مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
مدیریت سود
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
27 - 46
حوزه های تخصصی:
رفتار سرمایه گذاران نهادی نسبت به مدیریت سودقبل و بعد از عرضه اولیه می تواند متفاوت باشد. سرمایه گذاران نهادی قبل از عرضه اولیه به منظور فروش سهام شرکت به قیمتی بالاتر از ارزش ذاتی آن تمایل به مدیریت سود دارند، ولی آن ها پس از عرضه اولیه تمایل به ایفای نقش نظارتی دارند. از این رو، هدف این پژوهش بررسی نقش دوگانه سرمایه گذاران نهادی در مدیریت سود قبل و بعد از عرضه اولیه سهام می باشد. برای این منظور داده ها و اطلاعات 55 شرکت جدیدالورود به بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387 لغایت 1394 جمع آوری و بر مبنای رگرسیون داده های ترکیبی مورد بررسی قرار گرفت. برای اندازه گیری مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی اختیاری از مدل کوتاری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین سرمایه گذاران نهادی و مدیریت سود قبل از عرضه اولیه رابطه مثبتی وجود دارد، در حالی کهاین ارتباط بعد از عرضه اولیه یافت نشد. بر این اساس می توان ادعا کرد که سرمایه گذاران نهادی قبل از عرضه اولیه به منظور فروش سهام به قیمتی بیش از ارزش ذاتی آن به عموم تمایل به مدیریت سود دارند، اما بعد از عرضه اولیه انگیزه ای برای انجام این فعالیت ندارند.
رابطه ورشکستگی با بیش ارزشیابی سهام، مدیریت سود و محافظه کاری
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه ورشکستگی با بیش ارزشیابی سهام و مدیریت سود و محافظه کاری حسابداری پرداخته است. متغیر وابسته پژوهش، ورشکستگی و متغیرهای مستقل پژوهش، شامل نماینده های بیش ارزشگذاری سهام (نسبت بهای هر سهم به سود هر سهم تأخیری و نسبت بهای هر سهم به ارزش هر سهم تأخیری) و نماینده مدیریت سود (تعهدات اختیاری) و نماینده محافظه کاری (معیار گیولی و هاین برای محافظه کاری غیرشرطی بر پایه اقلام تعهدی) است. روش پژوهش از نوع کاربردی و روش آماری بکار رفته شامل الگوی رگرسیون OLS با اثرات ثابت است. نمونه آماری پژوهش شامل 526 سال شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سال 1393 تا 1399 است. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که در شرکت های مورد بررسی در این بازه زمانی، ورشکستگی با بیش ارزشیابی سهام (به طور متوسط) و مدیریت سود (به طور ضعیف) رابطه منفی معنی داری دارد ولی با محافظه کاری رابطه معنی داری ندارد. همچنین اندازه شرکت و تغییر حسابرس و گردش موجودی کالا بر ورشکستگی مؤثر نیست اما ورشکستگی با نوع موسسه حسابرسی (به طور ضعیف) رابطه منفی معنی داری دارد.
