مطالب
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۹۷ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۵
۱۰۲-۷۹
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر مدل مارلات بر عملکرد توجه و خودکارآمدی ترک در بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه- آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی مردان مصرف کننده تریاک مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد آوای ذهن شهر تهران در سال 1401 بود که از بین آن ها با توجه به معیارهای ورود به مطالعه و با استفاده از نرم افزار G*Power، 40 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات علاوه بر چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی-فرم محقق ساخته، از آزمون رایانه ای استروپ و پرسش نامه خودکارآمدی ترک استفاده شد. جلسات درمان با توجه به پروتکل مارلات طی 12 جلسه (هر هفته یک جلسه 75 دقیقه ای) برای افراد گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نمرات کل عملکرد توجه و خودکارآمدی ترک در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری بهبود یافت و این تأثیرات مثبت در مرحله پیگیری نیز پایدار ماند. نتیجه گیری: می توان از درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر مدل مارلات به منظور بهبود وضعیت رفتاری و کارکرد توجه در افراد مصرف کننده مواد به عنوان روش مداخله ای مؤثر سود جست.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر انسجام درونی، قدرت ایگو و علائم بیماری پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر انسجام درونی، قدرت ایگو و علائم بیماری پانیک بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلابه اختلال پانیک مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر تهران در فاصله زمانی مهر تا دی ماه 1402 بودند. ۳۰ نفر از بیماران مبتلابه اختلال پانیک به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه انسجام درونی (ارقبایی و همکاران 1392، ISQ) سیاهه روان شناختی قدرت ایگو (استروم و همکاران 1397، PIES) و مقیاس شدت اختلال پانیک (شی یر و همکاران 1997، PDSS) بود. گروه آزمایش تحت 10 جلسه ۹۰ دقیقه ای درمان شناختی رفتاری قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین پس آزمون دو گروه آزمایش و گواه در متغیرهای انسجام درونی، قدرت ایگو و علائم پانیک تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0 ≥P). براساس یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی رفتاری بر انسجام درونی، قدرت ایگو و علائم پانیک افراد مبتلابه اختلال پانیک اثربخش است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری هیجان مدار و درمان فراشناختی بر سلامت اجتماعی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: دیابت نوع دو به عنوان یکی از چالش برانگیزترین و پرخطرترین بیماری های مزمن شناخته شده است و همه گیری آن در جهان رو به افزایش است. بین اختلالات جسمی ناشی از بیماری و مفاهیم روانشناسی موجود در این حیطه، روابط تنگاتنگی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری هیجان مدار و درمان فراشناختی بر سلامت اجتماعی در بیماران مبتلا به دیابت نوع2 بود. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به دیابت نوع2 مراجعه کننده به کلینیک دیابت دکتر شرقی در شهر کرج در نیمسال اول 1401 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 60 بیمار انتخاب شد و سپس به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سلامت اجتماعی (کی یز، 2004) بود. همچنین برای گروه آزمایش اول، درمان شناختی رفتاری هیجان مدار در 10 جلسه 90 دقیقه ای بر اساس پروتکل سووگ و همکاران (2006)، برای گروه آزمایش دوم، درمان فراشناختی در 10 جلسه 90 دقیقه ای بر اساس پروتکل رجبی و همکاران (1400) برگزار شد. جهت تحلیل داده های پژوهش نیز از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS-25 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که نمره مولفه های سلامت اجتماعی در گروه شناختی رفتاری هیجان مدار افزایش معنادار داشت (001/0=P). همچنین نمره مولفه های سلامت اجتماعی در گروه فراشناختی افزایش معنادار داشت (001/0=P)، ولی تفاوت اثر دو شیوه درمانی بر مولفه های سلامت اجتماعی معنادار نبود (05/0<P). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی درمان شناختی رفتاری هیجان مدار و درمان فراشناختی در افراد مبتلا به دیابت نوع2، پیشنهاد می شود روانشناسان سلامت در مراکز درمانی از این شیوه های درمانی در جهت افزایش سلامت اجتماعی و مؤلفه های آن در بیماران مبت
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر کاهش نشانگان سایبر کندریا در بیماران دارای دیابت نوع دو شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ پاییز (آبان) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۲
