مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
پایه تحصیلی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر ورزش صبحگاهی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پایه اول، دوم و سوم ابتدایی بود. جامعه آماری تحقیق را تعداد 3204 نفر از دانش آموزان دختر مدارس ابتدایی شهرستان مرودشت که در سال تخصیلی 93_94 مشغول به تحصیل بوداند، تشکیل می دهند که با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه مورگان، تعداد نمونه 390 نفر تعیین شد. نمونه ها به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب و به روش تصادفی نمونه های انتخاب شده به دو گروه کنترل 193نفر و تجربی 197نفر تقسیم شدند. پیش آزمونی از دروس ریاضی، فارسی، علوم و قرآن گرفته شد. سپس گروه تجربی به مدت 8 هفته، هفته ای 5 روز و هر روز بین 15-20 دقیقه قبل از ورود به کلاس ورزش صبحگاهی انجام دادند و پس از این مدت از هر دو گروه پس آزمونی از دروس مزبور گرفته شد. برای تجزیه تحلیل داده ها ازوآزمون یو من ویتنی و تجزیه و تحلیل ها با استفاده از نرم افزار آماری اس پی اس اس نسخه ی 22 انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که ورزش صبحگاهی موجب افزایش میانگین نمرات گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل شده است. بنابراین پیشنهاد می شود که ورزش صبحگاهی بر تمرکز و و نشاط دانش آمزان تاثیر مثبت دارد و منجر به پیشرفت تحصیلی آنها می شود.
بررسی مقایسه ای احساس شادکامی دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه دوم شهرستان زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
199 - 216
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی مقایسه ای احساس شادکامی براساس جنسیت و پایه تحصیلی در دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهرستان زاهدان بود. نمونه مورد بررسی عبارت بود از 400 نفر (189 نفر پسر و 211 نفر دختر) از دانش آموزان که به روش نمونه گیری چندمرحله ای طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. طرح پژوهش، توصیفی و از مقیاس چند بُعدی رضایتمندی از زندگی دانش آموزان (MSLSS)[1] به منظور اندازه گیری احساس شادکامی استفاده شد. در کنار برخی از شاخص های توصیفی، برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون های t نمونه های مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. در کنار توصیف احساس شادکامی دانش آموزان به تفکیک جنسیت و پایه تحصیلی، یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری در میانگین شادکامی و ابعاد رضایتمندی از خانواده، دوستان و محیط زندگی بین گروه دختران و پسران وجود دارد. همچنین یافته های به دست آمده از تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که بین چهار پایه تحصیلی، ازنظر متغیّر شادکامی و ابعاد رضایتمندی از مدرسه، محیط زندگی و خود، تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی رابطه بین آموزش ترغیبی و باورهای هوشی در دانش آموزان دوره متوسطه شهرکاشمر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین آموزش ترغیبی و باورهای هوشی در دانش آموزان دوره متوسطه شهر کاشمر انجام شد. جامعه پژوهش عبارت بود از کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه شهر کاشمر که در سال تحصیلی 89 - 1388 مشغول به تحصیل بوده اند. نمونه آماری نیز شامل پانصد و چهل نفر از دانش آموزان (دویست و هفتاد دختر و دویست و هفتاد پسر) بود که با روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. بدین ترتیب که ابتدا شهر کاشمر به سه حوزه جغرافیایی (شمال، جنوب و مرکز) تقسیم شد. سپس، از هر حوزه چهار مدرسه و از هر مدرسه سه کلاس و سرانجام از هر کلاس پانزده نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از (الف) پرسشنامه آموزش ترغیبی (آموس، پورکی و توبیاس، 1984) و (ب) پرسشنامه باورهای هوشی (ذبیحی حصاری، 1384). داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که (الف) بین مؤلفه های آموزش ترغیبی و باورهای هوشی رابطه معنی داری وجود دارد؛ (ب) بین نظرات دانش آموزان دختر و پسر درباره آموزش ترغیبی تفاوت وجود دارد؛ (ج) بین نظرات دانش آموزان پایه های مختلف تحصیلی درباره آموزش ترغیبی تفاوت وجود دارد و (د) بین باورهای هوشی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت وجود دارد. استفاده از این نتایج می تواند تأثیر گذار بر روند آموزش و یادگیری باشد.