اثر مدیریت سود بر پیچیدگی و طول متن گزارشگری مالی شرکت ها
حوزه های تخصصی:
بحران های مالی اواخر دهه 1990 ارزش و اهمیت گزارش های مالی شفاف و استاندارد را بیش از پیش نمایان کرد. بررسی و تحلیل آنچه در بحران و رسوایی شرکت انرون و ورلد کام رخ داد نشان می دهد که ﻣﺪﯾﺮان ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﻓﺸﺎی ﭘﯿﭽﯿﺪه و ﻃﻮﻻﻧﯽ، ﺑﺮﺧﯽ از اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻮردﻧﻈﺮ ﺧﻮد را از ﻧﻈﺮ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاران و ﺳﺎﯾﺮ ذی ﻧﻔﻌﺎن ﻣﺨﻔﯽ ﻧﮕﻪ ﻣﯽ دارﻧﺪ ﺗﺎ اﺧﺒﺎر ﺑﺪ ﯾﺎ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺑﺪ آن ﻫﺎ در ﮔﺰارش ﻫﺎی ﺷﺮﮐﺖ ﺑﻪ ﺳﺎدﮔﯽ مشخص ﻧﺸﻮد. این مدیران گزارش های شرکت را طوری افشا می کنند که از نظر مراجع قانونی پذیرفته شود اما در مواردی با استفاده از افشای طولانی راه را برای تحلیل سرمایه گذاران و ذینفعان دشوار می نمایند. ﻣﺪﯾﺮان ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﺒﺎدرت ﺑﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺳﻮد ﮐﺮده اﻧﺪ ﻧﯿﺰ ﺑﺎ وﺟﻮد اﯾﻨﮑﻪ اﺧﺒﺎر ﺧﻮب را اﻓﺸﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، اﻧﮕﯿﺰه دارﻧﺪ ﮐﻪ اﺑﺰارﻫﺎی دﺳﺘﺮﺳﯽ ﺑﻪ اﯾﻦ اﺧﺒﺎر را ﻣﺨﻔﯽ ﻧﮕﻪ دارﻧﺪ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﯾﮕﺮ زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﺪﯾﺮان اﻗﺪام ﺑﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺳﻮد ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﺗﻼش ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮔﺰارش ﻫﺎ را ﺑﺎ ﺧﻮاﻧﺎﯾﯽ ﮐﻤﺘﺮی اراﺋﻪ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺗﺸﺨﯿﺺ رﻓﺘﺎر آن ﻫﺎ در ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺳﻮد دﺷﻮار ﺑﺎﺷﺪ؛ به عبارت دیگر هنگامی که عملکرد واقعی شرکت با آنچه گزارش می گردد متفاوت است، این انگیزه در مدیران وجود دارد تا با پیچیده و سخت تر کردن گزارشهای مالی شناسایی رفتار مدیریت سود را بر سرمایه گذاران سخت نمایند.
بررسی تأثیر مکانیزم حاکمیت شرکتی بر رابطه بین معاملات با اشخاص وابسته و مدیریت سود
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی تأثیر مکانیزم حاکمیت شرکتی بر رابطه بین معاملات با اشخاص وابسته و مدیریت سود پرداخته شد. جامعه آماری این پژوهش، شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران می باشد که نمونه ی آماری متشکل از 110 شرکت، در بازه ی زمانی 1390- 1395 با استفاده از مدل رگرسیون چند متغیره با الگوی اقتصاد پنل دیتا می باشد. نتایج پژوهش نشان داد، شرکت هایی که معاملات با اشخاص وابسته دارند نسبت به شرکت هایی معاملات با اشخاص وابسته ندارند، مدیریت سود بیشتری دارند و هرچه حجم ریالی معاملات با اشخاص وابسته افزایش یابد، مدیریت سود افزایش پیدا خواهد کرد. از طرفی ترکیب هیئت مدیره و سهامداران نهادی بر رابطه بین معاملات با اشخاص وابسته و مدیریت سود به ترتیب اثر منفی و مثبت دارد بدین معنی که هرچه ترکیب هیئت مدیره کاهش یابد، منجر به افزایش مدیریت سود می گردد و هرچقدر درصد سهامداران نهادی در شرکتی افزایش یابد، اثر مدیریت سود شرکت نیز افزایش خواهد یافت. همچنین با توجه به نتایج متغیرهای کنترلی، اهرم مالی و عمر شرکت رابطه منفی (معکوس) و متغیر اندازه شرکت رابطه مثبت و معناداری با مدیریت سود دارند اما بین فرصت های رشد با مدیریت سود رابطه ای وجود ندارد.
