مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
خشکسالی
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ششم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
129-146
حوزه های تخصصی:
خشکسالی در زمره پیچیده ترین و ناشناخته ترین پدیده های طبیعی است که باعث بحران دوره ای آب در مناطق متاثر از آن می شود. افزایش تقاضای آب از یک سو و تجربه خشکسالی های سال های اخیر در استان از سوی دیگر منجر به بحران آب گردیده است، شناخت روند خشکسالی یکی از ملزومات مدیریت بحران آب است. هدف از این تحقیق تحلیل روند شاخص خشکسالی اقلیمی SPI استان اصفهان با استفاده آزمون های ناپارامتری سن ، پتی و من-کندال می باشد و از داده های اقلیمی ماهانه 10 ایستگاه همدیدی با طول دوره آماری 27 ساله (2017-1990) برای سری های زمانی مختلف ماهانه استفاده شده است، نتایج تحلیل روند براساس آزمون پتی در 75 درصد ایستگاه ها، براساس آزمون سن در 60 درصد ایستگاه ها و براساس آ زمون من- کندال در 59 درصد ایستگاه ها روند معنی دار نزولی در سطح خطای کمتر از 5 درصد نشان داد. همچنین تحلیل سری زمانی بیش از 6 ماه روند تغییرات را بهتر از سری های زمانی کوتاه مدت نمایان می کند. در نتیجه در استان اصفهان با بحران آب مواجه هستیم و باید مدیریت تقاضای آب و مصرف آن به صورت جدی اعمال گردد.
بررسی گزاره «إِذَا کَذَبَ الْوُلَاهُ حُبسَ الْمَطَرُ...» در حدیث رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
9 - 27
حوزه های تخصصی:
فهم درست روایات معصومان (ع) به عنوان مهم ترین رسالت حدیث پژوهان، تنها با نگاه همه جانبه به آن ها و با درنظرگرفتن اموری مانند تشکیل خانواده حدیثی، عرضه بر قرآن، درنظرداشتن سنن الهی، تجربیات بشری و... امکان پذیر است. بسیاری از خطاها و لغزش های معرفتی ناشی از نبود نگاه جامع به مجموعه منابع دینی (کتاب، سنت و عقل) است. این جستار با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و بهره گیری از تجربیات بشری، بر آن است که فراز «إِذَا کَذَبَ الْوُلَاهُ حُبسَ الْمَطَر» در یکی از روایات منسوب به حضرت علی بن موسی الرضا (ع) را بررسی کند. این حدیث که از نظر سندی معتبر ارزیابی می شود، دروغگویی حاکمان جامعه را یکی از عوامل نباریدن باران معرفی می کند. این نوشتار در پی آن است به این سؤال پاسخ دهد که چرا به خاطر گناه گروهی اندک، انسان ها و موجودات بسیاری که هیچ نقشی در آن گناه نداشته اند، باید مجازات شوند. آیا می توان افراد را به خاطر گناه دیگران مؤاخذه کرد؟ تحلیل این فقره از روایت با تشکیل خانواده حدیثی و عرضه بر قرآن، این نتیجه را به دست می دهد که هر کس مسئول رفتار خویش است و گناه کسی به پای کس دیگر نوشته نمی شود. بنابراین، اگر مردمی به خاطر گناه حاکمان دچار تنگنای معیشت می شوند، از آن جهت است که به وظیفه خود در برابر حاکمان عمل نکرده اند و با سکوت تأییدآمیز خود، در رفتار ناپسند آنان شریک هستند.
تحلیل راهبردهای سازگاری کشاورزان کوچک مقیاس با شرایط خشکسالی در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، ایران شاهد تغییرات اقلیمی است که بر بخش کشاورزی تأثیر زیادی گذاشته و به شکل خشکسالی نمایان شده است. یکی از استان های کشور که با این پدیده مواجه بوده، استان اصفهان است. بنابراین، در پژوهش حاضر، با استفاده از ماتریس سوات ( SWOT )، نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای پیش روی سازگاری کشاورزان کوچک مقیاس با شرایط خشکسالی در استان اصفهان شناسایی و برای بهبود مدیریت آن، راهبردهای مناسب تدوین و پیشنهاد داده می شود. جامعه ی آماری این پژوهش 110 کارشناس کشاورزی صاحب نظر در حوزه ی مدیریت خشکسالی در استان اصفهان بود که ازبین آن ها، 88 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی این تحقیق پرسشنامه است که روایی محتوایی آن ازطریق استادان توسعه ی کشاورزی دانشگاه تهران و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ تأیید شد. در ابتدا، نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدید شناسایی شدند. در مرحله ی بعد، تحلیل فضای استراتژیک نتایج نشان داد که بیشترین وضعیت استقرارپذیری راهبردهای سازگاری با خشکسالی در ناحیه ی ST قرار می گیرد. با استفاده از ماتریس TOWS ، راهبردهای سازگاری کشاورزی در شرایط خشکسالی نیز تدوین و معرفی شدند.
