مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
مدیریت سود
حوزه های تخصصی:
بر اساس تحقیقات قبلی مدیران ممکن است برای تأثیرگذاری روی ارزش بازار سهام و یا اهداف فرصت طلبانه، سود شرکت را از طریق مدل های اقلام تعهدی اختیاری یا درآمد اختیاری مدیریت کنند. هدف این تحقیق بررسی توانایی مدل های اقلام تعهدی اختیاری و درآمد اختیاری برای پیش بینی مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. همچنین تأثیرگذاری هریک از این مدل ها بر ارزش بازار سهام و رابطه آن ها با شاخص عدم تقارن اطلاعاتی و شاخص Q توبین در شرکت های پذیرفته شده در بورس بررسی شده است. روش تحقیق کتابخانه ای و همبستگی با استفاده از رگرسیون چندمتغیره می باشد. نمونه تحقیق شامل 1000 مشاهده در دوره زمانی سال های 1380 تا 1389 است. نتایج نشان می دهد که مدل های مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی اختیاری در مقایسه با مدل درآمد اختیاری توان بیشتری در پیش بینی مدیریت سود دارند و علاوه بر آن شاخص مدیریت سود حاصل از مدل های مبتنی بر اقلام تعهدی در مقایسه با مدل درآمدی، یک متغیر مربوط و تأثیرگذار بر ارزش بازار سهام شرکت می باشد. هیچ کدام از مدل های محاسبه مدیریت سود، همبستگی میان شاخص مدیریت سود با شاخص عدم تقارن اطلاعاتی را تأیید نمی کنند و تنها مدیریت سود محاسبه شده بر اساس مدل کازنیک با شاخص Q توبین رابطه معنادار دارد.
اثر تعدیل کننده عدم اطمینان محیطی بر رابطه بین مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق، بررسی تاثیر عدم اطمینان محیطی بر رابطه ی بین مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعاتی است. مدیریت سود با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری حاصل از تخمین مدل معرفی شده توسط توسط کوتاری، لئون و وازلی (2005) سنجیده ش ده است. عدم اطمینان محیطی از طریق ضریب تغییرات میزان فروش شش سال اخیر برای هر شرکت محاسبه شد. داده های تحقیق برای ۱۴۲ شرکت نمونه ی آماری از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره ی زمانی 1386 تا 1391 انتخاب گردیده اند و به روش داده های ترکیبی و مدل اثرات تصادفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتای ج تحقیق نشان داد که مدی ریت س ود در شرکت های مورد مطالعه با عدم تقارن اطلاعاتی ارتباط مثبت معناداری دارد. همچنین، در یک محیط با عدم اطمینان بالا، شدت ارتباط مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعاتی کاهش می یابد. به بیان دیگر، با افزایش عدم اطمینان محیطی، مدیریت با اعمال بیشتر مدیریت سود عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش می دهد.
Abstract
The purpose of this research is Investigation of the Effect of Environmental Uncertainty on Relationship between Earnings Management and Information Asymmetry. This study used earnings management measure constructed by Khotari et al (2005). Environmental Uncertainty was measured through the coefficients of variation for each company's sales over the recent six years. Data are analyzed using a sample of 142 companies listed in Tehran Stock Exchange for the period of 2007-2012 by using of the Panel Data system and Random Effect Model. The results of the study showed that earnings management in firms with information asymmetry has a significant positive relationship. Also, in an environment of high uncertainty, intense relationship between earnings management and information asymmetry is reduced. In other words, with increasing environmental uncertainty, management with greater earnings management practices to reduce information asymmetry.
اثر عدم تقارن اطلاعاتی بر بیش ارزشیابی سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمانی که عدم تقارن اطلاعاتی در رابطه با سهام یک شرکت افزایش یابد، ارزش ذاتی آن با ارزشی که سرمایه گذاران در بازار سرمایه برای سهام موردنظر قائل می شوند متفاوت خواهد بود. درنتیجه، ارزش واقعی سهام شرکت ها با ارزش مورد انتظار سهامداران تفاوت خواهد داشت. بنابراین، پژوهش حاضر برای فراهم آوردن شواهدی در ارتباط با نقش عدم تقارن اطلاعاتی بر بیش ارزشیابی سهام صورت پذیرفته است. برای آزمون فرضیه پژوهش، از داده های تاریخی مربوط به 63 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و از تحلیل رگرسیون، استفاده گردیده است. نتایج پژوهش، نشان می دهد که عدم تقارن اطلاعاتی رابطه مثبت و معناداری با بیش ارزشیابی سهام دارد. درواقع، مدیریت شرکت ها، هنگامی که دارای مزیت و برتری اطلاعاتی بوده و سودها را دستکاری می کنند، موجب می شوند بر شدت بیش ارزشیابی سهام افزوده شده و ثروت بلندمدت صاحبان سهام را نابود کنند.
