مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تصحیح انتقادی
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار تصحیح ها و پژوهش هایی درباره رسالهفی العشق با رویکردی انتقادی ارزیابی شده است. اهمیت این رساله به سبب تبیین عشق از منظر فلسفی و بر مبنای فکر ارسطویی است. پیش از این اثر، رساله هایی درباره عشق به شیوه فلسفی از افلاطون و فلوطین و إخوان الصفاء نیز نشر یافته که از لحاظ محتوایی با تعاریف و تقسیم بندی های ابن سینا از عشق متفاوت است. پس از ارزیابی تصحیح ها، نسخه هایی که مبنای هر تصحیح بود، بررسی شد. نقصان های هر پژوهشی که درباره این رساله بود، بدین صورت ارزیابی شد: الف) عبارات نخستینِ پنج تصحیح و ضبط مقبول مصححان که در فهم ما از رساله تأثیری به سزا دارد: واژه های الحیّه، المغذیه، المدبَّره و المنبعث، به جای واژه های الحسیه، المعدنیه، المدبِّره و المنیله؛ ب) بررسی شمار گوناگون نسخه های موجود در کتابخانه های ایران(بر اساس گزارش فنخا 45؛ و دنا ویراست دوم 54 نسخه) و کتابخانه های خارج از ایران(37 نسخه) در تصحیح علمی اهمیت دارد، درحالی که مصححان در روزگار خود به نسخه هایی که صرفاً در ناحیه جغرافیایی آنها نزدیک بدانها بوده است(تنها 11 نسخه خارج از کتابخانه های ایران) استناد کرده اند؛ ج) انتخاب نسخه اصل و طبقه بندی نسخه های هم خانواده در تصحیح علمی رساله مهم است. منظور از شیوه ارزیابی با رویکردی انتقادی، بررسی جنبه های صوری و محتوایی تصحیح های چاپی است که در تحلیل فلسفی رساله نقشی تعیین کننده دارد.
خَبط و اختلال در ویراست رساله جبر و اختیار
حوزه های تخصصی:
رساله «جبر و قدر» یا «جبر و اختیار» نگاشته خواجه نصیرالدّین طوسی (د: 672 ه .ق.) جُستاری است با رویکردی خردگرایانه به مسأله مختار بودن یا نبودن انسانها که از مآثِر و مَواریث ارزشمند فلسفی _ کلامی شیعه قلمداد می شود. این رساله مختصر تاکنون چند مرتبه در قالب های گوناگون به طبع رسیده است که در نوشتار حاضر به معرّفی آنها پرداخته می شود. آخرین ویراست عرضه شده از این رساله که بر بنیاد چاپ سنگی آن و تصحیح مرحوم مدرّس رضوی فراهم آمده است به تازگی از سوی نشر مجمع ذخائر اسلامی انتشار یافته. معرّفی و بررسی و نقد این ویراست موضوع اصلی مقاله پیش رو قرار گرفته است. در یک ارزیابی کلّی، این ویراست، تصحیحی نااستوار و نامنقّح از متن اثر و طبعی نامطبوع و نامقبول از آن است که بر اشکالات چندگانه و چندگونه ای مشتمل است.
معرفی و بررسی کهن ترین نسخه شناخته شده رساله ذکریه
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۱ فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۸۱)
205 - 224
حوزه های تخصصی:
رساله ذکریه یکی از آثار معروف میر سیّد علی همدانی ملقب به علی ثانی و شاه همدان، از عرفای نام دار قرن هشتم است که تاکنون این رساله چندین بار به صورت مستقل یا همراه با دیگر آثار همدانی به چاپ رسیده است. نگارندگان در خلال تصحیح زاد آخرت اثر ابوحامد محمّد غزالی (450- 505 ق.)، به نسخه ای از این اثر که در کتابخانه دانشگاه لیدن (شماره 600 از مجموعه وارنر) نگه داری می شود، دست پیدا کرده اند. این دست نویس مجموعه ای است از چند اثر که مهم ترین آنها رساله ذکریه است، چراکه تاریخ کتابت این دست نویس سال 811 ق. و بسیار نزدیک به دوره حیات میر سید علی همدانی (714- 786 ق.) است. همچنین بر اساس فهرست ها، قدیمی ترین دست نویس کامل از این اثر به شمار می رود. از میان چاپ های مختلف این رساله، دو چاپ محمد ریاض و فریدون تقی زاده، مهم تر و منقح تر هستند که اولی در ضمن کتاب احوال و آثار و اشعار میر سیّد علی همدانی و شش رساله از وی و دومی به صورت مستقلبه چاپ رسیده است. نگارندگان در این جستار ضمن معرفی کامل چاپ های قبلی، این نسخه را با هر دوی این چاپ ها مقایسه کرده و اهمیّت و ویژگی های نسخه لیدن را به ویژه در راستای تصحیح رساله ذکریه نشان داده اند.
