مطالب
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۱٬۱۹۷ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم زمستان (بهمن) ۱۳۹۸ شماره ۸۳
2185-2192
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش های متعدد بر اثربخشی ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر درمان بیماران مبتلا به سرطان تأکید دارد. اما بین اثربخشی این دو درمان بر بهبود عملکرد جنسی مردان مبتلا به سرطان تفاوت وجود دارد؟ هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین و مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی بیماران سرطانی اصفهان بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه بود. از بین مردان مبتلا به سرطان شهر اصفهان، نمونه شامل 30 بیمار به صورت هدفمند مطابق با معیارهای پژوهش انتخاب شد و سپس 10 نفر در گروه ذهن آگاهی (کابات زین، 2003)، 10 نفر نیز در گروه پذیرش و تعهد (هیز و همکاران،2013) و 10 نفر هم گروه گواه به صورت تصادفی گماره شدند . ابزار مورد استفاده پرسشنامه سلامت جنسی مردان روزن و همکاران ( 2004 ) بود. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که هم آموزش ذهن آگاهی و هم درمان پذیرش و تعهد بر افزایش عملکرد جنسی مردان مبتلا به سرطان تأثیر معنی داری دارد (0/001> p ) ؛ اما بین اثربخشی دو گروه ذهن آگاهی و پذیرش و تعهد تفاوت معنی دار نیست. نتیجه گیری: از مداخله های مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان پذیرش و تعهد می توان به منظور بهبود عملکرد جنسی مردان مبتلا به سرطان استفاده کرد.
تفحص کیفی برای تشخیص اختلالات کژکارکردی های جنسی و تأثیر آن بر کارکرد خانواده در آسیب دیدگان بمباران شیمیایی سردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ بخشی جدانشدنی از زندگی اجتماعی آدم ها است و همواره در طول تاریخ وجود داشته و صدمات جبران ناپذیری بر جنبه های گوناگون سلامت بدنی، روانی و خانوادگی آدم ها وارد کرده است. پژوهش حاضر، به منظور تفحص کیفی برای تشخیص اختلالات کژکارکردی های جنسی و تأثیر آن بر کارکرد خانواده در آسیب دیدگان بمباران شیمیایی سردشت انجام گرفته است. پژوهش حاضر یک بررسی کیفی پدیدارشناسی - توصیفی می باشد و جامعه آماری آن همه آسیب دیدگان بمباران شیمیایی سردشت بودند که در تاریخ 7 تیرماه 1366 توسط رژیم بعث عراق موردحمله بمباران شیمیایی قرار گرفتند که تعداد جامعه 223 نفر (130 مرد و 93 زن) بودند. نمونه پژوهش 60 نفر، دربرگیرنده 30 مرد و 30 زن بودند که بر پایه اشباع در هنگام انجام پژوهش و به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در آغاز برای غربالگری آسیب دیدگان مصاحبه بالینی صورت گرفت و بعد، از افراد شناسایی شده نمونه، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. در تحلیل داده ها نیز از الگوی هفت مرحله ای کلایزی بهره گرفته شد. برآیندها نشان می دهد که شکایت های اختلالات کژکارکردی های جنسی دربرگیرنده اختلال میل جنسی، اختلال برانگیختگی جنسی، اختلال ارگاسم، اختلال بیزاری جنسی و اختلال درد بخش تناسلی در هر دو جنس وجود داشت. همچنین شکایت های؛ اختلال نعوظ، انزال زودرس و انزال دیررس ویژه مردان و شکایت؛ درد آمیزش ویژه زنان بودند. در ارتباط با شکایت های کارکرد خانواده؛ شکست در ازدواج، ناخشنودی از روابط زناشویی، نبود خوشنودی از روابط خانوادگی، نبود خوشنودی از نقش والدینی و ارتباط ناسالم با خویشاوندان و همسایگان؛ در طیف گسترده ای از آسیب دیدگان گزارش شده است. بمباران شیمیایی به طور گسترده باعث به وجود آمدن مشکلات و اختلالات کژکارکردی های جنسی در آسیب دیدگان شیمیایی شده است و این اختلالات تأثیر سوء و منفی بر کارکرد خانواده آسیب دیدگان داشته است و بنیاد خانواده و کارکرد خانواده را با چالش های فراوان روبرو کرده است؛ بنابراین مشاورین خانواده می توانند با برگزاری جلسات و کارگاه های مشاوره خانواده درمانی به خانواده و فرد آسیب دیده کمک بکنند.
پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی مربوط به ویروس نقص ایمنی انسانی بر اساس دشواری تنظیم هیجان در مصرف کنندگان مواد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : درصد افراد مبتلای شناسایی شده به ایدز از طریق روابط جنسی، در سال های اخیر رشد نگران کننده ای داشته است. از آن جایی که عفونت ایدز با رفتارهای مخاطره آمیز ارتباط دارد؛ درک دلایل شکل گیری رفتار های پرخطر برای پیشگیری از این بیماری، ضروری است. هدف از انجام پژوهش حاضر، پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی مربوط به ویروس نقص ایمنی انسانی (Human immunodeficiency virus یا HIV) بر اساس دشواری تنظیم هیجان در مبتلایان به مصرف مواد بود. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی بود که به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری را مصرف کنندگان مواد مراجعه کننده به مراکز درمان و بازپروری اعتیاد در شهر شیراز تشکیل داد که 200 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. متغیر ملاک، رفتار پرخطر جنسی و متغیر پیش بین، دشواری های تنظیم هیجان بود که به ترتیب به وسیله پرسش نامه رفتارهای پرخطر مربوط به HIV (HIV Risk-taking Behaviour Scale یا HRBS) و مقیاس مشکلات در نظم بخشی هیجانی (Difficulties in emotion regulation scale یا DERS) ارزیابی گردید. داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: کلیه ابعاد دشواری در تنظیم هیجان با رفتارهای پرخطر جنسی رابطه مثبت و معنی داری داشت (01/0 > P) و از بین سایر خرده مقیاس های دشواری تنظیم هیجان، عدم پذیرش و دسترسی محدود به راهبردهای مؤثر تنظیم هیجان» پیش بینی کننده رفتارهای پرخطر جنسی بود. نتیجه گیری: دشواری تنظیم هیجان توان پیش بینی رفتارهای پرخطر جنسی را در مصرف کنندگان مواد دارد و می تواند موجب آسیب پذیری بیشتری در برابر چنین رفتاریی شود. این نتیجه برای طراحی مداخلات در جهت کاهش رفتارهای پرخطر جنسی مفید خواهد بود.
چگونگی آزار جنسی زنان در محیطکار: به کارگیری روششناسی کیفی نظریه داده بنیاد برای بررسی احساس ناامنی زنان در محیطکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه احساس ناامنی زنان در محیط کار با استفاده از رهیافت کیفی (تفسیرگرایی اجتماعی) هدف پژوهش حاضر میباشد، در این راستا با20 نفراز زنان شاغل شهر اصفهان مصاحبه شد. روششناسی پژوهش حاضر روششناسی کیفی است و از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمساخت یافته، مشاهده، مشاهده مشارکتی و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نظریه دادهبنیاد استفاده گردید. این روش شامل پنج رویه است و در آخر با استفاده از مقولههای حاصل از سه مرحله کدبندی (باز، محوری و گزینشی) به یک نظریه و یا الگوی پارادایمی دست یافته میشود. یافتههای به دست آمده در قالب شرایط علی، استراتژیها و پیامدها شامل محیطکار، سبک زندگی، شگردهای مواجهه و فرسایش روانی و شغلی است. محیط کار و سبک زندگی (تجلی رفتاری جنسیت زده و نمای ظاهری) باورها و کلیشههای جنسیتی، قدرت نامتوازن از شرایط علی مهم و اثرگذار در به وجود آوردن مسأله ناامنی زنان در محیط کار می باشد.
