مخاطرات اقلیمی هزاره چهارم ق.م و پاسخ های فرهنگی جوامع انسانی: مطالعه موردی دشت تهران و حوضه قمرود-قره چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرایط اقلیمی از اواخر هزاره پنجم ق.م رو به خشکی گرایید. پژوهش های دیرین اقلیم نیمکره شمالی، به ویژه ایران و کشورهای همجوار، نشان دهنده شرایط اقلیمی نامساعد و وقوع چند دوره خشکسالی شدید از ۴۲۰۰ تا ۳۰۰۰ ق.م هستند. همچنین، بر اساس نتایج مطالعات رسوب شناسی محیطی محوطه های مافین آباد اسلامشهر و میمنت آباد رباط کریم در استان تهران و قره تپه قمرود در استان قم مشخص شده است که هر سه محوطه در اواسط و اواخر هزاره چهارم ق.م در اثر طغیان رودخانه های همجوارشان، به زیر رسوبات سیل رفته اند. زمان وقوع این سیل ها کاملا با دوره های خشکسالی شدید هزاره چهارم ق.م مطابقت دارند. سیل های سهمگین ناشی از بار ش های متمرکز و سیل آسا، اصولا یکی از مشخصه های اصلی دوره های تغییر اقلیم و خشکسالی هستند. با شدت گرفتن شرایط اقلیمی خشک، به ویژه از اواسط هزاره چهارم ق.م، جمعیت انسانی در منطقه فرهنگی شمال ایران مرکزی رو به کاهش گذاشت، به طوری که منجر به یک افول فرهنگی طی عصر مفرغ شد. این پژوهش سعی دارد تا با بهره گیری از پژوهش های دیرین اقلیم هولوسن و بررسی های رسوب شناسی محیطی محوطه های باستانی هم افق با دوره سیلک III ، تأثیرات مخرب تغییرات اقلیمی را بر روی جوامع انسانی دشت تهران و حوضه قمرود-قره چای، واقع در نیمه غربی منطقه شمال ایران مرکزی، مورد بررسی قرار دهد. همچنین، آنالیز عنصری XRD بر روی رسوبات محوطه مافین آباد نشان دهنده مکان گزینی آگاهانه این استقرارگاه در کنار شاخه ای از رود کرج است که در اواسط هزاره چهارم ق.م جریان داشته و به احتمال زیاد، طغیان همین رود موجب تخریب روستای باستانی مزبور شده است. نتایج نشان می دهند که رسوبات این رود، یکی از مرغوب ترین خاک های کشاورزی و سفال گری در سراسر منطقه شمال ایران مرکزی بوده است. بنابراین، به احتمال زیاد، عدم ورود این منطقه فرهنگی به دوره آغاز شهرنشینی، با وجود پتانسیل های بالای محیطی اش، می تواند در ارتباط مستقیم با وقوع مخاطرات اقلیمی هزاره چهارم ق.م توضیح داده شود.