تصحیح و شرحِ بیتی چند از حافظ با گزارشی از کهن ترین نسخه شناخته شده کامل، مورّخ 801 ه. ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۱۱
69 - 104
حوزه های تخصصی:
با شناسایی، معرفی و انتشارِ چاپِ عکسیِ نسخه مورخ 801 ه.ق، متعلق به کتابخانه نور عثمانیه استانبول، که در حالِ حاضر، کهن ترین نسخه شناخته شده کاملِ دیوانِ حافظ است، ضروری است ضبط های این نسخه، در قیاس با روایتِ نسخه های موجود، بررسیِ انتقادی شود؛ به ویژه آنکه با کشفِ این نسخه، برخی معادلات در زمینه روایتِ نسخه ها، نظمی نوین یافته است. به طورمثال اگر پیش تر، در موردی خاص، مصححان، ضبطِ نسخه ای را به دلیلِ متأخربودن، رد می کرده اند، اکنون همان ضبطِ متأخر، به پایمردیِ نسخه 801 ه.ق بر مسندِ ضبطِ اقدم نشسته است. پیش از این، نسخه ایاصوفیه مورخ 813 ه.ق و نسخه خلخالی مورخ 827 ه.ق، از منظرِ قدمت، اهمیت و تبارشناسیِ نسخ، به عنوانِ دو نسخه سرگروه، در تصحیحاتِ معتبرِ دیوانِ حافظ ، موردِ توجهِ خاص بوده اند و عمده اختلافِ آراءِ حافظ پژوهان در بابِ ضبطِ برتر، با محوریتِ روایت های این دو نسخه شکل یافته است. تا جایی که می دانیم نسخه 8 0 1 ه.ق به صورتِ انتقادی تصحیح نشده است و این نوشته می تواند جزوِ اولین گام ها در بررسیِ برخی روایت های این نسخه باشد. منابعِ موردِ مراجعه ما در این سنجش، علاوه بر نسخه 801 ه.ق، دفترِ دگرسانی ها –برگرفته از پنجاه نسخه خطیِ سده نهم– و همچنین تصحیحاتِ معتبرِ دیوانِ حافظ است.
شاعری از بخارا بازشناخت مشفقی بخارائی و ضرورت تصحیح و انتشار کلیّات او به همراه معرفی کامل ترین نسخه دیوان شاعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر فارسی در بخارا با شاعران بزرگی مانند رودکی و شهید بلخی رونق و کمال یافت و در طول قرون گذشته شاعران بسیاری در آن سرزمین ظهور کردند. عبدالرحمن مشفقی بخاری، شاعر و طنزپرداز قرن دهم (995‑945) ورارود، با همه شهرت و اعتباری که در بین فارسی زبانان آن سرزمین دارد، در میهن ما کمتر شناخته شده است. از این شاعر اشعاری در قالب های گوناگون و موضوعات مختلف برجای مانده که ازنظر سیر تطوّر شعر فارسی، به ویژه در ماوراءالنهر، اهمیت دارد. از کلیّات دیوان او نسخه های خطی چندی در کتابخانه های دنیا پراکنده است؛ هرکدام از آنها بخشی از آثار او را اعم از قصیده، غزل، قطعه، رباعی و مثنوی در بر دارد که قسمت اعظم آن تاکنون به چاپ نرسیده و منتشر نشده است. کامل ترین نسخه برجای مانده ازنظر اشتمال بر بخش های مختلف دیوان، نسخه ای است که در «گنجینه دست خط های فرهنگستان علوم تاجیکستان» نگهداری می شود که با به دست آوردن این نسخه ارزشمند توانستیم به مجموعه کامل اشعار او دست یابیم. نویسندگان این مقاله بر آن اند تا با ارائه توضیحاتی چند درباب زندگی این شاعر و بررسی محتوای دیوان، شناخت تازه ای از شاعر و آثار او ارائه دهند؛ آثار او مشتمل بر یک دیوان قصاید، سه دیوان غزلیات، یک مثنوی داستانی به نام «گلزار ارم» و یک ساقی نامه، یک دیوان مطایبات و تعدادی قطعه و رباعی است.