تدوین بسته آموزشی تربیت جنسی کودکان از تولد تا 5 سالگی ویژه والدین و تعیین اثربخشی آن بر دانش و نگرش و عملکرد والدین نسبت به پیشگیری از سواستفاده جنسی و احساس کفایت والدگری آنها در دو گروه مادران عادی و تنها (والد-مادر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
525 - 547
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، طراحی یک بسته آموزشی تربیت جنسی ویژه مادران و تاثیر آن بر دانش و نگرش و عملکرد نسبت به سواستفاده جنسی و احساس کفایت والدگری در گروه مادران عادی و تنها بود. روش پژوهش: این پژوهش، از جهت تدوین یک بسته آموزشی جدید، پژوهشی بنیادی و از جهت کاربست آن در آموزش والدین، پژوهشی کاربردی است. در طراحی بسته از روش کیفی و در بررسی اثربخشی بسته بر دانش، نگرش و عملکرد و احساس کفایت والدگری، از روش کمی استفادده میشود. جامعه آماری پژوهش برای والدین دو گروه، به دلیل عدم حضور پدران و عدم امکان آموزش به آنها، مادران جهت پژوهش انتخاب شدند. مادران کودکان عادی شامل مادران مراجعه کننده به مهد کودک ها و مراکز نگهداری شهر تهران و برای کودکان تک والد (والد-مادر)جامعه آماری مادران شاهد دارای کودکان پیش از دبستان هستند. ابتدا به منظور استخراج تمام مولفه های مهم و کاربردی در زمینه آموزش تربیت جنسی منابع و پژوهش های انجام گرفته مرتبط با موضوع طی ده سال اخیر (2010 تا 2020) انتخاب و بررسی شد. سپس به منظور تائید مولفه های مهم و کاربردی به دست آمده از منابع کتبی، پرسشنامه دلفی برای متخصصان وصاحب نظران به حوزه تعلیم و تربیت کودک، در رشته روانشناسی و علوم تربیتی که تخصص در حوزه تربیت جنسی و سو استفاده جنسی داشتند، و به روش در دسترس و گلوله برفی انتخاب شدند ،ارسال شد. به منظور اجرای بسته طراحی شده، ابتدا از بین مهدکودک های عادی و شاهد شهر تهران ، مادران دارای کودک زیر 5 سال با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب می شوند، تعداد نمونه، برای هر گروه مادران کودکان عادی و تک والد، 60 نفر بود که بصورت تصادفی انتخاب شده (حمعا 120نفر) و در دو گروه کنترل و آزمایش اول و دوم، (هر گروه 30 نفر) قرار گرفتند.
مدل ساختاری عملکرد جنسی بر اساس کیفیت خواب با نقش میانجی تحمل پریشانی در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
122 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل یابی معادلات ساختاری عملکرد جنسی بر اساس کیفیت خواب با نقش میانجی تحمل پریشانی در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع دو بود. مطالعه حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان یائسه مبتلا به دبابت نوع 2 ساکن شهر تهران در سال 1402 بودند. حجم نمونه بر اساس مدل Kline (2023) و با روش نمونه گیری در دسترس 300 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل پرسشنامه عملکرد جنسی زنان (FSFI-6) Isidoriو همکاران (2010)، پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) بویس و همکاران (1989) و مقیاس تحمل پریشانی (DTS) سیمونز و گاهر (2005) بود. تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 28 انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که اثرات مستقیم اضطراب، افسردگی و تحمل پریشانی بر عملکرد جنسی معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد که تحمل پریشانی در رابطه بین کیفیت خواب با عملکرد جنسی نقش میانجی و معنادار دارد. همچنین مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/056=RMSEA و 0/05>P-value) و 90 درصد عملکرد جنسی به وسیله کیفیت خواب با نقش میانجی تحمل پریشانی تبیین می شود. بنابراین عملکرد جنسی زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع دو می تواند متاثر از کیفیت خواب و تحمل پریشانی آنان باشد. لذا نتیجه گیری می شود که کیفیت خواب نامطلوب با تاثیرگذاری بر تحمل پریشانی موجب نقص در عملکرد جنسی زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع دو می شود که بر این اساس پیشنهاد می شود در مداخلات روانشناختی برای این زنان اقدام به بهبود عملکرد جنسی آنان کرد.
بررسی روابط چندگانه میان رضایت از زندگی، رضایت زناشویی و رضایت جنسی با بهبود کیفیت زندگی زناشویی زنان متاهل شهرستان آباده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی روابط بین رضایت از زندگی، رضایت زناشویی و رضایت جنسی بابهبود کیفیت زندگی زناشویی زنان متاهل شهرستان آباده است. نوع این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل زنان متاهل شهرستان آباده بوده است که تعداد 150نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های رضایت زناشویی انریچ، رضایت از زندگی دینر، کیفیت ابعاد رابطه ادراک شده زناشویی فلیچر و همکاران و عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن ومدل معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج حاصل از ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد، رضایت از زندگی، ابعاد رضایت زناشویی و ابعاد رضایت از عملکرد جنسیبا بهبود کیفیت زندگی زناشویی زنان به گونه جداگانه رابطه ای معنی دار دارد، ولی نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان دادند هیچ کدام از متغیرهای رضایت زناشویی، رضایت از زندگی و عملکرد جنسی در چارچوب یک مدل با ابعاد کیفیت ادراک شده زنان، رابطه چندگانه ندارد.
