مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱۴٬۷۴۱ تا ۱۱۴٬۷۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
94 - 119
حوزههای تخصصی:
گفتارها و کردارها، عناصر اصلی فعالیت انسانه ا در حی ات اجتم اعیش ان هس تند و چگونگی ارتباط این دو، هم واره یک ی از دغدغ هه ای اص لی ب رای دانش مندان عل وم اجتماعی، بهویژه جامعهشناسان، در جهت درک و تبی ین ک نشه ای اجتم اعی ب وده است. در این راستا، مشکل ناهمسازی گفتارها با کردارها، مس ئلهای روشش ناختی ب ا نتایج آشکار برای تحقیقات جامع هش ناختی ب وده اس ت؛ چ ون رای جت رین روشه ا و تکنیکهای تحقیق مورد استفاده جامعهشناسان (یعنی پیمایشها و مصاحبهها) بر این فرضِ اثباتنشده استوارند که تطابقی نسبی میان پاسخهای افراد به س ؤالات پژوهش ی درخصوص کردارهایشان و کردار واقعی آنان در حیات اجتماعی وج ود خواه د داش ت. این مقاله به بررسی دلالته ای روششناس انه ای ن اس تدلال برخ ی جامع هشناس ان پرداخته است مبنی بر اینکه چیزی که مردم میگویند، غالباً پیشبینی ضعیفی است از چیزی که عملاً انجام میدهند. درنتیجه، پیمایشگران و مصاحبهگرانی که ادعاهایش ان را روی اظهارات کلامی افراد استوار میسازند، باید روشن کنند که به تحلیل آن چیزی که مردم واقعاً انجام میدهند نمیپردازند، بلکه فقط به تحلیل آن چیزی میپردازند که مردم ادعا کردهاند که انجام م یدهن د؛ مگ ر آنک ه نش ان دهن د ک ه اظه ارات م ردم درخصوص انجام یک کردار خاص، قدرت پیشبینیکنندگی آن کردار یارفتار را دارد.
نگرشی تحلیلی بر بهره گیری از هنرهای سنتی در مجموعه انیمیشن جوانمردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه انیمیشن جوانمردان، یکی از تولیدات ساخته شده به سفارش مرکز پویانمایی صبا است. فصل اول آن در سیزده قسمت، به روایت حمله مغولان به ایران و ایستادگی و مقاومت گروهی به نام جوانمردان در مقابل آنان می پردازد. در این پژوهش سعی شده است، با توجه به بازه زمانی این مجموعه، یعنی حمله مغول به ایران که در اوایل قرن هفتم ه.ق اتفاق می افتد، این امر مورد بررسی قرار بگیرد که تا چه اندازه از هنرهای سنتی همزمان با دوره این انیمیشن، یعنی سلجوقی و خوارزمشاهی استفاده شده و این استفاده بیشتر در چه زمینه هایی بوده است. هدف از این پژوهش بررسی واقعیت نگاری تاریخ در تصویرگری امروز است. نوع پژوهش، بنیادی و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، میدانی، مشاهده ای و مصاحبه انجام شده است. نتیجه این پژوهش نشان داد که در طراحی این مجموعه هیچ توجهی به دوره تاریخی آن نشده و تنها به خلق فضایی با نگرش اسلامی بدون توجه به موقعیت جغرافیایی و تاریخی آن پرداخته شده است. بخش های کمی از تزئینات آجرکاری و کاشی کاری، ساختار شهری، معماری بازار و لباس مردان را با این دوره میتوان منطبق دانست، هرچند در این بخش ها نیز تناقضاتی در جزئیات و تزئینات به چشم می خورد.
بررسی تأثیر فضای نیمه باز بیرونی بر کیفیت محیط مسکونی (نمونه موردی: مسکن آپارتمانی بندر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای نیمه باز یکی از مشخصه های معماری ایرانی است که در معماری و شهرسازی مناطق گرم و مرطوب نمود ویژه ای داشته است. با وجود پیشینه غنی بهره گیری از انواع فضاهای نیمه باز در معماری بافت تاریخی بندر بوشهر، نقش آن در ساخت و سازهای جدید این شهر کم رنگ گردیده است. به گونه ای که بسیاری از ویژگی های کالبدی و کارکردی خود را از دست داده است. این پژوهش به هدف بررسی تأثیر فضاهای نیمه باز بیرونی بر کیفیت زندگی در آپارتمان های معاصر بندر بوشهر از روش تحقیق ترکیبی کمی و کیفی بهره برده است. بدین منظور پیشینه پژوهش در دو حوزه فضاهای نیمه باز به عنوان متغیر مستقل و کیفیت محیط مسکونی به عنوان متغیر وابسته انجام گردید. در ادامه مبتنی بر راهبرد تحلیل محتوا چهار مؤلفه انسانی، کالبدی، عملکردی، و محیطی به عنوان مؤلفه های اصلی ارزیابی کیفیت فضای نیمه باز مسکونی استخراج و ریزمؤلفه های آن ها تدقیق گردید. با تدوین پرسشنامه ای مبتنی بر طیف لیکرت، ابزار نظرسنجی از ساکنان درباره مؤلفه های اصلی و ریزمؤلفه های آن ها فراهم گردید. اطلاعات به دست آمده با روش تحقیق کمی و توسط نرم افزار R و آزمون های دقیق فیشر، کروسکال والیس و دان تجزیه و تحلیل گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد از نظر زنان مؤلفه فضایی و از نظر مردان مؤلفه های عملکردی بیشترین تأثیر و مؤلفه انسانی بین هر دو گروه زن و مرد کمترین تاثیر را بر کیفیت فضاهای نیمه باز بیرونی در آپارتمان های مسکونی معاصر بندر بوشهر داشته است. همچنین مؤلفه فرعی زیبایی شناسی با شاخص هماهنگی بصری در مؤلفه فضایی، امکانات با شاخص ارتباط با عناصر طبیعت در مؤلفه عملکردی، مؤلفه فرعی فرهنگ با شاخص شیوه زندگی در مؤلفه محیطی و جنبه روانشناختی با شاخص دلبستگی به مکان در مؤلفه انسانی بیشترین تأثیر را از بین مؤلفه های فرعی و شاخص های مرتبط با آن ها در این زمینه دارند.
