مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
مدیریت سود
حوزه های تخصصی:
رقابت در بازار محصولات می تواند باعث افزایش یا کاهش مشکلات نمایندگی و تحریف گزارشگری مالی شود؛ همچنین می تواند اثراتی بر انگیزه مدیران در خصوص دست کاری سود یا مدیریت سودهای گزارش شده، داشته باشد. هدف این تحقیق تأثیر مالکیت مدیریتی بر رابطه میان تمرکز مشتری و مدیریت سود می باشد. روش آزمون فرضیه پژوهش مدل رگرسیون چند متغیره در مجموعه داده های ترکیبی است جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 142 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 9 ساله بین سال های 1391 تا 1399 مورد تحقیق قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و داده های مربوط برای اندازه گیری متغیرها از سایت کدال و صورت های مالی شرکت ها جمع آوری شده و سپس برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار ایویوز استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد بین تمرکز مشتری و مدیریت سود رابطه منفی و معنی داری وجود دارد و مالکیت مدیریت بر رابطه بین تمرکز مشتری و مدیریت سود تاثیر گذار است.
تأثیر مدیریت سود بر جلوگیری از شناسایی زیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
87 - 112
حوزه های تخصصی:
در ادبیات پژوهش در مورد این که مدیران سود را به منظور اجتناب از زیان های اندک، به ویژه از طریق اقلام تعهدی، مدیریت می نمایند، توافق جامعی حاصل نشده است. ازاین رو هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر مدیریت اقلام تعهدی بر سود هر سهم در آستانه صفر در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. به منظور اندازه گیری متغیر وابسته پژوهش از سود هر سهم (EPS) استفاده شده است. برای محاسبه اقلام تعهدی از مدل اقلام تعهدی آتی استفاده گردیده که از تفاوت بین جمع اقلام تعهدی و اقلام تعهدی غیرعادی به دست می آید. جامعه آماری پژوهش شامل 207 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1399-1394 می باشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ارتباط مثبتی بین اقلام تعهدی اختیاری و احتمال دستیابی به سود هر سهم واقعی صفر وجود دارد. این نتایج نشان می دهد که شرکت هایی که در آستانه سود صفر هستند در مقایسه با سایر شرکت ها دارای اقلام تعهدی اختیاری بالایی هستند و بر همین اساس فرضیه پژوهش موردپذیرش قرار می گیرد.
بررسی تأثیر مدیریت سود و استراتژی تجاری بر ریسک ورشکستگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر مدیریت سود و استراتژی تجاری بر ریسک ورشکستگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. برای این منظور اثر مدیریت سود، استراتژی رهبری هزینه و استراتژی تنوع بر ریسک ورشکستگی شرکت ها مورد بررسی قرار گرفت. هم چنین، اثر متغیرهای اهرم مالی، اندازه شرکت، نقدینگی و زیان شرکت در مدل های رگرسیونی کنترل شد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی شش ساله بین سال های 1393 الی 1398 می باشد که بر اساس روش نمونه گیری حذف سیستماتیک تعداد 147 شرکت و در مجموع 882 سال-شرکت به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها در گروه پژوهش های توصیفی-پس رویدادی قرار دارد که برای بررسی فرضیه ها از مدل های رگرسیونی چندمتغیره با استفاده از نرم افزار ایویوز8 و روش داده های پانلی (تابلویی)- اثرات ثابت بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد در مجموع مدیریت سود و استراتژی تنوع می تواند موجب افزایش ریسک ورشکستگی شرکت ها شود و این در حالی است که استراتژی رهبری هزینه موجب کاهش ریسک ورشکستگی شرکت ها می شود.
