مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
انگیزه پیشرفت
حوزه های تخصصی:
نرخ جابجایی و ترک خدمت بالا معمولاً معرف مشکلات داخلی سازمانی است. میل به ماندن در سازمان به تمایل هوشیارانه و آگاهانه کارکنان برای ماندن با یک سازمان اشاره دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط علی سرمایه های روانشناختی و تمایل به ترک شغل با تأکید بر نقش واسطه ای فرسودگی شغلی در بین معلمان مدارس ابتدایی انجام شده است. برای این منظور 312 نفر از معلمان مدارس ابتدایی عادی و استثنایی شهر یاسوج به صورت تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامه سرمایه های روانشناختی لوتانز، پرسشنامه ترک شغل کلوی، گاتلیب و بارهام و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلاچ پاسخ دادند. نتایج نشان داد که مؤلفه های سرمایه های روانشناختی از طریق واسطه گری مؤلفه های فرسودگی شغلی بر تمایل به ترک شغل معلمان دارای اثر غیر مستقیم، منفی و معنی دار می باشد. ضمناً از میان مؤلفه های سرمایه های روان شناختی، تاب آوری بیشترین اثر غیر مستقیم و منفی و از میان مؤلفه های فرسودگی شغلی، فرسودگی عاطفی بیشترین اثر مستقیم و مثبت را بر تمایل به ترک شغل دارا می باشند.
مقایسه اثر بخشی روش گلینگهام-اورتون و روش تمرین و تکرار بر بهبود اختلال ویژه یادگیری نوشتن در دانش آموزان ابتدایی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی دو روش گلینگهام-اورتون و تمرین و تکرار بر بهبود اختلال ویژه یادگیری نوشتن در دانش آموزان پایه سوم ابتدایی است. این پژوهش از نوع آزمایشی با گروه کنترل و انتساب تصادفی با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه موردمطالعه کلیه دانش آموزان پایه سوم ابتدایی دارای مشکلات ویژه یادگیری املای مراجعه کننده به مرکز مشاوره و خدمات روان شناختی استان کرمانشاه بوده که از میان آن ها نمونه ای شامل 45نفر (26 دختر و 19 پسر) به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد و با انتساب تصادفی در سه گروه 15 نفری، دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین شدند. ابزارهای ارزیابی شامل مقیاس تجدیدنظرشده هوشی وکسلر برای کودکان، فهرست وارسی تشخیصی مشکلات املا DSM-IV-TR، آزمون املا، پرسشنامه بالینی، آزمون حافظه وکسلر، آزمون دیداری-حرکتی بندرگشتالت، بوده است. پس از اجرای پیش آزمون، هریک از گروه های آزمایش 8 جلسه درمان (60 دقیقه ای) دریافت کردند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی توکی نشان می دهد که روش چندحسی گلینگهام- اورتون موجب بهبود عملکرد دانش آموزان دارای اختلال ویژه یادگیری املا نسبت به گروه گواه و گروه تمرین و تکرار می شود (005/0p<) و این روش 66درصد از تغییرات بهبود املا را تبیین می کند. همچنین، یافته ها نشان می دهد که استفاده از روش گلینگهام-اورتون اثر معناداری بر بهبود اختلال املا دارد و می تواند جایگزین مناسبی برای روش تمرین و تکرار در کار با دانش آموزان دارای اختلال نوشتن باشد.
تحلیل محتوای کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره متوسطه اول از نظر میزان توجه به مؤلفه های حقوق بشر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره متوسطه اول از نظر میزان توجه به مؤلفه های حقوق بشر انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. جامعه آماری مشتمل بر تمام کتاب های درسی کتاب های مطالعات اجتماعی دوره متوسطه اول بوده و با توجه به ماهیت موضوع پژوهش و به دلیل محدودبودن جامعه آماری از نمونه گیری صرف نظر شده و کل جامعه آماری برای نمونه در نظر گرفته شده است. در این تحقیق از روش تحلیل محتوای آنتروپی شانون استفاده شده و واحد تحلیل متن، تصویر، پرسش و فعالیت بوده و روایی و پایایی ابزار پژوهش تأیید شده است. عمده ترین یافته های پژوهش نشان می دهد از مجموع 387 واحد ضبط شده برای مؤلفه های حقوق بشر، مؤلفه «حق داشتن محیط زیست سالم» با 73 واحد بیشترین واحد ضبط شده را به خود اختصاص داده و مؤلفه «حق امنیت» بیشترین ضریب اهمیت در محتوای کتاب درسی مطالعات اجتماعی دوره متوسطه اول را به خود اختصاص داده است؛ همچنین مؤلفه های حقوق بشر در کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره متوسطه اول به صورت متوازن تقسیم نشده است.
