مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
خشکسالی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
401 - 411
حوزه های تخصصی:
مخاطرات طبیعی وقایع یا فرایندهای طبیعی غالب اند که با داشتن پتانسیل هایی، موجب رسیدن آسیب ها و خسارت هایی به انسان ها و محیط زیست و رفاه آنان می شوند. خشکسالی یکی از بلایای طبیعی و بخش جدایی ناپذیر تغییرات آب وهوایی است که ویژگی های آن از قبیل شدت، مدت و بزرگی از محلی به محل دیگر تفاوت دارد. خشکسالی از خطرات زیانباری است که بیش از همه بر اقتصاد سکونتگاههای روستایی تاثیرگذاشته و ممکن است سبب تخلیه روستاها و مهاجرت دایمی گردد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مخاطرات طبیعی(خشکسالی) در مهاجرت روستایی است. روش بکار گرفته شده در این پژوهش، روش توصیفی - تحلیلی است در گام نخست از مطالعات کتابخانه ای – اسنادی و پایگاه های اطلاع رسانی استفاده شده است، روش میدانی بر روش مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه که پس از گردآوری، طبقه بندی و سازماندهی اطلاعات، به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که بخش عمده از روستاییان ساکن در شهر و اطراف آن به دلیل عامل اقتصادی از جمله کاهش تولید کشاورزی و جستجوی فرصت های شغلی جدید ناشی از دوره خشکسالی به شهر مهاجرت نموده اند.
واکاوی راه کارهای مدیریت بحران خشکسالی کشاورزی (مورد: استان لرستان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵
214 - 232
حوزه های تخصصی:
تغییرات آب و هوایی بر کشاورزی و امنیت غذایی تاثیر می گذارد. در میان بلایای طبیعی، خشکسالی معمولاً به عنوان یک تهدید عمده برای سیستم های کشاورزی و معیشت خانواده های روستایی در بسیاری از مناطق خشک و نیمه خشک کشورهای در حال توسعه شناخته می شود. به همین دلیل مدیریت خشکسالی، نقش و اهمیت ویژه ای دارد که مدیریت بحران جزیی از مدیریت خشکسالی به شمار می آید. پژوهش حاضر به واکاوی راهکارهای مدیریت بحران خشکسالی بخش کشاورزی استان لرستان براساس مدل چرخه مدیریت ریسک و بحران ویلهایت و همکاران (2014) پرداخته است. در این مدل فرایند مدیریت بحران، شامل چهار گام "ارزیابی اثرات"، "واکنش"،" بهبود" و "نوسازی" می باشد. این تحقیق از نظر روش، ترکیبی از روش کیفی و کمی است که با استفاده از روش دلفی فازی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش مدیران و متخصصان سازمان های دولتی مرتبط در استان لرستان بوده اند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 20 نفر از آنان به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. نتایج پژوهش مشتمل بر دو بخش است که در مرحله اول راهکارهای مدیریت بحران خشکسالی، شناسایی و در مرحله دوم، میزان اهمیت و اولویت راهکارها،تعیین گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که درگام ارزیابی اثرات، تشکیل یک تیم کارشناسی برای جمع آوری اطلاعات مربوط به خسارت بحران، در گام واکنش، آموزش عمومی برای مقابله با خشکسالی و در گامهای بهبود و نوسازی، تغییر زمان کاشت و برداشت و بهبود دسترسی به بازار در اولویت قرار گرفتند.
پهنه بندی و تحلیل خشکسالی در استان لرستان با استفاده از شاخص های خشکسالی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶
200 - 219
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف؛ پهنه بندی و تحلیل خشکسالی با استفاده از شاخص های خشکسالی در استان لرستان صورت گرفته است، دوره آماری 20 ساله (1395-1369)، به عنوان دوره آماری مشترک در نظر گرفته شد. در ادامه با کمک نرم افزار DIP شاخص های RAI، PNPI و SPI، وضعیت خشک سالی برای ایستگاه های مورد مطالعه محاسبه و سپس برای پهنه بندی شدت خشک سالی از روش های زمین آماری روش معین عکس فاصله، روش تخمین گر موضعی، تخمین گر عام و روش تابع شعاعی در محیط نرم افزار 5/10 Arc GIS ، استفاده شده است. واژگان کلیدی: خشکسالی، پهنه بندی، لرستان پژوهش حاضر با هدف؛ پهنه بندی و تحلیل خشکسالی با استفاده از شاخص های خشکسالی در استان لرستان صورت گرفته است، دوره آماری 20 ساله (1395-1369)، به عنوان دوره آماری مشترک در نظر گرفته شد. در ادامه با کمک نرم افزار DIP شاخص های RAI، PNPI و SPI، وضعیت خشک سالی برای ایستگاه های مورد مطالعه محاسبه و سپس برای پهنه بندی شدت خشک سالی از روش های زمین آماری روش معین عکس فاصله، روش تخمین گر موضعی، تخمین گر عام و روش تابع شعاعی در محیط نرم افزار 5/10 Arc GIS ، استفاده شده است. واژگان کلیدی: خشکسالی، پهنه بندی، لرستان
بررسی اثرات خشک شدن دریاچه ارومیه بر روی شاخص های اقتصادی توسعه پایدار(مطالعه موردی: روستاهای دهستان دیزجرود غربی شهرستان عجب شیر)
حوزه های تخصصی:
دریاچه ها و تالاب ها با توجه به کارکردهایی که دارند نقش مهم و اساسی در زندگی انسان ها ایفا می کنند. که این امر وابستگی انسان ها را به این منابع آبی خاطر نشان می سازد، در حالی که در طی سالیان اخیر با روند خشک شدن این منابع عظیم زندگی انسان ها هم دچار اختلال گشته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی بررسی اثرات خشک شدن دریاچه ارومیه بر روی شاخص های اقتصادی توسعه پایدار(مطالعه موردی: روستاهای دهستان دیزجرود غربی شهرستان عجب شیر) است. این تحقیق از نوع توصیفی– تحلیلی که با استفاده از روش پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش، شامل روستاییان ساکن در مناطق روستایی دهستان دیزجرود غربی شهرستان عجب شیر است. بر اساس سرشماری سال 1395، دارای 12654 نفر جمعیت و 2503 خانوار است. در جامعه آماری مورد مطالعه از فرمول کوکران استفاده و حجم نمونه برابر با 272/71 برای دقت بیشتر حجم نمونه 273 انتخاب شد. برای تعیین پایایی کمی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ، استفاده شد. مقدار آلفا برای قسمت های مختلف پرسش نامه 0/70 تا 0/86 محاسبه شد. به منظور به دست آوردن دیدگاه ساکنان در خصوص مولفه های ذکر شده از آزمون های آماری میانگین پاسخ ها و واریانس و آزمونT تک نمونه ای استفاده شد. نتایج یافته های پژوهش نشان داد که رابطه معناداری بین خشک شدن دریاچه ارومیه و مولفه های اقتصادی پژوهش وجود دارد. بیشترین اثرات خشک شدن دریاچه ارومیه بر مولفه های اقتصادی را، مولفه افزایش فقر با 4/57- و کاهش میزان اشتغال با 3/59-- به خود اختصاص داده اند. نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای نشان گر تأثیرگذاری مثبت خشک شدن دریاچه ارومیه در شاخص های اقتصادی مناطق روستایی بوده است.
