مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۵۳۱٬۴۵۶ مورد.
منبع:
تمدن حقوقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۳
287-310
حوزههای تخصصی:
ضرورت یکی از قواعد شناخته شده حقوقی در اکثر نظام های حقوقی داخلی است، به عنوان یک قاعده عرفی به طور گسترده ای در عملکرد دولت ها و رویه قضایی بین المللی مورد شناسایی قرار گرفته است. عناصر و اجزاء این قاعده در ماده بیست و پنجم طرح کمیسیون حقوق بین الملل مصوب 2001 میلادی در زمینه مسئولیت بین المللی دولت ها تدوین و تبیین شده است که بر اساس آن، استناد به ضرورت در حقوق بین الملل به عنوان یک دفاع قانونی به دولت ها اجازه می دهد که در شرایط بحرانی و تهدیدات فوری، نقض موقتی تعهدات بین المللی خود را توجیه کنند. این مفهوم در مواقعی که کشورها برای حفظ منافع حیاتی خود، نظیر امنیت ملی یا بقای کشور، مجبور به اقداماتی خلاف تعهدات بین المللی می شوند، به کار می رود. با این حال، استفاده از ضرورت باید با دقت و محدودیت های خاصی صورت گیرد، به ویژه زمانی که قواعد آمره بین المللی در میان باشند، به طوری که این قواعد نظیر منع شکنجه، نسل کشی و احترام به حقوق بشر، اصولی غیرقابل تغییر هستند و هیچ گونه شرایطی نمی تواند آن ها را نقض کند. یافته ها مؤید این نکته می باشد، هر زمان دولت ها در موقعیت هایی قرار می گیرند که منافع ملی و تعهدات بین المللی شان در تعارض است قاعده ضرورت، راهکاری است که به ایشان اجازه می دهد در چنین شرایط دشواری، توازنی میان منافع خود و تعهدات بین المللی شان برقرار کنند. این قاعده، دولت را از تردید و دودلی رها می سازد و به او قدرت تصمیم گیری در مورد حفظ منافع اساسی خود را می دهد، حتی اگر این تصمیم گیری در شرایط چالش برانگیز باشد.
بررسی فقهی و حقوقی لقاح مصنوعی در ایران
منبع:
تمدن حقوقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۳
593-604
حوزههای تخصصی:
لقاح مصنوعی به عنوان یکی از پیشرفته ترین روش های کمک باروری، نقش مهمی در حل مشکل ناباروری زوجین ایفاء می کند. با این حال، این فناوری با مسائل فقهی و حقوقی متعددی همراه است که نیازمند بررسی دقیق است. در ایران، با توجه به تأثیرگذاری اصول فقهی و اسلامی بر نظام حقوقی، بررسی این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است. این پژوهش به بررسی جنبه های فقهی و حقوقی لقاح مصنوعی در ایران می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که لقاح مصنوعی بین زوجین از دیدگاه فقهی و حقوقی مجاز است، اما استفاده از اسپرم یا تخمک فرد سوم با مشکلات فقهی و حقوقی متعددی همراه است. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی و بررسی منابع فقهی و حقوقی، به دنبال پاسخ به این پرسش است که چگونه می توان لقاح مصنوعی را در ایران به گونه ای تنظیم کرد که هم با اصول فقهی همخوانی داشته باشد و هم مشکلات حقوقی و اخلاقی آن به حداقل برسد؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که عدم وجود قوانین دقیق و روشن در خصوص لقاح مصنوعی می تواند منجر به بروز مشکلات اجتماعی، حقوقی و اخلاقی شود. بنابراین، نیاز است که قوانین دقیق تری تدوین شود و آگاهی عمومی در این زمینه افزایش یابد.
ساخت، طراحی و ویژگی های روان سنجی پرسشنامه تسهیل گرهای مشارکت والدینِ دانش آموزان در دوره های آموزش خانواده مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: مدارس اصلی ترین نهاد تعلیم و تربیت قلمداد می گردند و عملکرد موفق این نهاد بدون حضور پررنگ و مشارکت همه جانبه والدین قابل تحقق نمی باشد. از سوی دیگر والدین اولین معلمان کودکان به شمار می آیند و اهمیت مشارکت و توانمندسازی آن ها در دوره های آموزشی بر هیچ یک از متخصصان امر آموزش و پرورش و سیاست گذاران آموزشی پوشیده نیست. هدف: هدف پژوهش حاضر، ساخت، طراحی و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه تسهیل گرهای مشارکت والدین در دوره های آموزش خانواده بود. روش: روش پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی بود که در مرحله اول پژوهش کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شد و در مرحله کمی یک مطالعه توصیفی از نوع توسعه ای- کاربردی طراحی و اجرا شد. جامعه آماری در بخش کیفی کلیه متخصصان حوزه روانشناسی خانواده و روان سنجی استان زنجان بود؛ نمونه پژوهش 12 نفر از متخصصان نامبرده بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمّی کلیه والدین دانش آموزان شهر زنجان در سال تحصیلی 1400-1399 بود. نمونه پژوهش 2217 نفر از والدین دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، با استفاده از نرم افزار SPSS.26 و AMOS.24 انجام شد. یافته ها: نتایج روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به صورت کیفی و کمّی تأیید شد. همچنین، با انجام تحلیل عاملی اکتشافی به روش مؤلفه های اصلی روی گویه های این پرسشنامه، پنج عامل با نام های «تسهیل گرهای شخصی و خانوادگی»، «تسهیل گرهای مربوط به مدرسه»، «تسهیل گرهای مربوط به مدرّس و محتوای دوره ها»، «ترجیحات و نیازهای والدین»، «انگیزه های بیرونی والدین» استخراج و نام گذاری شدند. همسانی درونی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ برای هر کدام از مؤلفه ها بالاتر از 60/0 بود. یافته های تحلیل عامل تأییدی نیز نشان داد که پرسشنامه تسهیل گرهای مشارکت والدین برازنده داده هاست (001/0p<). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که پرسشنامه مذکور به عنوان ابزاری معتبر و پایا می تواند مورد استفاده پژوهشگران حوزه خانواده و تعلیم و تربیت قرار گیرد.
