مطالب
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۱۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این مطالعه، فراهم آوردن توصیفی همه جانبه از وضعیت مزاحمت جنسی (از نوع مزاحمت خیابانی) زنان و هم چنین بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در شهر اصفهان است. جامعه آماری تحقیق را شهروندان 15 سال به بالای شهر اصفهان تشکیل می دهند. حجم نمونه، 400 نفر اتخاذ شد. پژوهش حاضر از جهت دستیابی به اطلاعات، پیمایشی است و برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش پرس و جو در قالب پرسشنامه ای با سؤالات باز/ بسته و طیف های گوناگون استفاده شده است. آزمون فرضیه ها حاکی از آنست که بین وضعیت ظاهری زنان و مزاحمت جنسی رابطه معناداری وجود دارد، بین گرایش مذهبی و مزاحمت جنسی در مردان رابطه معناداری وجود ندارد، اما این رابطه در زنان معنادار و معکوس است. در مردان با افزایش شرکت در جلسات اجتماعی، مزاحمت جنسی کاهش می یابد و در زنان با افزایش حضور پلیس در سطح شهر، مزاحمت جنسی کاهش می یابد.
عملکرد و خودابرازی جنسی در زوج های با ازدواج به وصال نرسیده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ازدواج به وصال نرسیده با کارکرد جنسی و خودابرازی جنسی بود. روش: 18 زوج به وصال نرسیده به روش نمونه گیری در دسترس به مقیاس خودابرازی جنسی همسران (SSDS)، شاخص بین المللی کارکرد نعوظ (IIEF) و شاخص کارکرد جنسی زنان (FSFI) پاسخ دادند. داده ها به روش مجذور خی و همبستگی پیرسون تحلیل شدند. یافته ها: میان ازدواج به وصال نرسیده و دو عامل کارکرد جنسی پایین و خودابرازی جنسی پایین رابطه مثبت معنادار وجود داشت. میان کارکرد جنسی و خودابرازی جنسی نامطلوب رابطه وجود نداشت. نتیجه گیری: در زوج های با ازدواج به وصال نرسیده، کارکرد جنسی و خودابرازی جنسی به شدت پایین است و این متغیرها روی هم تأثیر تعاملی دارند.
بررسی ارتباط سبک دلبستگی بالغین به والدین با میزان عملکرد جنسی زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عملکرد جنسی سالم در زنان نقش مهمی در احساس سلامتی و بالا بردن کیفیت زندگی آنان دارد. نگرش، امیال و درک شریک جنسی در ارتباطات جنسی می توانند شاخه هایی از دلبستگی با والدین به شمار آیند. با توجه به نظریه ی مهم دلبستگی بالبی و دسترسی اندک به مطالعاتی که فرضیات مشتق از این نظریه را در زمینه ی مشکلات جنسی آزمون کنند، پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط سبک دلبستگی بالغین به والدین با عملکرد جنسی زنان انجام شد.
روش کار: این مطالعه ی توصیفی همبستگی در سال 1388 بر161 زن متاهل 44-15 ساله که به روش آسان از درمانگاه زنان بیمارستان قائم (عج) و مطب متخصص زنان شهر مشهد انتخاب شدند، انجام شد. داده ها با پرسش نامه ی سبک دلبستگی بالغین به والدین در دوران کودکی و شاخص عملکرد جنسی زنان، جمع آوری و با نرم افزار SPSS با ضریب اطمینان 95 درصد با استفاده از آزمون آماری رگرسیون خطی تحلیل شد.
یافته ها: تمام حیطه های عملکرد جنسی به جز رطوبت جنسی ارتباطی مثبت و معنی دار با سبک دلبستگی ایمن به مادر داشته و تمام حیطه های عملکرد جنسی به جز بی دردی جنسی، ارتباطی منفی و معنی دار با سبک دلبستگی سرد به پدر دارد (05/0P<).