تأثیر کوته بینی سرمایه گذاران بر مدیریت سود و سرمایه گذاری شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
410 - 428
حوزه های تخصصی:
هدف: کوته بینی سرمایه گذاران، به معنای بیش از واقع ارزیابی کردن عایدات کوتاه مدت و کمتر از واقع ارزیابی کردن عایدات بلند مدت توسط سرمایه گذاران فعال در بازار سرمایه است. با توجه به اینکه سرمایه گذاران کوته بین دارای افق دید کوتاه مدت در بازار سرمایه هستند، بر عملکرد کوتاه مدت شرکت تمرکز می کنند و ممکن است این رفتار آنها، برای مدیران انگیزه ای ایجاد کنند تا از طریق مدیریت سود و کاهش سرمایه گذاری، عملکرد کوتاه مدت شرکت را بهتر از واقع گزارش دهند. از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر کوته بینی سرمایه گذاران بر مدیریت سود و سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
روش: اطلاعات لازم، از صورت های مالی 150 شرکت در دوره زمانی سال های 1390 تا 1396 جمع آوری شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش، از مدل رگرسیون چندمتغیره با داده های تابلویی به روش اثرهای ثابت استفاده شده است. در این پژوهش، برای اندازه گیری کوته بینی سرمایه گذاران، از مدل دل ریو و سانتاماریا (2016)؛ برای اندازه گیری مدیریت سود، از مدل تعدیل شده جونز (1991) و برای اندازه گیری سرمایه گذاری شرکت، از مخارج پرداختی بابت سرمایه گذاری استفاده شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، کوته بینی سرمایه گذاران بر مدیریت سود، تأثیر معنادار و مثبت و بر سرمایه گذاری شرکت ها، تأثیر معنادار و منفی می گذارد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، در بورس اوراق بهادار تهران با افزایش کوته بینی سرمایه گذاران، مدیران شرکت ها در راستای برآورده کردن انتظارات سرمایه گذاران کوته بین برای بهبود سودآوری و قیمت جاری سهام شرکت ها، بر عملکرد کوتاه مدت تمرکز می کنند. از این رو، مدیران به جای تمرکز بر اهداف و برنامه ریزی های بلند مدت، بر اهداف کوتاه مدت متمرکز می شوند و به همین دلیل با دست کاری سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری و کاهش سرمایه گذاری آتی، انتظارات سرمایه گذاران کوته بین را برآورده می کنند.
نقش چالش ها و پیامدهای شاخص پیچیدگی اقتصادی و رشد اقتصادی در بستر نااطمینانی محیطی بر انگیزه اختیاری مدیران در گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
55 - 78
حوزه های تخصصی:
هدف: در این پژوهش، آثار شاخص پیچیدگی اقتصادی و رشد اقتصادی و برهم کنش بین آن ها بر انگیزه اختیاری مدیران در زمینه گزارشگری مالی ارزیابی شده است. روش: مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری ارزیابی شده است. شاخص پیچیدگی اقتصادی و رشد اقتصادی ناشی از تولید ناخالص داخلی به عنوان معیارهای اقتصاد کلان از جنبه عدم اطمینان محیط خارجی مدنظر قرار گرفته اند. جامعه آماری غربال شده پژوهش شامل تعداد 166 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه سال های 1391 تا 1397 است که طبق شرایط حذفی سیستماتیک گزینش شده اند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از مدل های رگرسیون چند متغیره داده های ترکیبی با اثرات ثابت و روش حداقل مربعات تعمیم یافته و خودرگرسیون وقفه اول استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان دادند انگیزه اختیاری مدیران در بکارگیری اقلام تعهدی جهت مدیریت سود در گزارشگری مالی شرکت ها تابع مستقیمی از شاخص پیچیدگی اقتصادی و تابع معکوسی از رشد اقتصادی است؛ شواهد تکمیلی حاکی از آن است که رشد اقتصادی سبب تضعیف انگیزه مدیران جهت مدیریت سود در گزارشگری مالی به موازات افزایش شاخص پیچیدگی اقتصادی شده است. نتیجه گیری: افزایش شاخص پیچیدگی اقتصادی ناشی از تنوع و فراگیری سبد محصولات زمینه ساز افزایش تمایل مدیران شرکت ها به مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری است؛ اما، رشد اقتصادی ناشی از تولید ناخالص داخلی زمینه کاهش اقدام مدیران جهت اعمال نظر در گزارش سود شرکت ها را فراهم آورده است. آگاهی از این روابط می تواند به ارزیابی بهتر نقش چالش ها و پیامدهای محیط اقتصادی در تعیین سیاست ها و اتخاذ تصمیمات مدیران شرکت ها یاری رساند.
