مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
استفان والت معتقد است که دولت ها نه از قدرتمندترین دشمنان، بلکه از تهدیدآمیزترین آنها می ترسند و در مقابل آنها دست به موازنه می زنند. به اعتقاد وی احساس تهدید، خود تابعی از چهار عامل قدرت متراکم کشور یا عامل تهدیدزا، توانایی تهاجمی و نیات تهاجمی آن و مجاورت و نزدیکی جغرافیایی منبع تهدید است. بنابراین به دلیل وجود چهار شاخص تهدیدزا، ایران تحولات در حال وقوع در سوریه را تهدیدی علیه امنیت خود قلمداد کرده و به صورت مستقیم و غیرمستقیم، وارد این بحران منطقه ای شده و در راستای منافع ملی و امنیت ملی و منطقه ای خود، از دولت حاکم بر سوریه حمایت می کند. اما بدون تردید، تنها دلیل ورود ایران به تحولات سوریه، مسائل مطرح شده از زاویه دید والت نیست؛ بلکه یکی از دلایل اصلی این مسئله مباحث مرتبط با محور مقاومت و لزوم نقش آفرینی ایران در راستای آرمان های نظام جمهوری اسلامی ایران و حفظ و تقویت متحدینش در سطح منطقه است.
تحلیلی بر روابط راهبردی عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی علیه انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۷
125-146
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش می شود ضمن ارائه تحلیلی از روابط رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی، به این سؤال پاسخ داده شود که آیا با توجه به اختلافات عمیق میان آنها و همچنین تضاد ایدئولوژیک دو کشور با هم، امکان تعمیق و گسترش روابط بین آنها وجود دارد؟ مقاله حاضر با بهره گیری از تئوری توازن تهدید استفان والت به عنوان چارچوب نظری، فرضیه اتحاد استراتژیکی دو کشور عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی را به ویژه در تقابل با ایران به آزمون می گذارد و نتیجه می گیرد که با توجه به گسترش قدرت و نفوذ ایران در منطقه غرب آسیا، دو کشور مذکور ضمن احساس تهدید مشترک از این واقعیت و با اتخاذ یک سیاست عملگرایانه، به نزدیکی هرچه بیشتر به یکدیگر و تعمیق روابط دوجانبه اقدام نموده اند و در آینده نیز این روابط خود را بیش از پیش تقویت خواهند کرد.
راهبرد نفوذ ایالات متحده آمریکا و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران (با تأکید بر دیدگاه مقام معظم رهبری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی رفتاری حاکم در روابط بین آمریکا و ایران در طول سال های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مبتنی بر الگوی تخاصم بوده است. آمریکا در طول این مدت راهبردها و سیاست های چند جانبه ای در ابعاد سیاسی، امنیتی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی علیه ایران به کار گرفته است که این راهبردها موفقیت های زیادی را برای آن کشور همراه نداشته است. راهبرد نفوذ آمریکا در ایران برای رسیدن به اهداف خود اگرچه در گذشته مطرح بوده است؛ بعد از توافق هسته ای بین ایران و گروه 1+5، آن کشور را به استفاده از راهبرد نفوذ امیدوار کرده است. اهمیت این راهبرد آمریکا به حدی است که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی های خود بعد از توافق هسته ای به صورت مکرر بر این امر تأکید نموده اند. این نوشتار تلاش دارد با استفاده از روش توصیفی تحلیلی ابعاد مختلف این راهبرد و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را تبیین نماید.
ریشه های بازتولید مخاصمه ایران و امریکا پس از توافق هسته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران و ایالات متحده در چهار دهه گذشته چند بار به تعدیل موضع و همکاری بر سر برخی امور روی آورده اند که توافق هسته ای اوج آن بود. اما همکاری های مقطعی هرگز به عادی سازی روابط بین دو کشور نیانجامید. در جریان مسأله فعالیت های هسته ای ایران، تهران و واشنگتن به نحو کم سابقه ای وارد گفتگو و همکاری شدند و امتیازاتی به یکدیگر اعطا کردند که برای بسیاری ناظران سؤال انگیز بود. برخی به این جمع بندی رسیدند که زمان عادی سازی روابط فرا رسیده است. اما این بار نیز پس از توافق تدریجاً فضای تخاصمی بازتولید شد. سؤال مقاله حاضر این است که چه عوامل بنیادینی سبب شده اند که گشایش ها و همکاری های مقطعی در روابط ایران و آمریکا- که اوج آن در توافق هسته ای نمایان شد- به عادی سازی روابط بین دو کشور منجر نشوند. در پاسخ، به برخی سیاست های ریشه دار دو دولت خصوصاً خط مشی انقلابی و ضدآمریکایی ایران و سیاست های ضدایرانی آمریکا اشاره خواهد شد که مانع از عادی سازی روابط می شوند. با این حال، تخاصم بین دو دولت مانع از آن نمی شود آنها تحت شرایط خاص آماده همکاری محدود شوند.