Abstract
When information asymmetry increases, actual value of stock a firm is different from value that investors got for that. This research provides evidence on the role of information asymmetry on equity overvaluation. For hypothesis test by collection of financial data about 63 listed companies in in Tehran Stock Exchange by using correlation analysis, was tested. Results of research show that information asymmetry has a positive and significant relationship with equity over valuation. Indeed, in studying companies in Tehran stock exchange, when managers have information advantages and manipulate earning, tend to intensify overvaluation and destroy shareholder wealth.
رابطه بین مدیریت سود و پیش بینی جریان وجوه نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال هفتم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۸
115 - 129
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش گردیده رابطه بین مدیریت سود و پیش بینی جریان وجوه نقد از دیدگاه متمایزی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد . متغیر وابسته مدیریت سود و متغیر های مستقل شامل: اندازه شرکت، بازده دارایی ها، رشد فروش شرکت، پیش بینی جریان وجه نقد در سنوات گذشته، نسبت ارزش بازار به دفتری و اهرم مالی است.
بر اساس یافته های این تحقیق بهسرمایهگذاراندربورساوراقبهادارتهرانتوصیهمی شودشرکتهایی کهجریاننقدخودراارائهمیدهند تا حدی میتوانبهسودارائهشدهتوسطاینگونهازشرکتهااعتماد کرد،سودارائهشدهنشانازسودواقعیشرکتمیباشد و همچنین توصیه به سرمایهگذارانواعتباردهندگاندرارزشگذاریشرکتهاتوجه بهجریانوجوهنقدآنمی باشد،زیرایکیازابزارهایکنترلیمدیرانبرایکاهشمدیریتسودمیباشد علاوه بر آنکه سرمایهگذاراندرموردتصمیمگیریدربارهسرمایهگذاریدرشرکتها،برعواملونشانههایمدیریتواقعیسودوتاثیرآنهابرجریانهاینقدیبهعنوان شاخصیازعملکردشرکتتوجهداشتهباشند.
رابطه مدیریت سود عملکرد جاری و عملکرد آتی با امنیت شغلی مدیر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه مدیریت سود عملکرد جاری و عملکرد آتی باافزایش امنیت شغلی مدیر عامل در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. در این پژوهش مدیریت سود با استفاده از مدل تعدیل شدهجونز اندازه گیری شده است. و دوره تصدی مدیر عامل از صورت های مالی شرکت ها استخراج شده است. جامعهی آماری مورد مطالعه این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. بااستفاده از روش نمونه گیری حذفی، 134 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب و برای آزمون فرضیههای تحقیق از آزمون رگرسیون داده های ترکیبیاستفاده شدهاست. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین مدیریت سود و دوره تصدی مدیر عامل رابطه معنیداری وجود دارد. همچنین بین مدیریت سود و عملکرد جاری و آتیشرکتها نیز رابطه معنی داری وجود دارد. در نتیجه فرضیه اصلی تحقیق یعنی وجود رابطه بین مدیریت سود با افزایش امنیت شغلی مدیر عامل را تایید می کند.
Abstract
The aim of this study is to investigate the relationship between earnings management and CEO’s Increases job security for the companies listed in Tehran Stock Exchange (TSE).
In this study, earnings management measured by using the modified Jones model and CEO's tenure has been extracted from the financial statements of the company. The study population included in this study is listed companies in Tehran Stock Exchange (TSE). Using a sampling culled, 134 listed companies in TSE during the period 1385 to 1390 were selected and to test the hypothesis of research used panel data regressions. The results indicate that the relation between earnings management and CEO's tenure is statistically significant. Also there is significant relationship between earnings management and the company's current and future performance statistically. Thus the main hypothesis of the research, the relationship between earnings management and CEO’s increases job security is confirmed.
تشخیص مدیریت سود با استفاده از تغییرات در گردش دارایی و حاشیه سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که موقعیت اقتصادی شرکتها می تواند در انگیزه مدیران برای دستکاری سود اثرگذار باشد این احتمال وجود دارد که انگیزه های اعمال مدیریت سود در شرکتها متفاوت باشدو همچنین گروه های مختلف به ارزیابی عملکرد شرکت علاقه دارند، بنابراین می توانند برای ارزیابی عملکرد شرکت از تجزیه وتحلیل دوپونت استفاده نمایند. در این مقاله از این نسبت برای تشخیص مدیریت سود استفاده شده است. به همین منظور نمونه آماری متشکل از 71 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شد. به منظور بررسی الگوهای تحقیق، از روش تجزیه وتحلیل رگرسیون چندمتغیره حداقل مربعات معمولی و رگرسیون لجستیک استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نسبت حاشیه سود/ گردش دارایی در شناسایی مدیریت سود اطلاعات بیشتری نسبت به اقلام تعهدی غیراختیاری ارائه می کند و همچنین تغییر حاشیه سود و گردش دارایی در جهت مخالف به علت مدیریت سود می باشد.