تاثیر مدیریت سود واقعی بر پایداری و آگاهی بخشی سود
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی تاثیر مدیریت سود واقعی بر دوجنبه مهم از کیفیت سود مانند پایداری سود و آگاهی بخشی سود درباره ی جریان های نقدی آینده می پردازد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علّی ( پس رویدادی) میباشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، در همین راستا نمونه ای مشتمل بر 129 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1396 1391 انتخاب و مورد آزمون قرار گرفت. به همین منظور، برای اندازه گیری مدیریت سود از مدل جونز (1991) استفاده شد. نتایج با استفاده از روش رگرسیون چندگانه نشان می دهد که مدیریت سود واقعی رابطه ای منفی با پایداری سود دارد یعنی با افزایش مدیریت سود واقعی، پایداری سود کاهش می یابد؛ همچنین مدیریت سود واقعی باعث کاهش ارتباط بین سود جاری و جریان های نقدی آینده می شود.
بررسی رابطه مدیریت سود و تخصص کمیته حسابرسی دربورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی رابطه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شد. جامعه آماری تحقیق حاضر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387 تا 1392 بوده که حجم نمونه با توجه به روش غربالگری و پس از حذف مشاهدات پرت برابر با 87 شرکت می باشد. در این تحقیق تخصص کمیته حسابرسی به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده تا تاثیر آن ها بر کیفیت پیش بینی سود و مدیریت سود شرکت ها مورد بررسی قرار گیرد. در این تحقیق که از مدل های تلفیقی و پانل با اثرات ثابت استفاده شد، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های شرکت ها با استفاده از رگرسیون چند متغیره در سطح اطمینان 95% نشان می دهد بین مدیریت سود و تخصص کمیته حسابرسی ارتباط معکوس وجود دارد.
بررسی تأثیر مدیریت سود بر بازدهی بلندمدت عرضههای عمومی اولیه با استفاده از مدل سهعاملی فاما و فرنچ در بورساوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲
57 - 72
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی تأثیر مدیریت سود بر عملکرد بلندمدت عرضه های اولیه سهام به عموم در بازار سرمایه ایران پرداخته شده است. بدین منظور عرضه های انجام شده طی سال های 1378 تا 1384 به عنوان نمونه انتخاب و بازدهی بلندمدت آن ها در یک دوره سه ساله پس از عرضه محاسبه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، شرکت هایی که هنگام عرضه با استفاده از روش های مدیریت سود، سود خود را متورم نشان می دهند، نسبت به شرکت هایی که سود خود را واقع بینانه نشان می دهند، عملکرد بلندمدت ضعیف تری دارند، یافته های مذکور با نتایج پژوهش حاضر مغایر است.
محتوای اطلاعاتی صورت های مالی در فرایند تشدید تحریم های اقتصادی بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
91 - 112
حوزه های تخصصی:
ساختارهای اقتصادی و سیاسی در کنار فشارهای بازار سرمایه می تواند رفتار مدیران، حسابرسان و سرمایه گذاران را نسبت به گزارشگری مالی تحت تأثیر قرار دهند. یکی از مصادیق بارز کنش های سیاسی و اقتصادی کلان در سال های اخیر، تشدید تحریم های اقتصادی بر ایران است. شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران نیز، ناگزیر تحت تأثیر فشارهای تشدید تحریم های اقتصادی علیه ایران قرار گرفته اند. هدف این مقاله، تعیین اثر تشدید تحریم های اقتصادی بر محتوای اطلاعاتی ارقام صورت های مالی است. داده های پژوهش با استفاده از نمونه ای شامل 165 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سال های 1380 تا 1393 به روش داده های ترکیبی و مدل رگرسیون چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد محتوای اطلاعاتی ارقام صورت های مالی طی دوره تشدید تحریم های اقتصادی کاهش یافته است. همچنین، کاهش محتوای اطلاعاتی صورت های مالی در شرکت های زیان ده و با مدیریت سود بالا طی دوره تشدید تحریم های اقتصادی بیش از سایر شرکت ها بوده است.