آشکارسازی و تحلیل ناهنجاری بارش زمستانه در جنوب شرق ایران
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۹
96 - 113
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش داده های بارش زمستانه ایستگاه های همدیدی زابل، زاهدان، ایرانشهر و چابهار در استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرق ایران برای آشکار سازی زمستان های خشک و تر این استان بررسی شد. برازش تابع توزیع گاما بر این داده ها، ده درصد بالا و پایین منحنی برازش شده برای هر ایستگاه مشخص و بر اساس آن زمستان های خیلی خشک و خیلی تر تعریف شد. با انتخاب دو زمستان خیلی خشک و دو زمستان خیلی تر برای نیمه جنوبی و شمالی استان، ناهنجاری فشار سطح متوسط دریا و ارتفاع تراز میانی جو بررسی شد. نتایج بررسی داده های بارش نشان داد که در ایستگاه های مختلف استان، بارش زمستانه بین 50 تا 59 درصد سهم بارش را به خود اختصاص داده است. از بررسی تغییرات بارش زمستانه ایستگاه های معرف تعدادی زمستان خیلی خشک آشکار شد که خشکی زمستان 2001 در ایستگاه های زاهدان و زابل و خشکی زمستان 2000 در ایستگاه های ایرانشهر و چابهار شدیدتر بود. تعدادی زمستان خیلی تر نیز در این استان مشخص شد که زمستان 1996 (1990) در نیمه شمالی(جنوبی) استان از شدت بیشتری برخوردار بود. در زمستان های خیلی خشک به سبب توسعه غرب سوی پرفشار سرد و شرق سوی پرفشار آزروس، فراوانی ایجاد و توسعه کم فشارهای بارشی کاهش یافته و مسیر عبور آنها تغییر کرده است. در زمستان های خیلی تر، ناوه ارتفاعی تقویت و فراوانی کم فشارهای عبوری از ایران افزایش یافته است. در این زمستانها فعالیت ناوه فشاری وارون دریای سرخ افزایش یافته است که سبب ریزش بارش شدید در مناطق جنوبی کشور و ایستگاه های استان سیستان و بلوچستان شده است.
نقش مدیریت ریسک در کاهش آسیب پذیری اقتصادی-اجتماعی سکونتگاه های روستایی با تأکید بر خشکسالی (مطالعه موردی: دهستان میان خواف شهرستان خواف)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
192 - 211
حوزه های تخصصی:
بروز خشکسالی در مناطق مختلف جهان نشان از آسیب پذیری همه ملت ها از رویدادهای آب و هوایی دارد. وقوع خشکسالی در جوامع روستایی خسارت های اقتصادی و اجتماعی فراوانی را به بار آورده است. افزایش آگاهی از هزینه های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی خشکسالی، منجر به رشد دیدگاه های فعال در خصوص مدیریت ریسک خشکسالی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه گردیده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مدیریت ریسک خشکسالی در کاهش آسیب پذیری اقتصادی-اجتماعی سکونتگاه های روستایی، در دهستان میان خواف انجام شده است. در این راستا از روش تحقیق پیمایشی با به کارگیری پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را، 1148 خانوار از روستاهای دهستان میان خواف تشکیل دادند که بر پایه فرمول کوکران، شمار نمونه ها 326 نمونه به دست آمد. از این تعداد 288 نفر پرسشنامه ها را تکمیل و برگشت دادند. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های فریدمن، t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج بررسی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی از خشکسالی نشان داد که سکونتگاه ها بعد از وقوع خشکسالی بیشترین آسیب را دیده اند و مدیریت ریسک خشکسالی بر مبنای ابعاد اقتصادی، اجتماعی و اقتصادی-اجتماعی با میانگین 79/3 می تواند در کاهش آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی تأثیر بسزایی داشته باشد؛ نتایج بررسی های حاصل از تحلیل مسیر نشان داد بعد اقتصادی با ضریب 555/0 دارای بیشترین و بعد اجتماعی با ضریب 310/0دارای کمترین تأثیر مستقیم بر کاهش آسیب پذیری اقتصادی و اجتماعی سکونتکاه های روستایی می باشد. با تعمق در ماهیت عوامل اثرگذار بر کاهش آسیب پذیری اقتصادی و اجتماعی سکونتگاه های روستایی مشخص می شود که مدیریت ریسک خشکسالی رویکردی مناسب برای کاهش آسیب پذیری اقتصادی و اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه است و می توان در فرایند کاهش پیامدها و آسیب های ناشی از خشکسالی، بر مدیریت ریسک تأکید داشت.