بررسی میزان اهتمام و پایبندی مدیران دانشگاه فرهنگیان به اجرای مفاد میثاق نامه مدیران، و تأثیر آن بر آوا و تعهد سازمانی کارکنان، دانشجویان و اعضای هیئت علمی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی میزان اهتمام و پایبندی مدیران استانی دانشگاه فرهنگیان به اجرای مفاد میثاق نامه مدیران و تأثیر آن بر آوا و تعهد سازمانی کارکنان، دانشجویان و اعضای هیئت علمی بوده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران استانی، اعضای هیئت علمی، کارکنان استانی و دانشجویان تشکیل دادند. 229 نفر از اعضای هیئت علمی، 284 نفر از کارکنان استانی و 304 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه و به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. همچنین، همه مدیران استانی به دلیل حجم کم جامعه آماری به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های میثاق نامه پرسشنامه محقق ساخته با به کارگیری مفاد میثاق نامه و با تأیید خبرگان، و پرسشنامه استاندارد تعهد سازمانی و آوای سازمانی به کار گرفته شد. روایی پرسشنامه ها از طریق محاسبه CVR، روایی سازه و روایی محتوا، و پایایی پرسشنامه ها با محاسبه آلفای کرونباخ تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد بین نظرات دانشجویان، کارکنان استانی، اعضای هیئت علمی و مدیران استانی در زمینه پایبندی مدیران به مفاد میثاق نامه تفاوت وجود دارد. همچنین، ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین پایبندی مدیران به مفاد میثاق نامه و آوا و تعهدسازمانی دانشجویان، کارکنان استانی و اعضای هیئت علمی رابطه معناداری وجود دارد. به علاوه، نتایج و یافته های مدل سازی معادلات ساختاری نشان دهنده این است که پایبندی به مفاد میثاق نامه از سوی مدیران تأثیر مثبت و معناداری بر آوا و تعهد سازمانی دانشجویان، کارکنان استانی و اعضای هیئت علمی دارد.
ارائه مدل ساختاری از تحلیل رابطه الگوهای ارتباطی خانواده با انگیزه پیشرفت با تأکید بر نقش میانجی سازگاری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۸)
151 - 173
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، ارائه مدل ساختاری از تحلیل رابطه الگوهای ارتباطی خانواده با انگیزه پیشرفت با تأکید بر نقش میانجی سازگاری تحصیلی دانش آموزان مدارس دخترانه متوسطه اول قزوین بوده است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری تحقیق را دانش آموزان مدارس دخترانه دوره متوسطه قزوین به تعداد 2613 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه تحقیق با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 270 نفر به دست آمد. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های الگوهای ارتباطی ریچی و فیتزپاتریک (1990)، انگیزش پیشرفت هرمنس (1970) و سازگاری تحصیلی سینها و سینگ (1993) استفاده گردید که روایی آن ها توسط صاحب نظران دانشگاهی و پایایی آن ها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که الگوهای ارتباطی خانواده دارای رابطه مستقیم و غیرمستقیم با انگیزه پیشرفت دانش آموزان داشته و سازگاری تحصیلی دراین ارتباط نقش میانجی داشته است.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر انگیزه پیشرفت و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
113 - 135
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر انگیزه پیشرفت و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 106 نفر از دانش آموزان پسر پایه ششم شهر رشت در سال تحصیلی 99-98 بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و تعداد 30 نفر از این دانش آموزان که پایین ترین نمره را در پرسشنامه انگیزه پیشرفت و بالاترین نمره را در پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی کسب کردند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه گواه (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش ذهن آگاهی را دریافت نمودند اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس و پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بعد از آموزش ذهن آگاهی میانگین گروه آزمایش در متغیر های انگیزه پیشرفت و مولفه های اهمال کاری تحصیلی (آماده شدن برای امتحان و آماده شدن برای تکالیف) تفاوت معناداری وجود دارد (01/0P<). بنابراین می توان گفت که استفاده از آموزش ذهن آگاهی بر بهبود انگیزه پیشرفت و کاهش اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان مؤثر است.