شاخص های فرهنگ سیاسی جمهوری اسلامی ایران در بعد خرد از دیدگاه نخبگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاخص های فرهنگ سیاسی از ملزومات سیاست گذاری و برنامه ریزی استراتژیک در سیاست های فرهنگی کشورها محسوب می شود، از این رو احصاء و تبیین شاخص های فرهنگی سیاسی در نظام جمهوری اسلامی ایران می تواند ضرورتی برای سیاست گذاری های کلان و خرد را در کشور فراهم نماید. روش تحقیق در این پژوهش روش ترکیبی کیو می باشد و جامعه آماری شامل 54 نفر از اساتید و صاحب نظران سیاسی دانشکده های علوم سیاسی دانشگاه های دولتی و دانشگاه های آزاد اسلامی استان تهران و البرز می باشند که به صورت هدفمند و کاملاً غیراحتمالی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخت با گویه هایی مبتنی بر شاخص های مستخرج از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه های دلفی اساتید و کارشناسان سیاسی بوده و روایی پرسشنامه بصورت صوری و محتوایی مورد تایید صاحب نظران قرار گرفته و پایایی پرسشنامه نیز از طریق آلفای کرونباخ مورد توجه بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی و استنباطی و تحلیل عاملی کیو انجام پذیرفته است. یافته های تحقیق نشان داد گزاره های "بازتولید مبانی دینی- سیاسی" و "افراط و تفریط گرایی" بیشترین اثرگذاری و " عاملیت سیاسی نخبگان" و "رضایت دائم از شرایط موجود" کمترین تبیین کنندگی را در بعد خرد فرهنگ سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران به خود اختصاص داده اند.
بررسی علل نفوذ داعش در آسیای مرکزی و پیامدهای احتمالی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۱ (پیاپی ۵۱)
225 - 250
حوزه های تخصصی:
با گذشت دو سال از ظهور گروه موسوم به داعش، این گروه به سمت آسیای مرکزی روی آورده است. با هدف قرار دادن آسیای مرکزی توسط این گروه، سوالاتی در نزد تحلیل گران به وجود آمده است. این نوشتار نیز در پی پاسخ به این سوال است که چه عواملی موجب ظهور و نفوذ داعش در آسیای مرکزی و جذب عده ای از این منطقه به این گروه شده است؟ به عبارت دیگر بستر ها، زمینه ها و علل نفوذ داعش در آسیای مرکزی چیست؟ فرضیه این نوشتار بر آن است که وجود عوامل و بستر هایی در آسیای مرکزی نظیر فقر، عدم توسعه یافتگی، بی ثباتی سیاسی و اقتصادی، وجود افراط گرایی اسلامی در میان برخی از مسلمانان این منطقه از یک سو، و وجود منابع معدنی غنی در این منطقه، وجود دو کشور مسلمان بنیادگرا(پاکستان و افغانستان) در همسایگی کشورهای این منطقه، نزدیکی کشور روسیه به این منطقه، حضور مسلمانان غرب چین (در استان سین کیانگ) در نزدیکی و همسایگی کشورهای منطقه آسیای مرکزی و از همه مهمتر استراتژی داعش در بین المللی کردن خود موجب شده است تا این منطقه مورد توجه این گروه تروریستی-تکفیری قرار گیرد و این گروه بتواند در این منطقه نفوذ کند و در این منطقه یارگیری کند.