تحلیل مطلوبیت رویکرد خوشه ای در توسعه شهری دانش بنیان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
205 - 222
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری دانش بنیان را می توان فرم، رهیافت و پارادایم جدیدی برای پایداری شهرها و توسعه در دوره ی دانش دانست که هدف نهایی آن ایجاد شهر دانش است. در این الگوی توسعه، تقویت اعتماد و مشارکت ذینفعان برای حرکت به سوی توسعه شهری دانش بنیان اهمیت بسزایی دارد. از سویی، با توجه به این که خوشه های دانش بنیان (شامل مکان های دانش و تکنوپل) بر این فرض استوارند که همجواری فعالیت های دانش بنیان و نوآورانه، موجب استحکام زنجیره ارزش و تعامل دانشگران و نوآوران و تسهیل به اشتراک گذاری دانش و تجربه و هم افزایی توانمندی برای توسعه خود و شهر می شود، لازم است پیش از انجام اقدامات مبتنی بر رویکرد خوشه ای، مطلوبیت این رویکرد برای توسعه شهری دانش بنیان اصفهان مورد آزمون قرار گیرد. این پژوهش برآنست تا با تحلیل شبکه های ارتباط، اعتماد و مشارکت ذینفعان کلیدی توسعه شهری دانش بنیان اصفهان به عنوان زمینه ساز انتقال و تبادل دانش، مطلوبیت رویکرد خوشه ای در توسعه شهری دانش بنیان اصفهان را به آزمون بگذارد. پژوهش حاضر با رویکردی کمی و هدف عملیاتیِ توصیفی- اکتشافی و در چارچوب مطالعه موردی انجام شده است. و از روش تحلیل شبکه اجتماعی و شاخص QAP استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که افزایش ارتباط بین ذینفعان منجر به افزایش چشم گیر و قابل توجه مشارکت یا افزایش قابل توجه اعتماد بین آنها نمی شود. در واقع، در صورت وجود پیوند ارتباط بین دو ذینفع، احتمال اعتماد و همچنین مشارکت بین این دو ذینفع، کمتر از ۵۰ درصد است. بنابر این، تولید دانش بنیان لزوما نیازمند وجود مکان های خاص فناورانه مانند پارک های علم و فناوری نیست بلکه می تواند در فضاهای عمومی شهر و مکان های غیررسمی نیز اتفاق بیفتد. در واقع، دانش لازم برای توسعه شهری را نباید به معنای محدود فناورانه تلقی نمود و فضایی خاص در شهر را به آن اختصاص داد.
سیاست و برنامه ریزی زبانی: رویکرد میان رشته ای مغفول در حوزه سیاستگذاری های کلان فرهنگی و آموزشی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
7 - 35
حوزههای تخصصی:
سیاست و برنامه ریزی زبانی به مثابه شاخه ای از حوزه جامعه شناسی زبان در چند دهه اخیر و متأثر از تحولات مختلف در عرصه جهانی و نیز سطوح ملی با توجه فزاینده پژوهشگران و سیاست گذاران همراه بوده است. با وجود اهمیت انکارناپذیر این شاخه میان رشته ای که پیوندی عمیق با تحولات جهانی و ملی دارد، بررسی مقوله زبان در ایران بیانگر آن است که به رغم کارآمدیِ بهره گیری از این شاخه در حل شماری از مشکلات در حوزه زبان و نیز رفع چالش های بالقوه پیشِ رو، سیاست و برنامه ریزی زبانی چه در عرصه پژوهش و چه در عرصه سیاست گذاری های کلان فرهنگی و آموزشی مغفول مانده است. بنابراین در این مقاله ضمن معرفی این شاخه و مفاهیم آن، تصویری از زیست بوم زبانی جامعه ایران ارائه می گردد. سپس با هدف نشان دادن اهمیت توجه به این شاخه و بهره گیری گام به گام از این رویکرد، جایگاه زبان های محلی در قالب چارچوبی پیشنهادی، بررسی و تحلیل شده است؛ موضوعی که در سال های اخیر علاوه بر دامن زدن به دغدغه ها و برخی انتقادها، استعداد تبدیل به چالشی در آینده نه چندان دور را خواهد داشت. یافته های حاصل از این تحلیل بیانگر ضرورت جدّی مواجهه علمی با آن از یک سو و از سویی دیگر کارآمدی بهره گیری از آن در راستای رفع چالش ها و تقویت بنیان های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران خواهد بود.