انگیزه پیشرفت و رابطه آن با گرایش جوانان روستایی نسبت به آموزش های فنی و حرفه ای، موردمطالعه: شهرستان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۵ بهار ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
76-57
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین انگیزه پیشرفت و گرایش جوانان روستایی به آموزش های فنی و حرفه ای در شهرستان قم انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام جوانان روستایی 15-29 ساله شهرستان قم به تعداد 4505 نفر بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان،380 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. روایی صوری و محتوایی ابزار پژوهش توسط اعضای هیأت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان مورد بررسی قرار گرفت. پایایی ابزار پژوهش نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج نشان داد انگیزه پیشرفت و گرایش جوانان روستایی نسبت به آموزش های فنی و حرفه ای تقریباً در سطح متوسطی قرار دارد. نتایج تحلیل همبستگی بیانگر این بود که بین متغیر سن با گرایش جوانان روستایی نسبت به آموزش های فنی و حرفه ای رابطه منفی و معنی دار و بین متغیرهای سطح تحصیلات، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، انگیزه پیشرفت و میزان آشنایی با آموزش های فنی و حرفه ای با گرایش جوانان روستایی نسبت به آموزش های فنی و حرفه ای رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. برگزاری دوره های آموزشی و توجیهی در زمینه معرفی و اهمیت آموزش های فنی و حرفه ای برای جوانان و والدین آن ها در مناطق روستایی از جمله پیشنهادهای این مطالعه بوده است.
تاثیر یادگیری الکترونیکی بر انگیزه پیشرفت، خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه ششم شهرستان قائم شهر در درس ریاضی
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر یادگیری الکترونیکی بر انگیزه پیشرفت، خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه ششم در درس ریاضی، انجام شد. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه های آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم شهرستان قائم شهر در سال تحصیلی 00 - 1399 بود که تعداد 24 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب، تعداد 12 نفر به عنوان گروه آزمایش و تعداد 12 نفر دیگر به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. برای آزمودنی های گروه آزمایش جلسات آموزش با افزودن محتوای الکترونیکی به روش آموزش سنتی رایج در درس ریاضی، طی 8 جلسه و به مدت یک ماه اجرا شد. ابزار اندازه گیری در پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه های انگیزه پیشرفت هرمنس (1970)، خلاقیت تورنس (1974) و عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها استفاده از آزمون تحلیل کواریانس (ANCOVA) با استفاده از نرم افزار SPSS23 در سطح معناداری 05/0= بود. یافته ها نشان داد که یادگیری الکترونیکی بر انگیزه پیشرفت، خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان تاثیر دارد
اثربخشی آموزش مجازی با استفاده از سامانه شاد بر انگیزه پیشرفت و مدیریت زمان دانش آموزان در زمان همه گیری بیماری کرونا
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مجازی با استفاده از سامانه شاد بر انگیزه پیشرفت و مدیریت زمان در دانش آموزان دختر پایه یازدهم دوره متوسطه دوم در ناحیه 2 شهرستان کرمان بود. افراد جامعه شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه یازدهم دوره متوسطه دوم ناحیه 2 شهرستان کرمان به تعداد 5500 نفر بودند که از این تعداد 40 نفر به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به عنوان نمونه پژوهش جای گماری شدند. ابزار گردآوری داده در پژوهش پرسشنامه انگیزه پیشرفت (ACMT) مبتنی بر روش تکمیلی جملات با تجدیدنظر دکتر وی. پی. باهارگاوا (1994) و پرسشنامه استاندارد مدیریت زمان مورهد و گریفین(1989) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش توصیفی از مقیاس های واریانس، انحراف استاندارد و میانگین استفاده شد و در بخش استنباطی جهت سنجش تاثیر برنامه شاد از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش سامانه شاد بر افزایش انگیزه پیشرفت دانش آموزان و مدیریت زمان تاثیرگذار بود. به عبارتی استفاده از سامانه شاد موجب افزایش انگیزه پیشرفت در دانش آموزان شد. همچنین استفاده از سامانه آموزشی شاد به مدیریت زمان بیشتر در دانش آموزان کمک کرد و باعث شد که بهتر از گذشته زمان و وقت خود را مدیریت نمایند و به بهترین نحو از آن استفاده نمایند. بنابراین استفاده از سامانه شاد در دوران آموزشی پسا کرونا و حتی آموزش حضوری نیز، در کنار انواع روش های تدریس به عنوان یک نرم افزار کمک آموزشی دیگر پیشنهاد می گردد.
