد. در این میان توزیع متعادل توزیع و اعتبارات روستایی از جمله مهمترین عوامل ایجاد کننده عدالت اجتماعی در محیط روستایی است. بنابراین برای این منظور، با استفاده از روش دلفی هفت عامل خصایص جمعیت، خصایص فضایی، خصایص کالبدی، خصایص اقتصادی، جاذبه گردشگری، خصایص محیط طبیعی، خصایص مدیریتی نهادی جهت تحلیل توزیع فضایی اعتبارات عمران روستایی در رابطه با اجرای طرح هادی روستاها در شهرستان بردسیر مشخص شدند که به 23 زیرعامل تقسیم می گردند. سپس با استفاده از روش AHP اقدام به اولویت بندی معیارها و زیرمعیار شد، نتایج این بخش مشخص کرد که عوامل اقتصادی با 0.261 و ابعاد خانوار با 0.145 مهمترین معیار و زیرمعیار بودند. برخی از معیارها از جمله فاصله از جاده از قبل وجود نداشته اند و با استفاده از این ابزار تهیه شدند، همچنین با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی نقشه هر زیرمعیار براساس اهمیت آنها طبقه بندی مجدد شد. در نهایت رتبه بندی روستاها با استفاده از روش تاپسیس انجام گرفته ونتایج گویای این بود که از بین 32 روستایی که در گذشته ،طرح هادی در آنها اجرا وتخصیص اعتبار گردیده است، فقط 12 روستا در اولویت های بالای برنامه تاپسیس قرار دارندو 5 روستانیز در پایین ترین سطح اولویت قرار دارند، که طرح هادی در آنها اجرا شده است. در واقع می توان نتیجه گرفت که تا قبل از این به معیارهای جغرافیایی در توزیع اعتبارات روستایی توجه چندانی نشده است.
بررسی منحنی کوزنتس شادی و محاسبه شاخص شادی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
133 - 157
حوزه های تخصصی:
نبود رابطه نزدیک بین رفاه اقتصادی و رفاه ذهنی توجه بیش از پیش اقتصاددانان را به منظور جایگزینی رویکرد ذهنی برای اندزاه گیری و ارزیابی رفاه فردی و اجتماعی به جای رویکرد عینی به خود جلب نموده است؛ برای این منظور شاخصی با عنوان شادکامی معرفی شده است در این مطالعه، براساس متغیرهای شاخص شادی ناخالص ملی، شاخصی متناظر برای استان های ایران معرفی و با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره و روش تاپسیس طی دوره 1394-1384 محاسبه و رتبه بندی شد. نتایج این رتبه بندی نشان می دهد، به طور متوسط در طول دوره زمانی مورد بررسی، استان های تهران، کهگیلویه و بویراحمد و اصفهان به ترتیب دارای بالاترین میزان شادی در کشور بودند و استان های سیستان وبلوچستان، خراسان جنوبی و کرمانشاه به ترتیب در رتبه های پایین شادی قرار گرفته اند. نکته حائز اهمیت در محاسبات شادی، قرار گرفتن استان های مرکزی در رتبه-های بالاتر از استان های مرزی کشور است که این موضوع نشان دهنده تمرکززایی شادی در مرکز کشور به دلیل تسهیل امکانات رفاهی در این مناطق می باشد. همچنین به جهت بررسی توزیع نابرابری شادی در ایران، از رابطه کوزنتس به دو روش حداقل مربعات معمولی (OLS) و حداقل مربعات پایدار (RLS) برای اطلاعات مقطعی 30 استان کشور استفاده شد که نتایج آن گویای رابطه U شکل معکوس بین شادی و نابرابری آن است. به عبارتی در ابتدا با افزایش شادی، نابرابری شادی افزایش می یابد، ولی از یک نقطه به بعد به دلیل فراگیر شدن امکانات رفاهی برای عموم مردم، با افزایش شادی، نابرابری حاصل از آن کاهش می یابد.