Because of the economic situation of companies can be effective in motivating managers to manipulate earnings, it is likely that the motivation for earnings management practices be different in companies, and since financial advisers, investors, governments and ... to various reasons, are interested to evaluating the performance of company .So different groups for evaluate company performance can use Dupont analysis. Therefore, in this study, this ratio is used to detect earnings management. Sample consists of 100 companies listed in Tehran Stock Exchange for the years 2002 till 2012 was selected. In this research study to evaluate and predict patterns of multiple regression analysis using ordinary least squares and logistic regression were used. Our findings indicate that the ratio ATO / PM at identifying the information of earnings management is more than involuntary accruals, as well as changes in the ATO and PM in the opposite direction is due to earnings management.
رابطه بین اظهارنظر حسابرس، اقلام تعهدی اختیاری و ریسک مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال هشتم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۱
111 - 125
حوزه های تخصصی:
در این مقاله رابطه بین اظهارنظر حسابرس و ریسک مالی با مدیریت سود مورد بررسی قرار گرفته است. مدیریت سود با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری برآورد شده است. در رابطه با نوع اظهارنظر حسابرس، گزارش حسابرس به دو دسته مقبول (تعدیل نشده) و مشروط (تعدیل شده) تقسیم شده است. از متغیرهای ریسک مالی، اهرم مالی و نوسانات سود در این پژوهش استفاده شده است. برای برآورد اقلام تعهدی اختیاری بر اساس نوع صنعت از مدل تعدیل شده جونز استفاده شده است. برای آزمون فرضیه ها از روش رگرسیون خطی ساده یک متغیره و چند متغیره با به کارگیری اطلاعات 91 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها حاکی از این است که نوع اظهار نظر حسابرس با اقلام تعهدی اختیاری رابطه مستقیم دارد یعنی اینکه حسابرسی مستقل موجب کاهش استفاده مدیریت از اقلام تعهدی اختیاری می شود. اهرم مالی و اظهارنظر حسابرس با اقلام تعهدی اختیاری رابطه معکوس داشت، یعنی با افزایش اهرم مالی اقلام تعهدی اختیاری کمتری استفاده شده و اظهار نظر حسابرس به سمت مقبول سوق پیدا می کند. نوسانات سود و اظهار نظر حسابرس با اقلام تعهدی اختیاری رابطه نداشت.
تأثیر ساختار سررسید بدهی بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ا ادبیات پژوهش ارتباطی مثبت بین بدهی و مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی را پیش بینی می کند. بدهی نقشی انضباطی روی رفتار مدیران اعمال می کند. گراسمان و هارت (1982) بیان می دارند که سطوح بالاتر بدهی تهدید ورشکستگی را افزایش می دهد و مدیران را به خاطر احتمال بالقوه از دست دادن کنترل شرکت تحت فشار قرار می دهد. بدهی بیشتر مدیران را وادار می کند از تصمیم هایی که باعث کاهش ارزش شرکت می شود بپرهیزند. هدف از این پژوهش مطالعه تأثیر ساختار سررسید بدهی بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی است. در راستای این هدف، اطلاعات هفتاد و پنج شرکت بورس اوراق بهادار تهران مورد مطالعه قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون چندمتغیره با داده های ترکیبی استفاده شده است. یافته های حاصل از فرضیه اول پژوهش بیان می کند که بین ساختار سررسید بدهی و مدیریت سود بر مبنای اقلام تعهدی ارتباط معنی دار و مثبت وجود دارد و با این نظریهٔ که امکان انجام رفتارهای فرصت طلبانه توسط مدیران از طریق ساختار سررسید بدهی کوتاه مدت وجود دارد، منطبق است. یافته های حاصل از آزمون فرضیه دوم پژوهش نشان می دهد کهبین ساختار سررسید بدهی و مدیریت سود بر مبنای اقلام تعهدی در شرکت های با اعتبار بالا نسبت به شرکت های با اعتبار پایین ارتباط معنی دار قوی تری وجود دارد.
تأثیر افشای اطلاعات استراتژیک، غیرمالی و مالی بر مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تأثیر افشای اطلاعات استراتژیک، غیرمالی و مالی بر مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. برای سنجش متغیرهای افشای اطلاعات استراتژیک، غیرمالی و مالی به پیروی از ریاحی و عرب (2011) از یک فرم امتیاز بندی وی ژه (با اندکی تعدیل) و برای سنجش مدیریت سود از مدل کوتاری (2005) استفاده شده است. تحلیل داده های پژوهش از طریق مدل های رگرسیون خطی چند متغیره و با استفاده از داده های ترکیبی انجام شده است. تعداد 104 شرکت نمونه آماری پژوهش را تشکیل داده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد افشای اطلاعات استراتژیک، غیرمالی و مالی اثر معناداری بر مدیریت سود دارد. بدین ترتیب که افزایش افشای اطلاعات مالی منجر به کاهش مدیریت سود شده است در حالیکه با افزایش افشای اطلاعات استراتژیک و غیرمالی مدیریت سود نیز افزایش یافته است. نتایج حاصل در بعد افشای اطلاعات مالی مطابق با یافته های جو و کیم (2007) و ریاحی و عرب (2011) می باشد.