بررسی رابطه ی بین سبک های تفکر و خلاقیت با انگیزه پیشرفت دانش آموزان دوره اول متوسطه ناحیه 2 شهر خرم آباد
منبع:
سواد تربیتی معلم دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
141 - 153
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین سبک های تفکر و خلاقیت با انگیزه پیشرفت دانش آموزان دوره اول متوسطه ناحیه 2 شهر خرم آباد بود. روش پژوهش توصیفی – همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان متوسطه اول ناحیه دو شهر خرم آباد (5553 نفر) بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه، 360 نفر (165 دختر، 195 پسر) تعیین و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر، آزمون خلاقیت عابدی و انگیزه پیشرفت هرمنس استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر شاخص های آمار توصیفی از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد بین سبک های تفکر قانون گذار، اجرایی، قضایی، تک سالار، سلسله مراتبی، هرج ومرج سالاری، کلی، جزئی، بیرونی و آزاداندیش با انگیزه پیشرفت رابطه مثبت و معناداری وجود؛ ولی بین سبک های تفکر گروه سالاری، درونی و محافظه کار با انگیزه پیشرفت رابطه معناداری مشاهده نشد. همچنین بین کل مقیاس خلاقیت و ابعاد آن (سیالی، بسط، ابتکار، انعطا ف پذیری) با انگیزه پیشرفت رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. علاوه بر این براساس نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام، از بین متغیرهای پیش بین وارد شده در تحلیل در سبک های تفکر، سبک تفکر بیرونی، سلسله مراتبی، اجرایی و آزاداندیش باهم 19 درصد و در ابعاد خلاقیت، بُعدهای سیالی و ابتکار باهم 20 درصد از واریانس انگیزه پیشرفت را تبیین می کنند.
اثربخشی اجرای برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر نگرش به خلاقیت و انگیزه پیشرفت دانش آموزان دختر شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، اثربخشی اجرای برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر روی نگرش به خلاقیت و انگیزه پیشرفت دانش آموزان دختر شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-97 است. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر رده سنی 12 تا 14 ساله شهر اصفهان تشکیل می دهد که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای از میان کانون های پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر اصفهان، 2 مرکز (یک مرکز به عنوان گروه آزمایش و مرکز دیگر به منظور گروه کنترل) به صورت تصادفی انتخاب شد. سپس، از هر یک از این مراکز تعداد 15 نفر از دانش آموزان به صورت تصادفی گزینش و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. به منظور گردآوری داده ها ابتدا از پرسشنامه های نگرش نسبت به خلاقیت چارلز لی شیفر (1998) و انگیزش پیشرفت هرمنس (1970) استفاده شد. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 61 / 0 و 79 / 0 محاسبه شد. در ادامه، برنامه آموزش فلسفه برای گروه آزمایش به مدت 15 جلسه یک ساعته (هر هفته 2 جلسه) آموزش داده شد. در پایان دوره نیز پرسشنامه های یادشده مجدداَ توسط هر دو گروه تکمیل شد. بنابراین، مقایسه میانگین نمره های نگرش به خلاقیت و انگیزه پیشرفت در گروه آزمایش و گواه با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شد و مبین تفاوت معناداری بود (001 / 0P<). به عبارتی، می توان اذعان داشت؛ اجرای برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر افزایش خلاقیت و انگیزه پیشرفت دانش آموزان تأثیر مثبتی داشته است. در همین راستا، با تدارک دوره های آموزشی فلسفه برای کودکان در مدارس کشور، امید است بتوان گامی در جهت ارتقای خلاقیت و انگیزه پیشرفت دانش آموزان برداشت.
اثربخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی برمدل شناختی-رفتاری برانگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرری
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۴۸
240 - 251
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی مدیریت استرس برروی انگیزه پیشرفت دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه ناحیه 1 شهرری بود. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل با گمارش تصادفی بود. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه ناحیه 1 شهرری به تعداد1685 نفر بود. برای محاسبه حجم نمونه ازفرمولکوهن(1981) استفاده شد، حدود 100دانش آموز انتخاب شدند تعداد 40 نفر نمونه انتخاب و در دو گروه (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه کنترل) به صورت تصادفی جایگزین شد. به عنوان پیش آزمون انجام شد و گروه آزمایش درمان مدیریت استرس را دریافت نمودند ،سپس پرسشنامه ی ذکر شده به عنوان پس آزمون در هر دوگروه اجرا شد. داده توسط آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.سطوح معنی داری آزمون کلوموگروف-اسمیرنوف برای پیش آزمون وپس آزمون متغیرهای پژوهش (انگیزه پیشرفت ) بیشتراز 05/0 می باشد درنتیجه بین میانگین گروههای آزمایش وکنترل تفاوت معنی داروجود دارد(05/0p<).)نتایج نشان دادبین انگیزش پیشرفت درگروه آزمایش باگروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد وآموزش مدیریت استرس مبتنی برمدل شناختی- رفتاری برانگیزه پیشرفت دانش آموزان دوره دوم متوسطه ناحیه 1 شهرری موثراست. همچنین نتایج پژوهش تاثیرآموزش مدیریت استرس رابه عنوان یکی ازروشهای حمایتی درافزایش افزایش پیشرفت نشان داد.
رابطه سواد اطلاعاتی و انگیزه پیشرفت با نقش میانجی خودتنظیمی یادگیری
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه سواد اطلاعاتی و انگیزه پیشرفت با نقش میانجی خودتنظیمی یادگیری بود. روش شناسی پژوهش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان شهرستان جاجرم بود که با توجه به فرمول فیدل و تاباخنیک (2007) 194 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی به تناسب تعداد در هر دانشگاه عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه های سواد اطلاعاتی سیامک و داورپناه (1387)، انگیزش پیشرفت تحصیلی هرمنس (1977) و خودتنظیمی بوفارد (1995) است که دارای روایی صوری و محتوایی است و ضریب پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 86/0، 84/0 و 81/0 می باشد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون سوبل به وسیله نرم افزار spss انجام شد. یافته ها: با توجه به نتایج آماری، قدرت رابطه سواد اطلاعاتی با انگیزه پیشرفت برابر 43/0، رابطه سواد اطلاعاتی با خودتنظیمی یادگیری 20/0 و رابطه انگیزه پیشرفت با خودتنظیمی یادگیری 41/0 محاسبه شد. آماره آزمون نیز 535/2 بدست آمد که بزرگتر از مقدار بحرانی t در سطح خطای 5٪ یعنی 96/1 بوده و نشان می دهد همبستگی مشاهده شده معنادار است. بحث و نتیجه گیری: با اطمینان 95٪ بین سواد اطلاعاتی و انگیزه پیشرفت با نقش میانجی خودتنظیمی یادگیری دانشجویان شهرستان جاجرم رابطه وجود دارد.
شادکامی و انگیزه پیشرفت در معلمان تربیت بدنی
منبع:
پژوهش در آموزش علوم ورزشی دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
117 - 142
حوزه های تخصصی:
تداوم حضور در محیط مدرسه و انگیزه قوی دانش آموزان، جذابیت بالای عوامل مدرسه را می طلبد که بخش مهمی از تحقق این امر بر عهده معلمان مدارس می باشد. هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی رابطه شادکامی و انگیزه پیشرفت در معلمان تربیت بدنی استان سمنان بود. روش پژوهش تحلیلی- توصیفی و از نظر هدف، کاربردی بود. جامعه تحقیق تمامی معلمان زن و مرد استان سمنان در سال تحصیلی 1398-1397 را شامل شد که بر اساس آمار اداره کل آموزش و پرورش استان سمنان تعداد آن ها 229 نفر بود (114 نفر مرد، 115 نفر زن). بر اساس فرمول کوکران 140 نفر( ....مرد و ....زن ) از معلمان به روش طبقه ای- تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه آکسفورد و جهت اندازه گیری سطح شادکامی و پرسشنامه هرمنس جهت سنجش انگیزه پیشرفت استفاده شد. از آزمون کولموگروف اسمیرنوف جهت بررسی نرمال بودن توزیع داده های تحقیق استفاده شد. همچنین، جهت آزمون فرضیه های تحقیق از همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون استفاده شد. داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که مؤلفه های نظیر انگیزه قوی، ادراک پویا از زمان، آینده نگری و رفتار با ریسک پایین بر میزان سطح شادکامی معلمان تربیت بدنی تأثیرگذار بودند. با وجود این، سطح دشواری کار، تمایل به تلاش مجدد، توجه به ملاک و الگو، و عملکرد خوب در کار، تأثیر قابل توجهی بر شادکامی نداشتند. بنابراین، پیشنهاد می شود که با ایجاد محیط نشاط بخش برای معلمان، انگیزه پیشرفت را در آنها ارتقا داد تا امکان رشد و بالندگی در آنها فراهم شود.