کارایی ابزارهای الکترونیک در عملکرد بانکی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
۱۴۰-۱۲۵
حوزه های تخصصی:
فناوری اطلاعات و ارتباطات به یکی از ملزومات زندگی بشر تبدیل شده است و نمی توان دنیای امروز را بدون استفاده از آن تصور کرد. اقتصاد نیز یکی از حوزه هایی است که حضور این فناوری در آن موجب تحولات بسیاری شده است، به طوری که می توان پسوند الکترونیک را به بسیاری از زیرمجموعه های این حوزه افزود؛ از قبیل بانکداری الکترونیک و تجارت الکترونیک که شرایط، گذشته هر یک از این زیرمجموعه ها را تغییر داده است. این مقاله یک رویکرد مفهومی برای ارزیابی و رتبه بندی خدمات ابزار الکترونیک بانک ها ارائه می دهد. این مقاله ابعاد کیفی ابزارهای الکترونیک مانند: تعداد کارت، تعداد دستگاه ATM، POS و تعداد تراکنش های آنها را مدنظر قرار داده و کارایی تعریف شده برای هرکدام از ابعاد به این صورت تعریف شده است که مبلغ ها به عنوان ستاده در صورت کسر و تعداد کارت یا دستگاه یا تعداد تراکنش ابزارهای الکترونیک به عنوان نهاده در مخرج کسر است و سپس بانک ها به روش تاپسیس و ویکور با استفاده از ابزار های الکترونیک رتبه بندی و تحلیل واریانس شدند. داده ها به تفکیک ماهانه و استانی در بازه زمانی ده ساله برای ده بانک مختلف می باشند. با توجه به اینکه ارزیابی عملکرد بانک ها بر اساس شاخص های اندازه گیری تفاوت پیدا می کند، در این مقاله بررسی می گردد که کدام روش بر اساس شاخص ها اندازه گیری دقیق تری ارائه می دهد. نتیجه تحلیل واریانس برای روش تاپسیس به معنی دار نبودن استفاده از ابزار های الکترونیک دلالت دارد درحالی که در روش ویکور معنی دار می باشد و پیشنهاد می گردد که در رتبه بندی بانک ها در استفاده از ابزارهای الکترونیک از روش تاپسیس استفاده گردد.
اولویت بندی معیارهای صنعت گردشگری در میراث صنعتی معماری با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره (مورد مطالعه: منطقه ورسک)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۳ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۵
21 - 29
حوزه های تخصصی:
امروزه بدلیل از یاد رفتن میراث های ارزشمند صنعتی راهکارهای متعددی در جهت احیاء این آثار فراموش شده به کار بسته می شود. یکی از راهکارهای ممکن، به جریان انداختن حیات و زندگی اجتماعی همراه با محوریت گردشگری است. پل ورسک از مهمترین آثار صنعتی راه آهن ایران می باشد، که به عنوان ظرفیت بالقوه و اثر مهم صنعتی در منطقه شمال کشور مطرح است. در این مقاله به اولویت بندی مهمترین معیارهای موثر در طراحی مجتمع توریستی اقامتی ورسک پرداخته شده است. با تعیین، رتبه بندی و بکارگیری این معیارها در فرآیند طراحی می توان انتظار داشت که رونق صنعت گردشگری توام با توجه مضاعف به میراث صنعتی پل ورسک تحقق یابد. از طرفی تعیین معیارهای موثر درطراحی مجموعه گردشگری منطقه ورسک، مساله ای چند معیار محسوب می شود که نیازمند استفاده از روش های تصمیم گیری مقتضی است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش تاپسیس به اولویت بندی این معیارها پرداخته شده است. بر اساس نتایج بدست آمده از این تحقیق 12 معیار موثر در طراحی و ایجاد مجتمع توریستی اقامتی ورسک مشخص گردید، که مهمترین آنها عبارتند از: تازگی و منحصر به فرد بودن مجموعه، سمبلیک و نماد گرایی بودن و جذابیت بصری