امربه معروف و نهی از منکر و توسعه سیاسی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام های سیاسی جدید در پی بسیج و جلب مشارکت سیاسی حداکثری شهروندان خود هستند؛تحکیم رابطه نظام سیاسی و مردم تداوم نظام سیاسی را تسهیل نموده، موجد مشروعیت سیاسی حکومت شده و به توسعه سیاسی نهادینه منجر می شود. مفروض است که در نظام سیاسی اسلامی؛ آموزه مهم اجتماعی، فرهنگی و سیاسی «أمربه معروف و نهی از منکر» نقش عمده ای در توسعه سیاسی ایفا می نماید و قرآن کریم، متون روایی و اصل هشتم قانون اساسی ج.ا.ا مستند این آموزه اند. سه ساحت؛ مردم- مردم (متوازی)، مردم- حاکمان (متخالف صعودی) و حاکمان - مردم (متخالف نزولی) در این آموزه وجه تمایز مردم سالاری دینی از لیبرال دموکراسی ها است. فرضیه این نوشتار آن است که ساحت مردم – حاکمان در آموزه امر به معروف و نهی از منکر مغفول مانده است. این پژوهش با اتکا به روش تفسیری و بهره مندی از نظریه مردم سالاری دینی نتیجه می گیرد که احیای ساحت سوم مستلزم ورود به فرهنگ سیاسی جامعه اسلامی در میان مردم (الناس) و نخبگان فکری (اولی الالباب) و نخبگان سیاسی (اولی الامر) است.
تبیین دیپلماسی فرهنگی سید محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد در نظام بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت دیپلماسی فرهنگی برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری دارای سابقة تمدنی-فرهنگی چندهزار ساله و نیز مبتنی بر آموزه ها و ارزش های الهی، بسیار زیاد است. اما تغییر گفتمان های حاکم بر سیاست خارجی ایران منجر به تفاوت در میزان اهمیت آن، عدم توجه یکسان، عدم یک دستی کاربرد و در نتیجه دستاوردهای نه چندان چشم گیر آن است. در واقع در ایران، هر گفتمان با ارایة یک هویت نقشیِ متفاوت، منجر به رویکرد خاصی در ارتباط با نظام بین الملل شده است. به این معنا، تأکید گفتمان خاتمیبر مؤلفه های مدرنیته، و ابتناء گفتمان احمدی نژادبر مؤلفه های سنت باعث نزدیکی ارزش ها و هنجارهای فرهنگی ایران و نظام بین الملل در دوران خاتمی و اختلاف بین آن ها در دوران احمدی نژاد شد. هدف اصلی این مقاله، براساس چارچوب نظری سازه انگاری، پاسخ گویی به این سؤال است که: «کنش و واکنش دیپلماسی فرهنگی ج.ا.ایران در دوران خاتمی و احمدی نژاد با نظام بین الملل مبتنی بر چه رویکردی بوده است؟» فرض اصلی ما بر این است که «نزدیکی ساختارهای بین الاذهانی داخلی با ساختارهای بین الملل در گفتمان خاتمی منجر به تعامل کانتی، و دوری بین این دو ساختار در گفتمان احمدی نژاد منجر به تقابل هابزیدیپلماسی فرهنگی او با نظام بین الملل شده است». روش تحقیق در این مقاله، توصیفی-تحلیلی با استفاده از ابزار کتابخانه ای است.
راهبردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در برقراری همگرایی در خاورمیانه و موانع آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر واحد سیاسی، برای حفظ حیات خود نیازمند وجود همگرایی منطقی بین مؤلّفه های تشکیل دهنده اش است. منطقه راهبردی خاورمیانه نیز از این قاعده مستثنی نیست. جمهوری اسلامی ایران، باتوجه به موقعیت خاص و اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی اش در جهان و منطقه و جایگاه برجسته جغرافیایی و فرهنگی اش در خاورمیانه، یکی از هدف های مهم سیاست خارجی خود را بسترسازی برای همگرایی کشورهای منطقه دانسته و برای دست یابی به این هدف، راهبردهایی به کار گرفته است. اما روند رویدادها به گونه ای پیش رفته که منجر به چالش های متعددی شده است و در نتیجه، این راهبردها امکان همگرایی چندانی فراهم نکرده است. هدف اصلی این پژوهش آن است که با جمع آوری داده های مناسب، به روش کتابخانه ای و توصیف و تحلیل آن ها و نیز بهره گیری از نظریه های کارکردگرایی و نوکارکردگرایی، راهبردهای جمهوری اسلامی ایران برای شکل گیری همگرایی در منطقه خاورمیانه و چالش ها و موانعی که در راه رسیدن به این هدف وجود دارد را مشخص و ارزیابی کند. با توجه به هدف مذکور، سؤال این پژوهش عبارت است از اینکه «راهبردهای جمهوری اسلامی ایران برای شکل گیری همگرایی در منطقه خاورمیانه چیست و چه چالش ها و موانعی در راه رسیدن به این هدف وجود دارد؟" فرضیه تحقیق نیز این گونه تدوین شده است: «جمهوری اسلامی ایران، با الهام از قانون اساسی و رسالت انقلاب اسلامی، برای شکل گیری همگرایی در خاورمیانه، در سیاست خارجی خود به راهبردهایی متوسل شده که به دلیل اختلاف مواضع خود با اکثر کشورهای منطقه، به ویژه دولت های عرب حاشیه خلیج فارس در حوزهای مختلف اقتصادی، سیاسی، ایدئولوژیکی و امنیتی، این تلاش با چالش ها و موانعی روبه رو بوده است». یافته های این پژوهش نشان می دهند که تلاش ایران برای همسویی و همگرایی کشورهای خاورمیانه تنها مورد قبول و توجه بعضی از بازیگران منطقه که به «محور مقاومت اسلامی» مشهورند، واقع شده است؛ ولی اکثر دول منطقه که در قطب مخالف قرار دارند و «محور محافظه کار» محسوب می شوند، این تلاش را برنتافته اند.
نقش کنگرة ایالات متحده در سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران (2017-2005)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی تهاجمی ایالات متحده در قبال ایران (۲۰۱۷-۲۰۰۵) را می توان ناشی از بنیان های درونی سیاست خارجی این کشور به حساب آورد. یکی از این بنیان های درونی، کنگرة ایالات متحده است که صرف نظر از ساختار نظام بین المللی، سبب شده تا دولت آمریکا رویکردی تهاجمی علیه ایران در پیش بگیرد. برای تبیین سیاست خارجی آمریکا بر اساس بنیان های درونی اش، می توان از نظریة واقع گرایی نوکلاسیک بهره گرفت. بر همین اساس، نویسندگان این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی هستند که کنگرة ایالات متحده چه تأثیری بر سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران (۲۰۱۷-۲۰۰۵) داشته است؟ هدف این پژوهش، کمک به درک هر چه بیشتر سیاست گذاران ایرانی از میزان تأثیرگذاری سیاست داخلی آمریکا بر سیاست خارجی این کشور در قبال ایران است. هم چنین، این پژوهش درصدد دست یابی به این هدف است که سوءبرداشت میان سیاست گذاران ایرانی در خصوص سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران را به حداقل برساند. روش این پژوهش عمدتاً شامل بهره برداری از سخن رانی ها، صورت مذاکرات کنگره، گزارش های دولتی، کتاب های تخصصی روابط بین الملل و مقالات علمی و پژوهشی است. هم چنین، روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که در رابطه با ایران، کنگرة آمریکا از طریق اعمال تحریم های اقتصادی و نیز ترغیب کاخ سفید برای اجرای آن تحریم ها، دولت آمریکا را برای پیگیری یک رویکرد خصمانه علیه ایران ترغیب کرده است.