واکاوی سازوکار تولید و نشر اطلاعات سامانه هشدار زودهنگام خشکسالی در شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
740 - 753
حوزه های تخصصی:
خشکسالی ازجمله بلایایی است که بیشترین خسارات مالی را در ایران برجای می گذارد. بااین وجود، برنامه های مدیریت خشکسالی عمدتاً بر پایه مدیریت بحران استوار است. درحالی که می بایست جهت گیری برنامه ریزی های خشکسالی به سمت مدیریت ریسک که یکی از مهم ترین ارکان آن، سامانه هشدار زودهنگام است، تغییر جهت یابد. در سامانه هشدار زودهنگام، اطلاعات به موقع برای افرادی که در معرض مخاطره قرار دارند، فراهم می شود تا بدین طریق بتوانند ریسک را کاهش دهند. پژوهش حاضر با هدف واکاوی سازوکار تولید و نشر اطلاعات سامانه هشدار زودهنگام خشکسالی در شهرستان کرمانشاه انجام شد. بدین منظور، از رویکرد کیفی (روش مطالعه موردی و روش اسنادی) بهره گرفته شد. جامعه موردمطالعه شامل کارشناسان سازمان هواشناسی، جهاد کشاورزی، شرکت آب منطقه ای، نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی، بانک کشاورزی، صداوسیما، اداره بحران و فرمانداری (26 نفر) بودند که با استفاده از روش نمونه گیری موارد ویژه انتخاب شدند. نتایج نشان داد ارائه اطلاعات و هشدار خشکسالی و مدیریت آن در قالب یک سیستم سازمان یافته در شهرستان کرمانشاه توسعه پیدا نکرده و گاهی سازمان ها به صورت مستقل و جزیره ای، اقداماتی را انجام می دهند و اطلاعاتی را به بهره برداران منتقل می کنند، بدون اینکه به شرایط محلی منطقه، نیازها و واکنش کشاورزان نسبت به این هشدارها توجهی داشته باشند. دستاوردهای این تحقیق می تواند گامی مؤثر در راستای طراحی سامانه هشدار زودهنگام خشکسالی در استان کرمانشاه باشد که به توانمندسازی کشاورزان جهت اقدامات به موقع و مناسب جهت کاهش ریسک خشکسالی منجر گردد.
عوامل موثر بر بهبود زیست پذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی مورد: شهرستان هندیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف عوامل موثر بر بهبود زیست پذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی در شهرستان هندیجان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه خانوارهای روستایی شهرستان هندیجان واقع در استان خوزستان می باشد که تعداد کل آن ها 1906 خانوار است. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 230 نفر از آن ها به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخت بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و ورایی سازه بررسی و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تایید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS 19 و Lisrel 8.54 و برای نشان داده محدوده جغرافیایی مطالعه از Arc GIS10.5 استفاده شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین عامل های حمایتی، حرفه ای و مهارتی، برنامه ریزی و سیاست گذاری، مدیریت مزرعه، تشکیلاتی و اجتماعی با سطح زیست پذیری خانوارهای روستایی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج مدلسازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که عامل های تاثیرگذار با ضریب تبیین 81 درصد ( γ= 0.90, t=19.39 ).اثر مثبت و معنی داری بر زیست پذیری خانوارهای مورد بررسی داشته است.
تحلیل و بررسی تاثیر نوسانات اقلیمی بر کوچ عشایر فارس (مطالعه موردی طایفه عمله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آب و هوا یکی از عوامل اساسی تاثیرگذار در زیست انسان و همه جانوران و شکل دهنده چهره طبیعت است. همه فعالیت های روزانه ما انسان ها از عناصر سازنده جو تاثیر پذیرفته و متقابلا فعالیت های ما بر آب و هوای اطراف ما اثر می گذارد. غلبه و تاثیر عوامل و عناصر جوی به گونه ای بوده است که بشر از ابتدای پیدایش در تلاش سازگاری خود با این پدیده مهم طبیعی بوده است. در این میان جانوران و گیاهان بدلیل عدم برخورداری از قوه تعقل آسیب پذیرتر از انسان ها می باشند. در نتیجه مجبور هستند از تا سرحد امکان، خود را با شرایط اقلیمی محیط اطراف خود سازگار نمایند. به همین دلیل جانوران و حیات وحش در طول سال در انطباق با تغییرات فصلی و دوره ای آب و هوا دست به مهاجرت زده اند. انسانها نیز که اقدام به نگهداری وپرورش جانوارن اقدام نموده برای جلوگیری از آسیب دام هایی خود و از طرفی بهره برداری مناسب از شرایط اقلیمی همراه دام خود در طول سال اقدام به کوچ نموده اند. حرکت بین ییلاق و قشلاق در واکنش طبیعی انسان و دام به شرایط اقلمی محیط است. در این تحقیق جهت بررسی نقش اقلیم در زمان بندی حرکت عشایر طایفه عمله بین ییلاق و قشلاق در نوسانات اقلیمی، با استفاده از شاخص SPI یک نمونه از خشکسالی شدید (2001) و تر سالی شدید (2004) در یک دوره آماری پانزده ساله انتخاب و تحلیل شده است. ملاحظه شد که در خشکسالی های شدید عشایر یک ماه تا 45 روز زودتر از قشلاق حرکت کرده و روزانه 40 کیلومتر و مسافت 900 کیلومتری بین قشلاق و ییلاق را در مدت زمان 20 روز طی کرده است. در حالی که در ترسالی های شدید مسیر فوق را در 45 تا 50 روز طی کرده و به طور متوسط روزانه 18 تا 20 کیلومتر حرکت کرده است.