بررسی نقش جنسیت و پایه تحصیلی در عملکرد ریاضی دانش آموزان در حل یک مسئله غیرمعمول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴۸
27 - 44
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش دو عامل «جنسیت» و «پایه تحصیلی» در عملکرد حل مسئله دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی در حل یک مسئله غیرمعمول است. شرکت کنندگان در این پژوهش، 836 دانش آموز (شامل 414 دختر و422 پسر) بودند که از بین مدارس شهرستان فسا در استان فارس انتخاب شده بودند. از این دانش آموزان خواسته شده بود تا به یک مسئله غیرمعمول در برگه های مخصوصی که از قبل آماده شده بود پاسخ دهند. سپس استراتژی های به کار رفته توسط دانش آموزان در پاسخ نامه ها با استفاده از چارچوب نظری که از ادبیات پژوهشی حوزه آموزش ریاضی برآمده بود جرح و تعدیل شد و در هفت دسته، شامل دسته بدون جواب، استراتژی صرفاً جمعی، و دسته جواب های غیرواقعی، استراتژی رویه ای، استراتژی انتقالی، استراتژی تناسبی مبتدی، استراتژی خبره طبقه بندی شد. در ادامه، با استفاده از آماره مجذور خی، اچ کروسکال والیس و من ویتنی، معنا داری اثر هر کدام از عامل های جنسیت و پایه تحصیلی بر روی عملکرد دانش آموزان بررسی شد. نتایج نشان داد که در مجموع عملکرد پسران بهتر از عملکرد دختران است. همچنین عملکرد دانش آموزان پایه اول راهنمایی از عملکرد دانش آموزان دوم راهنمایی به طور معناداری بالاتر است. بقیه تفاوت ها معنا دار نبودند. این نتیجه غیرمنتظره را می توان با ارجاع به ادبیات پژوهشی در زمینه عقل سلیم در حل مسائل ریاضی جست وجو کرد.
شناسایی و مقایسه سبک های یادگیری بر اساس جنسیت، موضوع درسی، و پایه تحصیلی با تأکید بر روش تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
193-204
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: عوامل مؤثر بر یادگیری بسیار گسترده و وسیع بوده و شناسایی این عوامل در رفع مشکلات و نارسایی های موجود در نظام آموزشی، بسیار مهم است. یکی از این عوامل، سبک یادگیری است و پژوهش حاضر با هدف شناسایی و مقایسه سبک های یادگیری بر اساس جنسیت، موضوع درسی، و پایه تحصیلی با استفاده از روش تحلیل خوشه ای انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش شناسی، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی دانش آموزان پایه های چهارم، پنجم، و ششم ابتدایی استان آذربایجان غربی در سال تحصیلی 97-1396 بود. برای انتخاب نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 1961 دانش آموز ( 928 نفر پسر و 1033 دختر ) انتخاب شد ه و به پرسشنامه سبک یادگیری وارک (1998) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل خوشه ای و خی دو وارسی و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل خوشه ای حاکی از تشخیص پنج سبک در بین دانش آموزان از جمله سبک دیداری، شنیداری، خواندن/ نوشتن، جنبشی، و چندگانه دارد که سبک چندگانه، بیشترین تعداد؛ و سبک شنیداری، کمتر میزان را به خود اختصاص داده است. نتایج همچنین نشان داد سبک یادگیری بر اساس جنسیت (01 P ؛ 87/16 X 2 = ) ، و پایه تحصیلی (05 P ؛ 320/18 X 2 = ) متفاوت است، اما بین سبک یادگیری بر اساس نوع درس (موضوع درسی)، تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش سبک ارجح در دانش آموزان، سبک یادگیری چندگانه (ترکیبی) است. از سوی دیگر سبک یادگیری بر اساس جنسیت و پایه تحصیلی، متفاوت است؛ اما بر اساس نوع درس (موضوع درسی)، تفاوت معناداری در بین سبک ها مشاهده نشده است. بدین ترتیب، آگاهی از نوع سبک یادگیری دانش آموزان جهت تدریس مؤثر معلمان و کاهش مشکلات یادگیری، مهم است.
بررسی تاثیر پذیرش فناوری برمیزان حل مساله دانش آموزان متوسطه اول شهرستان دامغان
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، بررسی رابطه ی بین پذیرش فناوری و مهارت حل مساله افراد و برخی دیگر از زمینه های مرتبط دانش آموزان دوره ی اول متوسطه شهرستان دامغان در سال تحصیلی 1397-98 می باشد. روش بررسی:نمونه آماری شامل283 نفراز دانش آموزان دوره ی اول متوسطه شهرستان دامغان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند، و دو پرسشنامه پرسشنامه حل مسئله هپنر PSI و پرسشنامه پذیرش فناوری TAM را تکمیل نمودند. روش تحقیق این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت همبستگی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی ساده پیرسون، همبستگی رگرسیون و آزمونt استفاده شد . یافته ها و نتیجه: نتایج تحقیق نشان داد که پذیرش فناوری و حل مساله رابطه ی مثبت معنی دارد و همچنین بین پایه تحصیلی و پذیرش فناوری و حل مساله هم رابطه مثبت وجود دارد اما تفاوت معنی داری بین دختران و پسران نمونه در پذیرش فناوری و حل مساله مشاهده نشد و هر دو گروه در این دو مولفه یکسان بودند.