نقش تعدیل کننده سبک فرزندپروری مقتدرانه در پیش بینی رفتارهای پر خطر بر اساس سه گانه تاریک شخصیت با میانجیگری تحمل پریشانی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ پاییز (مهر) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۱
۲۴۴-۲۲۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: در دوران نوجوانی، تمایل برای کسب تجارب جدید و آزمودن رفتارهای پرخطری که پیامدهای سوء برای نوجوان، خانواده و جامعه در بر دارد، زیاد است. به نظر می رسد رفتارهای نوجوانان روابط معناداری با ویژگی های شخصیتی و سبک های فرزندپروری دارد و این منجر به کاهش تحمل پریشانی و رفتارهای پرخطر در نوجوانان می شود. در مورد بررسی پیشایندهای تأثیرگذار بر رفتارهای پرخطر نوجوانان با میانجی گری متغیر تحمل پریشانی، خلا پژوهشی وجود دارد. هدف: هدف از انجام این پژوهش، آزمون مدل علی گرایش به رفتارهای پرخطر نوجوانی بر اساس ابعاد تاریک شخصیت با توجه به نقش میانجی تحمل پریشانی و نقش تعدیل کنندگی سبک فرزندپروری مقتدرانه بود. روش: روش این پژوهش، توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی نوجوانان 16 تا 20 ساله شهر اصفهان در سال تحصیلی 1403-1402 بود که بر حسب تعداد متغیرها و نظر کلاین (2023)، تعداد 476 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری داده ها، پرسش نامه خطرپذیری نوجوانان ایرانی ( زاده محمدی و همکاران، 1387)، پرسش نامه سه گانه تاریک شخصیت (جانسون و وبستر،2010)، پرسش نامه اقتدار والدینی (بوری، 1991) و پرسش نامه تحمل پریشانی (سیمون و قاهر، 2005) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون معادلات ساختاری برای سنجش برازش مدل و بررسی روابط مستقیم استفاده شد. هم چنین برای میانجی گری از روش بوت استرپ در برنامه مایکرو و هیز (2008) جهت سنجش روابط تعدیل گر با کمک نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS26 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل با داده ها از برازش خوبی برخوردار است (077/0 = RMSE، 923/0 =IFI و مقدار مجذور کای نسبی= 704/3) و تمام روابط مستقیم با رفتارهای پرخطر تأیید شد. یافته ها نقش میانجی گری تحمل پریشانی را در رابطه بین ابعاد تاریک شخصیت و رفتارهای پرخطر تأیید کردند (05/0 p<، 293/0- r=). هم چنین، نتایج حاکی از نقش تعدیل کنندگی سبک فرزندپروری مقتدرانه در رابطه بین ابعاد تاریک شخصیت با رفتارهای پرخطر نوجوانان بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های مطالعه حاضر، می توان از متغیر های سه گانه تاریک، تحمل پریشانی و سبک فرزندپروری مقتدرانه، برای پیش بینی رفتارهای پرخطر نوجوانان استفاده کرد. هم چنین نتایج این پژوهش، جهت پیشگیری و آموزش مهارت های تحمل پریشانی و سبک های فرزندپروری در کلینیک های مشاوره و روان درمانی کاربرد دارد.