واکاوی اثرات ژئومورفولوژی کارست و خشکسالی بر ویژگی های کمی- کیفی منابع آب کارستی محدوده تاقدیس گرین (استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارست مجموعه ای از فرایندهای زمین شناسی و پدیده های حاصل از انحلال سنگ ها درنتیجه بازشدگی ها، تخریب و تجزیه سنگ ها است که رژیم هیدرولوژیکی، شبکه زهکشی و لندفرم های خاص را به وجود می آورد. هدف این پژوهش ارزیابی تأثیر توسعه ژئومورفولوژی کارست و رخداد خشکسالی بر ویژگی های کمی و کیفی آبخوان های کارستی تاقدیس گرین می باشد. برای این منظور چشمه های امیر، چناره، آهنگران، لاغری و تیمور در یک دوره 15 ساله (1394-1380) مورد مطالعه قرار گرفتند. با استفاده از روش SPI میزان خشکسالی و تأثیر آن در منطقه ارزیابی گردید. همچنین میزان توسعه کارست در هر آبخوان براساس روش مالیک و وجکتوا مشخص گردید. با توجه به ارزیابی های هیدرودینامیکی، درجه توسعه یافتگی کارست در آبخوان چشمه های امیر و چناره بین 5/2 تا 7/2 بوده و دارای سیستم غالب جریان افشان و زیر رژیم های خطی می باشند. آبخوان چشمه آهنگران دارای درجه توسعه کارست 3/4 بوده و سیستم جریان آن ها از نوع مجرایی- افشان می باشد. آبخوان چشمه های،لاغری و تیمور دارای درجه توسعه کارست 5/5 و سیستم جریان مجرایی می باشد. با توجه به توسعه متفاوت ژئومورفولوژی کارست می توان گفت که در چشمه های لاغری و تیمور به علت پایین بودن اثر حافظه و توسعه یافتگی آبخوان، واکنش دبی به تغییرات بارشی دارای تأخیر زمانی کوتاه مدت بوده است. اما در چشمه های امیر و چناره به علت توسعه اندک کارست، تأثیر خشکسالی با تأخیر حدود 24 ماهه مواجه بوده است. بر اساس نتایج هیدروشیمیایی بالاترین و پایین ترین مقادیر TDSبه ترتیب در چشمه های چناره و آهنگران وجود دارد. همچنین بالاترین و پایین ترین مقادیر THبه ترتیب مربوط به چشمه های آهنگران و تیمور بوده است.
بررسی کارایی شاخص های پوشش گیاهی در تحلیل خشکسالی کشاورزی با استفاده از تکنیک سنجش از دور در حوزه آبخیز کرخه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که ممکن است در هر اقلیمی رخ دهد. در دهه های اخیر کشور ایران به به طور پیاپی تحت تأثیر خشکسالی های شدید و گسترده قرار داشته و آثار زیانباری بر بخش های مختلف اقتصادی از جمله بخش کشاورزی، محیط زیست و منابع آب کشور تحمیل کرده است. امروزه برای شناسایی و تحلیل خشکسالی های کشاورزی از شاخص های پوشش گیاهی که به کمک فن آوری سنجش از دور بدست می آیند استفاده می شود. بر این اساس، هدف از این پژوهش بررسی کارایی شاخص های پوشش گیاهی NDVI ، EVI و VCI در شناسایی و تحلیل خشکسالی کشاورزی در حوزه آبخیز کرخه می باشد. برای محاسبه این نمایه ها تصاویر سنجنده مودیس) ماهواره Terra، محصولMOD13A2 ) طی مدت 17 سال در دوره آماری 2000-2017 استفاده شد. دقت نمایه های یاد شده با شاخص ZSI محاسبه شده در 11 ایستگاه باران سنجی واقع در حوضه کرخه برای دوره آماری 1379-1396 مورد ارزیابی قرار گرفت. براساس مقادیر NDVI، EVI و VCI محاسبه شده، کمترین و بیشترین مقدار پوشش گیاهی به ترتیب در سال های 1379 و 1380 مشاهده شد. اما بررسی ZSI نشان داد که از سال 1379 تا 1387 اکثر ایستگاه ها با خشکسالی مواجه بوده اند و شدیدترین خشکسالی در سال 1387 رخ داده است. از سال 1389 تا انتهای دوره در اکثر ایستگاه ها شرایط نسبتاً نرمال مشاهده شد. بنابراین طبق نتایج بدست آمده همزمانی خشکسالی هواشناسی و کشاورزی در تمام سال ها وجود ندارد و نباید انتظار داشت که با افزایش بارندگی، NDVI، EVI و VCI نیز ترسالی و افزایش پوشش گیاهی را نشان دهند.