۱۱۵-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات مختلف نشان داده است سایبرکندریا یک اختلال اضطرابی قابل درمان بوده و علائم آن در بیماران مبتلا به دیابت نیز می تواند با مداخلات روانشناختی کاهش پیدا کند. از جمله درمان های رایج برای اختلالات اضطرابی، درمان شناختی-رفتاری است که در مورد اثربخشی آن بر کاهش نشانگان سایبرکندریا در بین بیماران مبتلا به دیابت، خلأ پژوهشی وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر کاهش نشانگان سایبرکندریا در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در شهر تهران انجام شد. روش: روش این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در مراکز درمانی شهر تهران (انجمن دیابت تهران و مرکز دیابت نیاوران) بودند (589 نفر) بود. برای انتخاب نمونه آماری، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس شدت سایبرکندریا (مک الروی و شولین، 2014) استفاده شد. هم چنین برای اعضای گروه آزمایش، 8 جلسه 90 دقیقه ای از پروتکل درمان شناختی-رفتاری (ویلسون و برانچ، 2019؛ بورن، 2011) برگزار شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل واریانس طرح درون گروهی–بین گروهی و نرم افزار SPSS-20 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری بر کاهش تمامی مؤلفه های سایبرکندیا در گروه آزمایش مؤثر بود (001/0 P<) و این کاهش، پایداری خود را در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (05/0 P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می شود، روان شناسان حوزه سلامت از درمان شناختی-رفتاری برای کاهش نشانگان و درمان اضطراب سلامت، به ویژه در افراد مبتلا به سایبرکندریا استفاده کنند.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر اعتماد به نفس به عنوان یک سخنران و اضطراب سخنرانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر اعتماد به نفس به عنوان یک سخنران و اضطراب سخنرانی دانش آموزان بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1402-1403 در مدارس شهر خرم آباد بود. نمونه پژوهش شامل 30 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه به صورت دو جلسه در هفته به مدت 90 دقیقه تحت درمان شناختی-رفتاری ویلدرموت قرار گرفتند وگروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خود گزارش دهی درباره اعتماد به نفس به عنوان یک سخنران (PRCS)، فهرست محرک-پاسخ اضطراب اندلر (1962) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، تفاوت معناداری )01/0> (Pبین پس آزمون گروه آزمایش و گواه در اضطراب سخنرانی واعتماد به نفس به عنوان یک سخنران وجود داشت. درنتیجه می تولن گفت، درمان شناختی- رفتاری یکی از روش های مؤثر در ارتقای اعتماد به نفس به عنوان یک سخنران و کاهش اضطراب سخنرانی در دانش آموزان دوره متوسطه اول است.
مقایسه تأثیر نوروفیدبک و درمان شناختی-رفتاری بر افزایش تمرکز و توجه در کودکان با اختلال کم توجهی/فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ پاییز (آبان) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۲
۲۳۹-۲۲۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال کم توجهی/فزون کنشی یکی از شایع ترین اختلالات روانی در کودکان است که می تواند تأثیرات قابل توجهی بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی آن ها داشته باشد. بسیاری از تحقیقات به بررسی اثربخشی نوروفیدبک یا درمان شناختی-رفتاری به صورت جداگانه پرداخته اند و مقایسه ای مستقیم بین این دو روش انجام نشده است. بنابراین، نیاز به انجام مطالعاتی وجود دارد که به طور همزمان اثرات این دو روش را بر روی توجه و تمرکز کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه/بیش فعالی مقایسه کنند. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی نورفیدبک و درمان شناختی- رفتاری بر افزایش توجه و تمرکز در کودکان دارای اختلال کم توجهی/فزون کنشی بود. روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی، و از لحاظ روش شناسی نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان 7 تا 11 ساله دارای اختلال کم توجهی/ فزون کنشی مراجعه کننده به مراکز مشاوره طلوع، جوانه امید و طنین زندگی در شهرستان گچساران در سال 1403 بودند. شیوه نمونه گیری در این پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی ساده بود که با استفاده از روش تصادفی ساده 40 کودک پس از تشخیص اختلال انتخاب و وارد پژوهش شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه توجه و تمرکز (استروپ،1935) و آزمون کانرز معلمان (بروک و کلینتون،2007) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-26 بهره برداری شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اختلاف میانگین درمان های نوروفیدبک و درمان شناختی رفتاری در متغیر توجه و تمرکز در سطح معناداری قرار دارند به این صورت که درمان نوروفیدبک نسبت به درمان شناختی رفتاری تأثیر بیشتری بر توجه و تمرکز داشته است (001/0). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت درمان های نوروفیدبک و درمان شناختی- رفتاری بر بهبود توجه و تمرکز کودکان دارای اختلال کم توجهی/ فزون کنشی تأثیر معناداری داشته است که می تواند مورد توجه مراکز آموزش و پرورش، مربیان، معلمان و والدین این کودکان قرار گیرد. با توجه به تأثیر مثبت هر دو روش، می توان برنامه های درمانی ترکیبی طراحی کرد که از مزایای نوروفیدبک و درمان شناختی-رفتاری بهره برداری کند.
