مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۰۱.
۵۰۲.
۵۰۳.
۵۰۴.
۵۰۵.
۵۰۶.
۵۰۷.
۵۰۸.
۵۰۹.
۵۱۰.
زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
کنایه ها از مهم ترین گونه های ادبی در ادبیات شفاهی هستند که گوینده مشخصی ندارند و می توان آن ها را در گفتگو مردم جوامع مختلف جست وجو کرد، کنایه ها اجتماع و فرهنگ و آداب و رسوم جوامع خود را به خوبی نمایان می کنند. بدین گونه کنایه ها جملات و کلماتی هستند که در زبان مردم جاری هستند و مردم با به کارگیری کنایه ها در گفتارشان باعث ماندگاری آنها در زبان شده اند. کنایه ها به کلام زیبایی می بخشند و جست وجوی معنی اصلی در آن ها دارای لذّتی خاص است. بنابراین بررسی کنایه های موجود در گویش های ایرانی اهمیّت ویژه ای دارد، در این پژوهش کنایات زبان تالشی شمالی که در کناره های دریای کاسپین جاری است را با کنایات اقوامی در جنوب شرقی ایران که در سیستان و بلوچستان زندگی می کنند تطبیق داده شده است، و با کنایات زبان فارسی مقایسه شدند. در این نوشتار سعی کرده ایم نمونه های برجسته و قابل توجهی از کنایات هر سه زبان را با هم تطبیق دهیم تا اشتراکات زبانی مشخص شود. این پژوهش نشان داد که بین فرهنگ تالشان، سیستانیان و فارس ها سابقه طولانی داد و ستدها وجود دارد و آبشخور این فرهنگ ها و زبان ها از یک منبع نشأت گرفته اند هرچند که زبان فارسی به عنوان زبان معیار در ایران گسترش یافته و زبان نوشتاری در سراسر ایران بوده است.
راهبردهای خود ترمیمی خودآغازی در خلاصه گویی داستان در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع اصلی پژوهش حاضر بررسی خود ترمیمی خود آغازی در خلاصه گویی در زبان فارسی است. نویسندگان در این مطالعه به بررسی راهبرد های مورد استفاده در خودترمیمی خود آغازی، الگوی فراوانی وقوع این راهبرد ها و ترجیحات کاربرد آنها پرداخته اند. هدف دیگر این مطالعه بررسی رابطه متغیر جنسیت با راهبرد های خودترمیمی خود آغازی در خلاصه گویی است. جامعه ی آماری این مطالعه متشکل از 20 مرد و 20 زن در رده ی سنی 40-20 سال است. بر اساس داده های جمع آوری شده از 374 دقیقه بازگویی داستان یا فیلم توسط شرکت کنندگان، مشاهده شد که از تمامی راهبردهای ترمیم بر اساس الگوی ده گانه ی راهبردهای ترمیم شگلاف (2013) استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که ترمیم غیرواژگانی و پرش توالی به ترتیب بیشترین و کمترین بسامد ترمیم های انجام شده را به خود اختصاص داده اند. راهبردهای جایگزینی، بازیابی و جستجو نیز کاربرد زیادی داشته اند. سایر راهبردها نیز با بسامدهای کمتر به کار رفته اند. همچنین، با وجود اینکه زنان بیش از مردان انواع ترمیم استفاده کرده اند، تفاوت معناداری بین ترمیم در زن ها و مردها مشاهده نشد. ازآنجا که عمده ی مطالعات در حوزه ی ترمیم در مکالمات چندنفره صورت گرفته، یافته های این پژوهش که متمرکز بر ترمیم در گفتار تک گویه (خلاصه گویی توسط یک فرد) بود، می تواند در توسعه ی مطالعات ترمیم نقش داشته و مورداستفاده ی دیگر پژوهشگران واقع شود.