تحلیلی بر تأثیرات مخاطرات محیطی (خشکسالی) بر پایداری معیشت روستاییان مطالعه موردی: روستاهای شهرستان قائنات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
175 - 202
حوزه های تخصصی:
پژوهش کاربردی حاضر با روشی توصیفی – تحلیلی، دیدی فضایی و با رویکردی کمی-کیفی انجام و داده های مورد نیاز آن از میان 320 سرپرست خانوار روستایی که با فرمول کوکران از حجم جامعه ای به میزان 17713 خانوار به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند، جمع-آوری شده است تا بدین ترتیب؛ اثرات تداوم مخاطره خشکسالی بر وضعیت پایداری معیشت روستاییان شهرستان قائن مشخص گردد. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون های آمار استنباطی(رتبه ای فریدمن، t تک نمونه ای، همبستگی اسپیرمن) و ابزارهای تحلیل و پهنه بندی فضایی در محیط Arc Gis(لکه های داغ، خود همبستگی موران، درونیابی)، نشان دادند که تدوام خشکسالی و بحران کمبود آب ناشی از آن از یک سو با کاهش میزان دارایی های معیشتی(میانگین دارایی های مالی؛2.08؛ طبیعی:2.25؛ انسانی:2.28؛ فیزیکی:2.39؛ اجتماعی:2.56) و از سویی دیگر به دلیل فقدان و تضعیف نهادهای تحول زا، ساختار و مدیریت ناکارآمد محلی و دولتی، اتخاذ استراتژی-های منفی مانند مهاجرت و فروش دارایی ها، فقدان سطح مطلوب تاب آوری(میانگین برابر 2.29) جهت مقابله و سازگاری و در نهایت؛ ایجاد پیامدهای منفی همچون: گسترش فقر و محرومیت، آسیب پذیری معیشت و شکل گیری مشاغل و درآمد ناپایدار و ناکافی، موجب آسیب پذیری و ناپایداری شدید در وضعیت معیشتی روستاییان منطقه شده است. در این میان، بیشتر مساحت و تعداد روستاهای منطقه در طبقه کاهش زیاد میزان سرمایه های معیشتی و میزان تاب آوری بسیار اندک و با الگوی تصادفی توزیع یافته اند. در نهایت، نتایج آزمون همبستگی نیز، نشان داد که سه متغیر، میزان جمعیت(با شدت همبستگی:0.392)، میزان تنوع منابع درآمدی(با شدت همبستگی:0.297) و میزان حمایت های دولتی(با شدت همبستگی:0.197) با ارتباط معنی دار از نوع مثبت و مستقیم، تعیین کننده ترین عوامل در میزان تفاوت فضایی و ناپایداری معیشتی روستاییان بواسطه اثرپذیری از تداوم مخاطره خشکسالی می باشند.
مطالعه تطبیقی تغییر اقلیم و چالش های امنیتی بحران آب در شهرهای دو حوضه آبریز مرکزی و دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: اثرات اقلیمی بر بحران آب و ایجاد چالش های متعدد به دلیل اینکه سطوح مختلف جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد و گستره آن شهرهای زیادی را دربرمیگیرد، نیاز به بررسی دقیق دارد. در صورت شناخت ابعاد مختلف و چگونگی وقوع آن می توان از بروز خسارت جلوگیری کرد. روش: این تحقیق با روش پیمایشی و استفاده از ابزار پرسشنامه، مطالعه تطبیقی چالش های امنیتی بحران آب در شهرهای دو حوضه آبریز دریاچه ارومیه و مرکزی را از لحاظ ریشه ها و سبب ها، مقیاس جغرافیایی رخدادها، ماهیت چالش ها انجام داده است. یافته ها: میانگین مجموع نظر پاسخگویان در بخش مقیاس جغرافیایی رخدادها به ترتیب برای حوضه آبریز مرکزی و دریاچه ارومیه 08/29 و 47/31 است که در شهرهای هر دو حوضه مقیاس رخداد چالش ها، محلی می باشد. در ارتباط با ماهیت چالش ها، میانگین مجموع نظر پاسخگویان به ترتیب برای حوضه آبریز مرکزی و دریاچه ارومیه 64/22 و 49/23 می باشد و ماهیت چالش ها در این شهرها مدیریتی، اجتماعی، زیست محیطی و سیاسی است. در ارتباط با سبب های چالش ها، مجموع نظر پاسخگویان به ترتیب برای حوضه آبریز مرکزی و دریاچه ارومیه 40.68 و 44.33 است که در شهرهای حوضه آبریز ارومیه عوامل انسانی- مدیریتی و در شهرهای حوضه آبریز مرکزی عوامل طبیعی سبب های چالش ها هستند. نتایج: تغییرات اقلیمی و شکل گیری بحران آب، جوانب مختلف زندگی ساکنین شهرهای حوضه آبریز مرکزی و دریاچه ارومیه را تحت تأثیر قرار داده است. ظرفیت بحران زایی پیامدهای امنیتی ناشی از بحران های اقلیمی به دلیل تاثیرگذاری در حوزه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، لزوماً محدود به شهرهای حوضه آبریز مرکزی و ارومیه نبوده، بلکه فراتر از مرزهای جغرافیایی آنها و در مقیاس بزرگتر می تواند امنیت این شهرها را تحت تاثیر قرار دهد.
