رفاه اجتماعی

رفاه اجتماعی

رفاه اجتماعی سال 25 بهار 1404 شماره 96 (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

مقالات

۱.

ارتباط پویا بین هزینه های سلامت، انتشار دی اکسید کربن و شاخص توسعه انسانی: شواهدی از کشورهای عضو اوپک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۸
مقدمه: برای رسیدن به سطح توسعه بالاتر کشورها معمولاً از سیاست های رشد اقتصادی سریع حمایت می کنند که این سیاست ها آثار زیست محیطی فراوانی به خصوص برای کشورهای صادرکننده نفت بجا گذاشته است، از طرفی تخریب زیست محیطی نیز بر وضعیت سلامت و توسعه انسانی تأثیرگذار است لذا برای سیاست گذاری، بررسی ارتباط بین توسعه انسانی، تخریب محیط زیست و هزینه های سلامت بسیار ضروری است از این رو هدف مطالعه حاضر بررسی ارتباط پویا بین مخارج سلامت، انتشار دی اکسید کربن و شاخص توسعه انسانی برای کشورهای عضو اوپک است. روش: این مطالعه توصیفی- تحلیلی و کاربردی بود که در سطح بین المللی و با استفاده از داده های تابلویی 12 کشور عضو اوپک طی دوره 2020-2000 و با روش اقتصادسنجی مکانیسم تصحیح خطای برداری در نرم افزار ایویوز 10 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین انتشار دی اکسید کربن و شاخص توسعه انسانی یک رابطه علی وجود دارد. افزایش انتشار دی اکسید کربن منجر به افزایش هزینه های سلامت و کاهش شاخص توسعه انسانی می شود همچنین افزایش هزینه های سلامت منجر به افزایش شاخص توسعه انسانی می شود. بحث: در کشورهای صادرکننده نفت افزایش دی اکسید کربن منجر به کاهش شاخص توسعه انسانی می شود لذا برای کاهش اثرات زیست محیطی در مسیر اهداف توسعه استفاده از فن آوری های پاک در فرآیندهای تولید ضروری است همچنین باید کشورها استفاده از منابع انرژی کربن را به شدت کاهش دهند و سهم منابع تجدید پذیر را در ترکیب انرژی خود برای حفظ اکوسیستم و افزایش کیفیت زندگی افزایش دهند.
۲.

بررسی تأثیر بلندمدت هزینه های سلامت عمومی بر مرگ و میر قابل پیشگیری در استانهای ایران: رویکرد ARDL داده های پانلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۴
مقدمه: سلامت به عنوان یکی از عناصر سرمایه انسانی، نقش قابل وجهی در رشد و توسعه اقتصادی همه کشورهای جهان ایفا می کند. براین اساس، تأمین مالی بخش سلامت و بررسی کارایی این تأمین مالی و تأثیر آن بر شاخص های وضعیت سلامت حائز اهمیت فراوانی است. این موضوع در کشورهای درحال توسعه همچون ایران که دارای وضعیت اقتصادی، بهره وری و سلامت محدودتری هستند، برجسته تر است. براین اساس هدف اصلی مطالعه حاضر، ارزیابی تأثیر بلندمدت مخارج سلامت عمومی بر مرگ ومیر قابل اجتناب در استان های ایران در دوره زمانی 1401-1388 است. روش: جامعه آماری مورد استفاده در مطالعه حاضر، 31 استان ایران است و آمار و اطلاعات مربوط به این استان ها از سالنامه های آماری مرکز آمار ایران گردآوری شده است. روش مورد استفاده در مطالعه حاضر، مدل خودرگرسیونی با وقفه توزیعی داده های پانلی بوده است. بر اساس آزمون هاسمن، روش «میانگین گروهی تلفیقی» به عنوان برآورد کاراتر نسبت به دو روش «میانگین گروهی» و «اثرات ثابت پویا»، انتخاب شده است. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که مخارج سلامت عمومی تأثیر منفی و معنی داری بر مرگ ومیر قابل اجتناب در استان های ایران دارد. علاوه براین، براساس نتایج برآورد بلندمدت، متغیرهای رشد اقتصادی، نرخ بیکاری افراد بالای 25 سال و تراکم پزشکان تأثیر منفی و معنی داری بر نرخ مرگ ومیر قابل اجتناب استان ها دارند. همچنین، عبارت ضریب تعدیل در مدل تصحیح خطا در این مطالعه برابر 0/60- است و به مفهوم وجود هم انباشتگی بلندمدت بوده و مناسب بودن تصریح رگرسیونی را تأیید می کند. بحث: با توجه به نتایج این مطالعه، به سیاست گذاران پیشنهاد می شود که در راستای کاهش مرگ ومیر قابل پیشگیری و ارتقای سیستم سلامت، سیاستهایی برای افزایش بودجه بخش سلامت در استان ها داشته باشند. علاوه بر این پیشنهاد می شود که اقدامات عملیاتی برای افزایش تولید ناخالص داخلی و بهبود سطح درآمد انجام دهند. همچنین سیاست گذاران دولتی بهتر است گام هایی در راستای افزایش تراکم پزشکان به ویژه در مناطق محروم بردارند تا از این طریق مرگ ومیر قابل اجتناب را کاهش دهند.
۳.

