فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۲۱ تا ۳٬۷۴۰ مورد از کل ۸٬۳۶۳ مورد.
بررسی اثرات تغییر اقلیم بر تولید گندم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات آب و هوایی که از دوره های گذشته نیز وجود داشته، در چند دهه اخیر به دلیل شدت گرفتن آن در نتیجه فعالیت های بشری نگرانی هایی را در سطح جهانی بوجود آورده و تأثیرات فراوانی بر تولیدات کشاورزی در سراسر جهان داشته است. متغیرهای اقلیمی در این پژوهش انتشار سالانه CO 2و مجموع بارش سالانه ایران می باشد و متغیرهای سطح زیرکشت و مقدار بذر مصرفی به همراه سرمایه ثابت در ماشین آلات به عنوان شاخصی از فناوری، انتخاب شده است. داده ها به صورت سالانه و برای یک دوره 50 ساله است که با استفاده از الگوی خودرگرسیونی با وقفه توزیعی برآورد شده است. نتایج نشان دادند که هم درکوتاه مدت و هم در بلندمدت متغیرهای اقلیمی به همراه سطح زیر کشت رابطه ای مثبت و معنی دار با تولید گندم داشته و متغیرهای بذر و سرمایه ثابت در ماشین آلات معنی دار نشده است. هم چنین، ضریب متغیرهای اقلیمی CO 2و بارش در بلندمدت، 38/0 و 21/0 و در کوتاه مدت، 22/0 و 12/0 بدست آمده بدین معنی که در بلندمدت با افزایش یک درصد در متغیرهای اقلیمی با فرض ثابت بودن سایر شرایط، کم تر از یک درصد به ترتیب 38/0 و 21/0 درصد بر مقدار تولید گندم افزوده می شود که در کوتاه مدت نیز دارای تفسیری مشابه می باشد.
بررسی آثار تغییرات اقلیمی بر عملکرد ذرت دانه ای در ایران: کابرد رهیافت اقتصادسنجی فضایی با داده های پانلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تاثیر متغیرهای اقلیمی چون نوسانات دما و بارش و نیز میزان نهاده های مصرفی بذر، کود اوره و کود فسفات بر عملکرد محصول کشاورزی ذرت دانه ای طی سال های 91-1370 بررسی شد. با استفاده از مدل ریکاردین و روش اقتصادسنجی فضایی تاثیر تغییرات اقلیمی نظیر دما و بارش و میزان نهاده های مصرفی بذر و کود اوره و فسفات در 3 اقلیم گرم، معتدل و سرد در کشور، بررسی گردید. نتایج نشان داد که شدت نوسانات تغییرات اقلیمی در هر سه اقلیم مطالعه شده به اندازه ای بوده است که به عنوان عامل های ریسک سیستماتیک شناسایی شوند. با توجه به نتایج به دست آمده در اقلیم گرم، گرمای بیش از حد در فصل کشت(ماه خرداد) و نبود گرمای کافی در فصل رشد(ماه مهر) و همچنین کمبود بارش در فصل رشد(ماه مهر) از عامل های کاهش عملکرد ذرت می باشند و در اقلیم معتدل، گرمای بیش از حد در فصل رشد(ماه مرداد) و فصل برداشت محصول(ماه مهر) عوامل ریسک سیستماتیک به حساب می آیند. همچنین در اقلیم سرد، گرما در فصل رشد(ماه خرداد) و در فصل گل دهی(ماه مرداد) و فصل برداشت محصول(ماه آبان) عامل تاثیرگذار محسوب می شود.
اثر تغییر اقلیم بر رشد اقتصادی بخش کشاورزی ایران (رهیافت الگوی تعادل عمومی قابل محاسبه پویا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات آب و هوا یكی از مهم ترین مسائلی است كه بخش های مختلف اقتصاد را تحت تأثیر قرار داده است. ویژگی های خاص بخش کشاورزی نظیر وابسته ترین بخش به متغیرهای آب و هوایی، این بخش را به محور اصلی مباحث مربوط به تغییرات اقلیم تبدیل کرده است. برهمین اساس، پژوهش حاضر، اثر تغییر اقلیم بر رشد اقتصادی بخش کشاورزی را در ایران در قالب مدل تعادل عمومی قابل محاسبه پویا مبتنی بر ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390 مورد بررسی قرار داده است. نتایج مطالعه نشان داد که با در نظر گرفتن میزان کاهش بارندگی در افق بیست ساله تا سال 2030، میزان تولید، مصرف، سرمایه گذاری و صادرات بخش کشاورزی به ترتیب 469/4، 025/5، 462/4 و 770/13 درصد کاهش می یابد ولی میزان واردات در این بخش با افزایش 504/5 درصدی مواجه می شود. با توجه به اثرات سوئی که تغییر اقلیم بر متغیرهای کلان بخش کشاورزی می گذارد، لازم است که دولت اقدامات مناسبی را به منظور حمایت از این بخش در شرایط نامناسب اقلیمی پیش روی، اتخاذ نماید.