This research examines the effect of disclosure of strategic, non-financial and financial information on earnings management of companies in Tehran stock exchange. To evaluate disclosure of strategic, non-financial and financial information a grading form such as Riahi and Arab (2011) has been used. Also for measure earnings management Kothari`s model (2005) has been used. Results of the research have been analyzed by multi variable liner regression and. The research includes 104 companies as statistical sample. Results show that disclosure of strategic information, nonfinancial and financial has meaningful effect on earning management. In this way, the increase in the disclosure of financial information have been reduced earnings management, while increasing disclosure of strategic and non-financial information earnings management has also increased. the results disclosure of financial information are consistent with the findings of the Jo & Kim(2007) and Riahi &Arab(2011).
بحران مالی جهانی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتصاد جهانی هر از چند گاهی دچار بحران مالی می شود. آگاهی از میزان تأثیر بحران های مالی جهانی بر مدیریت سود بر تصمیمات سرمایه گذاران تأثیرگذار است. به همین دلیل در این پژوهش تلاش می شود تأثیر بحران مالی جهانی بر میزان مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد مطالعه قرار گیرد. برای آزمون این اثرات، تعداد 130 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، مورد مطالعه قرار گرفتند؛ در این پژوهش شاخص های مدیریت سود با استفاده از تعیین میزان هموارسازی سود و مدل تعدیل شده جونز اندازه گیری و بیان شده است. در تحلیل آماری از روشتی زوجی استفاده شده است. یافته ها حاکی از این است که میزان مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران در طی سال های بحران مالی جهانی، کاهش یافته است.
Every so often, the world economy is experiencing a financial crisis. Awareness of the impact of the global financial crisis on earnings management affects investors’ decisions. That's why in this study was tried to be studied the impact of global financial crisis on the amount of earnings management in listed companies in Tehran Stock Exchange. To test this effect, the numbers of 130 companies listed in Tehran Stock Exchange were studied. In this paper, earnings management indicators are measured and expressed by using the modified Jones model and the determining of amount of income smoothing. Paired t-test method was used in statistical analysis. The findings suggest that the amount of earnings management has decreased in firms listed in the Tehran Stock Exchange during the global financial crisis.
پیش بینی مدیریت سود با استفاده از شبکه عصبی و درخت تصمیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از موارد بحران های مالی مربوط به شرکت های سهامی عام بوده که درحال افزایش است. بسیاری از سرمایه گذاران و اعتباردهندگان در مورد پیش بینی بحران مالی به خصوص زمانی که مدیریت سود رخ می دهد مشکلاتی دارند. تحقیقات اخیر به شناسایی عوامل و فاکتورهای مرتبط با مدیریت سود می پردازد. بنابراین از طریق آن قادر به تعیین ارتباط میان این عوامل و دستکاری سود هستند. به منظور کاهش ریسک بحران های مالی ناشی ازآن و کمک به سرمایه گذاران برای اجتناب از زیان های بزرگ در بازار سهام لازم است تا مدلی برای پیش بینی مدیریت سود توسعه یابد. هدف اصلی این تحقیق بررسی دقت پیش بینی مدیریت سود با استفاده از شبکه های عصبی و درخت تصمیم گیری و مقایسه آن بامدل های خطی است. برای این منظور نه متغیر تأثیرگذار بر مدیریت سود به عنوان متغیرهای مستقل و اقلام تعهدی اختیاری، به عنوان متغیر وابسته مورد استفاده قرار گرفته است. در این تحقیق از چهار صنعت کشاورزی، دارویی، نساجی و فرآورده های نفتی، تعداد 36 شرکت مورد بررسی قرارگرفت. از روش رگرسیون کمترین مربعات جهت مدل خطی و از شبکه عصبی پیشخور تعمیم یافته و درخت تصمیم گیری Cart, C5.0 جهت بررسی از طریق تکنیک های داده کاوی استفاده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان دادکه روش شبکه عصبی و درخت تصمیم گیری در پیش بینی مدیریت سود نسبت به روش های خطی دقیق تر و دارای سطح خطای کمتری است. در رابطه با ارتباط بین متغیرهای وابسته با متغیر مستقل نیز می توان گفت، مدیریت سود با متغیرهای اقلام تعهدی اختیاری دوره قبل ، اقلام تعهدی غیراختیاری دوره قبل یا آستانه عملکرد و ریسک درچهار روش مدل های خطی، شبکه عصبی، درخت های C5.0 و Cart دارای بیشترین ارتباط است.