توانبخشی تصویرسازی ذهنی حرکتی- فضایی و تصویر بدن در افراد با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: آسیب بینایی فرد را با مسائل و مشکلات زیادی روبرو می کند که زندگی او را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین عوامل روانشناختی و محیطی می تواند منجر به ایجاد تصویر بدن منفی در افراد با آسیب بینایی شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر، مروری بر تحقیقات صورت گرفته در زمینه مداخلات مبتنی بر تصویرسازی ذهنی حرکتی-فضایی و تصویر بدن در افراد با آسیب بینایی است. روش: روش بررسی داده ها در مطالعه فعلی به صورت مروری نظام مند بود. روش شناسی آن مبتنی بر جمع آوری، طبقه بندی و خلاصه کردن یافته های مقالات علمی- پژوهشی مرتبط با مداخلات تصویرسازی ذهنی حرکتی- فضایی و تصویر بدن در افراد با آسیب بینایی که بین سال های 2010 تا 2023 میلادی برگرفته از پایگاه های اطلاعاتی اسکوپوس، گوگل اسکالر، پابمد، ابسکو، اریک، ساینس دایرکت و همچنین پایگاه های اطلاعاتی مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پورتال جامع علوم انسانی، ایران داک، مگیران، نورمگز با کلیدواژه های مداخلات تصویرسازی ذهنی، توانبخشی حرکتی، ادراک فضایی، تصویر بدن کودکان باآسیب بینایی و کودکان با آسیب بینایی انجام شده است. در جستجوی اولیه 68 مقاله انتخاب گردید و در ادامه 16 مقاله که عنوان آن ها تصویرسازی ذهنی، توان بخشی حرکتی و فضایی و تصویر بدن در افراد با آسیب بینایی بود، انتخاب شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که این مداخله برای بهبود تصویر بدن در افراد با آسیب بینایی مناسب است. همچنین تصویرسازی ذهنی می تواند باعث بهبود عوامل تأثیرگذار بر تصویر بدن از جمله رسانه ها و شبکه های اجتماعی، تفاوت های جنسیتی، توصیفات کلامی، فعالیت بدنی و قلدری شود. نتیجه گیری: با بررسی پژوهش ها انجام شده می توان نتیجه گرفت که مداخلات تصویرسازی ذهنی حرکتی-فضایی یکی از درمان های مرتبط برای افراد با آسیب بینایی است و می تواند تصویربدن را در این افراد بهبود بخشد.
نقش انگیزه و انواع مشارکت والدین در پیش بینی انگیزه خودمختار دانش آموزان: رویکردی مبتنی بر نظریه خودتعیین گری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ پاییز (آذر) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۳
۲۰۹-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: انگیزه خودمختار دانش آموزان یکی از عوامل کلیدی در ارتقای یادگیری عمیق، عملکرد تحصیلی و پایداری تلاش آنان محسوب می شود. با توجه به نظریه خودتعیین گری حمایت والدین از نیازهای روان شناختی پایه دانش آموزان، زمینه ساز افزایش انگیزه درونی و خودمختار آنان است با این حال، نقش دقیق انواع انگیزه والدین و ابعاد مختلف مشارکت آنان در پیش بینی انگیزه خودمختار دانش آموزان نیازمند بررسی های دقیق تر و کاربردی تر است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش انگیزه والدین و انواع مشارکت آنان در پیش بینی انگیزه خودمختار دانش آموزان بر اساس نظریه خودتعیین گری انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه پنجم و ششم در سال تحصیلی 1404-1403 بودند که در مدارس ابتدایی شهر سمنان مشغول به تحصیل بودند با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی تعداد 415 دانش آموز انتخاب شدند و به پرسشنامه های انگیزه والد برای مشارکت (گرولنیک، 2015)، حمایت از خودمختاری در مقابل مشارکت کنترل کننده (لرنر و همکاران، 2022)، انگیزه خودمختار (ریان و کانل، 1989) پاسخ دادند. داده ها با رگرسیون سلسله مراتبی و به وسیله ی نرم افزار 26SPSS تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد مشارکت در فعالیت های شناختی بیشترین تأثیر مثبت را بر انگیزه خودمختار دانش آموزان داشت (001/0 >p، 204/0 β=) و 3/10 درصد واریانس آن را تبیین می کرد. پایه کلاسی نقش منفی و معنادار در انگیزه خود مختار داشت (14/0- =β). جنسیت و انگیزه کنترل شده والدین نقش غیرمعنادار داشتند. گرچه انگیزه خودمختار والدین در مدل های اولیه نقش مثبت و معناداری در پیش بینی انگیزه خودمختار دانش آموزان داشت، اما در مدل نهایی این نقش کاهش یافت (080/0 =p). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، افزایش مشارکت شناختی والدین نقش مهمی در تقویت انگیزه خودمختار تحصیلی دانش آموزان به ویژه در پایه های تحصیلی پایین دارد و می تواند به بهبود کیفیت یادگیری و تداوم تلاش تحصیلی کمک کند. انگیزه والدین اثر محدودی داشت.
اثربخشی آموزش درمان مبتنی بر شفقت بر اجتناب شناختی و نشخوار فکری در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ پاییز (آذر) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۳
۳۰۴-۲۸۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: بیماران مبتلا به دیابت نوع دو اغلب با چالش های روانشناختی مانند اجتناب شناختی و نشخوار فکری مواجه هستند که می توانند مدیریت بیماری را دشوارتر کنند. آموزش درمان مبتنی بر شفقت (CFT) به عنوان یک رویکرد روانشناختی نوظهور، پتانسیل کاهش این مشکلات را دارد. با این حال، مطالعات محدودی به بررسی اثربخشی این روش در بیماران دیابتی پرداخته اند، که نشان دهنده شکاف پژوهشی در این حوزه است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش درمان مبتنی بر شفقت بر اجتناب شناختی و نشخوار فکری در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شهر اراک انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 (غیر وابسته به انسولین) شهر اراک در مهر ماه سال 1401 بود که تعداد 40 نفر از بیماران، به شیوه نمونه گیری هدفمند، انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 N=) و گواه (20 N=) گمارش شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه نشخوار فکری (نولن- هوکسیما و مارو، 1991) و اجتناب شناختی (سکستون و داگاس، 2008) بود. برای گروه آزمایش، درمان مبتنی بر شفقت به صورت هشت جلسه گروهی هفته ای دوبار به مدت 80 دقیقه برگزار شد و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکرد. در این پژوهش، جهت تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 25 استفاده شد. یافته ها: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که آموزش درمان مبتنی بر شفقت به طور معناداری باعث کاهش اجتناب شناختی (05/0 P<) و نشخوار فکری (05/0 P<) در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شد. همچنین، این بهبودی در دوره پیگیری نیز پایدار و معنادار بود (05/0 P<). نتیجه گیری: یافته های این مطالعه حاکی از آن است که آموزش درمان مبتنی بر شفقت می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر در کاهش مشکلات روانشناختی بیماران دیابتی مورد استفاده قرار گیرد. این رویکرد می تواند در برنامه های مراقبت جامع دیابت ادغام شود تا به بهبود کیفیت زندگی و مدیریت بهتر بیماری کمک کند.