معرفی و تحلیل رساله کرامیه و لزوم تصحیح انتقادی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۹
71 - 94
حوزه های تخصصی:
رساله موسیقی کرامیه، منسوب به دوره سفره چی، از مکتوبات مهم موسیقی در عصر صفوی است. این اثر تنها یک بار با عنوان متفاوت «در باب معرفت علم موسیقی»، بدون تصحیح انتقادی و توضیح کافی، فقط بر پایه یک نسخه خطی و به کوشش یحیی ذکاء در مجموعه نامه مینوی (۱۳۵۰) در تهران به چاپ رسیده و تاکنون تصحیح و تحلیل کامل و روشمندی روی آن صورت نگرفته است. نسخه چاپی مذکور، به رغم فضل تقدم نسبت به تحقیق حاضر، خالی از خطا و خلل نیست و در موارد متعددی، چه در بدنه اصلی منثور و چه پاره های منظوم آن، اختلافات فاحشی با نسخه های گردآوری شده ما (اعم از کامل و ناقص) دارد؛ تا آنجا که می توان با توجه به جابجایی ها، افزودگی ها و کاستی ها، آن را رساله ای یکسره متفاوت تلقی کرد. در این تحقیق، ضمن برشمردن مشکلات نسخه ذکاء در زمینه های مختلف، از جمله ضبط نادرست اعلام و اصطلاحات فنی، دیباچه منثور و مسجع اثر (که به ابیاتی آراسته است و از منظر نثرپژوهی ادبی نیز قابل اعتناست) به روش «سازواره انتقادی» با مقابله ۱۳ نسخه تصحیح و ارائه شده است. مهم ترین یافته این پژوهش آنکه مقایسه ساده ای میان تصحیح ارائه شده و نسخه چاپی نشان می دهد چاپ زنده یاد ذکاء بر مبنای نسخه ای التقاطی و انتحالی بوده و به هیچ وجه شباهت قابل قبولی با نسخه های مرجّح متعدد رساله کرامیه ندارد. بنابراین، تصحیح تازه ای از این اثر مهم موسیقایی دوره صفوی ضروری به نظر می رسد.
المبدأ والمعاد ابن سینا تحلیل مضمونی، ارزیابی پژوهش ها و نسخه شناسی اثر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
315 - 346
حوزه های تخصصی:
المبدأ والمعاد یکی از کتاب های فلسفی ابن سینا است که بسیاری از مسائل مهم الهیّات و طبیعیّات در آن تبیین شده و اندیشمندان بعدی نظیر فخرالدین رازی، شهاب الدین سهروردی و نصیرالدین طوسی به این کتاب استناد کرده اند. با آنکه این کتاب، مشابهت هایی با سایر آثار ابن سینا به ویژه کتاب النجاه دارد، دارای مطالب متفاوت در مباحثی مانند ادراک معقولات، حرکت، افلاک و نفس است که از نظر تطوّر مسائل فلسفی اهمیت دارد. از سال 1332 تا 1400 چهار اثر در خصوص این کتاب منتشر شده که دو اثر، شامل متن اصلی و دو اثر دیگر، ترجمه فارسی و فرانسوی متن است. در این مقاله، ضمن معرّفی اجمالی این کتاب و ارزیابی پژوهش های انجام گرفته درباره آن، با بررسی دقیق فهرست های ارائه شده از نسخه های این اثر و همچنین تهیّه و ملاحظه پنجاه نسخه خطّی از آن، فهرست کامل تری ارائه شده که شامل هفتاد و یک نسخه خطّی از این اثر است. با توجّه به اطّلاعات جدید نسخه شناسی و همچنین وجود اشکالات روشی و محتوایی و نیز نقصان فراوان از جهت نسخه شناسی در پژوهش های پیشین، به نظر می رسد تصحیح انتقادی این کتاب برای ارائه متنی منقّح و مورد اعتماد از آن با رعایت اصول و قواعد علمی، امری ضروری است.