توسعه بازار کار زنان در استان های ایران و تأثیر آن بر طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصادی دوره ۵۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۰)
87 - 113
حوزه های تخصصی:
سیاست های کلی اشتغال، ابلاغی توسط مقام معظم رهبری، در بند دوازدهم با نگاهی منطقه ای به بازار کار "توجه ویژه به کاهش نرخ بیکاری استان های بالاتر از متوسط کشور" را به عنوان یکی از سیاست های کلی گوشزد کرده و این موضوع خود می تواند با نگاه جنسیتی به دو بخش تقریب نرخ بیکاری زنان و مردان در استان ها به متوسط نرخ بیکاری کشور تعبیر گردد. این در حالی است که مبانی نظری و مطالعات موجود، ارتباط معنی داری را بین توسعه بازار کار استان ها و آسیب های اجتماعی آن ها نشان داده اند اما با وجود این، نتایج این مطالعات نتایجی متفاوت می باشد؛ از این رو، این پژوهش می کوشد تعامل بازار کار استان های ایران را با نگاهی جنسیتی با آسیب های اجتماعی آن ها مورد بررسی و کنکاش قرار دهد. توسعه بازار کار در این مطالعه با نماگرهای اشتغال زنان مورد ارزیابی قرار گرفته و با بهره گیری از روش تاپسیس با یکدیگر تلفیق شده اند. آسیب های اجتماعی استان ها نیز با استفاده از نرخ طلاق سنجیده شده است. با استفاده از روش داده های تابلویی، نتایج این پژوهش حاکی از آن است که توسعه یافتگی بازار کار زنان به صورت منفی و معنی دار نرخ طلاق استان ها را تحت تأثیر قرار داده و به عبارتی، با توسعه بازار کار زنان، پدیده طلاق کاهش می یابد. از نظر سیاست گذاری، این یافته مبین امکان تعدیل آسیبی اجتماعی با تصمیمی اقتصادی است. طبقه بندی JEL : R23 ، O11 ، J16 ، J12
مزیت سنجی محصولات پلیمری در راستای مقاوم سازی صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۳
137 - 171
حوزه های تخصصی:
وجود رانت در فضای صنعت پتروشیمی باعث شده که تمامی سرمایه گذاران در این حوزه، تنها به تعداد اندکی از محصولات پتروشیمی روی آورند که معمولاً بدون مبانی اقتصادی بوده و مبتنی بر بهینه سازی نمی باشد و تنها باتوجه به حاشیه سودهای کلان تصمیم به تولید آن می گیرند. این پژوهش در تلاش است تا با استفاده از معیارهای اقتصادی مستخرج از مصاحبه ها و مطالعات، به اولویت بندی محصولات پتروشیمی برای بهینه سازی منابع داخلی کشور در راستای توسعه متوازن صنعت-پتروشیمی در حوزه سرمایه گذاری کمک نماید. لذا در سیر پژوهش، ابتدا دلایل انتخاب موضوع و اهمیت آن در صنعت پتروشیمی کشور مورد بررسی قرار گرفته؛ سپس ضمن مرور پیشینه تحقیقات موجود و با استفاده از اطلاعات و تحلیل های متعدد، ضمن بیان علت انتخاب محصولات پلیمری برای توسعه صنعت پتروشیمی، چهار معیار اصلی اقتصادی در قالب روش تاپسیس در بین چهار محصول اصلی پلیمری یعنی پت، پی وی سی، پلی اتیلن و پلی پروپیلن بررسی شده و به اولویت بندی محصولات پلیمری برای تعیین سبد تولیدی مجتمع های پتروشیمی و یا جهت دهی به طرح های سرمایه گذاری آتی در راستای مقاوم سازی ساختار اقتصادی صنعت پتروشیمی کشور، در مقابل نوسانات اقتصادی و تحولات بازارهای آن ها پرداخته می شود.
