مفهوم «امپراتوری جدید» به وضعیت جهانی شدن معاصر اشاره دارد. در دوره جهانی شدن، دولت های ملی همچنان اهمیت دارند و منطق بازدارندگی ناشی از توازن قوا بین آنها همچنان بخش مهمی از عامل حفظ ثبات و امنیت در جامعه جهانی(امپراتوری) است. با این حال، تهدیدات جدید از سوی بازیگران جدید فروملی و فراملی و نیز از ناحیه ظهور مسائل جدید امنیتی ناشی می شوند که در نتیجه فرایندهای جهانی شدن به وجود آمده اند. تروریسم در قلب تهدیدات ناشی از فرایندهای جهانی شدن در فضای حاکمیت امپراتوریایی قرار دارد. این مقاله تلاش می کند شرایط اهمیت یافتن پدیده تروریسم در مسائل امنیتی امپراتوری را توضیح دهد.
پژوهش حاضر سعی دارد به این سوالات پاسخ دهد که امپراتوری هخامنشی بر پایه چه شاخص هایی حوزه نفوذ خود را از سرزمین پارس گسترش داد ؟ و این شاخص ها در تشکیل امپراتوری هخامنشی چه تأثیری داشته اند؟ داده های این پژوهش به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده و با روش توصیفی و تحلیلی تجزیه شده اند. برآیند پژوهش نشان می دهد، کوروش بزرگ، مناطق دارای اقتصاد پویا و نواحی را که به سواحل آب های آزاد می رسیدند، تصرف کرد، دسترسی به این نواحی برای تشکیل امپراتوری الزامی است. از ابتدا هدف اصلی پادشاهان هخامنشی، دستیابی به منابع انرژی در مناطق مختلف بود، در حقیقت سیاست، جغرافیا و اقتصاد به طور ترکیبی در تصرف نواحی مختلف مدنظر قرار گرفت، که امروزه ارتباطات این سه در حوزه ژئواکونومی مطالعه می شود. از دوره داریوش اوّل سرزمین ایران به مرکزیت سیاسی پارس مصدر تمام سازوکارهای موثر در زمینه سیاست، اجتماع و اقتصاد محسوب می شد، در این دوره با ادغام نواحی دارای ارزش ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک در بدنه امپراتوری هخامنشی و کارگیری راهبردهای استیلا، استخراج و انتقال مازاد انرژی شهرب ها به مرکز سیاسی و با بهره گیری هوشمندانه از نظام اداری، شبکه راه ها و توسعه سیستم های آبیاری و کشاورزی، امپراتوری هخامنشی به هدف ژئواکونومی خود که توسعه تجارت و ارتقا سطح زندگی مردم بود، دست یافت.
امپراتوری روسیه از حدود نیمه دوم قرن ۱۹م/۱۳ه . ق و به خصوص ربع پایانی این قرن کوشید تا با تسلط نسبی بر شاه و دربار ایران، راه ورود و حضور خود را در خلیج فارس هموار نماید و آرزوهای دور و دراز خود را که همانا تسلط بر خلیج فارس بود، تحقق بخشد. در این راستا، امپراتوری مذکور به طور موقت به موفقیت های قابل ملاحظه ای دست یافت. این اقدامات روس ها در ش رایطی رخ می داد که امپ راتوری عثمانی نی ز در همین برهه زمانی برای جب ران ناکامی هایش در اروپا و ماندن در جمع قدرت های بین المللی به شدت می کوشیدند تا قدرت درخشانِ گذشته خویش را در منطقه خلیج فارس احیا نماید. بدین ترتیب توسعه طلبی های روسیه و عثمانی لاجرم به رویارویی این دو امپراتوری بزرگ در کرانه ها و پس کرانه های خلیج فارس منجر گردید که پس از فراز و نشیب های فراوان به دلایل سیاست انگلستان در حمایت از عثمانی، افزایش استحکامات عثمانی ها در بصره، اتحاد آلمان – عثمانی و در نهایت انعقاد قرارداد ۱۹۰۷م/۱۳۲۵ه . ق به ناکامی کامل روس ها در تحقق اهدافشان در منطقه خلیج فارس انجامید.
این مقاله پس از تحقیقی نسبتاً مستوفی و مستند درباره ریشه و مفهوم کلمه پاشا، به چگونگی رواج این لقب افتخاری در امپراتوری عثمانی پرداخته و پس از بیان تحول مفهومی و سازمانی این لقب و تبدیل آن به سمتی رسمی در حوزه های حکومتی خلافت عثمانی ، به اهمیت تأثیر و خدمات زیاد پاشایان برجسته عثمانی در اشاعه فرهنگ اسلامی در سرزمینهای امپراتوری اشاره کرده است .