تحریم های آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران از منظر حقوق بین الملل
حوزه های تخصصی:
تحریم های گوناگونی در طی دوره های مختلف بر کشور ایران تحمیل شده است. ایالات متحده از سال ۱۹۸۰م. و شورای امنیت سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا از ۲۰۰۹م. ایران را تحت تحریم قرار داده اند. همچنین دولت هایی به صورت یکجانبه بنا بر اقتضای عضویت در سازمان ملل طبق ماده ۲۵ منشور و جهت تأمین منافع ملی خود که آن را در تبعیت از نظام بین الملل دیدند، تحریم ها و محدودیت هایی را بر ایران اعمال کردند. تحریم های اعمال شده بر کشور به دلیل اثرات مستقیم و غیرمستقیم بر شهروندان ایرانی، مغایر با اصول و ارزش های عام و جهان شمول حقوق بشر است؛ چراکه برخی از اهداف غیرمشروع همچون بی ثبات کردن یک نظام سیاسی برای کسب منافع نامشروع، تهدید به زور یا حتی سرنگونی و براندازی یک دولت قانونی از اهداف اعلام نشده برخی تحریم ها بوده است. لذا با عنایت به این فرضیه که اعمال چنین تحریم هایی غیرمشروع و غیرقانونی دانسته می شود؛ آن هم توسط مراجعی که صلاحیت چنین کارهایی را ندارند، نگارنده را بر آن داشت تا با بررسی تحریم های یکجانبه از منظر حقوق بین الملل به این سؤال پاسخ دهد که آیا چنین تحریم هایی دارای وجهه حقوقی هستند یا خیر؟ در نتیجه سعی شده است تا به نقد و بررسی تحریم های یکجانبه ایالات متحده آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران پرداخته شود.
بررسی الگوی جدید همگرایی منطقه ای در آسیای جنوب غربی
حوزه های تخصصی:
وجود دو فضای آبی- خلیج فارس و مدیترانه- در دو سویه منطقه آسیای جنوب غربی یکی از عوامل مهمی است که این منطقه را به یکی از مناطق ممتاز استراتژیک جهان تبدیل نموده است بطوری که هر گونه همگرایی منطقه ای موفق در این منطقه بدون در نظر گرفتن این مسأله عملا موفق به نظر نمی رسد. در این میان سند چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران نیز محور توسعه داخلی و سیاست خارجی ایران را رسیدن به قدرت برتر منطقه ای ترسیم می کند؛ مسئله ای که تاکنون در اثر سیاست های جهانی و نیز در نظر نگرفتن عوامل ژئوپلیتیکی میسر نگشته است. این مقاله با روش تحلیل محتوا ضمن بررسی عوامل ژئوپلیتیکی موثر در ایجاد همگرایی منطقه ای موفق، به ارائه مدل جدیدی از همگرایی منطقه ای در آسیای جنوب غربی با محوریت ایران می پردازد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد چنانچه همگرایی منطقه ای پیشنهادی در این پژوهش شکل بگیرد ایران طبق سند چشم انداز بیست ساله می تواند به قدرت منطقه ای برتر در آسیای جنوب غربی تبدیل شود.
تحلیلی بر ساختار قدرت در منطقه آسیای جنوب غربی (منطقه مورد نظر سند چشم انداز) با تاکید بر جایگاه فعلی ج.ا.ایران
حوزه های تخصصی:
قدرت ملی به مجموعه ای از توانایی های مادی ومعنوی گفته می شود که در قلمرو یک واحد جغرافیایی- سیاسی به نام کشور وجود دارد. سنجش و اندازه گیری قدرت ملی کشورها به منظور تعیین جایگاه کشور در نظام ژئوپلیتیک جهانی و مقایسه قدرت کشورها، همواره از دغدغه های جغرافیدان های سیاسی، دانشمندان علوم سیاسی و روابط بین الملل بوده است. در این تحقیق با نقد و ارزیابی مدل های پیشین سنجش قدرت ملی، مدل جدیدی برای محاسبه قدرت ملی ارائه شده که نسبت به مدل های قبل جامع تر محسوب می شود. توجه بر تمامی ابعاد قدرت ملی (در قالب نه فاکتوراقتصادی، سیاسی، نظامی، فضایی،فرامرزی، سرزمینی،اجتماعی، علمی و فناوری و فرهنگی)، استفاده از متغیرهای متعدد، متنوع در قالب 87 متغیر، تاکید بر استفاده از متغیرهای جدید و استراتژیک متناسب با زمان کنونی، استفاده از روش دلفی و مراجعه به نظر خبرگان در مورد شناخت نقش و اهمیت متغیرهای موثر برقدرت ملی، امکان ترسیم ساختار قدرت در جهان با تاکید بر جایگاه ایران در نظام ژئوپلیتیک جهانی و... از مزایای این مدل نسبت به مدل های قبل است. مقاله حاضر با استفاده از مدل مزبوربه سنجش قدرت کشورهای منطقه آسیای جنوب غربی (منطقه مورد نظر سند چشم انداز 20 ساله) در قالب نه فاکتور مجزا پرداخته است. بر این اساس، ضمن مشخص کردن رتبه کشورهای منطقه از نظر میزان قدرت در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی، علمی، سرزمینی و... به مقایسه تطبیقی رتبه جمهوری اسلامی ایران با کشورهای مذکوردرهرکدام از فاکتورهای نه گانه و همچنین در مجموع فاکتورها پرداخته است. هدف از این مقاله این است تا وضعیت کنونی کشور ایران از حیث ابعاد مختلف قدرت در مقایسه با کشورهای مورد نظر مورد بررسی قرار گیرد تا میزان فاصله با هدف اصلی برنامه چشم انداز (رسیدن به جایگاه قدرت برتر منطقه) مشخص شود.