بررسی تفاوت اثربخشی آموزش هیجان مدار و تئوری انتخاب بر رضایت زناشویی و دلزدگی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۳
377 - 393
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی دو رویکرد هیجان مدار و تئوری انتخاب بر رضایت و دلزدگی زناشویی زوجین بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل زوجین متأهل دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره شهر همدان در سال 1398 بودند که از میان آنها 30 زوج با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. هر یک از گروههای آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای با یکی از روش های مشاوره گروهی (مبتنی بر نظریه انتخاب و رویکرد هیجان مدار) آموزش دیدند. آزمودنی ها پرسشنامه های رضایت زناشویی انریج (1998) و دلزدگی زناشویی پاینز (1996) را در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بکار رفت. نتایج نشان داد هر دو روش مشاوره گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب و هیجان مدار بر افزایش رضایت زناشویی و کاهش دلزدگی زناشویی در زوجین موثر بودند (05/0p< ). همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد بین اثربخشی این دو روش بر رضایت دلزدگی زناشویی در زوجین تفاوت معناداری وجود نداشت(05/0p> ). با توجه به اثربخشی دو رویکرد تئوری انتخاب و هیجان مدار می توان از این رویکردها برای مداخلات روانشناختی زوجین استفاده کرد.
سنگینی دردها و تمرین صبوری با بدن: پدیدارشناسی تجربه ی زیسته ی دردهای مزمن در بیماران مبتلا به ام-اس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۸
145 - 174
حوزههای تخصصی:
زندگی با بیماری مزمن فرایندی طولانی مدت از مواجهه با سیمپتوم ها، زخم ها، تشخیص و درک این موقعیت و بازمفهوم سازی و بازسازی روایی آینده ی فرد بیمار است. دردهای مزمن یکی از آن سیمپتوم های پیچیده ای است که بیماران در زندگی روزمره ی خود، مرئی و نامرئی تجربه می کنند. ایده ی نظری مقاله این است که دردهای مزمن در بیماری های مزمن متضمن مدارایی طولانی مدت با بدن هستند، تمرین طولانی از زیستن با بدنی غیرقابل پیش بینی و دردهایی که مرئی و نامرئی، با دلیل و بی دلیل در زمانی که انتظارش را ندارید، سر می رسند. هدف من در این مقاله نشان دادن این ایده است که درد مزمن چگونه و به واسطه ی چه شیوه هایی شکلی از رنج است؟ مفروضه ی ما در این رابطه کنارگذاشتن نظریه های نوروفیزیولوژیکی است که درد را به حسی جسمی و تنانی و استوار بر پایه ی واکنش مغز تقلیل می دهند. براین اساس به مطالعه پدیدارشناختی تجربه زیسته دردهای مزمن در بیماران مبتلا به ام-اس پرداخته ایم. در این کاوش دشوار در میانه ی خاطرات ازهم گسیخته، استعاره های الهیاتی، دل نوشته های احساسی و غیره، پنج مضمون بنیادی خود را آشکار ساخته که عبارت اند از: آسیب پذیری و حس شکنندگی، درد در بنیان تجربه زندگی، ترس از معلولیت و تمرین مستمر مدارا با بدن و نارضایتی تنانه و شکایت از بدن.
مقایسه بین وضع موجود و مطلوب کاربرد فناوری معنایی در بازیابی اطلاعات در نرم افزارهای کتابخانه های دیجیتالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه بین وضع موجود و مطلوب به کارگیری فناوری معنایی در بازیابی اطلاعات در نرم افزارهای کتابخانه دیجیتالی ایران انجام شد . روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی و به صورت توصیفی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 8 نرم افزار کتابخانه دیجیتالی سیمرغ، پیام مشرق، پارس آذرخش، پیام حنان، رسا، تبیان، سامان و پاسارگاد بود. ابزارگردآوری داده ها سیاهه وارسی است که در زمینه کاربرد فناوری معنایی در بازیابی اطلاعات در نرم افزارهای کتابخانه های دیجیتالی بر اساس نظر متخصصان و با روش دلفی در سه بخش معماری فناوری معنایی، ابزارهای فناوری معنایی، فناوری معنایی در بازیابی اطلاعات مورد استفاده قرارگرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری واریانس محور، مدل سازی حداقل مربعات جزئی (PLS-SEM)، آزمون های کلموگروف اسمیرنوف و کروسکال والیس استفاده شد. یافته ها: بین وضع موجود شرکت های نرم افزاری کتابخانه های دیجیتالی ایران از نظر ساختار معماری فناوری معنایی، ابزارهای معنایی و فناوری معنایی در بازیابی اطلاعات با وضع مطلوب به دست آمده در پژوهش اختلاف معنی داری وجود دارد. میانگین رتبه ها برابر با 5/14، 63/11و 5/29 است که بسیار بزرگ تر و بهتر از وضع موجود می باشد. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت فناوری های معنایی، کتابخانه های دیجیتالی ایران، از نظر کاربرد این فناوری ها در بازیابی اطلاعات، وضعیت مطلوبی ندارند و نیازمند لایه هایی فراتر از طراحی اولیه خود هستند و همچنین مستلزم بازنگری جدی و تلاش برای رسیدن به وضع مطلوب از سوی طراحان نرم افزارهای کتابخانه دیجیتالی هستند.