بررسی و شناسایی انواع ریسک در بانکداری بدون ربا و اولویت بندی ریسک ها با استفاده از روش تاپسیس(مطالعه موردی: بانک مسکن)
یکی از نقش های مهم بانکها به عنوان یکی از مهمترین ارکان بازار پولی و همچنین نهادهای فعال در بخش پولی، نقش واسطه گری مالی می باشد. این نقش در اقتصادهاي بانک پایه، به مراتب بسيار مهم تر است. در اقتصاد اسلامي این نقش با حفظ اصول و موازین شرعي بر عهده بانک هاي اسلامي است. بانک هاي اسلامي همانند سایر بانک ها، از یک طرف با سازماندهي دریافت ها و پرداخت ها، امر مبادلات تجاري و بازرگاني را تسهيل كرده و موجب گسترش بازارها مي شوند. از طرف دیگر، با تجهيز پس اندازهاي خرد و كلان و هدایت آن ها به سمت بنگاه هاي توليدي، زمينه هاي رشد و شكوفایي اقتصاد را فراهم مي آورند.
مدل سازی و حل مسئله زمانبندی کار کارگاهی منعطف دو هدفه با در نظر گرفتن ماشین های موازی و منابع دوگانه انسان- ماشین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
203 - 237
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش مسئله زمان بندی کار کارگاهی منعطف با ماشین های موازی با درنظرگرفتن معیار تولید پاک تر، منابع دوگانه انسان-ماشین، زمان دسترسی کارها و زمان پردازش وابسته به سرعت ماشین ها بررسی می شود. اهداف مسئله شامل حداقل کردن مجموع جریمه های دیرکرد و زودکرد و مجموع افزایش سرعت است. سرعت ماشین ها افزایش داده می شود تا زمان تکمیل کارها کاهش یابد. درحالی که افزایش سرعت به افزایش آلودگی صوتی در محیط تولیدی منجر می شود و با توجه به رویکرد تولید پاک تر که نگرشی پیشگیرانه است، در اینجا سعی شده است با حداقل کردن افزایش سرعت، میزان آلودگی صوتی کاهش داده شود. به این منظور در اینجا ابتدا یک مدل برنامه ریزی عدد صحیح مختلط توسعه داده شد. همچنین با توجه به دوهدفه بودن و NP-hard بودن مساله، برای حل آن از الگوریتم NRGA استفاده و نتایج حاصله با نیز الگوریتم NSGAII با توجه به برخی از معیارهای کارایی چندهدفه مقایسه شد. نتایج حاصل از مقایسه الگوریتم ها نشان داد که الگوریتم پیشنهادی با توجه به معیار MID در نمونه های با 10 و 25 کار و در معیار RAS در نمونه های با 25 و 100 کار کارایی بهتری نسبت به الگوریتم NSGAII دارد. همچنین به منظور تجزیه وتحلیل دقیق تر از روش تاپسیس استفاده شد که نتایج کارایی الگوریتم پیشنهادی را نشان داد.