عدم اطمینان محیطی، مدیریت سود و بازده سهام (نقش تعدیل کننده توانایی مدیران)
منبع:
کنکاش مدیریت و حسابداری جلد ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
۱۴۶-۱۶۹
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، ابتدا بررسی رابطه میان عدم اطمینانهای محیطی (محاسبه شده با معیار ضریب تغییرات فروش و تغییرپذیری پیش بینی سود هر سهم) با مدیریت سود و بازده سهام شرکت بوده و سپس بررسی می شود آیا توانایی مدیر بر این رابطه اثرگذار است یا خیر. بدین منظور تعداد ۱۱۹ شرکت از شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی ۱۳۹۰ الی ۱۳۹۴ انتخاب شده و با روشهای آماری همبستگی و رگرسیون چند متغیره، فرضیه های پژوهش مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد مدیران در مواجهه با عدم اطمینانهای محیطی، جهت کاهش نوسانات سود، اقدام به مدیریت سود می نمایند، همچنین نتایج نشان می دهد بازار عدم اطمینانهای محیطی ایجاد شده از طرف مشتریان (ضریب تغییرات فروش) را درک نموده و به این عدم اطمینانها واکنش نشان می دهد (این نوع عدم اطمینان دارای محتوای اطلاعاتی می باشد)، اما به عدم اطمینان های محیطی ناشی از تردید مدیر در مورد سود هر سهم واکنش نشان نمی دهد. در نهایت نتایج پژوهش نشان می دهد توانایی مدیران شرکتهای نمونه، در بازه زمانی پژوهش، تاثیر معناداری بر رابطه میان عدم اطمینان های محیطی با مدیریت سود و بازده سهام ندارد.
شناسایی ابزار مدیریت سود در نظام بانکداری بدون ربا در ایران: ارزیابی مقایسه ای اهمیت LLP و STGL در رهیافت Cornett(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد پولی، مالی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
135 - 157
حوزه های تخصصی:
اهمیت رقم سود گزارش شده برای استفاده کنندگان از صورت های مالی، انگیزه دستکاری این رقم را برای مدیران بنگاه که گزارشگری مالی را نیز بر عهده دارند ایجاد می کند. این اقدام به مدیریت سود تعبیر می شود و بر کیفیت سود و قابلیت اتکا به گزارش های مالی اثرات منفی خواهد داشت. حجم منابع در اختیار بانک ها و حساسیت های خاص عملکردی آن ها اهمیت توجه به رقم سود گزارش شده در این صنعت را مضاعف می نماید. در این پژوهش برای سنجش شاخص مدیریت سود از مدل کاسنیک به عنوان مدل سازگار با صنعت بانکداری در ایران در چارچوب یک الگوی نامتوازن از داده های ترکیبی استفاده گردیده است. سپس با استفاده از این شاخص، ابزار عمده مورداستفاده مدیران برای مدیریت سود در نظام بانکی با تخمین مدل کورنِت معرفی شده است. نتایج پژوهش ضمن تأیید استفاده مدیران بانکی از شیوه های مدیریت سود حکایت از آن داشته است که متغیر هزینه مطالبات مشکوک الوصول (LLP) سهم بیشتری در مقایسه با متغیر (STGL) در توضیح دهندگی شاخص مدیریت سود ایفا نموده و عمدتاً توسط مدیران برای مدیریت سود در نظام بانکی به کار رفته است. به عبارتی مدیران برای دستکاری رقم سود گزارش شده بیش از آنکه از درآمد دارایی های مالی و سرمایه گذاری ها (STGL) بهره برده باشند از رقم هزینه مطالبات مشکوک الوصول (LLP) بهره جسته اند.
ارتباط نااطمینانی سیاست های اقتصادی با مدیریت سود با تأکید بر نقش چرخه عمر شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: شوک ها و نوسانات اقتصادی پیاپی در سال های اخیر سبب بی انضباطی در سیاست های اقتصادی دولت شده است که این مسئله نااطمینانی سیاست های اقتصادی را تشدید نموده است. با توجه به این که چنین شرایطی بر تصمیمات مالی و کیفیت گزارشگری واحدهای تجاری می تواند اثرگذار باشد؛ پژوهش حاضر به بررسی ارتباط نااطمینانی سیاست های اقتصادی و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و نقش چرخه عمر شرکت ها بر این رابطه می پردازد . روش: در این پژوهش داده های ۱۲۵ واحد تجاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1391 تا 1397 مورد بررسی قرار گرفت. جهت اندازه گیری مدیریت سود از اقلام تعهدی اختیاری مطابق مدل کوتاری و همکاران ( 2005 ) استفاده شد. شاخص نااطمینانی سیاست های اقتصادی با استفاده از الگوی خود رگرسیونی واریانس شرطی محاسبه گردید و طبقه بندی واحدهای تجاری در مراحل مختلف چرخه عمر مطابق مدل دیکنسون ( 2011 ) صورت پذیرفت. یافته ها : نتایج نشان می دهد که نااطمینانی سیاست های اقتصادی با مدیریت سود رابطه مثبتی دارد و این ارتباط در مراحل مختلف چرخه عمر شرکت به صورت ناهمگن است به طوری که در مرحله ایجاد و رشد این ارتباط تضعیف گردیده و در مرحله بلوغ شدت می یابد؛ اما مرحله افول، اثر معناداری بر این رابطه ندارد. نتیجه گیری: با افزایش نااطمینانی سیاست های اقتصادی، فرصت و انگیزه لازم جهت اقدام به مدیریت سود توسط مدیران افزایش می یابد. شواهد حاکی از آن است هرگاه نااطمینانی سیاست های اقتصادی افزایش یابد، شرکت های طبقه بندی شده در مرحله بلوغ بیشتر اقدام به مدیریت سود می نمایند و شرکت های طبقه بندی شده در مرحله ایجاد و رشد، کمتر سود را دستکاری می کنند.