بررسی تأثیر خودشیفتگی مدیران بر کیفیت گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
457 - 478
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی اثر خودشیفتگی مدیران بر کیفیت گزارشگری مالی می پردازد. به لحاظ نظری، مدیران خودشیفته با شاخصه های رفتاری نظیر خودخواهی، تمایل به استثمار دیگران، بی توجهی به دیگران و پاداش طلبی افراطی، به گزارشگری مالی متقلبانه اقدام می کنند. روش: در پژوهش حاضر، برای اندازه گیری خودشیفتگی از دو معیار اندازه امضای مدیران و نسبت پاداش مدیران بر کل حقوق و دستمزد سالانه کارکنان استفاده شده و کیفیت گزارشگری مالی نیز به کمک سه معیار مدیریت سود، کیفیت سود و محافظه کاری سنجیده شده است. برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون خطی چندمتغیره بهره گرفته می شود. قلمرو زمانی تحقیق سال های 1388 تا 1395 است. یافته ها: بر اساس یافته های تجربی، بین خودشیفتگی مدیران بر اساس اندازه امضا با معیارهای کیفیت گزارشگری مالی، رابطه معناداری وجود ندارد. با این حال، بین خودشیفتگی مدیران بر اساس نسبت پاداش مدیران بر حقوق و دستمزد کارکنان با دو مورد از معیارهای کیفیت گزارشگری مالی (شامل مدیریت سود و کیفیت سود) رابطه معناداری مشاهده شد؛ به این ترتیب که خودشیفتگی مدیران موجب افزایش مدیریت سود و کاهش کیفیت سود می شود. نتیجه گیری: در مجموع، نتایج پژوهش نشان می دهد در برخی شرایط، خودشیفتگی مدیران بر معیارهای کیفیت گزارشگری مالی اثر می گذارد.
بازی استراتژیک مدیر حسابرس: شواهدی از تئوری بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
497 - 518
حوزه های تخصصی:
هدف: تئوری بازی ها تلاش می کند که رفتار ریاضی حاکم بر یک موقعیت استراتژیک را مدل سازی کند. این موقعیت زمانی پدید می آید که موفقیت یک طرف بازی، به راهبردهایی بستگی دارد که طرف دیگر انتخاب می کند. هدف پژوهش حاضر، یافتن راهبرد بهینه در بازی استراتژیک بین حسابرس و مدیر شرکت در فرایند حسابرسی است. روش: در پژوهش حاضر، مدیران و حسابرسان به منظور حداکثرسازی منافع، به ترتیب از استراتژی های مدیریت سود و افزایش کیفیت حسابرسی (کاهش خطر عدم کشف برآوردی) استفاده می کنند. جامعه آماری پژوهش از نوع جامعه آماری در دسترس است که کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار را در سال های 1391 تا 1395 با اعمال محدودیت هایی دربرمی گیرد. فرضیه ها برای داده های ترکیبی 116 شرکت (575 شرکت سال)، با استفاده تابع بهترین پاسخ بازیگر و آزمون من ویتنی آزمون شدند. یافته ها: یافته های پژوهش مبین وجود تعادل نش در استراتژی کیفیت حسابرسی بالا و مدیریت سود شدید برای طرفین بازی است، یعنی در این استراتژی، نه حسابرس و نه مدیر، انگیزه تغییر استراتژی را ندارد؛ زیرا با تغییر استراتژی منافع آنها کمتر خواهد شد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از پژوهش، گویای اهمیت توجه به حسابرسی به عنوان نوعی محیط استراتژیک است. همچنین یافته ها می تواند به حسابرسان در خصوص تحلیل تضاد با صاحبکار و انتخاب استراتژی بهینه در فرایند حسابرسی کمک کند.
بررسی ارتباط بین اقلام تعهدی اختیاری خاص شرکت و بازده غیرعادی آتی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
151 - 168
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، بررسی ارتباط بین اقلام تعهدی اختیاری خاص شرکت و بازده غیرعادی آتی سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش: این پژوهش بر اساس اطلاعات منتشرشده شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی سال های 1390 تا 1395 با نمونه انتخابی شامل 190 شرکت انجام شده است. آزمون فرضیه با رویکرد رگرسیون حداقل مربعات معمولی (OLS) انجام شده است. یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد بین اقلام تعهدی اختیاری خاص شرکت و بازده غیرعادی آتی شرکت رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: دستاوردهای این تحقیق نشان می دهد، بهتر است سرمایه گذاران هنگام ارزش گذاری شرکت ها، بین پایداری اجزای سود (جزء نقدی و تعهدی) تفاوت قائل شوند. نادیده گرفتن این تفاوت سبب شده سرمایه گذاران درباره عملکرد آتی شرکت هایی که در آنها اقلام تعهدی اختیاری خاص شرکت، بالا است، بسیار خوش بینانه عمل کنند و در رابطه با آینده شرکت هایی که در آنها اقلام تعهدی اختیاری خاص شرکت، پایین است، بدبین باشند. بنابراین اگر چنین سرمایه گذاران بی تجربه و کم اطلاعی بر قیمت سهام تأثیرگذار باشند، برای شرکت هایی با حجم بالای اقلام تعهدی اختیاری خاص شرکت، قیمت های بالا و برای شرکت هایی با حجم پایین اقلام تعهدی اختیاری خاص شرکت، قیمت های پایینی انتظار می رود. در واقع شرکت ها به گونه ای نادرست و غیرمنطقی ارزش گذاری می شوند و به دلیل پایداری پایین اقلام تعهدی اختیاری خاص شرکت، شرکت هایی با حجم بالای اقلام تعهدی اختیاری خاص شرکت، در دوره های آتی بازده هایی کمتر از حد مورد انتظار (بازده غیرعادی منفی) و شرکت هایی با حجم پایین اقلام تعهدی اختیاری خاص شرکت، بازده هایی بیش از حد مورد انتظار (بازده غیرعادی مثبت) کسب خواهند کرد.