مخاطرات اقلیمی هزاره چهارم ق.م و پاسخ های فرهنگی جوامع انسانی: مطالعه موردی دشت تهران و حوضه قمرود-قره چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرایط اقلیمی از اواخر هزاره پنجم ق.م رو به خشکی گرایید. پژوهش های دیرین اقلیم نیمکره شمالی، به ویژه ایران و کشورهای همجوار، نشان دهنده شرایط اقلیمی نامساعد و وقوع چند دوره خشکسالی شدید از ۴۲۰۰ تا ۳۰۰۰ ق.م هستند. همچنین، بر اساس نتایج مطالعات رسوب شناسی محیطی محوطه های مافین آباد اسلامشهر و میمنت آباد رباط کریم در استان تهران و قره تپه قمرود در استان قم مشخص شده است که هر سه محوطه در اواسط و اواخر هزاره چهارم ق.م در اثر طغیان رودخانه های همجوارشان، به زیر رسوبات سیل رفته اند. زمان وقوع این سیل ها کاملا با دوره های خشکسالی شدید هزاره چهارم ق.م مطابقت دارند. سیل های سهمگین ناشی از بار ش های متمرکز و سیل آسا، اصولا یکی از مشخصه های اصلی دوره های تغییر اقلیم و خشکسالی هستند. با شدت گرفتن شرایط اقلیمی خشک، به ویژه از اواسط هزاره چهارم ق.م، جمعیت انسانی در منطقه فرهنگی شمال ایران مرکزی رو به کاهش گذاشت، به طوری که منجر به یک افول فرهنگی طی عصر مفرغ شد. این پژوهش سعی دارد تا با بهره گیری از پژوهش های دیرین اقلیم هولوسن و بررسی های رسوب شناسی محیطی محوطه های باستانی هم افق با دوره سیلک III ، تأثیرات مخرب تغییرات اقلیمی را بر روی جوامع انسانی دشت تهران و حوضه قمرود-قره چای، واقع در نیمه غربی منطقه شمال ایران مرکزی، مورد بررسی قرار دهد. همچنین، آنالیز عنصری XRD بر روی رسوبات محوطه مافین آباد نشان دهنده مکان گزینی آگاهانه این استقرارگاه در کنار شاخه ای از رود کرج است که در اواسط هزاره چهارم ق.م جریان داشته و به احتمال زیاد، طغیان همین رود موجب تخریب روستای باستانی مزبور شده است. نتایج نشان می دهند که رسوبات این رود، یکی از مرغوب ترین خاک های کشاورزی و سفال گری در سراسر منطقه شمال ایران مرکزی بوده است. بنابراین، به احتمال زیاد، عدم ورود این منطقه فرهنگی به دوره آغاز شهرنشینی، با وجود پتانسیل های بالای محیطی اش، می تواند در ارتباط مستقیم با وقوع مخاطرات اقلیمی هزاره چهارم ق.م توضیح داده شود.
شناسایی مولفه های اثرگذار بر گسترش سوء تغذیه در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
27 - 49
حوزه های تخصصی:
عدم دسترسی به انرژی کافی و شیوع سوءتغذیه به دلیل تأثیر آن بر سلامتی عمومی و نیز توان جسمی و ذهنی جامعه از مهم ترین مسائل حوزه امنیت غذایی در کشورهای در حال توسعه است. از این رو، در مطالعه پیش رو، تأثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی خانوار و همچنین، عوامل محیطی مانند خشکسالی و تنوع تولید بر گسترش سوءتغذیه در مناطق روستایی ایران بررسی شد. بدین منظور، از روش رگرسیون چندک، برآورد پانل در دوره زمانی 1391 تا 1395 صورت گرفت. نتایج برآورد حاکی از آن بود که برخی از مشخصه های خانوار شامل درآمد، افزایش سهم مواد غذایی در مخارج خانوار و سن سرپرست خانوار از گسترش سوءتغذیه جلوگیری می کنند و در مقابل، افزایش سطح تحصیلات و بعد خانوار گسترش سوءتغذیه در مناطق روستایی را به دنبال دارند؛ در میان عوامل محیطی نیز افزایش شدت خشکسالی و افزایش قیمت مواد غذایی باعث گسترش سوءتغذیه در این مناطق می شوند و از سوی دیگر، افزایش تنوع تولید مواد غذایی از گسترش سوءتغذیه جلوگیری می کنند. بر این اساس، با وضع معافیت مالیاتی بر درآمد های غیرکشاورزی در مناطق روستایی و بازتوزیع یارانه پرداختی فعلی با تمرکز بر مناطق دارای شدت بالای سوءتغذیه و همچنین، تمرکز بر خانوارهای گسترده روستایی، ارائه سیاست های معطوف به کاهش تأثیر خشکسالی بر تولید مواد غذایی و در نهایت، ترویج راهکارهایی که امکان افزایش تنوع تولید مواد غذایی در سطح خانوار را فراهم می آورد، می توان از گسترش بیشتر سوءتغذیه در مناطق روستایی کشور جلوگیری کرد.