نتیجه گیری: دلبستگی ایمن به مادر ودلبستگی نا ایمن سرد با پدر در زمان کودکی، در عملکرد جنسی بزرگسالی اهمیت ویژه دارد و نظریه ی بالبی مبنی بر این که دلبستگی در کودکی بر روابط بزرگسالی فرد در آینده موثر است، تایید می شود.
الف آغاز: چند پرسش درباره کلیشه های تبعیض جنسی و ادبیات کودک
مبارزه با فساد جنسی یک برنامه مهم انقلابی است/ تفسیر قرآن مجید
مطالعه تطبیقی برنامه های تربیت جنسی کودکان دوره ابتدایی یونسکو، هلند و انگلستان
حوزههای تخصصی:
بسیاری از کشورهای جهان برای جلوگیری از مشکلات جنسی به تهیه برنامه مدون تربیت جنسی پرداخته اند. در ایران هنوز برنامه ای در زمینه تربیت جنسی تدوین نشده است. از این رو پژوهش حاضر به مقایسه مولفه های دانش، نگرش و مهارت دوره ابتدایی سه برنامه تربیت جنسی یونسکو، هلند و انگلیس پرداخته است تا زمینه پژوهش های لازم برای دیگر پژوهشگران در جهت تدوین برنامه تربیت جنسی برای ایران فراهم شود. پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی از نوع تطبیقی است. جامعه آماری ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، کلیه برنامه های تربیت جنسی موجود در دنیا بود که سه برنامه یونسکو، هلند و انگلستان به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده های پژوهش براساس سه مولفه دانش، نگرش و مهارت مورد مقایسه و تفاوت های آن مشخص شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش جرج بردی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که مهم ترین اهداف برنامه های تربیت جنسی یونسکو و هلند در دوره ابتدایی داشتن دانش، نگرش و مهارت لازم جهت برقراری ارتباط صحیح و سالم با خود، خانواده و جامعه و احترام به حقوق خود و دیگران و همچنین آمادگی برای بلوغ می باشد. در مقابل برنامه تربیت جنسی انگلستان در دوره ابتدایی بیشتر بر اعتماد به نفس برای ارتباط و آمادگی برای بلوغ تاکید می کند. نتایج نشان دادند که تربیت جنسی امری است که باید قبل از رسیدن به بلوغ آغاز شود و با توجه به وابسته به فرهنگ بودن آن، نیاز به یک برنامه رسمی و متناسب با فرهنگ، جنسیت و سن جهت جلوگیری از نهادینه شدن اطلاعات، ارزش ها و مهارت های غلط در افراد جامعه احساس می شود. بنابراین لازم است متخصصان تعلیم و تربیت در این زمینه اهتمام لازم را داشته باشند.