تأملی در داستان کیومرث (خشم، جنگ و یا چشمِ کیهان خدیو؟)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۵۷)
93 - 107
تصحیح انتقادی متنی چون شاهنامه فردوسی تنها با تسلط بر زبان و دیدگاههای عصر فردوسی امکان پذیر نیست. شاهنامه در رابطه ای بینامتنی با اساطیر و روایتهای متون اوستایی و پهلوی است، از سوی دیگر شاهنامه متنی است به جهات گوناگون و بر اثر عوامل متعدد، آسان نما و از آن جهت که در درازای زمان به اشکال گوناگون، از جمله از زبان نقالان همواره شنیده شده و به حافظه جمعی مردم پیوسته است، فهم و دریافتِ آن اغلب بدیهی و آسان می نماید. این آسان نمایی ویژگی شاهنامه است و از دشواریهای تصحیح آن. در این نوشته با تأملی در «داستان کیومرث»، بیتی مهم از این داستان که تاکنون به شکل دیگری خوانده و تصحیح شده است، با توجه به بنیانهای اساطیری روایت و دستنویس های موجود مورد تصحیح قرار گرفته است.
بررسی نارساییها و کاستیهای تصحیح رساله تبصره المبتدی و تذکره المنتهی و لزوم تصحیح مجدد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۵۷)
309 - 323
صدرالدین قونوی، از شارحان مشهور مکتب ابن عربی، بیشتر آثارش را به عربی نوشته است، ولی رسائلی هم به فارسی به وی منسوب است. مع ذلک، صحت انتساب آنها به قونوی نیاز به بررسی دقیق تری دارد. با این حال، رساله تبصره المبتدی و تذکره المنتهی که به طرح مسائل مهم عرفانی مانند ولایت، نبوت، ذات و صفات خداوند و امثال اینها پرداخته، از جمله آثار فارسی منسوب به اوست که تشکیک هایی در این خصوص میان برخی محققان مطرح شده است. از این رساله دو چاپ نشر شده، که یکی از آنها با عنوان آفاق معرفت، به کوشش نجفقلی حبیبی به چاپ رسیده است. این مقاله با بررسی چاپ حبیبی و نسخه های مورد استفاده وی، نارسایی ها و کاستی های آن را باز می نماید.
بررسی انتقادی تصحیح دیوان رشیدالدین وطواط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
153 - 172
رشیدالدین وطواط از شاعران و نویسندگان قرن ششم هجری است که در دربار خوارزمشاهیان زیسته و غالب قصاید وی در مدح اتسز خوارزمشاه است. سعید نفیسی در سال 1339 دیوان رشیدالدین وطواط را تصحیح و منتشر نمود. کار نفیسی، که تا به امروز یگانه تصحیح موجود از دیوان وطواط محسوب می شود، مغتنم و ارزشمند است، اما به سبب دسترسی نداشتن مصحح به اقدم نسخ موجود از این دیوان و شتاب زدگی در جمع آوری و انتشار آن، خطاهایی در این دیوان وارد شده است. افزون بر این، دیوان وطواط تصحیح انتقادی نشده و مصحح اختلاف نسخ را ذکر نکرده است. در این مقاله کوشش شده تا بعضی از خطاهای راه یافته به این دیوان مشخص و صورت صحیح آن با تکیه بر شواهد و دلایل ارائه شود.