شناسایی نقاط قوت و ضعف دوره های آموزش الکترونیکی در آموزش منابع انسانی شرکت ملی گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۶
100-123
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقاط قوت و ضعف برگزاری دوره های آموزش الکترونیکی در آموزش منابع انسانی شرکت ملی گاز ایران بر اساس مدل سیستمی هائو و باریچ است. متناسب با این هدف، طرح پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی اتخاذ شد. جامعه آماری این پژوهش، مدیران و متصدیان فنی بخش ستاد شرکت ملی گاز هستند که از این جامعه تعداد10 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته نسبت به جمع-آوری اطلاعات تا دستیابی محقق به اشباع نظری اقدام شد. یافته ها با استفاده از راهبرد هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل عمیق مصاحبه ها به بازنمایی 23 مقوله و تعداد 86 زیرمقوله مرتبط منتج گردید. بر اساس یافته های پژوهش، نقاط قوت برگزاری آموزش الکترونیکی در شرکت ملی گاز ایران شامل رضایت و استقبال یادگیرندگان، تخصص علمی اساتید، حمایت مدیران سازمان، تولید محتوای با کیفیت، تدوین بانک جامع سوالات آزمون و برخورداری از روش اجرا و طراحی روندهای برگزاری آزمون های مجازی است. در خصوص نقاط ضعف مواردی چون عدم آمادگی و تجربه کافی اساتید، ضعف ارتباطات شبکه ای، عدم همه جانبه نگری در تدوین اهداف، غلبه روش سخنرانی در تدریس دوره های مجازی و عدم اطمینان به صحت آزمون های مجازی احصا گردید. در پایان بر لزوم بازاندیشی و تمهید سازوکارهایی مناسب برای کاهش اثرات تهدیدهای احتمالی و ارتقای شرایط مثبت تاکید و به برخی پیشنهادهای کاربردی اشاره شده است
رابطه ویژگی های شخصیت و عزت نفس با ابتکار و نوآوری شغلی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیت و عزت نفس با ابتکار و نوآوری شغلی در افراد شاغل با روش کمی و از نوع همبستگی انجام شد. به همین منظور، از افراد شاغل نمونه ای به حجم ۱۱۰ نفر (۶۱ خانم و ۴۹ آقا)، با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد و متغیر های پژوهش به وسیله پرسشنامه های پنج عامل بزرگ شخصیت فرم کوتاه مک کری و کاستا، عزت نفس آیزنگ و پرسشنامه ابتکار و نوآوری شغلی لودال و همکاران سنجیده شد. از روش آماری رگرسیون خطی چند متغیری و همبستگی پیرسون استفاده شد و برای تحلیل داده های آماری از نرم افزار آماری spss ورژن ۲۳ استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان دادند، که بین عزت نفس و ابتکار و نوآوری شغلی با ضریب همبستگی 0/35 و سطح معناداری کمتر از 0/01 شده است. در نتیجه، بین عزت نفس و ابتکار و نوآوری شغلی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین یافته ها برای پیش بینی ابتکار و نوآوری شغلی بر اساس ویژگی های شخصیتی و عزت نفس، عامل های عزت نفس با سطح معناداری کمتر از 0/01 و برون گرایی با سطح معناداری کمتر از 0/01 و وظیفه شناسی با سطح معناداری کمتر از 0/01 و طبق ضریب تعیین اصلاح شده، زیر مقیاس های روان رنجورخویی، بروتگرایی، تجربه پذیری، توافق پذیری، وظیفه شناسی و عزت نفس، ۲۸ درصد از واریانس شغلی را پیش بینی می کند.