تداخل در مجازات جرایم جنسی در بستر مبانی فقهی و قانون مجازات اسلامی
منبع:
تحقیقات حقوق قضایی دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
731-749
حوزههای تخصصی:
مسئله چالش برانگیز در رویایی رویی با جرایم جنسی هنگامی است که مجرمین مرتکب جرایم متعددی شده و در فواصل ارتکاب جرایم مجازات نمی شوند، وضعیت موجود مشتمل عنوان تعدد جرم می گردد. موارد تعدد جرم امری مهم و گاه پیچیده می باشد که در برخی موارد موجب تداخل مجازات و گاهی موجب عدم تداخل مجازات می شود. شناخت اصول و قواعد فقهی و حقوقی در حل این تعارض مؤثر است.جرایم جنسی گاهی مستوجب مجازات حدی یا مجازات تعزیری و گاهی پرداخت دیه می شوند. ماحصل این پژوهش آن است که قانون گذار به پیروی از مشهور فقها در حل این تعارض از قاعده عدم تداخل مجازات ها استفاده می کند، مگر در مواردی که در قانون و فقه برای آن ترتیب دیگری اتخاذ شده باشد. در مسیر پیروی از نظر فقها در تعدد جرایم حدی یکسان، قاعده تداخل مجازات پذیرفته شده و در موارد دیگری قانون گذار در تعدد جرایم حدی تنها به اجرای مجازات اشد حکم کرده است. قانون گذار در مواردی چند نیز در برخورد با تعدد جرایم مستوجب حد و تعزیر از قاعده اصلی عدول کرده و تنها اجرای مجازات حدی را برای مجرم در نظرگرفته است.قاعده پذیرفته شده توسط قانون گذار در فرض تعدد در جرایم مستوجب تعزیر قاعده تداخل مجازات ها است.جرایم جنسی مستوجب دیه نام برده در این پژوهش، در قانون دارای رویکردی متفاوتی نسبت به سایر اصول تعدد دیات از منظر فقه و حقوق می باشد.این پژوهش با روش پژوهش توصیفی-تحلیلی در کنار جست وجو در مبانی فقهی شیعه، به بررسی بنیان-های فکری اهل سنت نیز پرداخت و در آخر نیز به نتایجی همچون یکسان بودن دیدگاه فقهای فقهای شیعه و اهل سنت در تعدد جرایم حدی مشابه،پذیرش اصل عدم تداخل از نظر فقهای مذاهب خمسه در فرض تعدد جرایم مستوجب حد، تعزیر و دیه و... منتهی گردید.
کلیشه های جنسیتی موثر بر وقوع تجاوز جنسی در مولفه های فرهنگ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق کیفری سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۲
151 - 177
حوزههای تخصصی:
جنسیت معرف ویژگی هایی است که در فرآیند جامعه پذیری زنان و مردان به آن ها نسبت داده می شود و برخلاف «جنس» منشایی زیست شناختی نداشته و جامعه ی بشری آن را برمی سازد و به افراد تحمیل می کند. نقش های جنسیتی زنان در طول تاریخ دست خوش تحولات قابل توجهی بوده است و برآیند این تحولات در جوامع سنتی، تثبیت جایگاه زنان به عنوان موجوداتی فرودست می باشد. زنان به عنوان جنس دوم آماج کلیشه هایی قرار گرفته اند که بدون شناختی صحیح، به آن ها نسبت داده شده و جایگاه آنان را پیوسته تضعیف نموده است. این کلیشه ها در مؤلفه های فرهنگی جوامع مردسالار جا خوش نموده اند و زنان را به عنوان جنس ضعیف به تصویر می کشند. واضح است که این تلقی فرهنگی از زنان با خشونت علیه آنان مرتبط است و کلیشه ها را به سمت و سوی تعرض به زنان و به ویژه تجاوز جنسی هدایت می کند. کلیشه های تجاوز جنسی، پیام هایی اجتماعی هستند که زنان را به انجام نقش های جنسیتی از پیش تعیین شده در مورد رفتارهای جنسی رهنمون و موجب شکل گیری فرهنگ تجاوز جنسی می شود. حذف این کلیشه هااز مولفه های فرهنگی هر جامعه ، می تواند به پاک سازی جوامع از فرهنگ تجاوز جنسی بانجامد.