مقایسه ابعاد خلق و خوی و نگرانی از تصویر بدنی در زنان مبتلا به افسردگی با و بدون بد کارکردی جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ابعاد خلق و خو و نگرانی از تصویر بدنی در زنان مبتلا به افسردگی با و بدون بدکارکردی جنسی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به افسردگی مراجعه کننده به مراکز بالینی و درمانی شهر رشت در 6 ماهه دوم سال 1395 بود. نمونه پژوهش 215 بیمار مبتلا به افسردگی بر اساس تشخیص روان پزشک(117 نفر افسرده بدون بد کارکردی جنسی و 98 نفر افسردگی با بدکارکردی جنسی) بود به صورت هدفمند انتخاب شدند، سپس بر اساس پرسشنامه کارکردهای جنسی، به دو گروه با و بدون بدکارکردی جنسی تقسیم شدند. پرسشنامه عملکرد جنسی زنان روزن و همانج (2002 )، پرسشنامه ابعاد خلق و خوی کلونینجر و همکاران (1994)، پرسشنامه نگرانی تصویر بدنی لیتلتون و ایکس سام (2005) برای جمع آوری داده ها به کار گرفته شدند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که زنان افسرده دارای بدکاری جنسی آسیب پرهیزی و نگرانی از تصویر بدنی بیشتر، و همکاری و خود راهبری کمتری در مقایسه با زنان بدون بدکارکردی جنسی دارند. در صورتی که بین میانگین نمرات دو گروه در پشتکار، نوجویی، پاداش وابستگی و خودفراروی تفاوت معنی داری بدست نیامد. این یافته ها حاکی از اهمیت برخی از متغیرهای ابعاد خلق و خو و نگرانی از تصویربدنی در زنان مبتلا به افسردگی دارای بدکارکردی جنسی بود.
مقایسه اثر بخشی ایماگوتراپی و زوج درمانی شناختی رفتاری بر رضایت جنسی و تصور از خود در زوج های شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی ایماگوتراپی و زوج درمانی شناختی-رفتاری بر رضایت جنسی و خودپنداره جنسی در زوج های شاغل بود. روش شناسی: این پژوهش به صورت آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی زوج های شاغل فرهنگی در تویسرکان واقع در استان همدان در سال های 2021-2022 بود. تعداد 40 نفر از این جامعه به صورت تصادفی انتخاب و به چهار گروه (دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل) تقسیم شدند. گروه های آزمایش هرکدام به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش ایماگوتراپی و زوج درمانی شناختی-رفتاری قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رضایت جنسی لارسون (1998) و پرسشنامه خودپنداره بک (1978) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش ایماگوتراپی و زوج درمانی شناختی-رفتاری تأثیر معنی داری بر رضایت جنسی و خودپنداره جنسی زوج های شاغل داشتند (05/0>p). با این حال، ایماگوتراپی نسبت به زوج درمانی شناختی-رفتاری در بهبود رضایت جنسی مؤثرتر بود، در حالی که زوج درمانی شناختی-رفتاری در بهبود خودپنداره جنسی نتایج بهتری داشت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که هر دو رویکرد ایماگوتراپی و زوج درمانی شناختی-رفتاری می توانند به عنوان مداخلات مؤثر برای بهبود رضایت جنسی و خودپنداره جنسی در زوج های شاغل مورد استفاده قرار گیرند. با این حال، انتخاب رویکرد درمانی باید با توجه به نیازهای خاص هر زوج انجام شود.