مقایسه عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان در محلات جدید و قدیم شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
17 - 28
حوزههای تخصصی:
حس تعلق به مکان با میزان رضایت و تداوم حضور افراد در یک محله ارتباط مستقیم دارد. عدم شناخت کافی برنامه ریزان و طراحان از ابعاد مؤثر بر حس تعلق و تفاوت و شباهت های بین عوامل مؤثر در محلات مختلف شهری منجر به کاهش همبستگی، مشارکت اجتماعی و نیز کاهش انگیزه ساکنان برای ادامه سکونت می شود. هدف این مقاله، مقایسه عوامل مؤثر بر حس تعلق ساکنان در محلات جدید و قدیمی اردبیل است که می تواند منجر به ارتقای سطح آگاهی از ریشه رفتارهای سکونتی مردم شود. برای دستیابی به این هدف، با استفاده از روش تحلیلی_توصیفی، مرور ادبیات و انجام مصاحبه، به تهیه پرسشنامه محقق ساخت با 57 سئوال اقدام شد. مخاطبان به تعداد 200 نفر با استفاده از فرمول کوکران و از بین ساکنان با سن بیشتر از ۱۸ سال در محله های مسکونی شهر اردبیل، به روش خوشه ای و تصادفی انتخاب شدند. 100 پرسشنامه در محلات قدیمی و 100 پرسشنامه نیز در محلات جدید اردبیل پخش و تکمیل شد. در مرحله بعد، تحلیل آماری نتایج حاصل از پرسشنامه ها شامل آزمون تی و همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار 21 SPSS انجام شد. براساس نتایج حاصل، اگرچه احساس تعلق به مکان در محلات قدیمی بیشتر از محلات جدید است، اما عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان در محلات قدیمی، ماهیت متفاوتی در مقایسه با محلات جدید دارد. در محلات قدیمی علاوه بر پیوندهای تاریخی و خانوادگی در افراد، عوامل اجتماعی نسبت به عوامل کالبدی، عامل قوی تر و اثرگذارتری بر سطح رضایت مندی و حس تعلق در ساکنان محله است. با این حال در محلات جدید نیز به دلیل پررنگ بودن برخی از فاکتورهای بعد کالبدی مانند وجود عناصر طبیعی، فضاهای باز، امکانات تفریحی و موارد مشابه، شاهد سطح مطلوب رضایت مندی ساکنان بودیم. در نتیجه افراد در محلات قدیمی و جدید ابعادی از حس تعلق را به دست می آورند و ابعادی را از دست می دهند که در حالت ایده آل به منظور تجمیع حداکثری عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان در یک محله، گام نخست شناسایی و قیاس عوامل بود که در این مقاله بدان پرداخته شد.
مخاطب نقد معماری کیست
حوزههای تخصصی:
نقد آثار معماری با وجود اهمیت فراوان، در مطالعات اخیر از موضوعات مهجور و فراموش شده در جامعه کنونی می باشد. این در حالی است که نقد معماری موضوعی راهبردی و بحث برانگیز هم در جامعه آکادمیک و هم در جامعه عمومی محسوب می گردد و لزوم پژوهش در این حوزه ضروری به نظر می رسد. با توجه به مبانی، سوالات مقاله حاضر این گونه بیان می گردد که، نقد معماری چگونه شکل می گیرد؟ و آیا نقد معماری برای مخاطبی که ارتباط مستقیم با فضا برقرار می کند رخ می دهد؟ هدف مقاله کوششی در جهت تعریف عرصه های مختلف نقد معماری و ارتباط میان نقد صورت گرفته با مخاطب می باشد. مقاله حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی ابتدا به تعاریف حوزه های مختلف نقد پرداخته است، و سپس نحوه ادراک فضا در طی شکل گیری نقد بررسی گردیده است. نتیجه مقاله بیانگر این موضوع است که، نقد معماری از دیدگاه نقادی شکل گرفته است، که با بیان خویش سعی در نقد فضای معماری برای مخاطبی دارد که نیاز به هیچ گونه اطلاعات ندارد. در این صورت یک خلاء نقد معماری بیان می گردد.
واکاوی اصول و رهنمود های طراحی معماری مدارس از منظر پدافند غیرعامل
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از اصول ضروری در طراحی معماری، توجه به عملیاتی کردن الزامات پدافند غیر عامل به منظور کاهش آسیب پذیری و ایمن سازی آن هاست. معماران به عنوان یکی از تاثیر گذارترین اعضای گروه طراحی لازم است در ارایه طرح های خود به جوانب مختلف تاثیر گذار به آن توجه نمایند. توجه به پایداری طرح در طول عمر ساختمان و تاثیر ملاحظات طراحی معماری، در کاهش آسیب پذیری ساختمان در مقابل تهدیدات انسانی و طبیعی امری ضروری خواهد بود. از اینرو مدارس به دلیل تعداد، شرایط و تنوع گروه های سنی کاربران و همچنین نوع و اهمیت کاربری، در زمره مهمترین فضاهای شهری قرار می گیرند. از طرف دیگر در زمان وقوع حوادث در ساعات بهره برداری، امکان خسارت جانی بسیار وجود دارد. لذا توجه به ایمنی و کاهش آسیب پذیری در این بناها در زمان بروز حوادث از اهمیت خاصی بر خوردار است که، پرداختن به مقوله پدافند غیر عامل و در تقابل با مدیریت بحران به خصوص از حیث اهمیت در درجه ویژه ای قرار دارند، کمک خواهد کرد تا تلفات انسانی در زمان بروز حوادث، کاهش یابد. بدینسان این مساله، بستری لازم را برای نگارش پژوهش حاضر فراهم کرده است. هدف اصلی از نگارش این پژوهش، پرداختن به امر پدافند غیرعامل در مدارس و توجه به گستردگی موضوع به ارایه چهارچوب و راه کارهایی در بخش طراحی می باشد که مدرسه ای طراحی شود که در شرایط بحران، ایمن و برای شرایط پسا بحران، نقش پناهگاه را داشته باشد و بتواند جامعه را از تهدیداتی که بعد از سانحه به وجود می آید حفظ کند. پژوهش حاضربه لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی_تحلیلی است که از ابزار جمع آوری اطلاعات، اسنادی(کتابخانه ایی) در بستر بهره گیری از مطالعات میدانی بهره برده است. با استناد به نتایج این پژوهش می توان این گونه برآورد نمود که، در نظر گرفتن تدابیری همچون نحوه قرارگیری بازشوها، حفاظت سلسله مراتبی فضاها، تاثیرفرم ساختمان بر کاهش اثر موج انفجار، طراحی مناسب مسیرهای حرکت داخلی، فضای عبور موج، انتخاب شیوه مناسب نورگیری، طراحی محوطه و انتخاب مصالح فضایی امن را در اختیار قرار می دهد که در ﻃﺮاﺣﯽ و ﺟﺮای ﻓﻀﺎﻫﺎی آﻣﻮزﺷﯽ (ﻣﺪارس) ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﮐﺎﻫﺶ آﺳﯿﺐﭘﺬﯾﺮی ﺿﺮوری ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ.