نقش ضابطان قضایی در پیشگیری از بزه دیدگی ثانویه ناشی از جرائم جنسی
منبع:
رهیافت پیشگیری از جرم دوره دوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
81 - 98
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بزه دیدگان جرائم جنسی به دلیل دارا بودن ویژگی های خاص، جزء اقشار آسیب پذیر هستند و از آنجایی که ارتکاب جرائم جنسی نقش بسیار مهمی در خانواده و جامعه دارد، این بزه دیدگان پیامدهای شدیدی را تحمل خواهند کرد که آنان را به جهت بزه دیده واقع نشدن ثانویه، نیازمند حمایت ویژه ای می سازد. روش های پیشگیری از طرف مقام های قضایی از جمله ضابطان دادگستری جامع و فراگیر هستند. در این پژوهش سعی بر آن است که تدابیر پیشگیری ضابطان دادگستری در جلوگیری از بزه دیدگی ثانویه جرائم جنسی مورد بررسی قرار گیرد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی است که با استفاده از بررسی قوانین و مقررات و منابع اسنادی انجام شد. یافته ها و نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که برنامه های پیشگیری از جرم درصدد ایجاد روش ها و راهکارهای موقعیت محور هستند تا فرصت های ارتکاب جرم بر بزه دیدگان جرائم جنسی را کاهش دهند و بزه دیدگی آنان را به حداقل برساند تا بار دیگر بزه دیده این گونه جرائم قرار نگرفته و بدین وسیله آنان را حمایت کنند.
حکم قذف افراد فاقد امکان آمیزش جنسی در فقه فریقین و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناتوانی جنسی به سبب فقدان آلت، نوعی اختلال جنسی است که در برخی موارد، احکام شخص مبتلا را تحت تاثیر خود قرار می دهد. یکی از احکام اختلافی در این رابطه، مربوط به جرم قذف است. فقها، در این زمینه دو دیدگاه متقابل، ارائه کرده اند؛ گروهی بر شرطیت وجود آلت جماع در مقذوف تصریح نموده و در فاقد آلت، قائل به عدم تحقق قذف شده اند. در مقابل گروهی، بدون لحاظ این شرط در ارتباط با فاقد آلت نیز قذف را محقق می دانند. این پژوهش به شیوه توصیفی - تحلیلی به بررسی اقوال فقهی این مسئله پرداخته است. یافته ها نشان می دهد در این مسئله، قول راجح، ارائه نظریه سومی است که مطابق آن عارضه فقدان آلت در مقذوف به نحو مشروط در تحقق جرم قذف، موثر است؛ بدین نحو که در فرض آشکار بودن وضعیت شخص بر دیگران و عدم احتمال فعل منسوب در رابطه با او فقدان آلت، قذف را منتفی و نسبت خلاف را مصداقی از سب می گرداند.
الگوی تفاوت جنسی مرگ و میر در ایران طی سال های 1385- 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
415 - 438
حوزههای تخصصی:
چرخه عمر و سبک زندگی متفاوت مرد و زن در جمعیت های انسانی همواره تفاوت های جنسیتی مهمی را در مرگ دو جنس پدید آورده است. مطالعه حاضر، الگوهای علت سن شکاف جنسی مرگ ومیر در ایران و روند تحولات آن را در ایران طی یک دهه اخیر بررسی می کند. داده های مطالعه، از سامانه ثبت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اخذ شده و پس از ارزیابی و تصحیح به روش تعدیل شده براس تراسل و روش بنت هوریوشی مورد استفاده قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد تفاوت جنسی امید زندگی در سال 1385 حدود 5 / 3 سال بوده که در سال 1390 به 9 / 2 سال کاهش یافته و سپس با اندکی افزایش در سال 1394 به 3 سال رسیده است. در طول دوره مطالعه شده، حدود 80 درصد از تفاوت جنسی مرگ ومیر مربوط به تفاوت های مرگ ومیر مردان و زنان در سنین 20 تا 64 سالگی بوده است. حوادث غیرعمدی در هر سه دوره نقشی مسلط در شکاف جنسی مرگ ومیر داشتند، اما سهم آن در طول زمان کاهش یافته و از 60 درصد به حدود 42 درصد در فاصله سال های 1385 تا 1394 رسیده است. درمقابل، در این دوره، نقش بیماری های قلبی عروقی در تبیین فزونی امید زندگی زنان نسبت به مردان، از 9 درصد به 20 درصد و نقش سرطان ها از 10 درصد به 15 درصد افزایش یافته است. مطالعه تفاوت جنسی در علل مرگ ومیر می تواند ضمن نشان دادن ظرفیت های کاهش مرگ ومیر مردان، به شناسایی نقاط بحرانی مرگ ومیر زنان بر حسب علت و سن نیز کمک کند. بر این مبنا، می توان با تمرکز برنامه ریزی های بهداشتی و پیشگیری از بیماری ها در جهت مشخص، تفاوت جنسی مرگ ومیر را کاهش داد و درضمن، امید زندگی در هر دو جنس را بهبود بخشید.