تبیین عوامل شناختی تأثیرگذار بر تمایل خانوارهای روستایی به زیست پذیری در شرایط خشکسالی در شهرستان هندیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانوارهای روستایی شهرستان هندیجان مانند دیگر روستاییان استان خوزستان در چند سال اخیر به دلیل خشکسالی و افزایش گردوغبار با چالش های زیادی مواجه شده اند و سطح زیست پذیری آنان به شدت کاهش یافته است. در این زمینه، پژوهش حاضر با هدف کلی تبیین عوامل شناختی تأثیرگذار بر تمایل خانوارهای روستایی شهرستان هندیجان به زیست پذیری در شرایط خشکسالی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، همه خانوارهای روستایی شهرستان هندیجان واقع در استان خوزستان با تعداد کل 1906 خانوار است. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان[1]، 230 نفر از آنها به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه ای استاندارد است که روایی آن با پانل متخصصان و روایی سازه و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. در این پژوهش نظریه رفتار برنامه ریزی، مبنای کار قرار گرفت. نتایج نشان داد متغیرهای نگرش، هنجار اخلاقی، دانش سازگاری، خودکارآمدگی و حس تعلق مکانی تأثیر مثبت و معنا داری بر تمایل به زیست پذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی دارند؛ این در حالی است که متغیر هویت فردی و رفتار درک شده اثر معنا داری بر تمایل به زیست پذیری خانوارهای روستایی ندارد. گفتنی است متغیرهای مستقل 5/84درصد از واریانس متغیر وابسته پژوهش (تمایل به زیست پذیری) را تبیین کرده اند. در این زمینه با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود با بهبود دانش سازگاری و خودکارآمدی خانوارهای روستایی، سطح زیست پذیری آنان در شرایط خشکسالی بهبود یابد.
ارزیابی اثرات خشکسالی بر توسعه اقتصادی و برنامه ریزی استراتژی بهینه معیشت پایدار در منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
51 - 64
حوزه های تخصصی:
خشکسالی یکی از پدیده های هواشناختی و جدایی ناپذیر از شرایط اقلیمی در کشور ایران است و پیامدهای نامطلوب به همراه خواهد داشت. با توجه به خشکسالی های دهه اخیر و اثرات سوء آن بر اقتصاد و معیشت در منطقه سیستان، هدف از مطالعه حاضر شناسایی اثرات خشکسالی بر توسعه اقتصادی در شهرستان ها با روش FAHP و برنامه ریزی استراتژی بهینه معیشت پایدار با روش FTOPSIS در منطقه سیستان است. این پژوهش با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه با 40 نفر از خبرگان و کارشناسان انجام شده است. نتایج حاکی از آنست که وزن نهایی گزینه ها (شهرستان ها) با استفاده از شاخص های میزان تأثیر خشکسالی بر توسعه پایدار اقتصادی منطقه سیستان بدست آمده شهرستان نیمروز با وزن (28/0) در اولویت نخست و شهرستان های هامون، هیرمند، زهک و زابل با وزن های 24/0، 22/0، 13/0 و 10/0 در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. همچنین نتایج برنامه ریزی استراتژی های بهینه معیشت پایدار در مواجهه با خشکسالی، شهرستان نیمروز در معیار های تسهیلات اعتباری و وام، ارائه وام های کم بهره و اعتبارات خرد به امور مرتبط با کشاورزی، حمایت های دولتی از سرمایه گذاری در صنایع کوچک و تبدیلی و صنایع دستی از طریق اعطای تسهیلات، نیروی انسانی مستعد و تحصیل کرده ، تغییرات اقلیمی و اثرات آن بر محصولات کشاورزی از قبیل خشکسالی، سرمای زودرس و تهدید های محیطی (خشکسالی) نسبت به سایر شهرستان برتری دارد و این خود باعث شده است که شهرستان نیمروز در بدترین شرایط از لحاظ معیشت پایدار قرار گیرد و برنامه ریزی برای این منظور در این شهرستان در اولویت اول قرار بگیرد. این نتایج نشانگر عدم مدیریت کارا، برنامه ریزی و طرح زیست محیطی و اقتصادی در منطقه است و لازم است که توجه جدی به این مقوله شود. از جمله راهکارهایی که برای منطقه سیستان جهت توسعه اقتصادی و معیشت پایدار پیشنهاد می گردد اینست که مردم منطقه و کشاورزان به سمت مشاغلی به غیر از کشاورزی مانند کار در صنایع نوکار در منطقه و همچنین بازارچه مرزی روی آورند.
تحلیل نقش سرمایه اجتماعی بر ارتقای تاب آوری در برابر خشکسالی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان کنگاور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
65 - 80
حوزه های تخصصی:
تجربه زیستی حیات بشر نشان می دهد برخی از جوامع در برخورد با بحران رفتار تاب آورتری را از خود نشان می دهند. یکی از عوامل اثرگذار ظرفیت های موجود در جامعه و یکی از این ظرفیت های مهم سرمایه اجتماعی است. اهمیت این سرمایه از این رواست که در مواجهه با بلایا از جمله خشکسالی کمترین آسیب را نسبت به سایر سرمایه ها به خود می بیند. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به روش کمی انجام شده است. و در صدد بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و تاب آب آوری در برابر خشکسالی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی در قالب نرم افزارهای SPSS و AMOS شامل آزمون های روایی و معادلات ساختاری جهت آزمون فرضیه ها استفاده شده است. داده های مورد نیاز در این پژوهش با بهره گیری از روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 13000 نفر از افراد روستایی شهرستان کنگاور بوده است. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران و به تعداد 373 نفر انتخاب گردیده است. پایایی پژوهش با روش آلفای کرونباخ نشان دهنده پایایی0/7 می باشد که رقمی قابل اتکاست. نتایج پژوهش نشان داد که میان مولفه سرمایه اجتماعی در ابعاد درون گروهی، ارتباط دهنده و سازمانی با تاب آوری به ترتیب همبستگی مثبت و معناداری 39.، 32. و 36. وجود دارد. همچنین نتایج بدست آمده از معادلات ساختاری نشان داد که با ارتقا یک واحد سرمایه اجتماعی 0.48 انحراف معیار تاب اوری 42.22 ارتقا پیدا خواهد کرد. همچنین بارهای عاملی بدست آمده نشان می دهد که متغییرهای سرمایه اجتماعی مورد استفاده با تاب آوری تناسب بسیار بالایی دارد.