آزار جنسی دختران زیر ۱۰ سال و آسیب پذیری آنان در دوره همه گیری کووید ۱۹ یک مطالعه مروری روایتی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی آزار جنسی دختران و آسیب های واردشده بر آنان در دوره ی قرنطینه ی بیماری کرونا ویروس انجام شد. مطالعه ی مروری و روایتی حاضر، با جستجوی جامع در بانک های اطلاعاتی: PubMed ,Science Direct ,Civilica ,Noormags ,SID ,Springer Google Scholar,، مروری بر مقالات منتشرشده در مورد آسیب های جنسی دختران در مدت زمان شیوع کووید ۱۹ ، در سال های اخیر داشته است. مقالات حاوی نتایج متناقض و دوگانه ای بودند. در مراحل اولیه کووید ۱۹ نشانه هایی از انعطاف پذیری در جمعیت عمومی با توانایی شگفت انگیزی برای بازگشت به عقب و سازگاری نشان داده است. در زمان همه گیری بیماری کرونا ویروس و شرایط قرنطینه، بستر وقوع خشونت و بدرفتاری در خانه و آزار جنسی و آسیب جنسی علیه دختران فراهم شده است. لذا آموزش و آگاهی دادن به والدین و همچنین آموزش و آگاهی دادن به دختران، در این زمینه می تواند بسیار مؤثر واقع شود. به همین دلیل، یکی از راهکارهای بهبود این وضعیت، افزایش آگاهی و دانش والدین و دختران، از راه های گوناگون، در طول همه گیری کرونا است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری کلاسیک و درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر حمایت هدفمند بر عملکرد جنسی و تحمل آشفتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
232 - 213
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری کلاسیک و درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر حمایت هدفمند بر عملکرد جنسی و تحمل آشفتگی بود. روش: طرح پژوهش از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. 48 نفر از بیماران زن مبتلا به وسواس شستشو که در بازه زمانی فروردین تا تیرماه سال 1400 جهت درمان به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی و روانپزشکی شهر پارس آباد استان اردبیل مراجعه کرده بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بودند از: مقیاس وسواس فکری- عملی ییل- براون، عملکرد جنسی و مقیاس تحمل آشفتگی. درمان های مداخله ای هر کدام طی 8 جلسه و در بازه های زمانی مختلف انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد درمان شناختی- رفتاری کلاسیک و درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر حمایت هدفمند بر عملکرد جنسی و تحمل آشفتگی در افراد مبتلا به وسواس شستشو اثربخش بوده است (05/0>P). همچنین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر حمایت هدفمند به طور معناداری بیشتر از شناختی- رفتاری کلاسیک بوده است (05/0>P). نتیجه گیری: توجه به تأثیر روش درمانی شناختی- رفتاری مبتنی بر حمایت هدفمند به عنوان درمانی جدید، پیشنهاد می شود.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر تمایل به پیمان شکنی زوجین و کیفیت زندگی زناشویی در زنان دارای میل جنسی پایین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: اختلال عملکرد جنسی و صمیمیت و کیفیت زناشویی رابطه متقابل دارند. کارکرد جنسی سالم هر یک از همسران از عوامل برجسته و تاثیرگذار بر کیفیت رابطه زناشویی است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر تمایل به پیمان شکنی زوجین و کیفیت زندگی زناشویی در زنان دارای میل جنسی پایین اجرا شد. مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پژوهش پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. به منظور انجام پژوهش از میان کلیه زنان دارای میل جنسی پایین مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر اصفهان در سال ۱۴۰۱، ۱۸ زوج (۳۶ نفر) به طور تصادفی در گروه آزمایش (۱۸ نفر برای هر گروه) و یک گروه کنترل (۱۸ نفر) گمارده شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش پرسشنامه های تمایل به پیمان شکنی واتلی (۲۰۰۶) و کیفیت رابطه زناشویی باسبی و همکاران (۱۹۹۵) در مراحل پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد و گروه آزمایش درمان هیجان مدار را به مدت ۱۰ جلسه ۴۵ دقیقه ای دریافت نمودند و گروه کنترل هیچ گونه درمانی دریافت نکردند. داده ها از طریق آزمون کواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار بر کاهش تمایل به پیمان شکنی زوجین و افزایش کیفیت زندگی زناشویی موثر بوده است. (۰۱/۰>p). نتیجه گیری درمان هیجان مدار از طریق تضعیف چرخه های تعاملات منفی، بازسازی الگوهای تعاملی و تمایل به پدیدآیی راه کارهای تازه برای حل مسائل کهنه ارتباط منجر به ارتقاء صمیمت زناشویی و پیوند و دلبستگی بیشتر زوجین نسبت به هم می شود.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری متمرکز بر تروما بر نشانگان اختلال تنیدگی پس از سانحه در کودکان با تجربه سوءاستفاده جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری متمرکز بر تروما بر بهبود نشانگان اختلال تنیدگی پس از سانحه در کودکان با تجربه سوءاستفاده جنسی بود. روش پژوهش: این پژوهش شبه آزمایشی از نوع مورد منفرد A-B-Aبا طرح خط پایه چندگانه و با پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان با تجربه سوءاستفاده جنسی 9 تا 12 سال مشهد بودند که به مراکز معاینات بالینی پزشکی قانونی در سال 1395 مراجعه کردند و دو نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان پژوهش در موقعیت های خط پایه، جلسات 4-8-12-16 مداخله و یک، دو و سه ماه، یک و دو سال بعد از مداخله، به پرسشنامه نشانگان تنیدگی پس از سانحه، مقیاس گزارش والدین از نشانگان تنیدگی پس از سانحه کودکان، پاسخ دادند. درمان به صورت انفرادی در 16 جلسه اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل دیداری نمودار، درصد بهبودی، اندازه اثر و درصد داده های غیر همپوش (PND) انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان به طور معناداری منجر به بهبودی و کاهش شدت نشانگان PTSD هم در پایان و هم در مراحل پیگیری شده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان بیان کرد که این درمان در بهبود PTSD کودکان با تجربه سوءاستفاده جنسی مؤثر است و این کودکان آسیب پذیر نیازمند توجه متخصصان هستند.