پیش بینی پیشرفت تحصیلی بر اساس انگیزه پیشرفت و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان دختر دبیرستانی
حوزه های تخصصی:
دستیابی به پیشرفت و عملکرد تحصیلی از موضوعات مهم و قابل بررسی در سطح خرد و کلان جامعه می باشد. چرا که پیشرفت فرد در جامعه، به میزان موفقیت وی در عملکرد تحصیلی بستگی دارد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود که با هدف بررسی پیش بینی پذیری پیشرفت تحصیلی بر اساس انگیزه پیشرفت و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در دانش آموزان دختر دبیرستانی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان تربت جام در سال تحصیلی 1399- 1400 بود. نمونه آماری مطابق با جدول مورگان متشکل بود از 322 نفر از این دانش آموزان که با روش نمونه گیری خوشه-ای چندمرحله ای انتخاب شدند. جهت اندازه گیری انگیزه پیشرفت از پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس (1970)، برای سنجش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی از پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری دی گروث و پینتریچ (1990) و به منظور برآورد پیشرفت تحصیلی از معدل آنها در نیمسال اول تحصیلی 1400- 1401 استفاده شد. نتیجه آزمون تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که انگیزه پیشرفت و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی توان پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را دارد (P≤0/01). همچنین نتیجه آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن بود که انگیزه پیشرفت و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (به همراه مؤلفه های آن) با پیشرفت تحصیلی رابطه مستقیم آماری دارد (P≤0/01). بنابراین می توان نتیجه گرفت که با مداخلات صحیح در جهت تقویت انگیزه پیشرفت و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی می تواند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را ارتقاء بخشید.
مقایسه تأثیر آموزش به روش کلاس معکوس و روش تدریس سنتی بر انگیزه پیشرفت و استرس تحصیلی دانشجویان در درس زبان انگلیسی
هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر آموزش به روش کلاس معکوس و روش متداول بر انگیزه پیشرفت و استرس تحصیلی دانشجویان در درس زبان انگلیسی بود. در این مطالعه نیمه آزمایشی به شیوه قبل و بعد، 30 نفر از دانشجویان ترم دوم کارشناسی دانشگاه بیرجند با روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و به روش تصادفی ساده به دوگروه آزمون و کنترل (هر گروه 15نفر) تخصیص یافتند. مداخله برای گروه آزمون به شیوه کلاس معکوس و برای گروه کنترل به شیوه متداول برگزار گردید. جهت سنجش متغیرهای پژوهش از فرم اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه انگیزه پیشرفت باهارگاوا (1994) و پرسشنامه استرس تحصیلی گادزالا (1991) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های توصیفی مانند میانگین و انحراف معیار و آزمون های استنباطی مانند تحلیل کوواریانس در سطح معناداری 05/0P< تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که شیوه یادگیری معکوس نسبت به شیوه متداول به طرز معناداری بر انگیزه پیشرفت و استرس تحصیلی دانشجویان در درس زبان انگلیسی تأثیر دارد.