Abstract
Many financial crisis cases related to the public companies have increased recently, but many investors and creditors are difficult to foresee the financial crisis, especially in the cases with earnings management. In literature, many studies related to earnings management only focus on identifying some related factors which can significantly affect earnings management. Therefore, we can only figure out the correlation between these factors and earnings management. In order to decrease the financial crisis risks derived from earnings management and help the investors avoid suffering a great loss in the stock market, we developed a neural network model to predict the level of earnings management. This study aims to investigate the accuracy of earning management forecast by neural network and decision making tree as well as comparing that by linear models. To these end nine effective variables on earnings management were used as independent variables and discretionary accruals as dependent variables. From four industries: agriculture, pharmaceutical, textile and petroleum, 36 firms selected during 2006 to 2013. The least squares regression for linear model, generalized feed forward neural network and decision making tree c5.0, cart were applied for data mining. The results indicated that neural network and decision making tree has the least error in forecasting earnings management than more accurate linear methods. Concerning the relationship between dependent and independent variables, it is said that earning managements by discretionary accrual variables of the prior period (DAI), non-discretionary accruals of prior period or threshold performance (THOD) and risk (Risk) in four linear models, neural network, C5.0 trees and cart has the most correlation.
تأثیر تعدیل کنندگی کیفیت و تداوم حسابرسی بر رابطه بین ساختار مالکیت و مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۷
195 - 214
حوزه های تخصصی:
اقلام تعهدی سود از یک سو به مدیران اجازه می دهند تا سود را طوری محاسبه کنند که گویای ارزش واقعی بنگاه اقتصادی باشد و از سوی دیگر این اقلام به مدیران اختیار می دهند تا از انعطاف پذیری روش ها و اصول پذیرفته شده حسابداری سوء استفاده کرده و محتوای اطلاعاتی سود را مخدوش کنند. از طرفی یکی از نقش های حاکمیت شرکتی کاهش تضاد منافع بین سهامداران و مدیران است. حاکمیت شرکتی احتمالاً وقوع مدیریت سود را کاهش می دهد و احتمالاً درک سرمایه گذاران را از اعتبار عملکرد شرکت ها که به وسیله سودها در شرایط مدیریت سود ارزیابی می شود را بهبود بخشند. هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر تعدیل کنندگی کیفیت و تداوم حسابرس بر رابطه بین ساختار مالکیت و مدیریت سود در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. آزمون فرضیه ها با استفاده از روش آماری داده های تلفیقی با استفاده از اطلاعات 170 شرکت منتخب انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که کیفیت حسابرسی، تداوم انتخاب حسابرس، مالکیت نهادی و مالکیت مدیریتی باعث کاهش مدیریت سود می شوند. همچنین روابط تعاملی بین متغیرهای مزبور نیز نشان داد که با افزایش کیفیت و تداوم انتخاب حسابرس؛ مالکیت نهادی و مالکیت مدیریتی بصورت فزاینده باعث کاهش مدیریت سود می شوند.
Accruals from one side, to allow managers to calculate the earning so that it represents the real value of the enterprise. on the other hand, these accruals authorize the managers to misuse the flexibility of the accepted accounting methods and principles and distort the information content of earnings. however, one of the roles of the corporate governance is to reduce the conflicts of interest between shareholders and managers. corporate governance may reduce the occurrence of earnings management and improve the investors' understanding about the validity of companies' performance evaluated by the earnings in terms of earnings management. the main objective of this study is to investigate the moderating effect of auditor quality and tenure on the relationship between ownership structure and earnings management in tehran stock exchange. employing the pooled data statistical method, the hypotheses have been tested using the data of 170 selected companies. the results showed that the audit quality, the auditor tenure, the institutional ownership and the managerial ownership reduce the earnings management. the interactive relationships among the mentioned variables indicated that the institutional ownership and managerial ownership increasingly reduce the earnings management by increasing the quality and the auditor tenure.
تأثیر محافظه کاری حسابداری و مالکیت سهامداران نهادی بر مدیریت سود با استفاده از قانون بنفورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی اثر محافظه کاری، مالکیت سهام داران نهادی و همچنین اثر تعاملی این دو متغیر بر مدیریت سود با استفاده از قانون بنفورد می باشد. به این منظور، صورت های مالی نمونه ای شامل 102 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش برای کشف مدیریت سود، از قانون بنفورد و در نظر گرفتن چهار رقم اول سمت چپ ارقام سود خالص به عنوان نقاط مبنا، برای سنجش محافظه کاری از مدل خان و واتس (2009)، و برای محاسبه میزان مالکیت سهام داران نهادی از قانون بورس اوراق بهادار استفاده شده است. برای بررسی معنی داری انحراف توزیع نقاط مبنا از قانون بن فورد، آزمون مربع-کای مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج نشان داد محافظه کاری، مالکیت سهام داران نهادی و اثر تعاملی این دو متغیر باعث کاهش مدیریت سود می شود. از نتایج این پژوهش می توان دریافت که ذینفعان شرکت می توانند از محافظه کاری و مالکیت سهام داران نهادی به عنوان دو ابزار کارآمد جهت محدود کردن فرصت های مدیریت سود استفاده کنند.