تأثیر کیفیت اطلاعات مالی بر رابطه بین شاخص های سرمایه فکری و مدیریت سود
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر کیفیت اطلاعات مالی بر رابطه بین شاخص های سرمایه فکری و مدیریت سود می باشد. روش آزمون فرضیه پژوهش مدل رگرسیون چند متغیره در مجموعه داده های ترکیبی است جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 152 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 8 ساله بین سال های 1392 تا 1399 مورد تحقیق قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و داده های مربوط برای اندازه گیری متغیرها از سایت کدال و صورت های مالی شرکت ها جمع آوری شده و سپس برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار ایویوز استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد از میان عناصر سرمایه فکری تنها سرمایه ساختاری رابطه منفی و معنی داری با مدیریت سود دارد و رابطه میان سرمایه انسانی و سرمایه به کارگرفته شده (رابطه ای یا مشتری) با مدیریت سود معنی دار نیست. همچنین نتایج نشان داد کیفیت اطلاعات مالی بر رابطه بین شاخص های سرمایه فکری (ساختاری و انسانی) و مدیریت سود تأثیرگذار است.
رابطه ورشکستگی با بیش ارزشیابی سهام و مدیریت سود و بیش اعتمادی مدیران
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه ورشکستگی با بیش ارزشیابی سهام و مدیریت سود و بیش اعتمادی مدیران پرداخته است. متغیر وابسته پژوهش، ورشکستگی و متغیرهای مستقل پژوهش، شامل نماینده های بیش ارزشگذاری سهام (نسبت بهای هر سهم به سود هر سهم تأخیری و نسبت بهای هر سهم به ارزش هر سهم تأخیری) و نماینده مدیریت سود (تعهدات اختیاری) و نماینده بیش اعتمادی مدیران (بخشی از تغییرات در حجم دارایی ها که تحت تأثیر میزان فروش نیست) است. روش پژوهش از نوع کاربردی و روش آماری بکار رفته شامل الگوی رگرسیون OLS با اثرات تصادفی است. نمونه آماری پژوهش شامل 551 سال شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سال 1391 تا 1397 است. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که در شرکت های مورد بررسی در این بازه زمانی، ورشکستگی با بیش ارزشیابی سهام رابطه منفی معنی دار قوی و با مدیریت سود رابطه منفی معنی دار ضعیف و با بیش اعتمادی مدیران رابطه مثبت معنی دار قوی دارد.
اثر بیش ارزشیابی سهام و مدیریت سود و بیش اعتمادی مدیران بر ارائه گزارش غیرمقبول حسابرسی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر بیش ارزشیابی سهام و مدیریت سود و بیش اعتمادی مدیران بر اظهارنظر غیرمقبول حسابرس پرداخته است. متغیر وابسته پژوهش، اظهارنظر غیرمقبول حسابرس و متغیرهای مستقل پژوهش، شامل نماینده های بیش ارزشیابی سهام (نسبت بهای هر سهم به سود هر سهم تأخیری و نسبت بهای هر سهم به ارزش هر سهم تأخیری) و نماینده مدیریت سود (تعهدات اختیاری) و نماینده بیش اعتمادی مدیران (بخشی از تغییرات در حجم دارایی ها که تحت تأثیر میزان فروش نیست) است. روش پژوهش از نوع کاربردی و روش آماری بکار رفته شامل رگرسیون لاجیستیک است. نمونه آماری پژوهش شامل 449 سال شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سال 1393 تا 1399 است. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که در شرکت های مورد بررسی در این بازه زمانی، اظهارنظر غیرمقبول حسابرس رابطه معنی داری با بیش ارزشیابی سهام و مدیریت سود و بیش اعتمادی مدیران ندارد. همچنین نوع موسسه حسابرسی و اندازه شرکت و گردش موجودی کالا بر ارائه گزارش غیرمقبول حسابرسی مؤثر نیست اما اظهارنظر غیرمقبول حسابرس با ارائه گزارش غیرمقبول حسابرسی سال پیش و با اهرم مالی رابطه مستقیم و با بازده دارایی ها رابطه معکوس معنی دار دارد.