مقایسه اثربخشی برنامه های مداخله در روابط فرازناشویی مبتنی بر درمان متمرکز بر هیجان و زوج درمانگری شناختی رفتاری بر ادراک رنج و ترس از صمیمیت زنان آسیب دیده از خیانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ پاییز (آذر) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۳
۲۷۱-۲۴۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: پدیده خیانت زناشویی یک تجربه دردناک برای شریک زندگی است که با کاهش سلامت روانشناختی پیوند خورده و می تواند رنج و ترس از صمیمیت را بدنبال داشته باشد. علیرغم بررسی اثربخشی درمان متمرکز برهیجان و زوج درمانی شناختی رفتاری بر مشکلات روانشناختی زنان آسیب دیده از خیانت، در مورد مقایسه اثربخشی آن بر ادراک رنج و ترس ازصمیمیت زنان آسیب دیده از خیانت، خلآ پژوهشی در این زمینه وجود دارد. هدف: پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی برنامه های مداخله در روابط فرازناشویی مبتنی بر درمان متمرکز بر هیجان و زوج درمانی شناختی رفتاری بر ادراک رنج و ترس از صمیمیت زنان آسیب دیده از خیانت انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی، از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان آسیب دیده از خیانت مراجعه کننده به مراکز مشاوره توحید، ارشاد و زیتون شهر اصفهان بود. با استفاده از نمونه گیری در دسترس 45 نفر از زنان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 زن) گمارده شدند. گروه آزمایش اول، برنامه مداخله در روابط فرازناشویی مبتنی بر درمان متمرکز بر هیجان (کریمی و همکاران، 1403) و گروه آزمایش دوم، درمان شناختی رفتاری (گرجیان مهلبانی و همکاران، 1402) در 9 جلسه 90 دقیقه ای، یک بار در هفته دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای مقیاس ادراک رنج (اسچالز و همکاران،2010) و مقیاس ترس از صمیمت (دسکاتنر و ثلن، 1991) بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار 24SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد هر دو برنامه مداخله بر ادراک رنج و ترس از صمیمیت زنان آسیب دیده از خیانت مؤثر بوده اند و اثربخشی آن ها در طول زمان پایدار بوده است ( 001/0 >p). همچنین مقایسه دو برنامه، حاکی از اثربخشی بیشتر مداخله در روابط فرازناشویی مبتنی بر درمان متمرکز بر هیجان بر ادراک رنج و ترس از صمیمیت زنان آسیب دیده از خیانت داشت ( 001/0 >p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت، با توجه به اثربخشی بیشتر برنامه مداخله در روابط فرازناشویی مبتنی بر درمان متمرکز بر هیجان، این شیوه درمانی می تواند به عنوان درمان انتخابی برای کاهش مشکلات روانشناختی زنان آسیب دیده از خیانت استفاده شود.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری جنسی بر خودپنداره جنسی، خودابرازی جنسی، اختلال نعوظ و کمبود میل جنسی در بیماران مبتلا به کژکاری جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
93 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری- جنسی بر خودپنداره جنسی، خودابرازی جنسی، اختلال نعوظ و اختلال کمبود میل جنسی در بیماران مرد مبتلا به کژکاری جنسی بود.
روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مرد مبتلا به اختلال نعوظ و کمبود میل جنسی مراجعه کننده به متخصصان اورولوژی منطقه یک شهر تهران بود. از این جامعه نمونه ای به حجم 26 نفر به روش هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (13 نفر) و کنترل (13 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای را به مدت دو و نیم ماه دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. ابزارهای به کار برده شده در این مطالعه شامل پرسشنامه عملکرد جنسی مردان روزن و همکاران (1997)، پرسشنامه استاندارد خودپنداره جنسی اسنل (1995)، پرسشنامه خودابرازی جنسی اسنل، بلک، کلارک (1987) هستند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره به علاوه آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون، درمان شناختی رفتاری جنسی موجب افزایش معنی دار خودپنداره جنسی مثبت (P≤ 0.001) و خود ابرازی جنسی (P≤ 0.001) و کاهش معنی دار اختلال نعوظ (P≤ 0.001) و افزایش معنی دار میل جنسی (P≤ 0.001) در بیماران مرد مبتلا به اختلال کژکاری جنسی شد.