The purpose of this study is investigating the effect of accounting conservatism, institutional investor shareholdings, as well as the interaction between these two variables on earnings management using Benford ̓s law. To achieve the research objectives, the financial statements of a sample of 102 companies listed in Tehran Stock Exchange were analyzed. In this research Benford ̓s law and considering first four digits of left side of net income as benchmarks for to explore the earnings management, the Khan and Watts model (2009), for to measure of accounting conservatism, and stock Exchange law to calculate the amount of institutional investor shareholdings was used. Chi-square test was used to investigate signifying the deviation of distribution of each first to fourth digits of net income from Benford's Law. The results showed accounting conservatism and institutional investor shareholdings and interaction between them decrease earnings management. By the results of this research can be found that company ̓s stakeholders can limit the opportunities for earnings management using accounting conservatism and institutional investor shareholdings as two efficient tools.
رابطه بین استحکام مدیریت، مدیریت سود و ارزش شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس تئوری نمایندگی، استحکام مدیریت نشان دهنده یکی از پرهزینه ترین نمادهای ایجاد تضاد بین سهامداران و مدیران است. استحکام مدیریت می تواند مزایایی را برای مالکان شرکت به همراه داشته باشد که از آن جمله می توان به کوته بینی کمتر در مدیریت سودها به منظور تحقق اهداف کوتاه مدت گزارشگری مالی و توجه به استرتژای ها و اهداف بلندمدت اشاره کرد. جامعه آماری این پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. نمونه مورد استفاده نیز از طریق روش حذف سیستماتیک از جامعه آماری انتخاب شد. در مطالعه حاضر تلاش شد تا با استفاده از داده های 135 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، مدل داده های ترکیبی و رگرسیون چندمتغیره، ضمن بررسی تأثیرپذیری رفتار مدیریت سود شرکت ها از استحکام مدیریت، نقش استحکام مدیریت در تأثیر رویکردهای مدیریت سود بر ارزش بازار شرکت مورد بررسی قرار گیرد. نتایج بررسی ها نشان داد که استحکام مدیریت موجب کاهش استفاده از مدیریت سود می گردد و استحکام مدیریت موجب کاهش تأثیر منفی مدیریت سود بر ارزش شرکت می گردد.
Abstract
According to agency theory, management strength represents one of the most costly symbols of conflict between shareholders and managers. Management's strength can provide benefits to the owners of the company, such as a shorter short-term management of profits to meet short-term financial reporting goals and focus on strategies and long-term goals. The statistical population of this research is the companies listed in the Tehran Stock Exchange between 2012 and 2016. The sample was also selected through a systematic removal method from the statistical community. In the present study, using the data of 135 companies admitted to Tehran Stock Exchange, the combined data model and multivariate regression, while investigating the impact of corporate profit management behavior on management strength, the role of solidity Managing influence on the impact of profit management approaches on market value of the company. The results of the research show that management's strength reduces the use of profit management and management's strength reduces the negative impact of earnings management on the company's value.
Keywords: Management Strength, Earnings Management, Company Value
تبیین الگویی برای مدیریت سود در شرکت های ورشکسته و مقایسه آن با مدل اصلاح شده جونز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
153 - 176
حوزه های تخصصی:
مدل های مدیریت سود با توجه به شرایط اقتصادی و محیطی هر کشوری الگوسازی می گردد. هدف این پژوهش این بوده تا الگویی با توجه به داده های بورس اوراق بهادار تهران، ارائه نموده و آن را برای شرکت های ورشکسته آزمون نموده و با مدل اصلاح شده جونز مقایسه نمایید. برای این کار با استفاده از رگرسیون مقطعی و نرم افزار R، تحلیل عاملی در مورد تمام متغیرهای تأثیرگذار در ترازنامه بر اقلام تعهدی صورت گرفت تا مشخص گردد، کدام متغیرها بیشترین تأثیر را بر اقلام تعهدی می گذارند. روش کار آزمون و خطا بوده است. الگوی تبیین شده از درون این تحلیل عاملی شکل گرفت. الگو با مدل اصلاح شده جونز به دو شکل مورد مقایسه قرار گرفت. الف) مقایسه به لحاظ شاخصه های آماری که نتایج آزمون ها دلالت بر بهتر بودن الگوی تبیین شده دارد. ب) مقایسه برای شناسایی مدیریت سود قبل از ورشکستگی، نسبت به بعد از ورشکستگی که الگو تبیین شده از 37 شرکت، مدیریت سود را در 32 شرکت قبل از ورشکستگی بیشتر نشان داد، درحالی که مدل اصلاح شده جونز مدیریت سود را در 24 شرکت بیشتر نشان داد. همچنین این الگو برای شرکت های برتر بورس اوراق بهادار تهران نیز مورد آزمون واقع شد. نتایج نشان داد که شرکت های برتر نسبت به شرکت های ورشکسته کمتر مدیریت سود می نمایند