ارزیابی اولویت و اثربخشی راهبردهای ارتقای بهره وری آب و توسعه همه جانبه بخش کشاورزی در برنامه های توسعه: مطالعه موردی استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی راهبردهای اجرایی در بخش کشاورزی می تواند زمینه را برای شناخت کاستی های فرآیند توسعه ملی فراهم سازد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی میزان اولویت و اثربخشی دو راهبرد ارتقای بهره وری آب و توسعه همه جانبه بخش کشاورزی در برنامه های اول تا پنجم توسعه کشور در استان قزوین انجام شد. داده های مورد نیاز از طریق به کارگیری روش های اسناد پژوهی، فرا تحلیل و مطالعه موردی گردآوری شدند. همچنین، جامعه آماری پژوهش، در بخش میدانی، کارشناسان و خبرگان بخش کشاورزی استان قزوین بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نتایج تحلیل سوات (SWOT) در بازه زمانی 98-1397 نشان داد که در هر دو زیربخش، اولویت نقاط ضعف بیش از نقاط قوت و نیز اهمیت تهدیدها بیش از فرصت هاست. از سوی دیگر، یافته های پژوهش نشانگر اهمیت زیاد و اثربخشی متوسط راهبردهای برنامه ریزی برای افزایش راندمان انتقال آب، مدیریت منابع آب کشاورزی، افزایش تولید و کاهش هزینه ها، هم سویی فعالیت های کشاورزی با توسعه پایدار، افزایش سهم بخش کشاورزی از بازار پول و سرمایه و بهبود سطح معیشت تولیدکنندگان بود. تبیین استانداردهای بهره وری کیفی آب، برنامه ریزی مشارکتی و همچنین، اجرای برنامه های آموزشی- ترویجی در راستای ارتقای بهره وری منابع آب می تواند به افزایش اثربخشی راهبردهای ارتقای بهره وری آب بینجامد. ارزیابی و نظارت مستمر بر فرآیندها، شناسایی چالش ها و ارائه راهکارهای عملی همراه با به کارگیری راهبردهایی همچون کشاورزی هوشمند و کشاورزی چندکارکردی نیز می تواند موجبات توسعه همه جانبه بخش کشاورزی را فراهم سازد.
رتبه بندی استان های تولیدکننده گندم از منظر ریسک سیستماتیک و سنجش جبران ریسک در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه کشاورزی جلد ۳۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
275 - 288
حوزههای تخصصی:
ریسک در تولید محصولات کشاورزی به عنوان یک عامل منفی از دیدگاه تولید کنندگان محسوب می شود. لیکن، وجود ریسک تا آنجا که با ایجاد درامد متناسب هزینه های ریسک راجبران نماید مانع از تمایل تولیدکندگان به کشت محصولات نمی گردد. تحقیق حاضر با هدف بررسی وضعیت جبران ریسک تولیدکنندگان گندم در استان های ایران و رتبه بندی این استان ها به لحاظ ریسک سیستماتیک با استفاده از الگوی قیمت گذاری دارایی سرمایه (CAPM) و بکارگیری اطلاعات تولیدی وزارت جهاد کشاورزی در دوره 1394-1387 انجام شده است. در این راستا، ابتدا پرتفوی کشوری گندم براساس ریسک و بازدهی تولید این محصول در استان های مختلف تشکیل شد و آنگاه ریسک تولید در هر استان نسبت به ریسک این پرتفوی محاسبه گردید. نتایج مطالعه نشان داد استان یزد با ضریب 45/0 کم ریسک ترین و استان مازندران با ضریب 26/1 پرریسک ترین استان های تولیدکننده گندم می باشند. از نگاه جبران ریسک، درآمد حاصل از تولید این محصول در 14 استان کشور بگونه ای است که ریسک تولیدکنندگان جبران می شود. از این نظر تولید گندم در استان کردستان مناسب ترین و تولید این محصول در جنوب استان کرمان بدترین وضعیت را دارند. علاوه براین، نتایج نشان می دهد عامل اصلی عدم جبران ریسک در برخی استان ها عملکرد کم تولید گندم و در نتیجه قیمت تمام شده بالای محصول در این استان ها می باشد. براین اساس، تمرکز بر بهبود بهره وری گندم در این مناطق توصیه می شود.