سنجش پیامدهای خشکسالی و تأثیر آنها بر نیت مهاجرت جوانان روستایی شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
51 - 77
حوزه های تخصصی:
خشکسالی های اخیر در ایران، با تأثیرگذاری بر بخش کشاورزی و روستایی کشور، واکنش های گوناگون روستاییان را در پی داشته است؛ افزایش احتمال مهاجرت روستاییان به ویژه جوانان روستایی یکی از همین واکنش هاست. سنجش تأثیرات خشکسالی بر نیت مهاجرت جوانان روستایی می تواند شناخت بهتری برای سیاست گذاران و برنامه ریزان حوزه روستایی و کشاورزی فراهم کند. جامعه آماری تحقیق توصیفی- همبستگی حاضر کلیه جوانان روستایی در سنین 15 تا 29 سال ساکن شهرستان همدان بودند که از آن میان، با استفاده از رابطه نمونه گیری کوکران، 237 نفر به عنوان حجم نمونه مشخص و از طریق روش نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای متشکل از چند بخش بود که روایی آن، با استفاده از نظرات متخصصان و پایایی آن، با انجام مطالعه مقدماتی و محاسبه آلفای کرونباخ (85/0) برای شاخص ترکیبی پیامدهای خشکسالی، تأیید شد. نتایج نشان داد که 2/53 درصد جوانان روستایی قصد دارند در یک یا دو سال آینده از روستا مهاجرت کنند و قصد مهاجرت 8/63 درصد جوانان طی چند سال آینده در حد متوسط به بالاست؛ همچنین، به باور نود درصد جوانان روستایی، پیامدهای مختلف خشکسالی در حد متوسط و بالاست. تحلیل همبستگی نشان داد که نیت مهاجرت جوانان با متغیرهای پیامدهای خشکسالی، میزان مالکیت زمین در شهر، تعداد افراد خانوار و تحصیلات آنها رابطه مثبت و معنی دار و اما با متغیرهای نگرش نسبت به کشاورزی، کنترل رفتاری و سن رابطه منفی و معنی دار دارد؛ همچنین، بر پایه نتایج تحلیل رگرسیون خطی چندگانه گام به گام، پنج متغیر نگرش نسبت به کشاورزی، سطح تحصیلات، کنترل رفتاری، میزان پیامدهای خشکسالی و سن 7/27 درصد واریانس نیت مهاجرت جوانان روستایی را تبیین می کنند.
ارزیابی تغییرات خشکسالی در ایران با استفاده از شاخص های SPEI و SC-PDSI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به قرارگیری کشور ایران در کمربند خشک و نیمه خشک جهان، مطالعه پدیده خشکسالی به عنوان یکی از بلایای طبیعی گسترده با اثرگذاری درازمدت، در بخش های مختلف بسیار اهمیت دارد. در این مطالعه، ابتدا خشکسالی با استفاده از دو شاخص خودتنظیم پالمر ( SC-PDSI ) و بارش-تبخیر و تعرق استانداردشده ( SPEI ) در چهار دوره 3، 6، 12 و 24 ماهه در 101 ایستگاه کشور و در یک دوره زمانی 24ساله (1992-2015) بررسی شد. پس از محاسبه مقادیر شاخص ها، درصد سال های توأم با هر طبقه خشکسالی محاسبه و نتایج با داده های شبکه ای دو پایگاه جهانی داده خشکسالی مقایسه شد. نتایج نشان داد که براساس محاسبات، در هر دو شاخص بیشترین درصد سال ها تحت سیطره طبقه نرمال با تمرکز هسته های بیشینه نرمال در نیمه شرقی کشور و کمترین درصد سال ها در طبقه خشکسالی بسیار شدید با تمرکز هسته های بیشینه در نیمه غربی، مرکز و جنوب کشور بوده است. آغاز دوره خشکسالی در شاخص SC-PDSI ، سال 1999 و در دوره های زمانی چهارگانه شاخص SPEI ، سال های 1999 و 2000 بوده است. خشکسالی های شدید و بسیار شدید در بخش هایی از کشور که از وضعیت بارشی نسبتاً مناسب تری برخوردار هستند، اتفاق افتاده است. مقایسه نتایج محاسبات با 99 نقطه اخذشده از دو پایگاه داده نشان داد که در هر دو شاخص، پایگاه داده خشکسالی را شدیدتر از آنچه که هست، نشان داده است و باوجود هماهنگی زمانی مناسب، هماهنگی مکانی در شدت های مختلف خشکسالی وجود ندارد. برپایه یافته های این پژوهش، مناطق مستعد خشکسالی در کشور برای تنظیم برنامه های کلان مقابله با این مخاطره قابل شناسایی است.
سنجش و رتبه بندی توسعه یافتگی مناطق روستایی در برابر تاب آوری خشکسالی با تأکید بر بُعد اقتصادی در بخش ماهی دشت شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
91 - 122
حوزه های تخصصی:
یکی از راهبردهای کاهش ابعاد آسیب پذیری جوامع روستایی در برابر مخاطرات طبیعیِ خشکسالی، تاب آورساختن این جوامع است که می تواند یکی از استراتژی های اصولی مدیریت، برنامه ریزی و توسعه پایدار روستایی در برابر پیامدهای خشکسالی باشد. هدف از این پژوهش، سنجش و رتبه بندی توسعه یافتگی مناطق روستایی در برابر تاب آوری اقتصادیِ ناشی از خشکسالی در بخش ماهی دشت شهرستان کرمانشاه است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورداستفاده توصیفی-تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه در ابعاد توسعه یافتگی -اجتماعی-رفاهی، اقتصادی، سیاسی-انتظامی و اداری، کالبدی، آموزشی، تأسیسات-زیربنایی و ارتباطی و فرهنگی و مذهبی و بُعد تاب آوری (اقتصادی)- استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق براساس سرشماری سال 1395، دارای 5081 خانوار است که براساس فرمول کوکران و با خطای 05/0، حجم نمونه 357 خانوار برآورد شده است. همچنین برای ارزیابی شاخص از 10 کارشناس کمک گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آماره توصیفی و استنباطی و مدل ویکور استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که سه متغیر بازار فروش محصولات کشاورزی با میانگین 24/3، بیمه محصولات و دام با میانگین 76/2 و مهارت شغلی با میانگین 54/2، به ترتیب رتبه های اول تا سوم را به خود اختصاص داده و دارای بیشترین اهمیت هستند. درمقابل نیز سه متغیرِ توانایی جبران خسارت با میانگین 47/1، عضویت در تعاونی و شرکت های کشاورزی با میانگین 865/0 و کارآفرینی با میانگین 814/0 به ترتیب با کسب رتبه های 17، 18 و 19، کم ترین میزان اهمیت را داشتند. همچنین روستاها از نظر شاخص های مورد مطالعه در 5 گروه قرار گرفتند که به ترتیب روستاهای چقاگینو (0)، قلعه دارابخان (038/0)، سه چقا (125/0)، جامه شوران (166/0) و رحیم آباد سفلی (168/0)، در ردیف توسعه یافته؛ روستاهای کاشنبه سفلی (293/0)، تازه آباد نامیوند (355/0) و ذالکه وزیری (400/0) در ردیف روستاهای درحال توسعه؛ روستای گوهرآباد (535/0) در ردیف روستاهای کم تر توسعه یافته؛ روستاهای قمشه تپه (624/0)، لعل آباد حسینقلی خانی (709/0) و توه لطیف (717/0) به عنوان توسعه نیافته و در مرحله آخر نیز روستاهای قیماس (809/0)، بان لرینی (901/0)، لعل آباد کل کل 2 (959/0) و قمشه باباکرم (1) در ردیف روستاهای محروم قرار دارند.