مؤلفه های معناشناختی مفهوم «نوستالژی» در فرهنگ کلامی ایرانیان و روس ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوستالژی پدیده ای نو در زبان شناسی به حساب می آید و از همین روی بسیاری موارد معناشناختی و ساختار زبانی آن هنوز برای زبان شناسان ناشناخته و مبهم است. آنچه روشن است «نوستالژی» بر پایه بار معنایی عاطفی و احساسی انسان نسبت به گذشته شکل می گیرد و به سبب همین بار معناییِ احساسی آن را می توان در ادب فارسی در قالب عرفان و صوفی گری جستجو کرد. جایگاه نوستالژی در روح و جان، دل و قلب انسان است. برابرهای نوستالژی در هر دو زبان فارسی (حسرت و دلتنگی) و روسی (тоска) نمی توانند بطور یکسان مفهوم نوستالژی را منتقل کنند. بنابراین از ابزار تکمیلی بیشتری از طریق وابسته های زبانی و متن برای رساندن این مفهوم استفاده می شود. به نظر می رسد برابرهای زبانی در زبان فارسی از تنوع واژگانی گسترده ای برخوردار است. در فرهنگ کلامی روسی، واژه тоска از دربرگیری گسترده تر معنایی نوستالژی نسبت به «حسرت» در فرهنگ کلامی ایرانیان برخوردار است. مفهوم «دلتنگی برای میهن» در زبان فارسی به کمک ترکیب های «غم غربت» و یا «غم دوری از وطن» بیان می شود. در زبان روسی از گسترنده های فرعی чужая страна (کشور غریب / غربت) و یا чужбина (غربت) برای رساندن این مفهوم استفاده می شود. در پژوهش حاضر از روش تحقیق کتابخانه ای و زبان شناسی توصیفی مقایسه ای بهره گرفته شده است. نتیجه و نوآوری پژوهش حاضر از یک سو به مشخص کردن مؤلفه های معنایی دربرگیرنده نوستالژی مربوط می شود و از سوی دیگر، طبقه بندی فرمول های زبانی نوستالژی را در دو زبان مورد مقایسه مد نظر دارد.
مقایسه وندهای اشتقاقی گویش بختیاری چهارلنگ با وند های اشتقاقی زبان فارسی
منبع:
پازند سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
89 - 102
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل گونه های زبانی نه تنها در حفظ یک زبان و یا گویش امری مهم تلقی می شود، در حفظ تاریخ و فرهنگ یک قوم نیز حائز اهمیت است. از سوی دیگر بررسی ساخت واژه گویش ها و استخراج وندهای اشتقاقی در معادل سازی واژه های بیگانه زبان های امروزی حاضر اهمیت است. گویش بختیاری بازمانده فارسی میانه و باستان است. این گویش دارای واژه های بسیار غنی است که وند های اشتقاقی آن در فارسی امروز مهجور گشته اند. هدف از این پژوهش با اتخاذ روشی توصیفی -تحلیلی، بررسی وندهای اشتقاقی گویش بختیاری چهارلنگ و مقایسه آن با زبان فارسی است. از این رو در پژوهش حاضر وندهای اشتقاقی گویش بختیاری چهارلنگ که برگرفته از کتاب واژه نامه گویش بختیاری چهارلنگ سرلک (1381) استخراج شده و با وند های اشتقاقی زبان فارسی مستخرج از کتاب ساخت اشتقاقی واژه در فارسی امروز کلباسی (1387) مقایسه شده اند و سپس مطابقه و عدم مطابقه و معناداری از طریق برنامه spss بررسی شده است. یافته ها نشان می دهند، در مقایسه وندهای اشتقاقی گویش بختیاری چهارلنگ با زبان فارسی، 8/35 درصد عدم انطباق، 9/32 درصد انطباق و 3/31 درصد معناداری مشاهده می شود. لازم به ذکر است، وند های اشتقاقی گویش بختیاری که در زبان فارسی یافت نشده اند، می توانند در فرآیند معادل سازی واژه های بیگانه در زبان فارسی مورد استفاده قرار گیرند.