تحلیل محتوای اسناد بالادستی صنعت برق: مطالعه موردی شرکت برق منطقه ای گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش صنعت برق کشور به اندازه ای اساسی است که ادامه فعالیت در بخش های مختلف صنایع، کشاورزی و حتی خدمات بدون آن امکان پذیر نیست. در این میان اسناد بالادستی این صنعت نقش بسزایی در تعیین مسیر حرکت آن دارد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای اسناد بالادستی شرکت برق منطقه ای گیلان اجرا شده است. تعداد 29 سند بالادستی و معین انتخاب و تحلیل شدند. طی تحلیل داده-ها در مجموع 351 نقطه تمرکز و 66 مقوله در سطوح مختلف اسناد پدیدار شد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که پنج شاخص «حفاظت از محیط زیست»، «توجه به منابع انسانی»، «رضایت مندی مردم و جامعه»، «تحقیق و توسعه» و «مدیریت عرضه و تقاضا و تأمین برق مطمئن و پایدار» از مهم ترین محورهای مورد تأکید در اسناد هستند. همچنین نقشه ارتباطات میان مقوله های متعدد اسناد در سطوح مختلف در قالب نمودار جامع روابط شاخص های مرتبط با صنعت برق تهیه و ارائه شده است.
مقایسه ساختار اقتصاد ملی و استانی ایران با استفاده از رویکرد داده-ستانده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از کارکردهای اساسی تحلیل های داده-ستانده، شناسایی ساختار اقتصادی کشورها و مناطق است. این پژوهش، در پی شناسایی بخش های کلیدی استان های کشور و مقایسه آنها با بخش های کلیدی ملی می باشد. اطلاعات مورد نیاز از جدول داده-ستانده سال 1390 و حساب های منطقه ای مرکز آمار ایران در این سال تهیه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، بر اساس معیار پیوند پسین و پیشین ناخالص کل با و بدون در نظر گرفتن میزان پراکندگی پیوندها، در سطح ملی، به ترتیب، 17 و 20 بخش کلیدی وجود دارد. این ارقام در سطح استان ها، به ترتیب، بیش از 1 و 2 بخش کلیدی می باشند؛ با این حال، بعضی از بخش های کلیدی استان ها به دلیل کلیدی نبودن در سطح ملی، در برنامه ریزی متمرکز مورد توجه قرار نمی گیرند. در مقابل، بعضی از بخش های کلیدی کشور هم در فهرست بخش های کلیدی هیچیک از استان ها قرار ندارند. از نتایج دیگر این تحقیق، همسویی بین درآمد سرانه داخلی استان ها، با تعداد بخش های کلیدی مشترک آنها با اقتصاد ملی است که در اثر بهره مندی بیشتر آنها از سرمایه گذاری در بخش های کلیدی ملی حاصل می شود. به این ترتیب، به نظر می رسد، به دلیل ناهمخوانی ساختار اقتصادی بعضی از استان های کشور با ساختار اقتصاد ملی، توجه به بخش های کلیدی استا ن ها در برنا مه ریزی های اقتصادی، موجب توجه بیشتر به قابلیت های استان ها، افزایش سطح برخورداری آنها و کاهش نابرابری بین منطقه ای در راستای استفاده بهینه از منابع ملی می گردد .
شناسایی و طبقه بندی برنامه های اثر گذار بر وفاداری مشتریان (مورد مطالعه: مشتریان بیمه پاسارگاد شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مرداد و شهریور ۱۳۹۹ شماره ۱۰۲
41 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی و طبقه بندی برنامه های وفادارسازی مشتریان بیمه با رویکرد مرور سیستماتیک است. نوع پژوهش کاربردی، کیفی، استقرایی، غیر آزمایشگاهی و مقطعی و از نظر روش شناسی، مروری سیستماتیک است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان حوزه برنامه های وفادارسازی و آگاه به صنعت بیمه هستند که از روش نمونه برداری قضاوتی و هدفمند در دسترس برای انتخاب و قاعده اشباع نظری برای حجم نمونه استفاده شده است. حجم نمونه به روش گلوله برفی، 14 نفر است. در مرحله اول با روش مرور سیستماتیک برنامه ها شناسایی شده و در مرحله دوم به منظور تعیین روایی برنامه های شناسایی شده در صنعت بیمه، از شاخص روایی محتوایی استفاده و در نهایت برنامه های منتخب دسته بندی و با شاخص کاپا تعیین اعتبار شده است. بر اساس یافته ها متناسب با مشتریان بیمه، 15 برنامه وفادارسازی شناسایی و در چهار دسته گروه بندی شده اند: جایزه، تخفیف نقدی، تخفیف حجمی، خدمات بیمه ای مازاد و رایگان (اشانتیون)، کوپن، اعطای خدمات رایگان غیربیمه ای، کارت های اعتباری، امکان خرید قسطی بیمه نامه، دسترسی به سایت و اپ، کاهش زمان ارائه خدمات، شخصی سازی خدمات بیمه ای، پاداش های غیرپولی، رفتار ترجیحی، فراهم سازی تفریحات برای مشتریان و باشگاه مشتریان.