ارتباط طرح واره های ناسازگار اولیه و عزت نفس جنسی در زنان روسپی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور بررسی ارتباط بین طرح واره های ناسازگار اولیه و عزت نفس جنسی در زنان روسپی انجام شد.
روش کار: در یک طرح توصیفی- همبستگی که در بهمن ماه 1394 انجام شد، 108 نفر از زنان روسپی مقیم مرکز نگهداری زنان توس مشهد به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه های طرح واره های ناسازگار اولیه ی یانگ- فرم کوتاه و عزت نفس جنسی زنان- فرم کوتاه استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و آزمون تی مستقل در نرم افزار SPSS نسخه ی 22 صورت گرفت.
یافته ها: بین نمرات اغلب طرح واره های ناسازگار اولیه با عزت نفس جنسی در زنان روسپی، رابطه ی معکوس وجود داشت (05/0P<). سه طرح واره ی محرومیت هیجانی، رهاشدگی/ بی ثباتی و بی اعتمادی/ بدرفتاری برای عزت نفس جنسی زنان روسپی، پیش بینی کننده ی معنی داری بودند (05/0P<). نمرات طرح واره های انزوای اجتماعی، نقص/شرم، شکست، خویشتن داری/خودانضباطی ناکافی و معیارهای سرسختانه/عیب جویی افراطی زنانی که با والدین زندگی می کرده اند پایین تر از زنانی است که با غیر والد زندگی می کرده اند (05/0P<). هم چنین، میزان عزت جنسی زنان روسپی که با والدین زندگی می کرده اند بالاتر از زنان روسپی بود که با غیر والد زندگی می کرده اند (017/0=P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد هر چه میزان طرح واره های ناسازگار اولیه ی زنان روسپی بیشتر باشد عزت نفس جنسی آنان پایین تر خواهد بود. عدم زندگی با والدین در مراحل رشد، نقش عمده ای در شکل گیری طرح واره های ناسازگار اولیه و در نتیجه کاهش عزت نفس جنسی دارد.
بررسی روانشناختی تجاوز جنسی زناشویی با نگاهی بر جنبه فقهی و حقوقی موضوع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجاوز جنسی زناشویی از جمله مواردی است که سازمان ملل، مبارزه با آن را در قالب اعلامیه حذف خشونت علیه زنان منتشر کرده است. که با توجه به رشد تعداد کشورهایی که تجاوز جنسی زناشویی را جرم انگاری کرده اند، این مسأله به مرز تبدیل شدن به یک الزام بین المللی رسیده است. نیاز به شناسایی این پدیده و شناخت ابعاد روانشناختی آن در جامعه ما و نحوه برخورد قانونگذار با این پدیده امری ضروری می نماید. این پژوهش درصدد است ضمن شناخت پدیده تجاوز جنسی زناشویی پاسخی مناسب در خصوص سؤال اصلی پژوهش مبنی بر اینکه تجاوز جنسی زناشویی موجود در دیدگاه روانشناختی به چه نحوی در فقه و حقوق اسلامی قابل طرح است؟ را بیابد. علاوه بر بررسی این پدیده به شیوه کتابخانه ای، از روش تحقیق ترکیبی یا آمیخته و شیوه تحلیل داده اکتشافی استفاده شده است. ابتدا از طریق مصاحبه عمیق با 4 تن از قربانیان مقولات محوری استخراج شده اند. سپس از مقولات جهت تدوین پرسشنامه استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که قانونگذار به صورت غیر منسجم به برخی از مقولات پرداخته است. از سوی دیگر مقوله عشق در دیدگاه فقهی با عمق بیشتری نسبت به دو مؤلفه حقوق و روانشناختی ارائه و تببین شده است.