مقایسه میزان محرومیت کشیدگی جنسی در جامعه «ایرانی» و «امریکایی - اروپایی » و رابطه آن با اضطراب، افسردگی و انگیزه پیشرفت
زمینه و هدف: یکی از جنبه های مهم مفهوم سلامت، سلامت روان است و در این میان سلامت جنسی نه تنها نشانه ای از سلامت روانی است، بلکه اختلال در آن سلامت بدنی را نیز به شدت تحت تاثیر قرار می دهد . هدف این پژوهش، مقایسه میزان محرومیت کشیدگی جنسی در دو جامعه ایرانی و اروپایی- امریکایی و رابطه آن با میزان اضطراب، افسردگی و انگیزه پیشرفت بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی و به روش علی مقایسه ای پس رویدادی انجام گرفت. برای این منظور تعداد 219 آزمودنی 25 تا 55 ساله، با سطوح تحصیلی متوسطه به بالا، شامل 61 مرد و 51 زن ایرانی و 50 مرد و 57 زن از کشورهای اروپایی- امریکایی، به روش داوطلبانه به پرسشنامه پاسخ دادند. در این پژوهش، از پرسشنامه محقق ساخته سنجش شدت عوامل بسترساز محرومیت جنسی، پرسشنامه انگیزه پیشرفت تحصیلی هرمنس (1970)، پرسشنامه افسردگی (بک، 1978) و مقیاس اضطراب تعامل اجتماعی (ماتیک و همکاران، 1998) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) تحلیل شد. یافته ها: مقایسه میانگین و انحراف معیار شدت عوامل بسترساز محرومیت جنسی در دو گروه پژوهش نشان داد که میزان شدت این عوامل و در نتیجه میزان محرومیت مزبور در جامعه ایرانی، از جامعه امریکایی اروپایی بیشتر است (01/0> p ). همچنین نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که نمونه های ایرانی در تمام مؤلفه ها نمرات بیشتری داشتند (01/0> p ). نتیجه گیری: این نوع محرومیت محصول کهن الگوها و در نتیجه فرهنگ منحصربفرد ایرانی است تبعاتی در بینش ها و رفتارهای جامعه ایرانی دربرداشته و رابطه ای با دستورات و ارزش های دین اسلام ندارد. کاربرد یافته های این پژوهش، منظور نمودن مفاهیم به دست آمده در برنامه ریزی های بلند مدت آموزشی و فرهنگی است.
اثر بخشی آموزش مهارتهای حرفه ای معلم بر پایه ی الگوی گوردون بر خودباوری و انگیزه پیشرفت دانش آموزان ابتدایی
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیرآم وزش مهارتهای حرفه ای معلم بر پایه الگوی گوردون برخودباوری و انگیزه پیشرفت دان ش آم وزان دختر پایه ششم ابتدایی بوده است. روش تحقیق در این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون اس ت . جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی معلمان و دانش آموزان دختر شهر خرمشهر در سال تحصیلی 1401-1400 بود. حجم نمونه شامل 40 نفر دانش آموزان دختر پایه ششم و 4 معلم آنها بوده است که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری به کار رفته در این پژوهش شامل پرسش نامه خودباوری آزادی (1389) و پرسشنامه انگیزه پیشرفت برنارد واینر(1978) بوده است.ابتدا از دانش آموزان 4 کلاس پایه ششم پیش آزمون خودباوری و انگیزه پیشرفت گرفته شدسپس از ب ین ای ن اف راد ، 40 دان ش آم وز ک ه نم ره کس ب ش ده آن ه ا پایین تر از هم ه ب ود، ب ه ط ورتص ادفی در دو گ روه آزم ایش و کنت رل جایگزین ش دند پ س از آم وزش مهارتهای حرفه ای معلم برپایه الگوی گوردون ب ه معلم ان گ روه آزم ایش( در ط ی 12جلسه 45 دقیقه ای) از آزم ودنی ه ا پ س آزم ون ب ه عم ل آم د. به منظورتجزیه و تحلیل داده ها در بخش روشهای آمارتوصیفی از میانگین و انحراف معیار و در بخش استنباطی از تحلیل کوواریانس با SPSS 23 استفاده شد .نتایج به دست آمده نشان داد که میزان خودباوری و انگیزه پیشرفت در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل بیشتر و تفاوت بین میانگینهای آنها معنادار است. بنابراین آموزش مهارتهای حرفه ای معلم برپایه الگوی گوردون ب ه معلم ان بر خودباوری و انگیزه پیشرفت دانش آموزان دختر پایه ششم تاثیر معناداری داشته است.. بنابراین آموزش مهارتهای حرفه ای بر پایه الگوی گوردون به دلیل استفاده از فنونی مانند افزایش « زمان تدریس، یادگیری» ، بهبود کیفیت رابطه ی معلم – شاگردی، ایجاد «تعاریف عملی» برای مفروضاتی مثل« احترام به خواسته های دانش آموزان»،« تعلیم و تربیت موثر»، «جو کلاس» «آزادی یادگیری» « تعلیم و تربیت انسانی» « معلم به عنوان شخص مرجع»، «ایجاد ارتباط دو جانبه »، خودباوری و انگیزه پیشرفت دانش آموزان را بهبود بخشیده است.