نتیجه گیری: درمان شناختی- رفتاری- جنسی با بهره گیری از تکنیک های شناختی- رفتاری و آموزش رفتارهای جنسی می تواند به عنوان یک مداخله موثر جهت بهبود خودپنداره جنسی، خودابرازی جنسی، اختلال نعوظ و کمبود میل جنسی در بیماران مرد مبتلا به کژکاری جنسی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان فراشناختی بر ولع مصرف در افراد وابسته به مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به مواد مخدر یکی از چالش های اصلی در حوزه سلامت عمومی است که با پیامدهای منفی روانی، جسمی و اجتماعی همراه است.در عرصه مداخلات در حیطه اعتیاد نیز، درمانهای روانشناختی جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده اند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی بر ولع مصرف افراد وابسته به مصرف مواد انجام شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و جامعه آماری کلیه افراد وابسته به مصرف مواد شهرستان سمنان در سال 1400 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، 75 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش1 (درمان شناختی- رفتاری)، گروه آزمایش 2 (درمان فراشناختی) و یک گروه گواه جایگذاری شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سنجش ولع مصرف لحظه ای فرانکن و همکاران(2002) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان دادند هر دو مداخله در بهبود ولع مصرف در افراد وابسته به مواد مؤثر واقع شدند. همچنین بین اثربخشی دو درمان، تفاوت معنادار نبود (01/0p<). طبق نتایج به دست آمده هر دو درمان می توانند با ایجاد تغییر در متغیرهای شناختی مرتبط با سوء مصرف مواد مانند باورهای مرتبط با مواد، عقاید وسوسه انگیز، خودکارآمدی و راهبردهای تنظیم هیجان خطر بازگشت به مصرف مواد را کاهش می دهد. لذا می توان از درمان شناختی - رفتاری و فراشناختی جهت پیشگیری از عود مجدد در افراد وابسته به مواد استفاده نمود.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر امید به زندگی بیماران دیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ تابستان (مرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۹
۱۹۶-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: بیماران تحت دیالیز با چالش های جسمی و روانی متعددی روبرو هستند که می تواند امید به زندگی آن ها را تحت تأثیر قرار دهد. در این میان، مداخلات روان درمانی مانند گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان روش های مؤثر برای بهبود سلامت روان شناخته شده اند. با این حال، مقایسه اثربخشی این دو روش بر افزایش امید به زندگی در بیماران دیالیزی کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر امید به زندگی بیماران دیالیزی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون–پس آزمون با گروه گواه همراه با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران دیالیزی مراجعه کننده به مرکز دیالیز بیمارستان خاتم الانبیا در شهرستان شاهرود در سال 1402 به تعداد 211 نفر بودند. از بین افراد جامعه آماری، 45 نفر با نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه امید به زندگی (اسنایدر، 1991) بود. پروتکل درمان شناختی-رفتاری (والساراج و همکاران، 2021) و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (سگال و همکاران، 2023) برای گروه هیا آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته در نرم افزار SPSS نسخه 25 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که دو شیوه مداخله درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر امید به زندگی بیماران دیالیزی در پس آزمون اثر معنی دار داشت (001/0 >P). بین نمرات امید به زندگی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری صرف نظر از نوع مداخله، تفاوت وجود داشت. از بین دو روش مداخله درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی، درمان شناختی رفتاری در افزایش امید به زندگی در بیماران دیالیزی مؤثرتر بود (001/0 >P) نتیجه گیری: نتایج بیانگر آن است که استفاده از مداخلات روان درمانی، به ویژه شناختی رفتاری، می تواند به عنوان یک راهکار کاربردی در بهبود امید به زندگی و ارتقای سلامت روان بیماران تحت دیالیز مورد توجه قرار گیرد
اثربخشی درمان فرا تشخیصی یکپارچه نگر بر شایستگی اجتماعی و همجوشی شناختی نوجوانان مبتلا به اختلال رفتاری- هیجانی برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۷
61 - 74
حوزههای تخصصی:
اختلال رفتاری- هیجانی برونی سازی شده با نمود رفتارهای قانون شکنانه و پرخاشگرانه سبب تخریب عملکرد تحصیلی یا اجتماعی نوجوان می شود. این نوجوانان بر رفتار خود کنترل کمی داشته که این روند توانایی های آنان را مختل می کند. بر این اساس این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر شایستگی اجتماعی و همجوشی شناختی نوجوانان مبتلا به اختلال رفتاری- هیجانی برونی سازی شده انجام شد. پژوهش حاضر کاربردی، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دارای مشکلات رفتاری- هیجانی برونی سازی شده بود که در دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1402-1401 در شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودند. در پژوهش حاضر 35 دانش آموز مبتلا به اختلال رفتاری- هیجانی برونی سازی شده با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با شیوه تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جای دهی شدند (18 دانش آموز در گروه آزمایش و 17 دانش آموز در گروه گواه). دانش آموزان گروه آزمایش درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر را طی ده هفته در ده جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. در این پژوهش از سیاهه رفتاری- هیجانی کودکان و نوجوانان (CABEI) (آخنباخ و رسکورلا، 2001)، پرسشنامه شایستگی اجتماعی (SCQ) (فلنر، لیاس و فیلیپس، 1990) و پرسشنامه همجوشی شناختی (CFQ) (گیلاندرز و همکاران، 2014) استفاده شد. داده ها با تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 23 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی نوجوان محور بر شایستگی اجتماعی (0/0001>P؛ 0/69=Eta؛ 74/11=F) و همجوشی شناختی (0/0001>P؛ 0/56=Eta؛ 39/71=F) نوجوانان مبتلا به اختلال رفتاری- هیجانی برونی سازی شده تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر با بهره گیری از شناختن هیجان ها، آموزش آگاهی هیجانی، بازارزیابی شناختی، شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان و بررسی رفتارهای ناشی از هیجان می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود شایستگی اجتماعی و کاهش همجوشی شناختی نوجوانان مبتلا به اختلال رفتاری- هیجانی برونی سازی شده مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر مشکلات خواب و تجربه درد در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر مشکلات خواب و تجربه درد در سالمندان بود. روش شناسی: این تحقیق از نوع آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام سالمندان شهر مشهد در سال 1403 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 30 نفر انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت مداخله درمان شناختی-رفتاری قرار گرفت، در حالی که گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ و پرسشنامه درد مک گیل بودند. درمان شناختی-رفتاری با توجه به پروتکل رایت و همکاران (2006) در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی اجرا شد. پس از پایان درمان، آزمودنی ها دوباره پرسشنامه ها را تکمیل کردند و پیگیری سه ماهه انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری در کاهش مشکلات خواب و درد سالمندان مؤثر بوده و اثرات آن در پیگیری سه ماهه پایدار باقی ماند (05/0>p). نتیجه گیری: این پژوهش به تأثیر مثبت درمان شناختی-رفتاری بر بهبود کیفیت خواب و کاهش درد در سالمندان اشاره دارد و برای استفاده از این روش درمانی در مداخلات سالمندی توصیه می شود.
مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و هیپنوتیزم درمانی شناختی رفتاری بر درد، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درمان های روان شناختی، با تأکید بر منابع درونی فرد در مقابله با بیماری های روانی، تدابیر درمانی مناسبی برای کمک بیماران، به خصوص زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی فراهم نموده است. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و هیپنوتیزم درمانی شناختی رفتاری بر درد، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی است. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش - پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه پژوهش کلیه زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی شهر ساری بودند. ۳۶ نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش، آزمایش و گواه تقسیم شدند و گروه های آزمایش، ۸ جلسه درمان دریافت کردند. ابزارها شامل پرسش نامه های تنظیم هیجان گارنفسکی، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، درد محمدیان و غربالگری سمپتوم پیش از قاعدگی بود. داده ها با روش کوواریانس چند متغیره، آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین نمرات میانگین درد، کیفیت زندگی و تنظیم هیجان در اثر درمان پذیرش و تعهد و هیپنوتیزم درمانی شناختی رفتاری تفاوت معناداری وجود ندارد. هر دو درمان با توجه به ماهیت روان شناختی اختلال ملال پیش از قاعدگی باعث بهبود کیفیت زندگی، تنظیم هیجان و درد شدند. نتیجه گیری: درمان پذیرش و تعهد و هیپنوتیزم درمانی شناختی رفتاری بر درد، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی مؤثر است. پیشنهاد می شود برای درد، تنظیم هیجان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به اختلال ملال پیش از قاعدگی از آن استفاده شود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و هیجان مدار بر آشفتگی های روان شناختی در مراقبین بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ تابستان (تیر) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۸