Earnings management models are designed according to economical and environmental conditions of each country. The purpose of this research is to design a suitable model for Tehran Stock Exchange, test it for bankrupt firms and Compare it with the Jones modified model. in order to achieve this purpose, we use cross sectional regression and software R to factor analyses all the variables affecting accruals. since it becomes clear which variables have the most impact on accruals. the method has been trial and error. The explained model is originated from factor analysis. the model has been compared with the Jones modified model in two forms. A) Comparison based on statistical indicators, indicated that the explained model was better than the Jones modified model. B) Comparison to identify earning management before and after bankruptcy. The explained model showed us that 32 firms out of 37, had more earning management before bankruptcy, while the Jones modified model identified only 24 firms. also this model was tested for the top firms of Tehran Stock Exchange. the results showed that the top firms have less earning management than bankrupt firms
ویژگی های مؤسسه حسابرسی و مدیریت سود تعهدی و واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر کنکاشی پیرامون تأثیر ویژگی های مؤسسه حسابرسی بر مدیریت سود است. برای اندازه گیری مدیریت سود تعهدی و فعالیت های واقعی از مدل های دیچو و دیچف (2002) و رویچاوداری (2006) استفاده شد. ویژگی های حسابرس شامل عمر، توان رقابت، استقلال، تعداد شرکاء، رتبه در جامعه حسابداران رسمی، رتبه در بورس و اوراق بهادار، چرخش، اندازه، تخصص و دوره تصدی هستند. نمونه آماری پژوهش شامل تعداد 99 شرکت پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1396 است. برای آزمون فرضیه های تحقیق از مدل های رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند بین استقلال، رتبه در جامعه حسابداران رسمی، چرخش و اندازه مؤسسه حسابرسی با مدیریت سود تعهدی رابطه معنادار برقرار است. عمر، توان رقابت و اندازه مؤسسه حسابرسی تأثیر معناداری بر مدیریت سود ناشی از جریان نقد عملیاتی غیرعادی دارند. عمر، استقلال، رتبه در جامعه حسابداران رسمی، اندازه، تخصص و دوره تصدی مؤسسه حسابرسی از تأثیر معناداری بر مدیریت سود ناشی از هزینه های تولید غیرعادی برخوردار هستند. به علاوه، عمر، توان رقابت، رتبه در بورس و اوراق بهادار، اندازه، تخصص و دوره تصدی مؤسسه حسابرسی تأثیر معناداری بر مدیریت سود ناشی از هزینه های اختیاری غیرعادی دارند. اما، مدیریت سود تعهدی و فعالیت های واقعی تحت تأثیر تعداد شرکای مؤسسه حسابرسی نیست.
رابطه بین بیش ارزشیابی سهام و بحران مالی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
23 - 41
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت موضوع بیش ارزشیابی سهام و پیامدهای آن، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین بیش ارزشیابی سهام و بحران مالی شرکت ها و نقش مدیریت سود بر این رابطه است. روش: به منظور آزمون فرضیه ها، داده های 104 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1391 تا 1398 انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها با استفاده از الگوی پانلی تعمیم یافته و الگوی پانلی لوجیستیک ادغام شده برای داده های ترکیبی از طریق نرم افزار R انجام شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که بین بیش ارزشیابی سهام و بحران مالی شرکت ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، بیش ارزشیابی سهام (افزایش خطاهای ارزشیابی)، ریسک بحران مالی شرکت ها را افزایش می دهد. سایر یافته ها حاکی از آن است که مدیریت سود رابطه بین بیش ارزشیابی سهام و بحران مالی را تعدیل نمی کند. نتیجه گیری: در بورس اوراق بهادار تهران، هنگامی که ارزش بازار سهام از ارزش ذاتی آن بیشتر باشد و شرکت، فاقد توانایی لازم برای دستیابی به سطح عملکرد مورد انتظار، برای توجیه ارزش بازار سهام خود باشد، (بیش ارزشیابی سهام)، می تواند سبب کاهش قدرت سودآوری شرکت و افزایش احتمال عدم توانایی بازپرداخت بهره و اصل بدهی، زیان ده شدن، و یا منفی شدن ارزش ویژه شرکت شود که در واقع هر کدام از این موارد نشان دهنده ورود شرکت به بحران مالی است، که در آخرین و حادترین مرحله بحران مالی، می تواند منجر به ورشکستگی شرکت ها گردد.