رابطه سرمایه اجتماعی، سلامت عمومی و حاکمیت با مکانیسمهای ثروت آفرینی در اقتصادهای با سطح رفاه متوسط(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۴
مقدمه: مکانیسم های ثروت آفرینی، فرآیندهایی چندوجهی و پیچیده هستند که از عوامل گوناگونی تأثیر می پذیرند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی سرمایه اجتماعی، سلامت عمومی و حاکمیت با مکانیسم های ثروت آفرینی در اقتصادهای با سطح رفاه متوسط انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی و با روش توصیفی-تحلیلی، با استفاده از تحلیل رگرسیون داده های تابلویی، در71 کشور منتخب با سطح رفاه متوسط برای سال های 2007 تا 2023 انجام شده است. متغیر وابسته مکانیسم های ثروت آفرینی و متغیرهای مستقل شامل سرمایه اجتماعی، سلامت عمومی، حاکمیت، آزادی شخصی و تحصیلات است که از داده های مؤسسه لگاتوم استخراج شده اند. یافته ها: نتایج حاصل از برآورد الگوی رگرسیونی نشان داد که سرمایه اجتماعی برابر با 2/4 درصد، سلامت عمومی برابر 7/3 درصد و حاکمیت برابر 5/20 درصد تأثیر مثبت و معناداری بر مکانیسم های ثروت آفرینی در کشورهای منتخب داشته اند. در مقابل، آزادی شخصی برابر 2/1 درصد تأثیر منفی و معناداری بر این مکانیسم ها نشان داد. همچنین تحصیلات برابر 2/0 درصد، تأثیر غیرخطی و معنادار بر مکانیسم های ثروت آفرینی داشت. بحث: بهبود شاخص سرمایه اجتماعی، سلامت عمومی و حاکمیت در کشورهای با سطح رفاه متوسط به بهبود مکانیسم های ثروت آفرینی منجر می شود. تأثیر منفی آزادی شخصی در این کشورها، منطبق با نظریه های نهادگرایی است و بر ضرورت بسترسازی نهادی تأکید دارد. تأثیر غیرخطی تحصیلات، نیز با مفهوم سرریز دانش سازگار بوده و بر اهمیت سرمایه گذاری هدفمند در آموزش عالی دلالت دارد. لذا، سیاست گذاران باید ضمن تقویت نهادها و سرمایه اجتماعی، به ارتقای سلامت عمومی و سرمایه گذاری مؤثر در آموزش عالی توجه کنند.
۴.