تحلیل مدیریت سود و پایداری آن در شرکت های اهرمی و غیراهرمی با استفاده از زنجیره های مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
59 - 95
حوزه های تخصصی:
هدف: در این پژوهش، مدیریت سود و پایداری آن در شرکت های اهرمی و شرکت های غیراهرمی با استفاده از زنجیره های مارکوف تحلیل شده است. روش: به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، از اطلاعات 104 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 تا 1398 استفاده شده است. در این پژوهش، از مدل جونز (1991) برای تعیین شاخص مدیریت سود و از روش فرایند تصادفی مارکوف در نرم افزار متلب برای آزمون فرضیه های پژوهش بهره گرفته شده است. یافته ها: پس از پردازش داده ها مشخص شد که احتمال وقوع مدیریت سود در هر سطحی از اهرم وجود دارد. از سوی دیگر، پیش بینی منظم مدیریت سود در هر دو شرکت های اهرمی و غیراهرمی وجود ندارد. افزون بر این، تأثیر وضعیت کنونی مدیریت سود در دوره جاری برای پیش بینی پایداری مدیریت سود در شرکت های اهرمی و غیراهرمی در گذر زمان کاهش می یابد. در نهایت، نتایج یافته ها حاکی از این بود که بین پایداری مدیریت سود در شرکت های اهرمی و غیراهرمی تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: استفاده از فرایندهای مبتنی بر احتمالات، به روشن ساختن جنبه های پنهان مدیریت سود، از جمله پایداری کمک می کند. در این پژوهش مشخص شد که علی رغم یافته های به دست آمده از پژوهش های پیشین، اهرم در استمرار مدیریت سود تأثیری ندارد. این شیوه بررسی، فارغ از محدودیت های ناشی از فروض مدل های رگرسیونی، به درک بهتر ماهیت مدیریت سود کمک می کند؛ به طوری که بر اساس یافته ها، تئوری های مربوط به رابطه اهرم و مدیریت سود، حداقل با شیوه بررسی در این پژوهش قابلیت تأیید ندارد و عواملی مانند اهرم، احتمالاً تحت تأثیر عوامل اصلی دیگری همچون افزایش شفافیت و نظارت دقیق سازمان های ناظر بر شرکت های عضو بورس قرار می گیرد و به مرور زمان تأثیرگذاری خود را از دست می دهد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل عِلّی و راهبردهای مدیریت سود در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش بی بدیل نظام بانکداری به عنوان راهبردی اصولی برای اجرای سیاست های اقتصادی، وجود بحران های مالی چند دهه اخیر در صنعت بانکداری، اقتصاد مبتنی بر بانک در کشور، نقش اصلی گزارشگری مالی در مجهز کردن ذینفعان به اطلاعات مفید و تمرکز اولیه آن بر سود، همچنین میزان شیوع و پیامدهای قوی مدیریت سود، زمینه را برای ورود پژوهش های حسابداری به منظور بررسی صنعت بانکداری مهیا می نماید. باتوجه به خلأ پژوهش های کیفی، هدف شناسایی و رتبه بندی انگیزه ها و ابزارهای مدیریت سود در این صنعت می باشد. روش شناسی این پژوهش، دلفی فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتب فازی با ابزار مصاحبه و پرسشنامه است. به همین منظور با 15 نفر از خبرگان این صنعت مصاحبه هایی انجام گرفت؛ سپس پرسشنامه های دلفی و مقایسات زوجی در اختیار 23 نفر از افرادی که در تهیه، تحلیل و حسابرسی صورت های مالی بانک ها فعالیت داشته اند قرار گرفت. نتایج نشان داد عوامل علی مؤثر بر مدیریت سود به ترتیب عبارتند از: عوامل مبتنی بر تداوم فعالیت، اقدامات انسانی و نفع شخصی، کفایت و کیفیت استانداردها و قوانین، فشار محیط قانونی. به علاوه راهبردهای این پدیده به-ترتیب عبارتند از: مدیریت سود واقعی، مدیریت ارائه اطلاعات و مدیریت سود تعهدی. تحلیل ها نشان می دهد انگیزه بقای بانک، انگیزه خاص مدیریت، کیفیت استانداردهای حسابداری و انگیزه قانونی، عوامل اصلی تأثیرگذار بر مدیریت سود بوده و ابزارهای اصلی مدیریت سود در صنعت بانکداری کشور شامل مدیریت خرید و فروش اوراق بهادار، نحوه شناسایی سود سپرده و ذخیره مطالبات مشکوک الوصول می باشد این اطلاعات می تواند برای سرمایه گذاران، بانک مرکزی، استانداردگذاران، بازرسان و حسابرسان در اجرای حسابرسی های مؤثر و کارآمد مفید واقع شود.