بررسی تکواژ «تا» فارسی در گفتار و زبان گویشوران آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، نمود آوایی تکواژ «تا» فارسی به عنوان حرف ربط و حرف اضافه در گفتار گویشوران آذربایجانی مطالعه می شود. داده ها از تعاملات زبانی گویشوران مناطق مختلف استان های آذربایجان شرقی و اردبیل جمع آوری شده است. نخست کاربرد تکواژ «تا» به صورت حرف ربط و حرف اضافه با معانی گوناگون از گفتار گویشوران استخراج و فراوانی کاربرد آنها مشخص شد. سپس داده ها بر اساس دیدگاه های مطرح در حوزه پدیده برخورد زبان ها تحلیل شد. بنابراین پژوهش حاضر پیکره بنیاد است و به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است. بررسی داده ها نشان می دهد که فراوانی کاربرد تکواژ «تا» به عنوان حرف ربط (در معانی بیان علت، زمانی که، همین که و شرط) نسبت به فراوانی کاربرد همین تکواژ به صورت حرف اضافه، خیلی بیشتر است. همچنین تکواژ «تا» به عنوان حرف ربط در گفتار همه گویشوران، حتی گویشوران تک زبانه آذربایجانی به وفور یافت می شود. بنابراین دو معیار بسامد کاربرد و راه یابی عنصر زبانی به گفتار و زبان تک زبانه ها، شواهدی دال بر قرضی بودن تکواژ «تا» به عنوان حرف ربط در زبان آذربایجانی است. فراوانی کاربرد تکواژ «تا» در نقش حرف اضافه و حرف ربط در معانی خاص (تردید، از وقتی که) در گفتار گویشوران آذربایجانی پایین تر است؛ همچنین این نوع تکواژها فقط در گفتار دوزبانه های آذربایجانی-فارسی ظاهر می شوند. بنابراین تکواژ «تا» به عنوان حرف اضافه و حرف ربط در معانی خاص، هنوز به صورت عناصر رمزگردانی شده در گفتار دوزبانه ها نمود آوایی دارند و احتمال دارد با گذر زمان، به تدریج به گفتار تک زبانه ها نیز راه یابند و به عناصر قرضی در زبان آذربایجانی تبدیل شوند. اکثر دیدگاه های مطرح در پدیده برخورد زبان ها فقط به مطالعه نتایج قرض گیری بسنده کرده اند؛ در صورتی که پیوستار رمزگردانی- قرض گیری روند راه یابی و تثبیت عناصر غیربومی در زبان پذیرا را ترسیم کرده است. راه یابی تکواژ «تا» فارسی به گفتار و زبان گویشوران آذربایجانی نیز مهر تائیدی بر روند انتقال تدریجی عنصر نقشی از زبانی به زبان دیگر است که در این پژوهش، طبق پیوستار رمزگردانی-قرض گیری تحلیل می شود.
بررسی مبتداسازی در جمله های مرکب زبان فارسی بر مبنای رویکرد دستور واژی- نقشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دستور واژی نقشی بر مبنای رویکرد برزنن و همکاران (2016) به کارگرفتن ابزار صرفی و یا ساختی برای نشان دادن نقش موضوع ها، سبب بازنمایی متفاوت نقش های گفتمانی دستوری شده در زبان ها می شود. علاوه برآن، در این نظریه نقش های موضوعی به صورت موضعی در یک بند تعیین می شوند که این امر نیز سبب بازنمایی متفاوت عناصر گفتمانی دستوری شده در جملات مرکب طی فرایند مبتداسازی ضمیر گذار و ناگذار می شود. ازاین رو، هدف از این پژوهش ضمن بررسی چگونگی تعیین نقش های فاعل و مفعول در زبان فارسی، بررسی مبتداسازی ضمیر گذار و ناگذار در جملات مرکب زبان فارسی در چارچوب مذکور با اتخاذ روشی توصیفی تحلیلی است. یافته ها نشان می دهند در ساخت نقشی گروه اسمی مفعولی مبتدای ضمیر گذار و گروه اسمی فاعلی مبتداسازی شده در بند بالاتر دارای نقش گفتمانی اند. در بند پایین تر ضمیر واژه بستی و وند تصریفی فعل (شناسه) نقش موضوعی را ایفا کرده و با نقش گفتمانی به صورت ارجاعی بر طبق شروط خوش ساختی مطابقه پیدا کرده اند. در ساخت سازه ای، شناسه به عنوان جزء صرفی بر خلاف ضمیر واژه بستی فعل فاقد گره ای مستقل است. در ساخت نقشی، مشخصه معنایی نقش مفعول «رایی» در ارزش نقش مبتدا در بند بالاتر قرار می گیرد و مبتدا توسط پس اضافه «را» دارای حالت مفعولی است. اما به دلیل آنکه نقش های موضوعی به صورت موضعی در یک بند تعیین می شوند، در ساخت سازه ای برای رعایت شروط خوش ساختی بر مبنای اصل اقتصاد، در جایگاه متعارف گروه اسمی بند پایین تر مقوله تهی به صورت برون مرکز ملزم شده است. مفعول بدون پس اضافه «را» نیز رفتاری مشابه دارد، با این تفاوت که فاقد ابزار صرفی برای تعیین نقش مفعول است. ازاین سو، در ساخت سازه ای به صورت درون مرکز مقوله تهی در گروه فعلی بند پایین تر درنظر گرفته شده است.