تحلیل ظرفیت رویارویی کشاورزان در برابر مخاطره خشکسالی (نمونه موردی: کشاورزان شهرستان فریمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
168 - 185
حوزه های تخصصی:
تغییرات اقلیمی و اثرات آن بر جوامع روستایی واقعیت انکارناپذیری است؛ به طوری که به عنوان تهدیدی در جهت توسعه و پیشرفت ملی قلمداد می گردد. جوامع روستایی در کشورهای در حال توسعه در معرض خطرات مربوط به تغییرات اقلیمی هستند و انطباق پذیری (سازگارسازی) برای رویارویی و واکنش مناسب با این امر ضروری است؛ ازاین رو این جوامع برای نسل های آتی خود، از استراتژی های رویارویی متنوع، به منظور پاسخگویی به تنش های زیست محیطی بهره می گیرند. هدف این مطالعه، کاربرد دیدگاهی تلفیقی در ارزیابی ظرفیت رویارویی اجتماعات روستایی در برابر خشکسالی؛ در سه بُعد آگاهی، توانایی و اقدام و با محوریت اصول چهارگانه دانش مدیریت بحران، یعنی پیشگیری، آمادگی، و مواجهه و با دو رویکرد سازه ای و غیرسازه ای، در منطقه فریمان استان خراسان رضوی، کشور ایران می باشد. مطالعه حاضر با رویکرد توصیفی - تحلیلی و ماهیت کاربردی، دو گام اساسی را دربرمی گیرد: 1) تعیین شاخص ها و معیارهای ظرفیت رویارویی و انطباق پذیری با استناد به پیشینه نظری و مطالعات کتابخانه ای؛ 2) مطالعات میدانی به شیوه پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه در 5 دهستان و بین 170 کشاورز انجام شده است. یافته های تحقیق در تمامی ابعاد ظرفیت رویارویی و انطباق پذیری بیانگر وضعیت نامناسب کشاورزان در مناطق روستایی مورد مطالعه می باشد؛ به طوری که نتایج آزمون T تک نمونه ای در ارتباط با سه بعد اصلی آگاهی(میانگین 45/2)، توانایی(میانگین 22/2)، و اقدام (میانگین 99/1) نشان از پایین تر بودن این ابعاد از سطح میانگین 3 است. همچنین نتایج آزمون ANOVA در ارتباط میان متغیر تحصیلات و گروه سنی که با مؤلفه های ظرفیت رویارویی و انطباق پذیری موردبررسی قرار گرفت، نشان داد که جز در بعد غیرسازه ای ظرفیت اقدام در سنجش متغیر تحصیلات با سطح معناداری 078/0 و متغیر سن با سطح معناداری 098/0؛ در سایر موارد، تفاوت معناداری میان سطوح مختلف تحصیلی و سنی با سطوح ظرفیت رویارویی و انطباق پذیری وجود دارد. بر اساس نتایج آزمون همبستگی، رابطه میان متغیر «وسعت زمین کشاورزی» با سطوح ظرفیت رویارویی در مؤلفه توانایی و در بعد مواجهه در سطح معناداری 043/0 و ضریب همبستگی 163/0 معنادار است. همچنین در مؤلفه اقدام، وسعت زمین کشاورزی در ابعاد غیرسازه ای با سطح معناداری 004/0 و ضریب همبستگی 231/0 و بعد نهادی ارتباطی با سطح معناداری 008/0 و ضریب همبستگی 214/0 ارتباط معناداری را نشان می دهند. همچنین در مؤلفه اقدام نیز با سطح معناداری 015/0 و ضریب همبستگی 196/0 نشان از ارتباط معنادار دارد.
بررسی میزان سازگاری کشاورزان حوزه دریاچه ارومیه با خشکسالی (مورد: دهستان بکشلوچای شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
117 - 132
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان سازگاری کشاورزان روستاهای دهستان بکشلوچای ارومیه می باشد زیرا تغییرات اقلیمی در بسیاری از نقاط جهان آثار خود را در دهه های اخیر بر جای گذاشته است و انتظار می رود تاثیر این تغییرات در دهه های آینده تشدید شود. در این بین معیشت در جوامع وابسته به کشاورزی به شدت تحت تأثیر آب و هوا بوده و آسیب پذیری بیشتری را تجربه می نمایند. به همین دلیل شناسایی مراحل پاسخ و واکنش آنها اهمیت زیادی دارد. با توجه به تاثیر منفی این تغییرات بر تولید بخش کشاورزی، و از طرفی دیگر به دلیل اینکه تولید محصولات کشاورزی منبع درآمد بسیاری از جوامع روستایی می باشد، لذا سازگاری جوامع روستایی (مخصوصا کشاورزان) برای حفظ معیشت و اطمینان از امنیت غذایی خود امری کاملا ضروری است. روش مورد استفاده تحلیل و توصیفی و روش جمع آوری اطلاعات نیز روش پیمایشی و اسنادی بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های آماریT تک نمونه ای، آزمون کرونباخ، آزمون تحلیل عامل تاییدی و رگرسیون استفاده شده است، نتایج حاصل شده از آزمون کرونباخ نشان دهنده 0.731 بود. نتایج آزمون T نشان از پایین بودن میزان سازگاری کشاورزان به میزان 2.67 است و در بین مولفه های طرح شده مولفه دانش و اطلاعات نوین با امتیاز میانگین 3.19 اهمیت بیشتری داشته است. نتایج آزمون رگرسیون بیانگر تاثیر زیاد دانش و اطلاعات نوین و تغییر و تحول با سطح سازگاری کشاورزان به ترتیب با میزان 0.62 و 0.4 بوده است. نتایج تحلیل عاملی تاییدی بیانگر اهمیت مولفه دانش نوین بود،و در میان گویه های دانش نوین، میزان دانش در رابطه با روش های نوین کاشت با امتیاز 0.9 و میزان دانش در ارتباط با روش های نوین برداشت با امتیاز 0.883 بیشترین تاثیر را داشته اند.