بررسی اثرات خشکسالی بر گونه های درختی و درختچه ای کهور ایرانی، توج و اسکنبیل در شمال ایرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
99-112
حوزه های تخصصی:
شهرستان ایرانشهر با مساحتی حدود30000 کیلومتر مربع جزء مناطق گرم وخشک است. توجه به اصل حفظ، احیاء توسعه و بهره برداری با رعایت اصول توسعه پایدار موضوع جدایی ناپذیر در عرصه های منابع طبیعی است این منطقه در سالهای گذشته با بحرانی متعدد خشکسالی مواجه بوده که این امر صدمات جبران ناپذیری را به پوشش گیاهی منطقه وارد نموده است. با توجه به اینکه آگاهی از عکس العمل گونه های گیاهی به خشکی با هدف حفظ و احیا بیولوژیکی اکوسیستم منطقه بسیار ضروری است. در این پژوهش به بررسی تاثیر خشکسالی بر گونه های اسکنبیل، کهور ایرانی و توج پرداخته شد روند خشکسالی با استفاده از شاخص خشکسالی هواشناسی SPI بیانگر دوره ترسالی در سال های 1366 تا 1376 و دوره خشکسالی در سال 1377 تا 1388 در منطقه مطالعه هست. میزان تغییرات تراکم گونه های اسکنبیل، کهور ایرانی و توج در داخل پلات های m 50 ×m50 نیز طی دو دوره ترسالی و خشکسالی در دشت ایرانشهر بررسی شد. آزمون تجزیه واریانس دو متغیره نشان دهنده تاثیر معنی دار پارامترهای خشکسالی و گونه بر تراکم گیاهان مورد مطالعه است اگر چه خشکی سبب کاهش تراکم هر سه گونه شده است، ولی گونه های درختچه ای نسبت به گونه های درختی آسیب پذیرترند و گونه هایی که عمق ریشه دوانی کمتری دارند در شرایط خشکسالی زودتر از گونه های با ریشه عمیق از بین رفته اند.
ارزیابی آسیب پذیری اجتماعی کشاورزان نسبت به خشکسالی (مورد مطالعه: شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی همواره نقش مهم و موثری در حوزه امنیت غذایی و معیشت روستاییان ایفا کرده است، به گونه ای که نزدیک به دو میلیارد نفر مردم ساکن در مناطق خشک و نیمه خشک جهان؛ یعنی جمعیتی در حدود 41 درصد از سطح زمین را تحت الشعاع خود قرار داده است. از آن جا که رفتار و راهبردهای کشاورزان در هنگام مواجهه با خشکسالی از ناحیه ای به ناحیه دیگر و برای هر محصول متفاوت است، لذا برای مدیریت بهتر پدیده خشکسالی و کاهش آسیب پذیری کشاورزان، به افزایش دانش و اطلاعات در این زمینه نیاز است. از سوی دیگر در اکثر مطالعات انجام شده در رابطه با آسیب پذیری کشاورزان نسبت به خشکسالی، کمتر به بعد اجتماعی آن پرداخته شده است. بنابراین هدف از این پژوهش ارزیابی آسیب پذیری اجتماعی کشاورزان ذرت کار شهرستان کرمانشاه نسبت به وقوع خشکسالی است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه کشاورزان ذرت کار شهرستان کرمانشاه (1108 نفر) تشکیل دادند. حجم نمونه براساس جدول کرجسی و مورگان 375 نفر تعیین شد و نمونه گیری به صورت تصادفی انتساب متناسب انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت انتخاب نمونه ها، از روش نمونه گیری خوشه ای سه مرحله ای استفاده گردید. برای سنجش آسیب پذیری اجتماعی کشاورزان ذرت کار از فرمول می بار و والدز (2005) استفاده شد. یافته ها نشان داد عامل درک ریسک، عوامل اقتصادی، عوامل سلامتی، عوامل اجتماعی و عوامل زیرساختی به ترتیب، بیشترین تاثیر را بر میزان آسی ب پ ذی ری کشاورزان داشته اند. بعلاوه، کشاورزان در پارامترهای مربوط به درک ریسک، بیشترین و در بخش پارامترهای مربوط به عامل زیرساختی کمترین آسیب پذیری را دارا بودند.
