مطالب مرتبط با کلیدواژه

تشدیدزدایی


۱.

مقایسه مشددسازی و تشدیدزدایی در زبان فارسی و گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تقویت تضعیف کشش جبرانی تشدیدزدایی تشدید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۷ تعداد دانلود : ۷۶۲
تشدیدزدایی فرایندی واجی است که در بعضی از زبان ها از جمله فارسی مشاهده می شود. از آنجا که مطالعات تاریخی از گرایش زبان ها به این فرایند حکایت می کند و از سوی دیگر تاکنون در زبان فارسی، پژوهش جامعی در این زمینه صورت نگرفته است؛ هدف این تحقیق، معرفی فرایند تشدیدزدایی و بیان ویژگی های آن در زبان فارسی و گویش های آن است. در این مقاله، رابطه تشدیدزدایی و تشدید با فرایندهای واجی نظیر تضعیف، تقویت، همگونی، کشش جبرانی و غیره بررسی شده است. این تحقیق به شیوه کتابخانه ای و با استفاده از کتاب ها و مقالات گویش شناسی و استناد به پیکره ای شامل 12 هزار داده (مشدد و غیر مشدد) مربوط به 33 گویش ایرانی انجام شده است. نگارندگان علاوه بر تحلیل کیفی، از بررسی کمی داده ها یعنی محاسبه بسامد مولفه ها نیز استفاده کرده اند؛ به عبارت دیگر تعداد کلمات مشدد (شده) و تشدیدزدایی شده و همچنین فراوانی همخوان هایی که تحت تاثیر این فرایندها قرار گرفته اند محاسبه شده است. مهم ترین نتایج این تحقیق عبارت اند از: 1. تشدیدزدایی عکس تشدید عمل می کند؛ 2. در میان فرایندهای واجی، کشش جبرانی و درج همخوان، فرایندهایی هستند که بعد از حذف تشدید دارای بیشترین بسامد از لحاظ کاربردند؛ 3. تشدیدزدایی زمینه را برای عملکرد سایر فرایندهای واجی فراهم می کند؛ 4. گویی تمایل طبقات مختلف آواها به فرایند مشدد شدن و تشدیدزدایی در جهت عکس هم عمل می کند. تمایل طبقات همخوانی نسبت به فرایند مشدد شدن به صورت روان> انسدادی> خیشومی> غلت است.
۲.

XML تبیین تشدیدزدایی از پایانه مشدّد وام واژه های عربی در چارچوب نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تشدیدزدایی تشدید نظریه بهینگی همخوان مشدّد کشش همخوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۸ تعداد دانلود : ۶۱۸
واژه هایی در زبان عربی وجود دارند که پایانه هجایشان دارای همخوان مشدّد است. این واژه ها وارد زبان فارسی شده اند. ولی از آنجا که در زبان فارسی وجود همخوان مشدّد در پایانه مجاز نیست، این پایانه ها از حالت مشدّد به غیرمشدّد یا ساده تبدیل شده اند. این فرایند، تشدیدزداییِ پایانه نامیده می شود. هدف این پژوهشِ تحلیلی، تبیین این فرایند در چارچوب نظریه بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 1993/2004) است. نخست، تشدید و گونه های آن تعریف می شود تا بر آن اساس بتوان تشدیدزدایی را مورد تحلیل قرار داد. سپس، استدلال می شود که این واژه ها در درون داد مشدّدند و از توالی دو همخوان یکسان تشکیل شده اند، نه یک همخوان کشیده. در تحلیل فرایندهای مربوط به تشدید و تشدیدزدایی، معمولاً واج شناسانِ نظریه بهینگی از نظریه مورایی یا نظریه ایکس بهره می گیرند. در این پژوهش استدلال می شود که نظریه مورایی برای تبیین فرایند تشدیدزداییِ پایانه در زبان فارسی کارایی لازم را ندارد و هرچند نظریه ایکس کارآمدتر است، دچار یک نارسایی است. بدین منظور این واژه ها در سه بافت مورد تحلیل قرار می گیرند؛ در حالت مجزّا و در بافت هایی که نخستین واجِ تکواژ یا واژه ای که در پی آنها می آید یک همخوان یا یک واکه باشد. محدودیت هایی که عامل رخداد تشدیدزداییِ پایانه در هر گروه هستند در قالب رتبه بندی ارائه می شوند. هدف دست یابی به یک رتبه بندیِ دربرگیرنده نهایی است که قابلیت تبیین تشدیدزداییِ پایانه در هر سه بافت را داشته باشد.