بررسی اولویت فضای باز و نیمه باز در ساماندهی فضایی مدارس سنتی ایران (نمونه های مطالعاتی: مدرسه غیاثیه، مدرسه چهارباغ، مدرسه خان شیراز و مدرسه حاج صفرعلی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدرسه به عنوان شاخص ترین فضای آموزشی در طی زمان در بخش ها یی ازجمله معماری دستخوش تحولات متعددی شده است . یکی از مهم ترین تغییراتی که در معماری معاصر روی داده است، تضعیف جایگاه فضای باز و نیمه باز در طراحی این فضاها است . این پژوهش قصد دارد به بررسی نسبت و تناسب فضای باز و بسته در مدارس سنتی ایران بپردازد . در این مدارس، معماران از حیاط به عنوان قلب ارتباطی مجموعه و عنصر مهم در ساماندهی فضایی استفاده می کردند . پژوهش حاضر با توجه به اهمیت فضای باز (حیاط ها) و نیمه باز در ساماندهی فضاهای آموزشی، به ویژه مدارس، در نظر دارد تا با بررسی چهار نمونه الگوی رایج (پروتوتایپ در مکاتب خراسانی، اصفهانی، آذری و شیرازی) مدارس سنتی ایران، کمیت و کیفیت فضاهای باز و نیمه باز را در این مدارس مورد بررسی قرار دهد . راهبرد انجام این پژوهش مصداق پژوهی است و بررسی اسناد کالبدی بنا ها و تحلیل آن ها با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است . اطلاعات دراین پژوهش غالباً از طریق اسناد کتابخانه ای گردآوری شده اند. مطالعات، تحلیل و بررسی های انجام شده در این پژوهش، نشان می دهند که فضاهای باز و نیمه باز نقش بسیار مهمی در ارتقا کیفیت فضای مدارس سنتی داشته اند که مهمترین آن ها عبارت هستند از: ایجاد یک نظم و ساماندهی مرکزی به نحوی که فضای باز در قلب مجموعه قرار گرفته و سایر فضاها متناسب با کاربری های خود، در اطراف، جانمایی شده اند، پشتیبانی از فعالیت های متنوع آموزشی در قالب اجتماعات بزرگ، گروه های کوچک و انفرادی، بستر ایجاد تعامل با طبیعت در سه درجه کیفیت از طریق حیاط ها، ایوان ها، ایوانچه ها و بازشوها، کمک به ایجاد آسایش حرارتی و ایجاد ظرفیت بهره برداری در شرایط خاص . از نگاه کمّی نیز نسبت این فضاها به مساحت کل فضای آموزشی مدارس سنتی ایران، مقدار قابل توجهی است و در برخی موارد مساحت فضاهای باز و نیمه باز با فضاهای بسته برابری می کند .
Prediction of Nurses' Professional Ethics based on Organizational Commitment, Work Engagement and Organizational Justice(مقاله علمی وزارت علوم)
Introduction: The research aim was predicting the nurses’ professional ethics based on organizational commitment, work engagement and organizational justice. Material & Methods: In the descriptive study of correlational type, from nurses working in the hospitals of Ahvaz city in 2023-year number of 320 nurses were selected by multi-stage cluster sampling method. Data were collected by questionnaires of professional ethics, organizational commitment, work engagement and organizational justice and analyzed by Pearson's correlation coefficients and multiple regression. Results: The results showed that organizational commitment, work engagement and organizational justice had a positive and significant correlation with nurses' professional ethics (P<0.01). Also, organizational commitment, work engagement and organizational justice could significantly predict 35 percent of the changes in nurses' professional ethics (P<0.001). Conclusion: According to the results of this study, it is necessary to design and implement programs to improve nurses' professional ethics by promoting organizational commitment, work engagement and organizational justice.