تحلیل محتوای اسناد قانونی در خصوص افراد آسیب دیده و آسیب پذیر اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۵
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، شناسایی جایگاه افراد آسیب دیده و آسیب پذیر اجتماعی در اسناد قانونی از منظر چگونگی توجه به نیازها و روشهای پرداختن به مسائل و مشکلات آنها است. روش: از تحلیل محتوای کمی استفاده شد. ابتدا با کلید واژه های زنان سرپرست خانوار، کودکان کار، بزهکاران، زندانیان، معتادان، سالمندان و افراد دچار معلولیت، همه اسناد قانونی مصوب موجود در سایت مرکز پژوهشهای مجلس بررسی شد. 470 سند قانونی در بازه زمانی 1300 تا 1400 به دست آمد که با توجه به معیارهای ورود و خروج ، 108 سند قانونی شناسایی و همه آنها به صورت تمام شماری وارد پژوهش شدند. یافته ها: از میان گروههای آسیب دیده اجتماعی، زندانیان و از میان گروه های آسیب پذیر اجتماعی، زنان سرپرست خانوار و معلولان بیشترین توجه را در اسناد قانونی به خود جلب نموده اند و این توجه در دهه 1380 به بیشترین میزان رسیده است. از میان نیازهای این اقشار،عمدتا نیازهای حقوقی(33 %) و سپس بهداشتی درمانی(19 %) در اسناد مدنظر بوده و سایر نیازها شامل مسکن، اشتغال و ازدواج صرفا در دهه 80 به صورت جدی مورد توجه بوده است. حضور مددکاری اجتماعی در کار با این اقشار بسیار کمرنگ است. رویکردهای خدماتی عمدتاً متمرکز بر خدمات مالی( 24%) و درمانی(23%) بوده و رویکردهای اجتماعی تر شامل توانمندسازی و اجتماع محور در کار با مسائل پیچیده این اقشار، جایگاه چندانی ندارند. بحث: در اسناد قانونی، غلبه رویکردهای حقوقی و پزشکی در توجه به نیازها و شیوه مواجهه با گروههای آسیب پذیر پررنگ تر است و هنوز نگاه اجتماعی به این اقشار چندان وجود ندارد.
۵.

نارساییهای گفتمانی حمایت اجتماعی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۴
مقدمه: نحوه مفصل بندی مفاهیم مرتبط با رفاه اجتماعی در دو دهه اخیر در ایران به نحوی بوده است که به تقلیل مفهوم حمایت اجتماعی منتهی شده است و این فهم خاص از حمایت های اجتماعی به حائلی گفتمانی در برابر فهم تغییرات گفتمان حمایت اجتماعی بین المللی ایجاد کرده است. مسئله اصلی این پژوهش، پی بردن به چیستی و چرایی غلبه این فهم خاص از مفهوم حمایت اجتماعی است. روش: روش پژوهش حاضر، روش کیفی است و از تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به عنوان روش محوری تحلیل داده ها بهره می برد. پژوهش به دو بخش قابل تفکیک است که در بخش نخست پژوهش برای پی بردن به سیطره گفتمان غالب، از مصاحبه کتبی و شفاهی استفاده شده است و در بخش تحلیل گفتمان، گردآوری اسناد و مصاحبه با افراد کلیدی و سرانجام تحلیل محتوای کیفی به کار گرفته شده است. یافته ها: گفتمان مستقر در ایران، ازطریق مراحل چهارگانه فرکلاف (2012) مورد بررسی قرار گرفته اند؛ در مرحله اول، بر نادرستی مفهومی پیرامون «حمایت اجتماعی» و با همسان پنداری آن با مساعدت اجتماعی تمرکز شده است؛ سپس موانع پنهان ماندن موضوع مذکور شناسایی شده است و نقش قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی و انتشارات صندوق های بازنشستگی در این زمینه پرداخته شده است؛ در مرحله سوم، به مواردی که سبب کاکرد گفتمان مذکور برای انتظام اجتماعی شده است توجه شده است و در نهایت کوشش برای تغییر در گفتمان در دستور کار قرار گرفته است. بحث: نتیجه چنین رویکردی برون شدن سازمان های بیمه گر از قلمرو مفهومی حمایت اجتماعی و نادیده گرفتن گفتمان مهم و نوپدید بین المللی حمایت اجتماعی در دو دهه اخیر بوده است. پژوهش حاضر کوشیده است با شناسایی عوامل انتظام بخش گفتمان مسلط در حوزه رفاه، زمینه گذار از آن را فراهم کند.
۶.