اولویت بندی بخش های اقتصادی با توجه به اهمیت منابع آب: تلفیق مدل داده – ستانده و روش تاپسیس (مطالعه موردی: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصادی دوره ۵۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۹)
189 - 219
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش اولویت بندی فعالیت های اقتصادی استان اصفهان با رویکرد توسعه پایدار و با تأکید بر اهمیت و محدودیت منابع آب اس ت. ب دین منظ ور، ابت دا ب ا اس تفاده از ج دول مل ی نهاده- ستانده سال 1390منتشر شده توسط مرکز آمار ای ران، ب ا اس تفاده از روش،SFLQج دول داده- ستانده منطقه ای استان اصفهان تهیه شد. سپس با استفاده از روش تاپسیس و ب ا اس تفاده از شش معیار مص رف آب، مص رف ان رژی، آل ودگی، اش تغال، پیون دهای متقاب ل و ارزش اف زوده، بخشهای اقتصادی استان اولویت بندی شد. نتایج این تحقیق اهمیت توجه به محدودیت منابع آب را نشان میدهد، به طوری که نت ایج اولوی ت بن دی بدون در نظر گرفتن مصرف آب ب ا اولوی ت ه ای به دست آمده با در نظر گرفتن معیار مصرف آب تفاوت معنی داری دارد. به عنوان مثال، در اولویت بندی بخش ها با در نظر گرفتن معیار آب بری، بخش «کشاورزی» در رتبه بیستم قرار دارد درصورتی که در اولویت بندی بدون در نظر گرفتن معیار آب بری به رتبه اول ارتقا یافته است. همچنین در بخش های «صنایع محصولات غذایی، آشامیدنی و دخانیات» و «ساخت پوشاک، دباغی و پرداخت چرم» در اولویت بندی با در نظر گرفتن معیار آب بری به ترتیب در رتبه هفدهم و یازدهم قرار دارد، درصورتی که رتبه این بخش ها در اولویت بندی بدون در نظر گرفتن معیار آب بری به رتبه هفتم و پنجم ارتقا یافته است. طبقه بندی JEL : R15، Q01، Q25، C67
محاسبه استرس مالی محلی در استان های ایران با استفاده از روش تاپسیس (با تأکید بر برنامه های سوم و چهارم توسعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مدل سازی اقتصادی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
۲۱۰-۱۸۳
به دلیل شوک های اقتصادی و عدم تعادل در بودجه های ساختاری، وضعیتی به وجود می آید که تداوم آن در یک فضای نااطمینانی منجر به ایجاد پدیده استرس در دولت ها می شود. استرس مالی به عنوان یک وضعیت بی ثبات در تأمین مالی دولت های محلی می تواند به عدم توانایی این دولت ها در تأمین تعهدات مالی کوتاه و بلندمدت و وابستگی بیش از حد به دولت مرکزی دامن بزند. لذا بسته به اینکه اثرات استرس به صورت مثبت و منفی در یک کشور ظاهر شود به اقدامات و پاسخ های دولت های مرکزی و محلی برمی گردد. این ضرورت احساس می شود که سیاست گذاران در دولت های مرکزی و محلی به علامت های دقیق و به موقع از استرس مالی برای واکنش به اثرات این نوع استرس ها نیاز دارند. در این مطالعه تلاش شده است با محاسبه شاخص استرس مالی محلی از متغیرهای ساختار مالی و بودجه ای هر استان و با استفاده از روش تاپسیس اقدام به شفاف سازی وضعیت مالی در 31 استان ایران طی دوره زمانی 1396-1384 شود. نتایج به گونه ای است که استان های مرزنشین دارای بالاترین استرس در میان استان های دیگر هستند و استان هایی که در مرکز یا در مجاور پایتخت قرار دارند دارای استرس کمتری هستند. این نتایج دال بر تمرکزگرایی بالایی است که در استان های ایران قرار دارد و مانع از استقلال مالی دولت های محلی شده است تا بتوانند خود کنترل-کننده و تنظیم کننده درآمدها و هزینه هایش باشند و در این صورت فشار و استرس مالی کمتری را متحمل می شوند. شماره ی مقاله: ۵
ارائه الگوی استقرار مدیریت دانش در نهاد کتابخانه های عمومی کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مدیریت دانش یکی از موضوعات علم مدیریت در هزاره جدید است. نهاد کتابخانه های عمومی با داشتن کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی از مستعدترین سازمان ها برای پیاده سازی برنامه های مدیریت دانش است. هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر استقرار مدیریت دانش و سنجش وضعیت بلوغ و میزان آمادگی نهاد کتابخانه های عمومی کشور و ارائه الگوی استقرار مدیریت دانش در آن سازمان است.روش شناسی: در پژوهش حاضر از رویکرد آمیخته استفاده شده است و ابزار گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه است. جامعه آماری این پژوهش مدیران، کارکنان اداری، رؤسای شهرستان ها در نهاد کتابخانه های عمومی کشور بوده و نمونه پژوهش شامل 21 خبره است که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند.یافته ها: نتایج فراترکیب منجر به شناسایی 107 کد، 15 شاخص و 4 بعد اصلی فناوری، فرایند، فرهنگ سازمانی و نیروی انسانی در استقرار مدیریت دانش شد.نتیجه: نتایج نشان داد که فناوری بیشترین تأثیر و فرهنگ سازمانی کمترین تأثیر را در استقرار مدیریت دانش در نهاد کتابخانه های عمومی کشور دارد. وضعیت بلوغ مدیریت دانش با کسب نمره ارزیابی 101 در مرحله آغاز قرار داشت. در نهایت الگوی استقرار مدیریت دانش در 6 سطح، که شاخص های فناوری اطلاعات و سامانه های اطلاعات تأثیرگذارترین سطوح و شاخص های فرایندهای کسب اطلاعات و فرایندهای انتقال دانش تأثیرپذیرترین سطوح می باشند.