تبیین الگوی مفهومی چرایی و چگونگی مدیریت سود بانک ها؛ رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
371 - 393
حوزه های تخصصی:
هدف: سود، پیش بینی کننده ای حیاتی از سلامت بانک است. مدیریت سود توسط بانک ها، همواره در کانون توجه نهادهای ناظر بانکی، حسابرسان و وضع کنندگان استانداردها بوده است؛ زیرا بر ثبات سیستم مالی اثرهای مثبت و بر شفافیت گزارشگری مالی اثرهای منفی دارد. نظر به اهمیت مدیریت سود در پژوهش های حسابداری جهان و ایران و همچنین خلأ پژوهش های کمی و کیفی موجود این حوزه در صنعت بانکداری ایران و خلأ پژوهش کیفی مدیریت سود در سطح جهان، این پژوهش قصد دارد به کشف مفاهیم چیستی، چرایی و چگونگی پدیده مدیریت سود در این صنعت از دید کنشگران بپردازد. روش: روش شناسی این پژوهش نظریه زمینه ای با ابزار مصاحبه عمیق ساختارنیافته است. به همین منظور با 17 نفر از خبرگان این صنعت (حسابرسان مستقل و داخلی، مدیران عالی رتبه و اجرایی بانک ها، استادان دانشگاهی فعال در صنعت و تحلیلگران و ناظران بازار سرمایه) مصاحبه هایی انجام گرفت. تحلیل مصاحبه ها، به طور کامل با نرم افزار تحلیل داده های کیفی اطلس تی و کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی انجام شده است. یافته ها: یافته های پژوهش، به ارائه الگوی مفهومی، مبتنی بر پارادایم استراوس و کوربین منجر شد که از تحلیل داده های متنی و استخراج 213 کد باز و انتزاع آنها به 38 مقوله فرعی و 21 مقوله اصلی به دست آمد. نتیجه گیری: تحلیل ها نشان می دهد که «دستیابی به سود هدف» مقوله محوری است. مهم ترین راهبرد انجام مدیریت سود بانک ها، دستکاری ذخیره مطالبات مشکوک الوصول تسهیلات است و در نهایت، «تحریف گزارشگری مالی» و «آریستوکراسی پولی بانک ها» پیامد مدیریت سود بانک هاست. ماهیت الگوی مفهومی ارائه شده در این پژوهش، بر سازه اجتماعی و فرایند مشاوره و کنش متقابل کنشگران متخصص در صنعت بانکداری مبتنی است و نتایج کیفی حاصل از این پژوهش، در دانش افزایی متون مدیریت سود بانک ها و گسترش آن به سایر صنایع و مقایسه کیفی آن سهم بسزایی دارد.
نقش کیفیت ذخیره مطالبات مشکوک الوصول بانک های ایرانی در مواجهه با بحران های سیستم بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
435 - 455
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اختیار مدیران بانک ها در برآورد ذخیره مطالبات مشکوک الوصول است. همچنین این پژوهش در پی رفع خلأ موجود در متون پژوهشی در خصوص انگیزه فرصت طلبانه یا اعمال این اختیار در جهت کارایی است.