فرآیند روانی - اجتماعی منجر به سلامت خانواده: مطالعه داده بنیاد در نور آباد ممسنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۲۱
مقدمه: یکی از پایه های جامعه سالم، خانواده سالم است. خانواده سالم، خانواده ای است مبتنی بر دوستی و صمیمیت و اعتماد اعضا نسبت به همدیگر.امروزه خانواده، به خصوص سلامت خانوادگی به یکی از مولفه های مهم توسعه اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف شناسایی چالش های سلامت خانوادگی در بین شهروندان شهرستان ممسنی انجام شد. روش:این تحقیق به صورت کیفی و تحلیل داده ها در چارچوب نظریه زمینه ای انجام شده است. جمعیت مورد مطالعه کلیه افراد بالای 18 سال به بالا بودند که متاهل هستند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و نظری بوده که با انجام مصاحبه با15 نفر اشباع نظری حاصل شد. با کدگذاری داده ها 101 کد باز استخراج شد که در ادامه با طبقه بندی آنها بر اساس اشتراک معنای در قالب 12 مقوله انسجام بخش دسته بندی شدند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که پدیده محوری این مطالعه «هم آهنگی ارزشی/ عقاید و امنیت» است. شرایط علّی حاکم بر این پدیده شامل چهار مقوله"مدیریت انتظارات"،"پذیرش واقعیت"،"امنیت وجودی -مادی" و "امنیت روانی/عاطفی"هستند. بسترهای حاکم نیز "با هم بودن و یکی شدن "،"رفع احتیاجات اجتماعی" و "پذیرش تفاوت ها و محترم شدن"می باشند. شرایط مداخله گر بر پدیده محوری نیز سه مقوله "برخورد مناسب"،"داشتن انصاف/صداقت"و" وجود قانون و عمل به آن در زندگی" تعریف شده اند. راهبردهای اتخاذشده در برابر پدیده محوری، اتخاذ"همکاری و همدلی" و"سبک زندگی دور اندیشانه/عاقبت اندیش" هستند که براثر آن، شاهد پیامدهایی نظیر «پیامدهای اخلاقی، پیامدهای عاطفی/ روانی و پیامدهای اجتماعی» هستیم. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که باید با اتخاذ و غلبه شدن رویه های خانوادگی مانند هم اهنگی ارزشی و تامین امنیت افتصادی و شغلی مطلوب ازجمله تعریض و تعمیم دهی به ارزش ها و نظام هنجاری کارا و مفید در خدمت خانواده و فراهم کردن و بسترسازی در جهت پایداری و تثبیت وضعیت شغلی و درامدی راافزایش داده و از این طریق بتوان سلامت خانوادگی را بهبود بخشید.
۷.

بررسی رابطه دین داری، حمایت اجتماعی و طرد همسالان بر رفتارهای پرخطر در دانش آموزان دختر متوسطه دوم منطقه درودزن شیراز (1400)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۹
مقدمه:عوامل مختلفی بر رفتارهای پرخطر تأثیرگذار هستند. یکی از عوامل مهم و تأثیرگ ذار بر رفتار و عمل افراد، باورهای دینی آنان است. به نظر صاحب نظران مختلف، دین نقش ی کنترل ی ب ر رفتار انحرافی انسان ها داشته و همواره انسان را به سوی عمل نیک و پاداش در ازای آن دعوت می کن د دسته دیگر از عوامل موثر بر رفتارهای پرخطر، گروه همسالان هستند. هنگامی که کودکان وارد دوره نوجوانی می شوند، نقش همسالان در زندگی آنان افزایش پیدا می کند. حمایت اجتماعی از متغیرهای دیگری است که می تواند در کاهش رفتارهای پرخطر نقش داشته باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی دین داری، حمایت اجتماعی و طرد همسالان بر رفتارهای پرخطر دانش آموزان دختر متوسطه دوم منطقه درودزن شیراز بود. روش:روش پژوهش توصیفی، همبستگی و جامعه مورد نظر شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم منطقه درودزن شهر شیراز بود که بر اساس آمار 600 نفر اعلام و نمونه پژوهش بر اساس جدول مورگان 234 نفر بود که این تعداد افراد بر اساس روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش شامل: پرسشنامه دینداری گلاک و استارک (1965)، خطرپذیری نوجوانان ایرانی زاده محمدی و احمدآبادی ( 1388)، طرد همسالان طهماسیان (1384) و حمایت اجتماعی فلمینگ و همکاران (1982) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی، تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: بین دین داری، حمایت اجتماعی، با رفتارهای پرخطر رابطه منفی و بین طرد همسالان با رفتارهای پرخطر دانش آموزان دختر متوسطه دوم رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بعلاوه دین داری، طرد همسالان و حمایت اجتماعی پیش بینی کننده رفتارهای پرخطر دانش آموزان دختر متوسطه دوم است. بحث: دین داری، حمایت اجتماعی، طرد همسالان بر رفتارهای پر خطر دانش آموزان تعیین کننده است.
۸.