نقش و تاثیر رفتارهای حمایتگرانه در پیشبرد و اثر بخشی دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی لبنان)
حوزه های تخصصی:
از زمان شکل گیری دولت- ملتها در عرصه بین المللی تا اوایل قرن بیستم، ارتباطات میان دولت- ملتها عمدتا به شیوه های رسمی و دیپلماتیک انجام می شد. اما مطرح شدن مولفه های جدیدی مانند انقلاب ارتباطات، فعال شدن بازیگران غیردولتی و... باعث شد تا کشورها برای تحقق منافع ملی خود استراتژی های جدیدی را در کنار دیپلماسی رسمی خود تعریف و بکار گیرند. دیپلماسی عمومی از کارآمدترین این استراتژی ها می باشد. ایران با برخورداری از فرهنگ و تمدن غنی اسلامی - ایرانی، دارای موقعیت و توان فراوانی برای بهره مندی از دیپلماسی عمومی می باشد، که پیروزی انقلاب اسلامی در این کشور، این امر را تا اندازه ای محقق کرده است. جمهوری اسلامی ایران در صدد است، دیپلماسی عمومی خود را در کشورهای مشابه به لحاظ فرهنگی و تاریخی فعال نماید. لبنان با دارا بودن این شرایط و مولفه ها نمونه ای مناسب برای این مدل می باشد. در این مقاله تلاش می شود تا با تبیین مفهوم رفتارهای حمایتگرانه، تاثیر و نقش آنها در پیشبرد دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در لبنان مورد بررسی قرار گیرد.
فضای گفتمانی، آرمان ایرانی و حاکمیت آن بر گفتمان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه
حوزه های تخصصی:
گفتمان، نظامی از دلالت های مرتبط به هم تشکیل شده است که مجموعه ای از نشانه ها در آن به صورت کلیت ساختار یافته در می آیند و معنایشان در آنجا تثبیت می گردد و در قالب آن رویه های اجتماعی شکل می گیرند. تعامل "خود" و "دیگری" بر ساخته و واقعیت معنادار و قابل درک می شود. تروریسم یکی از واژگان مبهم در عرصه بین المللی است که به علت پیچیدگی مفهوم و مصادیق آن با نوعی بحران معنا در تعریف و تحدید قلمرو روبه رو هستیم. به نظر می رسد تعاریفی که از تروریسم و ابعاد آن ارائه گردیده، بیش از آنکه منطبق بر عینیت گرایی و پذیرش ثنویت ارزش/ واقعیت باشد، برگرفته از برساخت های گفتمانی و تبلیغی است. مقاله در پی پاسخگویی به این سؤال است که مهم ترین دال های سازنده سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه چیست. در پژوهش حاضر، فضای گفتمانی، آرمان و اسطوره ایرانی و تأثیر آن بر سیاست خارجی جمهور اسلامی ایران بررسی می شود. به منظور تحقق این هدف در وهله اول به طور مختصر رابطه گفتمان و سیاست خارجی مطرح می گردد. در این بخش ضمن نشان دادن نحوه تکوین و شکل گیری این گفتمان بیان می شود که گفتمان مزبور باعث تأسیس هویت نوین اسلامی- ایرانی می شود و بدین سان اهداف و منافع ملی این کشور بر اساس هویت اسلامی و گفتمان انقلابی در خاورمیانه تعیین می شود.