تحلیل وضعیت خشکسالی در سطح کشور ایران با استفاده از محصول بارشی مرکز ECMWF(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی از جمله بلایای طبیعی است که نسبت به سایر پدیده های طبیعی در یک بازه زمانی طولانی اتفاق می افتد که به صورت متناوب جوامع بشری را از طریق اثرات منفی بر روی منابع آب و کشاورزی و به دنبال آن اقتصاد را دچار مشکل می سازد. یکی از روش های بررسی وضعیت خشکسالی استفاده از شاخص های خشکسالی همچون SPI می باشد. در این پژوهش از شاخص SPI جهت بررسی خشکسالی و ترسالی طی دوره زمانی 2001 تا 2016 استفاده شده است. شاخص SPI صرفا مبتنی بر اساس میزان بارش بوده به همین جهت انتخاب یک منبع بارش مناسب جهت استخراج شاخص SPI در مقیاس های زمانی مختلف از اهمیت به سزایی برخوردار می باشد. ایستگاه های سینوپتیک به دلیل عدم پراکنش مناسب و همچنین وجود خلاهای آماری زیاد نمی توانند به عنوان منبع بارش مناسب در این نوع پژوهش ها نقطه قابل اتکایی باشند به همین جهت منابع بارش شبکه بندی شده که دارای قدرت تفکیک مکانی و زمانی بالایی هستند می توانند به عنوان یک جایگزین مناسب برای ایستگاه های زمینی استفاده شوند، در این پژوهش از منبع بارش Era-interim که محصول مرکز پیش بینی های میان مدت جوی اروپایی است استفاده شده است. نتایج ارزیابی های اولیه حاکی از این بود که منبع بارش Era-interim می تواند به عنوان یک جایگزین مناسب برای ایستگاه های سینوپتیک در سطح کشور استفاده شود. به همین جهت از این منبع بارش جهت بررسی وضعیت خشکسالی در سطح کشور استفاده شد. برررسی وضعیت خشکسالی با توجه به شاخص SPI بود حاکی از این مساله بود که با افزایش مقیاس زمانی شاخص SPI خشکسالی ها و ترسالی ها شدیدتر شده به نحوی که خشکسالی ها و ترسالی های ملایم در اکثر ماه ها و سال های مورد بررسی تبدیل به خشکسالی های شدید و ترسالی های شدید شدند.
بررسی نقش ریزگردها بر میزان بستری بیماران قلبی – عروقی در شهر ایلام طی سال های 88 تا 92(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
165-186
حوزه های تخصصی:
کشور ایران و بویژه منطقه غرب و جنوب غرب ایران به طور متناوب با پدیده گرد و غبار و مشکلات آن مواجه است. غرب ایران با توجه به محیط طبیعی و نزدیکی با مناطق منشأ گرد و غبار در غرب آسیا منطقه ای مستعد برای رخداد پدیده گرد و غبار بصورت مکرر است ریزگردها مهمترین و شاید اصلی ترین تهدید ب روی سلامتی افراد می باشد آمارها حاکی از تاثیر مخرب و منفی این ریزگردها یا همان گرد و غبار بر روی مردمان ناحیه غرب و جنوب غرب ایران می باشد آمار و مطالعات از جنوب و غرب کشور نشان می دهد بیش از 100 روز آلوده بین سال های 77 تا 91 داشته ایم که مشکلات زیادی را از نظر سلامت، و سایر موارد به وجود آورده است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی – تحلیلی است. سپس با استفاده از پرسشنامه رابطه پدیده گرد و غبار با سلامت شهروندان با ارایه فرضیه:بین پدیده گرد و غبار و بروز و یا تشدید بیماریهای قلبی، در ساکنان شهر ایلام رابطه معناداری وجود دارد. بررسی گردیده است این مطالعه از نظر موضوع پس رویدادی و از نظر هدف توصیفی تحلیلی است.جامعه آماری این پژوهش کل بیماران بستری که طی سالهای 92-88 به بیمارستان مصطفی خمینی (ره) شهر ایلام مراجعه نموده اند. در این مقاله سعی بر این است تا ابتدا تحلیلی آماری از پدیده گرد و غبار، فراوانی وقوع آن در گذشته و دهه اخیر انجام گرفته و مناطق منشاء و شرایط جوی شکل گیری، این پدیده مورد واکاوی قرار گیرد و سپس به تاثیر ریزگردها یا همان توفان گرد و غبار بر سلامت قلب و عروق ساکنان منطقه (با تاکید بر شهرستان ایلام) بپردازیم . نتایج تحلیلهای آماری چندمتغیره از جمله آزمون ضریب همبستگی پیرسن، رگرسیون، آزمون کای اسکور، آزمون ANOVA (تحلیل واریانس) و آزمون همبستگی تاو کندال نشان داد که ارتباط بین ورود ریزگردها در دوره آماری مورد مطالعه با تعداد بستری شدگان ناشی از بیماری قلب و عروق در سطح معنی داری 05/0 معنادار بوده و نمایانگر وجود ارتباط است. بدین معنی که هرچه میزان ورود ریزگردها به شهر ایلام افزایش یافته است، تعداد مراجعه کنندگان این بیماری نیز افزایش پیدا کرده است.