تاب آوری در دوره بازنشستگی: ارائه الگوی چند سطحی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۳
مقدمه: تاب آوری افراد و گروه ها را قادر می سازد نه تنها هویت خود را در مواجهه با موقعیت های غیرمعمول حفظ کنند، بلکه به طور بالقوه از چنین موقعیت های قوی تر بیرون بیایند. تاب آوری در ارتباط با گروه های مختلفی به کاربرده شده است که یکی از آنها بازنشستگان هستند. به دلیل ویژگی های دوره بازنشستگی همچون از دست دادن نقش شغلی و افزایش نیاز به خدمات، توجه به تاب آوری در این دوره از زندگی ضروری است. بر این مبنا هدف این پژوهش، طراحی الگوی تاب آوری در دوره بازنشستگی است. روش: این پژوهش کیفی و از نظر هدف کاربردی است. استراتژی پژوهش تفسیری و بر مبنای تحلیل مضمون است. جمعیت مطالعه خبرگان حوزه تأمین اجتماعی اند که 24 نفر به شیوه نمونه گیری گلوله برفی و هدفمند انتخاب شده است. از روش تحلیل مضمون برای تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته ها: نتایج بیست و دو کد سازمان دهنده به منظور تاب آوری بازنشستگان در یک الگوی سه سطحی کلان، میانه و خرد را نشان می دهد. در این الگو، بازنشستگی در سطح کلان بازتاب دهنده ارزش ها و سیاست های جامعه در ارتباط با بازنشستگان، شرایط حاکم بر بازار کار و سیاست های نهادهای است که آحاد جمعیت را در بر می گیرد. در سطح میانه الگو نشان دهنده واحدهای رسته ای نظیر سازمان ها و گروه های است که برای پیگیری اهداف معین سامان یافته اند. سطح خرد الگو، شامل مجموعه از باورها، سبک های مقابله ای، منابع و پاره های از تعامل های رودررو در نهادهای خرد و ظرفیت های فردی بازنشستگان است. بحث: به منظور پیاده سازی و کاربست الگو تاب آوری بازنشستگی لازم است سازمان های تأمین اجتماعی با دستگاه دیگر ائتلاف و خدمات جامع، کافی و لایه بندی شده را برای بازنشستگان فراهم کنند.
۹.