چشم انداز منابع جدید تامین انرژی
حوزههای تخصصی:
در سال های آتی به دلیل بحران های سیاسی ، اقتصادی و مسائلی نظیر محدودیت دوام منابع تجدید ناپذیر ، نگرانی های زیست محیطی ، ازدیاد جمعیت و رشد اقتصادی ، تامین تقاضای انرژی مباحث کلی می باشند که برنامه ریزان انرژی را در یافتن راهکارهای مناسب جهت استفاده بیشتر از انرژی های تجدیدپذیر در صورت موجود بودن پتانسیل در منطقه و اقتصادی بودن استفاده از آن به این امر سوق خواهد داد که در برنامه های آتی به کارگیری این نوع انرزی با تامین بیشتری بررسی شوند . در این مقاله ، به منابع انرژی های جایگزین سوخت های فسیلی از قبیل انرژی هسته ای ، انرژی خورشیدی ، انرژی باد ، انرژی بیوگاز ، انرژی حرارتی زمین ، انرژی هیدروژن ، انرژی جزر و مد آب ، انرژی موجی و نیز گسترش کاربرد انرزی های تجدیدپذیر در ایران و جهان پرداخته شده است .
اندازه گیری کارایی فنی، تخصیصی، اقتصادی و بهره وری زیر بخش زراعت ایران با روش ناپارامتری (با تاکید بر محصول هندوانه آبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله اقدام به اندازه گیری کارایی فنی، تخصیصی، اقتصادی و بهره وری تولیدگنندگان هندوانه آبی 12 استان کشور با روش ناپارامتری تحلیل پوششی داده ها(DEA) و شاخص مالم کوئیست طی سال های 89- 1384 کرده است. برای این منظور از روش نهاده محور با سه نهاده و یک ستانده استفاده شده است. نتایج نشان داد که متوسط کارایی فنی، تخصیصی و اقتصادی تولیدکنندگان هندوانه آبی استان های کشور در خلال سال های 89- 1384، 4/79% است. متوسط کارایی تخصیصی و اقتصادی نیز به ترتیب 9/75 و 5/61% است و این نشان از این دارد که تولیدکنندگان هندوانه آبی در استان های منتخب کشور در سطح مناسبی از کارایی های مذکور قرار ندارند. از میان استان های منتخب در محاسبه ی بهره وری، 4 استان به طور متوسط رشد مثبت و استان های دیگر رشد منفی بهره وری در خلال سال های 89- 1384 را تجربه کرده اند. به طوری که با بررسی رتبه ای بهره وری استان ها، مشاهده شد که استان سیستان و بلوچستان و استان همدان به ترتیب بیشترین و کمترین میزان بهره وری را در مقایسه با سایر استان ها در تولید هندوانه آبی دارند. از طرفی با بررسی مقادیر بهره وری استان ها مشاهده شد که علت مقادیر مناسب یا نامناسب بهره وری در استان های منتخب کشور بیشتر از ناحیه ای تغییرات کارایی فنی بوده است.
بررسی رابطه بین توسعه بخش های صنعتی و کشاورزی و آلودگی سرانه آب در ایران (رهیافت تودا و یاماموتو و حداقل مربعات پویا)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر انتشار آلاینده های زیست محیطی در ادبیات اقتصاد محیط زیست همواره مورد توجه اقتصاد دانان قرار گرفته و بخش عمده ای از مطالعات تجربی را در دهه های اخیر به خود اختصاص داده است. در این راستا، هدف اصلی این مطالعه، بررسی تأثیر توسعه بخش صنعتی و کشاورزی و شهرنشینی بر انتشار آلودگی سرانه آب در ایران طی سالهای 2014-1975 می باشد. به این منظور، برای بررسی رابطه کوتاه مدت از آزمون علیت تودا و یاماموتو و جهت تبیین ارتباط بلندمدت بین متغیرهای مدل از رهیافت حداقل مربعات پویا استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که در کوتاه مدت، یک رابطه علی یک طرفه از سوی متغیرهای ارزش افزوده بخش صنعت، مصرف انرژی به متغیر انتشار آلودگی سرانه آب برقرار بوده و در بلندمدت، متغیرهای ارزش افزوده بخش صنعت، مصرف انرژی و تراکم جمعیت شهری، تأثیر مثبت و معنی دار بر آلودگی آب دارند.