ارزیابی توسعه یافتگی استان های کشور بر اساس شاخص های زیربنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۳
103 - 116
حوزه های تخصصی:
یکی از اصلی ترین عوامل مؤثر در توسعه مناطق، برخورداری از زیرساخت ها است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی توسعه یافتگی استان های کشور بر اساس شاخص های زیربنایی انجام شد و بر اساس 20 شاخص، 31 استان رتبه بندی شدند. ابتدا شاخص ها گردآوری شدند، سپس با استخراج وزن به روش تحلیل مؤلفه های اصلی، تلفیق شاخص با روش تاپسیس انجام شد و شاخص ترکیبی توسعه زیربنایی استان ها محاسبه شد. به منظور بررسی نابرابری منطقه ای از ضرایب تغییرات و ویلیامسون استفاده شد. همچنین پهنه بندی استان ها انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS، Excel و Arc GIS انجام شد. براساس نتایج بیشترین نابرابری مربوط به زیرساخت های مرتبط با حمل و نقل کشور و کمترین نابرابری مربوط به شاخص های مرتبط با زیربنای روستاها بوده است. یافته های شاخص های ترکیبی نشان داد، استان های تهران، خراسان رضوی، اصفهان، گیلان و همدان بهترین وضعیت در حالی که سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کهگیلویه و بویراحمد، خراسان جنوبی و البرز به ترتیب پایین ترین رتبه را داشتند. براساس نتایج پهنه بندی استان های تهران، خراسان رضوی، اصفهان، گیلان و همدان در سطح اول توسعه، بیشتر استان های شمالی، مرکزی و جنوبی در سطح دوم، استان های جنوبی و جنوب شرقی در سطح سوم قرار گرفتند. همچنین براساس تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی استان ها به سه گروه برخوردار، نیمه برخوردار و غیر برخوردار تقسیم شدند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که الگوی پراکنش فضایی توسعه زیربنایی در بین استان های ایران متعادل نیست و لازم است در هرگونه تصمیم گیری برای سرمایه گذاری در بخش زیربنایی، استان های غیربرخوردار و کم برخوردار مورد توجه بیشتر قرار گیرند.