تبیین فازی موضوع درونی محذوف در گروه فعلی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله در چارچوب رویکرد پویا به نظریه فاز، به تبیین چگونگی حذف موضوع درونی فعل در زبان فارسی می پردازیم. ابتدا با استفاده از معیارهایی مانند خروج هسته فعلی به بیرون از گروه فعلی، همسانی فعل، حذف متمم گروه حرف اضافه، ساخت هم پایه، ترتیب قید حالت و مفعول و همچنین قلب نحوی به بررسی داده های موردنظر در زبان فارسی می پردازیم تا نشان دهیم که فرایند حذف از کدام نوع است: حذف موضوع و یا حذف گروه فعلی به همراه ابقای فعل اصلی. آنگاه با توجه به ناکارآمدی معیارهای ذکرشده در مطالعات پیشین، براساس رویکردی پویا به نظریه فاز در نحو کمینه گرا برمبنای آرای بشکویچ (2005, 2013, 2014) به تحلیل فرایند حذف در جملات مورد نظر می پردازیم و نشان می دهیم که دراین چارچوب نظری، آنچه در دامنه گروه فعلی ساده حذف می شود معادل کل فاز و یا متممِ فاز است. بدین ترتیب، بر مبنای این رویکرد می توان به جای تحلیل دوگانه حذف گروه فعلی به همراه ابقای فعل و یا حذف موضوع از ساخت های مورد نظر، تحلیلی جامع و به تبع آن اقتصادی به دست داد.
آزمون انطباقی رایانه ای تعیین سطح مؤلفه های واژه و دستور: بررسی میزان اضطراب فارسی آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه میزان اضطراب آزمون فارسی آموزان خارجی (عراقی) در آزمون تعیین سطح دانش زبان فارسی (دستور و واژه) به دو صورت رایانه ای مستقیم و آزمون انطباقی رایانه ای همتاست. به این منظور، این سؤال مطرح شد که رابطه بین آزمون های تعیین سطح مؤلفه های دستور و واژه فارسی انطباقی رایانه ای و رایانه محور بر میزان اضطراب آزمودنی ها، در صورت وجود ارتباط، چیست؟ در این پژوهش از روش تلفیقی استفاده شد. شیوه گردآوری داده به صورت میدانی و با استفاده از پرسش نامه و آزمون بود. به این ترتیب، آزمون طراحی شده پس از تعیین ویژگی های آزمون از 48 نفر از فارسی آموزان دختر و پسر 25 40 ساله با ملیت عراقی مرکز آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان دانشگاه تربیت مدرس، در سطوح زبانی مختلف در قالب آزمون رایانه ای مستقیم و انطباقی اجرا شد. با توجه به مثبت بودن حد بالا و حد پایین فاصله اطمینان اختلاف میانگین، درمی یابیم که میانگین نمره مؤلفه اضطراب در آزمون رایانه ای بیش از حد متوسط 3 است. درنتیجه میزان اضطراب فارسی آموزان عراقی در آزمون انطباقی رایانه ای کم تر از آزمون رایانه ای مستقیم همتاست.