بررسی تأثیر ریسک غیر سیستماتیک بر مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۳
175 - 190
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که افزایش ریسک غیر سیستماتیک می تواند موجب افزایش هزینه سرمایه برای شرکت گردد لذا در این شرایط مدیریت انگیزه بیشتری دارد تا سود را مدیریت نماید. با توجه به موارد گفته شده هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر ریسک غیر سیستماتیک بر مدیریت سود می باشد. از جامعه ی آماری این پژوهش 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1391 تا 1395 مورد بررسی قرار گرفته اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش کمی تجزیه و تحلیل آماری شامل روش تجزیه و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها و استخراج نتایج پژوهش، نرم افزارهای Excel و Eviews مورد استفاده قرار گرفته اند. نتیجه به دست آمده از آزمون فرضیه ی پژوهش نشان می دهد که ریسک غیر سیستماتیک بر مدیریت سود اثر مثبتی دارد.
تاثیر خطای پیش بینی سود با مدیریت سود و بازده غیرعادی
حوزه های تخصصی:
در شرایط واقعی بودن صورت های مالی ارائه شده، سود مبتنی بر سیستم حسابداری تعهدی می بایست بتواند اطلاعات باارزشی را در خصوص وضعیت کنونی و چشم انداز آتی شرکت به بازار منعکس کند. در این حالت سود ممکن است منعکس کننده منافع شخصی مدیران بوده و سبب خطای پیش بینی تحلیلگران شده و موجب بروز ارزش گذاری نادرست سود از سوی بازار شود. حال این تحقیق بر آن بود تا به بررسی این موضوع بپردازد که آیا مدیریت سود بیش ازحد آستانه سبب گمراهی بازار خواهد شد یا خیر؟ با اعمال محدودیت های مطرح شده، 167 شرکت پذیرفته شده در دوره زمانی 10 ساله بین سال های 1390 الی 1399 در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نمونه این پژوهش انتخاب شده است. نتیجه حاصل از آزمون فرضیه اول نشان می دهد که در سطح اطمینان 99% رابطه مستقیم معنی داری بین خطای پیش بینی سود و مدیریت سود وجود دارد. تأیید این فرضیه به معنای آن است که با دستکاری سود از طریق اقلام تعهدی، اختلاف معنی داری بین سود هر سهم واقعی با سود هر سهم پیش بینی شده به وجود می آید. نتایج آزمون فرضیه دوم بیانگر رابطه معنادار مثبت میان خطای پیش بینی سود و بازده غیرعادی سهام جدیدالورود به بورس است که درنهایت بی انگر محت وای اطلاع اتی متغی ر سود دارد. به عبارت دیگر اعلام سود پیش بینی شده باعث انح راف در می انگین ن رخ ب ازده غیرعادی سهام می شود. به طورکلی نتیجه این تحقیق نشان می دهد درصورتی که مدیران در محاسبات خود برای پیش بینی سود سال آتی دچار اشتباه شوند و یا پیش بینی های خود را تغییر دهند متناسب با افزایش درصد خطاهای پیش بینی سود و نیز افزایش دفعات تجدیدنظر در پیش بینی توسط مدیران، سرمایه گذاران نرخ بازده بیشتری را برای سرمایه خود مطالبه می کنند. شرکت هایی که به سود پیش بینی شده موردنظر خود نمی رسند یا به طور مدام پیش بینی های خود را تغییر می دهند از ثبات خاصی برخوردار نیستند، بنابراین ممکن است انتظارات سرمایه گذاران را برآورده نکنند.