۲۶۵-۲۴۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: مراقبین بیماران مبتلا به سرطان به دلیل چالش ها و عوامل استرس زا در معرض خطرات مرتبط با بار مراقبین قرار می گیرندکه اثرات روانشناختی زیادی از جمله آشفتگی های روانشناختی را در پی دارد. بر اساس پیشینه، درمان شناحتی رفتاری و درمان هیجان مدار هر کدام بر آشفتگی های روانشناختی مؤثر است، اما در زمینه کاربرد این درمان ها و مقایسه آن ها در آشفتگی های روانشناختی در جامعه مورد تحقیق شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان هیجان مدار بر آشفتگی های روانشناختی در مراقبین بیماران مبتلا به سرطان انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه همراه با پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی مراقبین بیماران مبتلا به سرطان بود که از خدمات بنیاد نیکوکاری کنترل سرطان ایرانیان (مکسا) شهر مشهد در سه ماه آخر سال 1402 برای بیماران خود بهرمند می شدند. از جامعه آماری مذکور تعداد 45 نفر دارای شرایط ورود به پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند وارد مطالعه شدند. سپس به صورت تصادفی در 3 گروه 15 نفره، (30 نفر در 2 گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه) جایگزین شدند. از مقیاس پریشانی روانشناختی (کسلر و همکاران، 2002) جهت جمع آوری اطلاعات و به عنوان پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری استفاده شد. پروتکل ها شامل درمان شناختی رفتاری (یونگ و همکاران، 2001) به صورت 10 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یک بار و درمان هیجان مدار (گرینبرگ، 2006) به صورت 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یک بار بودند؛ در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرنی و نرم افزار SPSS نسخه 27 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دادکه بین گروه های آزمایش و گروه گواه تفاوت معناداری وجود داشت؛ و هر دو درمان شناختی رفتاری و هیجان مدار باعث کاهش آشفتگی های روانشناختی مراقبین بیماران مبتلا به سرطان مؤثر شد (05/0 >p). همچنین براساس نتایج بدست آمده درمان هیجان مدار در بهبود آشفتگی های روانشناختی مراقبین بیماران مبتلا به سرطان اثربخشی بیشتری از درمان شناختی رفتاری دارد (05/0 >p). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش با هر دودرمان شناختی رفتاری و درمان هیجان مدار، می توان آشفتگی های روانشناختی را در مراقبین بیماران مبتلا به سرطان بهبود داد. یافته های مذکور می تواند برای انتخاب نوع درمان، یاریگر درمانگران باشد.
مقایسه مقاومت بیماران مبتلا به اختلال شخصیت نوع A در درمان روان پویشی کوتاه مدت و درمان شناختی-رفتاری، با توجه به اختلالات همبود بیمار
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۴۷۵-۴۶۵
حوزههای تخصصی:
در تمام روان درمانی ها، ارتباط درمانگر با بیمار امری ضروری است که به بیمار اجازه می دهد مسائل و مشکلات خود را به صورت آزاد بیان کند. از موارد مهمی که در تمامی مراحل درمان می تواند روی دهد، مقاومت است. به همین جهت شناخت و کشف مقاومت مراجع در حین روان درمانی به پیشبرد اهداف درمان و درک بهتر مشکلات زیربنایی مراجع کمک می کند. هدف از این پژوهش مقایسه مقاومت بیماران مبتلا به اختلال شخصیت نوع A در درمان روان پویشی کوتاه مدت و درمان شناختی-رفتاری، با توجه به اختلالات همبود و جنسیت بیمار است. روش این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای است و جامعه آن کلیه مراجعان مبتلا به اختلال شخصیت نوع A به همراه درمانگرانشان است که تعداد 30 نفر از مراجعان مبتلا به اختلال شخصیت نوع A به همراه درمانگرانشان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همچنین داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه شدت مقاومت اسکولر به دست آمده است. یافته ها حاکی از آن است که اثر جنسیت مراجع و اختلالات همبود برشدت مقاومت معنادار نیست ولی اثر اختلال شخصیت برشدت مقاومت معنادار است. داده ها نشان داد، افراد با اختلال شخصیت پارانویید بیشترین میانگین را در هر مؤلفه از مقاومت دارا هستند و تفاوت معناداری میان دو جنس در هیچ یک از مؤلفه های مقاومت وجود ندارد و بیشترین میانگین اختلال های همبود مربوط به اختلال های اضطرابی و اختلال های سوءمصرف مواد است.