تحلیل تاب آوری اقتصادی بهره برداران کشاورزی در برابر اثرات خشکسالی (مطالعه موردی: سکونتگاه های روستایی شهرستان فسا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
61 - 78
حوزه های تخصصی:
از شروع تمدن انسانی، خشکسالی، تأثیراتی شدید و گاهی فاجعه آمیز بر فعالی ت ه ای حی اتی انس ان در سراسر جهان داشته است. خشکسالی به خودی خود یک بلا (فاجعه) محس وب نم ی ش ود؛ بلک ه ت أثیر آن ب ر مردم و محیط زیست است که فاجعه آمیز بودن یا نبودن آن را مشخص می کند. خشکسالی یکی از مخاطرات طبیعی است که پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم بر کره زمین و به ویژه معیشت بهره برداران کشاورزی دارد. در این راستا تاب آوری اقتصادی روستایی از مفاهیمی است که در چند دهه اخیر مورد توجه سیاست گذاران توسعه روستایی قرارگرفته است. هدف این مقاله، تحلیل تاب آوری اقتصادی کشاورزان بهره بردار در برابر اثرات خشکسالی است. با توجه به موضوع مورد مطالعه و هدف تحقیق، فرضیه پژوهش با کاربست ذیل تبیین شده است: بنظر می رسد بین تاب آوری اقتصادی بهره برداران کشاورزی جوامع روستایی و اثرات خشکسالی ارتباط وجود دارد. روش شناسی پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی، بر مبنای شیوه پیمایشی است که در این مسیر از ابزار پرسشنامه و روش نمونه گیری طبقه ای در دسترس استفاده شده است. تکنیک مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل عاملی است. سطح تحلیل در این پژوهش 75روستای منتخب واقع در چهار بخش مرکزی؛ ششده و قره بلاغ، شیبکوه و نوبندگان شهرستان فسا می باشد. در این تحقیق از18شاخص تاب آوری اقتصادی استفاده شده است. جامعه آماری نواحی روستایی شهرستان فسا 63409نفر که معادل 18855خانوار روستایی می باشد. حجم نمونه382خانوار که از طریق فرمول کوکران برآورد شده است. نتایج کلی تحقیق نشان می دهد با توجه به شاخص های مورد تحلیل قرار گرفته، عامل «تنوع مهارت در نیروی کار و اشتغال» با مقدار ویژه899/3، بیشترین تأثیر را بین چهار عامل داشته، سپس عامل«عملکرد خرده فروش ها و کارایی زمین و دارایی»، «توسعه سطوح اشتغال» و «انعطاف پذیری و تسهیلات مالی» قرار دارند. با توجه به تحلیل بدست آمده و آسیب پذیری کشاورزان در برابر اثرات خشکسالی، باید نسبت به«متنوع کردن مهارت و اشتغال بهره برداران کشاورزی»، «افزایش کارایی زمین»، «اعطای وام و تسهیلات مالی» مبادرت کرد. جهت نمایش وضعیت تحلیل فضایی سکونتگاه های روستایی از نظر شاخص های تاب آوری اقتصادی در برابر خشکسالی، از تکنیک تحلیل عاملی و رتبه بندی سکونتگاه های روستایی شهرستان فسا توسط تکنیک SWARA و ARAS انجام شد. به ترتیب سکونتگاه های روستایی بخش های نوبندگان، ششده و قره بلاغ، مرکزی و شیبکوه از نظر تاب آوری اقتصادی در برابر اثرات خشکسالی رتبه بندی شدند.
اولویت بندی شهرستان های استان سیستان و بلوچستان در زمان وقوع خشکسالی ها در راستای مدیریت بهینه بودجه خشکسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات اساسی در بحث مدیریت خشکسالی، تخصیص بودجه جهت کمک به آسیب دیدگان از این پدیده اقلیمی است که گاهاً مشاهده شده است که هیچ سازوکار مشخصی برای آن تعریف نشده است و بعضی اوقات نیز مشاهده شده است که این تخصیص ها بر اساس علایق منطقه ای و سیاسی بوده است و آسیب دیدگان اصلی از خشکسالی ها از این کمک ها بی بهره بوده اند، لذا این تحقیق به دنبال طراحی یک الگوریتم فراابتکارانه هوشمند جهت مدیریت بودجه خشکسالی در استان سیستان و بلوچستان می باشد. در این مطالعه از شاخص هایی همچون جمعیت، برخورداری از آب شرب شهری و روستایی، آسیب پذیری منابع آب، میزان سطح زیر کشت، تعداد بهره برداران بخش کشاورزی، مصرف سالیانه آب کشاورزی و نزولات جوی استفاده شده است. مقادیری عددی مربوط به هر کدام از این شاخص ها به تفکیک هر شهرستان جمع آوری شد ند . اما با توجه به اینکه این شاخص ها در هر شهرستان از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند و ممکن است برخی از آنها در یک شهرستان اهمیت بیشتری و در شهرستان دیگری اهمیت کمتری داشته باشند، از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) با استفاده از روش مقایسه زوجی برای تعیین اهمیت نسبی این شاخص ها کمک گرفته شد. برای تعیین طبقات مختلف خشکسالی نیز از شاخص استاندارد شده بارش SPI) ) استفاده شد. بعد از تعیین مقادیر عددی طبقات مختلف خشکسالی های استان، از الگوریتم کلونی مورچگان برای اولویت بندی شهرستان ها جهت مدیریت بهینه بودجه خشکسالی استفاده شد که نتایج این الگوریتم در قالب نقشه های اولویت بندی مدیریت بودجه خشکسالی استان ارائه شدند. با توجه به معیارهای انتخاب شده و روش کار پیشنهادی به نظر می رسد که ترکیب تکنیک تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) و الگوریتم کلونی مورچگان قادر به تدوین سیستمی هوشمند حهت تعیین اولویت شهرستان های استان سیستان و بلوچستان در زمان وقوع خشکسالی ها برای اختصاص بودجه بهینه در خصوص کاهش اثرات مخرب خشکسالی ها باشند. بر اساس نقشه های اولویت بندی تخصیص بودجه بهینه خشکسالی بین شهرستان های استان سیستان و بلوچستان به راحتی مشاهده می شود که نتایج با واقعیت های موجود در استان تقریباً هماهنگی خوبی نشان می دهد.