بررسی رابطه بین مؤلفه های مؤثر بر نشاط اجتماعی در فضای باز مساجد با بهره گیری از تکنیک نحو فضا (مطالعه موردی: مساجد شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد مظه ر وحدت، زندگ ی و منب ع نمادی ن اعتق ادات اس ت. حضور اف راد و تقویت تعاملات اجتماعی آنها در مسجد باعث تقویت پوی ایی و نشاط اجتماعی در جامعه می شود. مسجد به عنوان یک عنصر محوری و هویتی درجامعه اسلامی همواره تصویری ثابت درذهن و خاطر عموم داشته است که معاصرسازی این تصویر سنتی درجهت ایجاد نشاط اجتماعی، از چالش های مهم معماری معاصر محسوب می شود. با در نظر گرفتن این نکته که فضاهای مذهبی مانند مسجد علاوه بر تأمین نیازهای مذهبی و آگاه کردن مردم، توسعه فرهنگ و رشد همه جانبه اقشار مختلف یک جامعه، همچنین می تواند نقش بسزایی در جهت ایجاد و ارتقاء نشاط اجتماعی که امروزه یکی از اهداف شهرداری ها نیز است داشته باشد. یکی از عناصر مهم مساجد، صحن و حیاط است که به دلیل پیروی از طرح و نقشه اولین مسجد جهان(مسجد النبی) فرم مربع یا مستطیل دارد و فضایی آزاد و روحانی را برای واردین به مسجد ایجاد می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی مؤلفه های اثرگذار بر نشاط اجتماعی درمساجد است و بر مبنای این بررسی به ارائه راهکارهای طراحی پرداخته خواهد شد. جامعه آماری این پژوهش در بخش سنجش ترجیحات مردمی را می توان، کلیه شهروندان شهر اصفهان دانست که در مساجد حضور می یابند. اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه ها، جمع آوری، کدگذاری و وارد رایانه شده و با استفاده از نرم افزار SPSS26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. طبق بررسی ها مشارکت اجتماعی و رویداد مداری با ضریب 961/0 بیشترین و همبستگی اجتماعی و ارزش های فردی با ضریب 15/0 کمترین میزان تاثیر گذاری رابر نشاط اجتماعی دارند. با درنظر گرفتن هر مؤلفه که جمع بندی و ذکر شده است جهت فعال تر و زنده کردن محیط مسجد می توان عواملی چون، کانون ها و فضاهای فرهنگی، تفریحی و عمومی که باعث ایجاد تعاملات اجتماعی و مشارکت جوانان و افراد محله را درنظر گرفت. باتوجه به مؤلفه های بدست آمده از مرحله قبل به بررسی پلان چهار مسجد رحیم خان، مسجد سید اصفهان، مسجد جامع اصفهان و مسجد شیخ لطف الله با استفاده از دو نرم افزار AGraph و Depth Map پرداخته می شود. درآنالیز پلانی سه مسجد رحیم خان، مسجد سید اصفهان و مسجد جامع دیده شد، بیشترین میزان رویداد پذیری برای مشارکت ها و حضور جوانان در حیاط میانی صورت می گیرد. آنالیز هاحیاط میانی را دارای بیشترین هم پیوندی و مؤثر بر ارتقاء نشاط اجتماعی دانسته اند.
تأثیر خودگویی ارگانیک بر فراشناخت و عملکرد در تکلیف وامانده ساز
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خودگویی هدفمند به عنوان شکلی از خودگویی ارگانیک یک مکانیسم حمایتی برای انواع مهارت های روان شناختی، مهارت های رهبری، مهارت های آرام سازی، یا مهارت های تمرکز استفاده می شود و از راهبردهای خودتنظیمی برای پیشگیری یا حل چالش های روانی استفاده کند. هدف تحقیق حاضر مطالعه اثر خودگویی ارگانیک بر فراشناخت و عملکرد در تکلیف وامانده ساز بود. روش: روش تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی بود که از بین دانشجویان رشته تربیت بدنی تعداد 48 نفر به صورت نمونه داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه خودگویی و کنترل تقسیم شدند. ابتدا، در پیش آزمون با استفاده از آزمون بروس عملکرد آن ها در تکلیف وامانده ساز و فراشناخت آن ها با پرسشنامه فراشناخت و فراهیجان در ورزشکاران سنجیده شد؛ سپس، پروتکل خودگویی هدفمند بر اساس چالش های روان شناختی در تکالیف استقامتی طراحی و به گروه خودگویی در سه جلسه آموزش داد شد؛ دوباره در پس آزمون متغیرهای همانند پیش آزمون اندازه گیری شدند. در نهایت، از تحلیل کواریانس در سطح 05/0 در نرم افزار SPSS برای تحلیل داده ها استفاده شد یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که خودگویی هدفمند منجر به بهبود معنی داری عملکرد در تکلیف وامانده ساز شد (001/0>p، 5/61=(45، 1)F) و همچنین؛ میزان تفکر فراشناخت آزمودنی های در نتیجه مداخله خودگویی هدفمند افزایش یافت (001/0>p، 2/27=(45، 1)F). نتیجه گیری: به طور کلی خودگویی هدفمند به دلیل بالا بردن آگاهی ورزشکاران منجر به تطبیق و سازگاری بهتر آن ها با چالش های روان شناختی در طول تکلیف وامانده ساز شد؛ بنابراین، می تواند به عنوان یک مداخله سودمند برای بهبود عملکرد استقامتی بکار برده شود
رابطه ی بین آزاردیدگی دوره ی کودکی با فرزندپروری فعلی مادران: نقش تعدیل گر تجربه های خیرخواهانه