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری مدرسه محور (کول کیدز) بر کنترل توجهی و سوگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مدرسه محور بر افزایش کنترل توجهی و کاهش سوگیری توجه به تهدید کودکان مضطرب بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع مطالعات تک آزمودنی با چند خط پایه و جامعه آماری آن در برگیرنده تمامی کودکان 13-9 ساله مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهر قم بود که از این تعداد و متناسب با ادبیات پژوهش در زمینه طرح های تک آزمودنی، تعداد 3 آزمودنی برای اجرای پروتکل درمانی در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از مصاحبه ی تشخیصی نیمه ساختاریافته ی اختلالات خلقی و اسکیزوفرنیا برای کودکان و نوجوانان، مقیاس کنترل توجهی و آزمایه ی رایانه ای دات پروب به دست آمدند. پروتکل درمانی نیز شامل 8 جلسه انفرادی هفتگی با کودکان و 2 جلسه با والدین بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل دیداری، درصد بهبودی و اندازه اثر(d کوهن)، انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که دو آزمودنی در کنترل توجهی روند تغییرات افزایشی و هر سه آزمودنی در سوگیری توجه روند تغییرات کاهشی داشته اند، به نحوی که درمان شناختی رفتاری مدرسه محور با اندازه اثر(18/0=d)، اثربخشی کمی در افزایش کنترل توجهی کودکان داشت و با اندازه اثر(93/2 =d)، اثربخشی بالایی در کاهش سوگیری توجه داشته است. نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش، این درمان علیرغم تأثیر محدود آن بر افزایش کنترل توجهی، می تواند به عنوان درمانی مؤثر در کاهش سوگیری توجه به تهدید در کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی قلمداد شود.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی بر درد و امید به زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: شیمی درمانی به عنوان یکی از درمان های رایج سرطان پستان با عوارض جانبی متعدد از جمله درد همراه است، که بر سلامت جسمانی و روانشناختی بیماران تأثیر سوء می گذارد. ادبیات پژوهشی نشان داده است که مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی با کاهش عوارض جانبی شیمی درمانی همراه است، با این حال نتایج ارائه شده در برخی پژوهش ها متناقض است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی کوتاه مدت بر درد و امید به زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی بود. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. بدین منظور 28 بیمار 19-70 ساله مبتلا به سرطان پستان در سال 1401 از مراکز درمانی شهرستان شیراز به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 14 نفره مداخله و گواه گمارده شدند. گروه مداخله شش جلسه هفتگی (90 دقیقه ای) درمان گروهی شناختی رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی (کایون و همکاران، 2018) دریافت کردند، درحالی که گروه گواه از شیوه رایج شیمی درمانی استفاده کردند. هر دو گروه به وسیله پرسشنامه کوتاه درد (کلیند، 1991) و پرسشنامه امید به زندگی (اسنایدر و همکاران، 1991) مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS26 به منظور تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: بررسی نمرات نشان داد که گروه مداخله در پس آزمون به صورت معنی داری نمرات درد کمتر (0/73 =2η و 0/01 p< و12/72 =(25 و 1)F) و نمرات امید به زندگی بیشتر (0/27 =2η و 0/01 p< و 9/62 =(25 و 1)F) گزارش کرده است. همچنین تفاوت ها در خصوص هر دو متغیر درد و امید به زندگی در پس آزمون معنی دار بود (0/05 p<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد مداخله شناختی رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی می تواند توسط روانشناسان به عنوان مداخله ای کارآمد به منظور تعدیل درد و افزایش امید به زندگی این بیماران به کار برده شود. البته پژوهش های بیشتر با گروه نمونه وسیع تر مورد نیاز است
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و هیجان مدار بر سوگ در مراقبین بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۲۰۰-۱۹۱