طراحی یک مداخله تربیتی- حرکتی و ارزیابی اثربخشی آن بر انگیزه پیشرفت نوجوانان فوتبالیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در دهه های اخیر، نوجوانان و جوانان کشور به ورزش فوتبال روی آورده اند و لزوم توجه به آموزش پایه ای آنان ضروری به نظر می رسد. ازاینرو پژوهش حاضر با هدف طراحی و اثربخشی یک مداخله تربیتی- حرکتی بر انگیزه پیشرفت نوجوانان فوتبالیست انجام گرفت. روش پژوهش: روش مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری را تمامی کودکان و نوجوانان 12 تا 16 ساله عضو مدارس فوتبال باشگاه سایپا شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند. از بین آنان 60 نفر ( 30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) بر اساس ملاکهای ورود و به طور هدفمند انتخاب شدند و سپس در دو گروه آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه انگیزه پیشرفت (هرمنس، 1970 ) بود. گروه آزمایشی، تحت آموزش مداخله تربیتی- حرکتی در 16 جلسه 60 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه کنترل در فهرست انتظار بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین گروه آزمایش و گروه کنترل در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادار وجود دارد و مداخله تربیتی- حرکتی موجب بهبود انگیزه پیشرفت نوجوانان عضو مدارس فوتبال باشگاه فرهنگی ورزشی سایپا شد (5./.>P) نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر مداخله تربیتی- حرکتی می تواند برای بهبود انگیزه پیشرفت نوجوانان عضو مدارس فوتبال باشگاه فرهنگی ورزشی سایپا کارامد باشد و توصیه میشود که طراحان برنامه در وزارت ورزش و جوانان در راستای بهبود انگیزه پیشرفت نوجوانان مدارس فوتبال از این روش استفاده کنند.
رابطه علی جو مدرسه و امکانات آموزشی با التزام شغلی به صورت مستقیم و با میانجی هوش هیجانی و انگیزه پیشرفت معلمان شهرستان رامشیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۶ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
89 - 108
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی هوش هیجانی و انگیزه پیشرفت در رابطه علّی جو مدرسه و امکانات آموزشی با التزام شغلی معلمان انجام گرفت. نمونه پژوهش حاضر شامل 300 نفر (130مرد و 170 زن) بودند که به روش تصادفی و سرشماری از میان تمامی معلمان شهرستان رامشیر انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش پرسش نامه های جو سازمانی، هوش هیجانی، انگیزه پیشرفت، التزام شغلی و پرسش نامه محقق ساخته امکانات آموزشی را تکمیل نمودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار SPSS ویراست 21 و AMOS ویراست 23 انجام شد. جهت آزمودن اثرهای واسطه ای نیز روش بوت استراپ مورداستفاده قرار گرفت. یافته ها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار نیست. برازش بهتر از طریق حذف مسیرهای غیرمعنی دار (امکانات آموزشی به هوش هیجانی، جو مدرسه به انگیزه پیشرفت، امکانات آموزشی به انگیزه پیشرفت و جو مدرسه به التزام شغلی) حاصل شد. علاوه بر این اثرات مستقیم امکانات آموزشی به التزام شغلی، هوش هیجانی به التزام شغلی، انگیزه پیشرفت به التزام شغلی، جو مدرسه به هوش هیجانی، هوش هیجانی به انگیزه پیشرفت معنی دار بودند. اثرات غیرمستقیم کلی جو مدرسه بر التزام شغلی با واسطه گری هوش هیجانی و انگیزه پیشرفت نیز معنی دار بودند ولی رابطه امکانات آموزشی با التزام شغلی از طریق هوش هیجانی و انگیزه پیشرفت معنی دار نبود. این نتایج نشان داد که توجه به جو مدرسه با میاجی هوش هیجانی در افزایش التزام شغلی معلمان و در نتیجه بهبود فرایند آموزش ضروری است.