محدودیت های دارویی ناشی از تحریم های اقتصادی بین المللی علیه جمهوری اسلامی ایران و نقض استانداردهای حقوق بشر بین المللی
حوزه های تخصصی:
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، تحریم های ایالات متحده آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران یکی از شاخصه های اصلی سیاست خارجی آمریکا علیه ایران بوده است؛ اما تحریم های سازمان ملل متحد و سایر کشورهای جهان علیه ایران در سال های اخیر به گونه ای متفاوت بر تمام ابعاد زندگی ایرانیان تأثیر گذاشته است. به عبارت دیگر، محدودیت های ناشی از تحریم در انجام فعالیت های بانکی، حمل ونقل، بیمه، تجارت، معاملات و سرمایه گذاری های بین المللی برای ایران دشواری های بسیاری را ایجاد کرده و تأثیر عمده ای بر روی اقتصاد کشور گذاشته است. در این راستا، سیستم بهداشتی- درمانی نیز از گزند تحریم ها در امان نبوده و زندگی بسیاری از بیماران را به مخاطره انداخته است. بنابراین، فرض مقاله آن است که محدودیت هایی دارویی ناشی از تحریم اقتصادی بین المللی علیه جمهوری اسلامی ایران باعث نقض فاحش استانداردهای حقوق بشر بین المللی در حوزه بهداشتی و درمانی گردیده است.
بررسی عوامل منطقه ای تغییر رویکرد عربستان سعودی در سیاست خارجی نسبت به کشورهای منطقه خلیج فارس(پس از سقوط صدام)
حوزه های تخصصی:
تداوم و استمرار اصول و اهداف سیاست خارجی و تلاش برای حفظ وضع موجود را می توان مخرج مشترک تمامی نظریات ارائه شده در رابطه با اهداف و اصول سیاست خارجی عربستان سعودی دانست بنابراین ثبات و استمرار به عنوان مؤلفه ی مهم محافظه کاری در سیاست خارجی عربستان را می توان در استمرار و تداوم اعمال اصول و اهداف کلان آن در چارچوب سیاست خارجی بررسی کرد. اما طی چند سال اخیر رویکردهای این کشور در منطقه نشانگر عبور این کشور از سنت محافظه کاری و گرایش به رویکرد تهاجمی است. حضور فعال و گسترده در بحران سوریه و تلاش های مقابله جویانه در برابر ایران نشان دهنده این است که عربستان وارد مرحله متفاوتی در سیاست خارجی خود شده است. در این راستا، این مقاله درصدد پاسخ به این سؤال است که چه عواملی باعث به وجود آمدن تحول در الگوهای رفتاری سیاست خارجی عربستان سعودی در منطقه خلیج فارس شده است؟ همچنین نقش و رویکرد جمهوری اسلامی ایران در منطقه چه تاثیری بر این تحول در سیاست خارجی عربستان داشته است؟ بر این اساس فرضیه مقاله این است که رویکرد سیاست خارجی عربستان سعودی(به خصوص پس از سقوط صدام در عراق) از حالتی محافظه کارانه به سوی رفتاری تهاجمی تغییر یافته است که شرایط منطقه ای نقش مؤثری در این تحول داشته است. روش تحقیق مبتنی بر راهبرد تحقیقی توصیفی – تحلیلی است.