مطالعه جامعه شناختی جایگاه زنان در توسعه یافتگی اجتماعی روستا شهرها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۹
مقدمه: توسعه یک جامعه متکی به قدرت و مشارکت اعضای آن است و با توسعه بخش های مختلف آن تعریف می شود. در بخش های روستایی- شهری و حاشیه ای که در درون خود اقشار و گروه های مختلف با وضعیت و جایگاه متفاوت جای دارند، بدیهی است برای رسیدن به پیشرفت های معتبر اجتماعی زنان باید فرصتهایی را در اختیار داشته باشند که فراتر از نقش های سنتی رفته و به اعمال نفوذ در تصمیم گیری های مهم در جوامع بپردازند. لذا هدف از این مطالعه بررسی جامعه شناختی جایگاه زنان در توسعه اجتماعی روستا شهرها بوده است . روش: روش پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون و تحلیل محتوای کیفی بوده و جهت گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه فردی و جمعی استفاده شده است. در این راستا با 32 نفر از زنان به روش انتخاب نمونه هدفمند مصاحبه صورت گرفته است. هم چنین جهت تکمیل و مقایسه نتایج مصاحبه های فردی با سه گروه از زنان نیز مصاحبه های جمعی در قالب گروه های 16، 8 و 5 نفره انجام گرفته است؛ گروههای 16 و 8 نفره گروه های مجزا از افرادی بودند که با آنها مصاحبه فردی صورت گرفته است، گروه 5 نفره گروهی بودند که علاوه بر مصاحبه فردی بنا به اقتضای موقعیت با آنها مصاحبه جمعی نیز انجام شد. یافته: یافته های به دست آمده با استفاده از نرم افزار مکس کیودا نشان می دهد: مهمترین اولویت ها در مضامین اصلی مصاحبه ها در ارتباط با فرایند توسعه اجتماعی به ترتیب عاملیت، نهادهای اجتماعی/محدودیت های فرهنگی و زنان سرپرست خانوار و امنیت بوده اند. همچنین در مضامین فرعی در ارتباط با مشکلات ناشی از سنت برای زنان سرپرست خانوار، نقش تعیین کنندگی سنت و مذهب، ترجیح فرزند پسر، وضعیت ازدواج، وضعیت طلاق قرار داشته است. با توجه به روند کلی توسعه در ایران می توان مشارکت کمتر زنان در توسعه اجتماعی را چه در سطح کلان و چه در سطح خرد نتیجه سنتهای اجتماعی دانست که هنوز نقش چشم گیری در کشور ما دارند. عدم آموزش و مهارتهای لازم موجب می شود تا زنان از دسترسی به فرصتهای برابر محروم شده و در این راستا فرایندهای اجتماعی شدن و یا به عبارتی جامعه پذیری جنسیتی نیز به این امر کمک کرده و منجر به انزوا و گوشه نشینی بیشتر زنان می شود. بحث: با توجه به بافت اجتماعی و فرهنگی منطقه سیاست گذاری و برنامه ریزی در حوزه های اجتماعی نیازمند ظرافتهای فرهنگی و شناخت کامل از وضعیت اجتماعی افراد است. در فرایندهای جامعه پذیری و تعریف نقشهای اجتماعی برای زنان چه در سطح کلان و چه در سطح خرد باید تغییراتی اساسی ایجاد شود.
۱۰.

اعتباریابی پرسشنامه امید اجتماعی در بین شهروندان تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۹
مقدمه: گسترش شهرنشینی، توزیع ناعادلانه ثروت و امکانات از یک سو و وضعیت نامناسب اقتصاد، بیکاری و در نتیجه، کاهش درآمدهای دولت و کاهش حمایت سازمان ها از افراد آسیب پذیر، باعث ناامیدی در جامعه و انزوای اجتماعی افراد شده است. لذا مقاله حاضر سعی دارد به اعتبارسنجی ​​امید اجتماعی در بین شهروندان تهرانی بپردازد. روش: با مرور پیشینه پژوهش، سنجه های امید اجتماعی استخراج گردید. سپس با رویکرد روش شناختی کمّی و ابزار پرسشنامه از 400 شهروند تهرانی، نظرسنجی به عمل آمد که با نرم افزار SPSS مورد پردازش قرار گرفت. یافته ها: بر پایه آزمون تحلیل عامل اکتشافی، چهار بعد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فردی در امید اجتماعی شناسایی شد. نتایج نشان داد بر پایه میانگین، به ترتیب ابعاد سیاسی، فردی، اجتماعی و اقتصادی، بیشترین امتیاز را دریافت کردند. با توجه به سطح معناداری زیر 05/0، تفاوت معناداری بین میانگین موجود ابعاد امید اجتماعی با میانگین متوسط و حداقلی وجود دارد؛ به طوری که در تمامی ابعاد، میانگین واقعی از متوسط پایین تر است که نشان دهنده امید اجتماعی پایین شهروندان تهرانی است. مقایسه امید اجتماعی به تفکیک ویژگی های جمعیت شناختی نشان داد که جز قومیت (گیلک، بیشترین و بلوچ، کمترین امید اجتماعی)، میان سایر متغیرها، تفاوت معناداری وجود ندارد. بحث: بر پایه یافته های توصیفی، امید اجتماعی شهروندان تهرانی پایین است و این نتیجه، تأییدکننده پژوهش های پیشین مانند پیمایش های موج دوم و سوم ارزش ها و نگرش های ایرانیان است. لذا ناامیدی اجتماعی، پدیده ای غالب در جامعه ایران به ویژه در سال های اخیر بوده و ضروری است ضمن شناخت ریشه های آن، سیاست های مناسبی جهت ایجاد اراده جمعی برای افزایش امید اجتماعی تدوین شود. واژه های کلیدی: امید اجتماعی؛ اعتباریابی؛ ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فردی؛ شهروندان تهرانی.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۹۵