شبیه سازی مدل ارزیابی عملکرد زنجیره تأمین خدمت سبز در مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳
۸۳-۱۰۴
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به دنبال شبیه سازی مدل ارزیابی عملکرد زنجیره تأمین خدمت سبز در حوزه مدیریت شهری می باشد. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی از تکنیک های کیفی و کمی می باشد که در بخش کیفی از تکنیک های تحلیل محتوا برای استخراج مضامین و دلفی برای پالایش مضامین و در بخش کمّی از تکنیک های نگاشت شناختی فازی برای تعیین میزان اهمیت هر یک از متغیرها و همچنین از رویکرد پویایی سیستم برای شبیه سازی مدل تحقیق استفاده شده است. برای بخش مصاحبه و همچنین پالایش متغیرها، از جامعه آماری که شامل خبرگان شهرداری تهران بودند استفاده گردید. ضمن اینکه نمونه مزبور در بخش نگاشت شناختی فازی نیز برای تعیین اوزان اهمیت هر یک از متغیرها به کارگرفته شد. مدل نهایی شامل ۳۴ متغیر مستقل بود. برای سنجش تأثیر متغیرهای مستقل بر پنج متغیر وابسته که شامل بهینه سازی منابع، کاهش آلایندگی، سازمان سبز، مشتری سبز و تأمین کننده سبز بودند، از نرم افزار شبیه سازی ونسیم استفاده شد. نتایج شبیه سازی نشان داد که مدل فعلی بر بهینه سازی منابع و کاهش آلایندگی تأثیر جدی برجای می گذارد اما تأثیر مدل فعلی بر تأمین سبز و مشتری سبز تأثیر ملایم و ناچیزی بوده و بر مشتری سبز در انتهای دوره تأثیر خود را به طور جدی نشان می دهد. لازم به ذکر است که تأثیر مدل شبیه سازی شده بر سازمان سبز بسیار ضعیف می باشد. در مجموع می توان گفت که مدل ارائه شده با ۳۴ متغیر احصا شده و پالایش شده می تواند منجر به ارتقای کارایی عملکرد زنجیره تأمین خدمت سبز در شهرداری تهران شود.
تعیین راهبردهای گردشگری در توسعه مناطق روستایی براساس ماتریس ترکیبی QSPM-SWOT (مورد مطالعه: شهرستان سرباز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۱
277 - 304
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از راه های نجات روستاها از فقر، مهاجرت، مشکلات اجتماعی و اقتصادی، توسعه گردشگری در مناطق مستعد گردشگری روستایی می باشد. با توجه به این امر پژوهش حاضر به دنبال تعیین راهبردهای گردشگری در توسعه مناطق روستایی شهرستان سرباز با استفاده از مجموعه عوامل درونی (قوت، ضعف) و مجموعه عوامل بیرونی (فرصت، تهدید) می باشد. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی و روش انجام کار براساس مدل ترکیبی از ماتریس سوات (SWOT) و ماتریس کمی برنامه ریزی استراتژیک (QSPM) که یکی از تکنیک ها و ابزارهای بسیار شایع در ارزیابی گزینه های استراتژیک است، می باشد. جمع آوری داده از طریق بررسی اسنادی، کتابخانه ای و بهره گیری از پرسش نامه (از دیدگاه 70 نفر از خبرگان و مسئولان دستگاه های مرتبط با گردشگری) انجام شده است. نتایج حاصل از مدل SWOT نشان می دهد که منطقه مورد مطالعه علیرغم این که از نقاط قوتی چون وجود جاذبه های طبیعی (جنگل، رودخانه پوشش گیاهی)، وجود انواع میوه های گرمسیری، محصولات کشاورزی و وجود حیات وحش متنوع به خصوص تمساح ایرانی و همچنین با موانع اساسی عدم وجود برنامه ریزی و سرمایه گذاری دولتی در این ناحیه، نامناسب بودن و عدم کفایت تسهیلات بهداشتی و خدماتی و نامناسب بودن زیرساخت های محیطی و کالبدی به عنوان نقطه ضعف روبه رو است. بر اساس این بررسی ها نتایج پژوهش نشان می دهد که راهبرد مناسب برای رسیدن به توسعه گردشگری در مناطق روستایی در موقعیت تهاجمی قرار دارد. در این پژوهش جدول اولویت بندی استراتژی های انتخاب شده QSPM نیز تشکیل گردید که از میان آن ها استراتژی تأکید بر توریسم طبیعی و اکوتوریسم به دلیل وجود مزیت های نسبی در منطقه نسبت به سایر استراتژی ها از اولویت بالایی برخوردار است.