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آزاردیدگی دوره کودکی با پیامدهای متعددی همراه است و می تواند عملکرد فرد را در دوران بزرگسالی نیز تحت تاثیر قرار دهد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل گر تجربه های خیرخواهانه در رابطه ی بین آزاردیدگی دوره ی کودکی با فرزندپروری فعلی مادران بود. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند 6 سال به بالای شهر کرمانشاه در سال 1400 بود. نمونه پژوهش شامل 269 مادر بود که از طریق نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه سبک های فرزندپروری (بامریند، 1991)، آزاردیدگی دوره کودکی (برنستاین و همکاران، 2003) و تجربیات خیرخواهانه (نارایان و همکاران، 2018) گردآوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-27 و Amos-24 و به روش ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی جزئی و تحلیل مسیر انجام شد. یافته ها: نتایج ماتریس همبستگی نشان داد که میان تجربه آزاردیدگی دوره کودکی با فرزندپروری مقتدرانه رابطه منفی معنادار (28/0-r=)، و میان تجربه خیرخواهانه با فرزندپروری مقتدرانه رابطه مثبت معنادار (45/0r=) وجود دارد (05/0>P). شدت رابطه بین تجربه آزاردیدگی کودکی با فرزندپروری مقتدرانه فعلی مادران، پس از کنترل اثر تجربه خیرخواهانه به 10/0- تغییر نمود، که این رابطه به لحاظ آماری معنادار نیست. علاوه بر این، معناداری مسیر اثر تعاملی نیز نشانگر تائید نقش تعدیل گر تجربه خیرخواهانه بر شدت رابطه بین تجربه آزاردیدگی کودکی و فرزندپروری مقتدرانه فعلی مادران بود. نتیجه گیری: هرچه میزان تجارب خیرخواهانه بیشتر باشد شانس بکارگیری سبک فرزندپروری مطلوب یا مقتدرانه افزیش می یابد. علاوه برآن این تجارب می تواند از شدت اثرات نامطلوب تجربه آزاردیدگی کودکی نیز بکاهد. بنابراین پیشنهاد می گردد متخصصان بهداشت روان به نقش تجارب خیرخواهانه به عنوان یکی از راهکارهای پیشگیری و تعدیل اثرات نامطلوب تجربه ترومای کودکی در آموزش های والدین توجه ویژه ای مبذول دارند
طراحی و اجرای برنامه ارزیابی، مداخله و پایش پیشگیری از خودکشی در سربازان ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف خودکشی از مهم ترین علل مرگ در جهان است، به نحوی که دهمین علت مرگ در تمامی رده های سنی و سومین علت مرگ در بین افراد 15-24 سال است. خودکشی در محیط نظامی از جهات مختلف اهمیت دارد و این موضوع ضرورت اجرای برنامه پیشگیری از خودکشی برای این قشر را مضاعف می کند. در این مطالعه مقصود آن بوده که برای جامعه سربازان، برنامه پیشگیری از خودکشی بر مبنای مدل ارزیابی، مداخله و پایش خودکشی طراحی، پیاده سازی و ارزیابی گردد. مواد و روش ها در این مطالعه اقدام پژوهی، براساس مدل مذکور و با استفاده از بحث گروهی پنج نفر از خبرگان سلامت روان و افراد ذی ربط، برنامه ای در سه قسمت ارزیابی، مداخله و پایش تدوین شد و در یکی از پادگان های نظامی به مدت 1 سال به صورت آزمایشی اجرا گردید و با روش ترکیبی کمی/کیفی مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های کمی با یک پادگان مشابه مقایسه شد. همچنین برای تعیین دقت سطح بندی خطر، در کنار مقیاس سنجش شدت خودکشی کلمبیا از مقیاس افکار خودکشی بک، مقیاس ناامیدی بک و پرسش نامه سلامت عمومی 28 استفاده شد. یافته ها در این مطالعه مشخص شد برنامه اجرا شده با مقیاس سنجش شدت خودکشی کلمبیا، با حساسیت بیشتری نسبت به روش سابق، می تواند خطر خودکشی را شناسایی کند و برحسب نظر افراد ذی ربط از نظر امکان پذیری، متناسب بودن، مقبولیت و اثربخشی شرایط قابل قبول دارد. نتیجه گیری مدل ارزیابی، مداخله و پایش خودکشی در صورتی که با شرایط محیط نظامی متناسب شود، برای کاهش خودکشی در سربازان مناسب خواهد بود و می توان در این مدل از مقیاس سنجش شدت خودکشی کلمبیا برای تعیین سطح تریاژ استفاده کرد.
جستاری در برخی ابعاد حقوقی چت بات ها؛ واکاوی حقوق شخصیت، مسئولیت مدنی و مالکیت فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چت بات ها جلوه نوینی از هوش های مصنوعی هستند که امروزه برای گفت وگو و تبادل نظر با افراد در دسترس عمومی قرار گرفته اند. آن ها می توانند در تعاملی دوجانبه با کاربر به پرسش های وی پاسخ دهند و حتی پیشنهاد هایی به او ارائه کنند. این سیستم براساس قابلیت های ناشی از توسعه هوش مصنوعی پی ریزی شده و درحال پیشرفت است. در این میان، مسئله حقوقی آن است که آیا چت بات ها در قبال آنچه پاسخ می دهند، مسئولیت دارند و آیا آنچه ارائه می کنند، در مالکیت حقوقی آن هاست؟ و اساساً می توان شخصیتی برای چت بات ها در نظر گرفت؟ مقاله حاضر با روش تحلیلی توصیفی، نتیجه گیری می کند که چت بات ها ممکن است در آینده از درجه ای از شخصیت برخوردار باشند؛ اما در شرایط کنونی، آثار و محتویاتی که چت بات ها ارائه کرده اند به مالک و سازندگان نسبت داده می شود. اگرچه توسعه آن ها و تقویت جنبه استقلالی چت بات ها می تواند بسیاری از نظریات حقوقی کلاسیک را با دشواری روبه رو کند.