آزمون هم ارزی جنسی ساختار عاملی نسخه کوتاه پرسشنامه نظم دهی شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون تغییرناپذیری اندازه گیری پرسشنامه نظم دهی شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون، 2001) برحسب جنس در گروهی از دانشجویان دختر و پسر ایرانی انجام شد. در این پژوهش، 349 دانشجوی کارشناسی (167 پسر و 182 دختر) به پرسشنامه نظم دهی شناختی هیجان پاسخ دادند. به منظور بررسی تغییرناپذیری عاملی این پرسشنامه در دو جنس از تحلیل عاملی تأییدی چندگروهی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی تک گروهی نشان دادند که در کل نمونه و در دو جنس، الگوی 9 عاملی پرسشنامه نظم دهی شناختی هیجان شامل خودسرزنشگری، پذیرش، نشخوارگری، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مثبت مجدد، کم اهمیت شماری، فاجعه نمایی و دیگرسرزنشگری، برازش خوبی با داده ها داشتند. نتایج تحلیل عامل تأییدی چندگروهی، تغییرناپذیری بین گروهی باقیمانده های اندازه گیری این پرسشنامه، کواریانس های ساختاری و وزن های اندازه گیری را در دو جنس نشان دادند. در مجموع، نتایج نشان دادند که ابعاد چندگانه پرسشنامه نظم دهی شناختی هیجان در دو جنس به طور یکسان ادراک شده اند.
بازآسیب دیدگی قربانیان جنسی در بستر پاسخ های اجتماع و نظام عدالت کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه آسیب پذیرِ قربانیان جنسی به عنوان اشخاصی که بدون داشتن رضایت واقعی و میل باطنی، تحت ارتکابِ یک رفتارِ آسیب زا با انگیزه های جنسی قرار گرفته و به دنبال آن متحمل برخی آسیب های جسمی ـ روانی گردیده اند، ایشان را در معرض بازآسیب دیدگی به معنای ورود بعدیِ طیف گسترده ای از صدمه های جسمی و لطمه های روحی ـ عاطفی پس از وقوع رفتار آسیب زا قرار می دهد.
منشاء این گونه آسیب ها را می توان در بستر نگرش غیرحمایتی و در برخی موارد، نگرش منفیِ اجتماع و همچنین در چهارچوب سیاست های نادرستِ پاسخ دهیِ نظام عدالت کیفری در قبال قربانیان جنسی ملاحظه نمود.
نفی و انکارِ آسیب دیدگی، رهاسازی قربانی، پنهان سازی رفتارِ آسیب زا و در نهایت کژروانگاری شخصِ آسیب دیده، از جمله محورهای ایجاد آسیب نسبت به قربانیان جنسی در سطح اجتماع به شمار می روند.
نبودِ ِواکنش در قبال برخی از رفتارهای جنسیِ آسیب زا، اتخاذ سیاست سرکوب گرایانه در برابر دسته های معینی از اشخاص آسیب دیده (مجرم قلمداد نمودن قربانی جنسی) و در نهایت اِعمال سیاست پاسخ دهیِ غیرحمایتی و غیراختصاصی مرتبط با قربانیانی که با وجود پذیرشِ بزه دیدگی آنها، نیازها و مشکلات ویژه ایشان در فرایند دادرسی کیفری لِحاظ نمی گردد نیز مهمترین بسترهای بازآسیب دیدگی قربانیان جنسی در سطح نظام عدالت کیفری است.