بررسی رابطه پایداری مالکیت نهادی با مدیریت سود با لحاظ اهرم مالی شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
155 - 177
حوزه های تخصصی:
هدف: سرمایه گذاران نهادی با توجه به مالکیت بخش قابل ملاحظه ای از سهام ش رکت ها، از نف وذ قابل توجهی در شرکت های سرمایه پذیر برخوردار بوده و قادرند بر روند این شرکت ها اثرگذار باشند. آن ها منابعی برای نفوذ و نظارت بر مدیران دارند . این می تواند منجر به تمرکز بر به حداکثر رساندن ارزش بلند مدت شرکت به جای اهداف سودآوری کوتاه مدت شود. از طرفی مدیران شرکت های دارای بدهی بالا، ممکن به منظور نشان دادن وضعیت بهتر شرکت اقدام به مدیریت سود نمایند. از این جهت پژوهش حاضر به بررسی رابطه پایداری مالکیت نهادی با مدیریت سود با لحاظ اهرم مالی شرکت می پردازد. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف و روش پژوهش به ترتیب کاربردی و نیمه تجربی است. داده های پژوهش از 140 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393 تا 1398 استخراج شده و از رگرسیون چند متغیره برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شده است. یافته ها: یافته های حاصل از آزمون دو فرضیه پژوهش نشان می دهد بین پایداری مالکیت نهادی با مدیریت سود رابطه منفی و معناداری دارد، این در حالی است که متغیر اثرات همزمان پایداری مالکیت نهادی و اهرم مالی بر مدیریت سود معنادار نیست. نتیجه گیری: نتایج تجزیه وتحلیل داده ها بیانگر آن است هرچه پایداری مالکیت نهادی در شرکت بیشتر شود، مدیریت سود نیز کمتر می شود. از طرفی تغییرات در اهرم مالی نمی تواند بر رابطه بین این دو متغیر تأثیر معناداری داشته باشد.
بررسی تاثیر سیستم های کنترل داخلی بر رابطه بین مدیریت سود و عملکرد آتی شرکت
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق بررسی تاثیر سیستم های کنترل داخلی بررابطه بین مدیریت سود و عملکرد آتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393 تا 1397» می باشد. در این پژوهش؛ مدیریت سود به عوان متغیر مستقل، عملکرد آتی شرکت به عنوان متغیر وابسته و سیستمهای کنترل داخلی شرکت (واحد حسابرس داخلی) به عنوان متغیر تعدیل گر می باشد. اهرم مالی، اندازه شرکت و نسبت اقلام تعهدی نیز به عنوان متغیرهای کنترل در نظر گرفته شده اند. نمونه آماری تحقیق شامل 159 شرکت می باشد که از طریق روش حذفی سیستماتیک انتخاب شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی با رویکرد کاربردی می باشد. روش گردآوری اطلاعات در بخش مبانی نظری از روش کتابخانه ای و در بخش آزمون فرضیات از روش اسنادکاوی صورتهای مالی می باشد. روش آماری مورد استفاده در این پژوهش روش همبستگی و رگرسیون چندگانه است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد مدیریت سود بر عملکرد آتی شرکت تأثیر معکوس و معناداری دارد. سیستم کنترل داخلی از طریق وجود حسابرس داخلی بر عملکرد آتی تأثیر مستقیم و معناداری دارند. همچنین سیستم کنترل داخلی از طریق وجود حسابرس داخلی موجب کاهش رابطه معکوس مدیریت سود و عملکرد آتی شرکت می گردند.
بررسی نقش توانایی مدیریت بر رابطه بین مدیریت سود و سطح نگهداشت وجه نقد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
وجه نقد به عنوان یکی از منابع اصلی واحد تجاری در اتخاذ بسیاری از تصمیمات مالی و نقش محوری دارد. اما عدم نگهداری میزان وجه نقد بهینه منجر به شکل گیری تضاد نمایندگی و هزینه فرصت برای شرکت می شود. در این راستا، مدیرانی که سود را دستکاری می کنند با کاهش کیفیت سود شرکت، قابلیت اتکای آن را پایین می آورد که منجر به افزایش نرخ هزینه تأمین مالی برای شرکت می شود. در این حالت شرکت با نگهداری وجه نقد بیشتر می تواند مشکلات تأمین مالی برون سازمانی را پوشش دهد. بنابراین شرکت هایی که مدیریت سود بیشتری دارند وجه نقد بیشتری نگهداری کنند و اگر مدیران توانایی بالایی داشته باشند با کاهش دستکاری سود، میزان نگهداری وجه نقد را کاهش می دهند. از طرفی مدیرانی که سودشان را هموار میکنند، به علت اینکه نوسانپذیری کمتر سودشان، ریسکشان برای افراد برون سازمانی کاهش می یابد. بنابراین وجه نقد کمتری را در شرکت نگهداری می کنند و زمانی که مدیران از توانایی لازم برخوردار باشند، رابطه منفی بین هموارسازی سود و نگهداشت وجه نقد تشدید می یابد. به دلیل نبود شواهد علمی و تجربی مناسب، پژوهش حاضر به بررسی نقش توانایی مدیریت بر رابطه بین مدیریت سود و سطح نگهداشت وجه نقد شرکت می پردازد. در همین راستا نمونه ای مشتمل بر 130 شرکت پذیرفته در بورس اوراق بهادار طی بازه زمانی 1392 - 1397 انتخاب و آزمون شده است. نتایج با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که بین مدیریت سود (شاخص دستکاری اقلام تعهدی) با نگهداشت وجه نقد رابطه معناداری وجود ندارد و توانایی مدیریت نیز بر این رابطه تأثیر ندارد. اما رابطه مدیریت سود (شاخص هموارسازی سود) با نگهداشت وجه نقد مثبت و معنادار شد. اما توانایی مدیریت بر این رابطه تاثیرمعناداری نداشت.