سنجش عوامل مؤثر بر انتخاب مصرف کنندگان خیار معمولی، سالم و ارگانیک در شهر اصفهان با استفاده از روش انتخاب تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این بررسی به منظور ارزیابی عوامل مؤثر بر انتخاب مصرف کنندگان شهر اصفهان برای خیار معمولی، سالم و ارگانیک از روش انتخاب تجربی و مدل لاجیت چند گانه استفاده گردید. در مدل انتخاب تجربی جهت طراحی سناریو از روش رتبه بندی مشروط استفاده شد. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق پیمایش های میدانی، با طراحی و تکمیل پرسش نامه پژوهش گر ساخته به روش نمونه گیری انتساب متناسب طبقه ای از 230 مصرف کننده در سال 1392 جمع آوری شد که به منظور آزمون پایایی ابزار پژوهش، تعداد 30 پرسشنامه برای انجام آزمون مقدماتی در منطقه مورد مطالعه توزیع گردید و با میانگین آلفای کرونباخ 74/0 به دست آمده، اعتبار آن تایید شد. اولویت بندی ترجیحات مصرف کنندگان نشان می دهد که به ترتیب 1/77 درصد محصول سالم، 4/12 درصد محصول ارگانیک و 1/10 درصد محصول معمولی را اولویت نخست انتخاب خود می دانند. نتایج حاصل از مدل رگرسیونی نشان داد که عواملی چون درآمد، اطلاع از ویژگی های محصولات سالم، اهمیت به سلامتی و حفظ محیط محیط زیست و وجود فرد سالمند و بیمار در خانواده، اثر مثبت و معنادار بر انتخاب محصول سالم و ارگانیک دارند. باارتقاء سطح آگاهی مصرف کنندگان از مزایای مصرف محصولات سالم و همچنین تغییر نگرش آنان در زمینه اهمیت حفظ سلامتی شان می توان در جهت بهبود سلامت جامعه و محیط زیست گام برداشت.
توریسم یا گردشگری ملی
اولویت بندی تنگناهای پیش روی تعاونیهای تولید کشاورزی شهرستان مشهد با تاکید بر نظام بازاریابی (کاربرد معیار آنتروپی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از داده های حاصل از 107 نفر از اعضای تعاونیهای تولید کشاورزی، درجه اهمیت تنگناهای پیش روی تعاونیهای تولیدی با بهره گیری از معیار آنتروپی بررسی گردید. نتایج نشان میدهد که نبود برنامه ریزی جامع بلندمدت از سوی مدیران و اعضای تعاونیها در زمینه اقدامات بازاریابی در زمان تولید محصولات و پس از تولید با وزن (1/0)، وجود عوامل واسطه ای و دلالان در هنگام فروش محصول از سوی تعاونیها با وزن (0727/0) و عدم بکارگیری نیروهای متخصص از سوی تعاونیها در مقوله خرید و فروش محصول با وزن (0690/0) به ترتیب به عنوان مهمترین و موثرترین تنگناها در ناکارایی نظام بازاریابی تعاونیهای تولید کشاورزی میباشند. با توجه به یافته ها، برگزاری کلاس های آموزشی برای مدیران و اعضای تعاونیها در رابطه با اصول و روشهای صحیح بازاریابی، اتخاذ سیاست ها و راهبردهای کوتاه مدت و بلندمدت حمایتی و هدایتی ویژه از سوی دولت در جهت کاهش فعالیت واسطه های توزیع محصولات کشاورزی و در نهایت حذف آنها، فراهم نمودن زمینه های مناسب برای انتقال تجارب و تخصص تعاونیهای تولید کشاورزی موفق در فرایند بازاریابی به سایر تعاونیهای تولیدی، و استفاده از نیروهای مجرب و تحصیل کرده در تعاونیها، به عنوان عوامل موثر بر تقویت و قدرت نظام بازاریابی تعاونیهای تولید کشاورزی پیشنهاد میشود.