Evaluating the Effectiveness of Public Education Courses by the Red Crescent Society on the Attitude, Knowledge, and Performance of Armed Forces Conscripts(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
INTRODUCTION: This study evaluates the effectiveness of the public education courses (first aid and emergency preparedness) of Red Crescent Society (RCS) on attitude, knowledge, and performance of conscripted personnel of the Iranian armed forces towards first aid and facing of hazards and disasters. METHODS: In this descriptive and quasi-experimental study, a total of 680 armed forces conscripts across the country were evaluated using a multi-stage cluster sampling method. Based on Cochran's formula, 340 individuals were assigned to the experimental group (trained by RCS trainers) and 340 to the control group (not trained). A researcher-made questionnaire contains two sections and main components (attitude, knowledge, and performance), was developed using the Kirkpatrick evaluation model. Its content validity (CVR=0.86) and reliability (Cronbach’s alpha=0.89) were confirmed. Data analyzed using SPSS-22 included Kolmogorov-Smirnov, independent t-test, Mann-Whitney U, and chi-square tests. FINDINGS: According to the results, the RCS public education courses had a statistically significant positive effect on participants’ attitude (mean score 4.1, p<0.05), knowledge (4.0, p<0.05), and performance (3.6, p<0.05); also, total score (3.8, p<0.05) in the experimental group are lower compared to the control group (attitude 2.8, knowledge 3.7, performance 3.3, total score 3.2). CONCLUSION: The RCS public education training courses significantly improved the attitude, knowledge, and performance of conscripted armed forces personnel which these results support the continuation and potential expansion of such training initiatives to enhance military preparedness and response capability.
Economic Consequences of the Shahid Rajaee Port Explosion: The Value of Proactive Disaster Investment(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
بازشناسیِ اُلگوهایِ نوینِ پاسخ دهیِ به بزهکاریِ اَطفال و نوجوانان در حقوقِ انگلستان با نگاهی به حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیق و توسعه در حقوق تطبیقی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۶
167 - 194
حوزههای تخصصی:
پاسخ دهیِ به بزهکاریِ اطفال و نوجوانان یکی از شیوه هایِ شناختِ میزانِ تکامل سیستمِ عدالتِ کیفری در هر نظام حقوقی است به نحوی که حساسیت در این مقوله، علاوه بر فراهم نمودن زمینه های اصلاح و درمان، نوعی پس انداز کیفری محسوب می شود که در پرتوی آن اطفال و نوجوانان بزهکار امروز، در آینده ای نه چندان دور تبدیل به شهروندان هنجار شکن جامعه می شوند که در نهایت، بی اعتنایی به الگوهای پاسخ دهیِ نُوین و عدم به کارگیری آنها موجب شکست در این زمینه است. این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی تدوین یافته بعد از ابهام زدایی از پاره ای از موضوعات، با هدف شناخت الگوهای نُوین پاسخ دهی با رویکرد تطبیقی در نظامِ حقوقی انگلستان و ایران پیش رفته و سپس نتیجه می گیرد؛ الگوی بهره مندی؛ الگوی مداخله حدّ اقلّی؛ الگوی عدالت ترمیمی؛ الگوی مدیریتِ ریسک(مجموعاً الگوهای عام) و سپس در ذیلِ الگوی پاسخ دهی تخمینی؛ استفاده از رسانه ها؛ بازپروی نوین؛ پیاده سازی شیوه ناتوان کردن بزهکار و پیاده سازیِ گرایشِ خودی و سپس، ذیلِ الگوی پاسخ دهی ترمیمی؛ پاسخ دهی از طریق جامعه محلی و پاسخ دهی از طریق مسئولیت پذیری و بازپذیری(مجموعاً الگوی خاص)، الگوهایِ پاسخ دهیِ کیفری به بزهکاری اطفال و نوجوانان در یک مدل نُوین در حقوقِ انگلستان محسوب شده که در حقوق ایران تا حد زیادی الگوهای عام در جرایم مستوجب تعزیر پذیرفته شده اما الگوهای خاص، مورد شناسایی و توجه قرار نگرفته است.
تاثیر فضای سایبری بر بزهکاری اطفال و نوجوانان (مطالعه موردی در سطح شهرستان ارومیه)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بررسی تاثیر فضای سایبری بر بزهکاری اطفال و نوجوانان دختر و پسر در کانون و اصلاح وتربیت شهر ارومیه می باشد. روش تحقیق: در دو مرحله و در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است. در بخش کیفی و برای پاسخ به سوال اول پژوهش و جهت تعیین عوامل موثر بر تاثیرپذیری کودکان و نوجوانان از فضای سایبری از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. در بخش کمی و برای پاسخ به سوال دوم و سوم پژوهش و تعیین و رتبه بندی عوامل موثر بر بزهکاری اطفال و نوجوانان در فضای سایبری از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری کودکان و نوجوانان معرفی شده به کانون و اصلاح وتربیت شهر ارومیه که با استفاده از روش نمونه گیری و جدول مورگان 105 نفر از آن ها به عنوان نمونه و به روش تصادفی ساده نمونه گیری شده اند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در این تحقیق می توان عنوان نمود بین استفاده از فضای سایبری با مولفه های هرزه گری، خشونت، ضعف باورهای دینی و شبهه های فکری در اطفال و نوجوانان رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد.