ارزیابی سطح توسعه استان ها بر اساس شاخص های آموزشی، بهداشتی و مهاجرت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۳
۴۶-۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فرایند توسعه امری چند بعدی شامل ابعاد مختلف می باشد. بعد اجتماعی توسعه شامل شاخص های مختلفی از جمله شاخص های آموزشی، بهداشتی و مهاجرت است که شاخص های مذکور کمتر مورد توجه بوده است. نخستین گام در حل مسائل ناشی از نابرابری، شناخت و سطح بندی مناطق می باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارزیابی سطح توسعه استان ها بر اساس شاخص های آموزشی، بهداشتی و مهاجرت گرفت که در آن 31 استان کشور بر مبنای 24 شاخص رتبه بندی شدند. روش: داده های 24 شاخص آموزشی، بهداشتی و مهاجرت از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن کشور و نیز نتایج سالنامه های آماری کشور در سال 1397 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS،Excel و Arc GIS بهره گرفته شد. از ضریب ویلیامسون برای ارزیابی نابرابری فضایی، روش تحلیل مؤلفه های اصلی برای وزن دهی شاخص ها و روش تاپسیس، برای ساخت شاخص ترکیبی توسعه استان ها استفاده شد. در نهایت طبقه بندی سطح توسعه استان ها به روش GIS و نیز تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی انجام گرفت. یافته: نتایج نشان داد در شاخص های «نرخ ترک تحصیل (درصد) ابتدایی» و «نسبت مراکز توانبخشی به ازای جمعیت» بیشترین و در شاخص های «نرخ گذر دوره اول متوسطه (درصد)» و «نرخ باسوادی مردان» به ترتیب کمترین نابرابری وجود داشت. نتایج تعیین رتبه استان ها نشان داد استان های چهارمحال و بختیاری، خراسان جنوبی، سمنان، ایلام و یزد در بهترین وضعیت و استان های سیستان و بلوچستان، البرز، تهران، آذربایجان غربی و هرمزگان پایین ترین رتبه را داشتند. این یافته به همراه نتایج تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و نیز نقشه هایGIS مؤید وجود شکاف توسعه اجتماعی و تفاوت بین استان های ایران از نظر شاخص های آموزشی، بهداشتی و مهاجرت از قبیل «نسبت مراکز فنی و حرفه ای به جمعیت»، «نرخ مرگ و میر کودکان کمتر از 5 سال» و «نرخ خالص مهاجرت» و غیره بوده است. بحث: به منظور برقراری توسعه متوازن پیشنهاد می گردد تخصیص هر گونه بودجه به استان ها و مناطق کم برخوردار شناسایی شده در این تحقیق اختصاص داده شود.
ارائه شاخصی ترکیبی برای اندازه گیری و ارزیابی امنیت انرژی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمین انرژی و تضمین امنیت انرژی برای کشورها هدف حیاتی برای دستیابی به رشد و توسعه پایدار است. امنیت انرژی توانایی یک کشور برای برآوردن تقاضای انرژی فعلی و آتی و همچنین تاب آوری و واکنش به حداقل سازی تکانه های سیستمی اختلال در عرضه را فراهم می کند. در این مطالعه با استفاده از پنج بعد: موجود بودن، در دسترس بودن، مقرون به صرفه بودن، قابل قبول بودن و قابل توسعه بودن، و همچنین با استفاده از روش تاپسیس و وزن دهی آنتروپی، شاخص ترکیبی امنیت انرژی ایران برای دوره 1359 تا 1398 اندازه گیری شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که امنیت انرژی ایران در دوره مورد بررسی روند کاهشی داشته است. بالاترین میزان امنیت انرژی در سال 1361 و برابر با 716/0 و کمترین میزان آن 272/0 و مربوط به سال 1397 بوده است. همچنین میزان امنیت انرژی در بازه های زمانی 1359 تا 1366 و 1370 تا 1372 بالاتر از 5/0، و در بازه های زمانی 1367 تا 1369و 1373 تا 1398 پایین تر از 5/0 قرار داشته است.