اهمیت متون علمی در شرح و تصحیح چهار بیت از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
101 - 136
حوزه های تخصصی:
حافظ نه مانند خواجوست که یکسره به قصد خلق ایهام، واژه ای را در بیت بی پروا یله کند و نه مانند خاقانی است که لطف سخنش در تزاحم اظهار علم و فضل یاوه شود. ایهامات علمی او همه برخاسته از مراتب دانشش است. نمونه های پیش روی، سنتزی است متعادل از وجه علمی سخن با بُعد شاعرانگی کلام، ازاین روی لازم است اجزای آن دسته از بیت هایی که پس زمینه هایی علمی دارند، از هر نظر دقیق بررسی شود. فرض ما این است که در این گونه بیت ها کمتر جزء عبث و نمایشی وجود دارد. هرچند بسیاری از معارف قرون وسطایی ما در قیاس با علوم روز چندان سهمی از علم ندارد، با این همه سخن شاعرانی چون خاقانی و حافظ در بیشتر موارد به طوردقیق بر همان گونه داده های آن اعصار قابل تطبیق است. در این نوشته، بیت هایی از حافظ را ضمن توجه تام به روایت نسخه ها و بوطیقای وی به دستیاری متون متداول علمی عصری اش مورد تصحیح علمی-انتقادی- تحقیقی قرار داده ایم. درصورتی که این روش ازمنظر حافظ پژوهان رهیافتی اطمینان بخش به شمار آید، می توان امیدوار بود که در موارد دیگری از دیوان حافظ نیز که محل اختلاف است، گره گشا باشد.
تصحیح چند خطا و لغزش در دانش نامه حکیم میسری(مقاله علمی وزارت علوم)
پس از تصحیح و چاپ دانشنامه حکیم میسری در سال 1366 به اهتمام دکتر برات زنجانی، این اثر، چندبار دیگر تجدید چاپ شده است. با وجود اینکه متن، تک نسخه ای است و گاه مصحح، حاشیه های متن را به عنوان نسخه بدل در نظر گرفته است، متن حاضر از گزندِ آسیب های تصحیحی و تحریفی به دور نمانده است. در این جستار، تلاش شده است با استفاده از منابع جانبی و به کارگیری آن، کاستی ها و نابسامانی های موجود در تصحیح دانشنامه حکیم میسری در دو قالب کلّیِ «تصحیف و تحریف» و «بدخوانی نسخه» مشخّص شود. لذا، برای بررسی دقیق تر، از منابع طبّی معتبر استفاده شده است. بر این اساس، نویسندگان این جستار، پیشنهادهایی برای بازنگری در بخش هایی از تصحیح دانشنامه حکیم میسری ارائه می دهند و امید است حاصل این پژوهش ‑که گامی برای غنایِ مطالعاتِ متون طبّی قدیم است‑ پژوهندگان را در حلّ وفصل پاره ای از دشواری ها و تعقیدهای متن یاری دهد.
اتّحاد عاقل و معقول در المبدأ والمعاد ابن سینا: تحلیل و تصحیح انتقادی متن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
510 - 489
ابن سینا در کتاب المبدأ والمعاد خود، اتّحاد عاقل و معقول را به صورت برهان بیان کرده است. این برهان به طور اختصاصی در این کتاب مطرح شده است. بر پایه شواهد نسخه شناختی و مستندات تاریخی، انتساب این کتاب به ابن سینا مسلّم است. پس از سنجش نتایج این برهان با عبارات آثاری دیگر از ابن سینا مانند الشفاء ، النجاه ، الإشارات والتنبیهات و المباحَثات می توان دریافت که ابن سینا اتّحاد عاقل و معقول را به معنایی متفاوت از آنچه فرفوریوس می انگاشته، پذیرفته است. این اتّحاد که در آثار ابن سینا از دو جنبه طبیعی و مابعدالطبیعی مطرح شده است دارای وجه اشتراک و اختلاف با اتّحاد مادّه و صورت است. در این مقاله (1) تصحیح انتقادی متن ارائه شده است؛ (2) برهان اتحاد عاقل و معقول بر اساس سنجش با دیگر آثار ابن سینا تبیین شده است؛ (3) محتوای دست نوشت المبدأ والمعاد در کتابخانه دانشگاه لیدن (شماره 1020a)، که حاوی متنی متفاوت از سایر دست نوشتها در خصوص این بحث است، تحلیل انتقادی شده است.