پیش بینی نشانه های میل / برانگیختگی جنسی در زنان با سبک های دلبستگی و تمایزیافتگی خود با میانجیگری تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال میل/ برانگیختگی جنسی در زنان متأهل از شایع ترین مشکلات جنسی زنان و یک اختلال چندعاملی است. هدف پژوهش حاضر تقش میانجی تعارضات زناشویی در رابطه بین سبک های دلبستگی و تمایزیافتگی خود با نشانه های میل / برانگیختگی جنسی در زنان بود. مواد و روش: مطالعه مقطعی حاضر بر روی 322 نفر از کارمندان و دانشجویان زن متأهل دانشگاه های شهر تهران بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل فرم مشخصات جمعیت شناختی، شاخص عملکرد جنسی زنان، پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال کولینز و رید، پرسشنامه تمایزیافتگی خود و پرسشنامه وضعیت زناشویی بود. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزارهای SPSS-21 و Amos انجام شد. یافته ها: یافته های حاصل نشان داد که علاوه بر ارتباط مثبت و معنادار میان بین سبک دلبستگی ایمن و نشانه های میل/ برانگیختگی و نیز رابطه منفی و معنادار سبک های دلبستگی ناایمن دوسوگرا و اجتنابی با نشانه های میل/برانگیختگی جنسی، بین تمایزیافتگی خود و نشانه های میل/برانگیختگی جنسی نیز رابطه مستقیم و معناداری مشاهده شد. همچنین باید افزود که متغیرهای پیش گفته به صورت غیرمستقیم و با نقش میانجی گر تعارضات زناشویی با متغیر ملاک رابطه معناداری دارند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که ریشه تعارضات زناشویی در سبک های دلبستگی و تمایز یافتگی خود است که نقش تجربیات کودکی و ارتباطات فرد با والدین در آن زمان را آشکار می کند. به عبارت دیگر، مؤلفه های روان شناختی که در قالب روابط خانواده اصلی شکل می گیرند، می تواند الگوهای رفتاری و زناشویی را در خانواده فعلی تحت تأثیر قرار دهند.
پیش بینی مؤلفه های عشق ورزی براساس طرحواره جنسی با واسطه گری تعهد مذهبی در زنان و مردان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
107 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی مؤلفه های عشق ورزی براساس طرحواره جنسی با واسطه گری تعهد مذهبی در زنان و مردان شهر اصفهان بود. این مطالعه توصیفی-تحلیلی به روش همبستگی از نوع تحلیل مسیر انجام شد. آزمودنی ها در این پژوهش 320 نفر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به پرسش نامه مثلث عشق (Triangle,1994)، آزمون تعهد مذهبی (Vrtygton test,2003) و مقیاس طرحواره های جنسی مردان و زنان (Anderson et al., 1999) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها افزون بر روش های توصیفی (میانگین و انحراف معیار) از ضریب همبستگی و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOS-16 برای برازش مدل فرضی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که در مورد زنان رابطه طرحواره های جنسی بر ابعاد عشق با نقش واسطه ای تعهد مذهبی نشان می دهد که متغیر طرحواره جنسی با اثر مستقیم 05/0 بر ابعاد عشق اثر معنادار ندارد، ولی با اثر غیرمستقیم تعهد مذهبی، طرحواره های جنسی زنان به مقدار 066/0- بر ابعاد عشق اثر معنادار دارد. در حالی که در گروه مردان رابطه طرحواره جنسی بر ابعاد عشق با نقش واسطه ای تعهد مذهبی نشان می دهد که متغیر طرحواره جنسی با اثر مستقیم 10/0- بر ابعاد عشق و هم چنین، با اثر غیرمستقیم تعهد درونی، طرحواره جنسی مردان نیز به مقدار 22/0 بر ابعاد عشق اثر معنادار ندارند. با توجه به نتایج پژوهش نتیجه گرفته می شود که در ارتباط بین مولفه های عشق بر طرحواره های جنسی تعهد مذهبی در گروه زنان نقش واسطه ای ایفا می کند در حالی که در مورد گروه مردان این ارتباط ها یافت نشد.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر شرم درونی وعزت نفس جنسی زنان مبتلا به سرطان پستان پس از جراحی ماستکتومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
184 - 199