بررسی ویژگی های ساختاری- معنایی ضمایر منفی در زبان روسی و خطاهای موجود در ترجمه ی آنها به زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۸۴)
65 - 104
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش برآنیم تا به بررسی ویژگیهای ساختاری-معنایی ضمایر منفی در زبان روسی پرداخته و همچنین معادلهای فارسی مناسب برای این ضمایر و خطاهای موجود در ترجمه ی آنها به زبان فارسی را بیابیم. از آنجا که مبحث ضمایر منفی به لحاظ ویژگیهای ساخت واژی، معنائی و کاربردی در زبانهای روسی و فارسی متفاوت است، زبان آموزان ایرانی به هنگام فراگیری و کاربرد این ضمایر در کلام همواره با مشکلات متعددی مواجه می شوند. در این پژوهش این سوال مطرح می شود که علل ایجاد این مشکلات و همچنین بروز خطا در ترجمه ی ضمایر منفی به فارسی چه بوده است. هدف از این پژوهش این است که با بررسی ضمایر منفی در زبانهای روسی و فارسی، علل این مشکلات را بیابد و برای رفع آنها راه کارهایی ارائه نماید. نویسندگان این مقاله با روش تحلیلی- مقایسه ای و با تکیه بر منابع نظری موجود و همچنین از طریق مقایسه ی 160 مورد ضمیر منفی در چهار ترجمه ی موجود از رمان ادبی قمارباز[i] به بررسی دقیق این ضمایر وهمچنین خطاهای موجود در ترجمه ی آنها به زبان فارسی پرداخته اند. از نتایج پژوهش روشن شد که زبانشناسان ایرانی دردسته بندی معنایی و دستوری ضمایر، نامی از ضمایر منفی به عنوان گروه مستقلی از ضمایر به میان نیاورده اند که این خود یکی از دلایل عدم درک آنها توسط فراگیران زبان روسی بوده و استفاده از زبان میانجی به عنوان اصلی ترین عامل در بروز خطا در ترجمه ی ضمایر منفی روسی به فارسی محسوب می شود.
1 Игрок (The Gambler)
چالش های ترجمه ادبی از زبان روسی به زبان فارسی: بر مبنای ترجمه نمایشنامه «الکساندر پوشکین» میخاییل بولگاکف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۸۴)
105 - 135
حوزه های تخصصی:
ترجمه یک گفتمان بین فرهنگی، بین دو زبان مبدأ و مقصد است. یکی از دشوارترین انواع ترجمه، ترجمه متون ادبی است. اگر اثر ادبی یک نمایشنامه باشد ترجمه آن با چالش های بیشتری روبه روست. در این پژوهش سعی بر آن داریم تا با تحلیل چالش های موجود در ترجمه نمایشنامه «الکساندر پوشکین» که توسط میخاییل بولگاکف نویسنده مشهور دهه اول قرن بیستم روسیه نوشته شده، راهکارهایی را در زمینه ترجمه نمایشنامه های کلاسیک روسی ارائه دهیم. به عبارت دیگر هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل چالش های زبانی پیش روی مترجم هنگام ترجمه نمایشنامه های کلاسیک روسی است. مهم ترین چالش های پیش روی مترجم در فرایند ترجمه ادبی کدامند؟ مترجم در برخورد با واقعیت های خاص زبان مبدأ باید از چه شیوه هایی استفاده کند؟ در این پژوهش از روش تحقیق کتابخانه ای و نمونه کاوی توصیفی تحلیلی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مترجم نمایشنامه نیاز به شناخت واقعیت های زبان مبدأ دارد تا بتواند معادل یابی دقیقی برای آن ها انجام دهد. مترجم باید درک مطلوبی از موقعیت های گفتاری موجود در اثر داشته باشد و تلاش کند، تأثیر مشابه متن مبدأ را بر روی خواننده متن مقصد ایجاد کند. علاوه بر آن مترجم باید توانایی تحلیل گفتمان های موجود در نمایشنامه و هدف هر یک از شخصیت ها از بیان آن ها را داشته باشد تا در ترجمه کارکردهای منظوری ساختارهای نحوی موفق باشد. نتایج این تحقیق می تواند در ترجمه دقیق آثار ادبی کلاسیک به ویژه ترجمه نمایشنامه های کلاسیک از زبان روسی به زبان فارسی مؤثر باشد.