روش: نمونه پژوهش، از 15 بانک پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی سال های 1385 تا 1396 تشکیل شده و روش برآورد مدل پژوهش، به صورت رگرسیون تابلویی و لجستیک است. در گام نخست، جزء غیرعادی ذخیره مطالبات مشکوک الوصول، برآورد شد و در گام های بعدی، ارتباط آن با هر یک از گروه متغیرهای پژوهش به دست آمد.
یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش: 1. بین شاخص بحران و جزء غیرعادی ذخیره مطالبات مشکوک الوصول ارتباط مثبت غیرمعنادار وجود دارد؛ 2. بین ریسک پذیری بانک و جزء غیرعادی ذخیره مطالبات مشکوک الوصول ارتباط مثبت معنادار وجود دارد؛ 3. بین رفتار اجتناب از زیان بانک و جزء غیرعادی ذخیره مطالبات مشکوک الوصول ارتباط منفی معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج کلی پژوهش در گام نخست با مشاهده ارتباط مستقیم بین شاخص بحران و جزء غیرعادی ذخیره مطالبات مشکوک الوصول نشان می دهد مدلی که بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران برای برآورد ذخایر معرفی کرده است، کارایی لازم را ندارد. پژوهش در گام دوم، ضمن ثبت ارتباط مستقیم بین متغیر جزء غیرعادی ذخیره مطالبات مشکوک الوصول با ریسک پذیری بانک و منعکس کردن نشانه های رفتارهای سازنده از طریق آنها، در بستر تئوری خردشدن سرمایه، به سؤال اصلی خود؛ یعنی امکان ارتقای ثبات نظام بانکی از طریق مدل های آینده نگر، پاسخ مثبت می دهد. مشاهده ارتباط معکوس بین رفتار اجتناب از زیان با جزء غیرعادی ذخیره مطالبات مشکوک الوصول نیز، دلیلی بر اعمال اختیار سازنده توسط مدیران است.
پیش بینی مدیریت سود با استفاده از شبکه عصبی و درخت تصمیم در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۱۹ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
31 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی دقت پیش بینی مدیریت سود با استفاده از شبکه های عصبی و درخت تصمیم گیری و مقایسه آن با مدل های خطی است. برای این منظور از یازده متغیر تأثیرگذار بر مدیریت سود به عنوان متغیرهای مستقل و اقلام تعهدی اختیاری به عنوان متغیر وابسته استفاده شده است. در این تحقیق تعداد 55 شرکت از سال 1385 تا سال 1388 به صورت فصلی مورد بررسی قرار گرفت. از روش رگرسیون پنلی جهت مدل خطی و از شبکه عصبی پیشخور تعمیم یافته و درخت تصمیم کارت جهت بررسی از طریق شبکه عصبی و درخت تصمیم استفاده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که روش شبکه عصبی و درخت تصمیم در پیش بینی مدیریت سود نسبت به روش های خطی دقیق تر و دارای سطح خطای کمتری است. ضمناً مدیریت سود با متغیرهای اقلام تعهدی اختیاری و غیراختیاری دوره قبل و عملکرد شرکت ، اندازه، تداوم سود در هر دو روش دارای بیشترین ارتباط است.
تأثیر اقلام تعهدی غیرعادی بر گزارشگری حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۱۹ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
33 - 50
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش رابطه اقلام تعهدی غیرعادی (معیار مدیریت سود ) و گزارش حسابرس (اندازه گیری شده با دو متغیر نوع مؤسسه حسابرسی و نوع اظهارنظر حسابرس) بررسی شده است. در این پژوهش نوع مؤسسه حسابرسی به دو دسته مؤسسه های بزرگ و مؤسسه های غیربزرگ و نوع اظهارنظر حسابرس هم به دو دسته مقبول و غیرمقبول تقسیم شده اند. بررسی فرضیه های پژوهش به کمک تجزیه وتحلیل رگرسیون خطی و رگرسیون لجستیک در دوره زمانی 1389-1383 نشان داد، بین نوع مؤسسه حسابرسی و اقلام تعهدی غیرعادی ارتباط وجود ندارد؛ یعنی مؤسسه های بزرگ بیشتر از سایر مؤسسه های حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران (به عنوان مؤسسه های حسابرسی غیربزرگ)، قادر به کشف مدیریت سود نبودند ولی بین اقلام تعهدی غیرعادی و صدور گزارش مقبول توسط حسابرسان مؤسسه های بزرگ ارتباط معنادار مثبت وجود دارد؛ یعنی با افزایش اقلام تعهدی غیرعادی، گزارش های حسابرسی صادر شده توسط مؤسسه های بزرگ به سمت مقبول شدن سوق پیدا کرده است.