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جراحی ماستکتومی رکن اساسی درمان در مبتلایان به سرطان پستان می باشد که می تواند موجب آسیب به زندگی زنانشویی گردد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شرم درونی وعزت نفس جنسی زنان مبتلا به سرطان پستان پس از جراحی ماستکتومی بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زنان ساکن شهر بهشهر مبتلا به سرطان پستان پس از جراحی ماستکتومی که در کلینیک های تخصصی بهشهر و ساری در سال 1397 تحت درمان بودند. با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفراز زنان با رعایت معیارهای ورود و خروج به مطالعه به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارده شدند.گروه آزمایش در معرض درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در ده جلسه نود دقیقه ای قرار گرفتند اما گروه کنترل درمانی را دریافت نکردند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد شرم درونی شده کوک(2011) و عرت نفس جنسی زنان اسچوارز(1996) استفاده شد.داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS21 و تحلیل کواریانس چندمتغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایح تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر برخی مولفه های شرم درونی شده از جمله کمرویی و عزت نفس تاثیر مثبت داشته است.همچنین این مداخله بر برخی مولفه های عرت نفس جنسی مثل تجربه و مهارت، جذابیت، کنترل، قضاوت اخلاقی و انطباق اثر مثبت داشته است. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش عزت نفس جنسی و کاهش شرم درونی شده است. استفاده از این مداخله در بهبود سلامت روانی در زنان مبتلا به سرطان پستان پس از جراحی ماستکتومی پیشنهاد می شود
پیش بینی میزان مستعد بودن طلاق بر اساس سبک تبادلی، خودتنظیمی هیجان، سبک زندگی و صمیمیت جنسی در بین زوجین شهر تبریز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
75 - 90
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از این پژوهش ارائه مدل پیش بینی کننده میزان مستعد بودن طلاق بر اساس سبک تبادلی، خودتنظیمی هیجان، سبک زندگی و صمیمیت جنسی در بین زوجین شهر تبریز بود. روش: جامعه آماری تحقیق، افراد متاهل بخش 1 شهر تبریز است که از روش نمونه گیری تصادفی ساده برای حجم نمونه استفاده شده است و از فرمول کوکران برای حجم نمونه برای جوامع نامحدود استفاده گردیده که برابر با 384 نفر است. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از روش میدانی و با کمک پرسشنامه استفاده شد که برای مستعدبودن طلاق، پرسشنامه میزان بی ثباتی ازدواج (احتمال طلاق) ادواردز و همکاران(1987) برای سبک تبادلی از پرسشنامه سبک تبادل اجتماعی لیپمن و همکاران (2011)؛ برای خودتنظیمی هیجانی از پرسشنامه استاندارد خودتنظیمی هیجانی هافمن و کاشدان (2010)؛ برای سبک زندگی از پرسشنامه سبک زندگی لعلی و همکاران (1391) و برای صمیمیت جنسی از پرسشنامه استاندارد صمیمیت جنسی (بطلانی، احمدی، بهرامی و شاه سیاه، 1389؛ به نقل از فیروزی، 1392) استفاده شده است. به منظور تحلیل داده ها برای آزمون فرضیات تحقیق از آزمون همبستگی و آزمون رگرسیون استفاده شده است. بدین صورت که در بخش توصیفی از شاخص های همچون میانگین ،واریانس و انحراف استاندارد و در بخش استنباطی از آزمون رگرسیون استفاده شده است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از این است که بین مستعدبودن طلاق با سبک تبادلی در بین زوجین شهر تبریز رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد. بین مستعدبودن طلاق با خودتنظیمی هیجان در بین زوجین شهر تبریز رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد. بین مستعد بودن طلاق با سبک زندگی در بین زوجین شهر تبریز رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد
مقایسه اثربخشی آموزش پذیرش و تعهد و آموزش خود دلسوزی شناختی بر سازگاری زناشویی و عزت نفس جنسی زوجین در معرض طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و خود دلسوزی شناختی بر بهبود سازگاری زناشویی و عزت نفس جنسی زوجین در معرض طلاق شهر اردبیل بود. طرح تحقیق این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه ی آماری این پژوهش، را کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز کاهش طلاق شهر اردبیل در سال 1397 تشکیل می دهند. نمونه پژوهش شامل 60 نفر از زوجین مراجع کننده به مرکز کاهش طلاق شهر اردبیل بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه گمارده شدند. پژوهش با کمک پرسشنامه های سازگاری زناشویی گراهام و اسپنیر و عزت نفس جنسی زینا و همکاران جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آنالیز تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و خود دلسوزی شناختی (CMT) نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بر سازگاری و عزت نفس جنسی اثر بخش بوده اند (001/0≥P). بنابراین با توجه به اثر بخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و خود دلسوزی شناختی (CMT) می توان از این مداخلات در محیط های مشاوره و روان درمانی خانواده استفاده کرد.