تحلیل وضعیت امنیت غذایی و ضایعات مواد غذایی در خانوار های روستایی در شرایط خشکسالی (مورد: شهرستان خرامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای دهه های متمادی، برنامه های مختلفی به منظور ایجاد امنیت غذایی طرح ریزی و اجراشده است، اما شمار افرادی که از ناامنی غذایی رنج می برند رو به افزایش است. این وضعیت در مناطق روستایی کشور های درحال توسعه بیشتر است. افزایش بحران های اقلیمی همچون خشکسالی و کاهش شدید منابع آب نیز دستیابی به امنیت غذایی را دشوارتر ساخته است. بنابراین، واکاوی میزان امنیت غذایی خانوار های روستایی در شرایط خشکسالی ضروری می باشد. از سوی دیگر، برآورد ها نشان می دهند که میزان ضایعات مواد غذایی در حدود یک سوم است و نیمی از این ضایعات در سطح خانوار تولید می شود. باوجوداین، اطلاعات چندانی در خصوص رفتار مدیریت ضایعات غذایی خانوار در شرایط خشکسالی وجود ندارد. این در حالی است که شناخت رفتار مدیریت ضایعات مواد غذایی خانوار و عوامل تعیین کننده آن از حیاتی است. داده های موردنیاز این پژوهش پیمایشی از طریق نمونه گیری طبقه ای تصادفی چندمرحله ای گردآوری شد. در این راستا، نسبت به انجام مصاحبه حضوری با 219 خانوار روستایی شهرستان خرامه از توابع استان فارس اقدام شد. یافته های پژوهش نشان داد که 4/75 درصد از خانوار های روستایی، در طول دوره خشکسالی ناامنی غذایی را تجربه نموده بودند. تحلیل رگرسیون نشانگر آن است که میزان آب کشاورزی، درآمد، قیمت غذا، تولیدات کشاورزی، نرخ اشتغال و دارایی های سرمایه ای از سازه های مهم تعیین کننده امنیت غذایی خانوار روستایی بودند. از سوی دیگر، بروز خشکسالی نقش مهمی در شکل گیری رفتار مدیریت ضایعات غذایی خانوار داشت. به نحوی که میزان تولید ضایعات غذایی خانوار های دارای ناامنی غذایی با گرسنگی متوسط و شدید کمتر از سایر خانوار ها بود. علاوه بر کم آبی، میزان دانش و آگاهی، نگرش، دسترسی به غذای ادراک شده، کیفیت غذای ادراک شده، میزان درآمد و قیمت غذا نیز در تبیین رفتار مدیریت ضایعات غذایی خانوار تأثیرگذار بودند. بر مبنای یافته های پژوهش، توصیه هایی برای ایجاد امنیت غذایی و کاهش ضایعات غذا در شرایط خشکسالی ارائه شده است .
روشهای بومی کاهش ریسک خشکسالی و چالش های تلفیق آن با دانش نوین
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
307 - 322
حوزه های تخصصی:
رویکرد جدیدی که امروزه در زمینه مدیریت بلایا به ویژه خشکسالی و کاهش آسیب پذیری آن مطرح می باشد، استفاده از تجربیات ساکنان بومی هر منطقه است. جهت تأثیر هر چه بیشتر مدیریت بلایا بهتر است از تجربیات جوامع درگیر با بلایای طبیعی نیز استفاده نمود. این آگاهی ها و تجربیات می توانند با دانش نوین تلفیق شده و اثربخشی آن را افزایش دهند راهبردهای نوینی که در زمینه کاهش آسیب پذیری جوامع محلی از خطرات بلایای طبیعی به وجود آمده، مبتنی بر مشارکت مردم محلی و استفاده از دانش تجربی مردم محلی در کنار دانش نوین است در این میان حجم 34 درصدی جمعیت روستایی از جمعیت کل کشور به علت داشتن توان های محدود، کافی نبودن خدمات لازم و دسترسی کمتر به امکانات زیربنایی، آسیب پذیری زیادی در برابر بلایا دارند که این مسأله باعث شده از گذشته، اقدامات و تجربیاتی توسط خود روستاییان انجام گیرد که در بیشتر موارد نقش مؤثری در کاهش اثرات این بلایا داشته است. لذا می توان با تکیه به دانش بومی در کنار دانش نوین، مدیریت مطلوب تری در راستای کاهش آثار بلایا انجام داد. لذا مقاله حاضر بر آن است که با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای ، دانش بومی را تعریف کرده ، نقش و اهمیت دانش بومی در کاهش آسیب های محیطی به ویژه خشکسالی، و برخی از تجربیاتی که در این زمینه وجود دارد را مطرح نماید و چالش های تلفیق دانش بومی و نوین را در این زمینه بررسی نماید. کلمات کلیدی: خشکسالی، استراتژی های مقابله، دانش بومی، راهکارهای بومی
سنجش و ارزیابی ابعاد مؤثر بر ارتقاء تاب آوری جوامع روستایی در مواجهه با خشکسالی (موردمطالعه: شهرستان سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
630 - 645
حوزه های تخصصی:
افزایش تاب آوری مهم ترین عامل جهت حفظ انعطاف پذیری سیستم های اجتماعی-زیست محیطی و مقابله با خشکسالی است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و تحلیل شاخص های مبتنی بر تاب آوری جوامع روستایی در مواجهه با خشکسالی در سه روستا با شدت های متفاوت خشکسالی است. در این راستا ابتدا با استفاده از نقشه های پهنه بندی خشکسالی بر اساس شاخص SPEI در دوره زمانی ده ساله روستاهای موجود در سه زون خشکسالی بسیار شدید، شدید و متوسط شناسایی و از هر زون یک روستا به صورت تصادفی انتخاب گردید. سپس با استفاده از رویکرد پیمایشی، روش مشاهده مستقیم و بازدید میدانی، کشاورزان به عنوان جامعه هدف شناسایی گردیده و موردبررسی قرار گرفتند. با توجه مجموع تعداد کشاورزان در سه روستا، طبق فرمول کوکران، حجم نمونه به تعداد 105 نفر برآورد گردید. بر اساس پرسشنامه های تاب آوری و آزمون های آماری به ارزیابی ابعاد و شاخص های مؤثر بر تاب آوری پرداخته شد. نتایج مدل اندازه گیری لیزرل بر اساس متغیرهای سطح اول ابعاد سنجش تاب آوری نشان داد بیشترین اثرگذاری و اهمیت ابعاد در میزان تاب آوری متعلق به بعد زیرساختی و فیزیکی و بعد طبیعی است. ابعاد اقتصادی و مالی، اجتماعی و فرهنگی، حکمرانی و مدیریت، انسانی و فردی به ترتیب در رتبه بعدی اهمیت قرار دارند. سنجش میزان ابعاد تاب آوری در روستاهای موردمطالعه نشان داد بعد اجتماعی و فرهنگی دارای بیشترین میزان و بعد طبیعی دارای کمترین میزان در روستاهای موردمطالعه در این منطقه هستند. ﺗﻘﻮیﺖ ابعاد تأثیرگذار ﻣی ﺗﻮاﻧﺪ ﺳﻄح ﺗﺎب آوری و انطباق پذیری ﺑﺎ ﺷﺮایط را اﻓﺰایﺶ دﻫﺪ و نقش مؤثری در به حداقل رساندن ضررهای احتمالی در شرایط بحرانی، ایفا نماید. در این راستا، لازم است به تصمیم گیری و تخصیص منابع به کشاورزان منطقه در مواجهه ﺑﺎ ﻣﺨﺎﻃﺮات، توجه ویژه ای معطوف شود.