ارزیابی کیفیت اجرای برنامه کارورزی در دانشگاه فرهنگیان استان مازندران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر فرایند اجرای برنامه کارورزی را در دانشگاه فرهنگیان استان مازندران بررسی کرده است و با یافتن نکات قوت و ضعف آن در صدد ارائه راهکارهایی به مسئولان و تصمیم گیران این برنامه برآمده است. پژوهش حاضر به روش تلفیقی کمی- کیفی نگاشته شده است. بخش کیفی با مصاحبه عمیق با خبرگان و صاحب نظران کارورزی و کدگذاری مصاحبه ها با نرم افزار NVIVO، انجام گرفت. روایی آن از روش کثرت گرایی و از طریق درگیری طولانی مدت پژوهشگر با فضای پژوهشی و اعتمادسازی با افراد موضوع پژوهش صورت پذیرفت؛ همچنین فضای پژوهش با حضور داور بیرونی کنترل شد. برای رسیدن به پایایی کدها از نظرات کدگذار دیگر نیز به کار گرفته شد، و توافق بین کدگذاران حاصل شد. سپس، براساس کدهای به دست آمده پرسشنامه تنظیم شد. جامعه آماری کیفی در این پژوهش شامل 5 نفر از متخصصان و 20 نفر از آشنایان و کارشناسان کارورزی بود که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. جامعه آماری کمی پژوهش 550 نفر و نمونه آماری 226 نفر بودند که با نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی، به پرسشنامه ها پاسخ دادند. روایی پرسشنامه توسط تعدادی از متخصصان کارورزی تأیید شد و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 954/0 به دست آمد. نتایج نشان داد بیشترین ضعف مربوط به بخش مدرسه و بعد فضای فیزیکی نامناسب و بیشترین نقطه قوت مربوط به استادان راهنما و نظارت و ارزیابی آنان از عملکرد دانشجویان است. در پایان، پس از یافتن ضعف های موجود راهکارهایی برای بهبود وضعیت کارورزی در دانشگاه فرهنگیان استان ارائه شد.
بررسی مقایسه ای هوش معنوی دانش آموزان دوره متوسطه بر اساس جنسیت و پایه تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
75 - 88
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی مقایسه ای هوش معنوی دانش آموزان دوره متوسطه شهر کرمان به تفکیک جنسیت و پایه تحصیلی بوده است. بدین منظور 537 دانش آموز دوره متوسطه از شهر کرمان (299 پسر و 238 دختر) به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند تا به پرسشنامه هوش معنوی 24 سؤالی SISRI (کینگ، 2008) که دارای چهار خرده مقیاس تفکر انتقادی وجودی (CET)، تولید معنای شخصی (PMP)، آگاهی متعالی (ماورایی) (TA) و توسعه حالت هوشیاری CSE)) بود، پاسخ دهند. اعتبار و پایایی پرسشنامه به روش تنصیف و آلفای کرانباخ به ترتیب 79/0 و 87/0 به دست آمد. نتایج با توجه به مقادیر به دست آمده از آزمون t نشان داد که هوش معنوی دانش آموزان دوره متوسطه شرکت کننده در آزمون به تفکیک جنسیت، تفاوت معنی داری ندارد (05/0 p?). همچنین تفاوت میانگین ها در پایه های مختلف تحصیلی نیز علیرغم رشد صعودی نمرات در پایه های بالاتر تحصیلی، معنادار نبود
بررسی عملکرد دانش آموزان در حل مسائل تناسبی و تاثیر پایه تحصیلی، جنسیت و نوع مدرسه بر کارکرد آن ها
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر عملکرد دانش آموزان متوسطه اول در حل مسائل استدلال تناسبی و تاثیر عوامل پایه تحصیلی، جنسیت و نوع مدرسه را بر کارکرد آن ها مورد بررسی قرار می دهد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه از نوع توصیفی و پیمایشی است. در این پژوهش، 442 نفر از دانش آموزان متوسطه اول شهر قزوین پس از انتخاب به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری، آزمونی محقق ساخته شامل 5 سؤال مرتبط با استدلال تناسبی است که روایی صوری و محتوایی آزمون توسط 4 نفر از اساتید ریاضی و آموزش ریاضی تایید شد و ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه 0.86 به دست آمد که این مقدار وضعیت مناسبی را در مورد پایایی آن نشان می دهد. تجزیه و تحلیل داده ها، با کمک نرم افزارSpss26 و روش های آمار توصیفی و استنباطی همچون آزمون های خی دو و همبستگی اسپیرمن انجام شد. تحلیل نتایج با تعیین سطح معناداری 95 درصد حاکی از آن بود که عملکرد دانش آموزان در حل مسائل استدلال تناسبی معنادار بوده و به طور کلی در سطح پنج یعنی«استدلال تناسبی» از چارچوب نظری پژوهش ارزیابی می شوند. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین عملکرد دانش آموزان پایه های هفتم، هشتم و نهم در حل مسائل استدلال تناسبی تفاوت معناداری وجود دارد و با افزایش پایه تحصیلی عملکرد حل مسئله آن ها نیز افزایش می یابد. از طرفی با بررسی تاثیر جنسیت دانش آموزان بر عملکرد حل مسئله آن ها مشخص شد تفاوت عملکرد دانش آموزان دختر و پسر در حل مسائل استدلال تناسبی معنادار نبود.