بررسی تأثیر هزینه های اختیاری غیرعادی بر نقدشوندگی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۱۹ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
51 - 62
حوزه های تخصصی:
نقدشوندگی سهام از معیارهایی است که سرمایه گذاران در تصمیمات تشکیل سبد سرمایه گذاری دخالت می دهند. یکی از عواملی که می تواند بر نقدشوندگی سهام تأثیرگذار باشد، مدیریت سود است. مدیریت سود می تواند از جنبه های مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی ارزیابی شود؛ ازاین رو هدفی که این پژوهش به دنبال آن است، برآورد مدیریت سود براساس هزینه های اختیاری غیرعادی و بررسی تأثیر آن بر نقدشوندگی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. پژوهش حاضر با استفاده از مدل رگرسیون مبتنی بر داده های ترکیبی انجام می شود و فرضیه های پژوهش آزمون می شوند. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد، هزینه های اختیاری غیرعادی تأثیر منفی و معنا داری بر نقدشوندگی سهام داشتند. در ضمن در این پژوهش متغیرهای انحراف بازده روزانه سهام، متوسط حجم معاملات روزانه سهام، متوسط آخرین قیمت معامله سهام، متوسط تعداد معاملات روزانه سهام و ارزش بازار شرکت به عنوان متغیر کنترل درنظر گرفته شد.
اطلاعات بازار درباره عوامل بنیادی و مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
19 - 34
حوزه های تخصصی:
هنگامی که سرمایه گذاران به آگاهی بیشتری در مورد عوامل بنیادینی که مختصات مالی شرکت را ترسیم می کنند، دست می یابند، به طور منطقی می باید توانایی بیشتری نیز برای تشخیص مدیریت سود داشته باشند. بنابراین در چنین شرایطی، مدیران انگیزه کمتری برای دستکاری یا مدیریت سود دارند. پژوهش پیش رو به صورت تجربی، به بررسی تأثیر آگاهی سرمایه گذاران از چهار عامل مهم بنیادی شرکت بر توانایی آنها در شناسایی سودهای مدیریت شده در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. دوره زمانی مورد مطالعه سال های 1380 تا 1388 و نمونه انتخابی شامل 119 شرکت است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که دانش بازار از دو عامل بنیادی جریان نقد عملیاتی و نسبت بازده مالکانه، تأثیری کاهنده و معنادار بر سطح مدیریت سود دارد، اما شواهدی دال بر وجود چنین تأثیر منفی و معناداری در مورد دو عامل بنیادی دیگر؛ یعنی کیفیت سود و نوسان فروش یافت نشد.
رابطه جایگزینی میان مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت فعالیت های واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۰ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
39 - 60
حوزه های تخصصی:
بسیاری از پژوهش های جاری در حوزه مدیریت سود، بر کشف اقلام تعهدی غیرعادی متمرکز شده اند، در حالی که مدیریت سود ممکن است با استفاده از اقلام تعهدی یا فعالیت های واقعی یا هر دو صورت پذیرد. هر یک از این رویکردها با محدودیت ها و هزینه هایی روبه روست و زمان بندی اعمال آنها نیز ممکن است متفاوت باشد. این پژوهش بررسی می کند که در ایران استفاده از فعالیت های واقعی یا اقلام تعهدی، به صورت جایگزین، برای مدیریت سود چقدر رواج دارد. نمونه شامل اطلاعات 208 شرکت سال مشکوک به مدیریت سود، برای دوره زمانی 1383 تا 1391 است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش دومرحله ای هکمن استفاده شده است. نتایج پژوهش تا حدودی مؤید این مطلب است که مدیران بر مبنای هزینه های نسبی هر یک از این دو روش مدیریت سود، این دو را بر اساس یک رابطه جایگزینی مورد استفاده قرار می دهند. به علاوه، نتایج نشان می دهد مدیران بر اساس سطح مدیریت فعالیت های واقعی انجام شده طی سال، سطح مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی را تعدیل می کنند.