بررسی تاثیر زوجدرمانی مبتنی بر نظریهی دلبستگی بر رضایت و صمیمیت جنسی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تلاش درجهت جستجو و حفظ رابطه با افراد مهم زندگی یک اصل انگیزشی بوده و در تمام طول زندگی با فرد همراه است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر زوجدرمانی مبتنی بر نظریهی دلبستگی بر افزایش رضایت و صمیمیت جنسی زوجین شهر اصفهان بوده است.
روشکار: این پژوهش نیمهتجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه شاهد همراه با پیگیری بود. نمونه این پژوهش، 30 زوج از زوجین مراجعهکننده به فرهنگسرای شهر اصفهان بود که بهصورت تصادفی در دو گروه آزمون (15زوج) و شاهد (15زوج) تقسیم شدند. پرسشنامهی رضایت جنسی و پرسشنامهی صمیمیت جنسی بهعنوان پیشآزمون اجرا و سپس برای گروه آزمون جلسات زوجدرمانی بر اساس نظریهی دلبستگی برگزار گردید. بعد از دو هفته از اتمام جلسات، از دو گروه آزمون و شاهد، پسآزمون بهعمل آمد. دو ماه بعد، آزمون پیگیری از دو گروه آزمون و شاهد انجام گرفت. برای تحلیل دادهها از نرم افزار آماری SPSS نسخهی 13 و روشهای آمار توصیفی (جداول میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد.
یافتهها: زوجدرمانی مبتنی بر نظریهی دلبستگی، رضایت جنسی زوجین (001/0>P، 211/512=F) در پسآزمون و در پیگیری (001/0>P، 405/789=F) و صمیمیت جنسی زوجین (001/0>P، 63/818=F) در پسآزمون و در پیگیری (001/0>P، 63/1706=F) را بهطور معنی داری افزایش داده است.
نتیجهگیری: استفاده از این طرح درمانی می تواند به افزایش رضایت جنسی زوجین و همچنین صمیمیت جنسی میان آنها، کمک کند و روابط کلی زوجین را بهبود بخشد.
حوزه فقه جزاء: اشتراط تعدد مجالس اقرار در اثبات جرائم جنسی موجب حد
حوزههای تخصصی:
فراتحلیل اثربخشی درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی بر اختلال عملکرد جنسی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی بر عملکرد جنسی زنان با استفاده از روش فرا تحلیل است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع فرا تحلیل است که به منظور ترکیب و تجزیه وتحلیل نتایج پژوهش های مختلف انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی پژوهش هایی است که تأثیر درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی بر اختلال عملکرد جنسی زنان را بررسی کرده اند و در پایگاه های Magiran و SID منتشرشده اند. جستجوی مقالات در فاصله زمانی 1393 تا 1403 انجام گرفت. برای گردآوری داده ها از فرم کاربرگ فرا تحلیل استفاده شد که شامل اطلاعاتی همچون شناسه پژوهش، مشخصات نمونه، و شاخص های آماری بود. با غربال مطالعات درنهایت 23 مطالعه وارد تحلیل نهایی شد. یافته ها: نتایج فرا تحلیل نشان داد که درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد جنسی زنان دارند. اندازه اثر در مدل های ثابت و تصادفی به ترتیب 22/1 و 45/1 به دست آمد که نشان دهنده تأثیر مثبت و متوسط درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی است. همچنین، نتایج تحلیل های جزئی تر نشان داد که پروتکل MBSR (درمان ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس 8 جلسه ای) بیشترین تأثیر را بر عملکرد جنسی زنان نسبت به سایر پروتکل ها دارد. پروتکل های شناختی-رفتاری و سکس تراپی مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیرات مثبت اما ضعیف تری نسبت به MBSR داشتند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت که درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی می توانند به عنوان یک روش مؤثر برای بهبود جنبه های مختلف سلامت جنسی زنان در نظر گرفته شوند.
