آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲

چکیده

امروزه مسئله کارآمدی دین از مهم ترین مباحث الهیاتی بوده و با توجه به اینکه فهم آن نیازمند مقدمات فلسفی و علمی پیچیده نیست، به آسانی می تواند عموم مردم را به خود مشغول کند؛ از این جهت، دستاویز ملحدان از جمله ریچارد داوکینز قرار گرفته است. در پی این رویکرد فایده انگارانه به دین، داوکینز در برخی از فصول کتاب توهم خدا به رابطه دین و اخلاق پرداخته؛ اما نه آن گونه که در مباحث رابطه دین و اخلاق مرسوم است؛ بلکه داوکینز بحث اخلاق و دین را از این جهت کنکاش می کند تا با نفی کارآمدی اخلاقی دین، انکار دین را نتیجه بگیرد. نه اینکه صرفاً بگوید که اخلاق جدای از دین است و دین می تواند در عرصه های دیگر، مانند مباحث اعتقادی، ورود کند؛ بلکه با بی فایده جلوه دادن دین، به حقانیت آن هجمه وارد می کند. داوکینز در نفی اخلاق دینی، بحث خود را به دو صورت مطرح می کند؛ ابتدا از نگاه علمی و تکاملی، اخلاق بشری را تبیین می کند و در مرحله بعد، اخلاق دینی را نقادی می کند و سپس، با اثبات اخلاق بشری و نفی اخلاق دینی با رویکردی عمل گرایانه نفی دین و خدا را نتیجه می گیرد. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی، فارغ از مباحث علمی و تکاملی وی که در مقالات دیگر نقد شده است به بررسی رویکرد عمل گرایانه او پرداخته و نتایج زیر به دست آمده است؛ 1. نشان دادن مغالطه داوکینز در رویکرد عمل گرایانه او. 2. ناقص بودن الگوی اخلاقی داوکینز. 3. نقد نگاه او به اخلاق دینی و تبیین الگوی عقلی شرعی از اخلاق دینی.

Criticism of Richard Dawkins' Pragmatic Atheism in The God Delusion

The issue of efficiency of religion is one of the most important current theological topics. Since this concept does not require complex philosophical and scientific grounds, it can easily engage the general public, and for this reason, it has been used by atheists like Richard Dawkins. Following the pragmatic approach to religion, Dawkins has discussed the relationship between religion and morality in some chapters of the The God Delusion, but not in the usual way, rather, he tries to deny religion by denying the moral efficacy of religion. It is not that simply Dawkins declares that ethics is separate from religion and that religion can enter other fields such as issues related to belief, rather he attempts to undermine the authenticity of religion through showing its inefficiency. In denying religious ethics, Dawkins presents his argument in two ways. First, he explains human ethics from a scientific and evolutionary point of view, and in the next stage, he criticizes religious ethics, and then, by proving human ethics and negating religious ethics, he concludes the negation of religion and God with a pragmatic approach. This article examines Dawkins' pragmatic approach with descriptive-analytical method, regardless of his scientific-evolutionary arguments which have been criticized in other articles. The following results have been achieved: 1. fallacy in his pragmatic approach, 2. imperfection of the human ethics claimed by him, and 3. criticizing his perspective toward religious ethics and presenting the rational-scriptural model of religious ethics.

تبلیغات