بررسی نقش زیرساخت های گردشگری در توسعه گردشگری فرهنگی-میراثی (مطالعه موردی: مجموعه میراث جهانی تخت سلیمان)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گردشگری فرهنگی-میراثی بر وجه ممیز فرهنگ هر جامعه ای در نمایاندن هویت اجتماع آن حائز اهمیت می باشد. عدم رضایت بازدیدکنندگان از زیرساخت ها، ماهیت میراث را دچار اختلال می گرداند. از اینرو، اعتنا به مقوله زیرساخت های گردشگری در راستای ارتقاء آگاهی، یکی از زمینه های اثربخش در توسعه گردشگری فرهنگی-میراثی را فراهم می آورد. مجموعه میراث جهانی تخت سلیمان بسبب سرمایه های فاخر واقع در شهرستان تکاب استان آذربایجان غربی، هرساله پذیرای گردشگران داخلی و خارجی می باشد، لیکن، از لحاظ کیفیت زیرساخت های گردشگری واجد تمرکز می باشد.روش بررسی: پژوهش حاضر در پی پاسخ پرسش "شاخص های بررسی میزان کیفیت زیرساخت ها در حوزه گردشگری فرهنگی میراثی کدامند؟" به نقش زیرساخت ها می پردازد. همچنین پاسخ به پرسش "از دیدگاه گردشگران وضعیت کیفیت هریک از زیرساخت های گردشگری فرهنگی-میراثی در منطقه میراث جهانی تخت سلیمان در چه سطحی است؟" در تبیین دستیابی به اصول توسعه گردشگری در این مجموعه ارزشمند مورد تفحص قرار گرفت. روش پژوهش بصورت آمیخته (کیفی-کمی) از نوع کاربردی با بهره گیری از پرسش های ساختاریافته در قالب پنج گزینه ای لیکرت در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت و 57 متغیر درونی و بیرونی 7 سطح در راستای بررسی معضلات در کیفیت زیرساخت ها شناسایی گردید. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج، معادلات ساختاری نرم افزار LISREL نشاندهنده عدم رضایت گردشگران از کیفیت اطلاع رسانی، تبلیغات و همچنین کیفیت امکانات اقامتی- فراغتی در این وجوب اهتمام به زیرساخت ها را در توسعه گردشگری فرهنگی میراثی مجموعه میراث جهانی تخت سلیمان توسط مراجع ذینفع معطوف می نماید.
ادراک فرا بصری: مطابقت های بین حسی در طراحی معماری با رویکرد شناختی
منبع:
مطالعات رفتار و محیط در معماری دوره ۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳
82 - 102
حوزههای تخصصی:
معماری، فراتر از ساخت وساز، فرآیندی چندوجهی است که فرم، عملکرد، و زیبایی شناسی را در هم می آمیزد و بر ادراک فضایی و تعاملات حسی انسان تأثیر می گذارد. برخلاف رویکردهای سنتی که بر حس بینایی متمرکز بودند، پژوهش های معاصر نقش حواس دیگر (شنوایی، لامسه، بویایی) را در تجربه فضایی برجسته می کنند. این تغییر پارادایم، متأثر از عصب شناسی شناختی، بر ادراک چندحسی و تعاملات بین حسی در درک محیط تأکید دارد. برای مثال، همبستگی نور محیط و آسایش حرارتی یا تأثیر آکوستیک بر ادراک ایمنی، اهمیت طراحی چندحسی را نشان می دهد. این مطالعه تأثیر هماهنگی بین حسی میان نورپردازی و آکوستیک در طراحی معماری را با رویکردی دوگانه (مرور سیستماتیک ادبیات و آزمایش تجربی) بررسی می کند. در بخش تجربی، 40 شرکت کننده در اتاقی 4×4 متری تحت دو شرایط قرار گرفتند: 1) هماهنگ (نورگرم 2700 کلوین، صدای طبیعت 50 دسی بل)؛ 2) ناهماهنگ (نور سرد 6500 کلوین، صدای ترافیک 50 دسی بل). پاسخ ها با پرسشنامه لیکرت (آسایش، ابعاد، امنیت، نور، صدا، راحتی) و ضربان قلب سنجیده شد. یافته ها نشان داد شرایط هماهنگ به طور معناداری آسایش (4.1 در مقابل 2.7)، خوشایندی نور (4.2 در مقابل 2.6)، دلپذیری صدا (4.3 در مقابل 2.5)، و راحتی (4.1 در مقابل 2.8) را بهبود بخشید، فضا را بزرگ تر نشان داد (65% در مقابل 30%)، و استرس را کاهش داد. نتایج بر لزوم بازنگری چارچوب های همگرایی حسی در طراحی چندحسی تأکید دارند و نشان می دهند توجه به ادراک چندحسی، کیفیت تجربه فضایی و رشد شناختی، عاطفی، و اجتماعی کاربران را ارتقا می دهد و به خلق فضاهایی برای بهبود کیفیت زندگی منجر می شود