توجّه به قرینه های همسان در تصحیح اشعار عربی خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۱۹ بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۶
89 - 111
حوزه های تخصصی:
بخشی از دیوان خاقانی را اشعار عربی وی به خود اختصاص داده؛ این بخش به سبب فقدان تصحیح موفّق همچنان آشفته و غامض است. از مطالعه نسخه های خطّی و چاپی دیوان خاقانی بدین نتیجه می رسیم که ناسخان و مصحّحان در ضبط و گزینش مصاریع، عبارات و واژگان به قرینه های همسانِ آن که اغلب به شیوه های مختلفی در بیتی یا ابیاتی و یا در دیگر آثار شاعر تکرار و نمود یافته است؛ توجّه و عنایتی نداشته و از این روی ضبط های نامعتبر و گزینش های غلط را در تصحیحات خود وارد کرده اند. مراد از قرینه های همسان هرگونه قرینه ای است که بتواند ذهن ما را به سوی قرینه دیگر سوق بدهد. این قرینه از ساختار های یکسان نحوی و صرفی گرفته تا صناعات ادبی نظیر: ترصیع، موازنه، انواع جناس، طباق، مراعات النّظیر و لفّ و نشر و... قابل تعمیم است. پژوهش حاضر با عنایت به این قرینه ها، ابیاتی را که دقیق نقل نشده اند، نقد و بررسی می کند و صورت صحیح آنها را نشان می دهد.
ضرورت تصحیح مجدّد کلّیّات وحشی بافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۰
41 - 69
حوزه های تخصصی:
کلیات اشعار وحشی بافقی (939– 991؟) یک بار در سال (1338) به تصحیح دکتر حسین آذران (نخعی) و به وسیله انتشارات امیرکبیر در فروردین (1339) منتشر شده است که شاید در آن زمان بهترین تصحیح آثار وحشی بوده است. اما به دلایلی که اشاره می شود نیازمند تصحیح مجدد است؛ این کار با روشی علمی و دقیق انجام نشده است. در این کار از چهار نسخه استفاده شده است که همه آن ها از جهت قدمت، صحت و جامعیت اعتبار کافی ندارند و همچنین شامل همه آثار شاعر نیستند؛ ضمن این که ابهام و اشتباهات بسیار از قبیل: خوانش های نادرست، گزینش های نامناسب، گزارش های نادرست و خطاهای چاپی، نگارشی و ویرایشی بسیار در آن وارد شده است. کاستی ها و ایراداتی نیز به حواشی آن راه یافته است. افتادگی های مکرر تک بیتی و چندبیتی و اشعار نویافته در نسخه های قدیم تر که مورد استفاده مصحح نبوده است، حدود %10 به آثار شاعر می افزاید. این مقاله می کوشد ضمن نقد و بررسی روش تصحیح و تدوین دیوان چاپ شده و اعتبارسنجی نسخه های مورد استفاده و ارائه نمونه هایی از اشکالات موجود، لزوم تصحیح دوباره کلیات وحشی را تبیین کند.
بایستگی تصحیحی نو از دیوان اوحدی مراغه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۱
131 - 163
حوزه های تخصصی:
سامان دادن تصحیحی علمی و انتقادی از دست نویس های کهن، از بایسته ترین پژوهش های ادبی است؛ چه، نسخه های خطّی از ارزشمندترین میراث های فرهنگی ملّت ما به شمار می روند و پرداختن به این سرچشمه های گران مایه، بازشناسی هستی و کیستی خود و پاسداشتِ فرهنگ و زبانِ این مردمان است. دیوان اشعار اوحدی مراغه ای(یا اصفهانی) عارف و شاعر نامدارِ سده هفتم و هشتم هجری(738-673ﮬ)، در سال 1340 خورشیدی به دست شادروان سعید نفیسی تصحیح شده و همراه با برخی کاستی ها که در این گفتار از آنها یاد خواهد شد، به وسیله انتشارات امیرکبیر به چاپ رسیده و در سال 1375 نیز بدون بازنگری به همان گونه پیشین تجدید چاپ شده است. در سال 1391 هم انتشارات سنایی این تصحیح را چاپ کرده ولی تنها فرق آن با دو چاپ پیشین این است که غلط های چاپی بسیار نیز بر متن افزوده شده است. در سال های 1362 و 1392 نیز این دیوان به وسیله انتشارات پیشرو و اقبال چاپ شده، امّا این دو چاپ هم بر پایه همان چاپ زنده یاد نفیسی است -هرچند که در آنها نامی از استاد برده نشده است! به هرروی، به دست آمدن دست نویس هایی کهن که در آن سال ها در دسترس استاد نفیسی نبوده، تصحیح دوباره این دیوان را بایسته و گریزناپذیر ساخته است.