تاثیر سدسازی بر تداوم و بزرگی خشکسالی (نمونه موردی: رود کرخه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی نواحی ساحلی سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳
99 - 118
حوزه های تخصصی:
امروزه خشکسالی و کم آبی به یکی از معضلات بزرگ کشور تبدیل شده است و به عنوان یک راهکار، برای مبارزه با آن سدهای مختلفی در مناطق مختلف ایران احداث شده اند. خشکسالی هیدرولوژیک از تغییرات اقلیمی و فعالیت های انسانی تاثیر می پذیرند که در زمینه تاثیر تغییر اقلیم بر خشکسالی مطالعات خوبی انجام گرفته اما در مورد فعالیت های انسانی مطالعات کم بوده است. در این پژوهش سعی شده تا تاثیر سد کرخه بر خشکسالی های هیدرلوژیکی بررسی شود. برای نیل به هدف تحقیق از داده های آماری 14 ایستگاه آبسنجی و 19 ایستگاه باران سنجی با طول دوره آماری 30 ساله بهره برده شد. خشکسالی هیدرولوژیکی با شاخص SDI و خشکسالی هواشناسی با شاخص SPI محاسبه شد. در ادامه از روابط وایازی و همچنین تحلیل نمودار باکس پلات در محیط نرم افزار SPSS و تحلیل آماره های توصیفی خشکسالی ها به تفکیک دو دوره آماری قبل و بعد از احداث سد، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد در حالی که قبل از احداث سد بزرگی و تداوم خشکسالی های هیدرولوژیکی در مناطق بالادست حوضه آبریز بیشتر بوده است ولی با احداث سد، بزرگی و تداوم خشکسالی ها در پایین دست سد بیشتر شده که نشان دهنده ی تاثیر منفی سد بر رود کرخه می باشد. از این رو می توان گفت سد کرخه نه تنها نتواسته است خشکسالی های هیدرولوژیکی منطقه را کاهش دهد بلکه باعث افزایش آن ها نیز شده است.
تحلیل زمانی مکانی روند شمار روزهای طوفانهای تندری در ایران زمین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۵
35 - 48
حوزه های تخصصی:
برای انجام این پژوهش از داده های ماهانه ی شمار روزهای همراه با طوفانهای تندری مربوط به 50 ایستگاه همدید ایران زمین طی بازه ی زمانی1/1980 تا 12/2010 استفاده شد. یک پایگاه داده گاه جای در ابعاد50×372 ایجاد شد که بر روی سطرها زمان(ماهها) و بر روی ستونها ایستگاههای همدید قرار داشت. برای واکاوی وردایی شمار روزهای همراه با طوفانهای تندری از آزمون ناپارامتریک من کندال بهره گرفته شد. معناداری روند در سطح اطمینان 95 درصد آزمون شد. جهت برآورد نرخ وردایی از تحلیلگر شیب سن بهره بردیم. یافته ها نشان داد که در اغلب ماههای سال، بسامد رخداد این مخاطره ی جوی در ایستگاههای همدید افزایش یافته است. روند افزایشی اغلب ایستگاههای شمال غرب، غرب، شمال و شمال شرق کشور در سطح اطمینان 95 درصد معنادار است. گستره و نرخ افزایش بسامد روزهای همراه با طوفانهای تندری در فصل بهار نسبت به سایر فصول دیگر سال بیشتر است. برخلاف سایر ماههای دیگر سال در ماه مارس اغلب ایستگاههای نیمه ی غربی کشور روند کاهشی معناداری را تجربه کرده اند. به نظر می رسد که دلیل وردایی مشاهده شده در بسامد رخداد این پدیده ی فرین جوی ناشی از وردایی کنش سامانه های همدید مقیاس موثر بر اقلیم ایران زمین است. افزایش کنش واچرخندی سامانه ی سیبری در فصل بهار و تابستان منجر به شرایط دگرفشار بر روی نیمه ی شمالی کشور می شود و افزایش رخنمود طوفانهای تندری را برای این بخش از گستره ی ایران زمین در پی خواهد داشت. همچنین کاهش بسامد رخداد طوفانهای تندری در ماه مارس نیز ناشی از کاهش کنش چرخندی سامانه های سودانی و مدیترانه ای در این ماه از سال است.