الگوی معیار صلاحیت حرفه ای معلمی در تراز جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۴ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۳۴
9-30
حوزه های تخصصی:
اندیشمندان تربیت و توسعه حرفه ای معلمان را انگاره ای بی بدیل در تضمین کیفیت سامانه های آموزشی دانسته اند. این مهم چنانچه به منظور رصد افقهای شایستگی و بالندگی در زوایای تعلیم و تربیت معلمان انجام شود، هدفی والا و گران سنگ خواهد بود. در این پژوهش با تکیه به روش مطالعه کیفی «فراترکیب» تلاش شده است که الگویی معیار (جامع و استاندارد) برای سنجش صلاحیت حرفه ای معلمی ارائه شود؛ الگویی که هم ناظر بر معیارهای روزآمد و پیش رو ارزیابی باشد و هم حوزه های کلیدی برنامه درسی تربیت معلم را پوشش دهد. بر اساس بروندادهای پژوهش، از میان شانزده سند بالادستی ملی، متون علمی و اسناد بین المللی، در مجموع 28 مدل مفهومی، 6098 کد آزاد، 1655 مضمون و 218 محور موضوعی احصا شد. بر پایه یافته ها، ساختار نهایی این الگو در 7 ساحت، 33 حوزه محوری و 158 شاخص صلاحیت با نام «الگوی معیار سنجش صلاحیت حرفه ای معلمی در تراز جمهوری اسلامی ایران» پدید آمد. ساحتهای هفتگانه این الگو عبارت اند از: 1. برنامه ریزی و آماده سازی برای آموزش؛ 2. برنامه ریزی و طراحی برای یادگیری؛ 3. مدیریت پیرامون و محیط یادگیری؛ 4. آموزش اثربخش؛ 5. مسئولیت سازمانی و توسعه حرفه ای؛ 6. سرمایه اجتماعی و فعالیت فرهنگی و 7. معنویت ، اخلاق و خداباوری. برایند پژوهش حاکی از آن است که الگوی پیش رو: (الف) ناظر بر تربیت معلم در نظام ارزشی اسلام؛ (ب) نخستین گام در راه معیارسنجی حرفه ای معلمی؛ (ج) برآورنده نیاز داخلی برای سیاستگذاری و تهیه آزمونهای ارزیابی و (د) همسو با شرایط و ملاحظات نظری و عملی ارزیابی در تراز جمهوری اسلامی ایران می باشد.
جهانی شدن سیاست و تأثیر آن بر فرآیند توسعه سیاسی ج. ا. ایران
یکی از موضوعاتی که هم در عرصه سیاسی و هم در عرصه جغرافیای سیاسی مورد بحث قرار گرفته موضوع جهانی شدن است. جهانی شدن در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و غیره خود را نمایان ساخته است. جهانی شدن روندی اجتناب ناپذیر در اقتصاد، جامعه و سیاست است و در ابعاد اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی- سیاسی و علمی- فناوری دارای اهمیت ویژه ای است. بگونه ای که امروزه بطور فزاینده ای از جهانی شدن اقتصاد، جهانی شدن فرهنگ و جهانی شدن سیاست سخن گفته می شود. باتوجه به این مسئله سوال پژوهش حاضر بر این مبنا قرار گرفته است جهانی شدن سیاست چه تأثیری بر فرایند توسعه سیاسی در جمهوری اسلامی ایران داشته است؟ روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی است و از رهیافت نظری «نئولیبرالیسم» جهت تبیین موضوع پژوهش استفاده شده است. یافته پژوهش نشان می دهد گرایش به دولت رفاهی و دخالت گسترده دولت در اقتصاد می تواند شرایط نامساعدی برای شکوفایی جوامع مدنی فراهم آورد. بنابراین در توسعه سیاسی مواردی مانند گفتمان حاکم بر کشور، نوع ایدئولوژی، شکل حاکمیت، نوع رهبری، شرایط جغرافیایی سیاسی و جغرافیای راهبردی و منابع کشور باید مدنظر قرار گیرد.
تحول مفهومی «قانون» در فرایند تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قانون اساسی جمهوری اسلامی به عنوان یک مفهوم و پدیده تأثیرگذار نیازمند بررسی تاریخی است تا بتوان به چرایی شکل گیری مفاهیم و عناصر تشکیل دهنده آن پی برد. مفاهیم و عناصری که از پیش از انقلاب و در نتیجه تحولات انقلاب از سویی و همچنین تلاش های فکری تدوین کنندگان با توجه به معضل عرفی سازی شکل گرفت. بزرگان انقلاب نه تنها مفهوم و اندیشه خاصی از قانون در ذهن نداشتند، بلکه درباره چگونگی تدوین قانون به درستی نیندیشیده بودند. به همین دلیل در زمان تدوین قانون اساسی با معضلات متعددی برای تنظیم بندهای کلیدی ای همچون مسائل حاکمیتی و حقوق ملت و آزادی های اساسی مواجه بودند. از این رو برای درک چرایی و چگونگی پدیده قانون اساسی در جمهوری اسلامی ایران هم باید به مفاهیم تاریخی و چگونگی شکل گیری آن توجه کرد و هم به مسئله نحوه عرفی ساختن قوانین در ایران نظر داشت. امری که با توجه به ذهنیت ها و نیت های تدوین کنندگان قانون اساسی جمهوری اسلامی و در پاسخ به مسائل زمانه شکل می گیرد.