تصحیح و شرح بیتی از دیوان حافظ بر اساس مستندات متنی و شگردهای بلاغی؛ حیلت، حالت یا طاقت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
1 - 18
حوزه های تخصصی:
در این بیت از حافظ: کوه اندوه فراقت به چه حالت بکشد حافظ خسته که از ناله تنش چون نالی ست ضبط های «حالت/ حیلت/ طاقت»، محل بحث میان مصححان دیوان اوست. انتخاب هریک از این سه وجه، ازنظر قاموسی بی اشکال است؛ اما بی تردید از این میان، تنها یکی حافظانه تر است. «حیلت» افزون بر معنای شناخته اش که مرادف با «چاره و تدبیر» است، در جنب کلمه ی «خسته» (= بیمار) ایهامی به معنای متداول آن در گذشته، یعنی طب نیز دارد. همچنین مجاورت کلمات «کوه» و «کشیدن» (= جرّ) و ایهام آن به «علم الحیل و علم جرّ أثقال» ترجیح این ضبط را بر دو ضبط دیگر تقویت می کند. بااین همه دو ضبط دیگر، یعنی «به چه طاقت» و «به چه حالت» نیز به کلی بی وجه نیستند و مستندات متنی که حافظ از آن ها متأثر بوده، می تواند دلیلی برای مقبولیت نسبی ضبط «طاقت» باشد. ضبط «به چه حالت» نیز ازمنظر جناس و ایهام کتابتی نکته ای دارد که کمتر موردتوجه شارحان حافظ و بلاغیون بوده است. این نوع از ایهام و جناس مبتنی بر آیین کتابت نسخ و ایهامات حاصل از شیوه ی کتابت بوده است که نویسندگان و گویندگان گذشته، دست کم در دوره ای خاص، بدان توجه کامل داشته اند. این مقاله در پی آن است که ضمن بررسی دلایل مقبولیت نسبی دو ضبط اخیر، رجحان ضبط «حیلت» را با دلایل متنی و بلاغی به عنوان ضبط مختار حافظ بررسی کند.
پیشنهادی دربارۀ معنی و اشتقاق دو واژه از فرگرد دوم وندیداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه در مقاله حاضر می آید بررسی مجدد دو واژه از فرگرد دوم وندیداد است که آرای محققان درباره معنی و اشتقاق آنها رضایت بخش نیست. یکی از این دو، واژه vīuuīse است که بارتلمه آن را مصدر دانسته و «آماده شدن برای کاری» معنی کرده است، اما ساخت واژه و ارتباط نحوی آن با سایر اجزای کلام مصدر بودن آن را تأیید نمی کند؛ براساس قراین موجود این واژه فقط می تواند فعل ماضی نقلی دوم شخص مفرد ناگذر از ماده نقلی vīuuīs- از ریشه vaēs- «آماده شدن» باشد. دیگری واژه ای است که بارتلمه آن را به صورت astǝm (حالت مفعولی مفرد از asta- «خانه، اقامتگاه») تصحیح کرده و در عبارت astǝm iθra fracarǝṇta pasuuasca مفعول فعل fracarǝṇta به شمار آورده است. این واژه در اوستای ویراسته گلدنر به صورت دو واژه مستقل as tǝm ضبط شده و ظاهرا همین قرائت مورد توجه مترجمان پهلوی وندیداد بوده است. علاوه براین دلایل استوار زبان شناختی در دست است که نشان می دهد fracarǝṇta نمی تواند صیغه ای مشتق از fra + car- در معنی «ساختن، بنا کردن» باشد و ضرورتا احتمال تصحیح as tǝm به صورت astǝm و تصور آن به عنوان مفعول فعل fracarṇta منتفی است.