بررسی تاثیر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود در زمان عرضه اولیه سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به بررسی تاثیر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود در زمان عرضه اولیه سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. هدف از پژوهش حاضر تاثیر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود واقعی در زمان عرضه اولیه سهام شرکت ها می باشد. مدیریت سود چتری برای فعالیت هایی است که بر سود حسابداری گزارش شده یا تفسیر آنها اثر می گذارد. برای بررسی این موضوع پژوهش تعداد 120 شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1400 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد شرکت هایی که سهام آن ها برای بار اول عرضه می شود و توسط مؤسسات بزرگ حسابرسی می شوند؛ درهمان سال یک سطح بالا ازمدیریت سود از طریق دستکاری اقلام تعهدی را تجربه می کنند. همچنین از دو متغیر هزینه های غیر عادی اختیاری و جریان غیر عادی وجوه نقد ناشی از فعالیت های عملیاتی برای سنجش مدیرپت سود استفاده شده است.
بررسی رابطه بین خودشیفتگی مدیران و لحن خوش بینانه گزارشگری مالی: نقش تعدیلی مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۲
169 - 192
حوزه های تخصصی:
مدیران خودشیفته با شاخصه های رفتاری خودخواهی، سلطه جویی و خودبرتربینی، اهمیتی برای قوانین و مقررات قائل نبوده و به شکل فرصت طلبانه در قالب مدیریت ادراک اقدام به استفاده از واژگان مثبت به شکل لحن خوش بینانه در گزارش های توضیحی حسابداری می کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین خودشیفتگی مدیران و لحن خوش بینانه گزارشگری مالی با نقش تعدیلی مدیریت سود است. برای اندازه گیری خودشیفتگی از دو معیار اندازه امضای مدیران و نسبت پاداش مدیران بر کل حقوق و دستمزد سالانه کارکنان و برای اندازه گیری لحن خوش بینانه از روش فراوانی واژگان استفاده شد. نمونه پژوهش حاضر شامل 115 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سال های 1390 تا 1397 می باشد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش رگرسیون حداقل مربعات معمولی استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد، بین خودشیفتگی مدیران و لحن خوش بینانه گزارشگری مالی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به عبارتی مدیران خودشیفته به گزارش های مالی تنظیم یافته با لحنِ خوش بینانه، به چشم فرصتی برای فرونشاندن اشتهایِ سیری ناپذیر خود برای ارتقاء شخصیِ خودشان نگاه می کنند. مدیریت سود اثر تعدیلی مثبت بر رابطه بین خودشیفتگی مدیران و لحن خوش بینانه گزارشگری مالی دارد.
اثرات نامتقارن درجه عبور نرخ ارز بر مدیریت سود شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
به طور کلی، متغیرهای کلان پولی و مالی از جمله عواملی هستند که می توانند بر عملکرد شرکت ها تاثیرگذار باشد. نرخ ارز از جمله این عوامل است که روابط تجاری بنگاه های اقتصادی با دنیای خارج را تحت تاثیر قرار می دهد. ریسک نرخ ارز ناشی از تغییر در بازده سهام در نتیجه نوسانات ارزهای خارجی است. از سویی، مدیریت سود همواره محل چالش مدیران و سرمایه گذاران است و در این بین، عمده مطالعات صورت گرفته به عوامل درون شرکتی مدیریت سود و کمتر به متغیرهای برون شرکتی به ویژه تاثیر متغیر مهمی همچون نرخ ارز پرداخته شده است. در این مطالعه، اثرات نامتقارت درجه عبور نرخ ارز بر مدیریت سود 131 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1399-1387 با استفاده از رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته بررسی شده است. بر اساس نتایج، شوک های مثبت ارزی بر SEM1 و SEM2 تاثیر منفی بر SEM4 تاثیر مثبت و معناداری از نظر آماری دارد و شوک های منفی تاثیر مثبت و معناداری بر SEM3 دارد. ضمن آن که درجه عبور شوک مثبت نرخ ارز صرفا بر SEM4 و عبور شوک مثبت نرخ ارز نیز بر SEM3 بزرگتر از واحد است اما در ارتباط با سایر موارد درجه گذر نرخ ارز ناقص است. بر مبنای نتایج درجه عبور نرخ ارز بسته به نوع شوک ارزی و متغیر مدیریت سود اثرات نامتقارن بر مدیریت سود دارد.