سنجش و ارزیابی تاب آوری مناطق روستایی در برابر مخاطرات خشکسالی مطالعه موردی : دهستان قره طغان شهرستان نکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی، و از لحاظ روش، توصیفی – تحلیلی است. گردآوری داده ها با استفاده از روش اسنادی و میدانی(مشاهده و پرسشنامه) جمع آوری شده است، جامع آماری این نوع تحقیق براساس سرشماری آمار1395؛ 6947 خانوار در24 روستا؛ با خطای 07/0، 191 پرسشنامه به عنوان حجم نمونه محاسبه و براساس رابطه تسهیم نسبت تعداد نمونه های هر روستا به 233 نمونه به صورت تصادفی بین خانوارها توزیع و پخش گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از اطلاعات از روش های آماری توصیفی( میانگین) و استنباطی( t تک نمونه، فریدمن، تحلیل خوشه ای) و مدل های واس پاس، آراس و ویکور، بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد که تاب آوری مناطق روستایی در برابر خشکسالی در سطح پایینی است. یافته های مدل های ویکور، اراس و مدل واس پاس نشان داد که روستاهای ولاشد؛ تازه آباد بستان خیل و دوقائلو رتبه های اول و تاب آوری بالا و روستاهای جمان، پلاژارتش و بهزاد کلا در رتبه های پایین و تاب آوری پایین قرار دارند.
تبیین بازتاب های امنیتی تأثیر خشک سالی بر مهاجرت نمونه پژوهی مرزهای استان سیستان و بلوچستان
حوزه های تخصصی:
رخداد خشک سالی های پیاپی و تغییر الگوی بارش در چند دهه گذشته به ویژه در کشورها و مناطق واقع بر نوار بیابانی کره زمین از بازتاب ها و نمودهای تغییر اقلیم به شمار می روند. وضعیتی که به واسطه کاهش بارش و کم آبی؛امنیت، ثبات و توسعه در بسیاری از مناطق را تهدید می کند. کشور ما نیز با نگرش به موقعیت جغرافیایی اش طی یک و نیم دهه اخیر به شدت متأثر از این رویدادها و دگرگونی ها بوده است. جنوب شرق ایران با مرکزیت (استان سیستان و بلوچستان) که منطقه ای کم بارش است طی این بازه زمانی به واسطه دگرگونی های اقلیمی و خشک سالی های پیاپی از این پدیده تاثیر پذیرفته تا جاییکه به یکی استان های مهاجرفرست کشور مبدل شده است. رخدادی که خود زمینه مسائل و چالش امنیتی نوپدید به ویژه در نواحی مرزی شده است.
بررسی پیامدهای تغییرات آب و هوایی با تمرکز بر تحلیل فضایی شدت خشکسالی در استان گلستان با شاخص های آماری و سنجش از دوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای تغییرات آب و هوایی سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
65 - 76
حوزه های تخصصی:
خشکسالی، به عنوان یک پدیده پیچیده و زیان باراقلیمی، فعالیت های مختلف انسانی و فرایندهای زیستی را تحت تأثیر قرار می دهد. واکاوی مکانی و توالی زمانی و ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ آن شاید ﻧﻘﺶ ﻣﺆﺛﺮی در ﮐﺎﻫﺶ ﺧﺴﺎرات ﻧﺎﺷﯽ از آن در ﺑﺨﺶﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ فعالیتی و طبیعی داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. در اﯾﻦ رابطه ﺷﺎخص ﻫﺎی ﻣﺘﻨﻮﻋﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺷﺪه اﻧﺪﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ، برآوردﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ از ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. در پژوهش حاضر برای تحلیل فضایی خشکسالی هواشناسی استان گلستان با بهره گیری از داده های بارش 72 ایستگاه بارانسنجی متعلق به سازمان هواشناسی، با دوره آماری 40 ساله (1971-2010) و برای پایش خشکسالی اکولوژیک، از تصاویر ماهواره ای Landsat (TM) (1987 و 2000) و Landsat (MSS) (1975) مورد استفاده قرار گرفت. از شاخص آماری SPI در بررسی روند تغییرات زمانی و از شاخص گیاهی NDVI برای شناسایی تنش های گیاهی ناشی از خشکسالی استفاده شده و مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج دو شاخص مذکور ضرایب همبستگی مناسب و در سطح اطمینان بالای 99 درصد معنادار را نشان می دهد. نتایج نشان داد که براساس شاخص SPI، سال 2000 بیشترین و شدیدترین خشکسالی را داشته که 1/42 درصد از مساحت استان (معادل 857500 هکتار) را شامل می شود و براساس شاخص NDVI، بیشترین تراکم پوشش گیاهی مربوط به سال 1975 می باشد که مقدار آن 1/29 درصد از مساحت استان (معادل 594106 هکتار) را شامل می شود. براساس نقشه های نهایی می توان نتیجه گرفت که محدوده های شمالی و شمال شرق استان بیشترین خشکسالی را دارا هستند. نگاه کلی به نقشه ها، نقش بارز اختلاف ارتفاع و فاصله از دامنه های شمالی البرز درجهت جنوب به شمال را از هر دو نظر فراوانی و شدت رخداد خشکسالی ها نشان می دهد.