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان هیجان مدار بر سوگ مراقبین بیماران مبتلا به سرطان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون و گروه گواه با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه مراقبین بیماران مبتلا به سرطان بود که از خدمات بنیاد نیکوکاری کنترل سرطان ایرانیان مشهد در سه ماه آخر سال 1402 برای بیماران خود بهرمند می شدند. نمونه شامل ۴۵ نفر بود که به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه های مداخله درمان شناختی رفتاری یونگ (2001) را طی 10 جلسه 90 دقیقه ای و درمان هیجان مدار گرینبرگ (2006) را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفته ای یک بار دریافت نمودند. داده ها با استفاده از مقیاس سوگ پیش بینی کننده (AGS) هولم و همکاران (2019) جمع آوری و به روش تحلیل واریانس آمیخته مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین گروه های آزمایش و گروه گواه تفاوت معناداری وجود داشت؛ هر دو درمان شناختی رفتاری و هیجان مدار باعث کاهش نمرات سوگ مراقبین بیماران مبتلا به سرطان مؤثر شد (05/0>p). همچنین براساس نتایج بدست آمده درمان هیجان مدار در بهبود سوگ مراقبین بیماران مبتلا به سرطان اثربخشی بیشتری از درمان شناختی رفتاری دارد (05/0>p). نتایج نشان می داد که درمان هیجان مدار، احتمالا مداخله کارآمدتری در مقایسه با درمان شناختی رفتاری برای بهبود سوگ مراقبین بیماران بوده است.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری مدرسه محور (کول کیدز) در کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی: پیامدهای بالینی و فراشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مدرسه محور بر کاهش باورهای فراشناختی و علائم بالینی کودکان مضطرب بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع مطالعات تک آزمودنی با چند خط پایه و جامعه آماری آن دربرگیرنده ی تمامی کودکان 13-9 ساله مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهر قم بود که از این تعداد و متناسب با ادبیات پژوهش در زمینه طرح های تک آزمودنی، تعداد 3 آزمودنی برای اجرای پروتکل درمانی در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از مصاحبه ی تشخیصی نیمه ساختاریافته ی اختلالات خلقی و اسکیزوفرنیا برای کودکان و نوجوانان، پرسشنامه فراشناخت ها در کودکان، مقیاس اضطراب کودکان اسپنس و پرسشنامه نگرانی کودک و نوجوان ایالت پنسیلوانیا به دست آمد. پروتکل درمانی نیز شامل 8 جلسه انفرادی هفتگی با کودکان و 2 جلسه با والدین بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل دیداری، درصد بهبودی و اندازه اثر(d کوهن)، انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که هر سه آزمودنی در هر سه متغیر، روند تغییرات کاهشی داشته اند، به نحوی که درمان شناختی رفتاری مدرسه محور با اندازه اثر(73/3=d)، درمانی اثربخش در کاهش باورهای فراشناختی کودکان بود. همچنین این درمان به صورتی اثربخش، قابلیت کاهش نگرانی با اندازه اثر(17/4=d) و علائم اضطرابی کودکان با اندازه اثر(73/3=d) را داشت. نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش، درمان شناختی رفتاری مدرسه محور می تواند به عنوان درمانی مؤثر در کاهش باورهای فراشناختی و علائم اضطرابی کودکان مضطرب باشد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب سلامتی در پرستاران
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اگرچه برخی از پژوهش ها حاکی از اثربخشی بیشتر درمان شناختی- رفتاری نسبت به سایر درمان ها هستند، اما لزوم مقایسه درمان شناختی- رفتاری با رویکرد نظیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش اضطراب سلامتی به چشم می خورد. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب سلامتی در پرستاران بود. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمام پرستاران بیمارستان حضرت رسول اکرم تهران در بهار سال 1402 بودند که از میان آن ها 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در 2 گروه مداخله و یک کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه جمعیت شناختی و "پرسشنامه اضطراب سلامتی" بود. پس از اجرای 8 جلسه "درمان شناختی- رفتاری" و 8 جلسه "درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد" برای گروه های مداخله، داده ها در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 24 تحلیل شد. یافته ها: "درمان شناختی رفتاری" و "درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد" بر اضطراب سلامتی در گروه های مداخله اثرگذار بود (001/0=P). تفاوت میانگین اضطراب سلامتی در گروه های "درمان شناختی- رفتاری"، گروه های "درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد" و کنترل (01/0>P) و همچنین گروه های "درمان شناختی- رفتاری" و "درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد"(05/0>P) معنادار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد هر دو در بهبود اضطراب سلامتی پرستاران مؤثر هستند اما درمان شناختی- رفتاری از اثربخشی بیشتری برخوردار است. به مسئولین و متخصصان سلامت پیشنهاد می شود که دوره های توانمندسازی را با رویکرد شناختی- رفتاری و یا درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برگزار کنند.