تحلیل نقش مهاجرت در شکل گیری کج روی جنسی (مورد مطالعه: شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
35 - 64
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پیدایش و گسترش بی رویه و بدون برنامه مهاجرت، مسئله های مکانی- فضایی گوناگونی را پدید می آورد. هدف پژوهش حاضر بررسی مهاجرت در شهر قم و تأثیر آن بر کج روی جنسی در این شهر است.
روش: روش این پژوهش کمّی از گونه پیمایشی است و جامعه آماری پژوهش، زندان های قم بوده است که جامعه آماری 5000 نفر جمعیت دارد که با فرمول کوکران 346 نفر برگزیده شده است که اجرای پرسش نامه با عنایت به ویژگی های جمعیت شناختی مانند تحصیلات، سن، شمار و منشأ مهاجرت مطبق بوده است ابزار جمع آوری داده پرسش نامه پژوهش گر ساخته است و اعتبار ابزار صوری است که جامعه شناس ها و استادهای روش برای ساخت و اصلاح آن نظر داده اند و پایایی ابزار آن با آلفای کرونباخ بین 555/0 تا 680/0 بوده است.
یافته ها: نتیجه پژوهش نشان می دهد مهاجرهای روستایی کم تر به کج روی های جنسی تمایل دارند. 65 درصد از زندانی های کج رو تحت مطالعه، فقط یک بار مهاجرت کرده اند. 11 درصد، دو بار مهاجرت کرده اند. 6 درصد مهاجرها، تجربه 3 بار مهاجرت را دارند. 13 درصد آن ها، چهار بار یا بیش تر، مهاجرت کرده اند. با پردازش رگرسیونی با ضریب تأثیر 155/0R= و آزمون معنی داری 009/0>p مشخص می شود که کج روی جنسی بر مهاجرت تأثیر کاهنده دارد. بدین معنا که مهاجرت به ویژه مهاجرت های روستایی به کج روی های جنسی منجر نشده اند، ولی تحرک مکانی یعنی جابه جایی درون شهر به افزایش کج روی جنسی منجر شده است. همان طور گسست خانواده آن با ضریب تأثیر 298/0 و معناداری 000/0 بر کج روی جنسی تأثیر دارد و همین طور سکونت در محل های نامناسب نیز تأثیر 142/0 و معناداری 010/0 دارد.
نتیجه گیری: گسست خانواده و سکونت در محل های نامناسب به عنوان متغیرهای مستقل بر کج روی جنسی اثر بالایی دارند و موجب کج روی افراد و جامعه و نابه سامانی های اجتماعی در شهر قم می شود.
الگوی عملی برای پیشگیری از بزه دیدگی جنسی اطفال و نوجوانان در ایران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف ارائه الگوی عملی برای پیشگیری از بزه دیدگی جنسی اطفال و نوجوانان در ایران انجام پذیرفت.روش: مطالعه حاضر از بعد مخاطب تحقیقی کاربردی، از منظر هدف اکتشافی و از بعد زمانی در دسته تحقیقات مقطعی قرار می گیرد که از طریق رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) صورت گرفته است. داده ها در بخش کیفی از سنتز پژوهی و در بخش کمی از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شدند. برای تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از آزمون کای دو و آزمون دقیق فیشر با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 18 استفاده گردید.یافته ها: نتایج سنتز پژوهی نشان داد که عوامل مؤثر بر بزه دیدگی جنسی اطفال و نوجوانان را می توان در هشت عامل اجتماعی، اقتصادی، جنسیتی، خانوادگی، دموگرافیک، رسانه ای، روان شناختی و زیست شناختی تقسیم بندی کرد. همچنین نتایج بررسی 22 کودک بزه دیده جنسی و 43 بزهکار جنسی در اردبیل نشان داد که عوامل ذکرشده بر بزهکاری اطفال و نوجوانان در اردبیل مؤثر می باشد (P<0.05).نتیجه گیری: در کل نتایج این مطالعه نشان داد که الگوی تدوین شده مبتنی بر مبانی نظری و عملی می باشد.