تصحیح انتقادی یا تضییع انتفاعی؟ مروری بر ویراستی غیر علمی از شرح الإشارات والتنبیهاتِ اُرمَوی
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۴ خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۰۰)
261 - 293
حوزه های تخصصی:
متون علمی کهنِ دانشمندان مسلمان میراث و یادگاری است نفیس و سودمند که باید با ویراست هایی صحیح و دقیق در دسترس دانش پژوهان قرار گیرد. بسیاری از ویراست هایی که تاکنون از این دست متون ارائه شده است، فاقد ویژگی ها و معیارهای معروفِ تصحیح انتقادی و عالمانه است و در نتیجه، شمار زیادی از این آثار به نحوی نامطلوب و نااستوار و گاه آکنده از اغلاط گوناگون به چاپ رسیده است. این ویراست های عیبناک، واجد اعتبار و لایق اعتماد نیست و استناد به آنها در تحقیقات، پیامدهای ناگواری دارد. در مقاله حاضر، پس از برشماری پاره ای از اصول و معیارهای کلّیِ ویراست های انتقادی و بازنمودن مهم ترین وجوه تمایز آنها از تصحیح های غیر انتقادی، ویراستی غیر علمی از شرح اشاراتِ سراج الدّین اُرمَوی (د: 682 ه .ق.) معرّفی و ارزیابی می شود. این بررسی و سنجش، نمودار آن است که چاپ شیخ عمّار التمیمی از شرح اشاراتِ اُرمَوی ویراستی است مغلوط و معیوب که هیچ یک از اصول و قواعد تصحیح انتقادی متون در آن به طور کامل و دقیق رعایت نشده است و از این رو کتاب مهمّ مزبور باید دوباره از نو تصحیح و منتشر شود.
ضرورت تصحیح مجدد دیوان جمال الدین محمدبن عبدالرزاق اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کهن نامه ادب پارسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
281 - 323
حوزه های تخصصی:
دیوان جمال الدین محمدبن عبدالرزاق اصفهانی تاکنون سه مرتبه تصحیح شده است. هر یک از تصحیح ها علاوه بر نقاط قوت، ضعف هایی دارد. این مسئله، سبب طرح این پرسش است که ضرورت تصحیح دیوان جمال الدین عبدالرزاق چیست؟ تصحیح های پیشین، بر اساس تعداد نسخه های محدود، بی نام و نشان یا بدون تاریخ انجام شده است. همین مسئله باعث شده اشعار دیگر شاعران به نام جمال الدین عبدالرزاق ثبت شود. بنابراین، لازم است تا اشعار دیوان او از میان نسخه های خطی که به وی منسوب است شناسایی شود. برای تبیین ضرورت تصحیح مجدد دیوان جمال الدین عبدالرزاق با روش توصیفی-تحلیلی ابتدا نسخ مربوط به وی شناسایی و معرفی شد، سپس بر اساس 27 نسخه خطی، فهرست محتوایی اشعار او تهیه و سرانجام بر اساس فهرست محتوایی، تصحیح ادیب نیشابوری، وحید دستگردی و حمیدرضا قانونی نقد شد. سپس، گفته شد تصحیح های سه گانه از دیوان عبدالرزاق اصفهانی چه نقص هایی دارد. سرانجام، با ارائه دلایل علمی از جمله نبود یا نقص نسخه بدل، ارائه نکردن شناسنامه ای از نسخه های استفاده شده، جداسازی یک شعر از یک بدنه و ارائه آن در دو قالب مجزا، تکرار یک شعر در دیوان، اشتباه در شناخت نسخه، آوردن شعر شاعران دیگر، ضرورت تصحیح مجدد دیوان جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی بیان شد.