برابری جنسیتی در بخش های آموزش و بازار کار به تفکیک استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست ها و تحقیقات اقتصادی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
149 - 176
حوزه های تخصصی:
تأثیر استفاده از ظرفیتهای کلیه اقشار جامعه از جمله بانوان در فرآیند رشد و توسعه در پژوهشهای متعدد مورد تأکید قرار گرفته است. اما، نابرابری جنسیتی در دستیابی به امکانات و فرصتها یکی از موانع بهرهبرداری از ظرفیت بانوان در بخشهای مختلف شناخته میشود. اگرچه در سالهای اخیر پیشرفتهای قابلتوجهی در دستیابی برابر زنان و مردان به امکانات و فرصتهای آموزشی صورت گرفته اما سؤالی که مطرح میشود این است که آیا دستیابی برابر به امکانات و فرصتهای آموزشی به بازار کار نیز تسری یافته است؟ از اینرو، این پژوهش با هدف رتبهبندی و مقایسه وضعیت استانهای ایران از نگاه برابری جنسیتی در بخشهای آموزش و بازار کار در سال 1395طراحی شده و برای رتبهبندی و تلفیق نماگرها از روش تاپسیس استفاده شده است. علاوهبر آن، با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون ارتباط برابری در آموزش با برابری در بازار کار نیز مورد ارزیابی قرار گرفته است. یافتهها حاکی از آن است که استانهای اصفهان، کرمان، گیلان و البرز در گروه استانهای با بالاترین میزان برابری جنسیتی در بخش آموزش قرار دارند؛ درحالیکه استانهای قزوین، خراسان شمالی و آذربایجان غربی بیشترین برابری جنسیتی در بازار کار را نشان میدهند. بر اساس یافتهها، استانهای با بیشترین برابری جنسیتی در بخش آموزش الزاماً در بازار کار از منظر برابری جنسیتی در جایگاه برتری قرار ندارند. همچنین، علیرغم افزایش برابری جنسیتی در بخش آموزش در سالهای اخیر بین برابری جنسیتی در این بخش با برابری جنسیتی در بازار کار ارتباط معنیداری مشاهده نمیشود. در حالیکه رابطه برابری جنسیتی در بخش آموزش با امید به زندگی بانوان،مثبت و معنیدار و با باروری جوانان منفی و معنیدار است.
شناسایی و رتبه بندی علل عدم اجرای مصوبات کارگروه تسهیل و رفع موانع تولید در بخش صنعت توسط بانک ها مطالعه موردی استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ها و سیاست های اقتصادی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۷
99 - 122
حوزه های تخصصی:
ستاد تسهیل و رفع موانع تولید از سال 1395، به استناد مواد 61 و62 الحاقی قانون رفع موانع تولید، و در راستای حمایت از بخش های تولیدی، در کشور و در سطح استان ها به شکل کارگروه، ایجاد شده است. از جمله وظایف و اختیارات این ستاد اتخاذ تصمیم برای تأمین مالی مناسب واحدهای تولیدی به ویژه طرح های نیمه تمام با همکاری بانک های عامل - مشروط به ارائه برنامه توجیه فنی،مالی و اقتصادی مورد تأیید بانک و کارگروه، توسط واحدهای تولیدی - است. بررسی عملکرد این کارگروه در استان قزوین طی سال های 1399-1395، نشان می دهد بین درخواست های مصوب در کارگروه و اجرا شده توسط شبکه بانکی انحراف وجود داشته و شبکه بانکی از پرداخت تسهیلات به 44 درصد از درخواستهای مصوب (به لحاظ مبلغ 58 درصد) در کارگروه تسهیل و رفع موانع تولید استان، خودداری نموده است، این در حالی است که مصوبات کارگروه برای تمامی دستگاه های اجرایی و شرکت های خدمات رسان و بانک ها با رعایت قوانین حاکم، لازم الاجرا است. هدف این مقاله شناسایی و رتبه بندی علل عدم اجرای مصوبات کارگروه تسهیل و رفع موانع تولید در بخش صنعت توسط بانک های عامل است. به این منظور با استفاده از روش دلفی، با همکاری 15 نفر از نخبگان در بخش «تولید صنعتی»، «شبکه بانکی»، و نیز «بخش دولتی»، عوامل ، شناسایی و در ادامه با استفاده از روش تاپسیس رتبه بندی شده اند. نتایج نشان می دهد بی ثباتی شرایط اقتصاد کلان؛ عدم برخورداری طرح های اقتصادی از توجیه اقتصادی؛ فنی و مالی، از مهمترین دلایل عدم اجرای مصوبات کارگروه تسهیل و رفع موانع تولید توسط شبکه بانکی استان بوده است.