شناسایی و روان سنجی راهبردهای آموزش تربیت جنسی نوجوانان 12 تا 16 ساله ایرانی بر اساس دیدگاه معلمان و والدین: پژوهش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و روان سنجی راهبردهای آموزش تربیت جنسی نوجوانان بر اساس دیدگاه معلمان و والدین بود که با رویکرد آمیخته اکتشافی انجام شده است. در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. مشارکت کنندگان بخش کیفی، شامل متخصصان تربیت جنسی، معلمان و والدین دارای تخصص علمی یا تجربه عملی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع نظری، 20 نفر به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند. نتیجه تحلیل داده ها در بخش کیفی منجر به شناسایی 19 مضمون پایه در زمینه راهبردهای آموزش تربیت جنسی شد که در قالب 5 مضمون «غلبه بر موانع فرهنگی»، «ملاحظات فرهنگی – اجتماعی»، «ظرفیت سازی در نظام آموزشی و والدین»، «راهکارهای آموزش» و «اصول آموزش» سازماندهی شدند. در یافته های حاصل از داده های بخش کمی، نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مضمون های 19 گانه که نهایتا در 5 مضمون سازماندهی شدند دارای بار عاملی کافی جهت تدوین ابزار راهبردهای آموزش تربیت جنسی نوجوانان هستند. در بخش کمی، دبیران دوره اول و دوم متوسطه شهرستان های خوی و چایپاره جامعه آماری را تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 345 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه تدوین شده در مرحله کیفی پژوهش استفاده شد. در این بخش، برای سنجش روایی پرسشنامه از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج نشان داد که این پرسشنامه به لحاظ کمی از روایی و پایایی لازم برخوردار است. در نتیجه مقیاس نهایی با 5 عامل و 19 نشانگر مورد تأیید قرار گرفت و در نهایت ابزاری جهت سنجش راهبردهای آموزش تربیت جنسی نوجوانان معرفی شد. نتایج حاصل از این مطالعه می تواند در طراحی برنامه های آموزشی با هدف تقویت آموزش تربیت جنسی نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.
آزمون الگوی روابط ساختاری بین صفات شخصیتی و باورهای جنسی ناکارآمد با میانجیگری خودشیء انگاری بدنی در بستر فرهنگی زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
33 - 49
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون الگوی روابط ساختاری بین صفات شخصیتی و باورهای جنسی ناکارآمد با میانجیگری خود شیء انگاری بدنی در بستر فرهنگی زنان یائسه شهر تبریز بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر تبریز بود. نمونه پژوهش تعداد 250 نفر از جامعه مذکور بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار اندازه گیری پرسشنامه پنج عاملی شخصیت کوستا و مک کری(1985)، پرسشنامه باورهای ناکارآمد جنسی نوبر و همکاران (2003) و مقیاس شیء انگاری بدنی مک کینلی و هاید (1996) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارSpss و Amos انجام شد. نتایج نشان داد که بین صفات شخصیتی، خود شیء انگاری بدنی و باورهای جنسی ناکارآمد رابطه معنی داری وجود دارد. هم چنین صفات شخصیتی به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم با میانجیگری خود شیء انگاری بدنی در باورهای جنسی ناکارآمد زنان یائسه اثر داشتند و مدل از نیکوئی برازش مناسبی برخوردار بود. به طور کلی تفاوت های فرهنگی ﺑﺮﺗﺠﺮﺑﻪ یائسگی زنان، ﺗﻔﺴیﺮ ﻋﻼﺋﻢ و ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎی آن موثر است.