اصول اخلاقی در حسابداری
حوزه های تخصصی:
استانداردها و اصول اخلاقی برای هر حرفه ای که قصد دارد استعدادهای حرفه ای خود را ارتقا دهد و کارایی کلی کسب و کار را توسعه دهد بسیار مهم است. عصر اطلاعات و دنیای تجارت کنونی، حرفه حسابداری را ملزم به رعایت شفافیت و ارائه گزارش های مالی دقیق می کند؛ بنابراین حسابدارانی که مسئول تهیه گزارش های مالی دقیق، مختصر و به موقع هستند، باید بالاترین استانداردهای مسئولیت اخلاقی را رعایت کنند. با این حال، رفتار اخلاقی در میان متخصصان حسابداری همیشه تضمین نمی شود. تحقیق حاضر بررسی می کند که آیا یک وابستگی متقابل قوی بین حرفه حسابداری و نقش حسابدار وجود دارد یا خیر. این مطالعه همچنین نقش نهادهای حسابداری حرفه ای را در ترویج و ارتقای اخلاق در حرفه حسابداری جهانی بررسی می کند. نتایج نشان می دهد که نقش حسابدار وابسته به اخلاق حرفه حسابداری است.
تأثیر ریسک غیر سیستماتیک بر مدیریت اقلام تعهدی اختیاری
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تبیین و بررسی تاثیر ریسک غیرسیستماتیک بر مدیریت سود و اثر اندازه شرکت بر میزان تاثیرگذاری ریسک غیر سیستماتیک بر مدیریت سود است. به منظور دستیابی نمونه ای متشکل از 143 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1384 تا 1394 با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره با داده های تابلوئی مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، از نوع توصیفی همبست گی می باشد. یافته های به دست آمده بیانگر این است که ریسک غیرسیستماتیک بر مدیریت سود تاثیر مثبت و معنادار دارد و همچنین اندازه شرکت بر شدت اثرگذاری ریسک غیر سیستماتیک بر مدیریت سود تاثیر ندارد.
بررسی تاثیر کیفیت گزارش حسابرسی بر ریسک حسابرسی با توجه به نقش میانجی مدیریت سود و حاکمیت شرکتی
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر کیفیت گزارش حسابرسی بر ریسک حسابرسی با توجه به نقش میانجی مدیریت سود و حاکمیت شرکتی بوده است. قلمرو مکانی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی سال های بین 1393 تا 1399 بوده و با روش حذف سیستماتیک تعداد 135 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده است. برای جمع داده ها از مراجعه به صورت های مالی، یادداشت های توضیحی و ماهنامه بورس اوراق بهادار و به منظور توصیف و تلخیص داده ها از آمارتوصیفی و استنباطی بهره گرفته شده است. در تحلیل داده ها آزمون F لیمر، آزمون هاسمن و برای تایید و رد فرضیه ها (نرم افزار ایویوز) استفاده گردیده است. نتایج نشان داد بین ساختار مالکیت و پریشانی مالی رابطه وجود دارد و همچنین کیفیت حاکمیت شرکتی و مدیریت سود تاثیر منفی کیفیت گزارش حسابرسی بر ریسک حسابرسی؛ را تعدیل می کند.
بررسی مالکیت سهام کارکنان، سودآوری و اهرم مالی در مدیریت سود شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مالکیت سهام کارکنان، سودآوری و اهرم مالی در مدیریت سود شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش همبستگی می باشد. انجام پژوهش در قالب استدلالات قیاسی-استقرائی است. داده های مورد نیاز از طریق مطالعه صورتهای مالی، یاداشت های همراه و گزارش های مالی شرکت های مورد مطالعه، نرم افزارهای اطلاعاتی، آرشیوهای الکترنیکی و اینترنتی جمع آوری و در صحنه گسترده اکسل سازماندهی و محاسبه شده تا در نهایت اطلاعات حاصل با استفاده از نرم افزار Eviews مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. جامعه آماری شامل شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران، در محدوده زمانی بین سالهای ۱۳۹۲ الی ۱۳۹۰ می باشد نمونه مطالعاتی به روش حذف سیستماتیک با توجه به محدودیت های فوق 60 شرکت می باشد. نتایج نشان داد که ارتباط معناداری بین اهرم مالی با مدیریت سود وجود دارد. همچنین ارتباط معناداری بین سودآوری با مدیریت سود وجود دارد. بین مالکیت سهام کارکنان با مدیریت سود رابطه منفی و معناداری وجود ندارد.